Florence Nightingale
فلورانس نایتینگل
#داستان_کوتاه_انگلیسی
Florence Nightingale was a nurse who saved many lives in the 19th century. She was named after the city of Florence in Italy, where her parents went after they got married in 1818. Her family was rich and they had two homes in Britain as well as servants.
فلورانس نایتینگل پرستاری بود که در قرن 19 جان انسانهای زیادی را نجات داد. نام او از نام شهری به نام فلورانس در ایتالیا گرفته شده بود؛ شهری که والدینش پس از ازدواج در سال 1818 به آنجا رفتند. خانوادهاش ثروتمند بودند و در انگلستان دو خانه و همچنین خدمتکار داشتند.
Florence was an unusual young woman for her time because she didn’t want to go to parties and get married. She wanted to be a nurse and help people. Her family didn’t want her to become a nurse because hospitals back then were dirty, horrible places. They were worried about her. In 1851, Florence went to Germany and learned all about nursing. It was hard work, but she loved it.
فلورانس در زمانهی خود زنی غیرعادی بود چون نمیخواست به مهمانی برود و ازدواج کند. او میخواست پرستار شود و به مردم کمک کند. خانوادهاش نمی خواستند او پرستار شود چون در آن زمان بیمارستانها مکانهای کثیف و هولناکی بودند. آنها نگران او بودند. فلورانس در سال 1851 به آلمان رفت و تمامی فنون پرستاری را آموخت. کار سختی بود ولی او عاشق این کار بود.
In 1854, lots of British soldiers went to fight in the Crimean War. Army hospitals were filled with injured men, but there were no nurses and many men died. Florence and a team of nurses went to help.
در سال 1854 سربازان بریتانیایی بسیاری به جنگ کریمه رفتند. بیمارستانهای ارتش مملو از مردان مجروح بود، اما هیچ پرستاری وجود نداشت و مردان بسیاری جانشان را از دست دادند. فلورانس و گروهی از پرستاران به کمک رفتند.
Florence worked 20 hours a day to make the army hospital a cleaner and safer place. She brought the men fresh food, she cleaned the hospital beds and she used clean bandages on the wounded soldiers. Soon, fewer men were dying.
فلورانس 20 ساعت در روز کار کرد تا بیمارستان ارتش را به محلی پاکیزهتر و امنتری تبدیل کند. او برای مردان غذای تازه میآورد، تختهای بیمارستان را تمیز میکرد و از باند تمیز برای سربازان استفاده میکرد. خیلی زود تعداد مرگ و میر سربازان پائین آمد.
At night, Florence walked around the hospital. She talked to the injured soldiers and helped the men to write letters to their families. She carried a lamp and the soldiers called her ‘The lady with the lamp’.
شبها، فلورانس در محوطه بیمارستان قدم میزد. او با سربازان زخمی گفتگو میکرد و به آنها کمک می کرد برای خانواده هایشان نامه بنویسند. او چراغی با خود می آورد و سربازان او را «بانوی چراغ به دست» نامیده بودند.
When Florence returned to England, people called her a heroine because of her amazing work in the Crimean War. Queen Victoria wrote her a letter to say thank you. She continued to work hard in Britain to improve hospitals and she was given a medal called the Order of Merit. She was the first woman to receive this honour.
وقتی فلورانس به انگلستان بازگشت، مردم به دلیل کار شگفتانگیزش در جنگ کریمه، او را بانوی قهرمان نامیدند. ملکه ویکتوریا نامهی تشکری برایش نوشت. او همچنان به کار سختِ بهبود بیمارستانها در بریتانیا ادامه داد و مدالی با عنوان نشان شایستگی دریافت نمود. او اولین زنی بود که این افتخار نصیبش می شد.
#Short_story_21
👱🏻♀ @coding_504 👩🏻
💠فایل ویدیویی این داستان در زیر ضمیمه 📎 شده است.👇
نظر اعضای دوره ها و کانالهای ۵۰۴ و فرندز، تافل و اکسترا
__
👈 فقط نظاره گر نباشید
👌قدر فرصتهای زندگیتون رو بدونید
🍂 کسب اطلاع از دوره👇
🆔 t.me/O2021
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
کانال نظرات شما
اگه شک داری ثبتنام کنی یا نه یه نگاه به نظرات اعضای دوره ها بندازید👇
@coding_comments
جهت ثبت نام در دوره اینترنتی لغات ضروری تافل و ۵۰۴ واژه به روش کدینگ عدد 11 را به آیدی زیر ارسال کنید👇
👤 t.me/O2021
👌🔰Admin ادمین
t.me/silvermoon1000
🎈🎈ثبتنام 👆👆👆👆👆📣📣
اینجا کلاسی ست به قدرت بهترین کلاس با برترین معلم خصوصی👇
مسول ثبتنام
t.me/silvermoon1000
📹 Asmund and Singy
آسموند و سینکی (فارسی)
🇺🇸A short story . Listen to it
If you wanna improve your English
✅ به جمع ۱۰۰هزارنفری زبان آموزان بپیوندید👇
Telegram | Instagram
✍🏻 تونستم تو آزمون ept قبول بشم
نظر یکی از اعضای دوره ی لغات تافل استاد یکتا❤️💜
جهت ثبت نام در دوره اینترنتی لغات ضروری تافل و ۵۰۴ واژه به روش کدینگ عدد 11 را به آیدی زیر ارسال کنید👇
👤 t.me/O2021
🏃🏻♂چطوری به انگلیسی بگیم روی من حساب کن؟
🏃♂Other ways to say: I will support you.
لطفا صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
@Coding_504
#Defraud:
معنی گول زدن/کلاهبرداری کردن
کدینگ: دِ فرار کرد کلاه برداره
🍂 @coding_504 🍂
لغات کلی که در درس سوم 504 واژه بکار رفته /قسمت چهارم
👈برای دریافت آموزش کامل لغات 504 به این آی دی پیام بدین
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
🔑 @Coding_504 🔑
⚪️ The Rooster, the Duck, and the Mermaids
⚪️ خروس، اردک و پری دریایی
#داستان_کوتاه_انگلیسی
⚪️ @coding_504 ⚪️
The Rooster, the Duck, and the Mermaids
خروس، اردک و پری دریایی
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A rooster and a duck were arguing so much over whether mermaids exist or not, that they decided to settle the matter once and for all, by searching the bottom of the sea.
یک خروس ویک اردک باهم بحثهای زیادی میکردند که آیا پری دریایی وجود داردیا خیر. اینقدر بحث کردند که دستآخر تصمیم گرفتند که موضوع رایکبار برای همیشه با رفتن به اعماق دریا حل کنند.
They dived down, first seeing colourful fish, then medium-sized fish and large fish. Then they got so deep that they were in complete darkness and couldn’t see a thing.
آنها به سمت پایین دریا شیرجه زدند و شنا کردند. اول ماهیهای رنگارنگ دیدند؛ سپس ماهیهایی با اندازههای متوسط دیدند؛ و سپس ماهیهای بزرگ دیدند. سپس آنقدری در اعماق دریا فرورفته بودند که در تاریکی کامل بودند و نمیتوانستند چیزی ببینند.
This made them terribly scared, so they returned to the surface. The rooster was terrified and never wanted to return to the depths, but the duck encouraged him to keep trying. To calm the Rooster, this time the duck took a torch. They dived down again to the darkness, and when they started getting scared, they switched the torch on.
این موضوع آنها را بهشدت ترساند. برای همین به سطح زمین بازگشتند. خروس بسیار وحشتزده شده بود و نمیخواست که دیگر هیچوقت به اعماق دریا برگردد. اما اردک او را تشویق کرد که به تلاشش ادامه بدهد. و برای اینکه خروس را آرام کند، این بار اردک با خودشیک چراغ آورد. آنها باری دیگر به سمت تاریکی شنا کردند و وقتیکه احساس کردند که دارند میترسند، آنها چراغ را روشن کردند.
When the darkness was lit up they saw that they were totally surrounded by mermaids.
وقتیکه تاریکی روشن شد، آنها مشاهده کردند که کاملاً در میان تعدادی پری دریایی محاصرهشدهاند.
The mermaids told them that they thought the rooster and the duck didn’t like them. The previous time the mermaids had been just about to invite their visitors to a big party, but the rooster and the duck had quickly left.
پریهای دریایی به آنها گفتند که فکر کرده بودند که خروس و اردک از آنها خوششان نیامده است. دفعهی قبلی پریهای دریایی نزدیک بود که بازدیدکنندگانشان را به یک مهمانی دعوت کنند؛ اما خروس و اردک سریع صحنه را ترک کردند.
The mermaids were very happy to see that they had returned, though.
And thanks to their bravery and perseverance, the rooster and the duck became great friends with the mermaids.
بااینحال، پریهای دریایی بسیار خوشحال بودند که آنها دوباره برگشتند. و با تشکر از شجاعت و استقامت خروس و اردک، آنها دوستان خیلی خوبی برای پریهای دریایی شدند.
👌لغات مهم داستان
Settle the matter: حل کردن موضوع
Once and for all: یکبار برای همیشه
Dive: شیرجه زدن، غواصی کردن
Terrified: وحشتزده شدن
Encourage: تشویق کردن
Torch: چراغ
Surrounded: محاصره شدن، در میان چیزی بودن
Bravery: شجاعت
Perseverance: استقامت
🔸 فایل صوتی و ویدیو این داستان در زیر همین پست قرار دارند
#Short_story_28
🐔 @coding_504 🦆🐓
📹The Cap seller and the Monkeys
کلاه فروش و میمون (انگلیسی)
🇺🇸A short story . Listen to it
If you wanna improve your English
✅ به جمع ۱۲۰هزارنفری زبان آموزان بپیوندید👇
Telegram |Instagram
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
📺 وقتی برای جویی بازاریاب دایره المعارف میاد 😂 3
مناسب برای تقویت مکالمه انگلیسی
برای تهیه آرشیو کامل فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی و قابلیت تنظیم اندازه زیرنویس به آیدی زیر پیام دهید👈🏻 t.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
#burden
معنی : بار- محموله- مسئولیت سنگین
کدینگ: کارگران بار رو بردن کارخونه
🍂 @coding_504 🍂
📺وقتی برق میره 🤣🤣🤣
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻. 🆔 T.me/O2021
همچنین این مجموعه بصورت فلش مموری و DVD هم ارائه میشه و همچنین در پیام رسان های دیگه هم میتونید عضو VIP شوید👈🏻. 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
The Pillow Fairy
بالشت سخنگو
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A long, long time ago, thousands of children in the world didn’t know how to tell whether they were treating others well or badly. They could hit their brothers and sisters, thinking they were doing good. They could be filled with regret at having helped their mother or having cleaned up their bedroom. The whole day through, the fairies had to explain to the kids whether they had been good or bad. It was a tremendously boring and tiring job.
در زمانهای خیلی خیلی دور، هزاران بچه در سراسر جهان نمیدانستند که چطور بفهمند که آیا با دیگران درست رفتار میکردندیا خیر. آنها میتوانستند برادران و خواهران خود را کتک بزنند درحالیکه فکر کنند که رفتار خوبی داشتهاند.یا میتوانستند پر از پشیمانی بشوند که چرا به مادرشان کمک کردهاندیا اتاقخوابشان را مرتب کردهاند. در تمام طول روز، پریها بایستی به بچهها توضیح میدادند که آیا رفتارشان درست بودهیا خیر. این کار فوقالعاده کسلکننده و خستهکننده بود.
One of the fairies was called Sparkles, and she was great fun. She thought it would be better to teach the children a few things, and so she invented a talking pillow for her favourite girl, Alicia.
یکی از پریها اسمش اسپارکلز بود، که خیلی باصفا بود. او با خودش فکر کرد که شاید بهتر باشد که به بچهها چیزهایییاد بدهد. بنابراینیک بالشت سخنگو برای دختر محبوبش، آلیسا، اختراع کرد.
When Alicia went to bed, the pillow would ask her:
وقتی آلیسا به رختخواب میرفت، آن بالشت از او میپرسید:
-“Tell me, my girl, what did you do today?”
-“دخترم، به من بگو که امروز چهکار کردی؟”
Whenever Alicia told her that she had done bad things, the pillow would make annoying noises through the night, and contort itself into all kinds of uncomfortable lumps and bumps. Of course, Alicia could hardly get any sleep.
هر وقت آلیسا به بالشت میگفت که کارهای بدی انجام داده، آن بالشت صداهای اذیت کنندهای در طول شب از خود درمیاورد؛ و خودش را تبدیل بهیک بالشت سفتوسخت و بدترکیب میکرد. به خاطر همین آلیسا اصلاً نمیتوانست خوب بخوابد.
But when Alicia talked of good things she had done, the pillow would purr like a pussycat, would wish Alicia a good night, and would play sweet soft music the whole night through. Before long, the girl had learnt how to behave so that her pillow would play lovely music every night.
اما هنگامیکه آلیسا از کارهای خوبی که انجام داده بود صحبت میکرد، آن بالشت بسیار گرمونرم میشد، آرزو میکرد که آلیسا خواب خیلی خوبی داشته باشد، و در طول شبیک موسیقی دلنشین برای آلیسا پخش میکرد.
زیاد طول نکشید که دختر قصهی مایاد گرفت که چه طور رفتار کند که هر شب بالشتشیک موسیقی دوستداشتنی برایش پخش کند.
Sparkles the fairy then decided to use the pillow on another little girl who was giving her a lot of trouble. At first, Alicia was afraid that she might forget how to be good, but she remembered the words she had heard every night, and she would say to herself:
پسازاین، پری قصهی ما اسپارکلز، تصمیم گرفت که این بالشت را روییکی دیگر از دخترها که خیلی برایش مشکلساز بود امتحان کند. آلیسا اول نگران این بود که نکندیادش برود که چگونه میتواند خوب باشدیا بد. اما کلماتی که هر شب میشنیدیادش افتاد. و هر شب به خودش میگفت:
-“Let’s see then, Alicia. What did you do today?”
-“بذار ببینم آلیسا. امروز چهکارهایی انجام دادی؟”
Alicia was pleased to find that she herself now knew whether she had behaved well or not. And when she had been good, she slept wonderfully. Just like when the talking pillow had been there, she found it hard to sleep whenever she had done something bad. And she could only feel peace if she promised to make right, the next day, whatever harm she had done.
آلیسا، وقتی فهمید که خودش الآن میداند که آیا رفتارش خوب بودهیا بد، خیلی خوشحال شد. و وقتی خوب بود، خیلی فوقالعاده میخوابید. اما همانند وقتیکه بالشت سخنگو پیشش بود، اصلاً نمیتوانست خوب بخوابد وقتی متوجه میشد که کارهای بدی انجام داده است. و تنها وقتی به آرامش میرسید که به خودش قول دهد که روز بعد همهچیز را درست کند. هر کار اشتباهی که انجام داده بود.
#Short_story_29
😴 @coding_504 😴
جهت مشاوره رایگان با استاد یکتا همین حالا از طریق آیدی درج شده پیام دهید👇🏻
🆔 T.me/yektaenglishteacher
🔆آموزش گرامر
🔅 #درس_1
💠 كتاب English Grammar in use
⭕️توضيحات صوتي استاد یکتا را حتما گوش كنيد.
👇👇👇👇👇این درس را نمونه گوش کن، بعد تصمیم بگیر، اگه یاد نگرفتی تعجب کن😳😳
📹 Asmund and Singy
آسموند و سینکی (انگلیسی)
🇺🇸A short story . Listen to it
If you wanna improve your English
✅ به جمع ۱۰۰هزارنفری زبان آموزان بپیوندید👇
Telegram | Instagram
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
📺 وقتی برای جویی بازاریاب دایره المعارف میاد 😂 4
مناسب برای تقویت لیسنینگ
برای تهیه آرشیو کامل فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی و قابلیت تنظیم اندازه زیرنویس به آیدی زیر پیام دهید👈🏻 t.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
حفظ.لغات.انگیسی
منظم ومنسجم دراین دوره
با.شما.با.قدرت.تاموفقییت
تکنیک ضربه فنی انگلیسی
آموزش.هرلغت.30.ثانیه
با سه جمله وکد+تصاویر جذاب
ارسال عدد 11 به ادمین ثبتنام 😍😍👇
T.me/O2021
🧶جادوی مکالمه
😇ترفندی برای صحبت کردن
🤩مکالمه ی انگلیسی سریع
👌دوره ای برابر با شش ترم کلاس رفتن
⚡️فقط در 90 روز با تلگرام
👇مدرس دوره: استاد یکتا
💠 ابتدا میتوانید یکی دو بار بهصورت تفننی این داستان را بهصورت صوتی یا تصویری ببینید.
💠 سپس استراتژیهای گفتهشده در نوشتهی #استراتژی_مکالمه برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیادهسازی کنید.
📢 قبولی EPT ❤️❤️
✍🏻 نظر دکتر B. B. Z عزیز یکی از اعضای دوره های آموزش لغات ۵۰۴ استاد یکتا
برای شرکت در دوره لغات ۵۰۴ و تافل استاد یکتا عدد ۱۱ را به ایدی زیر ارسال نمایید.👇👇
🆔 t.me/O2021
📹The Cap seller and the Monkeys
کلاه فروش و میمون (فارسی)
🇺🇸A short story . Listen to it
If you wanna improve your English
✅ به جمع ۱۲۰هزارنفری زبان آموزان بپیوندید👇
Telegram |Instagram
حفظ.لغات.انگیسی
منظم ومنسجم دراین دوره
با.شما.با.قدرت.تاموفقییت
تکنیک ضربه فنی انگلیسی
آموزش.هرلغت.30.ثانیه
با سه جمله وکد+تصاویر جذاب
ارسال عدد 11 به ادمین ثبتنام 😍😍👇
T.me/O2021
#burden
A burden on my shoulder😤
بار یا وظیفه ای به روی شونم
معنی : بار- محموله- مسئولیت سنگین
کدینگ: کارگران بار رو بردن کارخونه.
🍂 @coding_504 🍂