تشنه ی بوی گلم، روسری ات را بتکان
نازنین ،، چارقدِ آذری ات را بتکان
گر چه دوریم ولی شکر خدا باد که هست
شیشه ی عطر گل قمصری ات را بتکان
بخدا قدر تو را گوهریان نشناسند
لطف بنما و تن گوهری ات را بتکان
هرچه کردند نشد نام تو تحریر شود
خوش نویسا، قلم جوهری ات را بتکان
سال غم هاست ولی،ساحره بانوی غزل
چون بهار آمده پس دلبری ات را بتکان
مثنوی قامت من دختر افسونگر تاک
روی می، مستی بی "باوری ات" را بتکان
من کویر توام ای ترک پر از آشوبم
تشنه ی بوی گلم، روسری ات را بتکان
و اگر از غزلم دین به" خطر می افتد
چفیه ی پیشکش "رهبری ات "را بتکان
#احمد_جم
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
از دور باشکوه تری ، با وقار تر
ای صید در گریز! شدی خوش شکارتر
هرقدر درد و دربه دری هست مال من
تا می شود بکِش تو خودت را کنارتر
چشمان هرزه ام شایعه ها را تمام کرد
از این نمی شود که خبر آشکارتر
آشفته کرده است مرا رفت و آمدت
می خواهی ام نفس به نفس بی قرارتر
هرشب به حال زار خودم گریه می کنم
اصلأ چه بهتر است جهانی که تار تر ...
#زهرا_بشریٰ_موحد
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
ای دردت به جان
بی قرار پر گریم ام....
#دکلمه
#خسرو_شکیبایی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
در جایی از برادران کارامازوف، داستایوفسکی در پاسخ به ایوان که پرسید “جهنم چیست؟”
میگوید: “رنجِ ناتوانی از دوست داشتن!”
قرنها پیش از او، دانته نیز در کمدی الهی گفته بود دوزخ خانه آنکسی است که عشق را با عشق پاسخ نگفت!
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
هیشکی دوست دارمو از ته قلبش نگفت...
#موسیقی
#محمد_علیزاده
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
آهنگ تماشا #شادمهر
با صدای بانو #مهستی
به کمک هوش مصنوعی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
حلقه ی خالی این دار تماشا دارد
بهت سرد در و دیوار تماشا دارد
من به دور حجرالاسود غم می گردم
عشق با شیوه ی پرگار تماشا دارد
از زمانی که تو را دیده ام آرام شدم
دیدی آرامش رگبار تماشا دارد؟
زیر باران محبت که گل از خار شکفت
لمس خوشبختی آوار تماشا دارد
آه! یاد تو مرا باز به سرگیجه کشاند
عمق این حادثه هر بار تماشا دارد
#الهه_خلیلی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
از طعن حسود گفتگویت نکنم ...
#شعر_خوانی
#اثیر_اخسیکتی
#رشید_کاکاوند
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
دیریست ردّ پایِ تو در این دیار نیست
بر دشتِ خشکِ تب زده بویِ بهار نیست
دنیایِ من بدونِ تو هر دَم گلایه است
از شِکْوِه بر رقیب که هیچ انتظار نیست
چشمم به جستجویِ خیالت نشسته است
کابوسِ لحظه هایِ تو را ؛ اختیار نیست
از شعله هایِ عشق پر از آتشم هنوز
اینجا کسی به این غم وماتم دُچار نیست
در کوچه هایِ خلوت و تاریک می رود
آواره ای که در دلِ شب رهگذار نیست
یک عمر باختم که ببینم تو را ، دریغ
این پاکباز را که توانِ قمار نیست
لعنت به من که بعدِ تو وابسته ام ، ولی
تصویر عشقِ پوچِ تو را ماندگار نیست
تنها ؛ به بندِ پیله ی عشقت نشسته ام
وقتی که میرسی نفسی در شمار نیست
آخر زمانِ خاک سپاری تو می رسی
دیگر برایِ فرصت جبران ؛ نگار نیست...
#محسن_برخورداری
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
بیهوده بود سعی من و انتظار من
جانم به لب رسید و نیامد نگار من
آتش به جان آنکه مرا با کرشمه ای
افسون نمود و زد گرهی بد به کار من
من در خیال آنکه رها گشتم از الم
او در هوای اینکه شده شهریار من
دلخوش به وعده هایِ دروغینِ دلفریب
عمرم تباه گشت و سیه روزگار من
دی رفت و بهمن و اسفند بعد از آن
تیر آمده دوباره و گم شد بهار من
مرغ سحر، که ناله کند در فراغ دوست
ترک وطن نموده و رفت از دیار من
از دوستان ِ(#وفا) پیشه سالهاست
جز سایه ام نمانده کسی در کنار من
محزون مباش می رسد از راه آن نگار
می گویدم به جان، دلِ امیدوارِ من
روزی که او بیاید و بر ما نظر کند
بر جا نمانده هیچ زمن، جز غبار من
#کامبیز_فرقان_پرست #وفا
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
از هرچی فقیر بودیم،
از تنهایی غنی بودیم ...
#کافه_استوری
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
دل را پـیـاپـی مـیـکـشـی دنـبـال چــشـمـانــت
پـــرواز یــادم مــیـدهـی بـا بـال چــشـمـانـــت
زیـبـا تـریـن زن هـای آهـــو چـشـم مـی آیــنـد
هـرسـالـه بـا حـسـرت بـه اسـتـقـبـال چشمـانـت
چشمان سبزت،موجب آشوب و خون ریزیست
سـنـگـیـن شـده پـرونــده ی اعـمـال چـشـمـانت
ایران زمـیـن دریــــای نور و کـــوه نـورش را
دیــدسـت یـکـجـا در زبـان حــال چــشــمـانـت
نـــوروزهـا...این کهـنـه گی در شعـرهــایـم را
بانو...مــحــول میـکـنـد احــوال چــشـمــانــت
وقـتـی کـه مـژگـانت به تقدیرم گره خوردسـت
آیــنـــده ام را دیـده ام در فــــال چـشـــمـانـــت
#امیر_حنائی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
ماندم چرا فریاد دریا بیصدا مانده ست
رفتی و تصویر تو روی آب جا مانده ست
بال و پر پرواز کردن داشتی انگار
در جاده مشتی پر به جای ردّ پا مانده ست
بعد از تو هر شب شانه های خانه می لرزد
انگار بیدی در هجوم بادها مانده ست
گاهی صدای خنده ات را می شود حس کرد
رفتی ولی بی شک دلت در خانه جا مانده ست
بی تو حنا بندان دامادیم بی رنگ است
لطفی کن و برگرد دستم در حنا مانده ست
#امیرحسین_آکار
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
انکار نکن، عشق به ابراز قشنگ است
هر قدر که تکرار شود، باز قشنگ است
میدانم و میخوانمش از چشم تو امّا
گاهی به زبان آید اگر راز قشنگ است
دل فکر پریدن به هوای دگری نیست
در حصرِ تنت لذتِ پرواز قشنگ است
سرسخت ترین دختر این شهرم و اما
وقتی تو خریدار شوی ناز قشنگ است
"جان در بر و می در کف و معشوق" تو باشی...
این فال خوش از حافظ شیراز قشنگ است...
#فرانک_فردوسی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
چه عاشقانه ای بنویسم
که دلتان برایم بلرزد!؟
وقتی نه دستانش را گرفته ام،
نه در آغوشش کشیده ام،
و نه حتی او را بوسیده ام ...!
من فقط از دور،
او را در خویش گریسته ام.
عشق میان ما...
معصوم ترین عشق تاریخ جهان بود...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#کافه_تنهایی
🎴@cafe_tanhaee
کوچه ها هم به پایم افتادند
باید از تو دوبــــــاره رد بشـــوم
چقــــدر مثــــل آتـش سیــــگار
زیــر پاهـــای تو لگـــد بشــــوم
بغض را قورت میدهم هر روز
عقده هایم بزرگـــــتر شـده اند
زیر بــــــاران بـــدون چــــتـر آمد
چشم ها با دروغ تر شـده اند
بغض در بغض اشک میــزایند
چشمهایی که پا به ماهت بود
یــــوسفــی را چقـــدر نابلــــــــدی
ایــــن زلیخــــــای بی پناهت بود
اشک هایی که پای چشمت ریخت
سَنـــــد عشـــــق ناتمـــــــــام زن است
هق هقم گـــوش شهــر را کـــَـر کرد
این صــدا معنی شکست من است
بیت در بیت گم شدم در خود
وسط شعــــــر هـای سرگــــردان
آآآی مـــــرد پیـــــــاده در قــــصه
زندگی را به من { تـو } برگردان
#اعظم_حقدوست
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
گیسو بیفشان بادها رادربدر کن
ازتاب مویت تاکها رامست تر کن
پلکی بزن جاری کن از چشمت خدارا
ازنرگس مستت جهان را با خبر کن
آتش بزن خاکستری کن ابرها را
خورشید هارا با نگاهت شعله ور کن
شکّربریز و شوکران ها را بسوزان
این جام ها را لب به لب یاقوت تر کن
تا کی به پشت ابر غیبت بی نشانی
یک لحظه ماه از پرده ی ظلمت به در کن
دنیا که نه... این خاکدان درد پرور
بیقوله های درد را زیرو زبر کن
چشم تمام جاده ها بر راه مانده
از کوچه ی سبز اقاقی ها گذر کن
تلفیق روز وشب شد اعجاز نگاهت
ای صبح محشر شام غمها را سحر کن
تعجیل کن جان بر لب آیینه آمد
از سنگهای فتنه جان من !! حذر کن
#اکرم_نورانی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
ارزش ندارد که آدمی
برای مبارزه کردن با
کوتهفکران خود را آزرده سازد؛
زیرا پیروزی بر آنان هیچ ارزشی ندارد...
#میکل_آنژ
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
آنسو تر از دیوار غم هایم ، دری دارم
یک من ، من زیبای از من بهتری دارم
در نیمه ای ابلیس وار و مست می خندم
از من نپرهیزید ! نیم دیگری دارم
با درد خود در آسمان شعر می رقصم
مدیون این دردم اگر بال و پری دارم
من دختری از شرق از آیین خورشیدم
من زیر چادر ، سرزمین مادری دارم
پیراهنی آبی تر از اروند پوشیدم
گلهای قمصر را میان روسری دارم
آرامش شیراز در من شعر می گوید
هرچند یک دریا خروش بندری دارم
نشکست فرهادی غرور بیستونم را
با این شکوهم کوهی از ویرانگری دارم
من دختر چوپان و با این سادگی هایم
در شعر خود صحرا به صحرا مشتری دارم
...
دیگر غزل بانو شدم پشت سرم حالا
یک شهر می گویند قصد دلبری دارم !
#زهرا_السادات_هاشمی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
به خودت کمی اهمیت بده
وگرنه لا به لای زندگی از بین می روی
و هیچ کس هم نمی فهمد ...
#جان_ماکسول
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
یک شهر از اشارتِ دستت شفا گرفت
باید که دستهای تو را ازطلا گرفت
دستِ فرشته های خدارا گرفته است
دستی که درلطافتِ دستِ تو جاگرفت
هم می توان نشانِ خدارا زتو شنید
هم می شود سراغِ تورا از خداگرفت
نوری که ازسخاوتِ دستِ تو می وزید
کم کم تمامِ هستی مارا فراگرفت
دستانِ من دوساقه ی فرتوت وخشک بود
امّا به دستهای تو پیوست و پاگرفت
ای آخرین بهانه ی بودن به من بگو
آن بیکران که بودکه دستِ مرا گرفت؟!
ابری وزید وفاصله افتاد بینِ ما
یک شهر از ندیدنِ رویت عزا گرفت..
#یدالله_گودرزی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
ماسک بر لب عشوه پنهان خود دارد گلم
خنده با چشمان پر مژگان خود دارد گلم
گاهگاهی هم پیامک می فرستد صبح ها
یاد ما را در دل و در جان خود دارد گلم
گفت روزی با تو و عشق تو من مومن شدم
برگمانم تکیه بر ایمان خود دارد گلم
از نگاه مهربانش می توان فهمید باز
او وفا بر عهد و بر پیمان خود دارد گلم
می کند ارشاد مویش را نسیم صبحگاه
حرفها با زلف زرافشان خود دارد گلم
فارسی را چونکه با رشتی تلفظ می کند
لهجه ی شیرین خوش الحان خود دارد گلم
#تقی_شیرین_زاده
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
محبوبمن!شما که آدم ماندن نبودید پس چرا این همه خاطرهی خوب و شیرین؛ در باغچهی دل ما کاشتید...؟
#یونس_کریم_زاده
#برادران_لیلا
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
اشک منی، بدون هياهو نمیروی
از چشم در میآيی و از رو نمیروی
چشم منی كه از حدقه درمیآيی و
هر روز زير منّت ابرو نمیروی
روی منی به عشق خودت ماه میشوی
با چشمک ستاره به هر سو نمیروی
مرگ منی به خواهش شوک رد نمیشوی
درد منی به دعوت دارو نمیروی
زر هستی و چه حيف كه در كف نماندهای
زوری ولی دريغ به بازو نمیروی
ای اشک و چشم و روی و زر و زور و مرگ و درد
او هر چه بود رفت... تو با او نمیروی؟
#غلامرضا_طریقی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee
زندگی را در دلم یک شب بیا آغاز کن
بال من باش و دمی با روح من پرواز کن
هر چه جای با صفا ارزانی دنیا خودش
در دلت یک جای دنجی را برایم باز کن
خسته از بغض درون و روح پنهان کاری ام
در تمام کوچه ها عشق مرا ابراز کن
در ته بازار چشمت می خرم ناز تو را
بی وفا تنها برای این دل ما ناز کن
سوت و کورم، بی صدا، من با صدایت زنده ام
لحظه ای جان مرا درگیر یک آواز کن
واژه ها رقصان به سازت مست و شیدا می شوند
شور شیرین را به پا در ناله ی شهناز کن
شعر ازمن، عشوه از تو می سرایم شور را
با ظهورت در ته شعرم بیا اعجاز کن
آخرین بیتم به یادت ختم می گردد بیا
ناله ی این واژه ها را با نی ات دمساز کن
#شهناز_امیر_مجاهدی
#کافه_تنهایی
🎴 @cafe_tanhaee