🕊 گسترش گفتمان لیبرالیسم-محوریت آزادی فردی و اجتماعی-فردگرایی و شهروندی-اندیشۀ انتقادی و خردگرایی-حاکمیت قانون سکولار-دموکراسی-مدرنیتۀ سیاسی-جامعه مدنی-مالکیت خصوصی 🌌 #مشروطه_پادشاهی #ملی_گرایی #لیبرالیسم_محافظهکار #ایرانشهری
شکستی که حماسه شد؛ ۱۹ بهمن سالروز جنایت تروریستی سیاهکل
در این روز چریکهایی به قصد مبارزه مسلحانه به پاسگاه سیاهکل حمله کردند، قصد آنها شروع جنگ مسلحانه از جنگل و تسری دادن آن به تمام روستاها و شهرهای ایران بود، ولی عاقبت از ساواک شکست فاجعهباری خوردند و تنها موفقیت آنها کشتن چند سرباز و پاسبان بیگناه بود.
🔹امیرپرویز پویان و مسعود احمدزاده، با ترجمه جزوات تئوریک آمریکای لاتین درباره انقلاب مسلحانه، نخستین کسانی بودند که ایده های ایرانی برای مبارزه چریکی را تئوریزه کردند، آنها تحت تأثیر جنبشهای انقلابی مسلح در کوبا و چین، پیشگام تدوین تئوری و برداشتن گام های عملی برای مبارزه مسلحانه چریکی شدند.
اما عملیات سیاهکل که چکیده تمام تئوریهای آنها بود ناکام ماند و همگی چریکهای فدایی در کمتر از بیست روز کشته یا دستگیر شدند و دیگر هیچ گاه مبارزه از جنگل و کوه را تکرار نکردند، حمید اشرف و مسعود احمدزاده از رهبران فدایی نیز در جزوه جمعبندی خود به شکست این عملیات اعتراف کردند.
🔹آنها البته در جمع بندی خود اشاره نکردند که تمامی چریکها به دست دهقانانی محلی دستگیر شدند که تصور می شد در حمایت از آنها قیام خواهند کرد.
🔰سه فرا روایت ضدغربی در جنگ نرم جمهوری اسلامی ایران🔰2
💸سرمایهداری صهیونیستی
سوسیالیستها و اسلامگرایان، برای درست کردن یک «دشمن» و معرفی یک گروه به عنوان عامل همه کاستیها و سلب مسئولیت از خود، بهترین حربهای که پیدا کردهاند، «سرمایهداری صهیونیست» جهانی است.
آنها بدین ترتیب میخواهند با یک گلوله هم سرمایهداری را بزنند و هم اسرائیل و یهودیان را. اسلامگرایان شیعه این را از لنینیستهای وطنی فرا گرفتند و امروز هم میدانند که میتوانند از این روایت در سطح جهانی بهرهگیری کنند، چون هم در میان راستها و هم در میان چپها میتوان کسانی را پیدا کرد که در این موضوع با آنها همراهی کنند. بخش قابلتوجهی از تبلیغات سیاسی جمهوری اسلامی ایران متوجه این موضوع است. البته مقامات جمهوری اسلامی ایران وقتی بخواهند مطلبی را در نیویورکتایمز یا واشنگتن پست منتشر کنند، انتقادات خود را متوجه دولت اسرائیل و ایپک و نئوکانها میکنند و نامی از یهودی بودن آنها نمیبرند. آنان کار خود را خوب یاد گرفتهاند و حساسیتهای رسانهها و مجامع غربی را میشناسند.
بر اساس حرکت با دقت بین این سه روایت است که امروز جمهوری اسلامی ایران پایگاه نسبتا محکمی در رسانههای آمریکایی و اروپایی دارد. سخنرانیها و یادداشتهای مقامات و اعضای لابی آن و مصاحبههای آنها، مدام در این مجامع و رسانهها منتشر میشود. دیدگاهی در میان آنها نیست که در رسانهای غربی نادیده گرفته شده باشد، در حالی که دستگاه تبلیغات جمهوری اسلامی ایران در داخل و خارج و به دهها زبان، فقط صدای قشر حاکم را منعکس میکند. مقامات جمهوری اسلامی ایران در حیطه قدرت خود تکصدا هستند و در جوامع غربی، به تکصدایی گروههای چپ تمایل دارند، چون آنان هستند که عمدتا صدایشان را منعکس میکنند.
م.م ایندیپندنت
@cafe_andishe95
🌈5 کشوری که بیشترین بودجه را برای تحقیق و توسعه اختصاص دادهاند
💠 اسرائیل برای تحقیق و توسعه بالاترین سهم جهان از تولید ناحالص داخلی را اختصاص داده است.
💠 تحقیق و توسعه دو فرایند در هم تنیده هستند که خروجی آنها منجر به توسعه زیرساختها و خلق محصولات جدید و استفاده از نوآوریهای فناورانه میشود.
💠 سالهاست کشورهای توسعه یافته جهان با اختصاص بخشی از درآمد ناخالص ملی خود به هزينه تحقيق و توسعه باعث پيشرفت تكنولوژی، كاهش هزينهها، کاهش خطاهای ملی، آینده پژوهی، استفاده حداکثری از منابع ملی و رشد صادرات می شوند.
💠 اسرائیل بالاترین سهم را به این حوزه اختصاص داده و پس از آن کره جنوبی، سوئیس، سوئد و ژاپن قرار دارند. بدترین کشور جزیره ماداگاسکار است.
💠 این شاخص برای ایران بسیار اندک است و نشان از کمتوجهی به مقوله تحقیق و توسعه و آیندهپژوهی در ایران دارد.
1-اسرائیل %4.95
2-کره جنوبی %4.81
3-سوئیس %3.37
4-سوئد %3.3
5-ژاپن %3.26
💠 در منطقه خلیج فارس از بیشترین به کمترین به شرح زیر است:
1-امارات %0.87
2-عربستان %0.82
3-قطر %0.48
4-کویت %0.35
5-ایران %0.34
6-عمان %0.25
اقتصاد و توسعه
🔮 @cafe_andishe95
💸به توصیه کیهان گوش کنید!
📍هفته گذشته تحلیل مهم روزنامه کیهان و پیشنهاد این روزنامه درباره اینکه ضرورت دارد «با کشورهای حوزه خلیجفارس دوست شویم» در میان خبرها گم شد. این روزنامه اصولگرا نوشت: «روابط ایران با حوزه عربی نیازمند تحول است و ظرفیتهایی وجود دارد که این تحول را ممکن میکند. منطق سیاسی حکم میکند کشورهای یک منطقه و پیروان یک دین به صورت قطعی به هم همبسته باشند و شکاف و نقار میان آنان، عارضی است و نوعاً به عامل خارجی مربوط میشود».
📈 بر حسب اتفاق،ایران کشوری است که با 15 کشور مرز خاکی و آبی دارد و بیشتر کشورهای همسایه،همان شرایطی را دارند که تحلیلگر کیهان به آن اشاره کرده است. بنابراین ایران میتواند اتصالدهنده شرق آسیا به اروپا باشد و کشورهای شمال ایران را به کشورهای عربی متصل کند.
📉 ایران دنیایی از ظرفیت برای تجارت دارد. اگر در گذشته به تجارت اهمیت داده میشد امروز تولید هم در ایران برجسته بود و کشاورزی هم رونق پیدا میکرد. ایده تجارت آزاد خیلی ساده است؛ عدهای برخی کارها را بهتر از برخی دیگر انجام دهند. بر این اساس همه ما کارهایی را که در انجامشان مهارت نداریم کنار گذاشته و کارهایی را انتخاب میکنیم که در آن مهارت بیشتری داریم. «دیوید ریکاردو» اثبات کرده که حتی اگر دیگران در تولید همه چیز از ما بهتر باشند باز هم ما از تجارت نفع خواهیم برد.
📈 هیچ شکل یا ساختاری از تجارت وجود ندارد که بتواند ما را در مقایسه با حالتی که تجارت نمیکردیم، فقیرتر کند. همه اینها نشان میدهد تجارت آزاد چقدر مهم است. حتی کشورهایی که زمانی با هم در جنگ بودند برای توسعه تجارت، دشمنیها را کنار گذاشتند و روابط خود را از سر گرفتند. ژاپن زمانی به خاطر حمله اتمی آمریکا نابود شد اما از جا بلند شد و امروز کالاهای ژاپنی در بازارهای آمریکا مشتریان زیادی دارند. همینطور ویتنام، ترکیه، سنگاپور و... از این دست مثالها بسیار زیاد است و با قاطعیت میتوان گفت تجارت آزاد در اولویت کشورها قرار دارد چون رشد اقتصادی و توسعه آنها را تضمین میکند.
واقعیتی که در اقتصاد ما نادیده گرفته شده، چشمپوشی سیاستمداران از مزایای تجارت آزاد است. تجارت آزاد موتور محرک خیلی از اقتصادها برای خروج از تله فقر بوده است. کشوری را نمیتوانید مثال بزنید که توسعه پیدا کرده باشد اما این توسعه بدون تجارت اتفاق افتاده باشد. وقتی از تجارت حرف میزنیم درباره پدیدهای فراتر از اقتصاد صحبت میکنیم. تجارت موتور محرک اقتصاد است و حتی تولید بدون تجارت به نتیجه نمیرسد. هیچ کشوری نیست که بدون تعامل با جهان در مسیر رشد قرار گرفته باشد.
اما متأسفانه در کشور ما وقتی درباره تعامل با جهان و تجارت آزاد صحبت میکنیم، فوراً عدهای عصبانی میشوند و میگویند هرگز با آمریکا رابطه نخواهیم داشت. اصلاً موضوع آمریکا نیست. موضوع اسرائیل نیست. موضوع این است که ما حتی با یک کشور بر اساس قواعد دیپلماتیک رابطه اقتصادی نداریم و عضو هیچ اتحادیه و تشکل بینالمللی نیستیم.
📉 همان طور که تحلیلگر کیهان اشاره کرده، در منطقه خلیجفارس هفت دولت عربی وجود دارد که حداقل پنج دولت آن شامل عراق، قطر، کویت، عمان و یمن خواستار حل و فصل مسایل میان کشورهای عربی منطقه و ایران هستند و این در حالی است که «امارات متحده عربی» نیز همچنان به حفظ روابط با ایران اصرار دارد. در صورتی که سیاستمداران در کشور ما تجارت آزاد را محترم بشمارند و تلاش کنند قواعد دیپلماسی اقتصادی را جایگزین دیگر قواعد کنند،به طور قطع امنیت کشور هم ارتقا پیدا میکند و اینقدر سریع در معرض انواع تهدیدها قرار نمیگیریم.
جامعه ایران در حال از دست دادن مداوم رفاه است و متاسفانه روزبهروز فقیرتر میشود. سرمایهگذاری در اقتصاد ما روند نگرانکنندهای پیدا کرده و همه اینها لطمه بزرگی به کشور وارد آورده است. باید برای حفظ کشور و دوام و بقای جامعه، چرخهای اقتصاد را به حرکت درآوریم. مرزهای ذهنی تجارت باید برداشته شود و دولت باید مردم را برای تجارت با همسایگان آزاد بگذارد. هنوز همه منافذ بسته نشده، از جمله مسیر تجارت با اقتصادهای منطقه از جمله همان کشورهایی که کیهان از آنها نام برده،باز است و باید امیدوار باشیم دلسسوزان کشور توصیه کیهان را جدی بگیرند؛در غیر این صورت محاصره و منزوی میشویم.
✍️ م. جلالپور
@cafe_andishe95
عکس چپ تصویری است از مسعود بهنود، روزنامهنگار اصلاحطلب که در حال زدن واکسن کرونا در انگلستان است. مسعود بهنود به قاسم سلیمانی میگوید "سردار عارف" و در نظرش محمد خاتمی برجستهترین سیاستمدار صدسال اخیر ایران است.
عکس راست تصویری است از توییت او که چند روز پیش نوشت و راهکارش را برای اینکه واکسن کرونا (کو واکسن) در ایران به درستی توزیع بشود و فاجعه رخ ندهد این دانست که کار توزیع واکسن با حکم خامنهای به امامان جمعه واگذار بشود.
یعنی اگر کار واکسن دست ائمه جمعه منصوب خامنهای باشد فاجعهای رخ نمیدهد و امور بسامان میشود.
این ائمه جماعت مورد نظر مسعود بهنود ۴۲ سال است که مملکت دستشان است و فاجعهای وجود ندارد که نیافریده باشند آنوقت جناب بهنود علاقه دارد که این امامان جمعه با حکم خامنهای کار توزیع واکسن را در دست بگیرند.
بهنود از آنجا که میداند هر عقل سلیمی که جملاتش را بخواند دچار تهوع میشود و گمان میکند که لابد نویسنده قصد مزاح داشته است زیر نوشته هشتگ میزند که شوخی نمیکنم.
چهقدر مظلوم و بیدفاع هستند مردم ایران؛ هم مقابل حکومت و هم مقابل این رجالههای روزینامهنگار.
بهزاد مهرانی
@cafe_an
🎁پکیجی از دو کذب چپگرایانه در یک متن!🎁
استاد چپگرای دانشگاه ناصر فکوهی در متنی ستایش امیز از مرحوم فریبرز رئیس دانا از اهالی اقتصاد کمونیستی دو ادعا مطرح کرده اند:
««موضوع بر سر نولیبرالیسم و گره خوردن کامل آن با فساد در ایران بود، و دستاندرکاران یا طرفداران مجله زرد اصرار داشتند که ایران نولیبرال نیست، بلکه «اقتصاد دولتی» (مثلا از نوع «چپ») دارد و طبق روال همیشگی بر آن بودند که با استفاده از ابزار همیشگی لیبرالها و نولیبرالهای طرفدار سرمایه داری بدون قانون و ضوابط جهانسومی ثابت کنند که بهترین راه برای اقتصاد و کشور، خصوصی کردن همه چیز و کاهش دولت به حداقل ممکن است: در یک کلام، معجزه تاچری – ریگانی که امروز احیای آن را در ترامپیسم میبینیم.
در آن جلسه، رییسدانا با دفاع سرسختانهای که از مواضع ضدراست خود کرد، البته باز هم بیشتر و بیشتر هدف گروههای دست راستی و راست افراطی نولیبرال در ایران قرار گرفت. اما از آن روز تا به آخر، هرگز دست از دفاع خود به مثابه یک اقتصاددان برجسته در دفاع از فرودستان جامعه بر نداشت. و اگر امروز میبینیم که دست سرنوشت او را با یک بیماری که باید آن را حاصل مستقیم حرص و طمع و سیاستهای نولیبرالی در جهان دانست، از ما گرفت، شاید نکتهای دستکم نمادین در این امر، وجود داشته باشد.»»
1️⃣ادعای اول اقتصاد نئولیبرال ایران است اما آیا:
چند درصد اقتصاد ایران دولتی است؟
همیشه این تصور وجود دارد که دولت کنترلی بر اقتصاد ندارد و نهادهای نظامی و موسسات دیگر اقتصاد ایران را در اختیار دارند.
دارایی دولت چقدر است؟
بر اساس آمار ارائه شده اندازه داراییهای دولت در حدود18.3 هزار هزار میلیارد تومان است.
بدهیهای دولت نیز حداکثر 750 هزار میلیارد تومان برآورد میشود. در واقع سرمایه در دست دولت تقریبا در حدود 17 هزار هزار میلیارد تومان است.
ستاد اجرایی، بنیاد مستعفان، بنیاد تعاون سپاه، بنیاد تعاون ناجا و بنیاد تعاون ارتش مهمترین و اصلی ترین ارگان های اقتصادی کشور هستند که تحت نظارت دولت نیستند و در نحوه تامین درآمد هم قید برون سازمانی علنی ندارند.
هر چند درباره بنیاد مستضعفان عدد دارایی ها در صورت های حسابرسی شده اش تا پایان سال 94 مشخص است( 56 هزار میلیارد تومان) اما درباره سایر این نهادها صورت مالی ای در دست نیست. خبرگزاری رویترز در سال 2013 براوردی نسبتا متاخر از کل دارایی های ستاد اجرایی فرمان امام ارائه کرده که حدود 95 میلیارد دلار( حدود 400 هزار میلیارد تومان) است.
اگر چه به وضوح و به دلایل بسیار حجم سرمایه و نیز دارایی های تحت کنترل 3 بنیاد تعاون نظامی کمتر از ستاد اجرایی است. حتی اگر دارایی های سه نهاد باقی مانده دقیقا به اندازه ستاد اجرایی باشد و حتی با فرض این که دارایی های آن ها متناظر با سرمایه است و بدهی ندارند! جمع کل دارایی این پنج نهاد اصلی برابر است با هزار و ششصد و پنجاه و شش هزار میلیارد تومان خواهد بود.
در نهایت کل سایز همه این پنج نهاد کمتر از 9 درصد دارایی های دولت است.
📍بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که اغلب دارایی های اقتصاد ایران در اختیار دولت قرار دارد.
در پایان باید متذکر شد که 17 هزار هزار میلیارد تومانی که به عنوان دارایی دولت در نظر گرفته شده است دارایی های خود دولت است و نه دارایی های تحت اختیار آن. برای مثال دارایی بنیاد شهید و صندوقهای بازنشستگی و... (نهادهای تحت اختیار دولت) در این برآورد در نظر گرفته نشده اند.
(اقتصاد انلاین)
📍طبق تئوری های اقتصادی نئولیبرال باید اقتصاد کاملا از دست دولت به بخش خصوصی منتقل شود و دخالت دولتی در بازار به حداقل ممکن برسد در ایران که دولت قیمت گذاری میکند و هزاران دخالت در اقتصاد دارد و حجم وسیع از ان را اشغال کرده اصولا نه به لحاظ اقتصادی که حتی به لحاظ سیاسی تحقق دولت نئولیبرال ناممکن و کذب است!!
📍نمیتوان همزمان دولتگرایی داشت که غیر دولتگرایانه باشد!!
2️⃣کذب دوم مضحک نیز هست.
یک سیستم چپ کمونیستتی که برای بقای خود در قواعد بازار آزاد جذب شده است!و با توتالیتاریسم کمونیستی خود(توجه کنید خود فکوهی هم چپ است)با سو مدیریت یا شاید از عمد جهان را با کرونا در گیر کرد.استاد علوم انسانی با بی وجدانی خاصی آن را هم به گردن نئولیبرالیسم انداخته!
شما حق دارید مخالف نئولیبرالیسم باشید اما در مقابل دروغتان مسئولید!
به نظر می رسد اساتید دانشگاهی ما از تاخر(عقب ماندگی)تئوریک سیاسی فراوانی رنج می برند .به خصوص نسل پنجاه و هفتی ما که دستاورد سترگشان 42 سال قابل مشاهده است!
@cafe_andishe95
⁉️چین مانع محکومیت کودتای میانمار در شورای امنیت شد ‼️
چین مانع تصویب بیانیهای شد که برای محکومیت کودتای نظامی اخیر میانمار در شورای امنیت سازمان ملل متحد پیشنهاد شده بود.
رهبران کودتای میانمار با اعلام حکومت نظامی در سراسر کشور یک شورای عالی تشکیل دادهاند که در رأس کابینه قرار دارد. ارتش میانمار پس از بازداشت آنگ سان سوچی، رهبر بزرگترین حزب سیاسی، از روز دوشنبه قدرت را در این کشور به دست گرفته است.
▪️محکومیت کودتا
شورای امنیت سازمان ملل متحد روز سه شنبه برای بررسی وضعیت میانمار تشکیل جلسه داد اما بیانیه مشترک پیشنهادی این شورا در محکومیت کودتا به دلیل عدم همراهی چین رأی نیاورد. تصویب این بیانیه نیاز به حمایت چین داشت که عضو دائمی شورای امنیت بوده و از حق وتو برخوردار است.
پیش از آغاز نشست شورای امنیت، کریستین شرینر، نماینده ویژه سازمان ملل در امور میانمار تصرف قدرت سیاسی در این کشور به دست نظامیان را که پس از امتناع ارتش از پذیرش نتیجه انتخابات سراسری آبان ماه گذشته روی داد، شدیدا محکوم کرد. وی گفت: «روشن است که نتیجه انتخابات اخیر پیروزی چشمگیر حزب خانم سوچی بوده است.»
پیش از این هم دبیر کل سازمان ملل، آمریکا، اتحادیه اروپا و بسیاری دیگر از کشورهای جهان کودتا و بازداشت رهبران سیاسی در میانمار را محکوم کرده بودند. آمریکا گفته نتوانسته است با مقامات نظامی میانمار که هم اکنون قدرت را در این کشور در دست دارند، تماسی برقرار کند.
⭕️کودتا یا مسئله داخلی؟
چین در روز نخست کودتا در میانمار، خواستار خویشتنداری و پرهیز از خشونت در این کشور شد. این کشور اگر چه به طور مستقیم و قاطع از اقدام نظامیان در میانمار حمایت نکرده است، اما اکنون با سیاستی که در نشست شورای امنیت از خود نشان داد، به نظر میرسد حمایت ضمنی خود را از آنها نشان میدهد.
دولت پکن همچنین به گونهای رفتار میکند که گویی این یک «مسئله داخلی» میانمار بوده و رویدادی که ما مشاهده میکنیم تنها یک «تغییر کابینه» است، موضوعی که در رسانههای دولتی چین هم به آن اشاره میشود.
بیانیه مورد نظر شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره میانمار الزامآور نبوده و قرار هم نبود که تحولی فوری در این کشور ایجاد کند، اما میتوانست به عنوان نخستین گام در جهت هماهنگی واکنشهای بین المللی علیه کودتا عمل کند.
آنگ سان سوچی که رهبری دولت منتخب و خلع ید شده را بر عهده داشت، از صبح دوشنبه که بازداشت شد دیگر دیده نشده است. به جز او دهها نفر دیگر از رهبران سیاسی میانمار از جمله وین مینت، رئیس جمهوری نیز به دست کودتاچیان ارتش بازداشت شدهاند.
میانمار کشوری در همسایگی چین است و پکن نفوذ بالایی در میان ارتش این کشور دارد و موضعی هم که در قبال کودتا گرفته به نوعی خنثی و در جهت تایید ضمنی آن است. وزارت خارجه چین ابراز امیدواری کرده است که طرفهای بحران، اختلافات خود را قانونی حل و فصل کنند و گفته است که اوضاع این کشور را پیگیری میکند و به دنبال اطلاع بیشتر از وضعیت است؛ بدون این که کوچکترین انتقادی نسبت به کودتا داشته باشد.
#امپریالیسم_حزب_کمونیست_چین
@cafe_andishe95
حجت کلاشی :
فر ایران پیروز است
« جريان ملی با تمام توان، شکوه ملت ایران را می خواهد »
وظايف دولت و جریان ملی:
- ایجاد یک دولت ملی که روی اساس درستی بایستد.
- حدود اختیارات دولت روشن باشد.
- دولتی کارآمد و مقتدر تشکیل شود. .
- آزادی های مردم در حوزه اجتماعی و سیاسی به رسمیت شناخته شود.
- با همه شکل های فساد و تباهی مبارزه جدی شود.
-جامعه را در مسیر فرهیختگی و تربیت اجتماعی و ملی پیش ببرد.
- كشور را به لحاظ تولید و آفرینش در مسیر صحیح قرار دهد.
#بازگشت_به_مشروطه
@cafe_andishe95
۵۷ یادگار سیلی سرد زمستان است.
به قول جناب طاهری، احمقانه ترین بلوای جهان بود.
برگشت به ۱۴۰۰ سال قبل بود آن هم با کمک جمعی کاسب کار و مرتجع و جنایتکار و تروریست.
ایران را حراج و ویران کردند.
روشنفکران بی وطن متوهم هم شدند.
بلوای ۵۷ برای ایران، بدبختی و سیه روزی آورد.
برخی روشنفکر زیر عبای خمینی رفتند برای خلق اختاپوس مذهبی در ایران.
۶۰ میلیون نفر با فقر و ورشکستگی روبرو شدند، با یک نهضت قلابی و فاسد اسلامی.
گروهی هم هر جنایتی را ماله کشیدند!
مردم برای کسب حقوق، شورش نکردند برای سلب آن کژراهه رفتند.
ماموریت مُلاها، ویرانی ایران است و توسعه فقر و تحقیر ملی.
شعارهای سال۵۷ نشانه وقاحت و بلاهت و بی اخلاقی است، شعارهای مدح تروریسم و خمینی.
خمینی قبرستان ها را آباد کرد.
مردم جو گیر نپرسیدند جمهوری اسلامی یعنی چه!؟
برخی با وقاحت می گویند کتاب های خمینی نبود که بخوانیم!
@cafe_andishei95
🏛تفاوت کار حزبی سیاستبازانه با تبیین فلسفه سیاسی چیست؟🏛
فعالیت حزبی و اساسا تحزب و با حزبی بودن تعین و تشخص خاص خود را دارد الزاما هم معنایی منفی ندارد میتوان مشروع و قانونی و اصولی نیز فعالیت حزبی سیاسی داشت.بماند اینکه در جوامع توتالیتر عملی هزینه زا و خلاف قانون است.
اما در عرف رایج جوامع آزاد عملی خلاف عرف و منفی نیست.وقتی شما در یک حزب سیاسی یا رابطۀ وابستگی با آن قرار دارید اکت سیاسی شما در جهت تحقق اهداف یک گروه سیاسی ثبت شده یا احتمالا فعلا نشده موجود مشخص است که مرامنامه رئیس یا رئسا، چارت برنامه عملی مشخص در قواعد ملی ،درون یک واحد سرزمینی مشخص را شامل میشود که میل به کسب قدرت مقننه یا اجرایی در دل یک کشور از طرق مختلف از جمله تبلیغات تا روشهای ضد دموکراتیک ضد اخلاقی مثل ترور(مثلا در گروهای کمونیستی) را نیز شامل میشود.
به طور مثال من اگر مبلغ حزب سبزهای آلمان یا دموکرات مسیحیها به رهبری مرکل باشم در حال تبلیغ و بازنشر و ترویج آرای رهبران آن حزب مشخصِ سیاسی هستم که در چهارچوبی خاص و مشخص در حال پیاده سازی سیاستهای خاص در یک کشور خاص در زمان و مکان خاص است!
📍این"خاص" بودن در فهم تفاوت این منش با روش تبیین فلسفه سیاسی بسیار کلیدی است.
تبیین و ترویج فلسفه سیاسی عموما "عام "و فراگیر است و دنیای کوچک زمانی مکانی و اهداف حزبی متشخص خاص را دنبال نمیکند.
مثلا اگر متنی در مورد مبانی علمی، الزامات؛ متفکرین شاخص،نظریه های مطرح در ایده و..مثل لیبرالیسم دموکرات،لیبرالیسم کلاسیک،آنارشیسم ،کمونیسم،فاشیسم،کانسرواتیسم و غیره منتشر کنید کار حزبی انجام نداده اید،که جرمی باشد یا مستحق نکوهش سیاستبازی!!
▪️این جهل و بی خبری از تفاوت این دو روش سیاسی میتواند ضربه زننده باشد.
مثلا تصور کنید در جامعه بسته و توتالیتر که الزاما اولی یعنی کار حزبی با حزب متشخص ممنوع است و افرادی از دادن هزینه آن وحشت دارند،افرادی نتوانند بین دو مورد کار حزبی و تبیین و مطالعه فلسفه سیاسی تمایز قائل شوند.
بدین طریق از درک و فهم مبانی فلسفه سیاسی ایده ها نیز خود را محروم میکنند.در خیلی از کشورهای دیکتاتوری و توتالیتر بیان و انتشار افکار فلسفه سیاسی ممنوعیتی ندارد.گفتن و شرح لیبرالیسم و کمونیسم و فاشیسم و خاستگاه های هر یک و متفکرین برجسته هر یک کار حزبی محسوب نمی شود و عموما مشمول ممنوعیت نیست.اگر فهم تفاوت اینها از میانه رخت بربندد نتیجه اینست که ترس جاهلانه ما ممکن است ما را از دانستن و دانش فلسفه سیاسی ایده ها نیز محروم کند.با این نادانی و ضعف فرهنگی اگر در یک گروه خصوصی غیر دولتی نیز که شامل قواعد توتالیتر نیست رخ نماید منجر به ترویج فاجعۀ فاشیسم فردی و خودسانسوری می گردد.
یعنی من در گروه شخصی خود به بهانه اینکه کسی کار حزبی میکند از انتشار اطلاعات و دانش سیاسی مبانیِ فلسفه سیاسی جلوگیری کنم و خود خواسته و ناخواسته فضای سرکوب (که حتی حکومتهای توتالیتر هم به این حد سرکوبگر نیستند)را ترویج نموده و خود و دیگران را ازشناخت و ارزیابی اندیشه های درست و غلط محروم گردانم!!
📍لزوم بیان اندیشه های فلسفه سیاسی معطوف به توسعه سیاسی نیز بر کسی نباید پوشیده باشد چه اینکه همین تببین و توضیحات برای ایجاد فهم متعارف سیاسی(سواد سیاسی عمومی)و ایجاد فرهنگ دموکراتیک و خلق انسان مطالبه گر دموکرات در جهت داشتن آلترناتیو برای گذار از شر سیاسی به خیر سیاسی حیاتی است.
اینگونه است که باشندگان عرصه مجازی باید دقت عمل زیادی مبذول دارند تا به فهم متعارفی از تفاوت تبیین نظریات سیاسی در فلسفه سیاسی آنان و فعالیت تبلیغی حزبی سیاسی قائل باشند و خود در ادامۀ سنت تمامیتخواهان به ابزار دست و تیغ سانسور دست آنان مبدل نشوند.شما انسان آزاد و غیر فاشیست اگر فرق فلسفۀ سیاسی با کار حزبی را ندانید ممکن است ناخواسته به دامن ممنوعیت انتشار فلسفه سیاسی از شاخه های مهم فلسفه و ناخواسته دچار فاشیسم و به سمت سرکوبگری درغلتید.فردی که از کمونیسم یا لیبرالیسم سخن میگوید کار حزبی نکرده است اما اگر از حزب توده یا فلان حزب مشخص شناسنامه دار فلان کشور سخنی گوید و جانبداری کند کار حزبی و سیاسی انجام داده است.
گام اول اما فهم تفاوت اینهاست که در بسیاری افراد و گروه ها غایبی هولناک است.
به کجا می رود این قافلۀ لاکردار
در شبی هول که اسطوره شده بدکردار؟
لیبراسیون
🔮 @cafe_andishe95
🕊لیبرالیسم مقدم بر دموکراسی🕊
#ارزشهای_لیبرالی
#لیبرال_دموکراسی
▪️اعلامیۀ جهانی حقوق بشر اساس و منشا قدرت حکومت را ارادۀ مردم می داند و آنرا متکی به انتخابات آزاد می شمارد.
🔸دموکراسی مبتنی بر انتخابات دموکراسی #لیبرالی خوانده می شود.این ادعا دلایل محکم تاریخی دارد.اغلب جوامع غربی قبل از دموکرات شدن لیبرال شده بودند ،مثلن در جوامع پیشروی هلند و انگلستان لیبرالیسم مقدم بر دموکراسی بوده است.
نظم لیبرالی مبتنی بر حاکمیت قانون اساسی سکولار ابتدا زمینه را فراهم کرد و بعد از آن حق رای اعطا شد و احزاب سیاسی رشد یافتند.
نظم لیبرال اصولی دارد مثل:پیروی دولت از قوانین مصوب مجلس (حکومت قانون)؛تضمین حقوق فردی بر اساس قانون و نیز تضمین آزادی بیان،اجتماعات و مهاجرت و استقلال کامل قوای سه گانه به منظور نگهبانی از قانون و حقوق فردی .تاریخ نشان داده بدون قوام این مولفه های لیبرالی دموکراسی و رای دادن خوابی بیش نبوده است.بنابراین مغلطه دموکراسی سوسیالیستی هم در همین راستا ابطال می شود.چیزی به اسم نظام سوسیال دموکرات نداشته و نداریم بلکه این سوسیالیستها بودند که با عقب نشینی از آرمانهای خود مثل لغو مالکیت خصوصی ابزار تولید و تمکین به مجلس لیبرالی قواعد بازی لیبرالی را پذیرفته و جزم های مارکس مثل انقلاب محتوم و نفی دموکراسی بورژوازی و.. را لگدمال کرده اند.
🔻تنها با مولفه لیبرالی است که می توان به پایداری دموکراسی چشم داشت.دولت مقتدر اگر طبق این اصول لیبرالی پیش نرود هر قدر هم پشتوانۀ مردمی داشته باشد و مثلن تنها آزادی شهروندان تامین نباشد توانایی کنترل مردم بر نهاد قدرت به سرعت فرو می ریزد.
حاکمیت قانون در قالب مشروطیت لیبرالی با تفکیک قوا(که مخترعینش اساسن لیبرالها هستند مثل مونتسکیو)و پایبندی به قانون اساسی و تضمین حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی از جمله حق آزادی مالکیت چیزیست که در اختیار لیبرالیسم بوده و آلترناتیو چپ از آن بی بهره بوده است.
🔸سوالی پیش می آید:آیا دموکراسی لیبرالی تنها شکل دموکراسیست؟پاسخ مثبت است.
➖قرن بیستم شاهد بروز رژیم های تکحزبی فاشیستی و کمونیستی بوده است و اینان برای حفظ دستاورد انقلاب این تکحزب را ضروری دیده اند و این حزب حاکم هم حامی سیاستهای دولت و مجرای انتقال افکار عمومی از پایین قرار بود باشد که شکست خورد.دقیقن محور نبودن آزادی لیبرال نقطه ایی بود که این جریانات را به انحطاط کشاند.عدم پاسخگویی آنان را به سرکوبگری سوق داد و ایجاد دستگاه بزرگ امنیتی برای استمرار تک گفتمان مورد نظر ایدئولوگهای نظام.در آفریقا هم حکومت تکحزبی غیر کمونیستی تست شد که ثمری نداد.
تنها نتیجه بحث اینست که هرگونه تلاشی برای تحقق دموکراسی بدون لیبرالیسمِ مقدم بر آن ،محکوم به فناست.آزادی اجتماعات و آزادی انتخاب و بیان واحزاب و...هم نتیجه مطلوب داشته هم ابزاری تضمین کننده برای نفوذ و نظارت مردم بر دولت بوده؛تفکیک قوا هم خود از بالا در تنظیم قدرت دولت نقش دارد.بی شک همواره جایی برای آزمایش درون نظام لیبرالی دموکرات برای انطباق با شرایط محلی وجود دارد اما این تصور خام که شکلی از دموکراسی که در محیطهای کوچکتر یا جوامعه سنتی قابل اجراست به راحتی قابل انتقال به سطج کشور نیز هست اشتباه است.دولتهای قرون جدید ساختاری بسیار قدرتمند دارند و مبارزه تاریخی لیبرالها و مشروطه خواهان غربی برای وادار ساختن دولتهای خودکامه به گردن نهادن به نظارت مردم و پاسخگویی به آنها تجربه و درسی بی بدیل برای دموکراتهای امروزیست که راه فراری از آن نیست.
🔻قرائتِ "دموکراسی استبداد اکثریت است" بازخوانی غلطی از آنارشیستها و بقیه مخالفان دموکراسیست که حقیقت ساده ای را فهم نکرده اند.دموکراسی به معنای دقیق کلمه حکومت کل مردم باید باشد نه حکومت بخشی از مردم بر بخشی دیگر!یعنی اگر چنین اتفاقی رخ داد آن دموکراسی مخدوش شده و ذاتش به مخاطره افتاده!پس نقد کردن دیکتاتوری اکثریت نقد دموکراسی نیست نقد برداشت غلط خودشان از دموکراسی است.
🔹ضمن اینکه نافرمانی مدنی یا سرپیچی مسالمت آمیز برای دفاع از بعضی اصول مهم یا مصالح حیاتی جایگاه ویژه ایی در تاریخ دموکراسی دارد.این با قانون شکنی گروه های خلافکار البته متمایز است ویژگی آن آشکار بودن،داشتن هدف سیاسی و ابا نداشتن از پیگرد است.هدف واداشتن صاحب قدرتان به بازنگری در سیاستهاست و تنها زمانی هم مجاز است که دیگر روشهای تبلیغی و متقاعد سازی و گفتگو بی نتیجه مانده باشد.
🔳پس از آنجا که توسعه سیاسی به وجود دموکراسی وابسته است دموکراسی هم بنیانی لیبرالی دارد و توسعه سیاسیست که میتواند توسعه در دیگر ساحات را سیاستگذاری کند پس بیراه نیست که به جای حکم مارکسی اقتصاد زیربنای امور است گفته شود :
سیاست(توسعه سیاسی) است که بیشتر قابلیت این را دارد که زیربنای اصلی تلقی شود نه اقتصاد!
لیبراسیون
@cafe_andishe95
☀️
نخندید،
گریه نکنید
لعننکنید
بلکه بفهمید!
باروخ اسپینوزا
@cafe_andishe95
📄جستاری انتولوژیکال بر مفهوم قدرت
شاید بتوان یکی از عطف های انشقاق سنت اسپینوزایی-نیچه ای را از سنت هگلی،در تبیین نسبت سوژه با مفهوم قدرت جست.
مفهوم قدرت در سنت اول،و به تبع آن در اندیشه ی باتای،دلوز،نگری و گتاری،با تأسی از اخلاق اسپینوزا در دو معنا به کار میرفت.
معنای اول(potestas) که دلالت بر قدرتی برساخته داشت،اشارتی بود به قدرت های نهادینه و از پیش موجود،قدرت هایی صلب،ایستا و فروبسته که تاثیر و تأثری ناشاد و کین توزانه بر «شدن» و کاربست سوژه گی اعمال میکرد.با سلبیت سروکار داشت و تضعیف مولد...
در معنای دوم اما(potentia) قدرت امری برسازنده و غیرنهادینه بود.مقاوم و نقاد در مواجهه با نظم تعین یافته ی موجود،و ایجابیتِ هرچه بیشتر میل به مثابه عنصر آفرینشگرِ نظم نو و قلمروزدایی...
فراموش نباید کرد اما ابعاد مسئله قدری گسترده تر و متکی به المان های متفاوتی در بافت اندیشه ی این سنت هاست و قول به چنین دوگانه گیِ شفاف و مرزبندی،در مقام نظریه انتزاعی هم مستلزم احتیاط هایی ست،چه رسد به صورتبندی یک نظریه انتقادی/انضمامی در قلمرو کنش
خروجی سیاسی به پشتوانه ی معرفتی هر یک از سنت ها،ترم و برون شدی دیگرگونه دارد.
پذیرش تعین یافتگیِ تاریخی/طبقاتی،و بازشناسی سوژه به مثابه قدرتی برساخته از نظم موجود،فرجام خودش را پی میگیرد،
و انقلاب کانتی در بنیاد معرفتی و برسازندگیِ قدرت سوژه های تکینه در آفرینش نظم نوین که در لوای امرمشترک،معنادار و محقق میشود،ره شدی دگر...
مسئله،تقابل دو بنیان معرفتی ست و نه تقلیلی صرف به جدل واره ی ایستارهای سیاسی؛
مسئله این است،
بودن یا شدن؛
✍🏻مهدی_سروشا
@cafe_andishe95
📄یک سخن گزافه و مبتذلی مدام در مجازی و واقعی تکرار می شود که کمونیسم روی کاغذ(در تئوری) زیباست در اجرا دچار بحران و ایراد میشود!
این حرف اشتباه بزرگیست ناشی از نشناختن آلترناتیوی واقعی که به آزادی منجر شود و تعدد گویندگانش نیز چیزی از دروغ بودنش نمیکاهد.
▪️دانه دانۀ تزهای کمونیستی بر روی کاغذ هم مفتضح و ضد آزادی هستند!
و بسیار قابل پیشبینی بوده که کسی با این تئوریها به آزادی نخواهد رسید!!
حتی آنارشیستها این فساد تئوریک را به مارکس گوشزد کرده بودند اما مورد حمله او قرار گرفته بودند در حالی که تاریخ نشان داد در دعوای مارکس با آنارشیستها حق با آنارشیستها بود.
▪️هرنوع کاربست کمونیسم مارکسی در هر مرحله ایی نیازمند انواع و اقسام جباریتهاست!
📍دیکتاتوری خون داخل رگ کمونیسم مارکس است!
از چنین موجودی توقع آزادی غلط بوده است.
@cafe_andishe95
📑هفتهنامه اکونومیست همیشه در آخرین روزهای سال میلادی، کشوری را به عنوان کشور منتخب سال انتخاب میکند. به عقیده اکونومیست کشوری منتخب است که مردمش برای دموکراسی در آن، به پا خاستهاند .
جایزه منتخب سال 2020 به کشوری در جنوب شرق آفریقا رسید .
📁 جمهوری مالاوی، کشوری در جنوب شرق آفریقا است که بیش از نیمی از مردم آن زیر خط فقر زندگی میکنند. اما مردم واقعا شهروند هستند نه به مثابه اشیای بیجان. به خاطر احیای دموکراسی در منطقهای اقتدارگرا، کشور منتخب امسال اکونومیست، مالاوی است.
تولید ناخالص داخلی این کشور ۴۷/ ۱۰ میلیارد دلار است. چهار میلیون و ۵۰۰ هزار نفر نیروی کار آن را تشکیل میدهند که ۹۰ درصد از آنها در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند. آمار دقیقی از نرخ بیکاری در این کشور در دست نیست، اما ۵۳ درصد از مردم آن زیر خط فقر زندگی میکنند. نرخ تورم این کشور در سال ۲۰۰۷ میلادی ۸ درصد بود. محصولات صادراتی این کشور شامل تنباکو، چای، شکر، پنبه، بادام زمینی، چوب و پوشاک است .
@cafe_andishe95
این فرد آیتالله سیدمحمود طالقانی است که خمینی به او لقب "ابوذر" زمان داد و روشنفکران دینی از او به عنوان روحانی روشنفکر یاد میکنند و مجاهدین خلق به او "پدر طالقانی" میگویند.
بسیاری از مردم عادی هم معتقدند که اگر طالقانی نمیمرد بعدها چهها که نمیکرد.
بله! این همان طالقانی است. او سخنان بسیار مرتجعانه و انسانستیزی دارد که این جماعت که گفتم سعی میکنند از کنار آن بگذرند و یا آن را تاویل و تفسیر کنند تا ماهیت این فرد همچنان مخفی بماند.
اینکه کسانی در گذر زمان بر اثر تبلیغات ایدئولوژیک انسان خوب یا بدی شناخته شدهاند ما را بر این ندارد که تکلیفمان را بر اساس این آگاهیهای کاذب روشن کنیم. با چهار تا بریده روزنامه که طالقانی گفته در اسلام دیکتاتوری وجود ندارد و یا زنان آزادند فریب نخوریم.
تعریف این جماعت از آزادی و دیکتاتوری و آزادی زنان با آنچه ما میشناسیم تفاوت دارد.
سخنان طالقانی را در این ویدئو بشنوید که چهگونه زنانی که خواهان آزادی حجاب و حضور در اجتماع هستند را تفالههای طاغوت میداند..
مهرانی
@cafe_andishe95
🔰سه فرا روایت ضدغربی در جنگ نرم جمهوری اسلامی ایران🔰1
محمدجواد ظریف با تجربه چهل سالهای که از سیاست در ایالاتمتحده دارد، به خوبی میداند که چگونه برای روایات و گفتمان و تبلیغات سیاسی جمهوری اسلامی ایران در سیاست، رسانهها و افکارعمومی ایالات متحده، جایی پیدا کند. در دوران وزارت وی، رشد روزافزون تبلیغات جمهوری اسلامی ایران را در نشریات و شبکههای رادیویی و تلویزیونی غربی شاهد بودهایم. کمتر روزی است که چند یادداشت یا مصاحبه در دفاع از سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در سایتها یا برنامههای خبری منتشر نشود (مثل یادداشتهای کاوه افراسیابی که افبیآی میگوید کارمند جمهوری اسلامی ایران در آمریکا بوده) یا مطالبی در باب قدرتمندی جمهوری اسلامی ایران به مخاطبان عرضه نشود.
این مطالب بلافاصله در دستگاه تبلیغات جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان «اعتراف» و «اقرار» رسانههای غربی به قدرتمندی و گفتمان اسلامگرایی، در داخل ترجمه و منتشر میشوند. جمهوری اسلامی ایران به جای آن که این محصولات را در داخل تولید و صادر کند، آنها را در خارج تولید و توزیع میکند تا بعد در داخل هم منتشر شوند و پایگاه اجتماعی رژیم، آنها را بهتر باور کنند. جمهوری اسلامی ایران بر اساس سیاستی اعلام شده و احتمالا بر اساس حجم کار انجام شده، سالانه دهها میلیون دلار در این زمینه هزینه میکند.
ظریف و همکاران وی در نهادهای تبلیغاتی سپاه که امروز در کشورهای غربی مستقر شدهاند، میدانند که در این کشورها دو جنبش فعال سوسیالیستی و هویتگرایانه و یک جنبش نیمهخواب ضدجنگ وجود دارد. از این رو، همه پیامهای افسران جنگ نرم ایرانی یا همکاران آنها، در چارچوب پیامهای این جنبشها تنظیم میشود. البته در پیامهای اصلی اسلامگرایان، ایالاتمتحده یا دیگر کشورهای غربی، جنگطلب، تحت سلطه صهیونیسم جهانی و ضداسلامی و نژادپرست معرفی میشوند، در حالی که در جنبشهای درونی ایالاتمتحده، پیامهای مرتبط با این موضوعات گاه جنبه رقابت سیاسی دارند و گاه مستقیما ایالاتمتحده یا همپیمانان آن را نشانه میروند. به همین دلیل پیامهای افسران جنگ نرمی که برای دولت ایران کار میکنند، برحسب روایتهای غالب و گفتمانهای رسانهها و مجامع دانشگاهی تنظیم میشوند.
☪️روایت اسلامهراسی
در چارچوب جنبش و گفتمان هویتگرا که امروز بر دانشگاهها، فضای سیاسی و رسانههای غربی حاکم است، اسلامگرا بودن هویتی است که منتقدان و مخالفان آن، «نژادپرست» خوانده میشوند. هر گونه انتقاد از اسلام سیاسی و مسلمانان تمامیتخواه در این چارچوب، نژادپرستانه معرفی میشود. این دیدگاه در جنگ نرم جمهوری اسلامی ایران با اندکی مهندسی، به «گرایش غالب ضداسلامی» در غرب تبدیل میشود تا هم بتواند در خارج و در میان مسلمانان ساکن کشورهای غربی به جریان اصلی رسانهها راه پیدا کند، و هم در داخل، جمعیت مسلمان را علیه غرب بسیج کند.
افسران جنگ نرم جمهوری اسلامی ایران در داخل ایران با سانسور دولتی، بازداشت نویسندگان و ترور آنها، فیلترینگ و پارازیت، آزادی بیان افراد را نقض میکنند و در خارج، از برچسبزنی و فشار برای لغو برنامهها و اخراج افراد از موقعیتهای شغلی بهره میگیرند. بخش دوم در سالهای اخیر در میان چپ غربی کاملا به یک فرهنگ تبدیل شده است.
💥روایت جنگطلبی
ایالاتمتحده از دوران جنگهای کره و ویتنام با جنبش قدرتمند صلحطلب سروکار داشته است. این جنبش هرگاه جامعه با جنگ درگیر باشد، فعال میشود؛ مثل سال ۲۰۰۳ که تمهیدات جنگ علیه عراق فراهم میشد. هر روایتی که جامعه امریکا را از جنگ پرهیز دهد، به خوبی در رسانهها جا پیدا میکند. افسران جنگ نرم جمهوری اسلامی ایران به دو طریق از این شرایط بهره میگیرند:۱- معرفی هر گونه مقابله با تهاجم و گسترشطلبی جمهوری اسلامی ایران بهعنوان جنگطلبی و معرفی معتقدان به براندازی جمهوری اسلامی ایران بهعنوان جنگطلب ۲- به حاشیه بردن نقد وضعیت حقوقبشر و سرکوب حقوق اجتماعی و سیاسی بهعنوان موضوعاتی که جامعه امریکا را برای پذیرفتن احتمال وقوع جنگ با ایران آماده میکند. به همین دلیل، رسانههای آمریکایی به انتشار دیدگاههای اعضای لابی جمهوری اسلامی ایران و مقامات نظام تمایل بیشتری دارند تا نظرات منتقدان سرکوبها و نقض حقوقبشر در ایران. کافی است حجم مطالب انتقادی از جمهوری اسلامی ایران را با مطالب مدافعانه از این نظام در رسانههای غربی مقایسه کنید.
@cafe_andishe95
🔘«بر جوامع خاورمیانه پاتریمونیالیسم* حاکم است نه نئولیبرالیسم. "روشنفکران" و ژورنالیست های ایرانی چون تمایلات چپی دارند فکر می کنند لیبرالیسم و نئولیبرالیسم یعنی هرج و مرج اقتصادی.
از نظر وبر برای ظهور جامعۀ سرمایه داری باید آن جامعه عقلانی شود. حکومت، ارگان حکومتی، دستگاه قضایی، دستگاه قانون گذاری همه باید عقلانی شوند تا نظام اقتصاد لیبرالی یا بازار آزاد بتواند کار کند. برای این که روند عقلانی کردن جامعه و ارگان های آن شروع شود وجود چه چیزی ضروری است؟ شاید بعضی ها بگویند که روسیه و چین و ژاپن یا کشورهایی مانند کره جنوبی و مالزی نیز صنعتی شده اند و این شرایطی را که وبر برمی شمارد نداشته اند.ولی کشور های نامبرده دنباله رو و مقلد غرب بوده اند نه مبدع صنعت. استالین و مائو با هزینه های سنگینی که بر مردم کشورهایشان تحمیل کردند از جمله کشتارهای چند میلیونی، برپایی اردوگاه های کار اجباری چند میلیونی، روند صنعتی کردن کشورهایشان را به پیش بردند. ».
🔘یدالله موقن مترجم آثار مهمی چون:
فلسفه روشنگری، ارنست کاسیرر
اسطورهٔ دولت، ارنست کاسیرر
فلسفهٔ صورتهای سمبلیک:اندیشهٔ اسطورهای، ارنست کاسیرر
کارکردهای ذهنی در جوامع عقبمانده، لوسین لوی-برول
فرد و کیهان در فلسفهٔ رنسانس، ارنست کاسیرر
عقلانیت و آزادی، مجموعه مقالات از ماکس وبر و دربارهٔ او
لوسین لوی-برول و مسئلهٔ ذهنیتها
ارنست کاسیرر فیلسوف فرهنگ
زبان، اندیشه و فرهنگ، مجموعه مقالات تألیف و ترجمه
نطریه نسبیت اینشتاین:یک بررسی شناخت شناسانه، رنست کاسیرر در حال غلطگیری
اصل نسبیت، لورنتس، اینشتاین، مینکوسکی، وایلدر دست ترجمه
آیا تفسیر مکانیک کوانتوم از واقعیت فیزیکی کامل است؟
———————————-
*حکومت پدرمیراثی ( #پاتریمونیال) گونهای از حکومت است که در آن حکومت ، دست طبقههای بالا و متوسط را از قدرت کوتاه میکند و حاکم میتواند اراضی و کسبوکار افراد را بدون هشدار قبلی از آنان بگیرد. ارتشهای کشورهای پدرمیراث به حاکم وفاداری دارند و نه به کشور.
🔸آنچه در نظام پدرمیراثی معنایی ندارد تفکیک حوزهٔ امور خصوصی از حوزهٔ امور عمومی است؛ یعنی میان منافع شخصیِ صاحب منصب و منافع عمومی که به نحوی با منصب او ارتباط داشته باشند تمایزی وجود ندارد. در چنین نظامی شایستهسالاری معنی ندارد و تنها وفاداری فرد به صاحبمنصب بالاتر معیار گمارش اوست.
🔷حکومت پدرمیراثی فاقد دستگاه اداری به معنای جدید است و به رغم ظاهر آن، نوعی حکومت خانخانی و ملوک الطوایفی است و در آن چیزی به نام دولت وجود پیدا نکردهاست. گرچه ظاهراً نظام پدرمیراثی ناگزیر به برپایی دستگاه اداری میشود، اما تفاوت این دستگاه با دیوانسالاری جدید در این است که در دستگاه پدرمیراث صاحبمنصبان معمولاً منصب خود را از شخص سلطان میخرند و بدین طریق مالک منصب خود میشوند
لیبراسیون
🔮 @cafe_andishe95
✍عرفان قانعی فرد
۴۲ سال پیش:
۱.چه کسی برای ورود هواپیمای شوم چراغ سبز و اطمینان داد؟
۲.در ۱۷ بهمن ۵۷، که هنوز ارتش هست و دولت و مجلس، بر اساس کدام قانون، خمینی دولت موقت به ریاست مهدی بازرگان، را صادر کرد؟
۳. در ۱۹ بهمن۵۷، با عکس جعلی، افسران (همافران) نیروی هوایی ارتش، با خمینی بیعت کردند؟
بیعت همافران و ۱ عکس جعلی از بلوای ۱۳۵۷
که عبدالحسین پرتوی در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ در مدرسه علوی (خ ایران) گرفته و در کیهان منتشر کرد. گویا تعدادی از همافران نیروی هوایی شاهنشاهی ایران،از پشت،در حال ادای سلام نظامی به خمینی اند، که فرمانده نیروهای مسلح نیست!
✔خالق این جعل، طالقانی بود
✔پس از چاپ عکس، شاپور بختیار، عکس را مونتاژ خواند و تکذیبش کرد ✔ستاد بزرگارتشتاران، با استناد به اظهارات فرمانده نیروی هوایی و نخستوزیری آنرا تکذیب کرد.
✔بختیار در ۲۱ بهمن، در مجلس سنا، عکس را دروغ نامید
✔فقط خمینی صحت آن را تأیید کرد
✔دولت در شناسایی افراد حاضر ناموفق بود
@cafe_andishe95
✝️اگر انسانی از راه راست گمراه شد این بدبختی دامن گیر خود اوست و به شما آسیبی نمی رساند، بنابراین نباید او را در امور مربوط به این جهان مجازات و یا او را از حقوق مدنی محروم نمایید چرا که بنا به اعتقاد شما او در جهان آخرت تیره بخت خواهد شد.
ممکن است این سؤال پیش آید که اگر قوانین مذهبی فاقد قدرت اجبار کننده باشند چگونه آنرا در جامعه حاکم کنیم، پاسخ اینست که این قوانین باید متناسب با ماهیت این گونه امور(تشویق، اندرز) به وجود آیند زیرا اگر اظهارات دینی از روی عقیده ای محکم نباشند بی فایده و بی نتیجه خواهند بود.
📚جان لاک از پدران لیبرالیسم
@cafe_andishe95
🔅 همانطور که تقاضا (برای یک کالا) میتواند به تولید و عرضه آن بیانجامد، به همین منوال هم، تقاضا برای آمدنِ پیشوا، میتواند به یک تولیدِ انبوه از آنان (در تاریخ) بیانجامد.
📚کارل ریمون پوپر-فیلسوف لیبرال
@cafe_andishe95
🔅"اگر انسان آزاد نباشد که بتواند به دلخواه خود زندگی کند و راهی را که می پسندد در پیش گیرد پیشرفت تمدن امکان پذیر نخواهد بود
..و آنجا که اندیشه ها در بازار آزاد عرضه نشود حجاب از چهره حقیقت بر نخواهد افتاد و جایی برای ابتکار،خودجوشی،نبوغ و قدرت فکری و شجاعت اخلاقی نخواهد ماند
چنین اجتماعی در زیر بار فشار ابتذالات گروهی در هم خواهد شکست!
آنچه غنا و تحول است زیر سنگینی بار رسوم و عادات و تبعیت از تمایل طبیعی مردم به همرنگی با جماعت ،خرد و نابود خواهد شد و حاصلی جز استعدادهای فرو مرده و مردمی کوته بین له شده و فسرده و کج و معوج ببار نخواهد آورد"
تمام خطرات احتمالی آزادی در برابر این شر که فرد وادار و ناچار به عملی باشد هیچ است.
📚جان استوارت میل -فیلسوف لیبرال
@cafe_andishei95
گفتگوی علیرضا میبدی با عرفان قانعی فرد محقق تاریخ و نگارنده ی کتاب در دامگه حادثه
@cafe_andiahe95
🕊لیبرالیسم، مقدم بر دموکراسی است.
#ارزشهای_لیبرالی
#لیبرال_دموکراسی
🌐سوسیالدموکراسی هم منبعث از لیبرالیسم است، نه مارکسیسم.
دموکراسی (که معنای دقیقتر آن «حکومت قانون» است نه «مردمسالاری») یک مفهومی وسیعتر از لیبرالیسم است. لیبرالیسم، یکی از مقدمات و بخش مهمی از روند دموکراسی در یک کشور میتواند باشد.
📍در واقع لیبرالیسم مقدم بر دموکراسی است. بدون بسط ارزشهای لیبرالیسم (به ویژه «فردگرایی»، که قلب تپنده لیبرالیسم و دالّ مرکزی دیسکورس (گفتمان) لیبرالیسم است). دموکراسی واقعی و پایدار پیاده نمیشود.
زیرا دموکراسی، حاصل شهروندان دموکرات است، «شهروند»، «فرد»، «انسان» (انسان، بدون هیچ پسوند و پیشوند)، و انسان به عنوان سوژه و فاعل شناسا (نه محصول ماشین جوجهکشی در اندیشههای متعفن نژادپرستان و قومگرایان) در اینجا مدنظر است.
🔅لذا «انسان» در غیاب فردگرایی نمیتواند دموکرات باشد، در واقع، استقلالِ اراده فرد، و آزادی فردی انسان (برای انتخابهای فردی)، مقدمه شکل گرفتن «انسان دموکرات» است، بنابراین افراد و جریانهای نژادپرست و یا قومگرا که انسانها را فقط «حاصل فعل و انفعالات دستگاه تناسلی پدر و مادرشان، در شبی از شبها» میپندارند و به عنوان یک «سوژه» به انسان نگاه نمیکنند، نمیتوانند «انسان دموکرات» باشند و حق ندارند حرفی از دموکراسی بزنند.
◾️حتی احزاب و جنبشها و دیسکورسهای موسوم به «سوسیال دموکرات» هم منبعث و تأثیرپذیرفته از لیبرالیسم هستند. موفقترین سیستمهای رفاهی که به آمال و آرزوهای سوسیالدموکراتها نزدیک است، در کشورهایی پیاده شده است که حکومتشان، پایه لیبرال دارد، مثل کشورهای اسکاندیناوی، کانادا، نیوزیلند، استرالیا، و برخی کشورهای اروپایی. حتی آمریکای عصر روزولت (روزولت اول)، موفقترین مدل سیاستهای رفاهی در غرب است. اما در کشورهایی که اساس حکومتشان بر کمونیسم و چپ بنا شده (مانند شوروی سابق، کوبا، کره شمالی، کامبوج پل پوت، چین زمان مائو و امثال آن) هرگز نه در رفاه موفق بودند، نه در عدالت، نه در توسعه، نه در آزادی، نه در دموکراسی و نه در حتی ابتداییترین آرمانهای سوسیال دموکراسی. و اصلاً دموکراسی در آنها قابل پیاده نبوده و نیست و نخواهد بود. و در فساد و تباهی و جنایت و کشتار، رکورددار تاریخ هستند. استالین و مائو و پل پوت، میلیونی آدم کشتند!
🔸میتوان گفت که سوسیالدموکراتهای غربی، به نوعی همان لیبرالهای چپزده هستند.
یعنی «دالّ مرکزی» دیسکورس آنها همان لیبرالیسم است، اما از مفاهیم چپ هم در «دالّهای شناور» خود استفاده کردهاند و این از محاسن لیبرالیسم است که از ایدئولوژی عبور کرده و به فراایدئولوژی رسیده است.
البته ما محافظهکاران، این انتقاد را به لیبرالها وارد کردیم که در پذیرش دالّهای شناورِ گفتمانهای دیگر در دیسکورس خود، کمی محتاط باشند. اما چپهایی که دالّ مرکزی آنها کمونیسم است، مطلقاً توان اخذ دالّهای شناور از سایر دیسکورسها را ندارند، چون هنوز هم ایدئولوژی زده هستند. بنابراین یک مارکسیست یا لنینیست، یا استالینیست، یا مائوایستو امثال آن اساساً نمیتواند دموکرات و یا سوسیالدموکرات بشود.
✍🏼دکترمحمد محبی
لیبراسیون
🔮 @cafe_andishe95
✍پاسخ یکی از یاران رستاخیز مشروطه به دروغ پردازی های عرفان ثابتی
جناب ثابتی
وقتی رضا شاه تاجگذاری کرد
همسایه شمالی ایران نوع هولناک از استبداد حاکم بود
در آلمان و ایتالیا هم نازیسم و فاشیسم حکمرانی میکرد
ده سال پس از تاجگذاری رضا شاه
در قلب انگلیس خیلی خیلی دمکرات!
ادرواد هشتم (دوک ویندوز )
ناچار شد برای ازدواج با الیس سیمپسون آمریکایی و به جهت اینکه سیمپسون از خانواده ی اشراف و نجیب زادگان نبود،
از سلطنت کناره گیری کند
در آمریکا نوشیدن مشروبات الکلی قدغن بود و...
محمد رضا شاه که آمد
هنوز سیاهان آمریکا حق رای نداشتند
کمیته مک فارلین در آمریکا
هر هنرمندی را که تشخیص میداد
ممنوع الکار میکرد
در فرانسه قوانینی برای محدود کردن مطبوعات وجود داشت
وقتی فروغ فرخزاد تحت حمایت قوانین پادشاهی مشروطه ایران از همسرش طلاق گرفت و به ایتالیا رفت
کارلو پونتی کارگردان معروف ایتالیا
نمیتوانست به خاطر قوانین ایتالیا از همسرش جدا شده و با سوفیا لورن ازدواج کند
ایران آن روزها احتمالا نوعی از آزادی زوریخ سال 2021 میلادی را تجربه نمیکرد
اما هرگز در روزگار خودش یک کشور استبدادی نبود
البته همانطور که در فرانسه ی 2019 شریف شیخات تروریست را وسط خیابان با گلوله میکشند
در ایران قبل از انقلاب هم تروریستها را مجازات میکردند
شاه چاله نبود،
سد بود! سدی در برابر ویرانی که شبه روشنفکران به دنبال آن بودند.
و شبه روشنفکران ما به خاطر اینکه به
پز شبه روشنفکری شان خدشه وارد نشود
نمیتوانند تمام حقیقت را بپذیرند!
تصویر ایده آل از دنیا خوب است
خیلی هم قابل دفاع است
اما اگر ارتباط تصویر ایده آل با دنیای واقعی قطع بشود
چیزی در حد یک فانتزی و خیال است.
@cafe_andishe95
👁🗨چشمانداز رشد آفریقا بهتر از هر زمان دیگری به نظر میرسد
" تا وقتی که ما این ساختار ( منظور؛ نظام سرمایهداری ) استعمار را از بین نبریم و به جای آن بهشت واقعی را احداث نکنیم ، سعادتمند نمیشویم " . این جمله اولین بار از زبان کوامه نکروما گفته شد . مردی که او را پدر سوسیالیسم آفریقایی میدانند . او در سال ۱۹۵۷ ، سیستم مالکیت خصوصی را از بین برد و به جای آن مالکیت دولتی را در کشور غنا ایجاد کرد و برای اولین بار تجربهی سوسیالیستی آفریقا از غنا آغاز شد . در این میان افرادی مانند احمد سکوتوره از سنگال، کنت کاوندا از زامبیا، آگوستینیو نتو از آنگولا تنها برخی از رهبرانی بودند که در بین سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۷۵ ، از الگوی مورد نظر کوامه نکروما پیروی کردند و بدین ترتیب جنبشهای سوسیالیستی سرتاسر آفریقای جنوبی را فرا گرفت.
در آفریقا ، سوسیالیسم از طریق دستگاه دولت و یک حزب تمامیتخواه اجرا میشد . دولت صاحب همهی فعالیتهای اقتصادی شده بود . بنابراین سوغات سوسالیسم مانند همیشه چیزی جز تباهی اقتصادی ، دیکتاتوری و مهاجرت گسترده نبود .
در سال ۱۹۹۰ میلادی و در حالی که چهرهی زشت فقر ناشی از سوسیالیسم آفریقا را در بر گرفته بود ، ماهامادو عیسیفو " رئیس جمهور نیجر " با تاسی از لی کوآن یو، نخست وزیر فقید سنگاپور که توانست سنگاپور را از یک شهر بندری کوچک به یک کانون مهم اقتصادی جهان بدل کند ، آغازگر حرکت به سمت قوانین ضد انحصار دولتی بود . او مشخصا بر علیه بوروکراسی دستوپاگیر دولتی و همچنین تقویت مالکیت خصوصی تلاش میکرد . با تلاشهای او روابط تجاری آفریقا با بقیهی جهان تا حدودی آزاد شد (پس از ۱۹۹۰) ، و کشورهای آفریقایی شروع به مقررات زدایی از اقتصاد خود کردند.
جنبشی که او در دههی ۱۹۹۰ میلادی آغاز نمود ، میتواند در ایجاد منطقهی تجارت آزاد آفریقای جنوبی به ثمر بنشیند . منطقهی تجاریای که میتواند میلیونها انسان از را از دام فقر سوسیالیسم نجات دهد . اکنون چشم انداز رشد آفریقا بهتر از هر زمان دیگری به نظر میرسد . در ماههای اخیر ، کشورهای آفریقایی در حال ایجاد ، امضا و تصویب منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا (AfCFTA) بودهاند. این توافقنامه یکی از بزرگترین تلاشهای آزادسازی تجارت از زمان تأسیس سازمان تجارت جهانی در سال ۱۹۹۵ است.
اگر تمام ۵۵ کشور آفریقایی توافقنامه پیشنهادی را تصویب کنند ، AfCFTA یک منطقه تجاری با 1.2 میلیارد نفر جمعیت ، تولید ناخالص داخلی 2.5 تریلیون دلار ایجاد میکند. این هدف با حذف فوری تعرفههای 90 درصدی بر روی کالاها ، به مرور زمان وضعیت تجارت در این قاره را بهبود میبخشد . توانایی تجارت آزادانه با همسایگان برای رشد اقتصادی امری حیاتی است . در سال ۲۰۱۶ ، فقط ۱۸ درصد از کل صادرات آفریقا در بین کشورهای عضو قاره آفریقا انجام شده است ! این در حالی است که در اروپا و آسیا ، تجارت درون منطقه ای به ترتیب ۶۹ و ۵۹ درصد از کل صادرات را به خود اختصاص داده است.
با ایجاد منطقهی تجاری AfCFTA و حذف ۹۰ درصد میزان تعرفهها ، تجارت درون آفریقایی میتواند تا سال ۲۰۲۲ ، ۵۳/۳ درصد افزایش یابد. پس از حذف ۱۰ درصد نهایی تعرفهها ، سطح تجارت درون منطقهای دو برابر میشود . در صورت تصویب AfCFTA ، این امکان وجود دارد که انقلابی در تجارت آفریقا رخ بگیرد و میلیاردها دلار به تولید ناخالص داخلی این قاره اضافه شود.
📚منابع اطلاعات؛ روزنانهی والاستریت ژورنال و بلومبرگ
بازار آزاد
@cafe_andishe95
📍نباید فریب اختلاف بین دیکتاتورها را خورد📍
🔺بطور مثال نظر خانم لوگزامبورگ که به دموکرات بودن نزد کمونیستها مشهور است
چیزی که هرگز نبود!
📊این نمودار متوسط امید به زندگی از سال ۱۸۰۰ تا ۲۰۱۷ میلادی است و همانطور که میبینید این متوسط افزایش چشمگیری داشته است.
نکته قابل توجه این نمودار نقطه فرورفتگیای است که در بخشی از قرن بیستم میبینیم که متوسط امید به زندگی کمتر شده است و آن مربوط به سال ۱۹۶۰ است.
میدانید چرا؟
بله این سال همان سالی است که به رهبری مائو کمونیست ( مراد بسیاری از انقلابیان ۵۷) در چین قحطی بزرگی اتفاق افتاد که دهها میلیون نفر (تا ۷۰ میلیون نفر) بر اثر این قحطی کشته شدند.
چین تا سال ۱۹۹۶ نگذاشت که خبر این بزرگترین قحطی کشنده در تاریخ بشر به بیرون درز کند.
کمونیستها هرکجا که پا گذاشتند متوسط شادی، سلامت، ثروت، آزادی و کرامت انسانی را کاهش دادند.
📚تصویر این نمودار را از کتاب "واقعنگری" هانس رزلینگ گرفتهام.
✍️ بهزاد مهرانی
@cafe_andishe95
☀️" انسانها با تواناییهای متفاوت متولد میشوند. اگر آزاد باشند ، برابر نیستند و اگر برابر باشند ، آزاد نیستند. "
آلکساندر سولژنیتسین
========================
☀️"جامعه ایی که آزادی انسان ها را فدای برابری آنها کند به هیچ کدام دست نمی یابد
ولی اگر آزادی را بر برابری برتری دهد،در رسیدن به هر دو کامیاب خواهد بود."
میلتون فریدمن
@cafe_andishe95