bookparadise | Unsorted

Telegram-канал bookparadise - بهشت کتاب

364

Subscribe to a channel

بهشت کتاب

وقتی مردم می گویند: خب، شما چند سال پیش چنین فکر می کردید و اکنون چیز دیگری می گویید، پاسخ من این است که: خب، آیا شما فکر می کنید که من تمام آن سال ها را [مثل یک سگ] کار کردم تا امروز هم همان چیزها را بگویم، و هیج تغییر نکنم؟*

*فوکو تغییر موضع و بازاندیشی در کار گذشته را بخش مهمی از بسط اندیشه خود می دانست.

میشل فوکو
سارا میلز
ترجمه مرتضی نوری

Читать полностью…

بهشت کتاب

عروسک‌ها، جنبه‌ای از نقشه‌ی عروسک‌گردان، یا صدا‌پیشه، نیستند. عروسک‌ها، اتفاقاً، خودشان، شخصیت دارند؛ و باید پاسخگوی رفتارهایشان باشند.

با این وجود، پیدا نکردم محکمه‌ای را در تاریخ، که عروسکی را در آن، مورد پرسش جدّی قرار داده باشد؛ حال‌آن‌که محاکمه‌ی یک عروسک، در نظر من، کاملاً طبیعی به نظر می‌رسد.

گویی، عروسک، پیشامحاکمه، «تبرئه» است؛ و قطعاً فلورا، از این وضعیت، آگاهی کامل داشت. خودش را چون عروسکی، آراسته بود، در دادگاه. عروسکی که به او ظلم رفته، و منِ شاکی اگر در جایگاهی نایستاده بودم که روی میزم حک شده باشد: «متظلّم»، همگان من و او را اشتباه می‌گرفتند در داوری!

یک عروسک، آن‌گاه که به اجبار، در محکمه حاضر شده باشد، مشمولِ قطعیِ «تخفیف با دامنه‌ی بالا» خواهد بود. گریه کرده است و جریمه‌ی سنگینِ متناسب، قلوبِ هیئت‌منصفه را حتماً شرحه‌شرحه می‌کند.

بعد از فلورا، با هیچ زنی، زندگی مشترک نخواهم داشت. اما اگر از شدت تنهایی مجبور شوم در بازار روز میوه، باب بحثی را با زنی باز کنم، آن زن، حتماً کسی خواهد بود که حقوق زن و مرد را واقعاً یکسان می‌داند.
کجاست زنی که به کمکِ بهره‌مندی‌های خود، برای سبک کردنِ جُرم در محکمه، خویش را به صورت عروسکی درنیاورَد؟

شاید هم، سر به بیابان بگذارم.
آن‌جا که لاشخورها انتظار من را می‌کشند.

علی اشکان نژاد

Читать полностью…

بهشت کتاب

زیر تابلو، زیر قاب عکس، استاد به خط خود نوشته بود: چشم‌هایش- یعنی چشم‌های زنی که او را خوشبخت کرده یا به روز سیاه نشانده. چشم‌های زنی که در هر حال در زندگی استاد اثر سنگینی گذاشته و نقاش را برانگیخته است.

به چه قصد این صورت را ساخته بود؟ آیا بدین منظور که از غربت پس از مرگش هدیه‌ای برای معشوقه‌اش فرستاده و بدین وسیله وفاداری و دلدادگی خود را بروز داده باشد؟ یا اینکه می‌خواسته به زنی که با چشم‌هایش او را اسیر کرده بود بگوید که من تو را شناختم به طوری که خودت نتوانستی خویشتن را بشناسی، و من می‌دانم تو باعث شدی که من امروز زجر بکشم.

شاید هم می‌خواهد بگوید: ای چشم‌ها، اگر صاحب شما با من بود من تاب می‌آوردم و کامیاب میشدم.

📕 چشمهایش
✍🏽 #بزرگ_علوی

Читать полностью…

بهشت کتاب

#معرفی_کتاب

در کتاب به تاریکی خواهم رفت میشل مک نامارا به سراغ قربانیان تجاوز و صحنه‌های جرم می‌رود تا پرونده‌های حل نشده را حل کند. او با قربیان تجاوز صحبت می‌کرد و اطلاعات آنان را با جزئیات کامل یادداشت می‌کرد، پرونده‌های پلیس کالیفرنیا را زیرو رو می‌کرد تا اطلاعاتی از قاتل زنجیره‌ای دستگیر نشده‌ای که جنایت‌های زیادی کرده است. کتاب در ابتدا در تاریکی مطلق روایت می‌شود قصه زنان آسیب دیده‌ای که هر شب کابوس می‌بینند و روز هایشان بدتر از شب‌ها است و خاطرات تجاوز را با خودشان مرور می‌کنند اما تلاش‌های مداوم میشل روشنی را به کتاب می‌آورد. نویسنده سعی می‌کند تحلیل کند، پژوهش کند و پرونده را حل کند.

به تاریکی خواهم رفت
#میشل_نامارا
#میترا_دانشور
نشر میلکان
355 صفحه
50000 تومان

Читать полностью…

بهشت کتاب

💎فرستاده شده ام تا بجنگم؛
برای هرچیزی که ارزش اش را داشته باشد:
حقیقت، زیبایی، محبت، آرامش و عشق.
برای رژه رفتن میان عشق و رنج، با قلبی گشوده و چشم‌هایی بینا،
برای ایستادن درون خرابی ها، و باور اینکه
قدرت من، نور من، حقیقت منو عشق من،
قوی تر از تاریکی ست.

حالا دیگر اسم خودم را می دانم:
جنگجوی عشق ...

📙جنگجوی عشق
✍🏻 #گلنن_دویل‌ملتن

Читать полностью…

بهشت کتاب

گاهی اوقات فقط چند کلمه از روی باور قلبی می‌تواند به فرد اطمینان‌ خاطر بدهد که آینده به جای این‌که مجموعه‌ی بی‌رحمی از موانع و ناامیدی و ناکامی باشد، می‌تواند شگفت‌آور و فوق‌العاده باشد.
📕 اسب رقصان
✍🏽 #جوجو_مویز

Читать полностью…

بهشت کتاب

عملی اگر كاشتید ، عادتی درو خواهید كرد. عادتی اگر كاشتید ، اخلاقی درو خواهید كرد. اخلاقی اگر كاشتید ، سرنوشتی درو خواهید كرد ...

👤 فرانسوا ولتر

Читать полностью…

بهشت کتاب

آدمها همه چیز را همین طور حاضر و آماده از مغازه ها می‌خرند،اما چون مغازه‌ای نیست که دوست معامله کند، آدمها مانده‌اند بی دوست.

گفت: تو اگر دوست میخواهی مرا اهلی کن
پرسید: اهلی کردن یعنی چه؟
گفت: یعنی ایجاد علاقه کردن و این چیزی است که این روزها پاک فراموش شده.
پرسید: راهش چیست؟
گفت: باید صبور باشی،خیلی صبور.

#شازده_کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری

Читать полностью…

بهشت کتاب

🔻500 هزار تومان؟! مگه چی خریدیم؟

✍️مصطفی داننده

🔹فاکتور را به دست میگیریم. 500 هزار تومان؟! مگه چی خریدیم؟ همین چند تا قلم جنس شد پانصد هزار تومان؟ این صحنه تکراری این روزهای بسیاری از ما ایرانی‌هاست. واقعا با دیدن قیمت‌ها برق از سرمان می‌پرد.

🔹واقعا این سبک زندگی تجربه عجیبی است. قیمت‌ها هر روز تغییر می‌کنند و ما هم به آنها عادت می‌کنیم. این روزها ساده‌ترین غذاهای گذشته هم گران و عزیز شده‌اند. دیگر به راحتی نمی‌شود نیمرو خورد.

🔹این سبک زندگی باعث می‌شود بسیاری از سرپرستان خانواده‌ها شرمنده خانواده خود باشند. در زمان‌های نه چندان دور یکی از تفریحات بخشی از مردم رفتن به فروشگاه بود. حالا اما داستان فرق کرده است و رفتن به فروشگاه عذاب الیم است.

. 500 هزار تومان؟! مگه چی خریدیم؟

🔹بچه‎های خانواده، گرانی را درک نمی‌کنند. نمی‌دانند که پدر و مادرشان با چه زحمتی با چندغاز حقوق، ماه را به پایان می‌رسانند. نمی‌دانند که چگونه با سیلی صورت‌شان را سرخ نگه می‌دارند که دیگران نفهمند روزگار چه سخت می‌گذرد.

🔹همه اینها تازه برای خانواده‌‌هایی است که سرماه حقوق می‌گیرند. هستند برخی که دو ماه یا بیشتر حقوق نمی‌گیرند و من نمی‌دانم آنها زندگی خود را چگونه سپری می‌کنند؟

🔹کاش آنهایی که برای مردم در مجلس و دولت تصمیم می‌گیرند، دو ماه حقوق نگیرند و از وسایل نقلیه دولتی استفاده نکنند، ببینم چگونه می‌توانند زندگی را سروسامان دهند.

🔹در سال‌های نه چندان دور، مردم از مهمانی دادن استقبال می‌کردند. سفره‌ها پهن بود و صاحبخانه از مهمان با روی گشاده استقبال می‌کرد اما حالا به دلیل هزینه‌های زیاد حتی برای یک مهمانی ساده، بخشی از مردم تلاش می‌کنند به بهانه‌های مختلف از مهمانی دادن فرار کنند.

🔹سفر کردن دیر زمانی است برای بسیاری از مردم تبدیل به یک خاطره شده است. واقعا عجیب است که بخشی از جامعه، چند سال است که سفر نمی‌روند و حتی طعم یک پایان هفته شیرین را هم نمی‌چشند. البته در یک سال گذشته، کرونا هم به محبوس کردن ایرانی‌ها در چهار دیواری خانه کمک کرده است.

🔹شرایط به گونه‌ای شده است که بسیاری از ما فقط زندگی می‌کنیم و ماه را به پایان می‌‌رسانیم و نگران ماه آینده و قسط‌های پیش رو هستیم.

🔹زمانی مهاجرت برای رسیدن به دانشگاه خوب و کسب مدارک علمی معتبر بود. برخی هم به دلیل مسائل سیاسی و اجتماعی ترک وطن می‌کردند. حالا اما بسیاری فقط برای رسیدن به یک زندگی معمولی راهی فرنگ می‌شوند. دوستی می‌گفت در حال ترک وطن هستم، فقط به این دلیل که صبح وقتی بیدار می‌شوم با قیمت‌های جدید روبرو نشوم.

🔹یک زندگی عادی یعنی، زندگی که کار و تفریح سرجایش باشد. تورم و گرانی روزانه نباشد. خودروی 7 میلیونی تبدیل به ماشین 100 میلیونی نشود. خانه در جنوبی‌ترین نقطه شهر میلیاردی قیمت نخورد.

🔹روزهای عجیبی را سپری می‌کنیم. تورم، گرانی و کرونا. وقتی پیر شدیم که البته اگر شدیم، چه خاطراتی از این روزها داریم که برای فرزندان‌مان تعریف کنیم./عصرایران

Читать полностью…

بهشت کتاب

#مدارصفردرجه ⭐️
#احمدمحمود
انتشارات معین
صفحه ١٧١٤ ،١٧١٥

Читать полностью…

بهشت کتاب

#معرفی_کتاب

سومین قارچ داستان یک دختر بامزه و پدربزرگ عجیب و غریبش است که دست بر قضا با هم هم‌کلاسی هستند! آن‌ها با هم به مدرسه می‌روند، در تحقیقات علوم شرکت می‌کنند و آزمایشات جدید و ماجراجویانه انجام می‌دهند. نتیجه‌ یکی از این آزمایش‌ها نه تنها خودشان، بلکه شما را هم شگفت‌زده خواهد کرد...

سومین قارچ
(در ادامه‌ کتاب چهاردهمین ماهی قرمز)
#جنیفر_ال_هالم
#سعیده_اشرفیان
نشر پرتقال
#نوجوان
176صفحه
39000 تومان

Читать полностью…

بهشت کتاب

در زمان ما خنده ارزان نیست ، تا بخواهی : پوزخند و زهرخند و ریش‌خند ! اما یک خنده‌ پاک کاش می‌جستی ، قایمش میکردی و به دیوار اتاقت می‌کوبیدی ...


👤 نادر ابراهیمی

Читать полностью…

بهشت کتاب

«پر نقش‌تر از فرشِ دلم بافته‌ای نیست»

گفتم «بِدَوَم تا تو همه فاصله‌ها را»
تا زودتر از واقعه گویم گله‌ها را

چون آینه پیشِ تو نشستم که ببینی
در من اثرِ سخت‌ترین زلزله‌ها را

پُر نقش‌تر از فرشِ دلم بافته‌ای نیست
از بس که گره زد به گره حوصله‌ها را

ما تلخیِ نه گفتن‌ِمان را که چشیدیم
وقت است بنوشیم ازاین پس بله‌ها را

بگذار ببینیم بر این جُغد نشسته
یک‌بارِ دگر پَر زدنِ چلچله‌ها را


یک بار هم ای عشقِ من از عقل مَیندیش
بگذار که دل حل بکند مسئله‌ها را

#محمدعلی_بهمنی
گزینه اشعار
نشر مروارید

Читать полностью…

بهشت کتاب

اصل و نسب برخی از واژه‌ها و عبارات مصطلح در زبان پارسی که صورت دگرگون‌شدهء آ‌ن‌ها از زبان دیگری وارد زبان فارسی شده است:

- هشلهف: مردم برای بیان این نظر که واگفت (تلفظ) برخی از واژه‌ها یا عبارات از یک زبان بیگانه تا چه اندازه می‌تواند نازیبا و نچسب باشد، جملهٔ انگلیسی I shall have (به معنی من خواهم داشت) را به مسخره هشلهف خوانده‌اند تا بگویند ببینید واگویی این عبارت چقدر نامطبوع است! و اکنون دیگر این واژهٔ مسخره‌آمیز را برای هر واژهٔ عبارت نچسب و نامفهوم دیگر نیز (چه پارسی و چه بیگانه) به‌کار می‌برند.

- چُسان فُسان: از واژهٔ روسی Cossani Fossani به‌معنی آرایش‌شده و شیک پوشیده گرفته شده است.

- زِ پرتی: واژهٔ روسی Zeperti به معنی زندانی است و استفاده از آن یادگار زمان قزاق‌های روسی در ایران است در آن دوران هرگاه سربازی به زندان می‌افتاد دیگران می‌گفتند یارو زپرتی شد و این واژه کم‌کم این معنی را به خود گرفت که کار و بار کسی خراب شده و اوضاعش دیگر به‌هم ریخته است.

- شِر و وِر: از واژهٔ فرانسوی Charivari به معنی همهمه، هیاهو و سرو صدا گرفته شده است.
(منبع رو نیافتم🙈 )

Читать полностью…

بهشت کتاب

هدیهء #صادق_هدایت
برای جشن ازدواج #جلال_آل‌احمد و #سیمین_دانشور


به‌نقل از محمدحسین دانایی
خواهرزادهء جلال


جلال وقتی دانشجوی ادبیات بود، با رفیقش به اسم عبدالحسین شیخ از سفر شیراز برمی‌گشت که با سیمین دانشور آشنا می‌شود. به نظر می‌رسد آنها قبلا اسم همدیگر را شنیده بودند، ولی آشنایی نزدیک نداشتند و برای اولین بار در این سفر همدیگر را می‌بینند. این آشنایی منجر به ازدواج آنها در سال 1329 می‌شود. از حاضران مراسم ازدواج تنها کسی که زنده است، انور‌خامه‌‌ای است. ایشان دقیقا می‌داند که در مراسم عروسی جلال و سیمین چه کسانی شرکت داشته‌اند و چه گذشته است. ایشان در خاطرات‌شان نوشته یا گفته‌‌ است که یکی از مدعوان صادق هدایت بوده که هدیه هنرمندانه‌‌ای هم برای حضرات آورده بوده، یعنی جعبه هدیه هدایت را که باز می‌کنند، می‌بینند داخل آن یک جعبه دیگر است. آن جعبه را باز می‌کنند، می‌بینند باز هم داخل آن یک جعبه دیگر است. این قضیه چند بار تکرار می‌شود تا بالاخره به آخرین جعبه می‌رسند، یک جعبه کوچک که داخلش یک عدد قاشق چای‌خوری مستعمل بوده است! این هم شوخی‌ هنرمندانه هدایت با این زوج جوان!

Читать полностью…

بهشت کتاب

فرانسوی‌ها ضرب‌المثلى دارند كه مى‌گويد : تنها احمق‌ها هستند كه عوض نمی‌شوند !
با اين معنا نه تنها در زبان فارسى ضرب المثلى نيست ، بلكه برعكس ، ضرب‌المثلی هست كه مى‌گويد : حرف مرد يكى است !
آيا آنجا كه مقاومت در برابر تغيير و لجبازى در پذيرش اشتباه ، ريشه‌اى فرهنگى مى‌يابد مى‌توان به فردايى بهتر خوشبين بود ؟!

👤 علی‌اکبر دهخدا
📚 امثال و حکم

Читать полностью…

بهشت کتاب

مدت زيادى خودكار به دست بود، مردد دربارهء اينكه چطور نامه را تمام كند. دست آخر يادداشت را پاره كرد و توى سطل آشغال ريخت.
به خودش گفت:
بهتر است بى‌خبر بروم.
چنان ناپديد شوم كه انگار هرگز نبوده‌ام.
#سلست_ان‌جی

Читать полностью…

بهشت کتاب

📖 نمایشگاه مجازی کتاب تهران و پدیدهً "گرسنگی کتاب"

مجید رهبانی
مجلهٔ جهان کتاب

نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران به پایان رسید و اغلب پیش‌بینی‌ها یا پیش‌داوری‌ها را باطل ساخت. آنچه روی داد برخلاف انتظار بود و چهره دیگری از تقاضای بالقوهً کتاب در جامعهً در حال تحول ایران را به نمایش گذاشت. بی‌آن‌که هیجان‌زده شویم یا نتایج غیرواقع‌بینانه و خیال‌پردازانه بگیریم باید به پدیدهً فضای مجازی و تحقق بخشیدن به بازاری کمتر شناخته شده توجه کنیم. برخی ویژگی‌های این نمایشگاه را - که چند همکار ناشرهم آن‌ها را تایید کرده‌اند - فهرست‌وار مرور می‌کنیم:

1. فروش در پایان هشتمین روز نمایشگاه مجازی کتاب از ۵۳۷ میلیارد ریال گذشت. تراکنش مالی در آخرین نمایشگاه کتاب تهران (نمایشگاه سی‌و‌دوم، ۱۳۹۸) ۱۲۳۸ میلیارد ریال بود که به آن باید فروش نقدی ناشران و فروش از طریق کارت‌خوان‌های سیار را افزود، یعنی ارقامی که قابل دستیابی و محاسبه نیستند‌. اگر عامل تورم را نادیده بگیریم، احتمالا می‌شود گفت که فروش در نمایشگاه مجازی برابر نیمی از فروش در واپسین نمایشگاه کتاب تهران بوده است.

2. پیداست که هزینهً برگزاری نمایشگاه مجازی قابل مقایسه با نمایشگاه‌های گذشته نیست. باید منتظر بود تا برگزارکنندگان در این مورد اطلاع‌رسانی کنند. هزینه‌های ناشران در برپایی و اداره غرفهً فروش در نمایشگاه‌های متعارف نیز بیشتر از هزینه‌های پاسخگویی به سفارش‌های خریداران در نمایشگاه مجازی است.

3. اگر بشود از "فضای نمایشگاه" سخن گفت، فضای نمایشگاه مجازی کتاب تهران "فضایی دمکراتیک" بود چرا که همهً غرفه‌های مجازی یکسان دیده می‌شدند. خبری از غرفه‌سازی‌های وزارتخانه‌ای و نهادی و... نبود که از راه برپا کردن گنبد و بارگاه، ضمن جلوه‌فروشی، احتمالا سهمی از ولخرجی‌‌ از بودجه عمومی هم نصیب متصدیان امر می‌شد.

4. غرفه‌های دلالان و ناشرنماهایی هم که تنها سالی یک بار و آن هم در نمایشگاه کتاب دیده می‌شوند به چشم نمی‌آمد. آن‌ها هر سال، به یمن مناسبات خاص و زد و بند با مدیریت نمایشگاه‌ها، در غرفه‌های بزرگی در بهترین نقاط نمایشگاه، انبوه تولیدات تقلبی و کپی‌برداری شده از روی کتاب‌های موفق دیگر ناشران را عرضه می‌کردند. بسیاری از کتابخوان‌های حرفه‌ای به خاطر حضور پرشمار این جماعت از خیر بازدید از نمایشگاه کتاب می‌گذشتند و به این وضع اعتراض داشتند. در نمایشگاه مجازی اگرچه اینان حضور داشتند ولی درواقع گم‌ بودند و نمی‌توانستند خود را به بازدیدکنندگان تحمیل کنند.

5. بخش بزرگی از خریداران از شهرهای دور و نزدیک و مناطقی بودند که یا در آن‌ها کتابفروشی‌ای وجود ندارد و یا اگر هست چیزی در حد خرازی و نوشت‌افزارفروشی است. نکته جالب نمایشگاه مجازی حضور خریدارانی از مناطق روستایی است که اغلب ناشران حتی نام آن‌ها را برای اولین بار می‌دیدند.

6. کیفیت خریدهای نمایشگاه مجازی هم قابل بررسی و جالب است. اغلب خریدها از یک یا دو نسخه - و به‌ندرت بیشتر از سه چهار نسخه - از هر ناشر فراتر نمی‌رفت. اما در اکثر قریب به اتفاق خریدهای بیشتر از یک نسخه، نوعی ارتباط منطقی بین کتاب‌ها دیده می‌شد. برای مثال‌ آثار نویسنده یا مترجم واحدی خریده می‌شد یا کتاب‌ها در موضوع واحدی بود. از آنجا که در نمایشگاه مجازی "فروشنده‌"ای حضور ندارد که کتابی را معرفی کند و یا خریدن کتابی را توصیه کند، و در غرفهً مجازی هم بجز تصویر جلد و مشخصات کتاب‌شناختی دیده نمی‌شود، این‌گونه انتخاب کتاب را باید "خرید آگاهانه" به شمار آورد. یعنی خریدار با داشتن شناخت نسبی از موضوع، نویسنده/ مترجم، و ناشر کتاب، آن را سفارش می‌دهد.

7. چنان‌که گفته شد، خرید در نمایشگاه مجازی نه تصادفی، بلکه در اکثر موارد آگاهانه است. یعنی خریدار یا باید تحت نام کتاب، نویسنده یا مترجم اثری را جست‌و‌جو کند و یا مستقیم به صفحه یک ناشر خاص برود. امکان گردش در میان غرفه‌های کتاب و نظر انداختن بر میزهای پر از کتاب در نمایشگاه‌‌های متعارف، جای خود را به گشت و گذار در صفحه‌های ناشران آشنا یا مورد علاقه در نمایشگاه مجازی می‌دهد.

8. خریدن کتاب برای دیگران هم از دیگر نکات جالب این نمایشگاه بود. افراد یا از اعتبار خود برای دوستان و آشنایانشان کتاب می‌خریدند و یا به آن‌ها کتاب هدیه می‌دادند. بسیار دیده می‌شد که یک نفر چند روز بعد از خریدن یک کتاب، بار دیگر آن را خریده و به نشانی دیگری فرستاده است.

... و بسیاری نکات دیگر که قابل ذکر و البته نیازمند بررسی است.

Читать полностью…

بهشت کتاب

#جزیره_سرگردانی
#سیمین_دانشور
انتشارات خوارزمی
صفحه ١٠٢

Читать полностью…

بهشت کتاب

‏خانه پدری #صادق_هدایت
انبار تعمیرات ساختمان بیمارستان وقفی امیراعلم وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران شده است.

Читать полностью…

بهشت کتاب

وقتی میشود دقایق عمرت را
با آدمهای خوب بگذرانی،
چرا باید لحظه هایت را صرف آدم‌هایی کنی
که یا دل‌های کوچک‌‌شان مدام درگیر حسادت ها
و کینه ورزی‌های بچه گانه‌اند،
یا مدام برای نبودنت، برای خط زدنت تلاش می‌کنند؟!

زیگموند_فروید#

Читать полностью…

بهشت کتاب

روزی دختر بچه‌ای از پیرزنی خردمند پرسید: چطوری آدم به پروانه تبدیل می‌شود؟
پیرزن با لبخندی بر لب و برقی در چشمانش پاسخ داد: «باید آنقدر مشتاق پرواز باشی که دیگر دلت نخواهد کرم ابریشم باقی بمانی.»

#راز_سایه
#دبی_فورد

Читать полностью…

بهشت کتاب

💢 شش عادت بد در مکالمات و چگونگی رفع آنها

شاید متعجب شوید که در مورد بسیاری از افراد، گفته های آنها نیست که آنها را عقب نگاه می دارد، بلکه کارهایی است که انجام می دهند. در اینجا به شش عادت بد می پردازیم که به ارتباطات شخصی صدمه می زنند:

1. قطع کردن صحبت دیگران
2. از این شاخه به آن شاخه پریدن
3. تکرار مداوم یک سری حرف های تکراری در طول مکالمه
4. ناتمام گذاشتن حرفهای طرف مقابل
5. وراجی کردن و بحث در طول مکالمه
6. نگاه کردن به گوشی در طول مکالمات

✅گرچه این شش عادتِ مخرب، اَشکال متفاوتی دارند، ولی همگی آنها نتیجۀ یک چیز هستند: گوش ندادن!

⭕️بسیار خوب، راه حل غلبه بر این شش عادت بد در مکالمات چیست؟

🔹درخصوص نحوۀ تعاملاتتان صادق باشید
اگر شما شخصی کلامی هستید، به اشخاص درونگراتر توضیح دهید که پیش از مشخص کردن موضعتان درخصوص یک موضوع نیاز دارید که آن را به طور کامل مورد بحث قرار دهید. اگر ترجیح می دهید که افراد توضیحات خود را به جای شرح مبسوط در قالب نکات کلیدی مطرح کنند، این را به آنها یادآوری کنید.

🔹 به مکالمه متعهد باشید
گوشی موبایل خود را از روی میز و از دسترستان دور سازید. در طول مدت زمان مکالمه، تماس چشمی خود را حفظ کرده و نسبت به بدن زبان، تون صدا، و کلمات ادا شده توسط گوینده حساسیت نشان دهید.

🔹 مکث کردن را تمرین کنید
اگر عادت دارید صحبت دیگران را پیش از پایان قطع کنید، سعی کنید با شمردن تا 5، پیش از هر گونه واکنش، خود را به چالش بکشید. این کار به شما اطمینان می دهد که شخص مقابلتان بازگو کردن افکار خود را تمام کرده و شما می توانید عقاید خود را مطرح کنید.

🔹 مطالب شنیده شده را خلاصه کرده و سپس سؤالاتی را مطرح سازید
با تکرار کردن سخنان طرف مقابل، وی را متوجه سازید که حرف هایش را فهمیده اید. «چیزی که من از صحبت های شما متوجه شدم، x,y,z است. آیا درست متوجه شده ام؟» آنگاه منتظر تأیید یا حرکت سر باشید. سؤالات برای نشان دادن حضور شما در مکالمه بسیار مفید هستند.

🔹افکار خود را منسجم سازید
از مکث کردن برای سازماندهی افکارتان استفاده کنید تا بتوانید موجز و روشن صحبت کنید. به صحبت های خود گوش دهید و وقتی متوجه تکراری بودن حرف هایتان شدید، افکارتان را مهار سازید.

🔹از نشانه های بصری بهره بجویید
شیئی را به عنوان نماد هدف خود برای تبدیل شدن به یک شنوندۀ مؤثر بر روی میزتان قرار دهید تا هدفتان را به شما یادآوری کند. من به شخصه یک کریستال صورتی با برش های بسیار را روی میزم قرار داده ام. هر بار که آن را می بینم به خاطر می آورم که باید به وجوه مختلف صحبت های طرف مقابلم گوش دهم.

🔹 اجازه دهید دیگران اول صحبت کنند
اگر از دسته کسانی هستید که تمام زمان مکالمه را اشغال می کنید، به دیگران اجازه دهید اول برنامه هایشان را مطرح کنند و سپس به سراغ ایده های خود بروید. همچنین می توانید مدت زمان صحبتتان در طول جلسات را مدنظر داشته باشید تا بدین ترتیب پیشرفت خود در واگذار کردن زمین به طرف مقابل را اندازه بگیرید.

✅زمانیکه فرآیند بهبود عمدی تعاملات بین شخصی خود را آغاز می کنید، از اعضای تیمتان بپرسید که آیا تغییری را در نحوۀ رفتار شما متوجه شده اند یا خیر. پرسیدن این سؤال این علامت را به دیگران می دهد که شما در حال بهبود عادات ارتباطی خود هستید و همچنین باعث می شود در مورد تغییرات مثبت در شما نیز اندیشه کنند.

برگرفته از کانال مدیریت رفتار سازمانی

Читать полностью…

بهشت کتاب

#معرفی_کتاب

توی اولین خاطره سه سالمه و دارم سعی میکنم خواهرم را بکشم. بعضی وقت ها این قدر واضح یادم می آد که خارش دستم رو از روی بالش و نوک تیز دماغ خواهرم رو کف دستم حس میکنم.
هیچ شانسی در مقابل من نداشت، با این حال باز موفق نشدم، بابام اومد داخل اتاق، بیدار شده بود چیزی بخوره. اون شب خواهرم رو نجات داد. من رو برگردوند توی تختم و گفت: «این اتفاق دیگه هیچ وقت نباید بیفته.»
بزرگ تر که شدیم، انگار من وجود نداشتم، مگه توی مسائلی که به خواهرم ارتباط پیدا می کرد. وقتی روبه روم اون سمت اتاق خوابیده بود، نگاش میکردم، سایه بلندی تخت هامون رو به هم می رسوند. راه های پیش روم می شمردم: سم ریختن توی غذاش، نگه داشتن سرش زیر آب، اصابت، صاعقه، و...

به خاطر خواهرم
#جودی_پیکولت
#پگاه_ملکیان
نشر میلکان
406 صفحه
54000 تومان

Читать полностью…

بهشت کتاب

#معرفی_کتاب

جان فاولز اولین رمان خود را با نام کلکسیونر در سال 1963 نوشته است. رمان درباره جوانی تنها و دچار اختلالات روانی است که یک دانشجوی زن هنر در لندن را ربوده و او را در زیرزمین خانه روستایی خود اسیر نگه می دارد. کتاب در دو بخش تقسیم شده، این رمان هم چشم انداز فردریک، و هم میراندا را دربرمی گیرد. بخشی از رمان که از منظر میراندا گفته می شود به صورت معرفتی ارائه شده است. فاولز این رمان را بین نوامبر 1960 و مارس 1962 نوشت. فیلمی بر اساس این رمان در سال 1965 با بازیگری ترنس تمپ و سامانتا اگر ساخته شده که نامزد دریافت جایزه اسکار فیلمنامه اقتباسی شد. کلکسیونر به عنوان اولین رمان با ژانر هیجان روانشناختی مدرن، به عنوان رمان پرفروش بین المللی دست یافت که جان فاولز را به رده اول رمان نویس های معاصر تبدیل کرد.

#کلکسیونر
#جان_فاولز
مترجم:
#پیمان_خاکسار
نشر چشمه
قیمت: 59 هزار تومان

Oteli Anayurt
John Fowles

Читать полностью…

بهشت کتاب

#مدارصفردرجه ⭐️
#احمدمحمود
انتشارات معین
صفحه ... ...١۴

Читать полностью…

بهشت کتاب

#معرفی_کتاب

داستانی چون باد داستانی در ستایش زندگی، آزادی و موسیقی است. هشت مسافر در قایقی روانه دریا می شوند. آنها از زادگاه جنگ زده خود در حال فرارند و چیزی جز خاطرات و داستان ها و موسیقی شان ندارند. گیل لوئیس در این کتاب خاص و شاعرانه، با تصویرگری زیبای جوویور، داستانی زیبا درباره امید، جستجوی آزادی و یافتن جایی برای زندگی آرام تعریف می کند.

داستانی چون باد
#گیل_لوییس
#شهاب_الدین_عباسی
نشر خزه
#نوجوان
84 صفحه
15000 تومان

Читать полностью…

بهشت کتاب

تو چت کردن حتما این قوانین رو رعایت کنید؛ کسی که آنلاینه وظیفه نداره همون لحظه جواب ما رو بده
😷 @in1min

Читать полностью…

بهشت کتاب

دوست داشتن کسی در حکم خواندن اوست.
در حکم آن است که بتوانیم تمامی جمله‌هایی که در دل دیگری است را بخوانیم...
هولناک‌ترین اتفاقی که می‌تواند میان دو انسان دل‌بسته‌ء یکدیگر روی دهد، این است که یکی از آن دو گمان برد که همه‌چیز دیگری را خوانده است
و این سبب گردد که از او دور شود...

دل دیگری کتابی است که به تدریج نگاشته می‌شود و جمله‌های آن می‌تواند با گذشت زمان «غنا» یابد.
ساخت و پرداخت دل آدمی تنها آنگاه به نقطه پایان می‌رسد که مرگ آن را از میان ببرد.

#کریستین_بوبن

Читать полностью…

بهشت کتاب

نیاکان ما
با آن صورت‌های سرگردان و پوزه‌های خشن
چگونه به اکتشاف بوسه رسیدند
که لب‌هایم را هرکجا می‌کارم
جنگلی از دهان تو می‌روید؟

مرا بچسبان به موهایت
من سنگواره‌ گلی هستم
که در ایام پارینه‌سنگی
از دست‌های مردی به زمین افتاد
تا به گیسوهای بلند بفهماند
قرمز آن‌قدر عظیم است
که در ساعات پریشانی
حتی از خودش هم قرمزتر می‌شود

پس مجالی نمی‌مانَد
جز عمری طولانی
و دست
ای کاش دست‌های تو بودم
بر اسکلتی در یک موزه

فرصت برای گریه کم است
مرا بر مزار پدربزرگم
تنها بگذار

#حسین_صفا
نرگس
نشر نیماژ

Читать полностью…
Subscribe to a channel