insta: Instagram.com/_u/Alighazinezam admin: @aghazinezam تبليغات پذيرفته ميشود
آدمی را دلنگرانی باید؛
دلی که بیصدا نگرانِ حال تو باشد،
بیآنکه بپرسد.
کسی که نبودنت را زندگی نداند،
که آرامش تو،
آرامش او باشد.
بیدلواپس،
زندگی شبیه راه رفتن روی خاک سرد است؛
بیرد پا،
بینشانی از بودن.
#علي_قاضي_نظام
@baycot 💠
"تمايل دارم تو را براى هميشه دوست داشته باشم"
اين جمله ى به ظاهر پيش پا افتاده را به دقت بخوانيد.
از كلمه ى عشق مهمتر،كلمه ى هميشه و تمايل است!
آنچه بين آن دو جريان داشت عشق نبود،جاودانگى بود...
@baycot 💠🪐
حتی اگر روزی کسی نوشتههایم را نخواند
من باز هم برای تو خواهم نوشت…
@baycot 💠🪐
اگر نبودم
مرا در چیزهایی پیدا کنید
که دوستشان داشتم...
#غلامرضا_بروسان
@baycot 💠
تو وقتی ناراحتی و غمگین من حتی اگه نتونمم بخدونمت بهت این قولُ میدم تا جایی که بتونم باهات گریه میکنم.
@baycot 💠🪐
فرقی دارد کجا باشم ...؟
خندان در آینه ،
یا منتظرت کنار پنجره ...!
هر جا که باشی ،
در آغوش منی ...!
خودت هم این را می دانی ...!
@baycot 💠🪐
#عباس_معروفی
سن که میره بالاتر میفهمی واسه عاشق شدن و عاشق موندن، نه سیاست لازمه، نه دلبری، نه پول، نه هیکل، نه هیچ ترفندی واسه موندنِ طرف مقابل؛
همین که بلدت باشه و بلدش باشی کافیه
@baycot 💠
پارتنری پیدا کنید که سیستم عصبی شما را چنان عمیقاً آرام کند که از به اشتراک گذاشتن حقایق زندگی خود احساس امنیت کنید و بتوانید اصیلترین نسخه خود باشید.
عشق بايد مثل یک پناهگاه باشد.
@baycot 💠
آنقدر دوستت دارم
که هر چه بخواهی همان را بخواهم
اگر بروی شادم
اگر بمانی شادتر
تو را شادتر می خواهم !
با من یا بی من
و این همان عشق است ...
عشق همین تفاوت است
همین تفاوت که به مویی بسته است
و چه بهتر که به موی تو بسته باشد!
خواستن تو تنها يک مرز دارد
و آن نخواستن توست!!
@baycot 💠🪐
#پابلو_نرودا
مکثی کرد و نوشت
ممنون که در دلم ریشه دواندی..
درجواب برایش نوشتم
خاکت خوب بود؛ من گیاهی نیمهجان بودم، خسته از زیستن و از ماندن؛ هوای تو سبزم کرد…
@baycot 💠🪐
نمی آید به چشمم
هیچکس غیر از تو...
این یعنی
به لطف عشق
تمرین میکنم یکتا پرستی را
@baycot 💠🪐
قسمت بیستوچهارم
#جهان_كوچك_تو
پنجشنبه بود.
هوای تهران سنگین.
ابرها انگار سالهاست چیزی نگفتن.
علی با قدمهایی که معلوم نبود از شک پرن یا از امید،
وارد رستوران شد.
رستوران خلوت بود.
میزهای چوبی، رومیزیهای سفید،
و یه پنجرهی بزرگ که رو به هیچچیز خاصی باز نمیشد
مثل پنجرهی زندگی خودش.
ساعت شش نشست.
سفارش نداد.
گارسون فقط لبخند زد و رد شد.
آدمها میاومدن و میرفتن،
ولی انگار زمان،
فقط برای علی متوقف شده بود.
شش و ده.
شش و بیست.
شش و چهل.
سرش رو گذاشت روی میز.
دستهاش بیرمق، چشمهاش نیمهباز.
یه لحظه بین کابوس و بیداری موند.
ـ یعنی واقعاً نیومد؟
ـ یعنی همهی اینا فقط مال من بود؟
و وقتی سرش رو آورد بالا…
نشسته بود.
مقابلش.
بیصدا.
با چشمانی که تمام جوابها رو تو خودشون داشتند.
موها و چشماش مشکی،
لبهاش بیحرکت،
و نگاهش…
انگار سالها پشت همهی پنجرههای جهان،
دنبال علی میگشت.
لب باز کرد.
آروم.
شفاف.
بیتکلف:
«علی…
من اومدم بالاخره.
اومدم که بمونم.
تا ته دنیا.»
صدای اون جمله هنوز توی هوا بود،
که علی یهدفعه نفسش برید.
دستش رفت سمت سینهاش.
چهرهاش لرزید.
لبش پرید.
ـ آه…
کسی نفهمید چی شد.
فقط یه صندلی عقب رفت.
یه صدای برخورد نرم با زمین.
و بعد سکوت.
علی افتاده بود روی زمین.
دستش روی قلبش،
چشمهاش باز،
نفسش بریده.
چند نفر بلند شدن،
گارسون دوید سمتش،
اما هیچکس ندید اون دختر روبهرو هنوز نشسته.
لبخندش محو شده بود.
فقط نگاه میکرد.
و علی…
لبهاش بیصدا تکون خوردن.
ـ تویی…
ـ خودتی…
نفس آخرش،
نه فریاد بود،
نه ناله،
فقط یک پُک عمیق از آرامش.
هیچکس نفهمید چی شد.
هیچکس اون دختر رو ندید بره.
هیچکس نفهمید اصلاً اومده بود یا نه.
فقط یه نفر،
برای اولین بار،
همهچیزو همزمان فهمید…
درست لحظهای که قلبش ایستاد.
"جهان کوچک من،
تو اومدی،
ولی شاید خيلى دير"
#علي_قاضي_نظام
پايان
@baycot 💠
دلم یه اتفاق خوب غیر منتظره میخواد.
تا الان هرچی حالم رو خوب کرده خودم کلی تلاش کردم بهش برسم.
@baycot 💠
اى بندر،
سوختى…
و ما سوختيم.
اى بندر،
فرو ريختى…
و ما از درون شكستيم.
نه دودهاى پنهان،
هيچ چيز،
فريادِ خاكسترِ تو را نپوشاند.
حالا،
هر خانه در ايران،
بوى آتش گرفته،
هر دل،
بوى خاكستر مىدهد.
ما،
با دندان بر جگر فشرده،
سوگوار شعلههاى بىامان توئيم.
ما،
با گلوى گرفته،
شهادت مىدهيم:
بندرعباس تنها نماند،
بندرعباس تنها سوخت.
اى بندر!
تو زخم تازهى ما شدى،
بر زخمهاى كهنهى اين وطن.
تو گريه كردى،
و آسمان نباريد.
تو سوختى،
و بادها عبور كردند.
اما ما،
در زير بار اين خاكستر،
دستهايمان را بالا برديم،
و با صدايى كه از دل شكسته مىآمد،
سوگند خورديم:
كه نام تو،
درد تو،
دود تو،
در حافظهى ما،
تا ابد شعله خواهد كشيد.
#علي_قاضي_نظام
@baycot 💠
محاله تا ته دنیا کسی جوری که من هر ثانیه مردم برای تو بمیره
@baycot 💠🪐
رو به روی من فقط تو بودهای؛
از همان نگاهِ اولین،
از همان زمان که آفتاب
با تو آفتاب شد،..
از همان زمان
که جستجوی عاشقانهی مرا
نگاهِ تو جواب شد.
@baycot 💠🪐
#محمدرضا_عبدالملکیان
یکی از درسهای بزرگ زندگی که
هرکسی باید یاد بگیره اینه:
چیزی که تو واقعیت تموم شده رو تو رویاهات ادامه نده.
@baycot 💠
یه جمله هست از بزرگ علوی که خیلی بهم امید میده تو روزهایی که هیچی خوب نیست؛ میگه: «بیا ناامید نشیم، شاید دردی که امروز تحمل میکنی راه نجات تو در آینده باشه.»
@baycot 💠
انقدر بلدمش،
که وقتی نفسش عمیقتر میشه، میفهمم داره با خودش میجنگه.
وقتی نگاهشو ازم میدزده،
میدونم یه چیزی تو دلشه که هنوز جرات نکرده بگه.
من انقدر بلدمش،
که دردشو از لرزش مژههاش میفهمم،
از همون لبخند نصفهنیمهای که فقط برای رد گمکنیه.
عاشق بودن یعنی…
قبل از اینکه دنیا بفهمه حالش بده،
تو از توی سکوتش، صدای گریهشو بشنوی.
#علي_قاضي_نظام
@baycot 💠
من عاشقِ همان
دوستت دارم هایی هستم
که نمی گویی!
که با نگاهت
دلم میلرزد؛
که فقط میگویی
مواظب خودت باش
@baycot 💠🪐
#لیلامقربی