1082
همسخنی با خردمندان بیان نقد و نظرها: @Poodeh
▪️#فریدون_رهنما (شاعر_سینماگر)
ـــ از کتاب «فقط سینما و همین» ــ نشر دانه
ـــ مگر همین مردم نیستند که شعر سنگین و دشوار حافظ را پذیرا می‌شوند؟ پس چه شده؟ آیا این دشنام به مردم نیست که به آنان کارهای مبتذل ارائه دهیم؟ باید بگویم که یک نوع محاصره کم‌فهمی وجود دارد. گفته‌اند اگر در هوش حدی وجود دارد در نادانی حدی وجود ندارد ... اما باید با آن روبرو شد.
همیشه ... حرف معروف گوته را به یاد دارم که می‌گفت سطح هنر را هیچگاه مردم عادی پایین نمی‌آورند؛ هنرمندانند که سطح هنر را پایین می‌آورند.
پس ... سرانجام مردم عادی به ارزش کار پی می‌برند.
یک خواننده باشعورِ شعر به همان اندازه در تاریخ شعر مؤثر تواند بود که یک شاعر مبتكر.
@bar_bal_andisheha
عزا
امیر مازیار
واقعا همچنان هضم آنچه اتفاق افتاده مشکل است. حتی کشتن هم مرزهایی دارد . اهل هیچ ملتی کتاب‌های مقدس خود را نمی‌سوزاند . آنها این کتاب را تکه تکه کردند و سوزاندند .هنوز باید به خود این فاجعه اندیشید. به جامعه‌ای که فرهنگ را سر می‌برد. به جامعه‌ای که ریختن خون شاعر در آن مباح است .
خانه سینما اعلام عزا کرده. اما تمام اهل فرهنگ باید عزای
عمومی بگیرند.
@amirmaziar1
🌿☘️🌾
🍃🌱
⛅️
طبیعت مدام در حال ارتقا یافتن است،
نخست با فعالیتِ مکانیکی و شیمیایی در قلمروِ غیرآلی تا به قلمروِ نباتی می‌رسد که احساسِ لذتی گنگ در آن حاکم است و از این جا به قلمروِ حیوانی، که همراه آن شعور و آگاهی ایجاد می‌شود و سپس در آغاز به کندی، پله پله بالاتر می‌رود تا سرانجام در آخرین و بزرگترین گام به مرحله‌ی انسان تعالی می‌یابد، و طبیعت در شعورِ او به اوج و هدف تولیدات خود می‌رسد و کامل‌ترین و پیچیده‌ترین چیزی را به عرصه‌ی وجود می‌آورد که به خلقِ آن قادر است.
حتی در میانِ نوع بشر نیز شعور، درجات فراوان و قابل توجهی دارد و بسیار به ندرت به بالاترین درجه، به شعورِ واقعا بالا دست می‌یابد. پس این شعور، به معنای اخص و دقیق، پیچیده‌ترین و بالاترین محصولِ طبیعت است و در عین حال نادرترین و باارزش‌ترین محصولی که جهان می‌تواند عرضه کند.
#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی
✨️
@bar_bal_andisheha
🌱🌿
علف
جسدهاشون رو تلنبار کنین روی هم توی اوسترلیتز و واترلو.
با بیل بفرستینشون اون زیر و بذارین من کارمو انجام بدم-
من علفم؛ روی همه شون رو می پوشونم.
و تلنبارشون کنین روی هم توی گتیسبورگ.
و تلنبارشون کنین روی هم توی ایپره و وردون.
با بیل بفرستینشون اون زیر و بذارین من کارمو انجام بدم.
دو سال دیگه، ده سال دیگه، مسافرا از راهنما می پرسن:
اینجا کجاس؟
ما کجاییم؟
من علفم.
بذارین من کارمو انجام بدم.
🖌کارل سندبرگ
🖍ترجمه محمود کیانوش
#شعر_زیستار_جهان
#خشونت_پرهیزی
#صلح_طلبی
@sher_zistar
در تاریخ حیات، جوهر رفتارهای اخلاقی از انسان ها شروع نشده است. مدارکی از پرندگان ( مثل کلاغ سیاه ) و پستانداران ( مثل خفاش، گرگ، بابون، و شمپانزه ) نشان داده اند که به نظر می رسد دیگر انواع حیوانات، رفتارهای اخلاقی از خود نشان می دهند. این حیوانات همدردی، دلبستگی، شرمساری، فخرِ غالب بودن، و فروتنیِ زیردست بودن را از خود بروز می دهند. آنها می توانند بعضی از اعمال دیگران را سرزنش و بعضی را جبران کنند. مثلاً خفاشانِ خون آشام در گروه شان می توانند متقلّبان در جمع آوری غذا را شناخته، آنها را مجازات کنند. کلاغ سیاه ها هم همین کار را می کنند. این گونه رفتارها بخصوص بین نخست پایگان بسیار قانع کننده است و به هیچ عنوان، محدود به شمپانزه و گوریل نشده اند. میمونِ رِزوس، رفتاری فداکارانه نسبت به میمون های دیگر دارد. تجربه ای شگفت آور که توسطِ رابرت میلر انجام و توسط مارک هاوزِر مورد بحث قرار گرفت، میمون ها از کشیدن زنجیری که به آنها غذا تحویل می داد، ولی باعث شوک الکتریکی به میمونِ دیگری می شد، خودداری می کردند.
- از کتاب: در جستجوی اسپینوزا
- صفحه ی: ۲۱۲
🌿🍃🌿🍃
@bar_bal_andisheha
#نعل_وارونه
#شهرداری_تهران در تسخیر خانه اندیشمندان علوم انسانی، ساز عجیبی کوک کرده؛ سازی که هیچ‌طوره برازنده‌شان نیست.
دو ادعای شگفت دارند.
یکم: خانه اندیشمندان فضا و امکاناتش به خوبی استفاده نمی‌شود و بخش زیادی از امکاناتش معطل مانده است و شهرداری می‌خواهد فعالیت‌های خانه اندیشمندان گسترش یابد و چیزی معطل نماند.
واقعا؟ اگر معطل مانده علل و دلایلش را جستجو و اعلام کنید. ببینید چه کسانی و چگونه مانع فعالیت‌های خانه شده و می‌شوند.
مبادا تنگ‌نظری‌ها و اقتدارگرایی و تمامیت‌خواهی شهردار و همفکرانش نمی‌گذارند فضای خانه بیش از این فعالیت کند. تردید نکنید اگر سایه شوم و ابر سیاه نگاه‌های امنیتی و سیاسی و ایدئولوژیک را از سر خانه و مملکت بردارید، تمام ظرفیت‌های بالقوه خانه و مملکت بالفعل می‌شود.
دوم: می‌گویند خواهان تکثر و دموکراتیک‌تر شدن فضای خانه اندیشمندان هستند. می‌گویند می‌خواهیم همه سلیقه‌های فکری در خانه فعالیت کنند. یاللعجب! زاکانی و تکثر؟!
می‌گویند در سال‌های جنگ سرد میان آمریکا و شوروی، چند آمریکایی جلو کاخ سفید علیه رئیس جمهور آمریکا شعار می‌دادند. یکی از شهروندان شوروی هم آنجا بود. با دیدن معترضان و آزادی‌شان در ابراز مخالفت علیه کاخ سفید، گفت در شوروی هم آزادی هست، ما هم می‌توانیم در مسکو جلو کاخ کرمیلین جمع شویم و مثل شما علیه کاخ سفید شعار دهیم!
جناب #زاکانی شما می‌خواهید سد راه آزادی و آزاداندیشی شوید، چرا نعل وارونه می‌زنید؟!
اگر مقصودتان تکثر و بازکردن فضاست، آزادی دگراندیشان را گسترش دهید. آزادی یعنی آزادی مخالف و دگراندیش نه آزادی حامیان و همفکران.
این که خانه اندیشمندان را برای گسترش حضور همفکرانتان تسخیر عدوانی کنید، اسمش تکثر و آزاداندیشی نیست، اقتدارگرایی است.
نعل وارونه می‌زنید تا ردپای اقتدارگرایی و تمامیت‌خواهی‌تان را گم کنید. حنایتان مدت‌هاست رنگی ندارد.
این اداهای لوس و نچسب را بسیاری از همفکران شما در دیگر مراکز دانشگاهی و فرهنگی هم در می‌آورند.
نکوشید مفاهیم تکثر و آزادی و دموکراسی را در خدمت هدف‌های اقتدارگرایانه و تمامیت‌خواهانه‌تان قرار دهید. این مفاهیم به هر گروه و هر مسلکی نمی‌چسبد. همان شعارهای ایدئولوژیک‌تان را بدهید، این طور صادق‌ترید.
#دکتر_نعمت‌الله_فاضلی
#خانه_اندیشمندان_علوم_انسانی
#خانه_شاعران
#خانه_هنرمندان
#کتاب_آبی
@ketabeabii
فهم و احساسِ اکنون آدمی، معلولِ مفروضاتِ بنیادینِ متقدّمِ اویند.
حتی اگر در طیِ تجاربِ زیستی و آموزش های ثانویه، شمایلِ ویژه ای بیابند، لیکن تمامیِ نقش های غالب، برآمده ی بذری ست که وِی در کِشت بَدَوی اش نقشِ خاصی نداشته است.
حال؛ درمانگری های ثانویه، یا در جهت بخشیِ آن هسته ی نخستین، ثمره ای ایجابی دارند و یا در خلاف آمدِ با آن، اثر بخشیِ سلبی.
با اینهمه؛ بذر آغازین، همان خواستِ ثانویه ی ماست: [ ولو با جهت گیری های متمایز ]
#بابک_رضایی
🍃
در آستانه ی مرگش، بازول با سماجت پرسید که آیا اکنون به زندگی دیگر اعتقاد دارد؟
#هیوم پاسخ داد: اندیشه‌ای نابخردانه‌تر از ابدیت انسان نمی‌شناسم. بازول مداومت کرد و باز پرسید که آیا اعتقاد به زندگی اخروی دلخوش‌کننده نیست؟
هیوم پاسخ داد: ابداً، بسیار اندوه‌بار است.
این بار زنش نزد او آمد و خواهش کرد به خدا معتقد شود.
او را به شوخی از سر باز کرد. بارها این کار تکرار شد و هیوم امتناع کرد، چند لحظه بعد درگذشت.
- تاریخ تمدن
- ویل دورانت
🍃
@bar_bal_andisheha
عموماً خصائلی چون حَسَد، کین توزی، خشم، انتقامجویی و میلِ به کامیابیِ متکبّرانه، خودستایی و غیره، که ماحصلِ غرایزِ ناکام مانده ی تاریخیِ ماست، در طیِ دوران ها به ملاطفتِ پیشوایانِ اخلاقی نه تنها تغییر مسیر نداد، بلکه آدمیان را در پیشگاهِ خداوندگارِ باستانیِ خویش ترسو و منقّشِ به نقاب نمود. از همین رو نیچه در باره ی مسیح می گوید: " در واقع تنها یک مسیحیِ واقعی وجود داشت که او نیز بالای صلیب جان داد"
روی هم رفته،آدمیان تواناییِ شناساییِ نقاب ها را ندارند، مگر آنها که سالیان درازی همّت گمارده اند به شناخت.
اگر ظرفِ شیشه ایِ سردی را به ناگاه در مایعی داغ فرو بریم، محتملاً یا می شکند و یا لایه های آن دچار شوکِ حرارتیِ سختی می شود.
وقتی روش هایی که می خواهند از ما انسان های مهربان تر و اخلاق مدارتری بسازند، در ناهشیارِ فردیِ ما رخنه نکنند، به مثابه آن ظرفِ شیشه ای در تقابل با دیگران؛ مبتلا به شوک هایِ هیجانی و احساسی ای می شویم که استطاعتِ تشخیصِ آنها را نخواهیم داشت.
این فقرِ روانی از ما انسان هایی می سازد که نیاز به عبودیت را خداباوری و اضطرابِ از تنهایی را؛ دوست داشتنِ دیگری تفسیر کنیم. و البته صدها مثال دیگر از این دست.
همانطور که صرفاً رام کننده ی شیر می تواند تمامیِ محرک های خشمگین کننده اش را بشناسد، درباره ی آدمی حتی مسئله بسیار بغرنج تر و خطرناک تر است!
آدمی می تواند کین خواهیِ پنهان اش را تحت لوایِ آن حجابِ موروثیِ ناپیدا، در گونه ای از ملالت، محبت یا هر چیز دیگری عرضه کند.
از این رو "دوست داشتن دیگری"، فعلِ ساده ای نیست که از عهده ی همگان برآید.
✍️ #بابک_رضایی
@babakrezaii
🍃
@bar_bal_andisheha
- نقش: John Paul Fauves 🔻
فَرگَشت با مغزِ نوعِ ما کیشِ ناعادلانه ای در پیش گرفت. طریقتی که از نحوِ طبیعیِ جمادات، نباتات و حیوانات امتناع نمود، تا آدمی، این گونه ی سرگشته، دَوان در پی هر آن چیزی شود که مگر پشیزی، قرارِ طبیعیِ هزاره های پیش تر را با سیستمِ افسار گسیخته ی عصبی اش ردیابی کند!
هر چند عده ای بر این باوریم؛ آدمی منفکِ از خواستِ طبیعت نیست و خود پاره ای از طبیعت است، لذا پذیرشِ این ایده نیز، باری از مُفتَضحاتِ روانی ما بر نمی دارد.
از این رو اساساً زندگیِ آدمی امری کسالت بار است. سایه ی درماندگیِ گونه ی رِقّت انگیزِ ما؛ چنان مبسوط و ممدود است که صرفاً با حصولِ معرفتِ نسبی، نسبتِ به آن می توان شاید به اندک راهِ تنفسِ راستین دست یافت.
#بابک_رضایی
- نقش/ اثر:
-bill sanderson
🍃
🔥🔥🔥
چهارشنبه_سوری، آغاز جشنهای بهاری
#نوروز، مجموعه‌ای از جشنها و آیین‌هاست که با چهارشنبه‌سوری آغاز می‌شود و با #سیزده_به_در پایان می‌یابد. در این بین، آیینهای گوناگون خانه‌تکانی، هفت‌سین، دید و بازدید، سفره‌گذاری، یادکرد درگذشتگان، بخشش مال و هدیه و ... هر یک جلوه خاصی دارد، که نوروز زمینه‌ساز آنها می‌گردد. اما چهارشنبه‌سوری از بخشهای خاص و اصلی نوروز است که در آتش سوری، انگار همه کهنگی‌ها و کدورت‌ها . زنگارها می‌سوزد و جهان و انسان برای رویشی دوباره، از نو، آماده می‌شود.
نام چهارشنبه سوری:
این جشن در ساعتهای آغازین چهارشنبه (قدیم) برگزار می‌شد، (امروزه از دوازده شب، روز آغاز می‌شود، ولی در قدیم، هر روز از عصر آغاز می‌شد و بنابراین، چهارشنبه‌سوری ساعتهای آغازین روز چهارشنبه بود.) و واژهٔ #سوری در ترکیبِ نام، به دو تعبیر آمده است:
برخی «سور» را در معنایِ جشن، شادمانی، نشاط و عیش گرفته‌اند و
از نگاه دیگر، و شاید درست‌تر، «سوری» را به معنایِ سرخ می‌دانند؛ چون در این جشن آتشِ سرخ افروخته می‌شود واژهٔ سوری پهلوی و SŪR به معنیِ سرخ است. در زبانِ فارسی گُلِ سوری به معنیِ گُلِ سرخ یا سُهروَردی (گل سرخ) ورد به معنی گل است.
نام‌های محلی این جشن عبارتند از:
گول چارشَمبه (اردبیل)،
گوله-گوله چارشمبه / کولکه چهارشمبه(گیلان)، کوله چوارشمبه (کردستان)، چوارشمبه-کولی (قروه)،
و چارشمبه-سُرخی (اصفهان)
پیش از این در مورد چهارشنبه‌سوری و آیینهای دیگر نوروزی مطالب گوناگون نوشته‌ایم.
با جستجوی واژگان زیر، بیشتر بخوانید.
#چهارشنبه_سوری
#نوروز
#آیین_های_نوروزی
#آیینهای_نوروزی
@persian_mythology
🔥🔥🔥🔥
🌺
Rich folk dislike hearing poor people complain of their poverty. “They disturb us,” they say, “and are impertinent as well. Why should poverty be so impertinent? Why should its hungry moans prevent us from sleeping?”
آدم‌های ثروتمند از فقیرهایی که به صدای بلند از بختشان شکوه و شکایت می‌کنند خوششان نمی‌آید – می‌گویند اینها سمج هستند و مزاحمشان می‌شوند! بله، فقر همیشه سمج است – شاید غرولُند این گرسنه‌ها خواب را از سر ثروتمند بپراند!
#فیودور_داستایفسکی
#بیچارگان
#برگردان: #خشایار_دیهیمی
صفحه ۱۶۴
@bar_bal_andisheha
درحالی که پوچی زندگیِ بشری را با دقت مطالعه می کنیم و همه ی اندیشه هایمان را متوجّه ماهیّتِ تهی و گذرای دارایی ها و افتخارات می کنیم، شاید در عین حال داریم کاهلیِ طبیعی مان را خشنود می کنیم که با بیزاری اش از جنب وجوشِ دنیا و زحمتِ کار، به دنبال بهانه ای عقلی است تا به خودش مجالی بدهد برای تن آساییِ کامل و بی حساب و کتاب.
📚کاوشی در خصوص فهم بشری
✍دیوید هیوم
@bar_bal_andisheha
🌱
- در اینستاگرام:
babak.rezaii.official2
جماع عمدتا کار مرد است، و آبستنی مطلقا کار زن. کودک آنچه از پدر مـی‌گیرد خواهش است و خلق و خو، و آنچه از مادر می‌گیرد، عقل. عقل عین نجات است، خـواهش عین اسارت. جماع نـشانه ی آن اسـت که، علی رغم همه ی روشنی بخشیهای عقل، «خواهش زیستن» همچنان به حیاتش ادامه می‌دهد؛ با حلول دوباره ی «خواهش زیستن» در موجودی تازه نشانه ی این است که نور شناخت و امکان نجات، در نهایت وضوحش، بار دیگر به این خواهش پیوسته است، و نشانه ی این پیوستن، آبستنی است، که به همین دلیل بی‌پرده و آشکار، و در واقع با غرور، به نمایش در می‌آید، حال آنکه جماع، همچون جرم و جنایت، پنـهان داشـته می‌شود.
- در تائید و نفی خواهش زیستن
#آرتور_شوپنهاور
- ترجمه: خشایار دیهیمی
🌿🌿🌿
@bar_bal_andisheha
توانگر می توان بود، پادشاه می توان بود، اما اگر دلشاد نباشی؛ عظمت تو به سایه ی دود ناچیزی نمی ارزد.
🍃
@bar_bal_andisheha
🌿☘️🌾
🍃🌱
⛅️
● یک دقیقه با فروید 🔻
https://www.instagram.com/reel/Cvg-EPBqZ9G/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
✨️
@bar_bal_andisheha
«میل»، زبان را بر می گزیند و «زبان» میل را جهت می بخشد. این دو مُقوّمِ یکدیگرند. در مسیر رشد، نقشِ تحمیلیِ زبان والد به ویژه در دورانِ طفولیت و زبانِ شبه والد [مثلِ بستگان و نزدیکانی دیگر]، از ضمیرِ ناهشیار ما به حدی فاحش است که گزافه گویی نیست اگر محوِ تمامیّتِ تاثیری چنین سترگ را؛ ناستردنی بدانیم.
رویدادِ فلسفه ی ذهن-زبان و رواندرمانی از آنجایی آغاز می شود، که خواست و همیاریِ «من» با تشخیص و میلِ مشتاقانه ی«من» به شناخت؛ تقویت شده و با به رسمیّت شناختنِ محوریّتِ زبان در پیدایی و پایاییِ جهان بینی؛ عنانِ اندیشه و احساسات ام را -در محدوده ی گزینش های انتخابی- در اختیار گیرم.
#بابک_رضایی
🍃
هنرمندانِ راستین فاتحانِ سیاسی خوبی نخواهند بود، زیرا عاجزند - آری من‌این را خوب می دانم - عاجزند از اینکه مرگ حریف را با سبکسری بپذیرند.
آنها در جانبِ زندگی اند، نه در جانبِ مرگ.
آنها گواهِ جان اند، نه گواهِ قانون.
آنها به حکم سرشت و سرنوشت خود، محکوم به فهمِ همان اند که با آنها دشمن است...
○ متن سخنرانی آلبرکامو
● نوامبر ۱۹۴۸
○ کتاب: وظیفه ادبیات
● ترجمه: ابوالحسن نجفی
🌿🍃🌿🍃
@bar_bal_andisheha
شخصی که به‌درستی می‌داند که همه ی امور از ضرورت [ ِجهان] نشأت می‌گیرند و طبق قوانین و قواعدِ سرمدیِ طبیعت رخ می‌دهند، هرگز چیزی نخواهد یافت که شایسته ی نفرت، استهزا یا تحقیر باشد و همین‌طور درباره ی کسی تأسف نخواهد خورد. بلکه تا آن اندازه که فضیلت انسانی روا می‌دارد، خواهد کوشید تا به‌قول معروف به‌خوبی عمل کند و مسرور باشد.
#اسپینوزا
#فیلسوف
🌿🌷
@bar_bal_andisheha
🌿🍃☘️
☘️🌿
🍃
زندگی در سوی دیگر یأس آغاز می‌شود.
#ژان_پل_سارتر
@bar_bal_andisheha
در اعماق ما
رعد و برق ها
طوفان ها و باران هایی است
که هواشناسی ها هرگز از آن ها
سخنی نمی گویند...
#محمد_الماغوط
- شعر معاصر عرب
☘️
@bar_bal_andisheha
کسی که یرقان دارد عسل را تلخ می پندارد، کسی که سگِ هار او را گزیده از آب بیم دارد؛ در نظر کودک خردسال، توپ گنجی گرانبهاست. پس چرا خشمگین شوم؟
زیرا مگر می توان تصور کرد که تأثیر اندیشه ی نادرست در آدمی از تأثیر صفرا در یرقان، یا از تأثیر ویروس در هاری کمتر باشد؟
#مارکوس_اورلیوس
- قرن دوم پس از میلاد
☘️🌾
@bar_bal_andisheha
🍀🌼🍀
🌼🍀
🍀
آگاهیِ انسان از تنهایی و جدا بودنش، از درماندگی‌اش در برابر نیروهای طبیعت و جامعه، همه و همه؛ هستیِ جدا و چند پارچه‌اش را به زندانی طاقت‌فرسا بدل می‌كند...
جدا بودن به معنای بریده شدن است بی‌امكانِ استفاده از نیروهای انسانی‌ام. بنابراین، جدا بودن به معنای درماندگی و ناتوانی در درکِ فعالانه ی اشیا و افراد جهان است؛ بدان معنا كه جهان قادر است بر من بتازد بی‌آنكه من تواناییِ واكنش در برابرش را داشته باشم.
#اریک_فروم
🍃🌷
@bar_bal_andisheha
🌺🌺🌺
هر سال،
گامی است تازه در سفر زندگی،
امیدوارم گام جدید را کامیاب‌تر، محکم تر و شادمانه‌تر بردارید.
نوروز خجسته باد.
@bar_bal_andisheha
🌺🌺🌺
چهارشنبه‌سوری مبارک.
در برق آتش سوری، اندوه‌تان سوخته باد!
@persian_mythology
🌺
آنچه در بابِ خردمندی واجد اهمیت است؛ نه آنَ ست که شنیده ایم و نه آنَ ست که در حافظه داریم و نه آن؛ که درباره ی ما می گویند. مهم؛ بر آن بودنِ ماست. مداومت در هستیدنِ ما؛ در بطنِ آگاهیِ ماست.
#بابک_رضایی
🍃
@babakrezaii
🔊 فایل صوتی
پرسش از عبدالکریم سروش
چرا به‌رغم داشتن سعدی و حافظ، نتوانسته‌‌ایم گاندی داشته باشیم؟
.
🆔 @Sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹