مجله هنرى آويژه📚🍃💜🎼 براي انتخاب تك تك پست هاي اين كانال وقت گذاشته شده، دليلِ اين وقتِ گذاشته شده،ارزش شماست.. ممنونيم از نگاهتون... 💜 . . ادمين: @moeintvs
شاید قلبت مثل قبل نشه، شاید دیگه اون آدم سابق نشی، شاید دیگه مثل قبل فکر نکنی، شاید آسیبی که به روحت خورده ترمیمش زمان ببره، اما همین که فهمیدی چجوری زندگی کنی و چجوری زندگیتو بسازی کافیه، همین که فهمیدی از دل تاریکی نور پیدا کنی کافیه، همین که بقیه گفتن دووم نمیاری و دووم آوردی کافیه
@avizhart💜
تصنیف آبِ حیاتِ عشق
خواننده و آهنگساز: شهرام ناظری
شعر: مولانا
تنظیم: گروه دستان
@avizhart💜
یک بار از زنی موفق خواستم تا راز خود را با من در میان بگذارد.
لبخندی زد و گفت: موفقیت من زمانی آغاز شد که نبردهای کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم.
دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را میکردند برداشتم.
دست از جنگیدن با خانوادهی همسرم کشیدم.
دیگر به دنبال جنگیدن برای جلب توجه نبودم،
سعی نکردم انتظارات دیگران را برآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم.
دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که دربارهی من اشتباه میکند.
آنگاه شروع کردم به جنگیدن برای:
اهدافم، رویاهایم، ایدههایم و سرنوشتم.
روزی که جنگهای کوچک را متوقف کردم روزی بود که مسیر موفقیتم آغاز شد.
هر نبردی ارزش زمان و روزهای زندگی ما را ندارد.
نبردهایمان را عاقلانه انتخاب کنیم.
✍ #ژوان_وایس
@avizhart💜
گفت: میدونی مهمترین نشونهی عشق چیه؟
گفتم: نه!
بعد همینطور که بوق میزد تا ترافیک باز بشه گفت: "خنده"؛ تو وقتی عاشق یکی باشی عاشق خنده هاش میشی، اونوقت هرکاری میکنی تا بخنده!
اگه خندهی یه نفر قند تو دلت آب نکرد یعنی هیچ حسی بهش نداری. اگه خندهاش یادت موند و جلو چشمت اومد یعنی دل باختی
حتی اگه نخوای قبول کنی:)
@avizhart💜
من دیدم آدمایی که سرشون شلوغه وقت پیدا میکنن.
دیدم آدمایی که ارتباطشون بده خوب ارتباط برقرار میکنن.
دیدم اونایی که نمیتونن خوب چت کنن خیلی سریع جواب میدن و یه پاراگراف کامل مینویسن.
دیدم اونایی که برای یه رابطه آمادگی ندارن توی دوبار هم صحبتی آمادگی پیدا کردن.
دیدم کسایی که ابراز علاقه بلد نیستن چقدر تونستن مهربون باشن.
اگه یکی واقعا تو رو بخواد لازم نیست ازش بخوای که تلاش و همت کنه. اگه واقعا تورو بخواد.
@avizhart💜
﮼ فاجعه شد وقتی فاحشه با پول باکره شد
و باکره از بی پولی فاحشه شد!-
@avizhart💜
🌱
من گمان میکردم که
برای دلباخته کردنش باید لبخند برلبانش بنشانم،
ولی هربار که میخندید این من بودم که عاشقش میشدم!
- ماریانو رومور
@avizhart💜
فیلم را کوتاه دوست دارم، بوسه را طولانی دوست دارم. ویسکی را سرد دوست دارم، بوسه را گرم دوست دارم. آلو را خشک دوست دارم، بوسه را خیس دوست دارم. حساب را پاک دوست دارم، بوسه را کثیف دوست دارم. اسب را اهلی دوست دارم، بوسه را وحشی دوست دارم. آرایش را ساده دوست دارم، بوسه را پیچیده دوست دارم. خطوط جاده را منقطع دوست دارم، بوسه را ممتد دوست دارم. انتظار را ایستاده دوست دارم، بوسه را خوابیده دوست دارم. چای را معمولی دوست دارم، بوسه را ویژه دوست دارم. مو را بسته دوست دارم، بوسه را باز دوست دارم. سفر را با برنامه دوست دارم، بوسه را بیبرنامه دوست دارم. گام را سریع دوست دارم، بوسه را آرام دوست دارم. چیپس را شور دوست دارم، بوسه را شیرین دوست دارم. نگاه را بیزبان دوست دارم، بوسه را با زبان دوست دارم. مهمانی را با خبر دوست دارم، بوسه را بیخبر دوست دارم. شمع را روشن دوست دارم، بوسه را تاریک دوست دارم. موسیقی را انگلیسی دوست دارم، بوسه را فرانسوی دوست دارم. مرگ را آنی دوست دارم، بوسه را تدریجی دوست دارم… تو را مُردد دوست دارم، بوسه را مطمئن!
@avizhar💜
مرد نوشت: گلوت حساسه به گرد و خاک، اگر درد گرفت لیموترش و لیموشیرین رو قاطی کن با عسل، اول صبح یه لیوان بزن به بدن روبراه میشی. لباس گرمم ببر، اونجا شباش سرده باز نری سرما بخوری تحفه. شارژر اصلیت رو نبر، جا میذاری دوباره حرص میخوری. شال روشن بهت خیلی میاد رنگی رنگی ببر، اما دو تا تیره هم بردار اگه خواستین محله های قدیمی شهرو بگردین اونجا هنوز بافتش سنتیه. بهش بگو حتما قبل از این که بخوابی ماچت کنه، لوس نکبت. بگو گردنتو بوس کنه، چهار بند انگشت زیر گوش چپت رو. قبل از توئم نخوابه، بیخواب میشی تو. صبحونه سرشیر نخور با اون معده ضعیفت، جوگیر نشی؟ لوسیون بدن ببر، ضدآفتابت جا نمونه تو کشوی دراور. اگه شب راهی شدین تو رانندگی نکن، زرتی خوابت میبری دور از جون یه طوریتون میشه خوابالوی خوشمزه.
بعد، انگار از خواب بیدار شده باشه، همه چی یادش اومد. همه رو پاک کرد. به جاش نوشت: حرفی نمونده دخترک، گفتنی ها رو گفتیم، حرف عقلت درست تر بود خوب کردی گوش کردی. سفر خوش بگذره. من شمارتو پاک کردم، توئم پاک کن. ببخش که بلاکت میکنم.
بعد موبایلشو خاموش کرد. راه افتاد بره شب گردی، روح سرگردون کوچه های خلوت بی عابر بشه. وسعی کرد همونطور که مشاور یادش داده به یه دلفین حامله فکر کنه، نه به زنی ظریف، که روی صندلی کنار راننده خوابش برده، و نور آفتاب از همیشه زیباترش کرده. زیبا و بوسیدنی. در انتظار تماس لبهای گرم کسی که....
" و بعد شب خندید و بغض پنجه های آهنیش را دور گلوی مرد حلقه کرد. هم آغوشی خیال و درد شروع شد. نویسنده دلش گرفت و نخواست بقیه داستان را بداند. راه افتاد که با مرد قصه اش به شهر برود و گوچه گردی کند.... "
@avizhar💜
۱۹۲
یار گفتا: که برافشان صـــــد گهر گفتم به چشم
خون دل می خواهم و دیده ی تر گفتم به چشم
گفت:اگر گردد لبت سـرخ از سرشک دیده ات
من به اشک خون فشانت ، سرخ تر، گفتم به چشم
گفت: اگر گــــــــــردد دلت بیمار چشم مست ما
بر سر زلفم بَرافشان یک نظــــر گفتم به چشم
گفت: اگر بوســــــه زنی ،لب را به دندانت مَگیر
می گزی لبهای خود ،زان خون تر، گفتم به چشم
گفت: اگر آید لبت بر روی لبهـــــــــــــای نگار
بوسه ای زآن لب بگیر و جان بِبَر ،گفتم به چشم
گفت:در چشم تو می خواهم که آرم, سر و جان
تا چه آید زان دو چشم پر شــرر گفتم به چشم
گفت: اگــــــــر داری هـــــــــوای آشــــــــنا با دل ما
این غزل را در میانِ جان نگر گفتم به چشـــــم
گفت :از دیده ی تر چون ریختی ؟گفتم که اشک
گفت: هر گوهر، که نگشایم به بر گفتم به چشم
گفت: تا گردد لبِ لعل مرا، روزی تو جـــــان
در بغل گیری مرا زآن تنگ تر, گفتم به چشم
گفت اگر گیرد نگارم در کنارم یک شبی
جان ازین مهلکه می نارم به در گفتم به چشم
گفت اگر خون دلت «یـــاری» به اشـک آید برون
من به خون دل وضـو سازم دگر، گفتم به چشم
#فرامرز_یاری
@avizhar💜
با این همه
محبوب من!
عاشق شما بودن چه خوب است…
#محمد_صالح_علاء
@avizhar💜
من خسته ام، تو خسته ای آیا شبیه من؟
یک شاعر شکسته ی تنها شبیه من
حتی خودم شنیده ام از این کلاغها
در شهر یک نفر شده پیدا شبیه من
امروز دل نبند به مردم که می شود
اینگونه روزگار تو - فردا - شبیه من
ای هم قفس بخوان که ز سوز تو روشن است
خواهی گذشت روزی از اینجا شبیه من
از لحن شعرهای تو معلوم می شود
مانند مردم است دلت یا شبیه من
من زنده ام به شایعه ها اعتنا نکن
در شهر کشته اند کسی را شبیه من
👤نجمه زارع °
@avizhar💜
پرسید چهگونهای؟
گفت: چهگونه باشد حالِ قومی که در دریا باشند، و کشتی بِشکند، و هر یک بر تختهای بمانند؟
گفتند: صعب باشد.
گفت: حالِ من هم چنین است!
تذکرة الاولیا؛ عطار
@avizhar💜
رابطهها سست شده، اما آدمیزاد که تاکسی نیست، نمیتواند تا سوار شد، بگوید بزن بغل میخواهم پیاده شوم!
@avizhar💜
آدما وقتی عاشق میشن توی صفحه چت طرف محتاطتر عمل میکنن و هرچیزی رو نمینویسن.
آدما وقتی عاشق میشن آهنگی که برای طرف میفرستن یه جورایی حرف دلشونه.
آدما وقتی عاشق میشن خوش لباستر میشن. میرن سراغ عطر و ادکلن. بیشتر خودشونو جلوی آینه نگاه میکنن و گذرشون بیشتر به آرایشگاه میخوره و با آرایشگرشون دوست میشن.
آدما وقتی عاشق میشن سر از کتابهای شعر و داستان در میارن و با کتاب دوست میشن.
آدما وقتی عاشق میشن دیگه گذشته و آدمایی که قبلا بهشون باختن براشون کمرنگ و بیاهمیت میشه.
آدما وقتی عاشق میشن راحتتر میبخشن.
آدما وقتی عاشق میشن تمرکزشون میره بالا. زودتر رد میکنن و بزرگ میشن.
آدما وقتی عاشق میشن خیلی قشنگتر میشن، خیلی.
یه چیز تو مایههای رنگ آبی آسمانی که شاید مورد علاقه خیلیها نباشن ولی هیچکس نمیتونه زیباییشون رو رد کنه، مثل آسمان شیراز دم دمای اردیبهشت. هیچکس زیبایی آسمان اردیبهشت شیراز رو رد نمیکنه.
@avizhar💜
یہ خصلت آدما اینہ ڪہ وقتے یہ عزیزے ڪنارشونہ قدر اونو نمیدونن؛ همین ڪہ طرف و با حرفاے خودشون فرارے دادن تازہ یادشون میفتہ چقد طرف برام مهم بود.
@avizhart💜
همیشه افراد ساکت را دوست داشتم.
هیچگاه نمیفهمی در حال رقصیدن در رویای خویشند و یا سنگینی بار هستی را به دوش میکشند...
@avizhart💜
میدان هفتتیر | وسطِ روز
یک نخ سیگار از من گرفت و با اصرار اومد جلوی دوربین و گفت درمانشدم و تازه از دیوونهخونه آزاد شدم و ..
اما بهنظرم، بهترین تحلیل رو کرد؛ از اوضاع تخمی جهان!
پرانتز: گفتم هر چی دلت میخواد بگو... اما نگفتم دیوانه چو دیوانه ببیند، خوشش آید!
@avizhart💜
زندگی خودش، ملالانگیز و احمقانه و مزخرف است...این زندگی آدم را در خودش غرق میکند.
مردمی که دوروبر آدم هستند همه عجیب و غریباند، همهشان. وقتی آدم چند سالی میان آنها زندگی کند، بدون اینکه متوجه شود، خودش هم عجیبوغریب میشود.
موجود عجیب و مضحکی شدهام. شعورم درست کار میکند ولی احساساتم، چهطور بگویم؟ کُند شده. نه آرزویی دارم و نه به چیزی دلبستهام و نه به کسی علاقهمندم!
دایی وانیا
چخوف
ترجمه: هوشنگ پیرنظر
@avizhart💜
اگه کسیو پیدا کردی که روزشو با حرف زدن باهات شروع میکنه، شبشو با حرف زدن باهات تموم، ریز به ریز اتفاقات هر روزشو برات تعریف میکنه، به جزئیات چیزای که دوست داری توجه میکنه، اخلاقش با تو بهتر از همست، پای غر زدنات می شینه، برات صبوری میکنه، اخم و تَخمات رو به جون میخره و تا آخر شب باهات بیدار میمونه؛ هیچوقت گمش نکن... مثلش پیدا نمیشه...
@avizhart💜
♡
در كوچه ميگردی نفسها بند می آيد
پشت قدمهايت خيابان راه می افتد
✍ #اميد_صباغ_نو
@avizhart💜
یک روزی فارغ از رنجهایی که کشیدیم و چیزهایی که بهمون گذشته، میشینم تو یه کافه و با لبخند یه فنجون چایی میخوریم و زمزمه میکنیم " غصه نخور عزیزم، که زندگی قشنگه."
#وحید_عیسوی
@avizhart❤️
وقتی یک رابطه پنهانی به پایان میرسه، رنج سوگ، نسبت به یک رابطه نرمال چندین برابر بیشتره چون شما فضایی برای سوگواری ندارید. ماهها سوگ رو درون خودتون حمل میکنید در حالی که مجبورید به زندگی روتین و عادی ادامه بدید. مثل یک گربه زخمی، درون خودتون فرو میرید و زخمهاتون رو به تنهایی لیس میزنید در حالی که حتی نمیتونید از اطرافیان خواهش کنید تا زمان بهبود زخم کمی روال زندگی رو براتون کُند یا تسهیل کنند.
در نهایت هم شاید بتونید زخم رو در تنهایی خودتون ترمیم کنید اما یک اسکار نامرئی همیشه روی روحتون میمونه. یک اسکار که فقط خودتون میدونید دقیقا کجای روانتون نشسته و احتمالا تا همیشه بهتون کمک میکنه در شناخت اطرافتون هوشمند تر باشین.
@avizhar💜
سلام... مردان ایرانی سلام...
نمی خواهم جمعتان ببندم!
نمی خواهم خوبانتان را نادیده بگیرم،
زنانگی مان را نادیده گرفتید... بیچارگی مان را نادیده گرفتید! تیشه شدید به ریشه مان! دلسوزترین تان روسریمان را جلو کشیدید که چشمان ماشین کناری از حدقه در نیاید!
خوبترین تان غصه خوردید با غصه مان،
مردان ایرانی....
با کلام و چشم و دستتان همواره ما را سوزاندید! اسید نمی طلبید... اما با اسید هم سوزاندید!
مردان ایرانی سرتان را خم کنید! یک بار که شده قد علم نکنید! یک بار هم که شده شما خجالت بکشید!
ما تمام عمر قد خم کردیم و خجالت کشیدیم! کمرمان شکست از بس خودمان را جمع کردیم تا شما حالی به حالی نشوید!
دستمان خسته شد از بس شالمان را روی سینه و گردنمان کشیدیم!
کمرمان زیر بار نگاهتان شکست!
کمرمان زیر بار مسئولیت ناتوانی کنترل شما شکست!
مردان ایرانی یک بار شما حواستان باشد که انگشتتان به ما نخورد!
ما قولنج کردیم از بس خودمان را جمع و جور کردیم!
سرتان را پایین بیاندازید!
چرا همچنان حرف می زنید!
یک بار شما گریه کنید!
یک بار شما روز تابستان چشمتان را بدزدید تا ما نفس بکشیم...
@avizhar💜
...🗣
سی سالگی به بعد که عاشق شوی
دیگر اسمش را نمی نویسی کف دستت
و دورش قلب بکشی
یا عکسش را بگذاری لای کتاب درسیات و هی نگاهش کنی
سی سالگی به بعد که عاشق شوی
یک عصر جمعه ی زمستانی
یک لیوان چای می ریزی
می نشینی پشت پنجره و تمام شهر را در بارانی که نمی بارد با خیالش قدم می زنی...
@avizhar💜
دلم میخواست نقاش بودم و میشد «بوی قهوه» را جوری نقاشی کنم تا رایحهاش بره توی حلقِ مخاطب!
پرانتز: دارم فکر میکنم میتونم چشمم را فرو کنم توی فنجون قهوهی داغ؟!
@avizhar💜
پناه میبرم به گریههای روی دامنت!
@avizhar💜
هر انسانی سزاوار این است که حداقل یک دوست داشته باشد که بتواند سر ترسها و رازهایش، سر احساس گناه و شادیاش به او اعتماد کند. هرکسی سزاوار یک نفر است که بتواند به چشمهایش نگاه کند و بگوید: «تو کافی هستی. تو با تمام زخمهات، بینقصی.»
📕 هوای او
#بریتنی_سیچری
@avizhar💜
باز آے دلبرا ڪہ دلم بے قرار توستـ...
@avizhar💜