آسمانه: در تاریخ و تئوری معماری و هنر ــــــــــــــــــــــ با این نشانی با ما تماس بگیرید: asmanehchannel@gmail.com ــــــــــــــــــــــ نقل مطالب آسمانه در صورت ذکر نام این کانال و درج پیوند (لینک) آن مجاز است.
🔹نسخهی اصلی مقالهی «آن دست پنهان: شرقشناسی ادوارد سعید و تاریخ معماری»
#یادداشت #ناصر_رباط #سیاوش_گلمحمدی
@asmaaneh
✏️آن دست پنهان: شرقشناسی ادوارد سعید و تاریخ معماری (بخش دوم) [ص ۴ از ۵]
🔺نخستین کوشش برای صورتبندی اسلام در یک سنت فرهنگیِ هنری/معمارانه به جشنوارهی جهان اسلام[۶۸] برمیگردد؛ رویداد فرهنگی عظیم و بیسابقهای که خاستگاهش به سال ۱۹۷۳ میرسد. این رویداد چیزی نبود مگر «معرفیِ یک تمدن_ با همهی عمق و تنوعش_ به تمدنی دیگر». [۶۹] همان مؤسسهای که دولتها و نهادهای برجستهی آموزشی و فرهنگی بریتانیایی و بینالمللی را گرد آورده بود، پشتیبان مالی جشنواره شد. جشنواره در سال ۱۹۷۶ گشوده شد و شامل نمایشگاه، سخنرانی، همایش، چاپ کتاب، پخش فیلم و اجرای موسیقی و نمایش بود. یکی از نمایشگاههای جشنواره در گالری هِیوارد [۷۰] لندن بهطرزی خلاقانه «معماری اسلام» را با ارائهی تصویر صدها بنا و جزئیاتی از آنها در صحنهای مکعبیشکل به نمایش درآورد. در طی یک دهه پس از آن، از خلال انتشاراتِ متعددِ [مربوط به همین جشنواره]، با موضوعاتی از «شهر اسلامی» گرفته تا جزئیترین تزیینات معماری، بیش از پیش به ابعادِ گوناگونِ این معماری پرداخته شد.[۷۱] انتشارات جشنوارهی جهان اسلام با درآمیختن رمانتیسیسمِ برآمده از شرقشناسی و پژوهشهای همدلانه متنوع و جدید، معرفِ عرصهای میانی بود؛ جایی میانِ پژوهشهای استعماریِ گذشته که از جنسِ کنجکاوی و تصاحب بود و رنگی از خودبرتربینی داشت، و پژوهشهایی که محصولِ انقلابِ فکریِ راستینِ پس از شرقشناسی سعید بود؛ حتی اگر تأثیر آن در بسیاری موارد ناشناخته مانده بود.
تحولِ دیگری که همزمان با جشنوارهی جهان اسلام روی داد، بنیانگذاری جایزه معماری آقاخان[۷۲] در سال ۱۹۷۷ بود که کموبیش بلافاصله با پایهریزی برنامه معماری اسلامی آقاخان (AKPIA)[۷۳] در دانشگاه هاروارد و مؤسسهی فناوری ماساچوست (ام آی تی) در ۱۹۷۸ همراه شد. [این دو برنامه] هرچند مستقل از یکدیگر فعالیت میکردند، اما آرمانهایی مشترک داشتند و هر دو مستقیماً بر به رسمیتِ شناخته شدن و مطالعاتِ معماری اسلامی تأثیرگذار بودند. جایزهی آقاخان در طی چهل سال گذشته موفق شده است تا از خلال فرآیندِ مفصلِ انتخاب، ارزیابی و انتشار صدها پروژهی نامزدشده از سراسر جهان اسلام و بیرون از مرزهای آن، حوزهای نسبتاً مهجور در حرفهی معماری را به عرصهای تثبیتشده و چشمناپوشیدنی بدل سازد که در بلوغ و تنوع معماری معاصر سهیم بوده است. جایزهی آقاخان در آن دمادمِ پستمدرن و همزمان توجهی روزافزون به اسلامگرایی شکل گرفت و در آغاز بر پیوستگی تاریخی، احیای بومی و منطقهگرایی انتقادی تمرکز داشت.[۷۴] بهمرور مسیر خود را به سمتوسویی برد تا بتواند به چالشهای روزافزون زیستمحیطی، اجتماعی و جهانی در زمینهی معماری و توسعه نیز پاسخ دهد. جایزهی آقاخان با گنجاندن ملاحظات متنوع فناورانه و زیستمحیطی و دغدغههای حفاظت و احیا در دلِ معیارهای تاریخی و منطقهایِ خود، چشماندازش را به مسائل جهانی گسترانده است تا با آغوشی بازتر طراحی معاصر، مسکن اجتماعی، ارتقا در نهادسازی، حفاظت میراث تاریخی و طراحی محیطی را در برگیرد.
از سویی، برنامهی معماری اسلامی آقاخان ابتکاری دانشگاهی است که معطوف به آموزش و پژوهش در حوزهی هنر و معماری اسلامی، شهرسازی، طراحی منظر و حفاظت است. با توجه به مأموریت این برنامه در راستای ترویج و گسترش آموزش معماری اسلامی، تصمیم برای استقرار برنامهی معماری اسلامی آقاخان در دو دپارتمان از معتبرترین مؤسسههای آموزش معماری جهان مشوق فکری بدیعیای بود.[۷۵] هدف ضمنی برنامه این بود تا شکاف آموزشی موجود میان رشتهی معماری و معماری اسلامی را پر کند. شکافی که آشکارا از همان ساختار دوگانهی دانش معماری میآمد که ریشه در میراث شرقشناسی داشت. [۷۶]🔻
#یادداشت #ناصر_رباط #سیاوش_گلمحمدی
@asmaaneh
✏️آن دست پنهان: شرقشناسی ادوارد سعید و تاریخ معماری (بخش دوم) [ص ۲ از ۵]
🔺بهرغم نتایج دانشی و شگرف، این محققان غربی معماری اسلامی نه میتوانستند تنوع عمیقِ درونفرهنگی و پیوستگی هدفمند معماری اسلامی یا بدهبستانهای آگاهانهی میانفرهنگیاش در گذشته و حال را انتقال دهند و نه علاقهمند بودند با آن درآمیزند.[۴۸] در عوض آنها عرصه را برای گفتمان معماریای محصور در خود فراهم کردند که تاریخ معماری اسلامی را سنتی درونزا و گویی منزوی ترسیم میکرد که با ساخت مسجدالنبی در مدینه در حوالی ۶۲۰ میلادی آغاز شد و بیهیچ توضیحی، با برآمدن عصر استعمار افول یافت[۴۹]. این تاریخِ پایان، میان تاج محل در آگرا [۵۰] در هند (۱۶۴۸-۱۶۳۲) و یا مسجد سلطان احمد[۵۱] در استانبول (۱۶۰۹-۱۶۱۶) متغیر بود (تصاویر ۱و ۲). اما این تاریخنگاران هیچگاه پا به قرن نوزدهم و بیستم نگذاشتند. از این روست که روایت آنها از مسئله رویارویی معماری اسلامی با مدرنیته و پیامدهای تئوری و تاریخ نگارانهاش شانه خالی کرده است.
اقدام به مرزبندی فرهنگیِ رشتهها، که بیشتر بر مواضع ایدئولوژیک استوار بود تا گزارههای تاریخی یا قراین علمی، تا مدتها پس از [ظهور] خاستگاه جانبدارانه و مخدوشش ــ [یعنی] ردهبندی تمدنی آشکارا اروپامحورِ [بازمانده از] عصر استیلای استعمار ــ ادامه پیدا کرد.[۵۲] این کار مطالعات گستردهی معماری را به سمتی کشاند و حتی ملزم ساخت تا در زمان، مکان و فرهنگی کاملاً ازپیشمعین و انحصاری محدود بماند. این وضعیت حتی بر شیوهی نگارش تاریخنگاران معماری در دوران پسااستقلال در ملتهای گاه ناهمگنِ جهان مستعمره هم سایه انداخت. این پژوهشگران در تلاش برای پاکسازی هویتهای ملی نوظهور خود از هرگونه تأثیر بالقوه ننگین استعماری یا خارجی، همان خط جداکننده را در توسعهی فرهنگی پذیرفتند که این الگو خود به آن دامن زده بود؛ به قصدِ بازسازیِ میراث فرهنگی و معماریای «خالص» و «اصیل».[۵۳] فرانتس فانون[۵۴] سالها پیش بهایجاز به این نکته اشاره کرده بود و ادوارد سعید در شرقشناسی و واپسین اثرش، فرهنگ و امپریالیسم (۱۹۹۳)[۵۵]، آن را دوباره صورتبندی کرد. مقاومت مخلصانهی ناسیونالیستها در برابر ساختار مسلط فکری مانع نشد تا ایشان خود در دام تعصبات مفهومی و تفسیری آن درنغلتند. در نهایت آنان [نیز] تاریخ معماری و بهطور کلی تاریخ فرهنگ «خود» را، صرفاً بر اساس تعریفی بسیار محدود از دیدگاه ملی، دینی و فرهنگی برساختند و دستهبندی کردند.[۵۶] نمونههای این گرایش پرشمارند، اما مؤثرترین و برجستهترین این تاریخنگاریها را میتوان در تحقیقات متنوع معماری آسیای مرکزی جست که در روزگار استیلای شوروی نوشته شدهاند. این بررسیها مشخصاً بر هویت قومی به جای هویت فرهنگی تکیه داشتند. همچنین در مطالعات معماری ایران و ترکیه، که تا همین اواخر در این دو کشور منتشر شدهاند، آثاری میتوان یافت که ریشههای فرهنگی خود را در گذشتهای دور میجوید و هر ملت را مستقل از هویت گستردهی اسلامیاش تعریف میکند.[۵۷]🔻
#یادداشت #ناصر_رباط #سیاوش_گلمحمدی
@asmaaneh
📢انجمن علمی مطالعات معماری ایران دانشگاه شهید بهشتی با همکاری مدرسهی نوروزگان برگزار میکند:
نشست بررسی کتاب معماری خانقاه در خراسان سدهٔ پنجم
🔸با حضور:
مهرداد قیومی بیدهندی
سینا سلطانی
حمیدرضا جیحانی
عبدالله مؤذنزاده
🔹زمان: شنبه، ۱۵ دی، ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰
🔹مکان: دانشگاه شهید بهشتی، دانشکدهی معماری و شهرسازی، سالن دفاع
🔹برای حضور مجازی در نشست به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://gap.nowruzgan.com/rooms/8hq-uth-zqc-r8f/join
#خبر
@asmaaneh
📢مکتب بافت برگزار میکند:
گفتوگوی پنجم خاطرخوانی
🔹خاطرخوانی: ارتقای کیفیت زندگی مبتنی بر بازخوانی معماری تاریخی ایرانزمین
🔹از درسگفتارهای سیّد هادی رضوی
مرمتگر و مؤسس گروه احیاء، مرمت و معماری خانهی تراب
🔸زمان: چهارشنبه، ۱۲ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۰۰ تا ۱۹:۰۰
🔸مکان: مشهد، بلوار وحدت، وحدت ۱.۳، مکتب بافت
#خبر
@asmaaneh
✏️کتیبههای فارسی کلیسای قدیسین، پیشاور، پاکستان
مرتضی رضوانفر
کلیسای قدیسین در ۲۷ دسامبر ۱۸۸۳م توسط مبلغین اروپایی تأسیس شد.
طراحی این کلیسا که توسط کشیشی به نام توماس هیوز انجام گرفته است، بهطرز جالبی با عناصر معماری مساجد اسلامی مانند گنبد، مناره و تزئینات، مشابهت دارد.
از دیگر مشخصات قابل توجه در معماری این کلیسا استفاده از چندین کتیبهی فارسی برای بیان آیاتی از انجیل و مناجات است.
کتیبههای فارسی بر دو سردر، محراب، چند قسمت شبستان و تریبون قرار دارد.
🔸متن برخی کتیبهها:
- ای خداوند، پروردگار ما، چه عظیم است اسم تو در کل زمین که جلال خود را بر بالای آسمان نهادی/ کتیبهی سردر اصلی.
- آمین، برکت و جلال و حکمت و... خدای ماراست تا ابدالآباد آمین/ کتیبهی سردر جنوبی.
- خون عیسی مسیح ما را از هر گناه پاک میسازد/ کتیبهی شبستان.
- به ره خدا که گناه جهان را برمیدارد/کتیبهی شبستان.
#یادداشت #اثر #مرتضی_رضوانفر
@asmaaneh
🖋معرفی مقاله: «هندسه و ریاضیات در معماری تیموری: ابوالوفا و شیرازی»
احد نژاد ابراهیمی، محیا تورانپور
Geometry and Mathematics in Timurid Architecture: Abu’l‑Wafa and Shirazi
در سدهی دهم میلادی، رسالات محمد ابوالوفا بوزجانی تأثیر بسزایی بر معمارانی داشت که اصول هندسی نوآورانهی او را در آثار خود بهکار گرفتند. با این حال، مطالعات انجامشده تاکنون بیشتر بر روی شکلها تمرکز داشته و جنبههای ریاضیاتی اساسی این اصول نادیده گرفته شده است. مقالهی حاضر به بررسی اصول هندسی استفادهشده در آثار معماری قوامالدین شیرازی، یکی از معماران برجستهی دورهی تیموری، میپردازد. نویسندگان این مقاله با استفاده از مسائل منتخب از رسالات ابوالوفا و بررسی نقشههای مبتنی بر شبکه از ساختمانهای قوامالدین شیرازی، سعی در کشف چگونگی بهکارگیری اصول هندسی در طراحی این بناها دارند. از طریق جایگزینی مقادیر عددی بهدستآمده در فرمولهای ریاضی و تطبیق آنها با مسائل هندسی، تحقیق حاضر بیانگر این است که قوامالدین از مسائل هندسی مطرحشده توسط ابوالوفا و اصول ریاضیاتی زیرساختی آن آگاه بوده و سعی کرده است که از هندسههای خاص در طراحی خود بهرهبرداری کند. در نهایت، این مطالعه نشان میدهد که قوامالدین بهطور مؤثری در آثار خود از ترکیب هندسه و ریاضیات استفاده کرده و بهطور غیرمستقیم بر معماری دورهی خود تأثیرگذار بوده است.
◽️مشخصات مقاله:
Ebrahimi, A.N., Tooranpoor, M. Geometry and Mathematics in Timurid Architecture: Abu’l-Wafa and Shirazi. Nexus Netw J 24, 843–867 (2022).
https://doi.org/10.1007/s00004-022-00612-0
◽️اطلاعات بیشتر دربارهی مقاله:
https://link.springer.com/article/10.1007/s00004-022-00612-0
#معرفی_مقاله #محیا_تورانپور #احد_نژاد_ابراهیمی
@asmaaneh
📝واژهی هفته: piscina
🔸برگرفته از مصوبات کارگروه واژهگزینی نوروزگان
▪️piscina 1
▫️ حوضچهی تطهیر
ـ تعریف: در کلیسا، سنگاب یا طاقچهای سنگابدار با سوراخ آبرو در کف آن برای شستن ظروف مقدس یا غسل تعمید
ـ مثال کاربرد واژه در جمله: حوضچهی تطهیر معمولاً در نزدیکی جامهخانه و در جانب جنوبی مذبح، قرار میگیرد؛ و سوراخی در کف آن است که آب غسل از آنجا به خاک (و نه شبکهی فاضلاب) منتقل میشود.
▪️piscina 2
▫️آبنمای رومی
- تعریف: در معماری رومی، حوضی کمعمق و تزیینی و، در مواردی، دارای ماهی
- مثال کاربرد واژه در جمله: آبنمای رومی بیشتر جنبهی زیبایی و زینت دارد.
▪️piscina 3
▫️برکهی رومی
ـ تعریف:
۱. در معماری رومی و قرون وسطایی، خزینهای وسیع و کمعمق برای استحمام
۲. در معماری رومی و قرون وسطایی، حوض یا برکهای مصنوع برای نوشانیدنِ ستور
- مثال کاربرد واژه در جمله:
۱. نمونهای برجسته از برکهی رومی برکهی میرابیلیس (Piscina Mirabilis) در ناپل ایتالیاست.
۲. رومیان در میدانهای برخی از شهرها برکههایی رومی برای نوشانیدن ستور میساختند.
https://vazhgar.com/lexicon/word/12280
#واژه_هفته #واژگار #نوروزگان
@asmaaneh
✏️دیدار با گوورک هارطونیان
تعدادی از کتابهای ایشان
#یادداشت #مطهره_داناییفر
@asmaaneh
✏️دیدار با گوورک هارطونیان
مطهره داناییفر
شش سال پیش تقریباً همین روزها بود که به پروفسور هارطونیان ایمیل زدم و گفتم در حال گذراندن ماه آخر فرصت مطالعاتی در سیدنیام و میخواهم شما را ببینم. بعد از ردوبدل شدن چند پیام ساده و به لطف دانشجوی ایشان دیدار میسر شد: کانبرا، هفتم ژانویه ۲٠۱۹، ساعت ۱٠.۳٠ صبح.
پیش از دیدار چیز زیادی از او نمیدانستم؛ فقط اینکه ایرانی است و نویسندهی کتاب حیات ذهنی مورخان معماری. اما دیدار خیلی بیشتر از توقعم خوب پیش رفت و یکی از جدیترین گفتوگوها دربارهی شیوهی نقد تافوری در همان دیدار درگرفت. عمیق و کنجکاو گوش میداد. حس میکردم به جالبترین موضوعی گوش میدهد که تا حالا در زندگیاش شنیده! (احتمالاً همهی دانشجوهایش چنین خیالی کردهاند!) با همهی وجود همراه شده بود و مثل دوستی صمیمی راهنمایی میکرد.
گفتوگوی ما به درازا کشید. ناهار هم ماندم تا عصر. پس از بازگشت به ایران هم ارتباطمان حفظ شد. در جریان دفاع رسالهام بود و پاورپوینت دفاع را خواند و نظر داد. در پروژهای با موضوع مدرنیزاسیون در کشورهای غیرغربی دعوتم کرد به همکاری؛ پروژهای جهانی که در کنار پژوهشگران نامآشنا به محققان بینامونشان هم فرصت ابراز وجود میداد. تجربهای کمنظیر و بسیار آموزنده دست داد. آنجا بود که او را استادی بسیار دقیق و سختگیر و جدی یافتم و تسلط و توانایی ويژهاش به حوزهی تاریخنگاری معماری معاصر و نیز اعتبار جهانیاش به چشمم آمد.
سال ۱۳۲۴ در روستایی اطراف تهران به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود و زود از دنیا رفت. مادر او را به آموختن تشویق کرد و آموزش داد. سال ۱۳۵۲ بود که از دانشکدهی معماری دانشگاه ملی فارغالتحصیل شد. پس از آن به امریکا مهاجرت کرد و در دانشگاه پنسیلوانیا دکتری خواند. موضوع رسالهاش رابطهی معماری و تخیل در آثار لوکوربوزیه بود. سالها در امریکا در دانشگاههای معتبری مانند کلمبیا تدریس کرد. بعد به استرالیا مهاجرت کرد و در دانشگاه کانبرا مشغول شد به کار و پژوهش.
حوزهی اصلی مطالعاتش تاریخ و تئوری معماری و بهویژه تاریخنگاری انتقادی معماری معاصر بود و نظریاتش بیشتر بر آراء والتر بنیامین تکیه داشت. چند کتاب و چندین مقاله از او به یادگار مانده که به گمانم هیچ کدام به فارسی ترجمه نشده.
آخرین پروژهی گوورک بازگشت به ایران بود. در آخرین ایمیلش نوشته بود که سالها زندگی در غرب کافی است و بازگشت به ایران پشیمانم نخواهم کرد. نوشته بود که تنها انگیزهام آموختن به دانش آموزان ایرانی است. قرار بود مهرماه امسال به ایران بیاید. سال پیش هم قرار بود آخرین کتابش را در دانشکده رونمایی کنیم. دریغ و افسوس که هیچ یک عملی نشد. دریغ.
#یادداشت #مطهره_داناییفر
@asmaaneh
🎙 پای درس استاد پیرنیا: آثار معماری ایران به شیوهی اصفهانی
ستاره صابرینژاد
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
📢کانون جهان ایرانی دانشگاه تهران با همکاری گروه تاریخ خانهی اندیشمندان علوم انسانی و انتشارات کتاب شرق برگزار میکند:
مراسم معرفی و رونمایی کتاب تاریخ دیدمانی
🔹با حضور:
علیرضا قاسمخان، کارگردان و تهیهکننده
محمد غفوری، پژوهشگر و دکتری تاریخ ایران اسلامی، دانشگاه تهران
یاسر قزوینیحائری، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران
پرستو رحیمی، کوششگر
داریوش رحمانیان (مؤلف کتاب)، عضو هیئتعلمی گروه تاریخ دانشگاه تهران
🔸زمان: دوشنبه، ۳ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۶
🔸مکان: خانهی اندیشمندان علوم انسانی، سالن خیام
#خبر
@asmaaneh
📘کتاب تازه: «تبریز، شهری ایرانی در گذار: تاریخ اجتماعی و اقتصادی نخبگان تبریز»
کریستف ورنر
ترجمهی جمال پیره مرد شتربان
نشر ستوده، ۱۴۰۳
شهری ایرانی در گذار به سرگذشت مهمترین کانون شهری شمال غرب ایران در یک دورهی مهم پرداخته است. تبریز شهری کهن با جایگاهی ممتاز در تاریخ ایران است که فراز و فرود زیادی را در حیات دیرپا و پرتلاطم خود از سر گذرانده است. کریستف ورنر، استاد برجستهی دانشگاه بامبرگ آلمان، در این کتاب با تکیه بر منابع دست اول و اسناد به این پرسش پاسخ میدهد که تبریز در گذار از دورهی افشاری به دورهی قاجاری چه تحولاتی را از سر گذراند و چگونه از مرکز یک حکومت ایالتی به دارالسلطنهی ایران تبدیل شد. امتیاز ویژهی کتابْ اتکای آن بر اسنادی است که کمتر پژوهشگری به آنها توجه داشته و همزمان رویکرد روششناختیای که نویسنده در بهرهگیری از این اسناد اتخاذ کرده است. حاصل کار گزارشی خواندنی، روشمند و جزئینگر است از تاریخ تبریز در فاصلهی درگذشت نادرشاه افشار تا تاجگذاری ناصرالدینشاه قاجار که افزون بر تحولات سیاسی، جنبههای مختلف و جذابی از تاریخِ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهر را نیز روایت میکند. از این منظر، کتاب برای طیف گسترده و متنوعی از خوانندگان، بهویژه علاقهمندان به تاریخ اجتماعی، اقتصادی و اداری ایران در دورهی قاجاریه، تاریخ شهری ایران و نیز، مقولههایی چون نظام زمینداری، وقف، نخبگان ملی، مناسبات مرکز و پیرامون و غیره میتواند سودمند باشد.
🔸فهرست کتاب:
سالشمار رویدادها
نظام پولی، مقیاسها و دیگر نکات فنی
مقدمه
دورهبندی تاریخی
نوسازی، غربگرایی و مفهوم تغییر اجتماعی
نخبگان، اعیان یا اشراف؟
مطالعات شهری ایران و تبریز در صدر قاجار
منابع
فصل اول. چشمانداز تاریخی: آذربایجان و تبریز در سالهای ۱۱۶۰-۱۲۶۴ه.ق/۱۷۴۷-۱۸۴۸م.
کشاکش در شمال غرب ایران و حکومت آزادخان افغان بر آذربایجان
صلح و آرامش زودگذر: تبریز و آذربایجان در دورهی کریمخان زند
آذربایجان در دورهی ملوکالطوایف
افسانهی عباسمیرزا و جنگهای ایران و روس
تبریز شاهزادهنشین قاجاری یا دورهی حکومت امیرنظام
فصل دوم. شهر و پیرامون آن
تبریز بزرگ: نواحی پیرامون شهر و جایگاه آن در ایالت آذربایجان
نخستین برداشتها از شهر تبریز
ساختوساز در شهر جدید قاجاری:کاخها، مساجد و بازار
کاخها
سازههای دینی
بازار
تأثیر عباسمیرزا بر شهر: خرید املاک و مستغلات
جمعیت: شمار ساکنان و ترکیب آنها
تجارت و سوداگری در تبریز
فصل سوم. وقف به منزلهی آیینهی تغییر اجتماعی
ظهیریه: موقوفهای صفوی در روزگار قاجار
سند اصل وقف و قواعد آن
ادارهی وقف
توزیع درآمد موقوفات
حفاظت و نگهداری از املاک و مستغلات وقفی
یک نمونهی ویژه؟
تاجماهبیگم و موقوفات قائممقامی
موقوفات حاجیمیرزا موسیخان
موقوفات حاجیه تاجماهبیگم
چگونه میتوان موقوفهای را به سود خود واگذار کرد؟
نمونههای خرد و وقف کاریز
وقف شاهزاده [مهدیقلی میرزا] در مسجد ولیعهد
ارث، وصیت و موقوفه: گونهی تازهای از وقف
نتیجه
فصل چهارم. مدیریت: از خودگردانی ایالتی تا دربار ایالتی
بیگلربیگی: حکمران مستقل، شهردار یا منصب درباری؟
«بیگلربیگی» سدهی دوازدهم/هجدهم: نجفقلیخان دنبلی
«بیگلربیگی» در حال گذار: احمدخان مقدم
بیگلربیگی چونان منصبی میانجی: فتحعلیخان رشتی و محمدخان
سنت ادارهی محلی شهر: خاندانها و مقامات
کلانتر
کدخدایان تبریز
گونههای مختلف وکیل شهری و وکیل ایالتی
سایر مناصب و مقامات موجود در شهر
جذب نخبگان محلی: مستوفیان تبریز
از مستوفی تبریز تا مستوفی دیوان همایون
سهم املاک و تیول در تداوم پیوندهای محلی
بازیگران جدید دربار ایالتی
وزیر
امیر نظام
تعامل میان سطوح ایالتی و شهری دستگاه اداری
نتیجه
فصل پنجم. ظهور رهبران محلی جدید: علما
خاندانهای عالم و روحانیان سرشناس تبریز
واپسین سدههای دوازدهم/هجدهم
اوایل سدهی سیزدهم/نوزدهم
علمای تبریز تا روزگار ناصرالدینشاه
سهگانهی امام جمعه، شیخالاسلام و قاضی
وظایف و کارکردهای علما در محیط شهری
اجرای قانون یا شکلگیری محاکم شریعه
مجتهدان تبریز؟ یک نتیجهگیری
مواجب، اعانات یا رشوه؟ مداخل دولتی علما
«علمای پرنخوت»: بالا گرفتن تنش با حکومت
آقا میرفتاح و ماجرای تسلیم تبریز
واقعهی «معجزهی گاو» در مسجد صاحبالامر
نتیجه
فصل ششم. نتایج: نخبگان شهری و مالکیت ارضی
روستای آقکهل
مشهدی علیبابا آقکهلی
مالکان محلی و «خاندان کلانتر»
روستای آقکهل در مالکیت میرزا احمد مجتهد
خرید سهام دیگر توسط میرزا لطفعلی امام جمعه
آبادی خواجه خوشنام
معاملهی حاجیآقا باغمیشهای و خدادادخان دنبلی
میرزا محمدزمان کلانتر و وراث او
مصالحهی میرزا علی، میرزا رضا و حاجی فتحعلی
شورش رعایا
مالک جدید: نصراللهخان قاجار
ملاحظات پایانی
#کتاب_تازه
@asmaaneh
⬛️ گوورک هارطونیان، مورخ معماری و استاد بازنشستهی دانشگاه کانبرا، جمعه، ۳۰ آذر ۱۴۰۳، درگذشت.
🔸برای آشنایی با ایشان به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://researchprofiles.canberra.edu.au/en/persons/gevork-hartoonian
@asmaaneh
📢رونمایی از کتاب گفتارهایی در تاریخ عصر صفوی؛
یادگارنامهی ایرانی پروفسور رودی متی
🔹سخنرانان:
احمد مسجد جامعی
سیدمحمد بهشتی
میثم کرمی
سیدحسین میثمی
علیرضا پلاسید
🔸زمان: شنبه، ۱ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۶
🔸مکان: خیابان ویلا، نبش ورشو، خانهی اندیشمندان علوم انسانی، سالن حافظ
#خبر
@asmaaneh
✏️آن دست پنهان: شرقشناسی ادوارد سعید و تاریخ معماری (بخش دوم) [ص ۵ از ۵]
شرقشناسی ادوارد سعید هنوز نقشی اساسی در پیشنهادههای دانشگاهی ایفا میکند؛ چه در برنامههای درسی معماری اسلامی آقاخان و چه در سایر دورهی تحصیلات تکمیلی مرتبط با مطالعهی هنر و معماری اسلامی. این جایگاه صرفاً نشانهی انسجام سستیناپذیرِ آرای مطرح در این کتاب یا حقانیتِ انتقادیِ آن نیست. بلکه [توجه به شرقشناسیِ سعید] با کمال تأسف نشانهی صلبیتِ رایج و پافشاریِ فرهنگیِ گفتمان غالب در تاریخ معماری بر بعضی باورها نیز هست؛ گفتمانی که همچنان به تجربیات معمارانهی خارج از قلمروی سنتی و گسترهی تاریخیِ خود به دیدهی تردید یا تحقیر مینگرد؛ خاصه اگر انگیزهی این تجربهها را حس مقاومت در برابر همین گفتمان و انحصارش شکل داده باشد.[۷۷] دانشوران معماری اسلامی در دو نسل گذشته به سهم خود، مفاهیمی چون یکپارچهسازی، درونگرایی و جبرگرایی فرهنگی و مذهبی را که مدتی مدید بر رشتهشان حاکم بود زدودهاند و دامنهی تحقیقشان را به دورهها و مناطقِ پیشتر نادیدهمانده و نقاط تماس با سایر فرهنگها گستراندهاند.[۷۸] در اثر انباشت این تحقیقات، معماری اسلامی در مسیری قرار گرفته است که در نهایت بتواند خط مشی تاریخی و روششناسی خود را ترسیم کند. آنگاه که شرقشناسی دانشگاهی حقیقتاً کنار گذاشته شود، بیگمان گسترهی وسیعتری از تاریخ معماری بارور خواهد شد و سرانجام معماری اسلامی را در خود خواهد پذیرفت.[۷۹]
[پایان]
🔸بخش اول:
/channel/asmaaneh/6727
🔸برای مطالعهی نسخهی کامل هر دو بخش ترجمه به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://telegra.ph/%D8%A2
🔸برای مشاهدهی پینوشتها به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://telegra.ph/%D8
#یادداشت #ناصر_رباط #سیاوش_گلمحمدی
@asmaaneh
✏️آن دست پنهان: شرقشناسی ادوارد سعید و تاریخ معماری (بخش دوم) [ص ۳ از ۵]
🔺مطالعهی معماری اسلامی در چند دههی گذشته قطعاً رنسانی را از سرگذرانده که عمدتاً مرهون «تأثیر سعید» است. [با این حال] این رنسانس همزمان با دو پدیدهی عینی و کاملاً درهمتنیده رخ داد که مشروعیتی فکری و دستاویزی بلاغی برای این تحول به ارمغان داشت. یک پدیده در حوزهی معماری و دیگری مطابق انتظار، پدیدهای اقتصادی بود. نخستین عامل ظهور عصر پستمدرنیسم در معماری در دههی ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بود که با رویکردی تازه و تفننی به تاریخ، آن را مایهی الهام میدانست و نسبتاً بیپرده بر سیاستهای هویتی، بهمثابه ابزاری بیانگر فرم معماری، تأکید داشت.[۵۸] این هر دو سمتوسو با تمنای روزافزون جهان اسلام به نوعی معماریِ ملهم از فرهنگ و تاریخ همصدا شدند. تمنایی که تقریباً در همان زمان بروز کرد و عمدتاً ریشه در سرخوردگی از تجربههای مدرنیستی عموماً نیمبند، تحمیل شده از بالا به پایین و نافرجامی داشت که در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در کشورهای تازهمستقلشده به اجرا درآمده بود.[۵۹] پس از این بود که دههی ۱۹۸۰ کاملاً عیان به دههی معماری پستمدرن اسلامی بدل شد. این معماری عطش بسیار برای ابراز هویت فرهنگی (و مذهبی، که در نهایت با ظهور اسلامگرایی جایگزین امر فرهنگ شد) را اجابت کرد.[۶۰] از این شمار یکی نوسنتگرایان بودند که چون پیشگامشان حسن فتحی (۱۹۸۹-۱۹۰۰)[۶۱]، معمار برجسته و دوراندیش مصری از معماری بومی الهام گرفتند(تصویر۳)[۶۲]. از سویی تلفیقهایی[۶۳] آزاد و عموماً دلبخواهی از صورتها و الگوهای متنوع تاریخی از سبکهای گستردهی اسلامی ظهور یافت که زبان و مشروعیت خود را از معماری پستمدرن وام میگرفت(تصویر۴).[۶۴] این روند در آثار باشکوه دفترهای بزرگ بینالمللی به اوج خود رسید. در این آثار، به نمادهای بصری و نقشمایههای تاریخی تفسیرهای تازه بخشیده شد و آنها را اغلب در قالبِ قشرِ تزئینی یا تهرنگِ پایهی طرحهایی به کار گرفتند که در همهی ابعادِ دیگر به شدت امروزیاند. [۶۵] [در همین زمان بود که] صنعتی کوچک در حوزهی نشر پا گرفت و با تولید کتابهای متنوع از انواع گونهبندیها، الگوها و بناهای شاخص اسلامی، به نیاز روزافزون به منابع آسان و غیرآکادمیک دربارهی معماری اسلامی پاسخ داد. برخی از این کتابها بازنشر مجموعه تصاویر معروف اروپایی قرن نوزدهمی بودند.[۶۶]
دومین عاملی که به شوق تازه در معماری اسلامی دامن زد، ورود ثروت تازه و هنگفت کشورهای مسلمان_و عمدتاً اعراب_ به عرصهی بینالمللی بود که پس از افزایش چشمگیر قیمت نفت در میانهی دههی ۱۹۷۰ رخ داد. نهادهای برجستهی فرهنگی غربی، که پیشتر دستی در جذب حمایتهای مالی داشتند، به دریافتکنندگان ویژهی حمایتهای سخاوتمندانه از جانب حاکمان ثروتمند مسلمان و سرمایهگذاران بزرگ بدل شدند. این حامیان بیش از پیش مشتاق بودند تا با میراث بدبین غربی به اسلام بستیزند و بکوشند تصویری متمدن و غنایی هنرمندانه از فرهنگهای اسلامی را در دانشگاهها، موزهها و رسانهها به نمایش بگذارند. درنتیجه مجموعههای هنر اسلامی گسترش یافت و در بخشهایی تازه از مهمترین موزههای اروپایی جای گرفت، تا جایی که در جهان اسلام نیز موزههایی تازه مخصوصِ هنر اسلامی افتتاح شد.[۶۷] در دههی ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، کرسیهایی تازه در چند دانشگاه برتر آمریکایی و اروپایی به مطالعات هنر و معماری اسلامی اختصاص یافت که موقعیتهای این حوزه را نزدیک به چهار برابر افزایش داد. اگرچه این جریان اندکی پیش از انتشار شرقشناسی سعید آغاز شده بود، اما ایدهها و زبانی که کتابش عرضه کرد، نهتنها خیلی زود در روایتهایی که دربارهی علاقهی دوباره به هنر و معماری اسلامی شکل گرفته بود راه یافت، بلکه در موضع انتقادی نسل تازهای از دانشوران پسااستعماری علیه فرصتطلبی، سادهانگاری و حتی ریاکاری محسوسِ همین جریان نیز [بازتاب داشت].🔻
#یادداشت #ناصر_رباط #سیاوش_گلمحمدی
@asmaaneh
✏️آن دست پنهان: شرقشناسی ادوارد سعید و تاریخ معماری (بخش دوم)
ناصر رباط/ مؤسسهی تکنولوژی ماساچوست (ام آی تی)
ترجمهی سیاوش گلمحمدی
سعید و تاریخ معماری اسلامی
اگرچه نقش سعید در مطالعاتی که پس از سروصدای فکری شرقشناسی راجع به معماری جهان منتشر شد در بهترین حالت پنهانی یا ضمنی ماند؛ اما نقش او در مطالعات متأخر معماری اسلامی، آشکارتر و گاه به شکلِ رشکبرانگیزی هویداست.[۴۲] کتاب سعید تنها مدت کوتاهی پس از انتشار به زبان انگلیسی به زبانهای اصلی دارالاسلام برگردانده شد و بهسرعت از پرفروشترین آثارِ حوزهی خود شد. این کتاب ابزاری انتقادی در اختیار دانشجویانِ تولیداتِ فرهنگِ اسلامی قرار داد که مدتها برای ورود تمامقد، و نه صرفاً چونان متخصصی در مطالعاتی منطقهای، به آن نیاز داشتند. آنان پیش از این برای پذیرش در حوزههای خاص علوم انسانیِ خود در تقلایی غالباً بیفرجام دستوپا میزدند. تاریخنگاران معماری اسلامی نیز با چالشی مشابه روبرو بودند.[۴۳] موضوع کاری ایشان در بهترین حالت حوزهی مطالعاتی مستقل قلمداد میشد که از نظر مذهبی و فرهنگی ذاتگرایانه یا از نظر محیطی جبرگرایانه بود. گاهی چه بسا بدتر، رشتهای فرعی، زینتی، غیرتاریخی و فاقد هرگونه منطق ساختگرایانه [شمرده میشد].[۴۴] این دست نگاههای تحقیرآمیز، آشکارا متأثر از دو سنت کهنِ علمیِ در عین حال درهمتنیده بود؛ تاریخنگاری هنر و معماری از سویی، که مبتنی بر آمریتی اروپامحورانه بود و مطالعات اسلام در غرب در سویی دیگر، که تحت نام «شرقشناسی» شناخته میشد و سیر دورودرازی را در قرن نوزدهم و بیستم از سرگذرانده بود. این نگاههای منفور تنها به هنر و معماری اسلامی محدود نبود. همین نگرشها دستکم تا دههی ۱۹۷۰، دامنه و روششناسی تمام زیرشاخههای هنری و معماری غیرغربی را در برمیگرفت و از نظر گاهشماری، جغرافیایی و ایدئولوژیکی برای آنها موقعیتی ذیل سلسلهمراتب تاریخی و هنری اروپامحور قائل بود.[۴۵]
سعید بر میراث گفتمانیِ موجود در بازنماییِ هر چیزِ اسلامی تأکید کرد؛ میراثی که در دورهی استعمار، از حدود قرن شانزدهم تا بیستم، مجذوب امپریالیسم و در خدمت آن بود. در واقع نخستین محققان معماری اسلامی جملگی اروپاییایی بودند که از ابتدای دههی ۱۸۲۰م و در پی نخستین مداخلات نظامی اروپاییان به «شرق» سفر کردند؛ در سودای ماجراجویی و اشتغال و در هوای خیال سرزمینهای افسانهایاش. آنها نیز چون دیگر شرقشناسانِ رشتههای تحقیقی به فعالیتهای مختلفی از جمله گردآوری، تحلیل و تفسیر خُرددادههای تمام جنبههای تاریخ، فرهنگ و جامعهی «شرقی» پرداختند. آنها به شهرها و محوطههای «شرقی» (عمدتاً در اسپانیا، غربِ ترکیه ، سرزمین مقدس، مصر و هند) سفر کردند، بناها و مخروبهها را اندازه گرفتند و آنها را ثبت و ترسیم کردند. سپس دفترچههایی چشمنواز از بناهای تکین، مجموعه بناها و جزئیات معماری و تزئیناتشان تهیه کردند که میراث غنی معماری اسلامی را به اروپاییان شناساند؛ میراثی که تا پیش از آن تقریباً ناشناخته بود.[۴۶]
[در ادامه] این پیشگامان با چندین نسل از معماران، نقشهبرداران و باستانشناسان همراه شدند و این بررسیها و طبقهبندیهای را در تاریخ و جغرافیا پیش بردند. معماران و نقشهبرداران به سراغ یادمانهای کمترشناخته در مناطقی کاوشنشده رفتند که رفتهرفته تماماً به روی نفوذ و سلطهی غرب گشوده شد. آنان مناطقی از آناتولی، ایران، هند، مراکش و عربستان را درنوردیدند و سرانجام به نقاطی در دوردست جهان اسلامی از آسیای مرکزی و آفریقای جنوبِ صحرا راه بردند[۴۷]. [تا جایی که] تا میانهی قرن بیستم، عمدهی [آثار] این نواحی نقشهبرداری شد. به جز مورد همیشه خاصِ آسیای جنوب شرقی، عمدهی بناهای مهم جهان اسلام اندازهگیری و ثبت شدند و براساس دورهبندی نسبتاً سفتوسخت دودمانی، به انواع گونهها و سبکها طبقهبندی شدند. این شیوهای است که کموبیش تا به امروز پابرجاست.🔻
#یادداشت #ناصر_رباط #سیاوش_گلمحمدی
@asmaaneh
📢فراخوان دوفصلنامهی آرشیو ملی
فصلنامهی آرشیو ملی ایران پس از یک توقف مقطعی، این بار در قالب دوفصلنامه پذیرای مقالات و پژوهشهای پژوهشگران حوزهی آرشیو است.
این نشریه در صدد جذب مقالاتی در زمینههای مطالعات آرشیوی، تحقیقات تاریخی مبتنی بر اسناد، پژوهشهای تخصصی سندشناسی و سندپژوهی، نوآوریهای فناورانه در مدیریت آرشیو، حفاظت و نگهداری اسناد و ترجمهی مقالات معتبر بینالمللی است.
🔸راههای ارتباطی نشریه در پوستر درج شده است.
/channel/newhistorychannel/5012
#خبر
@asmaaneh
✏️کتیبههای فارسی کلیسای قدیسین، پیشاور، پاکستان
🔸تصاویری از محراب، شبستان و سردرها
/channel/katibefarsi
#یادداشت #اثر #مرتضی_رضوانفر
@asmaaneh
📢دبیرخانهی انتقال تجربیات بازآفرینی منطقهی دو کشور (سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان) برگزار میکند:
سلسله نشستهای تخصصی بازآفرینی شهری
🔹سخنرانان:
حسین بحرینی
▪️دو تجربه؛ یک درس
۱۳ دی، ساعت ۱۰
سهراب مشهودی
▪️بافتهای ناکارآمد شهری؛ تهدید یا فرصت
۲۰ مهر، ساعت ۱۰
ناصر براتی
▪️پیوند بین نظر و عمل در مدیریت بازآفرینی شهری
۲۷ دی، ساعت ۱۰
🔹برای شرکت در نشستها به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://www.skyroom.online/ch/nosazibehsazi/bazafarini
#خبر
@asmaaneh
📢فراخوان ارسال مقاله برای همایش «ادراک حسیِ مادیتِ جهان اسلام در دوران مدرن متقدم»
🔸برگزارکننده: دانشگاه اوترخت
🔸تاریخ برگزاری: ۲۲ - ۲۳ مه ۲۰۲۵ | ۱ - ۲ خرداد ۱۴۰۴
Sensing the Materiality of the Early Modern Islamic World
Historians of Islamic art have long been attentive to the sensory properties of material culture and architecture in the early modern period. The longstanding interest in perception coupled with more recent efforts to understand it as a multi-sensorial phenomenon has also nurtured breakthroughs in the study of aesthetics and major epistemological reorientations within the field. Historians and anthropologists of religion have also taken a vivid interest in the materiality and sensoriality of religious devotion in recent years, significantly widening the conceptual breadth of academic discussions on these topics. However, the role of material culture and architecture in shaping sensory and affective experience in the early modern Islamic world invites further research. This conference, convened by the SENSIS research project at Utrecht University, seeks to bring together a multidisciplinary group of scholars interested in addressing this challenge.
We are interested in papers dealing with the sensory history of material culture and architecture in the Ottoman, Safavid, and Mughal empires, and beyond. Topics can include, but are not limited to:
sensescapes created by material culture and architecture
affective engagement with material culture and architecture
perception of materiality and knowledge in aesthetic experience
perception and deception in the visual arts, material culture, and architecture
sensory semantics of raw materials in artistic production
sensory dimensions of technical literature and artistic production
sensation and the formation of specific aesthetic idioms in art and architecture
sensory aesthetics and the aesthetic theory of art and architecture
sensory aesthetics and transmediality in material culture and architecture
🔸برای کسب اطلاعات بیشتر به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://sensis.wp.hum.uu.nl/2024/12/call-for-papers-sensing-the-materiality-of-the-early-modern-islamic-world/
🔸مهلت ارسال چکیده: ۳۱ ژانویه ۲۰۲۵ | ۱۲ بهمن ۱۴۰۳
🔸چکیده و مشخصات خود را به نشانی زیر بفرستید:
sensis@uu.nl
#خبر
@asmaaneh
✏️دیدار با گوورک هارطونیان
از صفحهی اینستاگرام شخصی گوورک هارطونیان
#یادداشت #مطهره_داناییفر
@asmaaneh
✏️دیدار با گوورک هارطونیان
دیدار در کانبرا
#یادداشت #مطهره_داناییفر
@asmaaneh
🎙 پای درس استاد پیرنیا: آثار معماری ایران به شیوهی اصفهانی
ستاره صابرینژاد
در دورهی صفویه، شیعهنشین بودن شهرها و آب و هوای مناسب نقش مهمی در آبادانیشان داشت. کاشان، بهشهر، تفرش، فراهان، آشتیان، ساری و اصفهان شهرهایی بود که بهعلل گفتهشده در این دوره به آنها بسیار توجه شد. شهر کاشان بهعلت مذهب شیعهی مردمانش توجه شاه عباس را به خود جلب کرد و دستور داد باغ فین فعلی را در بقایای باغی قدیمی بسازند. در این عهد، حوضخانه و سردر به باغ اضافه شد. در مقابل سردر این باغ نیز، میدان چوگان وجود داشت که در دورههای بعد تخریب شد. در عهد شاه عباس اول، راه شاهی از عباسآبادِ بهشهر بهسمت کاشان و سپس اصفهان کشیده شد. اصفهان بهعلت آب کافی و هوای مناسبش در عهد شاه عباس اول پایتخت ایران شد. در این عهد، بیرون از شهر میدان نقش جهان را با بناهای ارزشمندی طرحاندازی کردند. دور تا دور این میدان را دکانهایی ساختند که برای جلوگیری از رانش طاقهای دکانها، پایههایی از سمت میدان به آنها اضافه شد. در عهد شاه صفی، فاصلهی میان پایهها و دکانهای قبلی را نیز به دکان تبدیل کردند. به این ترتیب، اندازهی میدان کوچکتر از اندازهی اولیهی آن شد. در این دوره، اطراف میدان نقش جهان علاوه بر دکانها، کاخ عالیقاپو، مسجد زیبای شیخ لطفالله، مسجد امام و سردر قیصریه را نیز ساختند. میدان نقش جهان نیز مانند میدان مقابل سردر باغ فین کاشان محل برگزاری بازی چوگان بود. در این میدان، فعالیتهای مذهبی و تجاری نیز علاوه بر بازی چوگان انجام میشد. صفویان علاوه بر میدان نقش جهان در اصفهان خیابان چهارباغ از زایندهرود تا انتهای شهر، کاخهای چهلستون و هشت بهشت، مدرسه و کاروانسرای مادرشاه را ساختند. با توجه به آنچه گفته شد شیوهی اصفهانی در اصفهان به شکوفایی رسید.
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
📢هفتصد و نود و ششمین شب از «شبهای بخارا»: شب حفاظت و مرمت آثار میراثفرهنگی و رونمایی از دو جلد از سلسله کتابهای «دربارهی مرمت»
ایران پنجمین کشور جهان از نظر داشتن جاذبههای میراثفرهنگی است. این سرزمین با داشتن ۳۹ هزار اثر ثبت ملی و ۲۸ پروندهی میراث جهانی در یونسکو، جایگاه ویژهای در جامعهی بینالمللی دارد. هر اثر و بنای تاریخی برای ایرانیان گنجینهای است که از گذشتگان به یادگار مانده و تنها حفاظت و مرمت از این آثار است که میتواند آنها را برای نسلهای آینده صیانت کند و باعث ایجاد تداوم تاریخ و فرهنگ شود. هر اثر و بنای هنری دربردارندهی مفاهیمی است که از شرایط زندگی هنرمند گرفته شده است. وقتی این آثار زمان را پشت سر میگذارند و در دوران بعدی به ما میرسند، باعث پیوند فرهنگی میشوند. حفاظت و مرمت آثار در واقع خود هنر دیگریست که اثر و بنای خلقشده را تکمیل میکند و ارزشهای شکلی-معنایی آن را تعالی میبخشد.
🔸زمان: چهارشنبه، ۵ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۷
🔸مکان: بوستان هنرمندان، خانهی هنرمندان ایران، تالار استاد جلیل شهناز
/channel/bukharamag/10077
#خبر
@asmaaneh
📘کتاب تازه: «تبریز، شهری ایرانی در گذار: تاریخ اجتماعی و اقتصادی نخبگان تبریز»
کریستف ورنر
ترجمهی جمال پیره مرد شتربان
نشر ستوده، ۱۴۰۳
#کتاب_تازه
@asmaaneh
📢فراخوان ارسال مقاله برای هفتمین همایش بینالمللی هنر و شهر
🔸محل برگزاری: مدرسهی هنرهای زیبای ویلا آرسون، نیس، فرانسه
🔸زمان برگزاری: ۵ - ۸ ژوئن ۲۰۲۵ | ۱۵ - ۱۸ خرداد ۱۴۰۴
7th International Art and the City Conference
The conference seeks to foster an interdisciplinary platform where scholars can engage in dialogues and collaborations that examine the intersections of art, aesthetics, and urban politics. The aim is to illuminate critical aspects of urban art practices, such as street-level artistic rebellion, the aesthetics of social movements, and art activism in urban spaces. This diverse focus allows for a rich examination of the ideologies, relationships, meanings, and practices that emerge from the interaction between art and the urban landscape, ultimately contributing to a deeper understanding of urban life, art, and social transformation.
We welcome contributions from diverse academic fields, including but not limited to urban studies, art history, political science, sociology, architecture, and environmental studies.
The conference is organized in partnership with the LIA-Asme (Laboratoire International Associé “Arts, société, mieux-être”, Côte d’Azur University Nice (France), Villa Arson Nice (France), Laval University in Québec (Canada).
Selected papers will be invited to contribute to an edited volume contracted by Routledge and a special issue in the Urban Studies Journal.
🔹مهلت ارسال چکیده: ۳۱ ژانویه ۲۰۲۵ | ۱۲ بهمن ۱۴۰۳
🔹چکیده و مشخصات خود را به نشانی زیر بفرستید:
tijen.tunali@univ-rennes2.fr
🔹برای کسب اطلاعات بیشتر و آشنایی با موضوعات پیشنهادی به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://arthist.net/archive/43578
#خبر
@asmaaneh
📝واژهی هفته: mezzanine
🔸برگرفته از مصوبات کارگروه واژهگزینی نوروزگان
▪️mezzanine
▫️میانآشکوب/ نیمآشکوب/ نیمطبقه
ـ تعریف: اگر قسمتی از یک آشکوب را با زدن سقفی به دو قسمت کنند، آشکوب بالایی را میانآشکوب گویند
ـ مثال کاربرد واژه در جمله: در برخی از دکانها، با زدن کمرپوش، میانآشکوبی برای استراحت فروشنده ساختهاند. زبررواق در تماشاخانهها معمولاً میانآشکوب است.
🔸برای اطلاعات بیشتر و مشاهدهی روابط زبانی این واژه به پیوند زیر در واژگار مراجعه کنید:
https://vazhgar.com/lexicon/word/1401
#واژه_هفته #واژگار #نوروزگان
@asmaaneh
✏️بهمناسبت گرامیداشت فرهاد فخرالدینی
بابک خضرائی
۲۸ آذرماه ۱۴۰۳
گرامیداشت فرهاد فخرالدینی، جشنوارهی موسیقی صبا، فرهنگستان نیاوران
🔸فرهاد فخرالدینی را به معرفی و شناخت نیازی نیست. گرامیداشت و مجلس تمجید هم لازمش نیست. آشنای مردم است؛ در از بهشت پنهان میگشاید. از تبار نظامی، عاشقحکیم و بزرگشاعر گنجه است که خروشید:
کار هنرمند به جان آورند
تا هنرش را به زیان آورند
من به صفت چون مه گردون شوم
نشکنم ار بشکنم افزون شوم
از تنبور فارابی تا روز و روزگار تار ما
و از رباعی ابنسینا تا داروگ نیما، بغض هزارساله در آثار فخرالدینی میترکد.
از سیمرغ عطار تا تالار آئینهی کمالالملک، فخرالدینی نقاش موسیقی است و
از باربد تا عبدالقادر و از خالقی به علیزاده، فخرالدینی امتداد و حلقهی پیوستار این سلسله است.
فخرالدینی زمزمهی دهانبستهی مردمان ستمکشیده و نعرهی مستانهی عاشقان این دیار است.
فخرالدینی چکیدهی ایرانیت است.
🔸اطلاعاتی بیشتر دربارهی فرهاد فخرالدینی:
ـ زادگاه فرهاد فخرالدینی، روستای گدهبی، در نزدیکی گنجه؛
ـ رهبری و اجرای قطعهی «پری کجایی» (ملودی از همایون خرم، تنظیم از جواد معروفی)
و تنظیم برای ارکستر و رهبری قطعهی «داروگ» (ملودی از محمدرضا لطفی)؛
ـ تحقیق بر پردهبندی تنبور فارابی و تصنیف «کلصبح...» عبدالقادر مراغی؛
ـ ساخت آهنگ بر رباعی ابنسینا و منطقالطیر عطار و گفتوگوی باربد و نکیسا (در خسرو و شیرین نظامی، آلبوم رامشگران) و موسیقی متن سریال «روزی روزگاری» و فیلم «کمالالملک».
🔸زمزمهی دهانبسته (بوکاچیوزا) تکنیکی است که فخرالدینی در موسیقی سریال سربهداران به کار گرفته که در آن گروه کُر با دهان بسته میخوانند و فخرالدینی برای تجسم اعتراض پنهان مردم زیر ستم از آن استفاده کرده است.
🔸خالقی و علیزاده بهترتیب استاد و شاگرد فخرالدینیاند.
#یادداشت #بابک_خضرائی
@asmaaneh