عاشقانه های کوتاه ارتباط با ادمین : @mob59 @Peymanlatifniya
از او که گفت: «یار تو هستم» ولی نبود
از خود که زخم خورده ام از یار، خسته ام...
#محمدعلی_بهمنی
@arghavan59🥀
میراث دار نگاه تو
دل من است
و این دل
دوستت دارم را
روزی از لبان تو خواهد چید
آن روز
تمام کوچه پر از دل من می شود
و دل تو نیز
بر شاخه درختان نارون نشسته
دوستت دارم هایش را می شمرد
و دل من
کوچه را از بوسه پر می کند
من و تو
یعنی دلهایمان.
#جووانی_بوکاچو
@arghavan59🥀
اگر تو اینجا بودی
این اَندوه
با لمسِ دستی میگذشت.
#بلال_راجح
@arghavan59🥀
محبوب من!
کاش حداقل جمعه را ،
دل آدمی تعطیل بود...
ㅤ
#محمدصالح_علاء
@arghavan59🥀
مژه ها و چشم به نظر چنان نماید
که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی
#عراقی
@arghavan59🥀
نه قوتی که توانم کناره جستن از او
نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم
نه دست صبر که در آستین عقل برم
نه پای عقل که در دامن قرار کشم
#سعدی
@arghavan59🥀
همهى شكوه و افتخار ما،
سرابى فريبنده است
هيچ شكوهى،
واقعیتر از
چشمانت نيست...
#نزار_قبانی
@arghavan59🥀
یک روز که از همهچیز دست کشیدم
تا برای تو خانهای باشم،
پشت در ماندم.
قلبی اگر داشتی،
برای این جمله
ساعتها گریه میکردی.
#آیکوت_اوزجان
@arghavan59🥀
یکی از بهترین روزهای زندگی هر انسانی روزیست که میگوید «دیگر کافیست»
و به پا میخیزد تا برای چیزی که آن را
واقعا میخواهد با تمام وجود بجنگد...
#دارن_هاردی
@arghavan59🥀
تویی
که در سفر عشق
خط پایانی...
#قیصر_امین_پور
@arghavan59🥀
من ... ترانهها وُ
تو ... بوسهها وُ
شب ... سینهریزِ روشنش را گرو خواهد گذاشت،
تا دیگر هیچ اشاره یا علامتی از بُنبستِ آسمان نمانَد...!
#سید_علی_صالحی
@arghavan59🥀
مثل لرزیدن آرام ِ
یک مزرعهٔ چای در نم نم بـاران ...
می لرزد دل من
وقتی نام تـو را میشنوم...
#یغما_گلرویی
@arghavan59🥀
گناهی باش
تا مرتکبت شوم...!
ㅤㅤㅤ
#سجاد_أحمد
@arghavan59🥀
رژ به لب مالیدن او آخر بیهودگیست
فکر کن دیوانه ای شکر به خرما می زند
#محمد_کنعانی
@arghavan59🥀
باز صد شکر که میخانهٔ آغوش تو هست
دستکم پیش تو ای عشق پناهی دارم
#فاضل_نظری
@arghavan59🥀
فرقی نمی کند
رها باشد یا کنج قفس
پرنده
شوق پرواز از سرش نمی افتد...
درست مثل من
کنارم باشی یا نباشی
پرنده ی خیالم
فقط
در آسمان تو پَر می زند...
#بهنام_محبی_فر
@arghavan59🥀
«دیشب خواب تو را دیدم عزیزترین!
میدانی کجا؟
در کوپهی قطاری، ما در سفر بودیم و تو مرا بوسیدی و من از خواب بیدار شدم. یعنی به زودی میآیی، مگر نه؟»
#آنتوان_چخوف
@arghavan59🥀
درون چشمانت خواهم آرمید
چون میهنی که نزدیک و دور
دوستش میداشتهایم.
#محمد_مختاری
@arghavan59🥀
فکر میکنید آدم از چه میمیرد؟
از گرسنگی؟ از سیگار؟ از غصه؟ نه؛
آدم از بیامیدی میمیرد
از اینکه هر روز صبح چشمهایش را باز کند و نداند چرا
#فرانسیس_فورد_کاپولا
@arghavan59🥀
لبخند و اشك
شادی و غم
رنج و آرزو
از ما به دل مگير
همين است زندگی
#فاضل_نظری
@arghavan59🥀
خسته ای ،
اما لبخند می زنی هنوز ...!
نگاهم به دستانت که نه ،
به چشمان مهربان توست
که نگران منی ...
منی که حتی نمی شناسی ام !
و همین
حالم را بهتر می کند...
#بهنام_محبی_فر
#روز_پرستار_مبارک_باد
@arghavan59🥀
برای آن که از خودم
خبری بگیرم ،
باید از «تو»
شروع کنم .
#احمد_شاملو
@arghavan59🥀
من ... بعد از هزار سالِ تمام حتی
باز روزی مُردهام به خانه باز خواهد گشت
تو از این تنبورهزنانِ توی کوچه نترس
نمیگذارم شبهای ساکتِ پاییزی
از هول و ولایِ لرزانِ باد بترسی ...!
هر کجا که باشم
باز کفن بر شانه از اشتباهِ مرگ میگذرم
میآیم مشقهای عقبماندهی تو را مینویسم
پتوی چهارخانهی خودم را
تا زیرِ چانهات بالا میکشم
و بعد ... یک طوری پرده را کنار میزنم
که باد از شمارشِ مُردگانِ بیگورش
نفهمد که یکی کم دارد!
#سیدعلی_صالحی
@arghavan59🥀
عشق
مانند قهوهخانهای کوچک
در خیابان غریبههاست
درهایش به روی همه باز
مثل قهوهخانهای که
رفت و آمدهایش به وضعیت آب و هوا بند است
باران که میبارد
مشتریهایش بیشتر میشوند
و هوا که صاف باشد
مشتریهایش کمتر و خوابآلودهترند
من اینجا هستم ای غریبه!
در گوشهای نشستهام...
#محمود_درویش
@arghavan59🥀
چقدر داشتن چيزهای ساده سخت است.!
مثل يک مار بی دست و پا
که هيچ وقت نتوانست برای معشوقه اش
نامه ای بنويسد
يا دست کم يک بار برايش دستی تکان بدهد...
#داود_سوران
@arghavan59🥀
دستت را به من بده
نترس!
باهم خواهیم پَرید.
من از روی رؤیاهایی که رو به باد وُ
تو از روی بوته هایی که باران پرست.
امید و علاقه ی من از تو،
اندوه و اضطراب تو از من.
واژهها،کتابها و ترانههای من از تو،
سکوت،هراس و تنهایی تو از من.
حضور،حیات و حوصلهی من از تو،
تَراخُم، تشنگی و کسالت تو از من.
هلهله، حروف، هرچه هست من از تو،
درد،بلا و بی کسیهای تو از من
#سیدعلی_صالحی
@arghavan59
به تو فکر میکنم عشقِ دلپذیر من،
به تمامِ تو؛
یادِ تو مثل باد،
که رها میشود در گندمزار،
تمامِ من را درمینوردد؛
بی خداحافظی نرو،
ساقههای نحیف این گندمزار،
طاقت طوفان ندارند ...!!
#محمود_درویش
@arghavan59🥀
گلهای تازه
نامههای دستنویس
دستفروشیها
کافههای کوچک محلی ؛
چیزهای کوچکیست که
من عاشقشان هستم...
#الکس_اوبری
@arghavan59🥀