ardalan_family | Unsorted

Telegram-канал ardalan_family - خاندان اردلان

3513

بازنگری برتاریخ وجغرافیای کُرد وکردستان و خاندان اردلان وامیرنظام گروسی @sh_ardalani @sh_ardalan

Subscribe to a channel

خاندان اردلان

فێربوونی_وشەی_کوردی

سەربەرز = سرافراز

هاڕین، هاڕیان =  ساییدن دو جسم سخت

سەرکەفتگ = سرافکنده، ناامید

هاڕیاگ، هاڕیاڳ =  ساییده

ساوین، ساویان =  ساییدن برس و پارچه

ساویاگ، ساویاڳ =  ساییده

زیاکردن، فرەوکردن =  زیادکردن

کڕین، کڕیان =  خراشیدن

بڕین، بڕیان، قرتانن =  بریدن

قرتیاگ، قرتیاڳ =  جدا‌شده، بریده

لکانن، لکاڎن، لکیان =  چسباندن

کوت کردن =  قسمت کردن

قاش کردن =  قاچ کردن

پەی پەی، تیکە‌تیکە، بڕکەبڕکە =  تکه‌تکه

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

پاییز شهر زیبای نودشه کرمانشاه
با تشکر از آقای عبدی پور

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

گورانی زۆر خوش پێشکەشتان بێت،هاوڕێیانی خۆشەویست.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌                   
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
با تشکر از محمدخان اردلان

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

تیمسار خلبان علی صابونچی از طراحان عملیات در نیروی هوایی ارتش در گذشت.

خلبان علی صابونچی از خلبانان برجسته اف-4 فانتوم و فرزند برومند کرماشان بود، که در دوران جنگ در طراحی عملیات‌ نیروی هوایی ارتش نقش برجسته‌ای داشت، ایشان پس از یک دوره بیماری زندگی را وداع گفت .
وی لیدر پروازی عملیات حمله به تأسیسات نفتی K2 عراق و یکی از طراحان و لیدرهای عملیات حمله به پایگاه هوایی H3 کە از پیچدەترین عملیات های هوایی دوران جنگ بود.
روحش شاد

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

در نتیجه این اقدامات، بالأخره صمصام السلطنه معزول و وثوق الدوله منصوب می شود. پس از سقوط کابینه صمصام السلطنه، حزب سوسیال رولسیونر به (سوسیال رفرمیست) مبدل می شود. علی اکبر خان امیر معزز گروسی حاکم کردستان از ابتدای انتصابش به حکمرانی کردستان، مورد تأیید مردوخ نبوده، به میرزا ابراهیم خان سهراب زاده متوسل می شود که: هرچه رأی مردوخ است، من تسلیم اراده او خواهم بود؛ به شرط آنکه، مرا یاری دهد. اما وثوق‌الدوله وی را شایسته حکمرانی نمی داند. قوام الدوله در پاسخ وثوق‌الدوله اظهار می کند که در واقع شما حکومت کردستان را به شیخ محمد مردوخ می سپارید. او خود می داند که چه کسی را به نام حکمران همراه خود ببرد.
بدین گونه، علی اشرف خان امیر معزز گروسی در اوائل ذیقعده 1336 هجری قمری به حکمرانی کردستان منصوب می شود. در دوم ذیقعده همین سال، شیخ محمد مردوخ با تصویب وثوق‌الدوله به ریاست عدلیه کردستان و گروس گمارده می شود. وثوق‌الدوله حضوراً به امیرمعزز می گوید: «چون مردوخ اهل محل است و اطلاعات مفید راجع به اصلاحات کردستان دارد، خصوصاً محل اعتماد دولت هم می باشد، لازم است که شما کاملاً از نظریات ایشان استفاده نمایید. هر امری را که فلانی مقتضی بداند، انجام دهید و هر مطلبی را که مقتضی نداند، اقدام ننمایید»
مردوخ در ربیع الثانی 1337 هجری قمری، بر حسب دستوری که از مرکز صادر می شود، در مقابل حزب دمکرات، حزب سوسیال رفرمیست را در سنندج تأسیس می کند. در مقابله با این اقدام مردوخ، دمکرات های سنندج به تحرکاتی ایذایی دست می زنند؛ از آن جمله، به توطئه حاج شیخ ابراهیم و سالار اشرف کفیل نظمیه که طرفدار دمکرات بودند، شبانه مردوخ مورد سوء قصد قرار می گیرد و هدف شلیک چند تیر واقع می شود که از این سوء قصد جان سالم به در می برد.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

دره ویژدرون؛ مکانی افسانه‌ای و حیرت‌انگیز در ایلام
با تشکر از آقای عبدی پور


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

زبان کوردی  با بیشتر از ۹۰۱ هزار کلمه جلوتر از زبان عربی و فارسی و ترکی  در رده دهم ویکیشنری متا
ـــــــــــــــــــ
بە کورد بوونی خۆت شانازی بکەو زمانە دەوڵەمەندەکەت بە کەم مەگرە. پێت شەرم نەبێ کە بە زمانی کوردی  بنووسی وبخوێنی. بە بەڵگەوە بوونی خۆت بە داگیر کەر نیشان بدە. زمانی کوردی لە باری وشەوە لە نێو ١٦٨ زمانی زیندووی جیهانی  بە ٩٠١٢٢٧ وشە  پلەی دەهەمی وەدەست هێناوە. ناوەندی لێکۆڵینەوەی  Wiktionary-Meta لە لاپەڕەی فەرمی خۆی دا ئەم ئامارە بە وردی نیشان دەدات.  تەنانەت لەزمانەکانی تورکی بە  پلە ٢١، فارسی بە  پلە ٤٤ و عەرەبی بە  پلە ٤٧ زۆر لە پێشترە … تۆی کورد کە خاوەنی زمانێکی ئاوا دەوڵەمەندی هەتابۆت دەکرێ لە 
translate.google.com  کەلک وەربگرە بۆ ئەوەی  ئەم ماتۆری گەرانە بە زمانی کوردی دەوڵەمەندتر بێ و پەیژەی سەرکەوتنەکانی بچێتە بانتر.  لەم بەستەرە سەیرەی پلەبەندی زمانەکانی دیکە بکە… https://meta.wikimedia.org/wiki/Wiktionary

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

شیخ محمد مردوخ کردستانی مقارن همین ایام، در سنندج روزنامه (ندای اتحاد) را چاپ و منتشر می کند. در اواخر ربیع الثانی 1334 هجری قمری، قوای روسی بار دیگر شهر سنندج را اشغال می کنند و جهت پیشبرد اهداف نظامی خویش، عشایر منطقه را متحد می کنند و با خود همراه می سازند. عموم مجاهدان کردستانی در اورامان و منطقه مریوان تجمع می کنند و به همراه قوای شیخ محمود سلیمانیه‌ای و پیروان و مریدان مشایخ نقشبندی به سوی سنندج و به قصد جهاد حرکت می کنند و در نزدیکی های سنندج، با پیش قراولان اردوی روس ها مواجه می شوند و درگیری آغاز می گردد. شیخ محمد مردوخ در این کارزار جهادی شرکت می کند و دلیرانه بر اردوی روس ها می تازد و به همراه سوارانی چند، بارها به نیروهای روسی ضربات کاری وارد می کند. به طور خلاصه، در فاصله زمانی اشغال کردستان اردلان توسط روس ها، چه به شیوه مبارزه سیاسی و چه در رزم و جهاد اسلامی در برابر روس های اشغال گر و متجاوز، تلاشی فراموش ناشدنی و قابل تحسین از خود نشان می دهد.
برای کسب آگاهی بیشتر درباره وقایع جنگ جهانی اول در کردستان و مبارزات شیخ محمد مردوخ در این ایام، رجوع شود به مقاله مستقل نگارنده این سطور در همین زمنیه، تحت عنوان «کردستان اردلان در جنگ جهانی اول».


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

دوره چهارم فعالیت های اجتماعی/ سیاسی شیخ محمد مردوخ کردستانی
مقارن با سالهای جنگ اول بین‌الملل
(1334 – 1335 هجری قمری)
روز 26 رمضان 1332 هجری قمری، جنگ اول بین‌الملل اعلام می گردد. در طی این جنگ عالم گیر، زمامداران و رجال سیاسی ایران به دو دسته تقسیم می شوند. یک دسته از آنها موسوم به (مهاجرین) به ریاست نظام السلطنه مافی و به طرفداری از آلمان و عثمانی در دارالدوله کرمانشاه، دولت تشکیل می دهند؛ و دسته دیگر به زمامداری شاه و مستوفی الممالک و تنی چند از رجال در تهران می مانند و جانب روس ها را می گیرند.
در همین ایام، اردوی قزاق به ریاست (مامانوف) در سنندج مستقر می شود و بدین گونه کردستان به اشغال قوای روسیه تزاری در می آید. برای نخستین بار، در اوائل محرم 1333 هجری قمری جنگ سختی بین قوای روسی و گروهی از آلمانی ها و اطریشی ها در نزدیکی کامیاران و میان دربند، در می گیرد. مامانوف نیروهای خود را از سنندج خارج می کند. در سال 1334 هجری قمری جهاد عمومی مردم منطقه کردستان علیه قوای اشغال گر روسی آغاز می شود و در این جهاد قاطبه مردم کرد از قوای عثمانی جانب داری می کنند. نیز عموم مشایخ نقشبندی کردستان، از جمله شیخ حسام‌الدین و شیخ علاءالدین و شیخ نجم‌الدین به همراه مریدانشان در این جهاد شرکت می کنند. هم چنین چهره‌های شناخته شده‌ای مانند سنجر خان وزیری و سردار رشید اردلانی و علی اکبر خان سردار مقتدر سنجابی، در چندین درگیری راه را بر اردوی متجاوز روسی سد می کنند و با آنها مصاف می دهند.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

هه لپه رکه ی زۆر خوش پێشکەشتان بێت،هاوڕێیانی خۆشەویست.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌                   
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
با تشکر از آقای تفقدی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

دانشمند سقزی , بزرگترین مغز فیزیک کوانتوم روی زمین بعد از انیشتین (زبان کوردی)
با تشکر از خانم بیگ زاده

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

گورانی زۆر خوش وه ده نگی هونه رمه ندی
کوردستانی مهرو مستوفی پێشکەشتان بێت،هاوڕێیانی خۆشەویست.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌                   
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

جشن دف زنی روستای هه شمیز
از توابع سنندج
با تشکر از خانم سارا محمدی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

یک ویدئوی زیبا شیرین_گیان
از زنده یاد «مرضیه فریقی»
با تشکر از آقای عبدی پور

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

کِلیپ اجرای زنده استاد مسقطی در طاق بستان

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

در همین ایام، عیال شیخ محمد مردوخ فوت می کند و شریف‌الدوله به منظور نشان دادن حسن نیت و نیز جهت جبران مافات، شخصاً قدم پیش می نهد و دختر حاج ملک التجار سنندجی را برای مردوخ خواستگاری می کند و با هزینه شخصی خود مجلس عروسی آبرومندی در دارالحکومه برای آنها ترتیب می دهد و عموم علما و اعیان شهر را دعوت می کند و خود پیشاپیش مدعوین، عروس را با کجاوه به منزل مردوخ انتقال می دهد.
پس از این جریانات، آصف اعظم مردم شهر را تحریک می کند تا بر شریف‌الدوله بشورند. لذا جمعی در مسجد هاجر خاتون سنندج متحصن می شوند. مردوخ به منظور هم دردی و همگامی با مردم به جمع متحصنین می پیوندد. شریف‌الدوله به مردوخ پیغام می دهد که مگر ما (مضی ما مضی) نکرده بودیم؟ چرا او به متحصنین پیوسته؟ مردوخ در پاسخ برای او پیغام می فرستد که اگر او می رود، من در اینجا می مانم. آن روز ما (مضی ما مضی) کردیم؛ امروز (مضی من مضی)می کنیم.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

بار دیگر در اواخر ذیقعده 1338 هجری قمری، شریف‌الدوله دستور حمله به مناطق گلباغی و مندمی را صادر می کند. در این حمله اخیر، سران عشایر مزبور دستگیر و در سنندج تیرباران می شوند. لذا با این تدبیر، عموم رؤسای عشایر اورامان نیز به انقیاد دولت در می آیند. در 10 جمادی الثانی 1338 هجری قمری، مصادف با اول حمل 1298 شمسی، به مناسبت عید نوروز سلام عام با حضور رؤسای عشایر منطقه کردستان برگزار می شود و شیخ محمد مردوخ خطابه‌ای به همین مناسبت ایراد می کند. سپس در شب جمعه 27 جمادی الثانی، شیخ محمد مردوخ مجلس جشنی به نام (جشن شریف) در محله و منزل خویش، با شرکت عموم طبقات مردم شهر، ترتیب می دهد و از خدمات شریف‌الدوله در برقراری آرامش و آسایش در کردستان تجلیل به عمل می آورد. پس از آن، شریف‌الدوله حکم به اعدام رؤسای عشایر مندمی و گلباغی و شیخ اسماعیلی می دهد. در همین ارتباط، شیخ محمد مردوخ برای چند تن از رؤسای عشایر کرد در نزد شریف‌الدوله شفاعت می کند و آنها را از اعدام نجات می دهد.
پس از چندی بر اثر ایجاد اختلاف بر سر انتخابات مجلس در سنندج، و رشوه دادن آصف‌دیوان به شریف‌الدوله، میانه مردوخ و شریف‌الدوله به کدورت و وخامت می گراید و شریف‌الدوله دستور می دهد که مردوخ را در منزل خودش تحت نظر گیرند؛ به طوری که حق خروج از منزل و ارتباط با کسی را نداشته باشد. پس از چند روز به مردوخ اطلاع داده می شود که آصف‌دیوان با دادن رشوه به شریف‌الدوله، حکومت و قونسول انگلیس را راضی به اعدام وی نموده است. از این رو، مردوخ با تغییر دادن لباس خویش، به طور بسیار زیرکانه و متهورانه‌ای از برابر چشمان مأموران مراقب خود، می گریزد و به اورامان می رود و از آنجا نامه‌ای گلایه‌آمیز به شریف الدوله می نویسد. هم چنین شرح ماوقع و کم و کیف قضایا را طی نامه‌ای به وثوق‌الدوله می نویسد. وثوق‌الدوله بر سر این قضیه شریف‌الدوله را ملامت و توبیخ می کند و پس از مدتی فیمابین مردوخ و شریف‌الدوله را التیام می بخشد.
در 3 حوت 1299 شمسی، مصادف با 1339 هجری قمری، درتهران بر اثر وقوع کودتا، کابینه سید ضیاءالدین طباطبایی مدیر روزنامه رعد به قدرت می رسد. از این رو، به تمام ولایات امر می شود که رجال و شاهزادگان را دستگیر کنند. شریف‌الدوله از این خبر دچار خوف و هراس می شود و فوراً استعفا می دهد. مردوخ بنا به سابقه آشنایی پیشین با سید ضیاء، ابقای شریف‌الدوله را در حکومت کردستان خواستار می شود. سید ضیاءالدین طباطبایی در28 حوت 1299 شمسی طی تلگرامی به مردوخ چنین می نویسد

«جناب مستطاب شریعتمدار ملاذ الانام آقای شیخ محمد امام جمعه دامت برکاته. تلگراف جناب عالی مبنی بر تقاضای ادامه حکمرانی جناب مستطاب اجل اکرم آقای شریف‌الدوله به حکومت کردستان موجب مسرت و خوشوقتی گردید. تلگراف ابقای ایشان صادر و مراتب مودت و امتنان خود را از حسن نیت و عوالم خیرخواهی جنابعالی اظهار می نمایم. سید ضیاءالدین طباطبایی رئیس وزراء»
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

دوره ششم فعالیتهای اجتماعی / سیاسی شیخ محمد مردوخ کردستانی
(1337 ـ 1340 هجری قمری)
مقارن دوره حکومت شریف‌الدوله در کردستان

در 17 جمادی الثانی 1337 هجری قمری، علی محمد خان کاشانی، ملقب به «‌شریف الدوله» به عنوان حکمران کردستان به سنندج وارد می شود. در همین ایام، در سراسر کردستان عشایر و به ویژه سرحدنشینان کردستان در برابر حکومت سرکشی نشان می دهند. جمعی نیز تحت عنوان جمعیت دمکرات در سنندج, آشوب به پا می کنند. از طرفی شیخ محمود در سلیمانیه در پی کسب استقلال کرد است. از سوی دگر، قوای دولتی شهر سنندج را تخلیه و به تهران باز گشته‌اند. در چنین اوضاع و احوالی شریف‌الدوله دوره حکمرانی خود را در کردستان آغاز می کند. وی به منظور برقراری نظم وکنترل نمودن اوضاع سنندج از شیخ محمد مردوخ استمداد می طلبد. مردوخ جهت نشان دادن حسن نیت و اثبات تمایل به همکاری با دولت در برقرار ساختن انتظام و امنیت شهر، یک صد و پنجاه تفنگچی آماده می کند و آنها را به کشیک شبانه در اطراف شهر می گمارد. پس از چندی، شریف‌الدوله از مردوخ می خواهد که با شیخ ابراهیم (از سران جمعیت دمکرات) صلح کند. پس از انجام یک سلسله مباحثات در این زمینه، بالأخره شریف‌الدوله مردوخ و شیخ ابراهیم را وادار به آشتی و مصالحه می نماید. در 16 رجب 1337 هجری قمری بنا به استدعای شریف‌الدوله، حکم ریاست معارف و اوقاف کردستان از سوی نصیرالدوله وزیر معارف برای شیخ محمد مردوخ صادر می شود.
مقارن همین ایام، دولت به وسیله طیاره اعلامیه‌هایی را در مناطق سکونت عشایر مندمی (مه‌نمی) و گلباغی (گه‌لواخی) پخش می کند و ضرب‌الاجلی برای آنها قرار می دهد مبنی بر اینکه می بایستی حاضر به اطاعت از دولت شوند. بدین گونه، دولت تصمیم خود را به طور جدی مبنی بر سرکوب عشایر مزبور اعلام می دارد. در این ایام، اسنادی دال بر تحریک عشایر مندمی و گلباغی از سوی سران کمیته دمکرات به دست حکومت می رسد. شریف‌الدوله بر اساس این اسناد، و به منظور سرکوب سران دمکرات و پایان بخشیدن به غائله آنها در سنندج، دستور می دهد حاج شیخ ابراهیم و سالار اشرف و دیگران را به قتل برسانند. حکم در مورد حاج شیخ ابراهیم و سالار اشرف به موقع اجرا گزارده می شود؛ اما حاج مظهر الاسلام و رمضان زاده (دو تن دیگر از سران دمکرات) به تهران می گریزند. سپس بر حسب تقاضای شریف‌الدوله، دولت مرکزی آنها را در تهران دستگیر و حبس می کند. متعاقب ترور و فرار سران دمکرات، شریف‌الدوله در رمضان 1337 هجری قمری، دستور حمله به مناطق گلباغی و مندمی را صادر می کند. در این حملات سردار رشید اردلانی با قوای روانسر و حشمت‌الملک با یکصد سوار و نیز شاهزاده اکبر میرزا با سیصد ژاندارم دولتی شرکت می کنند. در نتیجه اغلب رؤسای گلباغی و مندمی در این جنگ کشته می شوند و اموال آنان به غارت می رود و بقیه آنها به اورامان پناه می برند. پس از این جنگ ها، مردوخ به اورامان می رود و خوانین منطقه رزاب را حاضر به تسلیم و اطاعت از دولت مرکزی می کند و به مابقی مندمی های پناهنده به اورامان نیز تأمین می دهد.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

گـرته ڤیـدیۆیـەکی بەرهەمی شاد لە هونەرمەند عادڵ هەورامی

شــنەی شەماڵ

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

گرته ڤیدیۆیەکی گۆرانی کــــۆن و کەم بیسراو بە دەنگی مامـۆستا نەجمەدینی غوڵامی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

دوره پنجم فعالیت های اجتماعی / سیاسی شیخ محمد مردوخ کردستانی
دوره فعالیت در احزاب سوسیال رولسیونر و سوسیال رفرمیست
آغاز این دوره از فعالیت های سیاسی شیخ محمد مردوخ مقارن است با تشکیل حزب (سوسیال رولسیونر) در تهران. اعضای کمیته مرکزی این حزب عبارتند از: سهام الدوله (منشی سفارت اتریش)؛ امیر اسدالله خان (پسر سهام السلطنه عرب)؛ دکتر نصرالله خان اعلم السلطنه؛ میرزا محمد حسین خان امین الحکماء؛ سید محمد کاظم خان سرکشیک‌زاده؛ میرزا ابراهیم خان سهراب‌زاده؛ شاهزاده عضد‌السلطنه (پسر ناصرالدین شاه)؛‌ و شیخ محمد مردوخ کردستانی (عضو هیئت رئیسه). پس از چندی جمعیت سوسیال رولسیونر علیه کابینه صمصام السلطنه قیام می کند و او را لایق اداره کردن مملکت نمی داند و کسی را برای این مقام شایسته می داند که اوضاع مملکت را سامان بخشد و مردم را از قحطی و گرسنگی برهاند. در نتیجه علما و اهل بازار تهران با طرفداران حزب سوسیال هم گام می شوند و در مسجد شاه تجمع می کنند. صمصام السلطنه نیز در مقابله با آنها، عده‌ای از بختیاری های مقیم تهران را مأمور متفرق ساختن آنها می کند. از سوی دیگر، جمعی از مجاهدان و ژاندارم ها به هیئت مجتمعین در مسجد می پیوندند. سید یعقوب نامی به منبر می رود و به ایراد سخنرانی می پردازد. در مقابل، بختیاری ها با صلوات فرستادن، مانع از اجرای سخنرانی او می شوند. در این هنگام آقا سید حسن مدرس به صاحب منصب نظمیه اعتراض می کند که چرا از عمل اخلال گران در سخنرانی سید یعقوب جلوگیری نمی کنند. صاحب منصب مزبور می گوید: همان طوری که از تشکیل اجتماع شما نمی توانیم جلوگیری کنیم، از صلوات فرستادن آنها نیز نمی توانیم ممانعت نماییم. مجتمعین به ناچار شب به منزل امام جمعه تهران می روند. شاهزاده اسدالله میرزای شهاب‌الدوله وزیر دربار از سوی شاه پیامی برای مجتمعین می آورد مبنی بر اینکه اگر آقایان تظلم مشروعی دارند، کتباً به عرض برسانند وگرنه هرگاه تا اول وقت فردا اجتماع باقی بماند، آنها را متفرق خواهند ساخت. شیخ محمد مردوخ که جزو مجتمعین بوده است، به خواهش میرزا علی اکبر ساعت‌ساز و به نمایندگی از جمعیت، بر می خیزد و خطاب به شاهزاده می گوید: «مقصد از این اجتماع، آشوب و انقلاب نیست و برخلاف انتظام و احترامات سلطنت حرکتی از این جمعیت ناشی نخواهد شد. منتهی دو مطلب مشروع را ما از پادشاه محبوب خود تمنا داریم که برای آسایش عامه به موقع اجرا بگذارند: اول اینکه در این موقع تنگنا که ملت ایران دارند در کوچه و خیابان ها از گرسنگی جان می دهند و بیگانه به حال آنها رقت می نماید. به انبارداران دولتی امر بفرمایند که گندم را احتکار نکنند و به نرخ عادله به خبازخانه‌ها بدهند .. دوم اینکه، در این قرن بیستم که دول دنیا همه دارند رو به تعالی می روند، و مأمورین دیپلمات را به امر مملکت‌داری می گمارند، ما اصرار نداریم که رئیس الوزراء مملکت ما هم حتماً باید دیپلمات باشد، یا طرف اقل به السنه خارج آشنا باشد؛ ما استدعا داریم که رئیس الوزراء امروزه مملکت ما شایسته نیست که زبان فارسی را هم نتواند حرف بزند و با خودی و بیگانه فقط و فقط لری حرف بزند. ما غیر از این دو مطلب مشروع سهل و ساده مطلب دیگری نداریم .. واما راجع به فراز اخیر که فرموده‌اند اگر ما متفرق نشویم امر می دهند که ما را متفرق کنند .. تمنا داریم این کلمه را دفعه دیگر تکرار نفرمایند. زیرا ما در صدد نیستیم که خدای ناخواسته قضایای سنه 1327 هجری قمری تکرار شود

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

کردستان همیشه زیبا
کردستان مریوان


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

بهشت کردستان

طبیعت زیبای گردشگری روستای روار


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

روی یک قطعه چرم یه قطعه شعر وزین در شهر زور عراق پیدا شده که ظاهرا برمی گردد به زمان پیروزی اعراب و شکست ساسانی. رسم الخط شعر به کوردی ارسال شده بود. من قبلا نظرم را راجع به تارێخ و اساطیر ساختاری ایران اظهار داشتەام و هیچ علاقەای به بحث در جزئیات و بحران های مقطعی ندارم. از نظر ساختاری دو مصرع وجود دارد که صحت ساختاری را تائید می کند.
هۆرمۆزان رمان، ئاتران کۆژان  وێشان شاردەوه گەورا گەرەکان
شن و کەنیکا، به دیل بەشینا  مێردئازا تلی وه رۆی هەوینا
زوور کار عەرەب کردنه خاپوور  گۆناێ پەڵه حەتا شەره زوور
رەوشت زەرتۆشت مانە وه بێ کەس  بەزیکا نیکا هۆرمۆز  وه هۊچ کەس(هیچ کەس) و اما دو نکتەی اساسی: وێشان شاردەوە گەورا گەورەکان:

به دخمەها گریختند بزرگان! و دومین نکته: مێردئازا تلی به رۆی هەوینا: مرد شجاع در خون خود غلتید.. هفتەی گذشته تمایل خاصی به دکلمەی این شعر پیدا کردم و به ناچار برای تهیەی کلیپ از امکانات اندکی در شهرستان استفاده کردم چون دوستان دیگر ظاهرا مشکلی برای همکاری و ارائەی این کار از طرف من را داشتند!
برای من مهم نیست شعر به چە زبانی است اما در خوانش اول متوجه شدم به زبان مادریم خیلی نزدیک است
کیومرث_ایمانی
این شعر باید هم دورە خلیفه دوم عمر باشه
که حمله اعراب به مناطق کورد نشین رو بە زبان هورامی توضیح داده
خلاصه‌ اش اینه :
معبدها ویران و آتششان خاموش شد
بزرگان و موبدان خود را مخفی کردند

عرب ستم کار همه‌جا را ویران کردند
مردم در شهر زور به خاک و خون کشیده شدند

زنان و دختران را به اسارت بردند
و انسان های با غیرت و شجاع در خون خود غلطیدند

آیین زرتشت بی پیرو شد
و اهورا مزدا به کسی رحم نکرد

انگار کتاب دو قرن سکوت دکتر زرین کوب در این چند بیت خلاصه شدە است
با تشکر از آقای خادم

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

خاندان اردلان

 اما این کوشش ها نیز به علت شکست مابقی قوای سالارالدوله و فرار خود سالارالدوله بی‌نتیجه می ماند و به ناچار مردوخ به سنندج باز می گردد. سالارالدوله پس از شکست اخیر، به عشایر کردستان پناه می برد و اردوی اورامان و کوماسی و دزلی را به سوی سنندج حرکت می دهد.
در نتیجه، عشایر منطقه طغیان می کنند و کلیه روستاها را تا نزدیک سنندج اشغال می نمایند. در اواخر شعبان 1330 هجری قمری، سالارالدوله در نامه‌ای به مردوخ، او را به اورامان فرا می خواند:
«در هواربوک هستم چشممم را زنبور زده زود بفرستید شهر مقداری امانیک (آمونیاک) برای من بیاورند و خودتان هم سریعا‍ً لازم است اینجا بیایید؛ زیرا زبان این خرها را شما بهتر می دانید (کنایه از مثل مشهوری که می گویند: زبان خر را خلج می داند. منظور خوانین اورامان است) ..»
اما مردوخ در پاسخ می نویسد: « .. چون تازه عیال این جانب فوت کرده و مردم از هر طرف برای فاتحه‌خوانی می آیند، مقتضی نیست در منزل نباشم؛ به این جهت فعلاً از شرفیابی معذورم. اما راجع به قسمت دانستن زبان خرها .. از همان ساعت که آنها دنبال حضرت اقدس والا افتادند، ما خریت آنها را تصدیق کردیم و معتقد شدیم که حضرت اقدس والا در فهمیدن زبان آنها گوی سبقت را از همه کس ربوده‌اند. با این حال، باید دعا کرد که خداوند برکت به خریت آنها بدهد، تا بتوانیم قانون خرسواری را ادامه بدهیم».
در غره شوال 1330 هجری قمری، سالارالدوله با قوای جوانرود و کرمانشاه، وارد سنندج می شود و اداره امور را به دست می گیرد و پس از چند روز یارمحمد خان کرمانشاهی و عبدالکریم بیگ وکیل جوانرود را مأموریت می دهد که کرمانشاه را تصرف نمایند. یارمحمد خان در این مأموریت کشته می شود و اردویش متلاشی و متفرق می گردد. با انتشار این خبر در سنندج، اورامی ها نیز پا به فرار می نهند.
در 21 شوال 1330 هجری قمری، سالارالدوله به همراه وکیل‌الملک و سیدالدوله و سواره شیخ اسمعیلی از سنندج خارج و به سوی محال اسفندآباد رهسپار می شوند. سالارالدوله در حوالی شهر، وکیل‌الملک را مرخص می کند. سپس در اسفندآباد، سیدالدوله و شیخ اسمعیلی را نیز مرخص می سازد و خود با چند سوار به سوی آذربایجان می رود. و این پایان کار سالارالدوله است در کردستان ..

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

مردوخ نیز متقابلاً نامه‌ای به مضمون زیر به سالارالدوله می نویسد:
«که پاکت حضرت اقدس والا اعلیحضرت شاهنشاهی را زیارت کردم مهر سر پاکت و مضمون مارک و مفاد دستخط مبارک را که با هم سنجیدم سراسر (شتر گاو پلنگ) بود. مهر لقب سالارالدوله با کلمه شاهنشاهی منافات دارد. استعمال شیر و خورشید هم علامت دولت ایران است با حکومت قسمتی از ایران خارج از تناسب است. دعوت این جانب هم اهل کردستان هستم و اسم کردستان جزو مارک نیست بی‌مورد است. در نتیجه عرض می کنم که هرچه زودتر این مارک و این فرم پاکت را تغییر داده نگذارید منتشر شود که خنده‌آور است. زیرکانند از یسار و از یمین + از پی رد و قبول اندر کمین. راجع به شرف‌اندوزی خود فقیر هم چون تازه وارد شده‌ام و کسالت مزاج هم مستولی است تمنا دارم اجازه بدهید که این زمستان را در کردستان باشم. ان شاءالله موسم بهار اعلیحضرت شاهنشاهی از طرف شمال با قوای ترکمان و حضرت اقدس والا هم از طرف کرمانشاه با قوای کلهر و لرستان و این جانب هم از طرف کردستان با قوای (رمشت) به جانب طهران حرکت می کنیم. مستدعی است که به کابینه شاهنشاهی امر فرموده هر هفته فقیر را از سلامت ذات خجسته صفات مبارک و جریان امور بی‌اطلاع نگذارند. جمال گر ننمایی، خبر دریغ مدار».
در 19 صفر 1330 هجری قمری، یار محمد خان کرمانشاهی با دویست سوار به کرمانشاه یورش می برد و سردار رشید و داود خان کلهر و سالارالدوله هر سه می گریزند. در همین حمله، شرف‌الملک اردلان کردستانی و برادرش جواد خان به دست حاجی نعلبند و دارودسته‌اش به قتل می رسند. سپس به تقاص خون شرف‌الملک، سردار رشید اردلان با قوای جوانرود و روانسر و کمانگر به کرمانشاه حمله می کنند و یارمحمد خان را شکست می دهد و کرمانشاه را به تصرف در می آورد. آنگاه سردار رشید شخصاً اعظم‌ الدوله و پسرش فخیم السلطنه را دستگیر، و به تقاص خون شرف‌الملک و برادرش، در کرمانشاه آنها را اعدام می کند. مردوخ در این زمینه می نویسد:
«این حرکت رشیدانه به شاهزاده ثابت نمود که عشایر کردستان در کرمانشاه نمی خواهند دلسوزانه برای او کار بکنند و او را بازیچه دست خود قرار داده‌ و هر روز برای نهب و غارت به سمتی می دوانند. اگر نه شکست دادن به یپرم و بختیاری در باغ شاه با آن عده کثیر مشکل تر از بیرون کردن یارمحمد از کرمانشاه نبود».
پس از این حوادث، سالارالدوله در 25 ربیع‌الاول 1330 هجری قمری، به جمع‌آوری قوا اقدام می کند و از شیخ محمد مردوخ استمداد می طلبد و از وی می خواهد که شهر کرمانشاه را اداره کند و انتظام آن نواحی را به دست گیرد. مردوخ در 8 ربیع‌الثانی 1330 هجری قمری، ضمن جمع‌آوری قوا از رمشت و کامیاران، به کرمانشاه می رود. در اواسط جمادی الاولی 1330 هجری قمری، شیخ علاءالدین نقشبندی و ملا عبدالله مفتی نیز از کردستان به آنها ملحق می شوند. صاری اصلان خان نیز از کنگاور احتیاجات اردو را تأمین می کند. در 5 جمادی الثانی 1330 هجری قمری، اردوی سالارالدوله از قوای دولتی شکست می خورد. پس از آن طی یک سلسله جنگ و گریز در میان قوای سالارالدوله و قشون دولتی، دوباره قوای سالارالدوله شکست می خورد و عقب می نشیند. شیخ محمد مردوخ در این اوضاع، جهت جمع‌آوری قوای امدادیه به روانسر می رود و همراه با سردار رشید، رؤسای عشایر جوانرود و قبادی و ولدبیگی و ایناخی و باباجانی را بسیج می کنند و همه با هم پیمان می بندند که سالارالدوله را یاری رسانند

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

مردوخ و همراهانش پس از چند روز توقف در منزل عباس خان اردلان (سردار رشید)، در راه بازگشت به سنندج، در گردنه خراجیان مورد حمله دو نفر راهزن قرار می گیرند. در همین زمینه، مردوخ خود می نویسد:
«جلو اسب را برگردانده خواستم خود را به سنگری برسانم دیدم پنج نفر دیگر پشت سر ما را گرفته‌اند. ناچار از اسب پایین پریده زدم به کوه. دست چپ سنگ بزرگی را دست آورده سنگر کردم. باقی آدم ها هم که سه نفر بودند هر سه پشت سر من پیاده شده هریک پشت سنگی را گرفتند. من فقط یک طپانچه ده تیر همراه داشتم. از شلیک ده تیر به قدری تفنگچی ها پراکنده و بیچاره شدند که به التماس درآمده اسب و تفنگ و قطار فشنگ .. را جا گذاشته فریاد زدند که راه بدهید ما می رویم و کاری به کار شما نداریم. آقای شیخ وهاب ما را به این کار غلط وادار کرد. پرسیدم شما چکاره هستید؟ گفتند: ما آدم شیخ وهاب پسر عموی (سیدالدوله) شیخ قیدار دولت‌آباد هستیم. از دیروز ما را به این گردنه فرستاده که شما لیره و اسب و اسلحه همراه دارید. شما را لخت کرده برای او ببریم و حالا گرفتار این قضا شده‌ایم. این را که گفتند، دیگر متعرض آنها نشده، راه را بر ایشان خالی کردیم تا از تیررس خارج شدند. من هم پیاده تا بالای گردنه آمدم و آدم ها سالماً اسب ها را بالا آورده سوار شدیم و به قریه لون آمده شب را در آنجا ماندیم و تفصیل را برای سادات لون نقل کردیم. سادات گفتند از دیروز عصری این تفنگچی ها در این گردنه هستند و به این جهت آدم ما جرأت نکرده از آنجا عبور نماید. بعد این واقعه، در آن نواحی اشتهار غریبی پیدا کرده بود که فلانی با ده تیر ده تفنگنچی را شکست داده است. بیشتر سبب این انتشار خود همان تفنگچی ها بودند که برای مردم نقل کرده بودند».
سرانجام مردوخ در 6 ذیقعده 1329 هجری قمری به شهر سنندج باز می گردد. پس از چندی، دوباره نامه‌ای از سالارالدوله به دست وی می رسد، بدین مضمون:
« .. چون در باغشاه خبر رسید که شاه عقب نشسته ما هم بر حسب اقتضاء سیاست عقب نشستیم و قرار دادیم این زمستان را در کرمانشاه بمانیم و به اداره خوزستان و لرستان و عراق بپردازیم تا ان شاءالله موسم بهار دوباره اعلیحضرت محمد علی شاه از سمت شمال و ما از سمت جنوب حمله به تهران ببریم و کار را یکسره کنیم. فعلاً من در اینجا تک و تنها هستم لازم است به فوریت حرکت کرده اینجا بیایید هر عده هم که سوار حاضر دارید با خود بیارید. سالارالدوله شاهنشاه کل ممالک خوزستان و لرستان و عراق عجم».

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

سالارالدوله قاجار».
در 27 شعبان 1329 هجری قمری، سالارالدوله شاهزاده فضل‌الله میرزای عضد السلطان را به شیخ محمد مردوخ می سپارد و خود با بیست و پنج هزار نفر عشایر و نظام به سوی تهران رهسپار می گردد. در این ایام قوای سالارالدوله در راه خود به سوی تهران، به هر روستایی که می رسند، آنجا را غارت و عابرین را نیز لخت می کنند. بدین گونه، قوای سالارالدوله از غرب، و قشون محمد علی شاه از شمال ایران با قوای دولت مرکزی درگیر می شوند. قوای شاه در ابتدا موفقیت هایی کسب می کنند؛ اما در نهایت در 11 رمضان 1329 هجری قمری در برابر قوای یپرم ارمنی و عشایر بختیای، در نزدیکی امامزاده جعفر ـ واقع در جنوب شرقی تهران ـ شکست می خورند. سپس در 17 رمضان، اردوی شاه در سوادکوه از اردوی معین همایون بختیاری شکست می خورد و لذا شاه و شعاع السلطنه و امیر بهادر می گریزند. درباره این شکست، مردوخ می نویسد:
«این خبر را من رمزاً به سالارالدوله اطلاع دادم که دیگر میدان، میدان شماست. اگر پیش ببرید خودت صاحب تاج و تخت خواهید شد؛ ولی در دل واهمه داشتم که حالا یپرم و بختیاری ها از طرف شاه و شعاع السلطنه آسوده خاطر شده‌اند. اگر متوجه سالارالدوله بشوند، قطعاً اردوی غارتگر چپاولچی او ایستادگی نخواهند کرد»
روز 3 شوال 1329 هجری قمری، سردار بهادر و سردار محتشم و سردار جنگ و یپرم ارمنی با دو هزار نفر بختیاری و مجاهد در باغشاه و ساوه با اردوی سالارالدوله روبرو می شوند و سرانجام اردوی سالارالدوله شکست می خورد و خود او هم با شاهزاده احتشام‌الدوله بروجردی رو به همدان می گریزند. در این گیرودار علیرضا خان گروسی(امیرتومان) و جعفر سلطان اورامی، راه را بر مجاهدان و بختیاری ها می بندند و سالارالدوله را از تعاقب آنها نجات می دهند.
در همین ایام، شیخ محمد مردوخ در کرمانشاه، شاهزاده عضد السلطان را نگهداری می کند و انتظام این شهر را تأمین می نماید؛ اما به تدریج با وخیم‌تر شدن اوضاع، و انتشار خبر شکست سالارالدوله در حوالی طهران، مردوخ و شاهزاده عضد السلطان به شهبندرخانه عثمانی در کرمانشاه پناهنده می شوند. در آنجا، جمعی از تجار کرمانشاه به شهبندرخانه ریخته، تحصن می نمایند و مطالبات خویش را از شاهزاده می خواهند. پس از بروز یک سلسله وقایع در شهبندرخانه در همین زمینه، سرانجام با نقشه و چاره‌سازی مردوخ و یاری داود خان کلهر، شاهزاده از چنگ تجار متحصن در شهبندرخانه رهایی می یابد و بدین سان، مردوخ و شاهزاده از آنجا دور می شوند. در راه بازگشت، شبی را در کاروانسرای ماهی دشت به سر می برند و فردای آن روز، شیخ محمد مروخ رو به کردستان، و شاهزاده به سوی اسلامبول رهسپار می شوند.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

. بالأخره نتیجه چه خواهید داشت؟
اعلیحضرت قدر قدرت محمد علی شاه این دو روزه وارد طهران می شود. من هم خواه صحیح بدانید، خواه اغراق تصور کنید با سی هزار نفر اگر زیاد نباشد، کمتر نیست، فردا حرکت می کنم. البته شماها بی‌خبر هستید و به شماها حقیقت مطالب را نگفته‌اند. از دروازه کرمانشاهان الی نوبران متصل اردوست که در حرکت است. در آذربایجان شاهسون و شجاع الدوله؛ در گروس متجاوز از سی هزار سوار و همین قدرها پیاده؛ که به آنها حکم شده از راه زنجان عازم طهران بشوند. تصور بفرمایید تاطهران این جمعیت و این اردو چه خرابی ها خواهد رسانید. و از این خط به مردم چه خواهد گذشت؟ به حال این مردم که آنها را آلت پیشرفت مقاصد خود کرده‌اید،‌ دلتان بسوزد؛ زیرا عند الله و عند الرسول به قید قسم و قرآن مسئول و حافظ حقوق آنها شده‌اید. به حق پروردگار قسم که هرگز صرفه نخواهید برد. گوش به مهملات پاره‌ای مغرضین ندهید. چاره بکنید که ایران از این ویرانی خلاص شود. مملکت صاحب یک پادشاه و یک مجلس ملی و یک ترتیب صحیحی بشود. این حرکات شماها جز این که روز به روز کار را بدتر کند، فایده دیگری ندارد. منتهی تا ده روز دیگر هم به همین حال حاضر بماند، با تأییدات الهی این موهومات پرستی شماها ده روز دیگر به هم خواهد خورد. صاحب مملکت ان شاءالله به پایتخت مملکت وارد خواهد شد. ترتیب صحیحی برای مجلس و دولت و ملت خواهد داد. خوب است این خدمت از دست شما به نوع و آب و خاک خودمان جاری شود. این استعداد که ده روز است متصل در حرکت هستند، تا حال در خانه‌های خودشان بودند. بد یا خوب گذشت. من که مثل شما مالیات یک مملکت ایران یا گمرک یا بانک در دست ندارم که متصل پول بدهم. این مخارج این آذوقه این جمعیت معلوم است که ضرر و خسارتش به رعیت می رسد. چرا راضی می شوید که این بیچاره‌ها با این عدم محصول در زیر دست و پا پایمال شوند؟
خلاصه هرگاه میل دارید به تلگرافخانه بیایید، منهم می آیم. مذاکرات لازم می شود. آن وقت با یکی دو هزار سوار زبده می آیم به خاکپای مبارک اعلیحضرت اقدس محمد علی شاه ارواحناه فداه مشرف می شوم. امورات را به طور خوش و خوبی اصلاح می کنم. ذات مقدس شاهانه به قید قسم، وعده همه نوع لطف و مرحمت پدرانه به ایرانیان فرموده‌اند. بعد از تشریف فرمایی به پایتخت وفا به عهود خود خواهند فرمود. اگر جوابی ندهید و چاره و تدبیر را بی‌اعتنایی بدانید، به تصور آنکه فلان آقا برای کشتن سالارالدوله یا شعاع السلطنه رفته؛ یا سردار محیی مأمور شده؛ یا فلان فکلی چه وعده کرده .. و الله. بالله. تالله جز مسخره به شما و خرابی ایران، هیچ فایده‌ ندارد. زیرا شماها با خواست خدای قادر متعال می جنگید و این محال است که موفق شوید. به دلایلی که در دست دارم، آنچه می نویسم در کمال قوت قلب است. اگر شماها هم غرض را کنار بگذارید، هیچ یک از شماها هم نخواهد بود که اظهارات مرا تصدیق نکند. بالجمله برای اتمام حجت این تلگراف را می کنم. سواد آن را هم به قنسول خان های خارجه مقیم کرمانشاه فرستادم. اگر تا عصر جواب نرسد، صبح حرکت خواهم کرد؛ حال مختارید. و مقصودم این است که ملل عالم در جراید این تلگراف را ملاحظه کنند، بدانند که ما باعث ریختن خون مردم و خرابی خانه آنها نشدیم؛ شماها باعث شده‌اید. به علمای عتبات عالیات هم سواد این تلگراف را مخابره نمودم
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…

خاندان اردلان

. بالأخره نتیجه چه خواهید داشت؟
اعلیحضرت قدر قدرت محمد علی شاه این دو روزه وارد طهران می شود. من هم خواه صحیح بدانید، خواه اغراق تصور کنید با سی هزار نفر اگر زیاد نباشد، کمتر نیست، فردا حرکت می کنم. البته شماها بی‌خبر هستید و به شماها حقیقت مطالب را نگفته‌اند. از دروازه کرمانشاهان الی نوبران متصل اردوست که در حرکت است. در آذربایجان شاهسون و شجاع الدوله؛ در گروس متجاوز از سی هزار سوار و همین قدرها پیاده؛ که به آنها حکم شده از راه زنجان عازم طهران بشوند. تصور بفرمایید تاطهران این جمعیت و این اردو چه خرابی ها خواهد رسانید. و از این خط به مردم چه خواهد گذشت؟ به حال این مردم که آنها را آلت پیشرفت مقاصد خود کرده‌اید،‌ دلتان بسوزد؛ زیرا عند الله و عند الرسول به قید قسم و قرآن مسئول و حافظ حقوق آنها شده‌اید. به حق پروردگار قسم که هرگز صرفه نخواهید برد. گوش به مهملات پاره‌ای مغرضین ندهید. چاره بکنید که ایران از این ویرانی خلاص شود. مملکت صاحب یک پادشاه و یک مجلس ملی و یک ترتیب صحیحی بشود. این حرکات شماها جز این که روز به روز کار را بدتر کند، فایده دیگری ندارد. منتهی تا ده روز دیگر هم به همین حال حاضر بماند، با تأییدات الهی این موهومات پرستی شماها ده روز دیگر به هم خواهد خورد. صاحب مملکت ان شاءالله به پایتخت مملکت وارد خواهد شد. ترتیب صحیحی برای مجلس و دولت و ملت خواهد داد. خوب است این خدمت از دست شما به نوع و آب و خاک خودمان جاری شود. این استعداد که ده روز است متصل در حرکت هستند، تا حال در خانه‌های خودشان بودند. بد یا خوب گذشت. من که مثل شما مالیات یک مملکت ایران یا گمرک یا بانک در دست ندارم که متصل پول بدهم. این مخارج این آذوقه این جمعیت معلوم است که ضرر و خسارتش به رعیت می رسد. چرا راضی می شوید که این بیچاره‌ها با این عدم محصول در زیر دست و پا پایمال شوند؟
خلاصه هرگاه میل دارید به تلگرافخانه بیایید، منهم می آیم. مذاکرات لازم می شود. آن وقت با یکی دو هزار سوار زبده می آیم به خاکپای مبارک اعلیحضرت اقدس محمد علی شاه ارواحناه فداه مشرف می شوم. امورات را به طور خوش و خوبی اصلاح می کنم. ذات مقدس شاهانه به قید قسم، وعده همه نوع لطف و مرحمت پدرانه به ایرانیان فرموده‌اند. بعد از تشریف فرمایی به پایتخت وفا به عهود خود خواهند فرمود. اگر جوابی ندهید و چاره و تدبیر را بی‌اعتنایی بدانید، به تصور آنکه فلان آقا برای کشتن سالارالدوله یا شعاع السلطنه رفته؛ یا سردار محیی مأمور شده؛ یا فلان فکلی چه وعده کرده .. و الله. بالله. تالله جز مسخره به شما و خرابی ایران، هیچ فایده‌ ندارد. زیرا شماها با خواست خدای قادر متعال می جنگید و این محال است که موفق شوید. به دلایلی که در دست دارم، آنچه می نویسم در کمال قوت قلب است. اگر شماها هم غرض را کنار بگذارید، هیچ یک از شماها هم نخواهد بود که اظهارات مرا تصدیق نکند. بالجمله برای اتمام حجت این تلگراف را می کنم. سواد آن را هم به قنسول خان های خارجه مقیم کرمانشاه فرستادم. اگر تا عصر جواب نرسد، صبح حرکت خواهم کرد؛ حال مختارید. و مقصودم این است که ملل عالم در جراید این تلگراف را ملاحظه کنند، بدانند که ما باعث ریختن خون مردم و خرابی خانه آنها نشدیم؛ شماها باعث شده‌اید. به علمای عتبات عالیات هم سواد این تلگراف را مخابره نمودم
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿🍃❀💜♥️❀🍃✿┅┅┄┄

╭━━⊰✹💞✹⊱━━╮
کانال خاندان اردلان
@ardalan_family
http://telegram.me/joinchat/DBtihj4S0Aflbuxfj8CtlA

Читать полностью…
Subscribe to a channel