🔻چطور میتوان سیاست و اخلاق را با هم آشتی داد؟ یا اگر واقعگراتر باشیم، چطور میتوان تنش بین این دو را حل و فصل کرد؟ این پرسشی است که جامعهشناس آلمانی ماکس وبر در درسگفتارش با عنوان «سیاست بهمثابه حرفه» به آن پرداخت، درسگفتاری که در بیستوهشتم ژانویهی ۱۹۱۹، در بحبوحهی انقلاب جوانمرگ مونیخ، در انجمن دانشجویان آزاد ایراد کرد. جستار او پس از گذشت بیش از یک قرن هنوز یکی از بهترین هشدارها دربارهی خطرات همپوشان عوامفریبی، رهبری کاریزماتیک و تعصب ایدئولوژیک است.
🔻اساس جستار وبر بر یک پرسش اساسی نهاده شده است: سیاست بر چه شالودهی اخلاقیای استوار است؟ پاسخ او در تضاد بین «اخلاقیات باور» و «اخلاقیات مسئولیتپذیری» قرار دارد، تضادی که اکنون بسیار مشهور است. وبر گرچه به نیروی اخلاقی اولی اذعان میکند، ولی دومی را ترجیح میدهد. از نظر او «حرفهی سیاسی» واقعی نیازمند تعهدی شورمندانه به یک آرمان است، اما باید با خویشتنداری، استقلال رأی، و مهمتر از همه با حس قدرتمند مسئولیتپذیری همراه باشد. بنا به استدلال او، تنها سیاستمداری با این کیفیات است که «شایستگی در دست گرفتن فرمان تاریخ» را دارد.
🔻برخی از حاضران این درسگفتار دانشجویانی بودند که بعدها نقش مهمی در تاریخ ایفا میکردند: کارل لوویتِ فیلسوف؛ ماکس هورکهایمر، یکی از بنیانگذاران مکتب فرانکفورت؛ و کارل اشمیت که یکی از نظریهپردازان اصلی نازیسم شد.
🔻انقلاب مونیخ، بهرغم تمام آرمانگراییاش، عقیدهی وبر را تأیید کرد که «از نیکی نیکی برنمیخیزد، بلکه اغلب برعکس نتیجه میدهد». عوامفریبها، سوسیالیستها، صلحطلبان، آنارشیستها و کمونیستهایی که این انقلاب را رهبری کردند مرتکب بزرگترین گناه سیاسی شده بودند: نادیدهگرفتن واقعیت. چنانکه معلوم شد، سیاست به معنای درانداختن طرحهای بلندپروازانه که موانع عملی را نادیده میگیرند نبود.
🔻«سیاست بهمثابه حرفه»، بااینکه به نیت بررسی اوضاع سیاسی روز نوشته شده بود، از زمانهاش فراتر رفت و به یکی از متون تعیینکنندهی لیبرالیسم مدرن تبدیل شد. وبر با اندرز به شنوندگان انقلابی جواناش، همچون دانشمندـپیامبری که در بیابان فریاد برمیآورد، گفت: «هر کس طالب نجات جان خویش و دیگران است، نباید آن را از راه سیاست بجوید، که وظایف آن بسیار متفاوتاند و تنها به نیروی قهر به انجام میرسند.» نقد او بر «اخلاق باور» ناشی از مشاهدهی خشونتهای سیاسیای بود که بهتازگی شعلهور شده بودند: «آیا نمیبینیم که ایدئولوگهای بلشویک و اسپارتاکیستها دقیقاً چون از همین ابزار سیاست استفاده میکنند همان نتایجی را رقم میزنند که دیکتاتورهای نظامی به آن میرسند؟»
📍مقالهای دربارهی ماکس وبر به قلم انریکه کراوسه که با ترجمهی آیدین رشیدی در اندیشه پویا ۹۸ منتشر شده است.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🔻در حالیکه اقتصاددانان دههها بر این باور بودند که تسلط یک شرکت بر بازار الزاماً به کاهش رفاه عمومی منجر میشود، نگاه نو به رقابت – که در آثار اقتصاددانانی مانند ژان تیرول (برنده نوبل اقتصاد) و ژان شارل روشه (پیشگام اقتصاد پلتفرم) ریشه دارد – تسلط یک شرکت را نشانهای از کارایی و موفقیت در ارائه ارزش به کاربر نهایی معرفی میکند.
🔻یکی از مهمترین خدمات اقتصادی پلتفرمهای دوسویه نظیر حملونقل هوشمند یا سامانههای سفارش غذا کاهش چشمگیر هزینههای معاملاتی است. بهعنوانمثال در یک پلتفرم سفارش غذا، رستورانها ذیل قرارداد سرمایهگذاری دیگر نیازی به سرمایهگذاری جداگانه برای ایجاد سیستم پرداخت آنلاین، تبلیغات گسترده، تدارکات ارسال مجزا یا توسعه سامانه مدیریت مشتری ندارند؛ پلتفرم تمامی این زیرساخت را به صورت اشتراکی فراهم میکند. در نتیجه، این ابزارها ذاتاً ضد رقابتی نیستند و از طریق تسهیل دسترسی مشتریان به خدمات به افزایش رفاه عمومی منتج میشوند.
🔻بسیاری از کسبوکارها ارزشهایی مانند عدالت یا مسئولیت اجتماعی را در قالب کمپینهای تبلیغاتی و پیامهای روابطعمومی نمایش دادهاند؛ گویی این ارزشها بیشتر به کار ساختن تصویری مثبت میآیند تا به عملکرد واقعی. اما تجربه امروز نشان میدهد که اعتماد عمومی نه با شعار، بلکه با کارکرد روزمره و کارایی واقعی شکل میگیرد. اگر یک پلتفرم بتواند خدمات را برای کاربر سادهتر، سریعتر و مقرونبهصرفهتر کند، بیش از هر کمپین یا بیانیهای به معنای عدالت و مسئولیت اجتماعی عمل کرده است.
🔻باید توجه داشت که در فضای رقابت شدید، برخی شرکتها که بهدنبال سهم بازار هستند ممکن است با طرح شکایت یا درخواست دخالت نهادهای نظارتی، نابسندگی خود در میدان رقابت را به تلاش برای پیروزی در عرصه حقوقی یا افکار عمومی بدل کنند. در نهایت اما مسیر بقا و رشد برای بازیگران تازهوارد در بازآفرینی الگوهای موجود نیست، بلکه در خلاقیت و ارزشهای متفاوتی است که بتواند سبک زندگی جامعه را غنیتر کند.
🔻آنچه تعیینکننده است نه صداهای بلندتر، بلکه ردپایی است که هر برند در حافظه اقتصادی و اجتماعی جامعه بر جای میگذارد.
📍از متن «پارادوکس رقابت در اقتصاد پلتفرم: از کارایی تا انحصار» در اندیشه پویا شماره ۹۸
#اخبار_کسب_و_کارها
#اسنپ_فود
@andishepouya
🔻غربزدگی اصطلاح دقیقی بود برای توصیف خلقیات نخبگان دورهی پهلوی و چه بسا ایرانیان عادی که شیفتهی همهی چیزهای غربی بودند. اما من در استفاده از این اصطلاح محتاط بودم، زیرا نویسندگان محافظهکار ایرانی به چپگرایان نیز انگ غربزدگی میزدند. این اتهام را به خودم هم زده بودند. سبک زندگی و رادیکالیسم و دگراندیشی آلاحمد، بر خلاف افکار شریعتی، همدلی مرا برمیانگیخت. از نظر من، شریعتی یک متجدد جعلی بود. او قصد داشت تمام دستاوردهای پس از مشروطه را کنار بگذارد و تجدد ایرانی تازهای بسازد. علاوه بر این، شریعتی بیشتر به مارکسیسم غربی و اندیشمندان غربی متمایل بود و به روشنفکران ایرانی و افکارشان التفات چندانی نداشت.
🔻روزی در سال 1351، پس از شنیدن سخنان احسان نراقی دربارهی فلیم گاو (ساختهی داریوش مهرجویی)، با خود گفتم نکند من فیلم را درست درک نکردهام. نراقی به تحقیر میگفت که گاو مثال بارزی است از ناتوانی نویسندگان و هنرمندان غربزدهی ایرانی در درک زندگی سنتی روستاییان ایرانی. به زعم نراقی، این فیلم با ترسیم حملهی پرهیاهوی راهزنان به یک روستا، جایی که ثباتش مدیون سکوت و آرامش آن است، واقعیت را تحریف میکرد. نراقی چنین استدلال میکرد که رفتار پدرانهی زمینداران ایرانی با کشاورزان بهترین نمونهی حمایت اجتماعی است. او، که خود بخش عمدهای از عمرش را در اروپا گذرانده بود و با دربار رابطهی نزدیکی داشت، از طریق ترویج تصویری ساختگی از روستاهای ایران در ایام قدیم برای خودش شغل و اعتباری کسب کرده بود. تماشای برنامههای تلویزیونی فردیدِ فیلسوفمجادلهگر نیز مرا دستخوش احساسات مشابهی میکرد. او در این برنامهها از فرهنگ بهاصطلاح شرقی و ایرانی در برابر سلطهی فرهنگ غرب دفاع میکرد. از خودم میپرسیدم این کسانی که خود در اروپا درس خواندهاند و با دولت رابطهی نزدیکی دارند چطور به روشنفکران تندرو ضد غرب تبدیل شدهاند؟
🔻در دانشگاه تهران نیز شاهد بلاتکلیفی فکری مشابهی بودم. حمید عنایت زمانی مارکسیست بود و آثار متفکران مدرن اروپایی را ترجمه میکرد، اما عاقبت به جرگهی محافظهکارانی چون فردید و مطهری پیوست. چطور میتوان کارنامهی بینالمللی عنایت، تحصیل و کار در لندن و آکسفورد، را با بومیگرایی آگاهانهاش آشتی داد؟ این ترکیب جهانوطنی و بومیگرایی چه چیزی دربارهی آن بخش«نااندیشیده»ی انقلاب ایران به ما میآموزد؟
داستان زندگی من شاید مبنایی فراهم سازد برای واسازی آن بخش «نااندیشیدهی» انقلاب ایران که هنوز به درستی نمیدانیم چگونه باید با آن مواجه شویم.
👈از متن زندگینامهی خودنوشت علی میرسپاسی به ترجمهی راضیه خشنود. اندیشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🔻گفته بودید که هفتهای نیست که حداقل دو گزارش از فساد گسترده در شرکتهای زیر مجموعهی صندوق بازنشستگی و سازمان تأمین اجتماعی به دست ما نرسد. شما همیشه میگویید باید به سمت توانمندسازی نظام حکمرانی حرکت کنیم. آیا معتقدید این فساد، به صورت تکنیکی باید حل شود، یا به یک ارادهی سیاسی برای تغییر نظام گزینش و مدیریت نیاز دارد؟
نقطهی تغییر علاوه بر تکنیک، توان اجتماعی است. در همین موضوع گزینش هفت هزار معلمی را که در گزینش رد شده بودند دولت برگرداند، اما چرا هیچ نیروی سیاسیای کمک و همراهی نکرد؟ اینها را که میبینم فکر میکنم سیاستمدار تنهاست. وقتی خاطرات نیروهای سیاسی در دورههای مختلف را میخوانید، انگار این تنهایی همواره وجود داشته. خاطرات اسدالله علم را که میخوانید، انگار که علم هم تنهاست یا نقل قولهای او از شاه هم نشان میدهد که حتا همسرش نیز با او بیگانه است. آیتالله هاشمی بارها در خاطراتش دربارهی تنهایی نوشته است. از اختلاف نظرها دربارهی پایان جنگ تا تصمیمگیری در دولت سازندگی و بعد از آن دولت اصلاحات و بعد هم که سال ۱۳۸۴ و رأی نیاوردن در انتخابات و سالهای بعدش. هاشمی بارها مینویسد که در تصمیم گیری تنها بودم. یک نوع تنهایی سخت. مسئول بودن یعنی در لحظات حساس، حتا نزدیکترین مشاوران هم نمیتوانند بار تصمیم را با تو شریک شوند. وقتی میخواهید جابهجایی در سیستم گزینش ایجاد کنید، باید نیروی وفاداری در کنار دولت داشته باشند که جرئت و قدرت تغییر را به شما بدهد. اما این نیرو وجود ندارد.
🔻آیا نقد را متوجه نیروهای سیاسی و کنشگران بیرونی میکنید؟
نه، میخواهم بگویم که مسئلهی اول، حل کردن مشکل تنهایی است. اگر نتوان نیروهای اجتماعی را همراه کرد کار چندانی از پیش نمیرود. آقای پزشکیان، سالها نمایندهی مجلس بوده و با تعدادی دوست و آدم در اطرافش، بعد از یک اتفاق ناگهانی آمده و قرار شده مملکت را اداره کند؛ به چه کسی میتواند اطمینان کند؟ آیا در تصمیمات کلان افراد سهم مسئولیت تصمیمات را با او شریک میشوند؟ این توصیفِ دقیق تنهایی است.
🔻برخلاف خاتمی که حلقهای از نیروهای سیاسی پیرامون خود داشت یا روحانی که حلقهای از نیروهای مختلف در مرکز بررسیهای استراتژیک کنار ایشان بودند، یکی از مشکلاتی که پزشکیان دارد، نبود حلقهی افراد پیرامونی است.
همین است. آقای خاتمی با سابقهی وزارت ارشاد و مجلس و فعالیت حزبی، پنجاه نفر را میشناخت. پس وقتی وارد دولت میشود، پنجاه نفر اطرافش هستند. آقای روحانی در مرکز بررسیهای استراتژیک، اگر پنجاه نفر را کنارش نداشت، ده نفر بودند که با او یکی بودند. اما پنجاه نفر و ده نفر هم برای تغییر، کم است.
📍از متن گفتوگو با احمد میدری، وزیر کار و رفاه اجتماعی. اندیشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🔻اگر الان کسی از شما بخواهد که یک زن را در این روزها روایت کنید، قهرمان زن شما چه ویژگیهایی خواهد داشت؟
هر زنی در ایران، بهواسطهی نوع زندگیای که میکند، قهرمان است. چه دستفروش، کشاورز و معلم باشد و چه توی بورس و توی خرید و فروش خانه باشد. به نظر من هر زنی در موقعیت خودش، داستان خودش را دارد و در شرایط فعلی همزمان شمایل قهرمان را حمل میکند.
🔻داستانهای شما چقدر حاصل تجربه است و چقدر حاصل خیال؟
نودونه درصد تجربه و یک درصد شاید خیال. من با آدمهای داستانهایم زندگی میکنم. مثلاً در مجموعهداستان زنی با زنبیل شاید از حدود پنجاه زن روایت دارم که اینها در زندگی من حضور دارند. من میروم و میبینمشان. یکبار برای زنی با زنبیل، تعدادی جوان جلسهای گذاشتهبودند و میگفتند این داستانها خیالی است؛ ما چنین آدمهایی نداریم. و من در جواب گفتم کافیه سوار مترو شوید و بروید شهرری مثلاً، یا چند ایستگاه پایینتر. این آدمها در همین تهران هستند، دور و بر ما. امروز که ادبیات آپارتمانی و ادبیات کافه نشینی، غلبه پیدا کرده، آدمهایی از جنس آدمهای زنی با زنبیل را کمتر در داستانها میبینیم. کمااینکه در سینما هم دیگر امثال رخشان بنیاعتماد را نداریم. این را بهعنوان یک ایراد نمیگویم. چون جامعهی امروز ما هم به شادی و نشاط و شادمانی نیاز دارد و ظرفیت رنجیدن بیشتر ندارد. ظرفیت تکمیل است. اما من هم معمولاً در داستان نویسی پیرو مد روز نیستم. مثلاً وقتی با عزیزجان در عزیزیه با سختی بسیار زیاد و تعهدهای متعدد چاپ شد، مجلهای میخواست دربارهاش بنویسد. با من تماس گرفت و گفت هیچ منتقدی قبول نکرد دربارهی کتاب بنویسد.
🔻چون موضوع کتاب سفر حج بود؟
بله؛ وقتی کتاب را مینوشتم، سیمین دانشور به من پیغام داد که از فرخنده بپرسید چقدر گرفتی راجع به حج نوشتی؟ وقتی در ارشاد جملهبهجملهی کتاب زیر سانسور بود، به آنها میگفتم جامعهی روشنفکری به من میگوید چقدر پول گرفتی و شما انگ میزنید که کتاب ضددین است. ولی با عزیزجان در عزیزیه برای من داستان چند پیرزنی بود که همهی ما در اطرافیانمان از آنها داریم. عمهها و خالههای پیری که به حج و مسافرتهای مذهبی میروند و اهل بگو و بخند هم هستند. من چند پیرزن شنگول را در داستان وارد کردم. ولی رنجی به من دادند که قول دادم هرگز و هرگز به کتابی راجع به مسائل مذهبی نزدیک نشوم.
📍از متن گفتوگوی حمیده چگونیان با فرخنده آقایی، داستاننویس. منتشر شده در اندشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🔻آخرین روز از آخرین جلسهی شیمیدرمانی وقتی توی آینهی دستشویی بیمارستان خودم را نگاه کردم چیز گمشدهای توی صورتم، که گوشتهایش ریخته بود، دیدم. چیزی که تا سالها بعد از پایان آن تجربهی هولناک اما ارزشمند باز هم پیدایش نمیکردم. چیزی که نمیدانستم چیست و نمییافتمش و جرئتی پروستوار هم نداشتم که آن رنج بزرگ تنانه را تبدیل کنم به چیزی دیگر. باید بخشی از هزینههای شیمیدرمانی ــکه درمان گرانقیمتی بود آن روزهاــ را جبران میکردم. فکری به حال تحصیل نیمهکارهام میکردم و پایم را از شنهای ساحل رواقیگری درمیآوردم. کار کردم، بسیار کار کردم و کار، برایم آن چیز گمشدهای نبود که در جستوجویش بودم اما برای مدتی، هرچند کوتاه، نجاتبخش بود. همهی اینها برای وقتی بود که هنوز چیزی به نام «تراپی» در سپهر من وجود نداشت. تراپی میتوانست کارکردن باشد، یا خواندن چیزهای پراکنده و من داشتم به غریزه، آن را پیدا میکردم.
🔻سالهای بعدتر، با یافتن صندلی جادویی دکتر حبیب که کم از قالی سلیمان نداشت، تراپی را جدیتر پیش گرفتم. هر ماه سهشنبهها روی صندلی، تودهای غیرمتراکم از خودم را روی صندلی مطبش رها میکردم و تلاش میکردم با روایتهایی پراکنده از خودم، ذرات پراکندهام را دوباره یکجا جمع کنم و قصهای از خودم بگویم تا دکتر حبیب، برای آنکه تراکم این ذرات پراکنده از نو کم نشود، برایم نسخه بپیچد و بگوید چه کنم و چه نکنم. کامو، توی افسانهی سیزیف گفته بود «باید سیزیف را خوشحال تصور کنیم» و این اکسیر شادی، همراه نسخهی دکتر حبیب بود تا من توی داروخانهای نقدش کنم و با آن از سرحدات اندوه دور شوم. از یکجایی به بعد، دکتر حبیب تشخیص داد حالم بهتر است؛ داروها را کم کرد. آنجا، جایی بود که ورزش میکردم، میدویدم؛ هر صبح توی یک مسیر مشخص در پردیسان. این وسطها، چیزهای پراکندهای هم خوانده بودم که اثبات میکرد تنورزی گام مهمیاست در پرورش روح. مثل نیچه پس از پیادهرویهای طولانی در آلپ، به سرحدات فهم آن رسیده بودم که «اگر روان تو زیباست، از تن زیباست» و بنابراین، میدویدم. بیشتر میدویدم. دویدن، هر صبح.
📍از متن جستاری به قلم
احسان حسینینسب دربارهی تراپی. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👈جستاری به قلم رضا ابوتراب، پزشکِ نورولوژیست، دربارهی تراپی. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
جامعهٔ فلسفی ما آن قدر که به معرفتشناسی و متافیزیک بها داده سراغ ارزششناسی و به طور خاص فلسفهٔ بهروزی و ارزشهای صلاحاندیشانه (prudential values) نرفته است.
فلسفهٔ بهروزی (well-being) نه فقط برای تصمیمهای شخصی زندگی، بلکه در دانشهایی نظیر اخلاق، نظریهٔ سیاست، اقتصاد و سیاستگذاری عمومی تعیینکننده است.
نوشتهام با عنوان «تاملاتی در فلسفۀ بهروزی و صلاحاندیشی» در شماره جدید اندیشۀ پویا (۹۸) کوششی است برای گشودن باب گفتوگو برای تأمل بیشتر دربارۀ این مفهوم مهم و راهگشا. امیدوارم در شمارههای بعدی بتوانم این بحث را ادامه دهم.
@eudemonia
👈گفتوگوی رضا خجستهرحیمی با آرش نراقی. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍آیا کودتا ناگزیر بود؟
🔻مباحثهی محسن میلانی و احمد زیدآبادی دربارهی محمد مصدق در شماره ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍زنی گمشده در تاریخ
جعبهی ابزار و آثار ماری شایانس چگونه از انباری خانهای در شمال تهران به موزهی هنرهای معاصر رسید؟
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍سیاست نه فقط عرصهی آرمانخواهی، که عرصهی واقعبینی نیز هست. مصدق باید توجه میداشت که دوام نهضت ملی و حاکمیتش جز در سایهی حل اختلاف نفت، آنهم بهگونهای که برای امریکا و انگلیس قابل قبول باشد، ممکن نیست. او نمیتوانست موافقت طرف مقابل را با راهحلی که متضمن شکست آن طرف باشد، کسب کند.
شکی نبود که ملی کردن نفت حق مسلم ایرانیان بود. شکی نبود که طرف مقابل حقوق ایرانیان را در مذاکرات نادیده میگرفت. عجیب نبود اگر نهادهای بینالمللی همچون بانک جهانی که نقش میانجی را میخواستند بازی کنند، در توازن قوای موجود، گاهی به سمت قدرتهای برتر غش کنند. مصدق در حال مذاکره بود و این طرف مقابل بود که کودتا را جایگزین دیپلماسی کرد.
میتوان به فهرست عهدشکنیها و زیادهخواهیهای انگلیس همچنان افزود. اما هنر مصدق همین باید میبود که در زمین واقعیتهای موجود، برنامهی ملیکردن صنعت نفت را یک گام به پیش ببرد. میتوان با تأکید بر جنبههای حقوقی ایرادات مصدق در مذاکرات، حقانیت ایستادگی او را نتیجه گرفت. اما در روابط بینالملل و دیپلماسی و مذاکره، حقوق بینالملل در سایهی قدرت و توازن قوا قرار دارد و اختلافات را تا آنجایی میتوان به داوری حقوقی احاله داد که دو طرف در موقعیت و قدرتی همتراز قرار داشته باشند.
واقعبینی در سیاست، متضمنِ فهمِ محدودیتها، فهم خطرات و فهم عواقبهاست. و بهترین توافق، نه ایدئالترین توافق، که ممکنترین توافق در قیاس با احتمالات و امکانات آینده است. هیچ سیاستمداری به خاطر عمل به وظیفه نیست که موفق ارزیابی میشود؛ بلکه با مشاهدهی نتایج و دستاوردهاست که دربارهی تواناییها و خدماتش داوری میشود؛ و واقعیت این بود که رهبر جنبش ملی کردن نفت نتوانست میان خواستههای این جنبش و قدرتی که داشت، توازنی برقرار سازد و به توافقی دست یابد که جنبش ملیکردن نفت را به جای کودتا، رهسپار ساحلی امن کند. کودتا و سقوط دولت مصدق، اگرچه نام مصدق را جاودانه ساخت، روی دیگرش، شکست جنبش ملی کردن صنعت نفت و بیدستاورد کردنِ آن نیز بود. مصدق میخواست در سمت درست تاریخ به زعم خود ایستاده باشد، اما توجهی نداشت که ایستادن در سمت درست تاریخ، وقتی کشتی در میانهی دریایی طوفانزده است، نه در گرو غرقه شدن کشتی در طوفان و رها کردن ساکنان به امواج مهیب دریا، که در گرو هدایت کشتی به سمت آبهای آرامتر است.
👈از متن دیباچه به قلم سردبیر رضا خجستهرحیمی. اندیشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
⭕️ شماره ۹۸ اندیشه پویا در راه است.
با پیشخرید مجله همراه ما، و جزو اولین دریافتکنندگان مجله باشید.
برای پیشخرید اندیشه پویا کافی است مبلغ ۲۴۰ هزارتومان به شماره کارت ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/ به نام براتاله صمدیراد) واریز کنید و به ما پیام دهید.
@andishepouya
📍با پیشخرید شماره جدید اندیشه پویا
(شماره ۹۸) همراه ما باشید📍
اندیشه پویا ۹۸ را با گفتوگوها و مقالات خواندنی آماده کردهایم و شما از هماکنون میتوانید نسخه خودتان از مجله را پیشخرید کنید تا بدون هزینهی پستی برای شما ارسال کنیم. برای پیشخرید اندیشه پویا کافی است مبلغ ۲۴۰ هزارتومان به شماره کارت ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/ به نام براتاله صمدیراد) واریز کنید و در دایرکت به ما پیام دهید.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍با پیشخرید شماره جدید اندیشه پویا
(شماره ۹۸) همراه ما باشید📍
اندیشه پویا ۹۸، همزمان با آغاز پاییز آمادهی انتشار شده است. پیشاپیش از خوانندگان گرامی بابت افزایش قیمت اندیشه پویا عذرخواهیم؛ با افزایش پنجاه درصدی قیمت کاغذ و هزینههای جانبی چارهای جز افزایش قیمت نداشتیم.
اندیشه پویا ۹۸ را با گفتوگوها و مقالات خواندنی آماده کردهایم و شما از هماکنون میتوانید نسخه خودتان از مجله را پیشخرید کنید تا بدون هزینهی پستی برای شما ارسال کنیم. برای پیشخرید اندیشه پویا کافی است مبلغ ۲۴۰ هزارتومان به شماره کارت ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/ به نام براتاله صمدیراد) واریز کنید و در دایرکت به ما پیام دهید.
🟢 در این شماره در کنار مطالب خواندنی و متنوع به این موضوع به صورت ویژه پرداختهایم که چرا تعریفی از استقلالخواهی در ایران مورد تاکید بوده است که نسبتی ناروشن با منافع ملی و مصالح عمومی و هزینهفایدههای اقتصادی برقرار میکردهاست.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍مقالهای دربارهی ماکس وبر به قلم انریکه کراوسه که با ترجمهی آیدین رشیدی در اندیشه پویا ۹۸ منتشر شده است.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🔻وقتی اولین بار کتابی را که دربارهی نازایی نوشته بودم در دست گرفتم سبکیاش متعجبم کرد. یکجور سبکی دور از انتظار. آدم همانقدر که از سنگین بودن غیرمنتظرهی اشیا جا میخورد از سبکی غیرقابلپیشبینی هم متعجب میشود. وزنی که آن لحظه توی دستم حس میکردم برای کتابی ۱۳۱ صفحهای عادی بود اما برای رنجی چندین ساله نه. همهی تجربههای ناخوشایند نازایی ــاز ساعتها و روزهای طولانی در کلینیکها و مطب پزشکان تا ناکامیها و سقط جنینــ که سالها روی شانهام اندازهی یک کوه وزن داشت، حالا توی دستم حتا کمتر از نیم کیلو بود.
🔻کُری تیلُر، نویسندهی استرالیایی کمی قبل از تولد پنجاه سالگیاش میفهمد سرطان بدخیم پوست دارد. چند سال بعد وقتی سلولهای سرطانی به کبد، ریه و مغزش میرسد یک جور داروی خودکشی را آنلاین از چین میخرد. داروی کشنده را در یک کیسهی وکیوم و همراه با یادداشت خودکشی در مکانی امن نگه میدارد ولی هیچوقت از آن استفاده نمیکند و در عوض کتاب نوشتن از مرگ را مینویسد که کمی قبل از مردنش منتشر میشود. هرچند این یک دستاورد ادبی است که هم رابطهی نویسنده را با مرگ تغییر داده و هم درک خواننده را از زندگی، اما احتمالاً خانم تیلر میدانسته کارهای اندکی میتوانند به قدر نوشتن آشفتگیها، رنجها و سردگرمیهای آدم را سر و سامان بدهند. شبیه یک رواندرمانی اما بدون رواندرمانگر. بیشک نوشتن از مرگ نمیتواند مرگ را به تعویق بیندازد. سرطان کار خودش را انجام داد و کری تیلر کمی پس از انتشار کتابش از دنیا رفت، اما احتمالاً این کار توانست ماهها و روزهای پایانی و پر از درد و رنج زندگی را برایش تحملپذیر کند.
🔻بعد از انتشار کتابم تا مدتی در جلسات رونمایی و نقد شرکت کردم، با خوانندگان حرف زدم، نظرات موافقان و مخالفان را شنیدم و به همان کارهایی مشغول بودم که هر کسی بعد از انتشار کتابش انجام میدهد. از یک جایی به بعد دیگر نازایی مسالهی شخصی و آزاردهندهی من نبود، سوژهی کتابم بود، بخشی از حرفهام که میتوانستم حرفهای و عاری از هر احساس منفی یا مثبت به آن توجه کنم. در جلسات دربارهی صحنههای مختلف کتاب حرف میزدم اما در هیچ کدام از آن لحظات نه بغض داشتم و نه گریهام میگرفت. چون آن خاطراتی که پیش از آن به گریهام میانداختند حالا بیرون از ذهنم بودند و بخشی از کتاب. گاهی فراموش میکردم همهی آنها را زندگی کردهام.
📍از متن روایتی به قلم بنفشه رحمانی نویسندهی کتاب «گورهای بیسنگ» دربارهی تراپی. متن کامل در اندیشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👈بخشی از زندگینامهی خودنوشت علی میرسپاسی به ترجمهی راضیه خشنود. اندیشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍گفتوگو با احمد میدری، وزیر کار و رفاه اجتماعی. اندیشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍گفتوگوی حمیده چگونیان با فرخنده آقایی، داستاننویس. منتشر شده در اندشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🔻وقتی حالتان بد است و خاطرهی سختگیریها و کتکهای مادر مریضتان را بارها و بارها با تراپیستتان مرور میکنید ممکن است علاوه بر مشکل افسردگی که امروز با آن دست و پنجه نرم میکنید، مشکل تشدید تنفر از مادری که همین امروز هم برای بهتر شدن حالتان به حمایتش نیاز دارید، به مشکلاتتان اضافه شود بدون اینکه پیدا کردن مقصر اصلی اثری در درمان شما داشته باشد. تازه هیچکس نمیتواند ثابت کند افسردگی شما تنها ناشی از رفتارهای تند مادرتان در کودکی با شما بوده نه به ارث بردن ژنی که مادر بیمار و افسردهی شما برایتان به ارث گذاشته است.
🔻وجود بیماریهای روانی وابسته به مکان و زمان و فرهنگی است که در آن زندگی میکنیم. در شهر دورافتادهای که من طرحم را میگذراندم، بیشتر مردم اصلاً نمیدانستند اعصاب کجای آدمهاست درحالی که تهرانیها، ناراضی بودن از اوضاع مملکت را هم به پای مشکل اعصاب مینویسند و دنبال درمان کردن و پزشکی کردنش هستند.
🔻شاید مهمترین کاری هم که قرصهای اعصاب میکنند نه از بین بردن افسردگی یا توهم یا اضطراب آدمها بلکه متقاعد کردن آدمها به ادامهی زندگی بهرغم همهی اینها باشد. فلوکستین وقتی اثر میکند که آدم افسرده را از رختخواب بیرون بکشد، به دانشگاه، به مادری کردن، به درس دادن، به مغازه رفتن، و در واقع به زندگی کردن برگرداند. فلوکستین منشأ دردها و رنجهای ما را از بین نمیبرد بلکه فقط احساس رنج را کاهش میدهد تا به زندگی برگردیم. حتا شاید کار فلوکستین نه رساندن ما به شادمانی و بیدردی بلکه کمک به پیداکردن راهی برای تحملپذیر کردن دردهایمان باشد، تحملی که لازمهی ادامه دادن به زندگی است؛ همان زندگیای که گاهی سروکلهی شادمانی هم در گوشهای از آن پیدا خواهد شد. مثل بدن ما که با میکروبها و زخمها میتواند کنار بیاید، مغز ما هم با وزوزها و جنگها و سوگها، با طلاقها، با حادثههای وحشتناک، با بیعدالتیها و نامهربانی و خیانتها کنار میآید اگر و فقط اگر زندگی ادامه داشته باشد. گاهی مجبوریم با فرار کردن، با حلزون بودن، با نوک زدن به حال و فراموش کردن آینده، با آشپزی کردن، با دویدن، با زیاد کار کردن، با بازی کردن در بیحوصلگی، با سفر رفتن، با ساندویچ خوردن وسط رژیم، با قرص اعصاب خوردن و تراپی کردن این زندگی را دوباره به جریان بیندازیم؛ زندگی و زنده بودنی که شادمان بودن خارج از آن ممکن نیست.
👈از متن جستاری به قلم رضا ابوتراب، پزشکِ نورولوژیست، دربارهی تراپی. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🔻من بیشتر از کلاسهای داروسازی، در کلاسهای دانشکدهی ادبیات و تاریخ و فلسفه شرکت میکردم و وقت زیادی را در کلاسهای استادانی مثل مرحوم باستانی پاریزی، منصوره اتحادیه (نظام مافی)، کریم مجتهدی، و شفیعیکدکنی میگذراندم. البته جذابیت کلاسهای دکتر سروش از جنس دیگری بود و انصافاً مطالب فراوانی در کلاسهای ایشان یاد گرفتم. آثار مرحوم عبدالحسینزرین کوب، خصوصاً کتابهایش دربارهی عرفان و تصوف، تأثیر بسیار عمیق و ماندگاری در فکر و روح من داشت وانس عمیق و دیرینم با نوشتههای ایشان نقش مهم و ماندگاری در شکل بخشیدن به علایق فکری و معنویام داشت.
🔻بعد از دوم خرداد افراد و گروههایی که حلقهی کیان را شکل داده بودند، به جایگاه طبیعی خودشان رفتند. از آن موقع احساس من این بود که دوران نفوذ اجتماعی و فکری جریان روشنفکری دینی هم رو به پایان است و جریان روشنفکری دینی به یک معنای مثبتی به پایان خودش رسیده است.
🔻رفتهرفته به این نتیجه رسیدم که در جریان روشنفکری دینی معاصر فکر دینی و منطق تحول آن تا حد زیادی تابع ملاحظات سیاسی شده است، و این پدیده صورت دیگری از همان پروژهی ایدئولوژیک کردن دین بود که روشنفکران دینی بنا بود از آن بپرهیزند. ایشان با ایدئولوژیک کردن دین مخالفت میکردند، اما در عمل همان ایده را پی میگرفتند.
🔻تلاش روشنفکران دینی این بود که هم جامعهی متدینان را با خودشان همراه داشته باشند، هم جامعهی غیردینی را مجاب کنند. میخواستند منطقهای در وسط ایجاد کنند که این دو را با هم پیوند دهند. آقای سروش در جایی میگوید که اگر دینداران دموکرات به قدرت برسند، دینداران بدانند به دینشان تعرض نمیشود و سکولارها هم بدانند که ارزشهای دموکراتیک و حقوق بشری رعایت میشود. طبیعی است که تلاش برای پل زدن میان علایق و سلایق متفاوت و گاه متعارض، گاهی ایجاب میکند که فرد سیاستمدارانه سخن بگوید.
🔻در منطق روشنفکران و نواندیشان دینی شاخص، شهروندان جامعه فقط در حقوق حداقلی خود مطابق منشورهای حقوق بشر سازمان ملل، برابر هستند، و بهرهمندی اقلیت از حقوقی فراتر از حداقل مستلزم دلیل و توجیه است. حالآنکه، مطابق تلقی من از ساخت سیاسی مطلوب، شهروندان باید در تمام حقوق خوداعم از حداقلی و غیر آن، برابر باشند و محدود کردن حقوق ایشان مستلزم دلیل و توجیه قانعکننده است. عرصهی عمومی ملک مشاع تمام شهروندان است، و باید بر مبنای دلایلی اداره شود که برای همهی شهروندان به یکسان دسترسپذیر است.
👈از متن گفتوگوی رضا خجستهرحیمی با آرش نراقی. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🔻پدرم در جوانی،پیش از ازدواجش، از هواداران حزب توده بود و در دوران بیستوهشتم مرداد سال ۱۳۳۲ چند سالی را به خاطر فعالیتهای سیاسیاش در زندان گذراند. اما بعدها از زندگی سیاسی فاصله گرفت. اما به گمانم تعلیماتی که از حزب توده آموخته بود با او ماند؛ از جمله نگاه منفیای که نسبت به مذهب داشت.
🔻مادرم خصوصاً در شکلگیری علاقهی من به کتاب و مطالعه نقش مهمی داشت. یادم میآید که هر سال، حتا پیش از آنکه به مدرسه بروم و خواندن بیاموزم، عیدیهایم را جمع میکردم و با مادرم به انتشارات امیرکبیر شعبه شاه آباد میرفتیم، و عیدیهایم را صرف خریدن کتابهای درخشان آن انتشارات فوقالعاده میکردم. به این ترتیب مجموعهای بسیار ارزنده از سری کتابهای «قصههای طلایی» و مجموعه کتابهای جیبی فراهم کرده بودم. البته چون اوایل سواد خواندن نداشتم باید مدام کلمات را از مادرم میپرسیدم و گاه خسته و عاصیاش میکردم. اما به گمانم بیشتر اوقات شوق من به کتاب خواندن به شوقش میآورد.
🔻شریعتی را میشناختم، ولی مجذوب او نشده بودم. اما یادم هست که مطالعهی متن یک سخنرانی دکتر سروش دربارهی شریعتی مرا بسیار تحتتأثیر قرار داد. عقلگرایی که در متن موج میزد برایم بسیار جذاب بود. فراموش نکنیم که دوران پس انقلاب بود، و دین رسمی میکوشید سلطهاش را بر همهی جنبههای زندگی تحمیل کند. من چون از پیشینهای مذهبی نمیآمدم، در رویارویی با این موج مذهبزدگی دچار تعارضی درونی بودم و بهطور ناخودآگاه میکوشیدم که راهحلی برای این تعارض پیدا کنم. علاقهی من به عرفان، و نیز عقلانیتی که سروش ــکه در آن زمان هنوز به بدنهی حکومت تعلق داشتــ منادی آن بود، فضایی برای من ایجاد کرد که بتوانم بدون خیانت به خودم با واقعیت جدید جامعه کنار بیایم.
🔻بعد از انقلاب فرهنگی و بازگشایی دانشگاهها، فضای دانشگاهها بسیار سنگین و ناگوار بود. یادم است در آن موقع در کلاسهای درس مثنوی سروش در دانشگاه تهران شرکت میکردم. یک روز، خانمی را که از دوستان خانوادگیمان بود بر سر کلاس دیدم و بعد از کلاس قدمزنان در محوطهی دانشگاه درباره مثنوی صحبت میکردیم که کسی از حراست دانشگاه بر سر راهمان سبز شد و ساعتها ما را مؤاخذه میکرد که شما باهم چه نسبتی دارید؟
📍از متن گفتوگوی مفصل و پر جزئیات رضا خجستهرحیمی با آرش نراقی. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍آیا کودتا ناگزیر بود؟
مباحثهی محسن میلانی و احمد زیدآبادی دربارهی محمد مصدق
🔻میلانی: این درست نیست که بگوییم چون کودتایی رخ داد و مصدق شکست خورد، جنبشی که برپا کرد اشتباه و از واقعبینی به دور بود. تاریخ را نباید تنها با شکستها سنجید، زیرا بسیاری از شکستهای سیاسی به میراثی ماندگار انجامیدهاند.
🔻زیدآبادی: ما در جای خود کودتاچی را محکوم میکنیم. اما وقتی راه توافق با غرب بسته شد، کودتا نیز پشت سرش میآمد. آیا کودتا اجتنابناپذیر بود و مصدق همهی راهها را امتحان کرد و به در بسته خورد؟ یا میشد با پذیرش یکی از پیشنهادهای غرب، از کودتا جلوگیری کرد؟
🔻میلانی: استنباط من از حرفهای آقای زیدآبادی این است که ملی کردن صنعت نفت زود بود و مصدق نباید آن کار را انجام میداد. اما من فکر میکنم زود نبود، و مصدق باید آن را پیش میبرد، ولی باید توافق میکرد که نکرد.
🔻زیدآبادی: ضروری بود که مصدق با در نظر گرفتن موقعیت قدرتهای بزرگ و سیاستها و مطامعشان، به یک فرمول روشن برای تحقق حداکثر ممکن استقلال برای ایران برسند؛ نه آن استقلال ایدئالی که اصلاً امکان تحقق آن در هیچ کجای جهان وجود ندارد.
🔻میلانی: مصدق درک درستی از قدرت غرب و موقعیت ایران در نظام بینالمللی نداشت و به همین دلیل نتوانست از شرایط، بهخوبی استفاده کند و کودتا رخ داد. اما از این نباید نتیجه گرفت که مصدق ویژگیها یا دستاوردهای مثبت نداشت.
🔻زیدآبادی: مصدق درگیر این بود که اثبات کند آن وقایع کودتا بوده نه قیام ملی؛. گویی اگر اثبات میشد کودتا بوده و طرف مقابل کودتاچیِ ظالم، حقانیت و مظلومیت مصدق اثبات میشد. اما اگر در چارچوب آثار تاریخی به کودتا نگاه کنیم، سودی از این مظلومیت و حقانیت نمیتوان برد.
🔻میلانی: ریشهی تئوریک سرطان ضدامپریالیستی را باید در جریانی دید که پس از انقلاب ۷۱۹۱ در روسیه، توسط کمونیستهای طرفدار شوروی وارد ایران شد و مغز جوانان ایرانی را درگیر کرد. ضدیت با امپریالیسم، عقیدهی چپ بود، نه مصدق. مصدق چپ نبود.
🔻زیدآبادی: بهدلیل کودتایی که صورت گرفت و حساسیتی که برانگیخته شد، سیاست «نه شرقی، نه غربی» به تبلور همان سیاست موازنهی منفی دکتر مصدق تبدیل شد و تا امروز ادامه پیدا کرد.
👈از متن مباحثهی محسن میلانی و احمد زیدآبادی دربارهی محمد مصدق. متن کامل در اندیشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍زنی گمشده در تاریخ
«جعبهی ابزار و آثار ماری شایانس چگونه از انباری خانهای در شمال تهران به موزهی هنرهای معاصر رسید؟»
🔻در جستوجوهای اینترنتی هیچ اطلاعات حداقلی از ماری شایانس وجود ندارد، اما همان چند کاری که از او در نمایشگاه «به گزارش زنان» در موزهی هنرهای معاصر به نمایش درآمد، نشان میداد ما با هنرمندی متمایز اما گمشده یا فراموششده مواجهیم. اما چرا ماری شایانس در تمام این سالها مهجور مانده، چهکسی در تمام این سالها لوازم نقاشی و پوسترها و دستنوشتههای او را نگهداری کرده، و این ابزار و وسایل شخصی چگونه به نمایشگاه موزه راه یافته بود؟ پس از پرسوجو به نامِ «ارشاد فتاحیان» رسیدیم.
ارشاد فتاحیان در گفتوگو با اندیشه پویا گفت: یکی از همسایههای ما، خانم بحرینی، زنی سالخورده و تنها بود که زمان اسبابکشی، رفتهبودیم کمکش و همانجا صحبت از نقاشیها و آثار قدیمی خانهاش شد. تابلوهایی از منوچهر نیازی و رضا مافی و هنرمندان شناختهشدهی دیگری روی دیوارهای خانه بود و دو نقاشی دیگر که خانم بحرینی میگفت اینها متعلق به هنرمندی به نام ماری شایانس است و من دوست عزیزی داشتم به نام ماری شایانس، که رفت خارج و تعدادی از کارها و وسایلش را به من سپرد.
🔻ماری شایانس متولد ۱۳۱۵ در همدان است. بعد از دوران دبستان، به تهران میآید و نزد خالهای زندگی میکند که در مدرسهی ژاندارک ثبتنامش میکند. تحصیلات متوسطه را در مدرسهی ژاندارک سپری میکند، زبان فرانسه یاد میگیرد و همانجا عاشق نقاشی میشود. بعد از دبیرستان، به پیشنهاد خالهاش به ایتالیا میرود و وارد رشتهی نقاشی میشود. او سالها در ایتالیا دورههای نقاشی، موزاییک بیزانتین، فرسکو و چاپ را فرا میگیرد.
🔻ماری شایانس با وارد کردن دستگاههای چاپ دستی به ایران از اولین هنرمندان ایرانی است که روی چاپ دستی کار میکند و چاپ را بهطور تخصصی تدریس میکند. جالب است که در آن زمان ساواک به هر کسی اجازهی داشتن دستگاه چاپ را نمیداد، اما او توانسته بود دستگاه چاپ وارد کشور کند. سوژهی اصلی نقاشیها و کارهای ماری شایانس زنانند؛ زنانی که انگار در زندان و در اسارتاند.
🔻ماری شایانس ازدواج نکرد و اینکه در تاریخ هنر معاصر گم شد، از جمله به همین دلیل است که همسر و فرزندی نداشت. او سال ۱۳۷۰ مهاجرت میکند، اول به فرانسه و بعد یک سال به ایتالیا، و در نهایت به امریکا میرود. او قبل از انقلاب در ایران با وزرا و افراد شناختهشده و شاخصی رفتوآمد داشت و عکسهای آلبوم خانوادگی او حاکی از چنین روابطی است اما در امریکا منزوی شد. اول افسردگی گرفت و بعد آلزایمر؛ و تقریباً ده سال آخر عمرش بدون کار گذشت.
🔻ماری سال ۱۳۹۳ از دنیا رفت. زندگی او مثل یک پازل تکهتکه است، که هنوز باید تکههای آن را پیدا کرد و کنار هم قرار داد.
👈از متن گزارشی به قلم محبوبه کرملی درباره ماری شایانس. منتشر شده در اندیشه پویا شماره ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍مصدق تمارض نمیکرد، واقعا بیمار بود
نخستین فصل کتاب شما، دربارهی مصدق، برخلاف انتظار، نه با اشاره به موقعیت مصدق به عنوان رهبر نهضت ملی یا تولد و خانوادهی او، بلکه با تمرکز بر بیماری مصدق شروع میشود. بیماری مصدق تقریباً نقطهی اتصال تمام فصلهای کتاب است. ما تصویری از مصدق در دوران صدارتش داریم که مرتب روی تختخواب خوابیده، یا در برخی جلسات مهم غش میکند. واقعیت چه بود؟ آیا مصدق بیماری خاصی داشت؟
در این پژوهش از ابتدا از مشاورهی یک روانشناس استفاده میکردم و به کمک مشاورهی روانشناس به این درک رسیدم که مصدق نشانههایی از اختلال روانی «هیپوکندریازیس» یا «خودبیمارانگاری» داشته است. این بیماری اشاره به وضعیتی دارد که برخی افراد همیشه احساس بیماری دارند، انگار نقاطی از بدنشان دردناک است. این اختلال جزو اختلالهای روانتنی طبقهبندی میشود. یعنی یک اختلال ذهنی که باعث بروز علائم جسمی میشود. در یک مقاله به تعبیر جالبی دربارهی این بیماری برخورد کردم. نوشته بود این اختلال، «راهی برای زندگی» است. این افراد، کسانی هستند که وسواس مسئولیت دارند و کنترل کردن همه چیز، برایشان سخت است. بدن این افراد برای کم کردن بار مسئولیت، به ناچار، سوماتیزه میکند، یعنی بخشی از رنج روانی را روی شانهی بدن میاندازد. و به قول کوندرا، انگار این راهی است برای سبک کردن بار سنگین هستی. رفتارهای بیمارگونهی مصدق حالت تشدیدیافته و اکستریمی از تلاش برای رفع مسئولیت به مدد بیماری بود. بعدها در مطالعاتم متوجه شدم که این خودبیمارانگاری در برخی دیگر از اشراف و رجال قاجار مانند وثوقالدوله، مستوفیالممالک و مشیرالدوله هم وجود داشته و برای اینکه مسئولیتی را نپذیرند یا به دیداری که دلخواهشان نبوده نروند، بیماری را بهانه میکردند. خودبیمارگری مصدق البته از جنس تمارض یا حیلهگری نیست. به نظرم مصدق واقعاً بیمار بود.
👈از متن گفتوگوی علی ملیحی با احمد بنیجمالی، نویسندهی کتاب «آشوب». اندیشه پویا ۹۸
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
⭕️ شماره ۹۸ اندیشه پویا در راه است.
با پیشخرید مجله همراه ما، و جزو اولین دریافتکنندگان مجله باشید.
برای پیشخرید اندیشه پویا کافی است مبلغ ۲۴۰ هزارتومان به شماره کارت ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/ به نام براتاله صمدیراد) واریز کنید و به ما پیام دهید.
@andishepouya
⭕️ شماره ۹۸ اندیشه پویا در راه است.
با پیشخرید مجله همراه ما، و جزو اولین دریافتکنندگان مجله باشید.
برای پیشخرید اندیشه پویا کافی است مبلغ ۲۴۰ هزارتومان به شماره کارت ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/ به نام براتاله صمدیراد) واریز کنید و در دایرکت به ما پیام دهید.
@andishepouya
📍با پیشخرید شماره جدید اندیشه پویا
(شماره ۹۸) همراه ما باشید📍
اندیشه پویا ۹۸ را با گفتوگوها و مقالات خواندنی آماده کردهایم و شما از هماکنون میتوانید نسخه خودتان از مجله را پیشخرید کنید تا بدون هزینهی پستی برای شما ارسال کنیم. برای پیشخرید اندیشه پویا کافی است مبلغ ۲۴۰ هزارتومان به شماره کارت ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/ به نام براتاله صمدیراد) واریز کنید و در دایرکت به ما پیام دهید.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍اندیشه پویا ۹۸ را پیشخرید کنید📍
اندیشه پویا ۹۸، همزمان با آغاز پاییز آمادهی انتشار شده است. پیشاپیش از خوانندگان گرامی بابت افزایش قیمت اندیشه پویا عذرخواهیم؛ با افزایش پنجاه درصدی قیمت کاغذ و هزینههای جانبی چارهای جز افزایش قیمت نداشتیم.
اندیشه پویا ۹۸ را با گفتوگوها و مقالات خواندنی آماده کردهایم و شما از هماکنون میتوانید نسخه خودتان از مجله را پیشخرید کنید تا بدون هزینهی پستی برای شما ارسال کنیم. برای پیشخرید اندیشه پویا کافی است مبلغ ۲۴۰ هزارتومان به شماره کارت ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/ به نام براتاله صمدیراد) واریز کنید و در دایرکت به ما پیام دهید.
آنچه در اندیشه پویا ۹۸ خواهید خواند:
📗دیپلماسی شکست: چگونه بیتصمیمی محمد مصدق در مذاکرات نفت، کودتا را به فرجامی ناگزیر تبدیل کرد؟
مباحثهی احمد زیدآبادی و محسن میلانی، همراه با گفتارها و نوشتارهایی از موسی غنینژاد، احمد بنیجنمالی، رضا مختاری، فریدون مجلسی و ترجمهی مقالهای از هوشنگ شهابی
📕سیاستمدار تنهاست/ گفتوگو با احمدمیدری، وزیر کار و رفاه اجتماعی
📕روشنفکری دینی هم دین را ایدئولوژیک کرد/گفتوگویی تفصیلی با آرش نراقی
📕بومیگرایان غربی و چپگرایان مسلمان/ زندگینامه خودنوشت علی میرسپاسی
📕هر زنی در ایران یک قهرمان است/ کارنامهی داستاننویس: گفتوگو با فرخنده آقایی
📕روایتهایی دربارهی تراپی و خود درمانگری
📗زنان گمشده در تاریخ: پروندهای به مناسبت برپایی نمایشگاه«به گزارش زنان» در موزهی هنرهای معاصر/ گفتوگو با نیلوفر قادرینژاد، روایت زندگی ماری شایانس، زنان نقاش به روایت: افسانه کامران، توکاملکی، هلیا همدانی و مهرنوش علیمددی
👈و مطالب خواندنی دیگر
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya