👈بررسی افقهای پیشرو در میزگردی با حضور عباس عبدی، مراد ثقفی و محمدمهدی مجاهدی. منتشر شده در اندیشه پویا ۸۲.
📚برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۸۲ به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👈میزگردی دربارهی موقعیت فرهنگی امروز با حضور لیلی گلستان، مهران مهاجر و نعمتالله فاضلی. منتشر شده در اندیشه پویا ۸۲.
📚برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۸۲ به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👈نوشتار « زندگی و جدال میان دو افق نسلی» به قلم محمدجواد غلامرضا کاشی. منتشر شده در اندیشه پویا ۸۲.
📚برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۸۲ به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👈مقالهی «حیات شبکهای و جنبش زندگی در ایران ۱۴۰۱» به قلم عباس کاظمی. منتشر شده در اندیشه پویا ۸۲.
📚برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۸۲ به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👈از متن نوشتار «زندگی و جدال میان دو افق نسلی»، به قلمِ محمدجواد غلامرضا کاشی. منتشر شده در اندیشه پویا ۸۲.
📚برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۸۲ به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📩 عضو محترم باشگاه خوانندگان اندیشه پویا
شماره۸۲مجله سرانجام درآستانه انتشار است وشمامیتوانید نسخه خودرا با پست سفارشی رایگان دریافت کنید.کافیست۷۵هزار تومان به کارت ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴(بانک خاورمیانه/براتاله صمدیراد)واریز وفیشش رابه شماره۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰تلگرام کنید.
(برای دریافت مجله باپیک درتهران"نحوه دریافت:پیک"را قیدوهزینه پیک راهنگام تحویل بپردازید)
دراین شماره میخوانید:
📕برای یک زندگی معمولی:گفتگوی عباس کاظمی بادهه هشتادیها درباره نگاههاورؤیاهاشان
📕برای کرامت،علیه تبعیض:مقالهای از مصطفی ملکیان
📕جامعهشناسی اعتراضات:مراد ثقفی،عباس عبدی،محمدمهدی مجاهدی، جواد کاشی،مقصود فراستخواه و...
📕فرهنگ در تعلیق:میزگردی باحضور لیلی گلستان،نعمتالله فاضلی،مهران مهاجر
📕ملانصرالدین،قهرمان حقوق زنان:پژوهش ژانت آفاری، به همراه روزشمار یک سده برابریخواهی زنان
📕جامعهشناسی شایعه:گفتگو باعلیاصغرسعیدی
📗پوشهای برای ۱۰۰سالگی ابراهیم گلستان:جعفرمدرس صادقی،سیروس علینژاد،حبیبه جعفریان،شهرام پرستش و...
📗چرخ گردون:پوشهای به یاد عباس معروفی
وبسیاری مطالب خواندنی دیگر
همراهیتان رابامجله خود قدردانیم.
@andishepouya
02186126189
📕شاهزادهی سرخ
پوشهای برای ایرج اسکندری، تودهای مطرود
اندیشهی پویا . شماره ۸۱
📗 برای دریافت شماره جدید اندیشه پویا با پست رایگان به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید و مجله خودتان را سفارش دهید.
@andishepouya
📕معشوق روزگار جوانی سایه
یک بار گفت بعد از سالها ناگهان به این فکر افتادم که آیا معشوق روزگار جوانیام، گالیا، که شعر «کاروان» (دیرست گالیا...) اسم او را در آن زمان بر سر زبانها انداخته و اسباب دردسرش هم شده بود، هنوز زنده است؟ از این فکر که ممکن است او مرده باشد غمگین شدم. سایه چند روزی در همین حال و هوا بود و در دیدارهایمان از افکار و احساساتش دراینباره حرف میزد. بعد هم مثل همیشه که مدتی را در ایران به سر میبرد و سپس نزد خانوادهاش برمیگشت، به آلمان رفت. در سفر بعدیاش به ایران، وقتی به خانهاش رفتم و سراغ شعرهای تازهاش را گرفتم این شعر را برایم خواند: «چه فکرهای غمانگیز میزند به سرم!/ کجایی ای که ز دیرینههای رفتهبهباد/ هنوز یادِ تو با کاروانِ راهزدهست/ هنوز آیا در گوشهای ازین دنیا/ زمین به رقصِ خرامیدن تو مینگرد؟/ به ناز میروی و گل به سبزه میگوید:/ ببین که میگذرد!/ هنوز... اما آیا/ هنوز هستی؟ یا...» متوجه شدم که پیر پرنیاناندیش عاقبت نتوانسته فکر غمانگیزش را در سر نگه دارد و آن را به شعر درآورده است. در لخت سوم، با لفظ «کاروان» اشارهای به نام شعری که ذکر آن رفت کرده و در پایان شعر نیز دلش نیامده است جمله را تمام کند و از مرگ معشوق پیشین سخن بگوید.
📕 از متنِ نوشتار مفصلی که محمد افشینوفایی دربارهی خاطرات خود از دیدارهایش با هوشنگ ابتهاج، سایه، نوشته است. منتشر شده در اندیشه پویا ۸۱.
📗 برای دریافت شماره جدید اندیشه پویا با پست رایگان به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید و مجله خودتان را سفارش دهید.
@andishepouya
📕 تراژدی تبعید
📗 ماهنامه اندیشه پویا . دیباچه سردبیر
برای دریافت شماره جدید اندیشه پویا با پست رایگان به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید و مجله خودتان را سفارش دهید.
👇👇
@andishepouya
📕ماهنامه اندیشه پویا بهزودی منتشر میشود. شما میتوانید مجله خودتان را سفارش دهید و با پست رایگان دریافت کنید.
@andishepouya
هشتادمین شماره اندیشهپویا بامقالات وگفتگوهای خواندنی بزودی منتشرمیشود. شمامیتوانید نسخه خود رابا تخفیف وارسال پستی رایگان پیشخریدکنید.کافیست مبلغ ۷۰هزارتومان به کارت ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/براتاله صمدیراد)واریز وفیشش را به شماره ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ تلگرام کنید.
(برای دریافت مجله باپیک درتهران"نحوه دریافت:پیک"را قیدوهزینه پیک راهنگام تحویل بپردازید)
برخی مطالب این شماره:
📕بهرام،پسرایران: گزارش زندگی روشنفکری بهرام بیضایی
وآثاری از: احمدرضااحمدی،ژاله آموزگار، امیرنادری،حمیدامجد،مجیدمظفری، سوسن تسلیمی و...
📕عالیجناب ودشمنانش:واکاوی خاطرات هاشمی رفسنجانی درسال ۱۳۷۸: به همراه گفتگوبا: عباس عبدی،بهزادنبوی، محمدعلی ابطحی، حسین مرعشی، محمدعطریانفر، زیباکلام، شمسالواعظین،معادیخواه و...
📕گفتگوبا استادحسین علیزاده
📕گفتگوبا داریوش آشوری
📕گفتگوبا مسعودنیلی درباره تورمی شدن اقتصادایران
📕نقد جعفرمدرسصادقی بر ابراهیم گلستان
📕کا.گ.ب درایران: پژوهشی درباره شوروی وانقلاب ایران
📕روایت جنایی از آزردگی جمعی:حسین سناپور وشهرام پرستش
وبسیاری مطالب خواندنی دیگر
همراهیتان رابامجله خود قدردانیم.
@andishepouya
02186126189
شماره۷۹ اندیشهپویا بامقالات و گفتگوهای خواندنی به زودی منتشرمیشود و شمامیتوانید نسخه خودرا با تخفیف وارسال پستی رایگان پیشخریدکنید. کافیست مبلغ۷۰هزارتومان به کارت ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۸۲۶۴۲ (بانک خاورمیانه/رضاخجسته رحیمی)واریز و فیشش را به شماره ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ تلگرام کنید.
(برای دریافت مجله باپیک درتهران"نحوه دریافت:پیک"را قیدوهزینه پیک راهنگام تحویل بپردازید)
برخی مطالب این شماره:
📕انسان شورشی:گزارشی اززندگی رضابراهنی+ نقدی ازجعفرمدرس صادقی
📕سرخوردگان بیپناه:محسن گودرزی وعباس عبدی
📕آنومی پایدار درجامعه لحظهای:گفتگو با دکتر پرویزپیران
📕جامعهشناسی نخبهکشی یاخودزنی ملی:میزگردی باحضورمحمدمهدی مجاهدی، محمدفاضلی، مقصودفراستخواه
📕اصلاح اقتصادی یاشوکدرمانی:گفتگو بامسعودروغنی زنجانی
📕اگرنمیری،عادت میکنی:گزارش اختصاصی از اوکراین
📕رولت روسی:پروندهای درباره دوقرن توسعهطلبی روسیه درایران
📕فرانکلین زیرذرهبین:گفتگوباگلی امامی
📕گفتگوهایی بابابک احمدی،کاوه کاظمی، بهزادفراهانی و...
📕نوشتارهایی ازمصطفی ملکیان،احمداشرف و...
وبسیاری مطالب خواندنی دیگر
همراهیتان رابامجله خود قدردانیم.
@andishepouya
02186126407
عضومحترم باشگاه خوانندگان اندیشه پویا
شماره۷۷مجله بامقالات وگفتگوهای خواندنی بزودی منتشرمیشود.شمامیتوانید نسخه خودرا با۱۰درصدتخفیف وارسال پستی رایگان پیشخریدکنید.کافیست مبلغ۵۰هزارتومان به کارت۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۸۲۶۴۲(بانک خاورمیانه/رضاخجسته)واریزو فیشش را همینجا بگذارید
(برای دریافت مجله باپیک درتهران"نحوه دریافت:پیک"را قیدوهزینه پیک راهنگام تحویل بپردازید)
برخی مطالب این شماره
صدای حزین بیآبی:گفتگوباجعفرمدرسصادقی
روزگار دوزخی زنان کارون:گزارشی ازوضع زنان خوزستان دربیآبی
هدفم کینتوزی باگذشتۀ خودنبود:گفتگوبا حمیدشوکت دربارۀ تاریخنگاری چپ
زندگیِ درلحظه راخوش است:مصطفی ملکیان
برادرم گفت:بگی برقص،میرقصم:روایت علیرضارجایی ازمواجهه باسرطان
ازناخوشی تامرگ آبرومند:دوجستاراز ایگناتیف وتیموتی اسنایدر
استبدادمدرن در ایران:ترجمه فصلی ازکتاب جدیدعلی رهنما
ازدولتستیزی تاتجددستیزی:گفتگوی رامین جهانبگلوبا جمشیدبهنام
کشته ازبس که فزون است،کفن نتوان کرد:گفتگوبا رسول جعفریان
پیامبر قهرمانی وعدالت:بازتاب مرگ آلبرکامو درمطبوعات ایران چه بود؟
وبسیاری مطالب خواندنی دیگر
همراهیتان رابامجله خود قدردانیم
@andishepouy
02186126407
📍تعلیقِ فرهنگ؟📍
لیلی گلستان: کار کردن یا نکردن، یک تصمیم شخصی است. نمیتوانم به مدیران گالری اُ بگویم چرا میخواهید گالریتان باز باشد. نمیتوانم به خانم ثمیلا امیرابراهیمی بگویم چرا در این برهه از زمان نمایشگاه میگذاری ــهر چند خیلی تعجب کردم. ولی میتوانم کار خودم را بکنم. آنها هم کار خود را بکنند. نظر شخصیام این است که وقتی تماشاچی ندارید، برای چه گالری را باز میکنید؟ وقتی نقاش جوان نمایشگاه میگذارد، هدف اصلی او شنیدن نظر تماشاگرِ نخبه است اما الان این اتفاق در گالری نمیافتد و بنابراین نمایشگاه گذاشتن بیفایده است. فقط الان آرزو دارم میتوانستم گالری را باز کنم و اولین نمایشگاهی که میگذاشتم، نقاشیهای نیکا شاکرمی بود. ولی فکر میکنم جای نقاشیهای او هم در گالری نیست. جایش در خیابان و روی دیوار گالری است که همهی رهگذران بتوانند ببینند.
مهران مهاجر: نمیتوان نسخهی واحدی برای کلیت فضای فرهنگی پیچید. دربارهی گالریها، مستقل از ارزشداوریِ آثار هنری، باید اندیشید که آیا در فضای فعلی، شرایط لازم برای دیدن یا گفتوگو دربارهی کار هنری و خرید و فروش، در نگارخانهها وجود دارد یا نه؟ من به شخصه ترجیح میدهم اگر کار آمادهای هم داشته باشم، نمایشگاه نگذارم چون فکر میکنم فضای مطلوب برای دیدن کارها نیست. در جو بسته و ناپایدار این فضا محدود و محدودتر میشود. ممکن است برخی کارهای هنری مانند موسیقی، سریعتر به موقعیت فعلی واکنش نشان دهند. اما برخی کارهای هنری این حالت را ندارند و الزامی هم ندارد که نسبت بلافصلی میان موقعیت اجتماعیـسیاسی با کار هنری ترسیم کنیم. البته من نگاهِ تند و صفر و یکی را شخصاً قبول ندارم و برای همین هم موافق نیستم اگر یک گالری باز بود، رفتار تند و خشن کلامی یا غیرکلامی با آن شود.
نعمتالله فاضلی: به لحاظ نشانهشناختی، جامعه درگیر انفجار است. نشانهشناسان معتقدند که انفجارها در فرهنگ، بیش از هرجا، در حوزهی هنر ــشامل ادبیات، سینما، موسیقی، نقاشی، عکاسی یا هر چیز دیگرــ آشکار میشوند. انفجار در فرهنگ و هنر، پردهای را کنار میزند و چیزی رؤیتپذیر میشود. با ورود به فرایند انفجاری، نشانههایش را در گالریها و نمایشگاهها، و مراکز ارائه و عرضه و بدهبستان هنر، جاهایی که نهفقط معامله بلکه تعامل صورت میگیرد، این انفجار را میبینیم. ظاهر آن وقفه، سکوت و ایستایی است، اما سرشار از حرکت، پویایی و معناست. گویی فرهنگ ایستاده تا حرکت کند. رمزگانی که به آن خو کرده بودیم، و حال و هوایی که در آن تنفس میکردیم، دچار مکث میشود. البته ما نمیتوانیم مدافع ارزشهای دموکراتیک باشیم اما دموکراسی را تعطیل کنیم. نمیتوانیم مدافع فرهنگ و هنر باشیم اما هنر و فرهنگ را تعطیل کنیم. باید اجازه بدهیم تا کنشها در درون خود فضا برساخت بشوند.
👈میزگردی دربارهی موقعیت فرهنگی امروز با حضور لیلی گلستان، مهران مهاجر و نعمتالله فاضلی. منتشر شده در اندیشه پویا ۸۲.
📚برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۸۲ به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍این نسل «نو»📍
«نو» نزد این نسل، از جنس استثنایی و نادیده و ناشنیدهها نیست. از سنخ قاعده و همهجا موجود و شنیده است. بیشتر از عدالت دوستی را دوست دارند. مثل ارسطو باور کردهاند هر چه بیشتر بتوان با یکدیگر دوستی کرد، نیاز به عدالت کاهش پیدا میکند. از دوستیهای باواسطهی نسل ما بیزارند. ما به حسب طبقهبندیهای راست و چپ و اصلاحطلب و اصولگرا و استمرارطلب و برانداز با یکدیگر دوستی و دشمنی میکردیم. آنها خیلی سریع و بیدریغ از این مرزها عبور میکنند.
پیگیرند بیآنکه آرمانهای بلند داشته باشند. تلاش برای تحقق خواستههاشان را با تعطیل کردن زندگی روزمره تعقیب نمیکنند. همزمان با زندگی متعارف خود خواستههاشان را پی میگیرند. نیروی خود را از یک استعلای روحانی اخذ نمیکنند، از متن لذات و آلام زندگی روزمره کسب میکنند. به منظومهی زندگی خود، تعقیب بیامان مطالباتشان را افزودهاند. پیگیرند حتا اگر بمیرند. اما مرگ برایشان معنایی بیرون از متن زندگی ندارد. زندگی متعارف مقتضی مرگ است. منتهی به مرگ است. پس مرگ را هم به سادگی میپذیرند. به ندرت سوگواری میکنند. حتا در سوگواریهاشان میرقصند. هر لحظه در حالی به سر میبرند. گاهی خوشاند گاه ناخوش، گاهی پر از امیدند و گاه پر از یأس. با حال و لحظهی خود زندگی میکنند. نه به تحقق آمالشان اطمینان دارند و نه به کلی از آن دست میکشند. هر حدی از دستاورد که دستشان را پر کند دل خوش میکنند.
همهی سرمایهها و مفاهیم پیشین را بیقرار کردهاند و آنها ناگزیرند برای پذیرش شدن نزد این نسل بازتعریف شوند روحی تازه بگیرند و با بیان و زبانی تازه حاضر شوند. منجمله از آنها ملیت است. از وطن و ایرانیت زیاد سخن میگویند اما هیچ اثری از ادبیات میهنپرستی، افتخار به گذشتهی تاریخی و تحقیر ملتهای دیگر نزد آنان نیست. وطن همانجاست که در آن متولد شدهاند و از عشق به میهن، دوستی و همدلی با هم وطنانشان متبادر به ذهن میشود نه چیزی دیگر. آرزومند یک دولت و حکومت نجاتبخش نیستند. خبری از امید به یک حکومت از سنخ مشعشع و آرمانی در مخیلهشان نیست. با حکومت به مثابه یک شر ضرور مواجه میشوند.
👈نوشتار « زندگی و جدال میان دو افق نسلی» به قلم محمدجواد غلامرضا کاشی. منتشر شده در اندیشه پویا ۸۲.
📚برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۸۲ به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍خواستِ زندگی📍
اعتراضات واپسین سالهای دههی نود ازحیث مختصات، شباهت نزدیکی با جنبش ۱۴۰۱ داشت، چراکه همهی این اعتراضات ویژگیهایی ازقبیل فقدان رهبری مشخص، گروههای پرنفوذ میکرو، پراکندگی و گستردگی، تنوع سنی و قومیتی، و ساختار افقی داشتهاند. بااینحال، چیزی که موجب تعجب همگان در جنبش اخیر شد، گستردگی سریع، تداوم زمانی و حضور معنادار جوانان و نوجوانان و دانشآموزان، و بهخصوص دختران نوجوان بود. قدرت جمعهای کوچک در این جنبش، یکبار دیگر لایهی شبکهای جامعه را که بر دوش پیوندهای سست استوار است، نمایان میکند. اگر ابتدای دههی نود هنوز جایی برای احزاب منتقدِ درون نظام سیاسی برای یارگیری بود، در انتهای دههی نود این نکته آشکار شد که حتا گروههای اپوزیسیون داخلی نیز در بطن زندگی روزمرهی مردم، جایگاهی ندارند. بیاعتمادی به هرگونه گروههای مرجع سیاسی، دامن گروههای مخالف خارج از کشور را نیز گرفت و سلیبریتیها و اینفلوئنسرهایی نیز که در جنبشِ اخیر تقلایی داشتند، نه در نقش رهبر، که بیشتر در مقام تسهیلگر ظاهر شدند.
جنبشِ زندگی، فاقد هرگونه رهبری مشخص و هدایت متمرکزی است و رهبرانش، آدمهایی معمولیاند که بهصورت موقتی، مقطعی و پراکنده، هدایت آن را بر عهده میگیرند. حسی از بیگانگی که در طول یک دههی اخیر بین بسیاری از ناراضیان وضع موجود ایجاد شده بود، به حسی از عاملیت و تأثیرگذاری تغییر یافته است. چنین جنبشی در بدو امر، تأثیراتی عمیق بر زندگی مردم گذاشته است: حس عاملیت آنها را «در» و «بر» زندگی بازگردانده و برای لحظاتی احساسات و پیوندهایی میان مردم برقرار کرده، گفتوگو و بحث بر سر اهداف جمعی را بازگردانده، و سرخوشیهای زنان در شهر تااندازهای امکان ظهور داده است. این جنبش صرفاً بهایندلیل نام زندگی را بر خود ننهاده که برخاسته از مطالبات کاملاً معمولی، اولیه، دمدستی و بدیهی است، بلکه به خودیِ خود، زندگی را عمق بخشیده و بهتعبیری زندگی را زندگیتر کرده است. خواست زندگی، امری نوظهور نیست و همواره در تمامی جنبشهای گذشته نمود داشته است اما در جنبش متأخر، خواست زندگی نه صرفاً یک مؤلفه در کنار سایر مؤلفهها، بلکه بهمثابه روحی کلی در آن است.
👈از متن مقالهی «حیات شبکهای و جنبش زندگی در ایران ۱۴۰۱» به قلم عباس کاظمی. منتشر شده در اندیشه پویا ۸۲.
📚برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۸۲ به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍کلنگبهدستان آرمانخواه و متافیزیک زندگی نسل جدید📍
محمد جواد کاشی. اندیشه پویا. شماره ۸۲
📕فضا از ظهور یک امر «نو» در ایران خبر میدهد و با عنوان زندگی نامگذاری شده است. درک چند و چون آن برای همگان سخت است. اما بیش از همه برای کسانی مثل نسل ما که پیشتر خود را دائرمدار امر «نو» میدانست. میان آنچه ما امر «نو» میانگاشتیم و «نو»ی این نسل چه ارتباطی وجود دارد؟ این نوشتار از منظر پدری نوشته نمیشود که با تکیه بر تجربهاش میخندد و تخیلات فرزند خود را به سخره میگیرد. به عکس، پدری است که خواب و خیالات فرزندانش را جدی گرفته و در صدد فهم امر «نو»ی اوست شاید هیجان از دست رفته جوانیاش را بازپس بگیرد....
📕 چهل و اندی سال پیش ما مدعی امر «نو» بودیم. «نو»ی مد نظر ما، تولید یک استثنا در قاعده تاریخ بود. تاریخ را مملو از استعمار و ستم و تبعیض و خشونت میدانستیم. زندگی متعارف از این حیث که به سرشت تیره و تار هستی تاریخی کم اعتنا بود، موضوع لعن و طعن ما بود. قرار بود وضعیتی استثنایی خلق کنیم که هیچ یک از این مظاهر شرارت در آن نباشد. فقط خدا میداند چرا خیال کرده بودیم جهان و تاریخ و جریان شکلگیری و تحولات اجتماعی، از دست خدا در رفته و قرار است آنچه را از دست خدا برآمدنی نیست ما برآوریم. نمیدانستیم آنچه میگفتیم یک ضد الهیات بود. انقطاع از هر چه هست و بود، مضمون همه ایدهپردازیهای دوران ما بود.... امر نوی ما یک استثنای غیرقابل شناسایی بود. همه رها کردند و رفتند و میدان را برای کلنگ به دستان آرمانخواه خالی کردند.
📕امروز نسل تازهای به میدان آمده است که یک اصل مسلم فراموش شده را به مثابه امر نو پیش چشم پدر و مادرش عرضه میکند: زندگی. آنها همه ما را به سمت بنیادی متوجه میکنند که دین و سنت و ارزشهای فرهنگی و از همه مهمتر حیات سیاسی در آن ریشه دارد. ما برای دفاع از دین، به منطق زندگی یورش برده بودیم، آنها نشانمان دادند که دینی که ساختهایم عاری از هر ارزش انسانی است.
👈از متن نوشتار «زندگی و جدال میان دو افق نسلی»، به قلمِ محمدجواد غلامرضا کاشی. منتشر شده در اندیشه پویا ۸۲.
📚برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۸۲ به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۴۹ پیام دهید.
@andishepouya
📗 برای کرامت، علیه تبعیض
📕مصطفی ملکیان
📕اصل کرامت انسانی اقتضا دارد که با همهی انسانها از حیث انسان بودنشان رفتار برابر انجام گیرد. پس هرگونه تبعیضِ جنسیتی، تبعیضِ نژادی، تبعیضِ قومی، تبعیضِ دینی و مذهبی، تبعیضِ صنفی و شغلی، تبعیضِ میان عوام و خواص، تبعیضِ میان اغنیا و فقرا، تبعیض میان مشاهیر و اشخاص گمنام، تبعیض میان حاکمان و شهروندان، تبعیض میان عالمان و جاهلان، تبعیض میان آشنایان و بیگانگان و... با رعایت اصل کرامت انسانی منافات دارد.
📕اصلِ کرامت انسانی مقتضیِ پاسداشت استقلالِ اخلاقی انسانهاست. بنابراین دخالت در زندگیِ مردم و امر به معروف و نهی از منکر، که از موضع تفوق و برتری انجام میگیرند و با نظر مشورتی دادن فرق دارند، تقبیح و تخطئهی شکلها و سبکهای زندگی دیگران و استهزای راهورسمهای دیگر با این اصل تنافی دارند.
📕اصل کرامت اقتضا دارد که حکومت و نظام سیاسی نسبت به تصورات گوناگون دربارهی ارزش، هدف، کارکرد، و معنای زندگی و نیز دربارهی زندگیِ نیک ساکت و بیطرف باشد. از این رو ایدئولوژیک بودن حکومت و تکآوایی و متحدالشکل ساختن جامعه و درنتیجه جلوگیری از آزادیِ بیانِ رأی و عقیده و آزادیِ دین و مذهب، ممیزی کردن گفتهها و نوشتهها، جرمانگاریِ هرگونه مخالفت، ولو مخالفتِ استدلالی و عقلانی، با ایدوئولوژیِ نظام سیاسی، منابع و امکانات و ثروت ملی را صرف تبلیغ و ترویج ایدئولوژیِ حکومت کردن، جلوگیری از رشدِ سالم و طبیعیِ علوم و فنون و هنرهایی که با ایدئولوژیِ حاکم ناسازگارند، و بد جلوه دادن سایرِ مکتبها، مسلکها، مشربها و مرامها و طرفداران آنها، همه با اصلِ کرامت ناسازگاری دارند.
📕کتمان حقایق، دروغگویی، نیمی از حقیقت را گفتن و نه همهی آن را، برآمیختنِ حق و باطل، مغالطه کردن، تعمیمهای نادرست، سخنان دارای ابهام و ایهام گفتن، شواهد و قراین مؤید ادعا را به رخ کشیدن و شواهد و قراین ناقض ادعا را پنهان داشتن، تناقضگویی، توسل به احساسات، عواطف، و هیجانات به جای اقناع کردن، تشویق، ترغیب و تهییج کردن، اشکِ تمساح ریختن، مظلومنمایی و قول و وعدهی دروغ دادن با رعایتِ اصل کرامت انسانی منافات دارند.
نوشتاری در باب کرامت انسان و لوازم عملی و نظری آن به قلمِ مصطفی ملکیان؛ منتشر شده در اندیشه پویا ۸۲.
📩 شمامیتوانید شماره ۸۲ اندیشه پویا را با پست سفارشی رایگان دریافت کنید.
📕کافیست ۷۵ هزار تومان به کارت ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/براتاله صمدیراد) واریز و فیشش را به شماره ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ تلگرام کنید.
همراهیتان را بامجله خود قدردانیم.
@andishepouya
شماره ۸۲ اندیشه پویا را میتوانید سفارش دهید و با پست رایگان دریافت کنید.
@andishepouya
همراهان و خوانندگان اندیشهی پویا
📕 چهل روز گذشت. چهل روزی که یک ایران سوگوار بود. چهل روزی که هر روزش، زخم و درد و رنجهای تکثیرشده بود. چهل روزی که کنار هم اندوه خوردیم و گریستیم، چهل روزی که گاه ترسیدیم و روی زمین به کنجی نشستیم و گاه پر از شور امید زانوانمان را محکم کردیم و روی پاهایمان ایستادیم.
📕 ما در روزگار شومی کار مجله را آغاز کردیم که دوام یک ساله هم در گمانمان نبود، اما ده سال را پر امید ادامه دادیم. ادامه دادیم تا چهل روز پیش که مهسا اسم رمز شد و روزگار دیگری رسید و همهی حسرتها و آرزوها و آگاهیهای جمعی ما طنینِ زن،زندگی،آزادی گرفت.
📕 چهل روز سخت گذشت و نمیدانیم چگونه روزهایی در پیش است. در این چهل روز که تیتر مجلات جهان بودیم، ما را دل و دماغی نبود که حتا یک خط بنویسیم. که حتا به شمارهی بعدی مجله و خوانندگان همیشه همراهش فکر کنیم. اما اگر به قدر یک روز فرصت زندگی و نوشتن باقی باشد، روی زانوانمان خواهیم ایستاد، و کمی کج و کمی صاف، کمی گریان و پرافسوس و کمی خندان و امیدوار، به میان شما بازخواهیم گشت؛ که جز این اگر باشد، هر آنچه در یک دهه در کنار شما گفتهایم و نوشتهایم بیهوده بوده است؛ که اکنون مبرمتر از هر زمانی، زمان گفتوگو و همسخنی و آگاهی است....باری، به قول مارتین لوترکینگ نمیتوان منتظر ماند: اکنون وقت آن است که با عشق و عدالت، گذشتههای تاریک را به آیندههای روشن مبدل ساخت و مجهز به آن، از خستگی یاس به نشاط امید عبور کرد.
@andishepouya
سایه میدانست که در ۹۴ سالگی میمیرد؟
📕از چیزهای دیگر که در سایه دیدم و توجهم را جلب کرد مهر بیحدّی بود که به دکتر شفیعی، که همیشه رضا خطابش میکرد، داشت. به یاد دارم بعد از دیدن عکس گریهی شدید دکتر شفیعی در سوگ شاگردش، قیصر امینپور، نگران این شده بود که پس از درگذشت خودش، رضا چه حالی میشود. ماجرای پیشگویی پدر همکلاس دوران کودکیاش را بارها تعریف کرده بود. یکی از همدرسان او در کلاس دوم ابتدایی پدری پیشگو داشته. روزی اسم کوچک سایه و دوستان دیگر و مادرهایشان را میپرسد و فردای آن روز به نقل از پدرش فالشان را میآورد؛ از جمله به سایه میگوید: «تو سخنگو میشوی و فرزندان زیاد میآوری و نودوچهار سال هم عمر میکنی». این ماجرا را سایه حدود سی سال قبل برای شفیعی در حالی که رانندگی میکرد تعریف میکند. شفیعی ذوقزده میشود و میگوید: «دو تای اول که محقق شده و از سومی هم دوسومش تا حالا درست درآمده. پس بقیهاش هم درست است. تازه بعد از آن هم خدا بزرگ است. توکل میکنیم.» سایه میگفت: «رضا وقتی این را شنید از شوق ناگهان فرمان را ول کرد. گفتم رضا فرمان را بگیر که پیشگویی را به باد میدهی.» این ماجرا را در تولد نودوچهارسالگی سایه، با آرزوی عمری طولانیتر برای او، در جایی منتشر کردم؛ اما در کمال تأسف آن پیشگویی چند ماه بعد به حقیقت پیوست.
📗از نوشتار مفصل محمد افشینوفایی که دربارهی خاطرات خود از سالها نشست و برخاست با هوشنگ ابتهاج؛ سایه، نوشته است. متن کامل این نوشتار را در اندیشه پویا ۸۱ بخوانید.
📗 برای دریافت شماره جدید اندیشه پویا با پست رایگان به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید و مجله خودتان را سفارش دهید.
@andishepouya
📗 چرا کامبخش و کیانوری، از اسکندری بدگویی میکردند؟
بدگوییهای کیانوری و کامبخش نسبت به ایرج اسکندری به قصد بیاعتبارکردن اوست. این خصومت برخاسته از آن است که اسکندری حتا پیش از پیدایش حزب تودهی ایران، کامبخش را به خاطر ضعفش در ماجرای لو دادن 53 نفر نقد کرده و حتا مانع از پذیرش او در حزب شده بود. ایرج اسکندری از یک خانوادهی سلطنتی قاجار بود، ولی همین و بس! جیباش همیشه خالی بود. در دربار قاجار نیز بزرگ نشده بود تا خلق و خوی آنها را فراگرفته باشد. از آنجا که خوشصحبت و بذلهگو و شوخ و مجلسآرا و بسیار دست ودل باز بود، کیانوری وکامبخش از او همچون«شاهزادهی کمونیست دموکرات» یاد میکنند. اسکندری بینهایت خوشفکر و اندیشمند بود. تنها شخصیتی از میان رهبران حزب بود که در همهی مقاطع حساس زندگی حزبیـسیاسی خود، در موضع درستی قرار داشت. چگونگی تشکیل حزب تودهی ایران همچون حزبی مردمی، آزادیخواه و عدالتجو، اصلاحطلب و قانونگرا حاصل اندیشه و پیشنهاد وی بود اما حزب توده سالها بعد به حزب مارکسیستـلنینیست مبدل شد. موضع او در مخالفت با دادن امتیاز نفت شمال به شوروی در سال1323، مخالفت در تشکیل فرقهی دموکرات آِذربایجانِ ساخته و پرداختهی اتحاد شوروی، یا مواضع او به هنگام جنبش ملی شدن صنعت نفت و حکومت دکترمحمد مصدق، و به ویژه نگاه او در دههی پنجاه و آستانهی انقلاب بهمن 57، نمونههای برجسته و تحسین برانگیز و شگفتآور از مواضع وی است. اسکندری نویسنده و حامل نامهی کمیتهی مرکزی حزب به استالین در مخالفت با تشکیل فرقهی دموکرات بود که در سفر به پاریس از طریق مسکو در اختیار مقامات شوروی قرار داد. در دههی ۱۳۵۰ و در آستانهی انقلاب، علناْ خواستار مبارزه برای احیای مشروطیت و فعالیت علنی حزب بود. هشدار میداد که با این روند، حزب توده از اولین قربانیان خواهد بود.
📕 از متنِ گفتوگوی علی ملیحی با بابک امیرخسروی دربارهی ایرج اسکندری؛ دبیر اول حزب توده. متن کامل این گفتوگوی مفصل را در اندیشه پویا ۸۱ بخوانید.
📗 برای دریافت شماره جدید اندیشه پویا با پست رایگان به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید و مجله خودتان را سفارش دهید.
@andishepouya
☝️☝️ تراژدی تبعید
عباس معروفی با مرگِ تراژیکش در تبعید، نمادی از روشنفکران این سالها و این دوران بود. مطرود و غریبه. پرتلاش، با سری که با شتاب مدام به سنگ میخورد و در آخر از حرکت بازایستاد. او که عضو هیچ قبیلهای نبود و حواسش پیِ «لا و نعم»گوییهای هئیت رهبریِ هیچ دسته و گروهی هم نبود، نویسنده و فقط یک نویسنده بود، و در طول سالهای نویسندگیاش نه عضو هیچ تشکیلاتی بود و نه کار سیاسی میکرد. (گرچه به قول خودش «در کشوری که بیرون ماندن طرهای از موی یک زن، و آستین کوتاه پوشیدن کار سیاسی محسوب میشود، من کار سیاسی شدید کردهام».) از دستهی آن آدمهایی بود که در اعصار سخت، رنج را به کار تبدیل میکنند، و در همهی این سالها او فقط کار کرد و کار کرد؛ رمان نوشت و مجله درآورد؛ جایزهی ادبی پشت جایزهی ادبی پایه گذاشت؛ و کتابفروشی و انتشاراتی راه انداخت، حتا در تبعید. (میگفت: «چرا شبانهروز بیست و پنج ساعت نیست؟ چرا در این زندگی نکبتی تکنوبتی همهاش خوابیم؟»)
سردبیرِ پرشور مجلهی گردون از نسلی بود که شور ساختن داشت ــبه هرقیمتی و گاه به قیمتی گزاف. وقتی بهای انتشار نشریه بر دوشش سنگینی کرد، تسلیم شد و نه به رضایت، اما پذیرفت که تبعیدی شود. همهی آرزوهای خود را در چمدانی گذاشت و از ایران رفت. او که دربهدرِ تبعید، تا کارگری شبانه در هتل را نیز تجربه کرد، تا همین اواخر بیهیچ بغض و کینهای میگفت: «من ناامید نیستم. همهاش فکر میکنم که باید کار کنیم و مملکتمان را با دستهامان بسازیم، نه با بولدوزر.» او که یک امیدوارِ تمامعیار بود، از پای نیفتاد و بزرگترین کتابفروشی ایرانی در اروپا را در برلین، بنیاد نهاد. و در همهی این سالها عاشق همان وطنی بود که به اجبار ترکش کرده بود. او که میگفت «در آرزوی ایران آب میشوم»، در آرزوی بازگشت به ایران، در تبعید آب شد؛ و دور از این باغ بیبرگی، درختی با هیبت تمام بر زمین افتاد... باری، به خود میگویم مگر این یک تکهی جغرافیا که او عاشق آب و خاکش بود، چقدر تنگ بود که نمیتوانست او را در آغوشش جا دهد. چه میشد اگر او نقطهی پایانش را همینجایی میگذاشت که عاشقش بود، در کنار ما. چه میشد اگر او تبعیدی نمیشد...
📗 از متنِ دیباچهی اندیشه پویا 81 در یادبود عباس معروفی و به قلم سردبیر، رضا خجسته رحیمی.
📕 برای دریافت شماره جدید اندیشه پویا با پست رایگان به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید و مجله خودتان را سفارش دهید.
@andishepouya
گلایه ابتهاج از شجریان
📕سایه بیخیالی و بیتفاوتی عجیبی در رفع تهمتهایی که بدو میزدند داشت. یک بار به او گفتم: «استاد، امروز در فلان روزنامه چه مصاحبهی تندی از شما چاپ شده. شجریان و دیگران نرنجند!» جواب داد: «نه! هر کس مرا بشناسد میداند اینها حرفهای من نیست.» خلاصه کاری نکرد. روز بعد یا شاید بعدترش تعریف کرد: «بعد از رفتن شما فکر کردم نکند واقعاً شجریان و علیزاده این حرفها را باور کنند. من اصلاً چنین حرفهایی نزدهام و اصلاً این شخص را تا حالا ندیدهام.» به شجریان تلفن میکند. شجریان هم با خنده میگوید: «آقا من این مصاحبه را ندیدهام؛ اما هرچه باشد شما بیشترش را قبلاً در همان شعر معروف خطاب به من گفتهاید.» سایه میگفت و میخندید. اشارهی شجریان به شعری بود با این مطلع: رفتی ای جان و ندانیم که جای تو کجاست/ مرغ شبخوان کجایی و نوای تو کجاست... چه شد آن مهر و وفایی که من آموختمت/ عهد ما با تو نه این بود وفای تو کجاست؟... شأن نزول این شعر هم از این قرار است که سایه در کلن بوده و شجریان هم آنجا کنسرت داشته. شجریان برای سایه بلیط نمیفرستد و دوستی دیگر بلیط کنسرت او را به سایه میدهد. سایهی زودرنج که از شجریان چنین توقعی نداشته بلافاصله این شعر را میگوید. بعد از کنسرت، شجریان به منزل سایه میرود. سایه میگوید: «اتفاقاً شعری هم برای شما گفتهام.» شجریان غزل را میخواند و میپرسد: «میتوانم نسخهای از این شعر داشته باشم؟» سایه پاسخ میدهد: «بَــــله.»
📗 بخشی از خاطرات تفصیلی محمد افشین وفایی از هوشنگ ابتهاج
منتشره در تازه ترین شماره اندیشه پویا
📩 برای سفارش مجله به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
خوانندگان عزیز
شماره جدید اندیشهپویا(ش. ۸۱) بامقالات وگفتگوهای خواندنی بزودی منتشرمیشود.شمامیتوانید باشرکت در طرح پیشخرید مجله،پشتگرمی ما در ادامه این راه باشید.برای دریافت مجله باپست رایگان فقط کافیست۷۵هزار تومان به کارت ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴(بانک خاورمیانه/براتاله صمدیراد) واریز وفیشش رابه شماره۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰تلگرام کنید.
برخی مطالب این شماره:
📕سایه سخن نگفت:گزارش زندگی روشنفکری هوشنگ ابتهاج/با آثار:افشین وفایی، جوادمجابی،جلیل دوستخواه،جلال خالقی مطلق
📕ایرج اسکندری،تودهای مطرود/پرونده تاریخی باآثار:بابک امیرخسروی،همایون کاتوزیان، مازیاربهروز،قاسم نورمحمدی
📕پیشهوری ورضاروستا را روسها کشتند:اسنادمنتشرنشده ساواک
📕افول اجتماعی درایران/عباس عبدی، محمدجوادکاشی،محمدفاضلی، آرمان ذاکری،جوادحیدری
📕سفربه اعماق جنگ اوکراین:گفتگوبا سالارعبده
📕کودتای سیا علیه کودتای سرخ:مارک گازیوروسکی
📕کامو بروایت منوچهربدیعی
📕۲۸مرداد بروایت صدرالدین الهی
📕گورباچف بروایت احمدزیدآبادی
📕پوشهای برای«دنیای سخن»
📕تراژدی تبعید عباس معروفی:یادداشت سردبیر
وبسیاری مطالب خواندنی دیگر...
همراهیتان رابامجله خود قدردانیم
@andishepouya
02186126189
🔴 اندیشهپویا ۷۹ را پیشخرید کنید و با تخفیف و ارسال رایگان دریافت کنید.
[توضیحات در پست پیشین]
ویژهنامه نوروزی اندیشه پویا باصفحات بیشتر وبا مطالب متنوع وخواندنی بزودی منتشرمیشود. شمامیتوانید نسخه خودرابا ۱۵درصدتخفیف وارسال رایگان پیشخریدکنید یا مجله را سفارش دهید و به دوستانتان هدیه دهید. برای سفارش مجله کافیست مبلغ ۶۵هزارتومان به کارت۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۸۲۶۴۲(بانک خاورمیانه/رضاخجسته)واریزوفیشش رابه شماره ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰تلگرام کنید.
📕 برخی مطالب:
📗منجی درآینه: ۵۵سال پس ازفروغ
📗بهاریه: جعفرمدرس صادقی،بابک احمدی وپرویزدوایی
📗کتابچۀ نوروزی: تسلی دراعصار ظلمانی: باترجمههایی ازعبدالله کوثری،مژده دقیقی و... به همراه موخره مصطفی ملکیان
📗ایران بر لبه تیغ: گفتگوبا محمودسریعالقلم و پیشبینیهای عباس عبدی،محمدفاضلی و...
📗ما حالمان خوب است! نامه به آیندگان ازسال آخرقرن:سروش صحت،جوادکاشی،زیدآبادی، علیرضارجایی، پورنجاتی و...
📗یادنامه رفتگان سال
📗کتابخانه۱۴۰۰:شصت کتاب برترسال
📗خیالات روسی:پژوهشی درباره شوروی وسوسیالیسم درایران
📗متهمام به سنتشکنی:گفتگوبامحمداحصایی
📗من باکری نیستم:گفتگوباهادی حجازیفر،کارگردان موقعیت مهدی
وبسیاری مطالب خواندنی دیگر
همراهیتان رابامجله خود قدردانیم.
@andishepouy
02186126407
شماره۷۶اندیشهپویا بامقالات وگفتگوهای خواندنی بزودی منتشرمیشود.شمامیتوانید نسخه خودرابا۱۰درصد تخفیف وارسال پستی رایگان پیشخریدکنید.کافیست مبلغ ۵۰هزارتومان به کارت۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۸۲۶۴۲(بانک خاورمیانه/رضاخجسته)واریزو فیشش را برایمان تلگرام کنید.
(برای دریافت مجله باپیک"نحوه دریافت:پیک"را قیدوهزینه پیک راهنگام تحویل بپردازید)
برخی مطالب این شماره:
📕صیاددلها:پروندهای درباره کلاسهای سهشنبه محمدرضاشفیعیکدکنی دردانشکده ادبیات که بقول قیصرامینپور«پایتخت جهان»است
📕موسیقی بندهپرور رادوست دارند،موسیقی آزادرا نه:گفتگوی منتشرنشده بامحمدرضاشجریان،پیش ازآخرین سفرامریکا
📕گاهی نخبهکشی میکنیم:گفتگوبا پرویزپرستویی
صداقت سردروشنفکری:گفتگوبا نادرانتخابی
📕سیاستمداررمانتیست:حسین فاطمی که«شهیدآزادی»خوانده میشود:جلال توکلیان،احمدزیدآبادی،حمیدشوکت،علیرضارجایی
📕شاعرخلاف جریان:گزارشی ازجدلهای مطبوعاتی موافقان ومخالفان نیمایوشیج، یادداشتهایی ازصدرالدینالهی،جلیل دوستخواه
📕محصور درتاریکی:گزارشی ازروزگارزنان افغان زیرسایه طالبان،
و...
همراهیتان رابامجله خودقدردانیم
@andishepouya
02186126407