پیرزن تنهایی بود بی بی زهرا، یخچال نداشت، شاید پول نداشت یا شاید احساس نیاز نمی کرد،
آن وقت ها کسی زیاد گوشت و آذوقه تو یخچال نمی گذاشت. اگر پول داشتند روزانه می خریدند غذایی می پختند و خلاص
بی بی مثل خیلی ها برای آب خنک کوزه داشت اما آب یخ خیلی دوست می داشت.
به قول خودش: جگرش حال میومد با آب یخ.
دم غروب راه می اُفتاد می آمد خانه ما و موقع رفتن یک قالب بزرگ یخ می گرفت و می رفت
حواسمان نبود اما این یخ گرفتن ها بهانه ای بود برای درآمدن از بی کسی،برای شب نشینی و کوتاه کردن شبهای تنهایی.
توی جایخی یخچالمان، یک کاسه داشتیم که اسمش "کاسه بی بی زهرا" بود.
درِ خانه اگر باز بود بی در زدن می آمد تو و اگر سر شام بودیم فورا یک بشقاب هم می آوردیم برای او.
با بابا رفیق بود!
برایش شال گردن و جوراب پشمی می بافت و باهاش که حرف می زد توی هر جمله یک "ننه " میگفت. ..
یک شبِ تابستان ، مهمان داشتیم و توی حیاط جمع بودیم ؛ بی بی زهرا، پرده را کنار زد و آمد تو.
بچه ی فامیل که از ورود یکباره یک پیرزن کوچولوی موحنایی ترسیده بود، جیغ زد و گریه کرد.
ننه به بچه آبنبات داد. نگرفت،
بیشتر جیغ زد.
بچه را آرام کردیم و فورا کاسه یخ بی بی را از توی جایخی آوردیم. بابا وقتی قالب یخ را می انداخت توی زنبیل بی بی آرام گفت:
"ننه! از این به بعد دَر بزن.......!"
ننه، مکث کرد.
به بابا نگاه کرد؛
به ما نگاه کرد و بعد بی حرف رفت.
و بعد از آن، دیگر بی بی زهرا پیِ یخ نیامد.
کاسه اش ماند توی جایخی و روی یَخِش، یک لایه برفک نشست.
یک شب، کاسه را برداشتیم و با بابا رفتیم درِ خانه ی ننه.
در را باز کرد.
به بابا نگاه کرد.
گفت: "دیگه آبِ یخ نمیخورم، ننه!"
آب تو کوزه هم خوبه..
نگاهش به بابا غریبه شده بود.
شبیه مادری شده بود که بچه هایش بی هوا بُرده باشندَش خانه سالمندان.
او توی خانه ی ما کاسه داشت،
بشقاب داشت
و یک "پسر".
یک درِ آهنی
یک در نزدن
و حالا حرف پدر،ننه را پرت کرده بود بیرون به دنیای تنهاییش و فهمیده بود که این پسر برای او پسر نمیشود.
بی بی یک روز داغ تابستان مُرد.
توی تشییع جنازه اش کاسه ی یخ ننه را انداختیم توی کلمن و بابا قد یک پسر مادرمرده اشک ریخت و مدام آب یخ خورد.
یادمان باشد یک حرف،یک عکس العمل،یک نگاه،کولاک میکندگاهی.
کاسه یخ بهانه عشق ومهربانی بود خدا میداند که کاسه یخ هرکدام از ما کی؟کجا؟ دریخچال دل چه کسانی هزاربار برفک گرفت و شکست و پرت شد و دیده نشد.یا بگذاریم آدم ها آب کوزه شان را بخورند یا اگر آب یخی بهشان دادیم دیگر ازشان دریغ نکنیم.
@andisheh_naab12
هرآنچه از آن خجالت مي كشيد، در ناخودآگاهتان نهان مي شود.
در عمق وجودتان پنهان مي شود و از پشت صحنه، شما را تحت تاثير قرار مي دهد.
اگر مي خواهيد چيزی را سركوب كنيد، چيزی زيبا را سركوب كنيد. هرگز چيزیرا كه از آن خجالت می كشيد، سركوب نكنيد؛ زيرا هرچه را سركوب كنيد، به عمق وجودتان وارد می شود.
آنچه ابراز می كنيد، دود می شود و به هوا می رود. پس هرچه را كه از آن خجالت می كشيد ابراز كنيد. آنرا ابراز كنيد تا از شرش خلاص شويد.
هرچه زيباست را بصورت گنجی درون خود نگاه داريد تا وجود و زندگي تان را تحت تاثير قرار دهد.
ما عكس اين كار را انجام مي دهيم؛ هرچه زيبا را ابراز می كنيم و حتی بيش از اندازه. پيوسته تكرار مي كنيد: « دوست دارم. دوست دارم. دوست دارم. » و حتی ممكن است اينقدر ها ام دوستش نداشته باشيد.
خشم، كينه، حسادت و طمع را در وجودتان سركوب مي كنيد و پس از مدتی خود به آنچه سركوب كرده ايد، تبديل مي شويد.
از چيزی خجالت نكشيد؛ همه چيز همينطور كه هست، عالی است.
پس آرام باشيد و لذت ببريد. قلب خود را به روی خورشيد، هوا و آسمان باز كنيد.
در اينصورت، هميشه هوای تازه و شعاعهای نور خورشيد در دسترس خواهد بود. اجازه دهيد هستی از وجودتان گذر كند.
هرگز مانند يك كوچه بن بست نباشيد. خجالت و شرم را به دور بريزيد و هرگز درباره چيزی قضاوت نكنيد.
اشو
@andisheh_naab12
یک جامعه طبقاتی فقط بر اساس وجود فقر و نادانی قابل دوام است.
تا آگاه نشده اند عصیان نمیکنند
و تا عصیان نکنند نمیتوانند آگاه شوند!
#جورج_اورول 1984
@andisheh_naab12
خوشبخت اونیه که داره با آدم مورد علاقش روزای سخت رو میگذرونه :)
@andisheh_naab12
کم کم پی میبرید بیشتر باورهای آدمی براساس تمایلاتشه و بیشتر پشتوانه باورهای آدمی رو خطاهای شناختی و سوگیری تاییدی تشکیل میده.
"زنها اینطور هستند، مردها اونطوری هستند، فلان جاییها اینجوری رفتار میکنند، فلان گیاه برای درمان فلان بیماری خوبه، فالگیری واقعا جواب میده، ماه تولد شخصیت آدمها رو تعیین میکنه، وضعیت ستارگان باعث جنگ میشه، خوابهای من از آینده عالم خبر میدهند، وقتی فکر مثبت میکنم پول میاد توی حسابم و..."
این گزارهها از ساختار باوری ما تراوش میکنه. شمای نوعی، احتمالا به بعضیش باور دارید و بعضیهاش براتون احمقانهست.
فرق عالِم (ساینتیست) با انسان معمولی این نیست که هیچ ساختار باوری درش وجود نداره. حتی این نیست که گزارههای احمقانه از ساختار باوریش در نمیاد. فرق اونجاست که عالم، اسم گزارهها رو میگذاره "فرضیه" و با فهمی که از خطاهای شناختی و سوگیری تایید داره، فرضیهها رو میگذاره زیر تیغ آزمایش. آزمایشی که معمولا قراره خلاف فرض رو اثبات کنه، به جای اینکه خود فرض رو تایید کنه! و در روش علمی درسهای مهمی هست برای همه ما.
#استیون_نوولا
@andisheh_naab12
📌فروید میگوید: آدمها سه مدل عاشق میشوند:
1- عاشق کسی میشوند که شبیه به خودشان است، در واقع یک نسخه از خودشان را به دست میآورند.
2- عاشق کسی میشوند که دوست داشتند شخصیت خودشان مثل او بود، یعنی با منِ آرمانیشان ارتباط میگیرند.
3- عاشق کسی میشوند که همیشه حواسش به آنهاست، در واقع مثل یک پدر یا مادر حمایتگر و عاشق (واژه مناسب ابژه)
پس اگر در رابطه بودید و فرد مقابلتان نوع دوست داشتن و دل بستنش فرق میکرد و از گونهی اول، دوم یا سوم بود، اسمش را خودخواهی نگذارید. همهی ما اولش خودخواهیم و بعد دیگرخواه... یعنی قبل از هرچیزی، خودمان را در نظر میگیریم و بعد دیگری را....
@andisheh_naab12
سه ترفند ذهنی برای داشتن رژیم غذایی سالمتر و فعالیت بدنی بیشتر
همه میدانیم که باید رژیم غذایی سالمی داشته باشیم و بیشتر ورزش کنیم. اما اغلب ما در عمل به این توصیهها پایبند نیستیم و نشستن روی مبل و خوردن چیزبرگر دوبل را ترجیح میدهیم!
در اینجا به سه ترفند سادهی ذهنی میپردازیم که مانند ابزارهایی قدرتمند به ما کمک میکنند تا انتخابهای بهتری داشته باشیم.
۱- به مضرات کوتاه مدت فکر کنید نه بلند مدت!
قبلا هم به این موضوع اشاره کرده بودیم که ما برای «خودِ حال حاضرمان» و «خودمان در آینده» دو شخصیت مجزا قائل هستیم و معمولا به شخص آیندهی خودمان اهمیت زیادی نمیدهیم!
چندین پژوهش هم نشان داده وقتی میخواهید خودتان را به «عدم مصرف» یک خوراکی راضی کنید، بهتر است به عواقب کوتاه مدتش فکر کنید.
برای مثال اگر میخواهید از مصرف نوشیدنیهای انرژیزا خودداری کنید، دو راهکار دارید:
۱- به این فکر کنید که این نوشیدنیها سبب ابتلا به دیابت و چاقی میشوند (عوارض بلند مدت).
۲- به این فکر کنید که نوشیدن آن سبب بروز تپش قلب، احساس اضطراب و کاهش ناگهانی انرژی بعد از چند ساعت خواهد شد (عوارض کوتاه مدت).
یک پژوهش جالب نشان داد که فکر کردن به راهکار اول در نهایت سبب میشود که باز هم ۶۱ درصد افراد نوشیدنی انرژیزا را مصرف کنند! در حالی که توجه به عوارض کوتاه مدت سبب میشود که فقط ۴۶ درصد افراد نوشیدنی را انتخاب کنند.
اگر کمی فکر کنید، در بسیاری از مواد خوراکی ناسالم میتوانید عواقب کوتاه مدت مهمی پیدا کنید: مثلا برای مصرف فست فودها به احساس سوء هاضمه و نفخ بعد از آن فکر کنید و یا به احساس عذاب وجدان بعد از خوردن نان خامهای! یا در مورد الکل به کاهش کیفیت خواب و سردرد بعد از آن بیندیشید.
۲- در مورد خوراکیهای سالم به دنبال یک ویژگی خاص و جذاب باشید
نخوردن خوراکیهای ناسالم فقط یک طرف داستان است و در سمت دیگر، خوراکیهای سالمی هستند که معمولا برایمان جذابیت ندارند! اینجا توصیه میشود که به جای فکر کردن به مزایای سلامتی آنها، به برخی ویژگیهای خاص و جذابشان توجه کنید. مثلا با خودتان بگویید که این هویج چه مزهی خاصی دارد. یا یک جنبه متفاوت و مفرح در مصرف آنها کشف کنید. این موضوع در مورد فعالیت بدنی هم صدق میکند و پژوهشها نشان داده اگر بتوانید ورزشی پیدا کنید که نسبت به آن احساس علاقه دارید، به احتمال بیشتری آن را در دراز مدت دنبال خواهید کرد.
۳- از جایزه به صورت صحیح استفاده کنید!
پژوهشهای متعدد نشان داده که «جایزه دادن» سبب افزایش احتمال موفقیت میشود. اما در این مورد باید با احتیاط و دقیق عمل کنیم.
جالب است بدانید که مشخص شده جایزههای «متعدد و کوچک» موثرتر از جایزهای کمتعداد و بزرگ عمل میکنند. بنابراین اگر میخواهید به خودتان جایزه بدهید، این نکتهی مهم را مدنظر داشته باشید.
برای مثال ۲۰ دقیقه سریال دیدن به صورت روزانه به عنوان جایزه ورزش کردن در آن روز، موثرتر از ۸۰ دقیقه فیلم دیدن در پایان هفته به عنوان جایزهی چهار روز ورزش است.
همانطور که گفتیم، در مورد استفاده از راهکار جایزه باید محتاط باشیم ،چون این روش میتواند خیلی سریع تکراری و خستهکننده شود. بنابراین جوایز باید بهگونهای تنظیم شوند که برای دریافتشان نیاز به «تلاش واقعی» باشد. مثلا اگر بدن ما با انجام یک تمرین ورزشی خاص تطابق پیدا کرده، دیگر نباید بابت آن به خودمان جایزه بدهیم و دشوار کردن آن و ارتقا به مرحلهی بعد مشمول دریافت جایزه خواهد بود.
@andisheh_naab12
چیزایی که میشه خرید بعد از این که شکر افزوده رو حذف میکنی:
@andisheh_naab12
نوکیسگی چیست و نوکیسهها کیستند؟
«نوکیسگی» را اینگونه تعریف کردهاند: قشری که از لحاظ درآمد به طبقهٔ بالا ولی از لحاظ فرهنگ به طبقهٔ بسیار پایین جامعه و حتی نزدیک به لمپنها قرار دارند. علاقهٔ بسیاری به خودنمایی، دیده شدن، عرض اندام و نوچهپروری دارند. نوکیسهها، از یک طبقهٔ اجتماعی مبدا به یک طبقهٔ اجتماعی مقصد پرتاب شدهاند. این پرتاب ناگهانی بر اثر یک اتفاق با استفاده از رانت، دلالی، ارث، موجسواری و شرایط و التهابات اقتصادی رخ میدهد. آنها، دیگر نه خود را به طبقهٔ اجتماعی مبدأ متعلق میدانند و نه با جایگاهی که اکنون کسب کردهاند، آشنایی دارند. بهعبارتی از گذشتهٔ خود نفرت دارند و نسبت به اکنون خود دوار ترس و حقارتاند.
نوکیسه برای این که به طبقهٔ پیشین خود اثبات کند که دیگر به آنها تعلق ندارد و همچنین برای غلبه بر احساس حقارت خود در مقابل طبقه ٔ جدیدی که به آن پرتاب شده است، مجبور به تظاهر است و ساده ترین راه برای تظاهر، خرید دیوانهوار کالاهای لوکس، نمایش عروسیها، میهمانیها و خانههای آنچنانی است.
اما فاجعهٔ اصلی از جایی آغاز میشود که ما، فیلم و عکس عروسیها، میهمانیها، اتوموبیلها و خانههای آنها را از طریق پیامرسانها و شبکههای اجتماعی برای همدیگر ارسال میکنیم. ما با این کار به مزدوران تبلیغاتی آنها تبدیل میشویم که بیمزد و منت، به هدفی که آنها در سر دارند نزدیکشان میکنیم و آن هدف چیزی نیست جز تظاهر و دیده شدن.
جاهلان عصر جدید نوچههای جدید لازم دارند. عدهای با موبایلهایشان، عکس و فیلم آنها را به اشتراک میگذارند و افتخار نوچگی آنها را پذیرا میشوند.
بسیاری از آگاهان از نوکیسهها متنفرند، زیرا میدانند نوکیسهها بر خلاف سرمایهدارهای واقعی و قشر ثروتمند سنتی، سرمایهٔ خود را نه در کارآفرینی که در دلالی صرف میکنند. آنها منابع مالی جامعه را بر اساس بیلیاقتی به دست گرفتهاند.
اما فاجعهٔ بزرگتر وقتی رخ میدهد که هنگام تماشای فیلم عروسیها و پارتیهای این دسته، به جای آن که به فکر پس گرفتن حق خود باشیم، خودمان را جای این افراد میگذاریم و بر زندگی سطحی و انگلگونهٔ این افراد حسرت می خوریم.
@andisheh_naab12
رفتارت با آدمایی که هیچ سودی برات ندارن میشه شخصیتت.
@andisheh_naab12
یه مثال ساده که چرا ۷۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر رفتن
@andisheh_naab12
دکتری که برای اولین بار گفت شستن دست جلو پخش شدن بیماری را می گیرد بخاطر ایده احمقانه اش به تیمارستان فرستاده شد
از اینکه ایده های جدید داشته باشید
نهراسید !
@andisheh_naab12
می دونید خانم هینگز یه چیزی رو فهمیدم و اون اینه که، فرق یه دختر گل فروش و یه خانم محترم در این نیست که چطور رفتار می کنن...
در اینه که
"چطور باهاشون رفتار میشه"
☑️ My Fair Lady
@andisheh_naab12
به که بسپارمت ایخاک به بادت ندهند؟
به که بسپارمت ای خانه که ویران نشوی؟!
@andisheh_naab12
Instagram.com/ketab_bazz
پیج اینستاگرام مارو دنبال کنید. با عنوان #کتاب_باز
یه روز خوب نمیاد، استرسهای شما تموم نمیشه و هیچوقت همه چیزا سر جاشون نیستن! منابع ما به شدت محدوده (مخصوصا زمان) و قویترین انسانها نهایتا بتونن روزی 5 ساعت کار عمیق بکنن.
نشستن منتظر روز خوب، سپردن کارهای امروز به فرداها و برداشتن چندین هندونه همزمان جز خسته کردن ما، دستنیافتنی شدن هدفامون و به ابتذال کشیدن تلاشامون هیچ دستاوردی نداره.
همه چیز همین چیزی هست که میبینید.
خودتونو با توجه به این شرایط رشد بدید و همین شرایط حالتون رو مدیریت کنید.
هیچ کس واینساده شما به اهدافتون برسید و از شما شکست بخوره، همه میبینن، میشنون و با هوشمندی به هر کنش شما واکنش نشون میدن.
توقع نداشته باشید وارد بازاری بشید و سهم بازار رقبا رو تصاحب کنید و اونا هم بشینن و شمارو نگاه کنن.
زندگی یه داینامیک وحشتناکیه که تمام فاکتورهاش در لحظه در حال تغییر هستن.
معمولا ما توی مغزمون تو رویابافی تمام فاکتورهارو ثابت نگه میداریم و اون فاکتور مورد علاقمونو به نفع خودمون تغییر میدیم، ولی اصلا اینجوری نیست.
راهکار چیه؟
1.پذیرفتن شرایط حال و پیدا کردن راهحل با استفاده از تجربیات گذشته (نه رویابافیهای آینده)
2.به جای تلاش برای باز کردن تمام گرههای تنیده یه گره کور، دونه به دونه گرههارو باز کنید.
تجربه نشون داده انجام همزمان چندین کار در اکثریت موارد باعث میشه هیچ کدومش به پایان نرسه.
3.تحت تاثیر رسانه نباشید و هر لحظه اهداف و مسیرتونو تغییر ندید. تغییر توی مسیر زندگی یه موضوع اجتنابناپذیره ولی عوض کردن لحظهای اهداف و مسیرها جز سرخوردگی چیزی برای شما نداره.
4.سعی کنید سازوکاری داشته باشید که بتونید در لحظه برای حل کردن مسائل لحظهای راهحل پیدا کنید. مغزتونم آماده چالشهای هرروزه باشه.
5.یه نقشه راه و استراتژی داشته باشید و هر کاری رو سعی کنید در ذیل اون معنا کنید، درسته بعضی چیزارو هیچجوره نمیشه اینکارو کرد ولی سعی کنید اکثریت کارهاتون همسو با اون استراتژی باشه.
@andisheh_naab12
🔴 امسال از #بودجه عمومی کشور هزار میلیارد و 227 میلیون تومان صرف کمک به معیشت روحانیون می شود.
💬marziye.mahmoodi/خبرنگار
@andisheh_naab12
در زمینه ی انتخاب همسر واقعا به کم قانع نشید،
منظورم پول و مال و منال و این چیزا نیست،
اینا باید معقول باشه نه اینکه مهم نباشه
ولی منظورم جوریه که دوستون داره،
وقتی چیزیتون میشه چجوری برخورد میکنه؛
چقدر همراهتونه، چقدر مشوقتونه
چقدر باعث آرامشتونه، چقدر دلگرمیتونه
وقتی چند سال از زندگیتون بگذره
تازه متوجه میشید چقدر این فاکتورا
مهمتر از هرچیز دیگهای بودن که قبل از
ازدواج اصن بهشون فکرم نمیکردید!
@andisheh_naab12
چرا مُراقبِ آنچه میگوییم نیستیم؟
محمود سریعالقلم
۱) چون کتاب نمیخوانیم
۲) چون اهمیتِ رشد شخصیت، حتی ده درصدِ نظام آموزشی نیست
۳) چون نظام آموزشی بر حفظ کردن استوار است تا فکر کردن
۴) چون تربیتِ خانوادگی بیشتر بر احساسات استوار است تا رشد فردی
۵) چون نیاموختهایم حرف زدن، مسئولیت دارد
۶) چون وقتی به پول میرسیم احساسِ قدرت میکنیم
۷) چون وقتی به قدرت میرسیم احساسِ برتری میکنیم
۸) چون عموماً دو هدفِ کلیدی را در زندگی دنبال میکنیم: پول و شهرت
۹) چون منافع شخصی بر رفتار اخلاقی غلبه دارد
۱۰) چون اصلِ نگاه به انسانهای دیگر ابزاری است
۱۱) چون افراد، یک دفعه به جایگاهی غیرمنتظره میرسند
۱۲) چون بیاحترامی به انسانها در جهان سوم خیلی پیامد ندارد
۱۳) چون نیروهای احساسی بر عقلِ محاسبهگر غلبۀ نود درصدی دارند
۱۴) چون فکرِ قبل از سخن، فرصتِ تمرین ندارد
۱۵) چون افراد، جوگیر میشوند
۱۶) چون تعداد فالوور به مراتب مهمتر از داشتنِ پِرنسیپ است؛
۱۷) چون معلوم نیست مسئول تربیتِ مدنی کیست
۱۸) چون تربیت، از خانواده و کلاسِ درس به جهان مجازی منتقل شده است
۱۹) چون عنصر "زمان" در سخن گفتن تعطیل است
۲۰) چون بیثباتی اقتصادی، تعادل رفتاری را مختل کرده است
۲۱) چون آشنایی با ادبیات فارسی به شدت ضعیف شده است
۲۲) چون درناخودآگاهِ افراد، بخشِ رعایتِ حقوقِ دیگران قفل است
۲۳) چون گروههای مرجع فرهنگی در جامعه تغییر کردهاند؛
۲۴) چون روانشناسی فهم دیگران در بسیاری ازافراد ضعیف است
۲۵) چون زرنگیهای دمِ دست مهمتر از میراثِ شخصیتی است
۲۶) چون تصور میکنیم دیگران متوجه نیات ما نمیشوند؛
۲۷) چون احساسِ تعلق به یک جامعۀ سالم، خیلی ضعیف است
۲۸) چون زندگی امری جدی نیست
۲۹) چون به دوامِ واژههای منفی در ذهن انسان واقف نیستیم
۳۰) چون بسیاری، حتی پنج صفحه ام هم درمورد خودشان نمیتوانند بنویسند.
@andisheh_naab12
سطح دغدغه خبرگزاری های کشور!!!
دلار چند؟
طلا چند؟؟
تورم چقدر؟؟؟
+بعد خبر زده رئیسی عینک را کنار گذاشت !
چه خبر مهمی!!!
@andisheh_naab12
مهم نیست عکس هات چقدر خوبن یا نقل قول هات چقدر واقعین،
آدمهایی هستند که صرفا چون تویی، هیچ وقت دکمه لایک رو نمیزنن.
@andisheh_naab12
برای سلامتی
ورزش کنید
سیگار نکشید
تغذیه مناسب داشته باشید.
و مهمتر از همه از دوست و آشنا و فامیلی که بدون تخصص در مسائل پزشکی نظر میدن، دوری کنید.
@andisheh_naab12
من به هیچ وجه چیزی را مسخره نمیکنم، زیرا این قدرت را دارم که به هرچیزی که نمیتوانم درک کنم احترام بگذارم.
#هاینریش_بل
@andisheh_naab12
برنامه تندخوانی علامه :
دوس داری یه کتاب 200 صفحه ای
رو60 دقیقه با درک 90 درصد بخونی
دوس داری توانایی حفظیاتت رو ببری بالا مثلا یه 100 کلمه رو توی 5 دقیقه بدون فراموشی با ترتیب حفظ کنی
دوس داری هوش ات زبان زد عام و خاص بشه
کلاس تند خوانی و تقویت حافظه همین هارو بهت میده ما کلاس رو به خانه شما میاریم با کلی تمرین باحال موثر در تندخوانی و تقویت حافظه توی یک محیط گرافیکی دلچسب هر روز فقط 30 دقیقه با ما همراه شو تا بعد از 30 روز ثمرشو ببینی 100 درصد تضمینی فقط باید همین الان اقدام به نصب برنامه کنی
با بیش از 20 نوع تمرین های به صورت کلاس درس همراه شما هستیم
لینک دانلود از بازار
https://cafebazaar.ir/app/xyz.allame.fastreading
کشیشی در اتوبوس نشسته بود که یک ولگرد مست و لایعقل سوار شد و کنار او نشست
مرد روزنامه ای باز کرد و مشغول خواندن شد
بعد از مدتی هم از کشیش پرسید : پدر روحانی روماتیسم از چی ایجاد میشود؟
کشیش هم موعظه را شروع کرد و گفت روماتیسم حاصل مستی و میگساری و بی بند و باری است
مرد با حالت منفعل دوباره سرش گرم روزنامه خودش شد
بعد کشیش از او پرسید تو حالا چند وقت است که روماتیسم داری؟
مرد گفت من روماتیسم ندارم، اینجا نوشته است پاپ اعظم دچار روماتیسم بدی است!
@andisheh_naab12
یکی از بزرگترین مشکلاتی که با وجود اینترنت پیدا کردیم اینه که دیگه بلد نیستیم و عادت نداریم به اینکه بذاریم حوصلهمون سر بره. مارک منسن یه چیز جالبی میگفت. میگفت شبکههای اجتماعی مثل یه سطل پر از دوپامینه که دائما تو صورت ما پاشیده میشه. بعد وقتی تو در دنیای واقعی با ادمها برخورد داری، مخصوصا ادمهایی که تازه باهاشون اشنا شدی، خیلی وقتها در گفتگو با اونها در شرایطی قرار میگیری که کسل کننده است. ممکنه اونها از چیزهایی حرف بزنن که برای شما خیلی جالب نیست یا باهاشون موافق نیستین یا براتون مهم نیست. ما عادت کردیم در این شرایط مطلب رو رد کنیم بره.
مثلا بریم توییت بعد، reel بعدی، پست بعدی، این کاریه که ما در حال حاضر با هر مطلبی میکنیم که برامون جالب نیست و دوپامین کافی نمیده. در حالی که ارتباطات در دنیای واقعی مستلزم داشتن گفتگوهاییه که برای ما حوصله سر بر و کسل کننده هستن، و تلاش ما برای اینکه بهشون گوش کنیم و جواب بدیم
و شاید بتونیم از چیزهایی که برامون جالب هستن حرف بزنیم.
@andisheh_naab12
ملتی که به حداقلها
قناعت کند،
حداکثر ستم را
بر آن روا خواهند داشت!
@andisheh_naab12
مامان بزرگ: جوونای این دوره زمونه بی حیا شدن همش به فکر رابطه ان.
مامان بزرگم:
@andisheh_naab12
ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ.
ﺷﺨﺼﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﮐﻪ ۱۶ ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻋﺎﺷﻖ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺷﺪﻡ، ﭼﻨﺎﻥ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻭﺍﺭ ﻋﺎﺷﻖ آﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺪﻡ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻭ ﭘﺎﻓﺸﺎﺭﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩ ﺗﻮانستم ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺳﻦ ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﺭﺍﺿﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﺩﺧﺘﺮه ﺑﺮﻭﯾﻢ.
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﭘﺪﺭ ﺩﺧﺘﺮه ﺑﻨﺎﯼ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺮﺍ بپیچاند، ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭﺱ بخوانم.
من هم ﭘﺲ ﺍﺯ آﻥ ﺑﺎ ﺟﺪﯾﺖ ﺩﺭﺱ ﺭﺍ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﯾﭙﻠﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ. ﺑﻌﺪ از گرفتن دیپلم ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻭﻟﯽ ﭘﺪﺭ ﺩﺧﺘﺮه ﮔﻔﺖ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ بروم.
ﺩﺭ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺑﯿﺴﺖ ﻭ ﺩﻭ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﺭﻓﺘﻢ ﻭﻟﯽ ﭘﺪﺭ ﺩﺧﺘﺮه ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺎﺭ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ.
ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﺑﻌﺪ از ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﺎﺭ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﻭ آﻣﺪﻥ ﻫﺎﯾﻢ ﻭ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﻭﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪء ﺟﺪﯾﺪ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﯿﺎﯾﻢ.
ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ آﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻢ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺶ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﺍﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺭﺩ ﻣﯿﮑﺮﺩ.
آﻥ ﺷﺨﺺ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﻫﺎ ﻭ ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﺷﺪﻥ بلخره پدر در ۳۲ سالگی ﺭﺍﺿﯽ ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺟﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ.
ﺟﺸﻦ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺮ ﭘﺎ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﺗﺮﯾﻦ آﺩﻡ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﻢ به خانه خودمان رفتیم.
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻣﺒﻞ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩ ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺫﯾﺖ ﻧﺸﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ أﺵ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪﻡ ﻭ ﺩﺭ ﯾﮏ ﮔﻮشه ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺑﺮﺩ.
ﺻﺒﺢ ﺍﻭﻝ ﻭﻗﺖ ﺷﺎﺩ ﻭ ﺳﺮﺧﻮﺵ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻌﺸﻮﻗﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻡ، ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﻪ ﺗﻬﯿﻪ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻡ. ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺗﻬﯿﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﺪﺗﯽ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻧﺶ ﺑﻮﺩﻡ ولی همسرم بیدار شدنش خیلی طول کشید و من ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺷﺪﻡ. ﮐﻤﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ ﻭﻟﯽ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﮐﻪ ﺷﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ همسرم ﻧﻔﺲ ﻧﻤﯿﮑﺸﺪ.
ﺳﺮﯾﻌﺎ ﭘﺰﺷﮑﯽ آﻭﺭﺩﻡ ﻭ ﭘﺰﺷﮏ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﻌﺎﯾﻨﻪ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺐ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﻁ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺩﭼﺎﺭ ﺣﻤﻠﻪ ﻗﻠﺒﯽ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﯾﺴﺖ ﻗﻠﺒﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
و من ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﺎﻝ ﻫﺎ ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﺳﺖ آﻭﺭﺩﻧﺶ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ😢
@andisheh_naab12