aloonaksher | Unsorted

Telegram-канал aloonaksher - آلونک

1197

من مدینه‌ی خود را، با تو ساختم آری ای به یُمنت #آلونک،خانه‌ی فلاطونی! حسین منزوی بهترین اشعار #ایران و #ترجمه_های_شعر_جهان رو با ما بخونید💐 ارتباط با ادمین: 🆔️ @faridfarrokhzad 🆔 @farrokhzad_farid

Subscribe to a channel

آلونک

می‌زد به شمشیرِ جفا، می‌رفت و می‌گفت از قفا:
سعدی بنالیدی ز ما؟ مردان ننالند از اَلم!

#سعدی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

محل و قیمت خویش آن‌زمان بدانستم
که برگذشتی و ما را به هیچ نخْریدی...

#سعدی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

عالم تمام خون شد و از چشم ما چکید
خوبان هنوز منکرِ دل‌های خسته‌اند...

#بيدل_دهلوی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک


یک موی بر تنِ تو کدورت‌پذیر نیست
صبحِ دمیده‌ای، همه‌جایِ تو روشن است

#ناظم_هروی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

#آلونک_شعر

ﭼﻬﺎﺭﻣﯿﻦ‌ﻃﺒﻘﻪ، ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﺳﺎﻟﻦ، ﻣﻦ
ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ‌ﺍﯼ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ‌ﻧﺸﯿﻨﻢ ﮐﻪ_
ﺑﺒﯿﻨﻤﺖ، ﺗﻮ ﻫﻤﺎﻧﯽ، ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﻣﻦ ﻫﻤﯿﻨﻢ ﮐﻪ_

ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺩﺍﺭﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻤﺖ
ﺷﺒﯿﻪ ﺩﺳﺘﻪ‌ﮔﻠﯽ ﺩﺭ ﺣﯿﺎﻁ ﻣﯽ‌ﺧﻨﺪﯼ
ﺍﺯ ﺍﺭﺗﻔﺎﻉ ﺟﻨﻮﻥ‌ﺁﻭﺭﯼ ﻫﻮﺱ ﮐﺮﺩﻡ
ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺷﺎﺧﻪ‌ﮔﻠﯽ ﺧﻢ ﺷﻮﻡ ﺑﭽﯿﻨﻢ ﮐﻪ_

ﮔﺬﺷﺘﻢ ﺍﺯ ﺩﻫﻦ ﭘﻨﺠﺮﻩ، ﮔﺬﺷﺘﻢ ﺗﺎ
ﺩﻫﻦ‌کجی ﺑﮑﻨﻢ ﭘﻠﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻟﻦ ﺭﺍ
ﻭ ﺣﺎﻝ ﻣﺜﻞ ﻋﻘﺎﺑﯽ ﻋﻤﻮﺩ ﻣﯽ‌ﺁﯾﻢ
ﻭ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺣﻞِ ﺳﺨﺖ ﭘﺲ‌ﺍﺯ‌ ﮐﻤﯿﻨﻢ ﮐﻪ_

ﺑﻪ ﺳﻮﻣﯿﻦ‌ﻃﺒﻘﻪ ﻣﯽ‌ﺭﺳﻢ، ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﻢ
ﮐﺠﺎﯼ ﺷﻌﺮ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯽ‌ﺭﺳﯿﻢ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﮏ
ﻓﻘﻂ ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﭼﺘﺮﺑﺎﺯِ ﺑﯽ‌ﭼﺘﺮﻡ
ﻭ ﯾﺎ ﻧﻪ، ﺣﺎﻝ ﺷﺒﯿﻪِ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺟﻨﯿﻨﻢ ﮐﻪ_

ﭘﺮﯾﺪﻩ ﺍﺯ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻭ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ
ﺗﻘﺎﺹِ ﺯﺍﺩﻩ‌ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﻫﻮﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ
ﭼﻪ ﺯﻭﺩ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﻣﻌﮑﻮﺱ:
ﭼﻬﺎﺭ، ﺳﻪ، ﺩﻭ... ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺩﻭﻣﯿﻨﻢ ﮐﻪ_

ﻫﻨﻮﺯ ﺟﺎﺫﺑﻪ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ
ﺑﺒﯿﻦ ﺳﻘﻮﻁ ﻣﺮﺍ: ﺳﮑﺘﻪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ
ﺳﭙﺲ ﺳﮑﻮﺕ، ﺳﺮﻡ ﻣﺜﻞ ﺳﻨﮓ‌ﻫﺎ ﺳﺮﺩ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﻣﻦ ﺩﺭﺳﺖ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡِ ﻫﻔﺖ‌ﺳﯿﻨﻢ ﮐﻪ_

ﺧﯿﺎﻝ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮﻩ ﺑﺴﺘﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ
ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺯﻭﺩ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯽ‌ﺭﺳﯿﻢ ﻣﯽ‌ﺑﯿﻨﯽ؟!
ﺩﻫﺎنِ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺗﻒ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ
ﻭ ﻣﻦ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻨﻢ ﮐﻪ...


#جاوید_سیفی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

من از آینده برگشتم
به روز اولین‌ دیدار
به طعم اولین‌ گریه
به ترس اولین‌ سیگار

منو اسم تو برگردوند
به عطر اولین نامه
به همسایگی‌مون باهم
به کوچه‌ای که دنیامه

دوتا تیله‌ی تو چشمات
منو از درس‌ومشق انداخت
یه‌ کوچه، کل تابستون
واسه تو بادبادک می‌ساخت

من عکس تورو می‌بردم
به جشنِ نیمکت آخر
منو خرداد می‌ترسوند
منو می‌کشت شهریور

به جای مدرسه رفتن
تورو تا مدرسه‌ت بردم
نگاه تو قبولم کرد
اگه تجدید آوردم

تو عشق اولم بودی
با تو دیوونگی کردم
تو که رفتی از این کوچه
با عشقت زندگی کردم

دوتا تیله‌ی تو چشمات
منو از درس‌ومشق انداخت
یه‌ کوچه، کل تابستون
واسه تو بادبادک می‌ساخت

من عکس تورو می‌بردم
به جشن نیمکت آخر
منو خرداد می‌ترسوند
منو می‌کشت شهریور...
.

#مهدی_ایوبی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

#آلونک_شعر

چون سنگ‌ها صدای مرا گوش می‌کنی
سنگی و ناشنیده فراموش می‌کنی

رگبار نوبهاری و خواب دریچه را
از ضربه‌های وسوسه مغشوش می‌کنی

دستِ مرا که ساقه‌ی سبز نوازش است
با برگ‌های مرده هم‌آغوش می‌کنی

گمراه‌تر ز روح شرابی و دیده را
در شعله می‌نشانی و مدهوش می‌کنی

ای ماهیِ طلایی مرداب خون من
خوش باد مستی‌ات که مرا نوش می‌کنی!

تو دره‌ی بنفش غروبی که روز را
بر سینه می‌فشاری و خاموش می‌کنی

در سایه‌ها فروغ تو بنشست و رنگ باخت
او را به سایه از چه سیه‌پوش می‌کنی؟


#فروغ_فرخ‌زاد @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

#آلونک_شعر

در طالعم رسیدن اگر بود، خوب بود
صبح مرا دمیدن اگر بود، خوب بود

رازی بزرگ در دل تنگم نهفته است
با او دلِ شنیدن اگر بود، خوب بود

با دست‌های او شبی از آسمان من
شوق ستاره چیدن اگر بود، خوب بود

تصویر خواب‌هام سیاه است بعد او
خوابی برای دیدن اگر بود، خوب بود

این دل که گاه می‌زند آتش به هستی‌ام
کارش فقط تپیدن اگر بود، خوب بود

راحت نمی‌شود دل بی‌دست‌و‌پای من
او را سر بریدن اگر بود، خوب بود...


#سیدمهدی_ابوالقاسمی

Читать полностью…

آلونک

دلیل یأس دلم از تو این‌قدَر کافی‌ست
که با رقیب، تو را دید و اضطراب نکرد

#تأثیر_تبریزی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

چه‌عجب گر دل من روز ندید
زلف تو صدشبِ یلدا دارد

#فیض_کاشانی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

به قلبِ آن‌که سوا کرده بود، چاقو زد
مرا به یاد تو انداخت هندوانه‌فروش!

#زهرا_شعبانی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

چندان دلم به پرسشِ چشم تو، شاد نیست
دانم که بر تواضعِ مست اعتماد نیست

#علی‌‌نقی_کمره‌ای @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

ﮔﺎهی ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺨﻨﺪ ﻟﺒﺖ ﺭﺍ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﻦ
ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ، ﺻﺎﺣﺐِ ﻋﻤﺮ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻛﻦ...

#فروغی_بسطامی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

شاید تو وصله‌ی تن من نیستی، چه‌قدر
جای تو روی پیکر من درد می‌کند

#نجمه_زارع @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال
از دل نیایدَش که نویسد گناه تو

#حافظ @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

پیام دادم و گفتم بیا خوشم می‌دار
جواب دادی و گفتی که من خوشم بی تو...

#سعدی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

چه غم نداشته باشم تو را که در نظر من
سعادتی به جهان مثل دوست‌داشتنت نیست...

#حسین_منزوی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

من شما را بی‌این‌که امیدی داشته باشم، دوست می‌دارم...

#فئودور_داستایوفسکی / قمار باز

@aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

نریزم خونِ دل را، پاسِ چشم توست منظورم
که این یک شیشه‌شربت، حقّ بیمار است، می‌دانم

#واقف_لاهوری @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

من از لجاجت این روزگار می‌ترسم
به لب نمی‌برم آن را که آرزو دارم...

#حسین_دهلوی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

پریشانم شبیه زلف لیلی
مثالِ بختِ مجنون واژگونم...

#طغرل_احراری @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

کبوتری به قفس بود، شب به ناله درآمد
دل اسیر به یاد آمدم، ببین چه کشیدم!

#میرزا_ابوالحسن_تمنا @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

#آلونک_شعر

کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت؟
که تشنه مانده دلم در هوای زمزمه‌هایت

به قصه‌ی تو هم امشب، درون بسترِ سینه
هوای خواب ندارد، دلی که کرده هوایت

تهی‌ست دستم اگرنه، برای هدیه به عشقت
چه جای جسم و جوانی که جان من به فدایت

چگونه می‌طلبی هوشیاری از من سرمست
که رفته‌ایم ز خود پیش چشم هوش‌ربایت

هزار عاشق دیوانه در من است که هرگز
به هیچ بند و فسونی نمی‌کنند رهایت

دل است جای تو تنها و جز خیال تو کس نیست
اگر هر آینه، غیر از تویی نشست به جایت

هنوز دوست نمی‌دارمت مگر به تمامی؟
که عشق را همه جان دادن است اوج و نهایت

در آفتاب نهانم که هر غروب و طلوعی
نهم جبین وداع و سر سلام به پایت


#حسین_منزوی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

شرح صحیفه‌ی غم ما گر مطوّل است
معذور دار! در شب یلدا نوشته‌ایم...

#شکیبی_اصفهانی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

#آلونک_شعر

و روبه‌روی تو بازَنده‌اند حالا هم
قماربازترین مردهای دنیا هم!

زمین زدم ورقی را شروع شد بازی
ولی به قصدِ فقط روبه‌روشدن با هم

اگرچه می‌دانستی، اگرچه می‌دیدم
در این مقابله جز باختن نمی‌خواهم

طنین قهقهه‌ات در تبسمم می‌ریخت
هجوم زلزله‌ات در غرورِ گه‌گاهم

سیاه و سرخ، گره خورده بود و پیدا بود
جنون دست تو در تک‌تکِ ورق‌ها هم

در این نبرد، فقط بی‌بیِ دلت بس بود
برای کشتن پنجاه‌ویک ورق با هم

به‌دست داشتی آن‌قدر دل که می‌لرزید
دلِ سیاه‌ترین برگ‌های بالا هم

مرا به باخت کشاندی ولی نیفتادم
به این امید که روز خداست فردا هم

شروع می‌شود این بازیِ تمام‌شده
اگر زمین بزنی برگ آخِرَت را هم


#مهدی_فرجی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

ملاقاتِ تنی پیراهنم را داده جان امشب
سزد کاین پیرهن را تا قیامت واژگون پوشم!

#طالب_آملی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

دیدارها کوتاه و دیربه‌دیر،
در شعر من فقط صدای توست که می‌خواند،
در شعر تو روح من است که سرگردان است،
آتشی برپاست که نه فراموشی
و نه وحشت می‌تواند بر آن چیره شود،
و ای‌کاش می‌دانستی در‌ این‌لحظه
لب‌های خشک و صورتی رنگت را چه‌قدر دوست دارم....

#آنا_آخماتوا
برگردان: #احمد_پوری

@aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

نومیدی‌ام ببین که رقیب‌آشنایی‌ات
رشکم نمی‌فزاید و تابم نمی‌برد!

#میلی_مشهدی @aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

#آلونک_شعر

به‌سان گرگ‌ها در فصل‏‌های خشک
همه‌جا می‌روییدم
باران را دوست می‌داشتیم
پاییز را می‌‏‌پرستیدیم
و حتا روزی هم
به فکر آن افتادیم
نامه‌ی تشکرآمیزی به آسمان بفرستیم
و جای تمبر را
به جای آن برگ‌پاییزی بچسبانیم.

ما باور داشتیم که کوه‌ها فناپذیرند
دریاها فناپذیرند
تمدن‌ها فناپذیرند
عشق، اما می‏‌ماند

و ناگه جدا شدیم
او کاناپه‌های بلند را دوست داشت
و من کشتی‏‌های بلند را
او شیفته‌ی نجوا و آه‏ کشیدن‏‌ها در قهوه‏‌خانه‏‌ها بود
و من عاشق پریدن و فریاد کشیدن در خیابان‏‌ها
با ‌این‌حال
بازوانم در امتداد هستی
در انتظار اوست...


#محمد_الماغوط | سوریه
ترجمه‌ی #غسان_حمدان

@aloonaksher

Читать полностью…

آلونک

وزیدنِ نفسِ عشق و لرزه‌های طلب
به پرّه‌های هوسناکِ بینی‌ات، زیباست

#حسین_منزوی @aloonaksher

Читать полностью…
Subscribe to a channel