اولین وبسایت تخصصی دنیای نغمهی یخ و آتش: westeros.ir آدرس فیس بوک ما: facebook.com/Game.Of.Thrones.Persian.FanPage آدرس پیج اینستاگرام ما: instagram.com/westeros.ir آدرس توئیتر ما: twitter.com/Westerosir ادمین : @sis311
🐉🔥 کدام اژدها پیروز میشود؟ دو آتش مشتاق در مقابل یکدیگر
در آتش و خون خاندان تارگرین برخی چهرهها زاده میشوند که از دیگران درخشانترند، اما این درخشش نه از سر فروغ، که از جنس آتشی است که هم میسوزاند و هم ویران میکند. با آغاز فصل اول سریال «خاندان اژدها» مردی پا به میدان گذاشت که هم مغرور بود هم سرکش، آزاد از قید و بندها، جنگاوری که خشم را با لبخند همراه میکرد و هر گامی که برمیداشت، بوی خطر و وسوسهی قدرت میداد. دیمون تارگرین، شاهزادهای که در جستجوی تاج میزیست اما از هیچ فرصتی برای تحقیر آنکه بر تخت نشسته بود، فروگذار نمیکرد. مردی که با یک نگاه، هم میتوانست شیفته کند و هم هراس به جان بیندازد.
اما زمانی که خورشید دیمون اندکاندک در افق فرو میرفت، در فصل دوم، ستارهای دیگر طلوع کرد. شاهزادهای که چشمانی سردتر از شبهای وستروس داشت و قلبی که جز شعلهی انتقام در آن نمیسوخت. ایموند تارگرین، وارث دیرهنگام اژدهایان، جنگجویی که جای لبخندهای تمسخرآمیز دیمون را با نگاهی از جنس مرگ پر کرد. او ظهور کرد و جذابیت وحشیانهی دیمون را به چالش کشید، چنانکه گویی دو شعلهی یک آتش در برابر هم قرار گرفتهاند. اما این دو، بیش از آنکه دو رقیب باشند، دو روی یک سکه بودند.
سرنوشت این دو شاهزاده، از ریشههای یکسانی تغذیه میکرد. هر دو فرزندانی بودند که در سایهی دیگران قد کشیدند، پسران دوم که همیشه در پس پردهی برادرانشان ایستادند و با این حال، از آنان تواناتر بودند. دیمون، آنچنان در شمشیرزنی استاد بود که شاه پیر، شمشیر افسانهای دارک سیستر را به او سپرد؛ شمشیری که تنها شایستگان به آن دست مییافتند. ایموند نیز در سکوت، زیر دست مردی تعلیم دید که روزگاری دیمون را دو بار به زانو درآورده بود. این آموزش بیرحمانه، زخمهای غرور را در او عمیقتر کرد و عطشش برای قدرت را شعلهور ساخت، تا آنجا که به شمشیرزنی هولناک بدل شد، که ضرباتش نه از روی هیجان، بلکه با دقتی مرگبار فرود میآمد.
از منظر روانشناسی، هر دو این شاهزادگان گرفتار عقدهای دیرینه بودند: میل به اثبات خویشتن! دیمون، سرکش و بیپروا، از هیچ فرصتی برای به چالش کشیدن قدرت فروگذار نمیکرد. او تاج و تخت را نه از آنِ آنان که بر آن مینشستند، بلکه از آنِ مردانی چون خود میدانست، مردانی که میتوانستند با تیغ، سرنوشت را تغییر دهند. اما ایموند، با انضباطی آهنین، قدرت را از مسیر دیگری دنبال کرد. او صبورتر، منظمتر، اما به همان اندازه بیرحم بود. در چشمانش، خشم کودکی موج میزد که برای هر زخم، پاسخی خونین داشت.
و این شباهتها تنها در قدرت خلاصه نمیشد. هر دو، وارثانی بودند که تاریخ را در مُشت داشتند، اما اسیر سرنوشتی شدند که خود برای خود ساختند. دیمون در عطش هیجان و نبرد، و ایموند در خشم و کینه، هر دو در مسیری قدم گذاشتند که بازگشتی نداشت. حال در این نبرد بیپایان، کدام اژدها پیروز است؟ شاید پاسخ این باشد که هیچکدام. زیرا آنان که در آتش متولد میشوند، سرانجام در همان آتش خواهند سوخت...
پینوشت: این مقاله توسط یکی از اعضای کانال وستروس نوشته شده است.
#مقاله
#خاندان_اژدها
#HOTD@westerosir
پیوستن دو بازیگر جدید به فصل سوم سریال خاندان اژدها
●«دین فوگلر» بازیگر و فیلمساز ۴۸ سالهی آمریکایی که سابقهی ایفای نقش در مجموعه فیلمهای Fantastic Beasts و صداپیشگی در انیمیشنهایی همچون Horton و Kung fu Panda را در کارنامه دارد، برای ایفای نقش سر تورهن مندرلی به فصل سوم سریال خاندان اژدها پیوست.
●«پیتر پالی کارپو» بازیگر ۶۸ سالهی انگلیسی نیز که سابقهی ایفای نقش در فیلم The Brutalist را در کارنامه دارد، برای ایفای نقش لرد گانت به فصل سوم سریال خاندان اژدها پیوست.
لازم به ذکر است این شخصیت ابداعی هست و در رقص اژدهایان هیچ صحبتی از خاندان گانت نشده ولی آنها یکی از خاندانهای کراونلندز هستند.
#اخبار
#خاندان_اژدها
#HOTD
@westerosir
مبارزه برای تاج و تخت پایان نیافته است.
فصل سوم سریال خاندان اژدها در حال تولید است.
#اخبار
#خاندان_اژدها
#HOTD@westerosir
استاد اعظم گیلداین مینویسد:
در طول قرنها، خاندان تارگرین هم مردان بزرگ و هم هیولاهایی را به دنیا آورده است. شاهزاده دیمون هر دو بود. در زمان خود، هیچ مردی در سراسر وستروس چنین مورد ستایش، محبت و تنفر قرار نگرفته بود. او به یک اندازه از نور و تاریکی ساخته شده بود. برای برخی او یک قهرمان بود، و برای برخی دیگر، سیاهترینِ شرورها.
ما هم به نوبهی خودمون از طرف تمام مدیرهای پیچهای وستروس و تمام کادر مدیریت سایت وستروس عید رو به همهتون تبریک میگیم؛ امیدواریم سالم و سلامت باشید.
امیدواریم در سال جدید جیبهاتون به اندازهی کسترلی راک پر از پول باشه، همدمتون به اندازهی سرسی زیبا و به اندازهی ند با اخلاق باشه، لبتون مثل رنلی خندون و قلبتون مثل شیرین صاف و پاک باشه، ذهنتون مثل تیریون تیز و عمرتون مثل والدر فری بلند باشه.
سال نو مبارک
پادشاه ویسریس تارگرین اول خطاب به استاد بزرگ ملوس: «دیمون حالا پدر شده، اون متفاوت خواهد بود.»
برای آشنایی بیشتر با دیمون تارگرین، به ویکی وستروس مراجعه کنید.
#ویکی
#خاندان_اژدها
#Daemon_Targaryen
#Wiki
#HOTD
@Westerosir
شاهزاده دیمون تارگرین، شنلطلاییهایش را در یک لشکرکشی خشن برای نابود کردن جرم و جنایت در فلیباتم رهبری کرد. پس از آن، او همیشه در مِیخانهها رایگان مینوشید، در عشرتکدهها فاحشهها را رایگان امتحان میکرد و همیشه در قمارخانهها برنده میشد. اینها باعث شد «شاهزادهی شهر» بین اهالی کینگزلندینگ، «لرد فلیباتم» لقب بگیرد.
برای آشنایی بیشتر با دیمون تارگرین میتوانید به کانال ویکی وستروس مراجعه کنید.
#دیمون_تارگرین
#Daemon_Targaryen
#Wiki
@Westerosir
@Wikiwesterosir
جُرج آر.آر. مارتین دربارهی «بادهای زمستان»: کاش زودتر تمام میشد!
مارتین بهروزرسانی جدیدی دربارهی کتاب بعدی خود، «بادهای زمستان» ارائه داده است. اما به نظر نمیرسد که این کتاب به این زودیها منتشر شود.
او در مصاحبهای با Collider گفت:
باید کتابها را تمام کنم. این تنها چیزی است که کاملاً در کنترل من است. هیچ محدودیت بودجهای وجود ندارد. هیچ مدیر استودیویی نیست که بخواهم او را راضی کنم؛ و هیچ نویسندهی دیگری با دیدگاه متفاوت در کار نیست. کتابها همان خواهند شد که من میخواهم. فکر میکنم کتابی که در حال نوشتن آن هستم خوب پیش میرود، اما کاش زودتر تمام میشد.
این اقتباس، تا حد معقولی که یک انسان منطقی میتواند انتظار داشته باشد، [به منبع اقتباس] وفادار است (و خودتان میدانید که من در این زمینه چقدر منطقی هستم!).
حضور دیرون تارگرین در قسمت چهارم فصل سوم سریال خاندان اژدها
استیو توسانت عکسی از فیلمنامه ی قسمت چهارم فصل سوم خاندان اژدها در جلسه ی فیلمنامه خوانی فصل سوم منتشر کرد که با توجه به این عکس شخصیت های زیر در این قسمت حضور دارند.
● پرنس دیمون تارگرین
●ملکه رینیرا تارگرین
●ملکه الیسنت هایتاور
●لرد کورلیس ولاریون
●میساریا
●پادشاه اگان دوم
●بانو رینا تارگرین
●ملکه هلینا تارگرین
●استاد اعظم اوروایل
●سر گواین هایتاور
●لرد اورموند هایتاور
●آلیس ریورز
●پرنس دیرون تارگرین
●آلین واترز
●سر هیو همر
●سر اولف وایت
●کت
●سر جان راکستون
●بانو جین ارن
●سر لوتور لارجنت
●سر آدریان ردفورت
●سر تورهن مندرلی
●جانوس
●لرد گلندون فوتلی
●بانو شاریس فوتلی
●کلی
●موجا
●تام
از نکات جالب این عکس این است که نام ملکه الیسنت هایتاور «ملکه الیسنت» نوشته شده و نام خاندان او ذکر نشده است.
#اخبار
#خاندان_اژدها
#بازیگران
#HOTD
@Westerosir
حضور افتخاری مارتین در یک سریال
جورج آر آر مارتین و رابرت رد فورد در اولین پخش فصل سوم سریال DarkWinds حضور غافلگیر کننده ای داشتند.
در این صحنه،آن ها به پایان رساندن کتاب بادهای زمستانی کنایه می زنند و ردفورد به مارتین می گوید: «جورج، تمام دنیا در انتظارن، حرکتی انجام بده».
#اخبار #کتاب #مارتین
#بادهای_زمستان
#winds_of_winter
@Westerosir
از همان ابتدا که نخستین انسانها تاج پادشاهی را به وستروس آوردند، خون و خونریزی برای تصاحب آن وجود داشت.
از اولین فرمانروای این سرزمین که توسط جنگی که خود شروع کرده بود مُرد و در شمال دفن شد، تا میگور بیرحم که روی تخت پدر خود، ایگان فاتح، کشته شد، تا جوان مرگی دیرون اول، جنگ فرزندان ویسریس، نابودی اژدهایان، شورش دیمن بلک فایر و نوادگان او... هزاران پادشاه از هر خاندانی به قدرت رسیدند و از بین رفتند.
با چنین تاریخ درخشانی، مردم چطور همچنان از واقعهی شاهکشی حیرت میکنند؟
ویدئوی مربوطه در کانال وستروس مدیا ارسال شده است.
سر رانت کانینگتون یک شوالیهی ساکن شده بود. مطمئنا دوشیزهی تارث از هر نظر وصلهی دلچسبی برای او بود. جیمی پرسید: «چرا ازدواج نکردید؟»
رانت کانینگنون: «چون من به تارث رفتم و دیدمش. شش سال ازش بزرگتر بودم، اما دختره میتونست صاف تو چشمام نگاه کنه، یه ماده خوک تو لباس ابریشمی بود، گرچه سینههای بیشتر خوکها بزرگتره. وقتی سعی کرد حرف بزنه، تقریبا خودش رو با زبونش خفه کرد. بهش یه رُز دادم و گفتم این تمام چیزیه که از من نصیبش میشه.» کانینگتون به گودال نگاهی انداخت. «خرس از اون غول بیشاخ و دم کمتر مو داشت، من..»
دست طلایی جیمی چنان محکم به دهانش کوبیده شد که شوالیه را تلو تلو خوران از پلهها پایین فرستاد. فانوسش افتاد و شکست و روغن سوزان روی زمین پخش شد.
جیمی: « داری درمورد یک بانوی اصیلزاده حرف میزنی سر. به اسم صداش کن؛ صداش کن بریین.» کانینگتون چهار دست و پا از شعلههای در حال گسترش فاصله گرفت.
رانت کانینگتون: « بریین. اگر سرورم میپسندن.»
لختهای خون را، روی پاهای جیمی تف کرد.
«بریین زیبا رو»
کتاب چهارم، ضیافتی برای کلاغها
#نقل_قول
#کتاب
@Westerosir
حضور بازیگران سریال خاندان اژدها در پنل FYC Television Academy.
برای دیدن عکس های بیشتر به کانال وستروس مدیا بپیوندید
لینک
استادان سیتادل، شورش منجر به سرنگونی تارگرینها را شورش رابرت (Robert's Rebellion) مینامند. شورشی که در نتیجهی ربوده شدن لیانا استارک توسط ریگار تارگرین شروع شد. بزرگترین متحد تارگرینها در این شورش، خاندان مارتل بودند. اما پس از آنکه دشمن پیشروی کرد شاه اریس، همسر و فرزندانش را از بارانداز پادشاه دور کرد. درحالی که الیا و فرزندانش (همسر و فرزندان ریگار) را در پایتخت نگه داشت. شاه اریس گمان کرد که دورنیها به او خیانت کردند و درهای پایتخت را برای لنیسترها گشود. در حالی که نمیدانست خیانتکار حقیقی همان لنیسترها هستند.
این بار شورش رابرت را از زبان اوبرین مارتل بشنوید. شاهزادهی دورنی که رابرت باراتیون را مقصر مرگ خواهرش میدانست و آتش انتقامش از لنیسترها هرگز خاموش نشد.
ویدئوی مربوطه در کانال وستروس مدیا ارسال شده است.
سرنوشت شوم والریا را از زبان جورج آر.آر. مارتین بشنوید؛
روزگاری، این سرزمین نماد شکوه و جلال حیرتانگیز وستروس بود... تا اینکه میلیونها والریایی به همراه صدها اژدها کشته شدند...
برای مشاهدهی ویدئوی مربوطه به وستروس مدیا مراجعه کنید.
گردانندهی «خاندان اژدها» میگوید انتقاد جُرج آر.آر. مارتین از سریال «ناامیدکننده» بود.
رایان کُندال، گردانندهی سریال «خاندان اژدها»، در گفتوگو با Entertainment Weekly اظهار داشت که انتقاد جُرج آر.آر. مارتین از این سریال برایش «ناامیدکننده» بوده است. در سال گذشته، مارتین در چند پست وبلاگی (که بعداً حذفشان کرد) بهشدت از این سریال انتقاد کرد. ماجرا از اواخر ماه اوت آغاز شد، زمانی که نویسندهی «بازی تاج و تخت» اعلام کرد که بهزودی دربارهی «تمام مشکلات» سریال خاندان اژدها صحبت خواهد کرد. در سپتامبر، او پستی منتشر کرد و برخی تغییرات انجامشده در فصل دوم را که مورد حمایت او نبود، نقد کرد. مارتین همچنین هشدار داد که در فصل سوم، تغییرات «بدتر و سمیتری» ایجاد خواهد شد.
کُندال در این مصاحبه گفت:
واقعاً ناامیدکننده بود. من تقریباً ۲۵ سال است که طرفدار «نغمهی یخ و آتش» هستم و کار کردن روی این سریال، نهتنها در حرفهی نویسندگیام بلکه در زندگیام بهعنوان یک طرفدارِ ژانر علمی-تخیلی و فانتزی، یکی از بزرگترین افتخاراتم بوده است. جُرج نهتنها یک اسطورهی ادبی است، بلکه برای من یک قهرمان شخصی به حساب میآید و تأثیر زیادی بر رشد من بهعنوان یک نویسنده داشته است.
این کتاب بیشتر یک تاریخچهی ناتمام است که برای روایتش نیاز به پر کردن نقاط خالی و خلق جزئیات جدید داریم. فقط میتوانم بگویم که در طول سالها، تمام تلاشم را کردم تا جُرج را در فرآیند اقتباس دخیل کنم. واقعاً این کار را انجام دادم. و برای مدتی طولانی، همکاری ما بسیار ثمربخش، قوی و مؤثر بود. اما در ادامهی مسیر، او حاضر نبود مشکلات عملی موجود را بهطور منطقی بپذیرد. من بهعنوان گردانندهی سریال باید همزمان هم بهعنوان تهیهکننده و هم بهعنوان نویسندهای که عاشق این منبع است، تصمیماتم را بگیرم.
در نهایت، وظیفهی من این است که علاوه بر روند نویسندگی، فرآیند تولید را هم پیش ببرم؛ بهخاطر تیم سازنده، بازیگران و شبکهی HBO. این شغل من است. فقط امیدوارم که روزی دوباره من و جُرج بتوانیم به هماهنگی گذشته برسیم. اما فعلاً این تمام چیزی است که میتوانم بگویم.
هیچ تصمیمی در این سریال بدون بررسی و بحث عمیق، که گاهی ماهها و حتی سالها طول میکشد، اتخاذ نمیشود. تمام تصمیمات خلاقانهی سریال، بدون استثناء، از فیلتر من میگذرند. این همان سریالی است که میخواهم بسازم و باور دارم که بهعنوان یک طرفدار «آتش و خون» و کسی که این اثر را عمیقاً مطالعه کرده، این اقتباسی است که نهتنها باید برای خدمت به منبع اصلی، بلکه برای مخاطبان عظیم تلویزیونی ساخته شود.
بازیگر نقش سر رودریک داستین مشخص شد.
تامی فلاناگان، بازیگر ۵۹ سالهی اسکاتلندی که سابقهی بازی در سریال Sons of Anarchy و فیلمهای Gladiator و Braveheart را در کارنامه دارد، برای ایفای نقش سر رودریک داستین به فصل سوم سریال خاندان اژدها پیوست.
#اخبار
#خاندان_اژدها
#HOTD@westerosir
استارکها هیچوقت سوگندشون رو فراموش نمیکنن!
همچنان راب استارک 😂
#HOTD
#Got
#Fun
@westerosir
فصل جدید «خاندان اژدها» در استودیوی Leavesden فیلمبرداری میشود.
طرفداران میتوانند خوشحال باشند، زیرا فیلمبرداری فصل سوم «خاندان اژدها» در استودیوی لیوزدن آغاز شده است.
طبق اطلاعات منتشر شده در وبسایت IMDb، «تصویربرداری اصلی» این فصل در استودیوهای برادران وارنر شروع شده است. این سریال که بهعنوان پیشدرآمدی برای «بازی تاج و تخت» شناخته میشود، در دو فصل اول نیز بیشتر در لیوزدن فیلمبرداری شده بود.
تصاویر مربوط به پشت صحنهی صحنههای جدید نشان میدهند که دکورهای فیلمبرداری HBO از قبل ساخته شدهاند.
کاربری در پلتفرم 𝕏 (توئیتر سابق) با نام کاربری UnBoxPHD که بهطور مرتب تصاویری از پشت صحنهی فیلمها منتشر میکند، عکسهایی از برخی لوکیشنهایی که در فصل جدید خواهیم دید، به اشتراک گذاشته است.
تصویربرداری این فصل از ماه مارس تا اکتبر امسال در هرتفوردشایر و شمال ولز انجام خواهد شد. همچنین یک فراخوان برای بازیگران فرعی منتشر شده که در آن از «مردانی با ظاهری خشن» برای حضور در صحنههای نبرد دعوت شده است.
ریچل ریوز، صدراعظم بریتانیا، در جریان بازدید از لیوزدن برای یک سخنرانی دربارهی کاهش مالیات استودیوهای فیلمسازی، از دکورهای سریال نیز بازدید کرد.
استودیوی لیوزدن که بهعنوان محل فیلمبرداری تمام فیلمهای هری پاتر شناخته میشود، میزبان اقتباس تلویزیونی جدید این مجموعه نیز خواهد بود.
علاوه بر «خاندان اژدها»، برخی از فیلمهای بزرگ هالیوود مانند «باربی» با بازی مارگو رابی و «وانکا» با بازی تیموتی شالامی نیز اخیراً در این استودیو فیلمبرداری شدهاند.
#اخبار #خاندان_اژدها
#HOTD
@Westerosir
بالاخره بهار فرا رسید اما حواستون باشه که همیشه «زمستان در راه است.»
کانال وستروس مدیا پیشاپیش فرا رسیدن سال نو رو به همه شما همراهان گرامی تبریک میگه.
حالا با تماشای این ویدیوی بامزه، جان اسنو رو سر سفرهی هفتسین ببرید و همیشه یادتون باشه زمستون بالاخره فرا میرسه ❄️🔥
برای تماشای کامل ویدیو، به وستروس مدیا مراجعه کنید.
عمهاش آهی کشید: «الان کی ازمون محافظت میکنه؟»
جیمی گونههایش را بوسید. «اون یه پسر باقی گذاشته.»
جنا لنیستر: «آره درسته. در حقیقت، این چیزیه که بیشتر از همه ازش وحشت دارم.»
حرف عجیبی بود. «چرا باید وحشت کنی؟»
در حالی که گوش او را میکشید، گفت: «جیمی عزیزم، من تو رو از وقتی یه نوزاد بودی و پستان جوانا رو میمکیدی میشناسم. مثل گریون لبخند میزدی و مثل تایگ میجنگی و کمی از کوان هم تو وجودت هست، وگرنه اون ردا رو نمیپوشیدی ... اما تیریون پسر تایوین بود، نه تو. یکبار همین رو تو روی پدرت گفتم، و برای نیمسال باهام حرف نزد. مردا تا این حد ابلهن، حتی اونایی که هر هزار سال یکبار به این دنیا میان.»
کتاب چهارم ضیافتی برای کلاغها
#نقل_قول
#کتاب
@Westerosir
چرا به پیتر بیلیش «لیتلفینگر» میگویند؟
پیتر بیلیش از یکی از خانوادههای اشرافی کمقدرت در بازی تاج و تخت میآید. خانوادهاش مقدار کمی زمین در شبهجزایر صخرهای در ساحل شمالشرقی درهی ارین دارند که به «پنج انگشت» معروف بوده است.
لرد هاستر تالی پذیرفت که پیتر جوان را در ریورران بزرگ کند. بیلیش در کنار کتلین و خواهر و برادرش، ادمیور و لایسا بزرگ شد. او قد کوتاه و اندام لاغری داشت.
ادمیور تالی او را «لیتلفینگر» صدا میکرد، چون که هم جثه کوچکی داشت و هم از منطقهی «انگشتها» میآمد. این لقب تحقیرآمیز نقش مهمی در شکلگیری شخصیت کینهتوز و انتقامجوی بیلیش در بزرگسالی ایفا کرد.
بیلیش از کودکی عاشق کتلین بود، و این عشقِ یکطرفه، مسیر انتقامجویانهی او را به سوی قدرت در بازی تاج و تخت شکل داد. وقتی لرد تالی ازدواج کتلین و برندون استارک را ترتیب داد، بیلیش برندون را به یک دوئل فراخواند. هرچند که برایش هیچ شانس پیروزیای نبود، چون فقط پانزده سال داشت. در حالی که برندون بیست ساله و یک جنگجوی ورزیده بود.
همانطور که انتظار میرفت، برندون به راحتی در نبرد پیروز شد. این شکست درسی مهم به بیلیش داد: اینکه او باید به ذهنش تکیه کند، نه به توانایی فیزیکیاش.
مارتین دنیای داستانی خود را با شخصیتهایی پر کرده که به جای قدرت بدنی، بر هوش و زیرکی خود تکیه دارند، و این امر به خلق شخصیتهای پیچیدهای منجر شده که با استراتژیهای غیرمتعارف برای تصاحب تخت آهنین مبارزه میکنند.
#کتاب
#فکت
#Fact
#بازی_تاج_و_تخت
#GOT
@Westerosir
حاضران و غایبان لیست منتشرشده
یک غیبت قابل توجه در این فهرست، جیسریس ولاریون است. میدانیم که فصل سوم با نبرد گالت آغاز میشود و خوانندگان کتاب میدانند که شاهزادهی جوان از این نبرد جان به در نخواهد برد. انتظار میرود این همان رویداد شوکهکنندهای باشد که معمولاً آغازگر فصل جدید است.
یک غایب دیگر در لیست، شاهزاده ایموند تارگرین است. اما این غیبت احتمالاً معنای خاصی ندارد و او صرفاً در این قسمت حضور ندارد. از سوی دیگر، حضور هلینا تارگرین نشان میدهد که او در قسمت چهارم از فصل سوم، همچنان زنده است.
چند نفر از مردم عادی کینگزلندینگ نیز در این قسمت حضور دارند. از جمله کت، همسر هیو و دوستان همپیالهی اولف، کلی و موجا. این شخصیتها به ترتیب توسط الورا تورچیا، جیمز دوهرتی و سامسون کایو بازی میشوند.
چندین شخصیت جدید نیز در این قسمت معرفی شدهاند. مهمترین آنها شاهزاده دیرون تارگرین است. اورموند هایتاور، با بازی جیمز نورتون نیز در این قسمت حضور دارد. نامهای جدید دیگر جان راکستون، لوثر لارجنت، ادریان ردفورت، تورهن مندرلی، گلندون و شاریس فوتلی و شخصی به نام تام هستند.
در مورد بازیگران جدید، چند بازیگر احتمالی دیگر نیز در عکسهای مربوط به جلسه خوانش فیلمنامه یا از طریق منابع دیگر شناسایی شدهاند. در ادامه نام این بازیگران و پروژههای قبلی آنها آورده شده است، همچنین تصویر زیر، این بازیگران را نشان میدهد.
دین فاگان (خفگی، ورا)
چارلی گوردون (ماتیلدا : موزیکال)
دیزی کاکار (تالاماسکا)
سم سوان (یک روز)
لوکاس اورلیو (ویچر، بریجرتون)
در حال حاضر، شایعاتی وجود دارد که چارلی گوردون ممکن است نقش شاهزاده دیرون را بازی کند، اما باید منتظر بمانیم و ببینیم.
#خاندان_اژدها
#اخبار
#HOTD
@Westerosir
فرق جیمی لنیستر در سریال و کتابها؛
آیا میدونستید دیوید و دن همه تلاششون رو کردن تا ما از جیمی متنفر بشیم؟😂
#جیمی_لنیستر
#سرسی_لنیستر
@Westerosir
اینیس اولین پسر پادشاه اگان فاتح بود. او در سال هفتم ب.ف از همسر جوانتر اگان، رینیس بهدنیا آمد که به هنگام تولد، نحیف و رنگپریده بود. مدام گریه میکرد و آنطور که گفته میشد، دست و پایش دراز و باریک و چشمانش کوچک و اشکآلود بودند، طوری که استادان پادشاه نگران زنده ماندن او شدند.
او پستانهای دایهاش را از دهان بیرون میکرد و تنها پستانهای مادرش را میمکید. شایعات حاکی از آن است که وقتی از شیر مادر گرفته شد، تا دو هفته جیغ میکشید. آنقدر با پادشاه اگان تفاوت داشت که برخی حتی شجاعت پیدا کردند تا ادعا کنند پادشاه پدر واقعی او نیست و اینیس حرامزادهی یکی از معشوقان خوش چهرهی ملکه رینیس بوده است؛ پسر یک خواننده یا هنرپیشهی صامت. همچنین شاهزاده بسیار کند رشد میکرد.
پس از اینکه اژدهای کوچکی به نام کوئیک سیلور را که همان سال در دراگون استون از تخم بیرون آمده بود، به او دادند، تازه شروع به برومند شدن کرد.
کتاب آتش و خون
#نقل_قول
#کتاب
@Westerosir
ند استارک چطور اسم فرزندانش رو انتخاب میکرد؟
اون معمولا اسم اونهارو بر اساس اسم مردانی که تحسینشون میکرد انتخاب میکرد.
#جان_اسنو
#جان_ارن
#ند_استارک
@Westerosir
سر جیمی لنیستر: امشب وقتی کمپ بزنیم به تو تجاوز میشه، بارها و بارها. هیچکدوم از این مردان تابهحال با یک زن اشرافزاده نبودن! کار عاقلانه اینه که مقاومت نکنی.
لیدی برین از تارث: واقعن؟!
سر جیمی: دندونات رو میریزن بیرون.
لیدی برین: فکر میکنی به دندونام اهمیت میدم؟
سرجیمی: نه فکر نکنم به دندونهات اهمیت بدی. اگه باهاشون بجنگی میکشنت؛ متوجهی؟! من براشون زندانی بااهمیتی هستم، نه تو! بذار کاری که میخوان رو انجام بدن، چه اهمیتی داره؟
لیدی برین: چه اهمیتی داره؟!
سرجیمی: چشمات رو ببند و تظاهر کن که رنلیان!
لیدی برین: اگه تو زن بودی مقاومت نمیکردی؟ اجازه میدادی کاری که میخوان رو انجام بدن؟
سرجیمی: اگه من زن بودم کاری میکردم که من رو بکشن ولی خدایان رو شکر که زن نیستم.
هشتم مارس، روز جهانی زن رو به همهی زنهای آگاه و فهمیدهی این سرزمین تبریک میگیم. به امید روزهای روشن.
#سریال
#نقل_قول
#Got
#internationalwomensday
#happywomensday
@Westerosir
انتهای اسکله ایستاد، رنگپریده و با پوست مورمور شده و لرزان در مه. نیدل انگار در دستانش زمزمه میکرد؛ میگفت: با نوک تیزش ضربه بزن و به سانسا نگو. نشان میکن روی تیغه بود. فقط یه شمشیره. اگر به شمشیر نیاز داشت، صد تا زیر معبد وجود داشت.
نیدل کوچکتر از آن بود که شمشیری درست و حسابی باشد، به زحمت چیزی بیشتر از یک اسباببازی بود. زمانی که جان گفت تا این را برایش بسازند، دختر کوچولوی احمقی بود. اینبار بلند گفت: «فقط یه شمشیره.»...
...ولی نیدل فقط این نبود. نیدل راب و برن و ریکان بود، مادرش و پدرش، حتی سانسا. نیدل دیوارهای خاکستری وینترفل بود و قهقههی مردمانش. نیدل برفهای تابستانی بود، داستانهای ننهی پیر، درخت قلب با برگهای قرمز و صورت ترسناکش، بوی گرمِ خاکیِ گلخانهها، صدای تقتق باد شمال که بر پشتی پنجرههای اتاقش میکوبید. نیدل لبخند جان اسنو بود. به یاد آورد، عادت داشت موهام رو بههم بریزه و صدام کنه «خواهر کوچولو» و ناگاه در دیدگانش اشک بود.
وقتی افراد کوه اسیرش کردند، پالیور شمشیر را دزدید؛ اما وقتی او و تازی به مسافرخانه تقاطع قدم گذاشتند، نیدل آنجا بود. خدایان میخواستن که اون رو داشته باشم. نه هفت، نه خدای بسیار چهره، بلکه خدایان قدیم شمال. فکر کرد، خدای بسیار چهره میتونه بقیه رو داشته باشه ولی نمیتونه این رو بگیره.
لختِ مادرزاد و با نیدل در چنگ، پلهها را یک به یک بالا آمد. نیمهی راه، یکی از سنگها زیر پایش لغزید. آریا زانو زد و با ناخن دورش را خالی کرد. سنگ ابتدا حرکتی نمیکرد، اما او سماجت ورزید و ساروج ریخته را با ناخنهایش بیرون کشید. سنگ دست آخر تکان خورد. آریا صدایی از خود درآورد و هر دو دستش را داخل کرد و کشید. شکافی جلوی رویش باز شد.
به نیدل گفت: «اینجا امن میمونی. جز من هیچکس نمیدونه تو کجایی.» شمشیر و غلافش را پشت پله قرار داد. سپس سنگ را به سر جایش هل داد، طوری که مانند بقیهی سنگها به نظر میرسید. موقع بالا رفتن از پلهها آنها را شمرد تا بداند بعداً شمشیر را کجا پیدا کند. شاید روزی نیازش میشد. پیش خود زمزمه کرد: «یه روزی.»
کتاب چهارم؛ ضیافتی برای کلاغها
#نقل_قول
#کتاب
@Westerosir
ماشروم:
آیا هرگز مردی به اندازهی کجپا نیرنگباز بوده است؟ آه، او دلقک فوقالعادهای میشد. کلمات مثل عسل از کندو از لبانش میچکیدند و هرگز زهر چنین شیرین به نظر نرسیده بود.
جزئیات هیجانانگیز فصل سوم «خاندان اژدها» از زبان رایان کُندال
طبق گفتههای کُندال، این مورد در کتابهای جرج آر.آر. مارتین وجود دارد، ولی در سریال «بازی تاج و تخت» به آن پرداخته نشده بود. کُندال در گفتوگویی با ComicBook گفت:
ما باید چند چیز خاص بسازیم و یکی از آنها جزئیات خاصی است که در کتابها زیاد دربارهاش شنیدهایم، ولی بهطور مشخص روی نمایشگرها ندیدیمش. این جزئیات کوچک است و چیز بزرگی نیست، ولی من فکر کردم که خیلی جالب است. این از آن دسته چیزهایی است که باید همهی آن قسمتهای کوچکی که در کتابها هستند را بخوانید و سعی کنید آن را کنار هم بچینید، تمام اطلاعاتی که دارید را به کار بگیرید و سپس نقاط را متصل کنید و پاسخ را بیابید. خیلی هیجانزده هستم که این ایده به واقعیت تبدیل شود، خیلی سرگرمکننده است.