این کانال در مورد هویت ایرانی و شکوه از دست رفته ایران باستان بخصوص ایران ساسانی ب و علل سقوط. ایرانشهر توسط اعراب و سرانجام تشکیل مجدد ایرانشهر بحث میکند @shokooheviran ارتباط با مدیر @Artiyas1986
🔴 نماد دو پرنده افسانه ای ایران یعنی همای و سیمرغ در آثار ساسانی
💥 سیمرغ پرنده ای با سر و پاهای شبیه شیر و اندامی شبیه طاووس
و همای نیز پرنده ای بزرگ بود که از نظر ظاهری بین عقاب و شیر بوده است
🔴 پرنده سیمرغ که نماد حکومت ساسانیان بود چه شکل ظاهری ای داشت آیا سیمرغ شبیه یک طاووس بزرگ طلایی رنگ بود؟
💥سیمرغ در واقع همان اژدهای نیک سیرت و زیبا بود و اینکه گمان کنیم سیمرغ شبیه یک طاووس بزرگ بوده است کاملا اشتباه است
در باور های ایرانی ، اژدها و سیمرغ هر دو موجوداتی همسان بوده اند با این تفاوت که سیمرغ نمادی از نیکی و خرد، ولی اژدها به عنوان نمادی از پلیدی شناخته می شده است
✨از نظر فرم ظاهری نیز اژدها از پنج حیوان نیرومند نظیر ، مار ، تمساح ، شیر ، عقاب و اسب تشکیل شده بود و سر آن نیز چیزی بین سر تمساح و مار بود ؛ و جنس پوست آن نیز شبیه پوست تمساح و فرم دُم اژدها نیز دقیقا شبیه مار بود که کاملا گویای نمادی از پلیدی این پرنده می باشد اما سیمرغ دارای سر و پنجه شیر ، بالهای عقاب ، و دُمی پهن و زیبا همچون دُم طاووس بوده است اندام سیمرغ با پرهای طلایی پوشانده شده است
🔴 آیا بین ساسانیان و سلجوقیان میتوان شباهت هایی جستجو نمود؟
💥ساسانیان یک حکومت بسیار کارآمد و کاملا ایرانی بود
اگر ساسانیان را در جهان امروز تصور نماییم یک حکومتی با قدرت نظامی و سیاسی آمریکا و دارای دانشی به مراتب فراتر از آمریکا را باید در نظر بگیریم، احترام جهان عصر ساسانی به ایران و تاثیر پذیری آنان از ساسانیان را نیز میتوانین تا قرن ها پس از سرنگونی ساسانیان نیز احساس نماییم که همین بنیه فرهنگی نیرومند ساسانی تا حمله مغولان ادامه می یابد و علارغم تمام فضای خفقان و غیر ایرانی این سلسله ها ، همچنان شاهد گسترش علم و دانش و هنر و موسیقی می باشیم
✨اما حکومت هایی مثل سلوجوقیان و بقیه سلسله های عجیب و غریب قبل و بعد از آنان ، در واقع حکومت های محلی قبیله ای بودند که بر اساس توان نظامی قبیله ای خود توانستند چند صباحی بر فلات ایران مسلط شوند و به خاطر ماندگاری فرهنگ ایرانشهری ساسانی ، تحت تاثیر شدید ایرانگرایی قرار گرفته و خود را وارث آن شکوه بی پایان میدانستند اما با این حال ویژگی های قبیله ای و وحشی خود را حفظ نموده بودند
💥پس سلجوقیان چه از لحاظ ساختاری و چه از لحاظ نظامی ، شباهی به ساسانیان نداشت
🔴 چرا و به چه دلیل ترکان موفق شدند بر خاور میانه مسلط شوند؟
💥ریشه های آن را میتوان در سیاست تخصصی گرایی خسرو انوشیروان جستجو کرد که قوای نظامی ایران را به ارتش محدود نمود در حالی که قبل از این اقدام انوشیروان ، هفت خاندان بزرگ ایران ، مردم منطقه خود را برای آموزش های نظامی از نوع خدمت سربازی امروزی مهیا می نمودند تا در موقع لزوم، به داد حکومت مرکزی ایران برسند و البته نیروی مرکزی را به خود وابسته نگه دارند که از بین رفتن قدرت این خاندان بزرگ ایرانی باعث شد که به جز مناطقی چون دیلم ، در بقیه مناطق ایران ، نظامی گری و استفاده از ابزار برای دفاع به فراموشی سپرده شود
✨همچنین ، نظامی گری به معنی دوری یک فرد از خانواده و دارایی خود بود و چنین چیزی برای ایرانیان بسیار سخت و طاقت فرسا به نظر می رسید زیرا حکومت مرکزی ،سربازان ایرانی را از دست درازی به مال و ناموس سرزمین های فتح شده منع میکرد و خود سربازان ایرانی نیز تمایلی به چنین کاری نداشتند .در حالی که آلتاییان در دسته های بزرگ قبیله ای حاضر به دریافت حقوق و غنیمت بودند و معمولا به علت همجنس گرایی و دست یابی به نوامیس سرزمین های فتح شده ، مشکلی با دوری از خانواده نیز وجود نداشت
💥به این ترتیب اولین گروه بزرگ آلتاییان که وارد لشکر ایران شدند در زمان ساسانیان اتفاق افتاد و آنان رفته رفته موفق شدند با وفاداری به سامانیان و سپس با نزدیک شدن به خلیفه عباسی و دریافت تائیدیه از او اولین سلسله ترک تبار را در خراسان تاسیس نمایند این در حالی بود که دیلمیان در غرب ایران همچنان در قدرت بودند اما به دلیل عدم تمایل ایرانیان به حضور در نظامی گری ، ترکان ابتدا خراسان و سپس در سلسله های بعدی کل ایران را فتح نمودند
✨همزمان با اینکه ایرانیان تمایلی به خدمت سربازی و نظامی گری از خود نشان نمیدادند صدها هزار جوان ترک و تشنه نظامی گری در آسیای میانه حضور داشتند که سلطان محمود غزنوی ضمن پرداخت حقوق ماهیانه ،به آنان وعده داد تا بخشی از زن و مال سرزمین های فتح شده را با آنان شریک خواهد شد و همین موضوع باعث شد که ترکان بیشتری برای تصاحب جایگاه شهریاری ایران به سمت فلات ایران سرزایر شوند
💥نتیجه آن این شد که سلسله ای پشت یک سلسله های عجیب و بی ریشه بر سر کار آمد به طوری که تاریخ ایران به حدی از ولگردی آلتاییان مضحک شد که دو سلسله آق قیونلو و قراقیونلو بر سر کار آمد که در واقع دو طایفه جنگجو بودند
شیوه مجازات این سلسله ها نیز کاملا قبیله ای بود یعنی زنده زنده خورده شدن یک انسان توسط چیگین ها یا بریدن دست و پا و گوش و زبان و تجاوز به زنان شاه و شاهزاده مغلوب در مقابل چشم آنان از ویژگی هایی می باشد که در این سلسله ها شاهد آن بودیم
🔴چرا شاعران ایرانی در کاخ سلطان محمود حاضر میشدند؟
💥شاعران بخصوص عنصری و فرخی سیستانی برای بدست آوردن زر ،شعر خود را با خون مردم بیگناه آغشته نموده اشعاری در مدح و ستایش این کشتار ها سرودند
✨برای مثال عنصری ،لشکر کشی محمود غزنوی به بهانه زدودن کفر اما برای غارت هند را به لشکر ایمان توصیف میکند
کشید لشکر ایمان و کرد مجلس علم
بساط نور بگسترد شاه حق گستر
💥و گویا لشکر محمود ،بت پرستان هند را در درّه ای در هند چنان قتل عام کرد که عنصری میگوید در آن دره تمام گلها و گیاهان به رنگ سرخ خواهند رویید
بس که ریخته گردید خون در آن درّه
به رنگ سرخ روید گیاه و برگ شجَر
✨و سپس شکستن بت های هندی را به شکستن بت های آزر بت تراش توسط ابراهیم مقایسه میکند و میگوید بر روی دیوار های بتکده کلام قرآن نوشته شد
نوشت بر در و بامش هر آنچه گفت خدا
فرو برد به شمشیر آنچه کرد آزر
💥در مقابل ،ناصر خسرو از شاعرانیست که عنصری را بابت نوکری برای سلطان غزنوی نکوهش میکند و میگوید دُر قیمتی را که منظورش لفظ و شعر فارسی دری است را به پای خوکان که منظورش سلطان محمود است نمیریزد
من آنم که در پای خوکان نریزم
که این قیمتی دُر،لفظ دَری را
🔴 قبل از حمله مغولان به ایران شاهد ظهور سه سلسله ترک تبار در ایران بودیم تفاوت این سلسله ها با حمله مغولان چه بود؟
💥تفاوت غارتگری مغولان و آلتاییان در برخی از دوره ها شبیه هم و در برخی از دوره ها اصلا شبیه هم نبود برای مثال در دوره سلطان محمود غزنوی و سلطان محمد خوارزمشاه و جلال الدین خوارزمشاه ،غارت گری سرزمین های داخل و خارج ایران به بهانه زدودن کفر و گاهی به جهت از بین بردن دشمنان خلیفه خونخوار عباسی بود اما کشتار و تجاوز به نوامیس سرزمین های مغلوب کاملا شبیه مغولان بود
هدف سلسله های آلتایی در ایران، نابودی کامل این سرزمین ها نبود بلکه تبدیل این آنها به محیطی مطلوب و تابع چه از نظر دریافت مالیات و چه از نظر قبول شریعت از نوع تند رو و افراطی طالبانی بود
📌کلیپ فوق نیز به کشتار مردم ری توسطلشکریان غزنویان ، آن هم در حالی که حاکم دیلمی آن و کل سربازان ری کاملا تسلیم شده بودند را نشان می دهد منظره های دردناکی از به یغما رفتن نوامیس ساکنین ری
✨اما هدف مغولان نابودی کامل سرزمین ایران بود به طوری که این سرزمین توانای بازیابی علمی و نظامی را بدست نیاورد
🔴 چرا حکومت های ترک تباری چون غزنویان ، سلجوقیان و خوارزمشاهیان به زبان و ادبیات فارسی و حمایت از علم و دانش و دانشمندان علاقه داشتند ؟
💥برای پاسخ باید به نقش ارزشمند حاکمان سامانی اشاره کرد در واقع غزنویان به خاطر تمایل شدیدی که به ساخت حکومتی با ساختار سامانیان داشتند تمام ویژگی های مثبت این حکومت رو تقلید نمودند
✨سلطان محمود غزنوی سعی داشت کتابخانه ای به مراتب بزرگتر از کتابخانه بخارا دایر کند و مراکز علمی قلمروش از مراکز علمی سامانیان پر تعداد تر باشد
غزنویان سعی داشتند دربارشلن را شبیه سامانیان نمایند برای همین بود که دربار سلاطین غزنوی به محل پرسودی برای حضوراز شاعران پارسی گوی شد و همین روش تا اواخر دوران حمله مغولان ادامه پیدا کرد
💥ایران در دوران حکومتهای سه گانه ترک تبار یعنی غزنوی ، سلجوقی و خوارزمشاهی قرن های تاریکی رو پشت سر میگذاشت که میدان های شهر پر از بازار برده فروشان ، دست های قطع شده و سرهای بریده بود و زنان به پستو های خانه تبعید شده بودند اما با این حال گسترش علم و شکوه معماری ایرانی روز به روز پیشرفته تر و عالمگیر تر شد که این اتفاق نیز به خاطر تقلید سلسله های ترک تبار از سامانیان بود اگر نقش الگویی سامانیان برای این سلسله های آلتایی وجود نداشت بدون شک شاهد عصری به مراتب تاریک تر از آنچه در این دوره تاریخی اتفاق افتاد می بودیم
✨این بخش از تاریخ ایران را باید با احتیاط ورق بزنیم چون ممکن است پیشرفت علمی ایران در دوران غزنویان تا خوارزمشاهیان ممکن است ما را دچار اشتباه نماید که شاید این سلسله ها خدمتگذار بوده یا مردم ایران به این سلسله ها بدهکارند در حالی که اگهر این سلسله ها تا حدوی در مقابل فرهنگ و دانش ناب ایرانی سر فرود آورده اند به خاطر احساس برتری ایرانیان نسبت به خود بود
🔴 ترکیه از ساخت سریال جلال الدین شیر صحرا چه هدفی را دنبال میکند⁉️
💥دولت اردوغان به شدت خواهان و نفوذ و تسلط سیاسی نظامی و اقتصادی در کشورهای ترک نژاد و ترک زبان آسیا میباشد برای همین بیش از یک دهه است که دست به ساخت فیلم های تاریخی در مورد ظهور سلسله هایی چون عثمانی ، سلجوقی و این اواخر خوارزمشاهی می باشد و البته با استقبال سرزمین های ترک نیز مواجه شد
✨در این سریال به خوبی به سلطنت لرزان سلطان محمد و اختلافات داخلی خوارزمشاهیان پرداخته و معماری دوران حمله مغول نیز رعایت شده است. نقش حساشین در تخریب سلاطین خوارزمشاهی به خوبی به نمایش در آمد اما از نقش خلیفه عباسی در سرنگونی خوارزمشاهی چشم پوشی شد
✨نوع پوشش جنگی خوارزمشاهیان با واقعیت فاصله داشت و حتی در جنگ نیز از کلاه پشمی استفاده می نمودند در حالی که خوارزمشاهیان کلاهخود آهنین بر سر می گذاشتند
💥جالب است با اینکه اکثر مردم ترکیه و بسیاری از پانترکان از هزاره های افغان متنفرند؛این کمپانی، اصل و تبار خوارزمشاهیان را که از هزاره های افغان بوده اند نادیده گرفت
چون دولت ترکیه احساس نمود که جلال الدین یک لقمه چرب و نرم برای دست اندازی تاریخی می باشد
🔴 چه کسی ار حمله مغولان خوشحال شد؟
✨ بی رحمی برخی از مورخان غربی در مورد حمله مغولان را میتوان در متن زیر دید و کاملا مشخص است که نویسنده این متن بی رحمانه از فرصتی که پس از حمله مغولان به ایران برای غرب پیش آمده تا از شر یک رقیب علمی خلاص شوند خوشحال است
💥شرح متن:
چنگیز خان شاید نقش مهمی در جلوگیری از گرمایش زودهنگام جهان داشت⁉️
چنگیز خان بیش از 40 میلیون نفر را در دوران غارتهای خود به قتل رسانده است که باعث میشود وی با جلوگیری از گرمایش زودهنگام جهانی یک شخصیت دوستدار طبیعت و محیط زیست شناخته شود.‼️
💥او با قتل این انسان ها، توانست 700 میلیون تن کربن را از اتمسفر پاک کند. از یک طرف، کشتن 40 میلیون انسان بسیار تکان دهنده است، اما باور دانشمندان بر این است که این کار او باعث وقوع تغییرات آب و هوایی به دست انسان شده و کره زمین را خنک کرده است‼️
✨از این رو زمینهایی که قبلاً توسط انسانها اشغال شده بود به جنگل تبدیل شد که به نوبه خود کربن بیشتری از اتمسفر زمین جذب میکرد. امروزه، مصرف جهانی سوختهای فسیلی باعث تولید سالانه تقریباً 700 میلیون کربن میشود که دقیقاً اندازه همان مقداری است که چنگیز خان در تمام دوران کشورگشایی خود از اتمسفر پاک کرد.
📌یک نویسنده چگونه میتواند انقدر بی رحم باشد که از مرگ 40 ملیون انسان که بیش از 35 ملیون نفر آنان ایرانی بودند به عنوان پاک سازی کربن یاد کند همچنین نویسنده این متن فراموش کرده که مغولان به شدت از جنگل ها متنفر بودند و در مسیر حملاتشان تمام درختان را بریده و آتش میزدند برای نویسنده این متن ، مرگ سرزمین های مغولب مغولان به حدی خوشحال کننده و لذت بخش است که از شهر های ویران شده به عنوان سرزمین اشغال شده توسط انسانها یاد میکند
📌در واقع برای یک نویسنده اروپایی که از تاریخ جهان در هنگامه فتح مغولان آگاهی دارد میداند که تنها با حمله مغولان بود که اروپا توانست عقب افتادی 200 ساله خود از ایران را جبران کند و سپس از آن پیشی گرفته و ارباب جهان شود
💥 بخش چهارم
✨رسالت تاریخی که جلال الدین در نقش سلطان غازی این بود که حکام و امراء و قدرت های مسلمان موجود را با هم متحد نموده و به مقابله با مغولان برود و سرزمینهای از دست رفته را پس بگیرد. اما به نظر میرسد او برای خویش چنین رسالتی قائل نبود یعنی جذابیت و شخصیت چنین کاری را نداشت
💥 تمام تلاش جلال الدین بر این قرار گرفته بود که در قسمتی از ایران حکومتی کوچک برپا کند و بر توان خود بیفزاید و بتواند تهاجمات مغولان را در قلمرو کوچک خود دفع کند. جدا از معایب و خطاهای سیاسی و نظامی خود جلال الدین ،حکام و فرمانروایان مسلمان غالباً رابطه دوستانه ای با او نداشتند برخی از ملوک مسلمان خود را از دسترس تهاجمات مغولان دور دیده ضرورتی به همکاری و اتحاد با جلال الدین نمیدیدند چون خطر اون را کمتر از مغولان نمیدیدند و میدانستند اگر جلال الدین بتواند مغولان را دفع نماید به آنها حمله خواهد نمود
✨ حکومت هایی چون سلجوقیان روم جلال الدین را نه تنها سدی در برابر مغولان که باید تقویت شود نمی دیدند بلکه از او به دلیل تجاورزاتش به سرزمینهایشان، کینه هم داشتند
💥جلال الدین سربازان شایسته و هدف داری هم در از او به دلیل تجاورزانش به سرزمینهایشان کینه هم داشتند جلال الدین سربازان شایسته و هدف داری هم در اختیار نداشت سربازان او گروهی غارتگر خشن و بی رحم بودند که هدفی فراتر از غارتگری و کسب غنیمت نداشتند . جلال الدین پس از بازگشت از هند سرداری بود که مامن و مسکنی را جستجو می کرد که بتواند در آن حکومت کند
🔴 بخش دوم
💥نتیجه گیری در مورد خوارزمشاهیان و حمله مغولان
✨ بر خلاف یاوه گویی های مورخانی که منابع تابع نظرات خلیفه عباسی را ملاک قرار دادند حادثه اترار و رویدادهای متعاقب آن چنگیزخان را وادار ننمود که به قلمرو سلطان محمد حمله کند بلکه این اطمینان خاطر خیانت لشکر سلطان محمد و حمایت خلیفه عباسی از چنگیز بود که خیال چنگیز را از فتح آسان خراسان راحت نمود
💥اگر لشکر خوارزمشاه به وظایف خود عمل می نمود مغولان ترجیح میدادند فتح چین را که از ثروت و نعمت آن اطلاع داشتند کامل نمایند. فتح کامل چین برای مغولان وسوسه انگیزتر بود تا حمله به سرزمینهای ناآشنای خوارزم و ماوراء النهر و درگیر شدن با لشکر بزرگ
خوارزمشاه که اگر قدیتر از مغولان نبود دست کم هم وزن و همزور آن بود که البته این لشکر که هنگام حمله مغولا بین 170 تا 400 هزار نفر گزارش شده است در ظاهر و در نظر مغولان بسیار ترسناک و قدرتمند به نظر می آمد
✨ علاوه بر این از فرمانده نظامی بزرگی مانند چنگیزخان بعید است در حالی که هنوز تمامی چین را فتح نکرده با ت جه به چنین لشکر پر تعدادی که خوارزمشاهیان در اختیار داشتند به دنبال فتح قلمرو خوارزمشاه باشد گرچه سلطان محمد سپاه پر جمعیتی داشت اما این لشکر فقط برای قدرت و غارت در کنار سلطان شمشیر میزدند
💥غارتگری و دزدیدن مال و ناموس مردم زیر سلطه خوارزمشاهی و سخت گیری دولتمردان و سربازان بیگانه سلطان باعث شده بود که مردم ایران هیچگاه سلطان و حکومتش را یک حکومت خودی و مدافع جان و مال و ناموس خود نداند برای همین او در مناطق مفتوحه عمق نیافته بود و کل سرزمین پهناور خوارزمشاهیان متشکل از چندین حکومت کوچک و غیر وفادار به دولت مرکزی بود
✨نژاد و اصالت سلطان محمد نیز دلیل دیگر پذیرفته نشدن حکومت خوارزمشاهی توسط مردم بود و مردم ایران خوارزمشاهیان را غلامانی خونریز و ظالم میدانستند که ظلمشان از حاکمان محلی تا دربار سلطان کشیده شده بود
🔴 آمده نوروز در ایرانزمین
💥اجرای مشترک زیبا و خاطره انگیز از خوانندگان برجسته و بزرگ ایران : عارف - ویگن - ستار- لیلا فروهر- اندی و کوروس- مرتضی - فتانه - رامش و با هنرمندی سلطان رقص ایران محمد خردادیان و شاگردانش
✨این ترانه زیبا با اینکه نزدیک به 30 سال پیش اجرا شده اما همچنان زیبا و گیرا و تداعی کننده نوروز باستانیست
این نماهنگ زیبا را تقدیم شما میکنم
✨آمده نوروز در ایرانزمین
✨خاک ما شد رشک فردوس برین
💥قاصدک آمد که مهمان آمده
💥بوی نرگس های ایران آمده
🔥خاک من ای قبلگاه عاشقان
🔥نوبهارانت همیشه جاودان
⚡️ای وطن هر روز تو نوروز باد
⚡️هموطن نوروز تو پیروز باد
🔴 جلال الدین در آستانه پایان
💥سپاهیان مغول به فرماندهی جرماغون شهرهای جبال و گیلان و طبرستان را مورد تاخت و تاز قرار داده و کشتار و ویرانی به بار آوردند
حاکمان فارس و کرمان با مغولان صلح کرده و پذیرفتند که هر سال مالیات معینی به آنها بپردازند و به این ترتیب سرزمینهای خود را از تهاجم و ویرانی مغولان حفظ کردند
✨جلال الدین هم که می دانست جرماغون به قصد او از جیحون گذشته است نزد خلیفه عباسی ، سلجوقیان روم و ملوک شام سفیر فرستاد و از آنان یاری خواست اما آنان هیچ کمکی به جلال الدین ننمودند و با توجه به اینکه جلال الدین همواره به سرزمین های حاکمان اطراف خود چشم طمع داشت و سربازان غارتگر او شهرهای آنان را مورد تاخت و تاز قرار داده بودند طبیعی بود که آنان دلیلی برای کمک به جلال الدین نبینند
نسوی که در آن روزها با جلال الدین بود در مورد عدم همراهی حاکمان محلی چنین میگوید : نصرت از دلهایی می جست که خسته جراحت او بودند و استظهار بجماعتی می کرد که پرهایشان
را بدست خود بریده بود
💥جلال الدین در تبریز بود که اطلاع یافت مغولان به آذربایجان رسیده اند.
علاوه بر تهاجم مغولان، جلال الدین در این اوقات با خیانت اطرافیان خود نیز روبرو بود جمعی از سپاهیان و شرف الملک از جلال الدین روی گردان شده علیه او دسیسه میکردند شرف الملک فرستاده ای را همراه مجیرالدین کرد
با پیام هایی خلاف آنچه جلال الدین گفته بود و تلاش کرد دشمنی های قدیم بین دو طرف را زنده کند و صلح و
دوستی آنها را بر هم زند شرف الملک تصمیم گرفت با سلطان علاء الدین کیقباد سلجوقی و ملک اشرف روابط دوستانه برقرار کند و در آذربایجان به نام آنها خطبه بخواند بنابراین نامه هایی برای آنها فرستاد و نسبت به آنها اظهار اطاعت کرد و جلال الدین را مخذول و ظالم نامید
📌 وقتی به تاریخ تسلط آلتاییان بر ایران نگاه میکنیم متوجه اوضاع وحشتناک مردم ایران می شویم که یک مشت چشم تنگ بیماردل بر ایران مسلط میشوند و مال و ناموس مردم ایران را مورد تجاوز قرار میدهند و سپس بر علیه یک دیگر دسیسه میکنند تا هر کدام جای دیگری را بگیرند
خود جلال الدین نیز دزد ناموس مردم ایران بود و لشکر بی رحم و چشم تنگ او نیز در تجاوز و غارت مردم آذربایجان کاملا آزاد بودند
این اتفاقات در حالی رخ می دهد که درندگان مغول در حال نزدیک شدن به آذربایجان می باشند و آن حکومتی که قرار است از مردم آذربایجان دفاع کند راهزن تر و درنده تر از مغولان است
🔴 همسایگان سلطان جلال الدین
💥جلال الدین در آخرین سال سلطنت خود به مناطقی که در این تصویر بارنگ بنفش سیر نشان داده شده هجوم برده و با این اقدام دو حکومت نیرومند سلجوقیان روم و ممالیک مصر را دشمن خود نمود
✨رنگ زرد پرتغالی مربوط به قلمرو امیران خوارزمشاهی که تابع سلجوقیان بوده اند می باشد که معروف ترین آنان امیر آتسز بوده است
رنگ زرد پررنگ مربوط به گسترش قلمرو سلطان تکش خوارزمشاهیست و رنگ زرد کمرنگ نیز گسترش قلمرو توسط سلطان محمد خوارمزشاه را نشان میدهد
💥محدوده تسلط خلیفه عباسی با رنگ قرمز جگری نشانده داده شده و سلجوقیان روم نیز در محدوده ترکیه مسلط بوده اند که این حکومت نیز توسط مغولها از میان رفت
✨رنگ بنفش مربوط به حکومت ایوبی می باشد به زودی جای خود را به حکومت ممالیک بحری داد
ممالیک بحری که از ترکان قپچاق بودند بر مصر و شام و بخش هایی از عراق حکومت میکردند و نکته جالب این حکومت نیرومند این بود که سلاطین آن موفق شدند مصر و شام را از حمله صلیبیان و مغولان حفظ نمایند و در نبرد معروف عین الجالوت شکست سنگینی بر مغولان وارد نمایند به طوری که مغولان برای همیشه از فتح مصر و سام منصرف شدند
🔴 آخرین تیر بر پیکر نیمه جان خوارزمشاهیان
💥 جلال الدین خوارزمشاه در آخرین سالهای حکومت خود در نواحی شمال غربی ایران مشغول غارتگری شد تا برای خود در آن منطقه یک حکومت کوچک دست و پا نماید
✨در سال 628 هجری ، جاسوسان خبر آوردند که لشكری بزرگ از مغولان به سر كردگی جرماغون از آب آمويه گذشته، به سوی عراق مي آيند. سلطان اين خبر را كه شنيد به تبريز آمد چند پيك به دربار خليفه و سلطان علاءالدين سلجوقی و دربار ایوبیان فرستاد و از آنان در خواست کمک نمود اما این حاکمان محلی می دانستند که خطر جلال الدین خوارزمشاه کمتر از مغولان نیست و اون نیز همانند پدر خود چشم تنگ و غارتگر است به در خواست کمک او پاسخ منفی دادند
✨سلطان جلال الدین زمستان را در اشنويه و اروميه به سر برد از آن جا متوجه ديار بكر گرديد و تین منطقه را که متعلق به سلجوقیان روم بود را مورد تهاجم قرار داد
يكي از سران سپاه را به عنوان مقدمه لشكر به آذربايجان فرستاد تا محل اردوی لشكر مغول را برسی نماید.فرستاده سلطان پس از بازگشت مژده داد كه لشكر مغول از آذربايجان و عراق بازگشت است
💥جلال الدین نیز از این خبر بسيار خوشحال شده و دستور داد تا بساط عیش و شادی را فراهم آورند
رامشگران حاضر شدند و این بساط شادی و نشاط چند روز ادامه داشت سران لشكر و اركان دولت هم مثل او مشغول خوشگذرانی و باده گساری شدند
✨نورالدين زيدری كه دبير سلطان بود از اوضاع جلال الدین خوارزمشاه و غفلتش از خطر بزرگی چون مغولان بسیار افسوس خورد در روبروی سلطان حاضر شد و این شعر را برای جلال الدین خواند:
شاها زِ مِیِ گران چه بر خواهد خاست
وز مستی بيكران چه برخواهد خاست
شَه مست و جهان خراب دشمن پس و پيش
پيداست كزين ميان چه برخواهد خواست
مستی و خوشگذرانی سلطان جلا الدین در حالی بود که او خود را سلطان غازی و عامل اجرای احکام اسلام معرفی می نمود این دورویی و فریبکاری جلال الدین را می توان در تمام حکومت های قبیله ای قبل و بعد از خوارزمشاهیان نیز دید
💥اما همه مست عيش بودند كسی به حرف او گوش نداد تا اینکه نيمه شب، لشكری ناشناس مانند بلای آسمانی به سر لشکر مست سلطان فرود آمد، سراپرده و لشكرگاه سلطان کاملا محاصره شده بود يكي از معتمدان سلطان جلال الدين از نزول بلا آگاهی يافته بيدرنگ به خیمه سلطان رفت و او را با كوشش بسيار از خواب مستی بیدار کرد و به او خبر داد که لشکر او در محاصره است سلطان از كثرت مستی توانايی سوار شدن بر اسب را نداشت برای همین کمی صبر نمود تا حرارت مستی از بین برود. او به دنبال راه چاره ای برای رهایی از وضع موجود بود اما كار از چاره گذشته بود.
✨لشكر ناشناس از هر سو به سمت لشکر مست خوارزمشاهی حملهور شدند. از این تاریخ به بعد سرنوشت جلال الدین چندان مشخص نیست
آیا این لشکری که به جلال الدین حمله نموده لشکر مغول بود؟
شاید لشکری از سلجوقیان روم که جلال الدین را دشمن خود میدانست و پس از تجاوز خوارزمشاهیان به دیاربکر از غفلت او استفاده نموده و موفق میشود به او شبیخون بزند !؟
🔴 تصاویری از سیمرغ یا مرغ سین که توسط چند نگارگر مختلف ،بر اساس توصیفات بر جای مانده از این پرنده طراحی شده است
💥همچنین نگاره ای از این موجود اساطیری در نگاره های ساسانی بر جای مانده است که در واقع نشان سلطنتی ساسانیان نیز بوده است
✨سیمرغ را میتوان اژدهای نیک که سیرتی در نظر گرفت که با خردورزی خود بارها و بارها به داد مردم ایران رسیده است این موجود غول پیکر از خانواده شیر سانان است که دارای دم بزرگ شبیه دم طاووس و پرهای بزرگ نیز می باشد و در مقابل این موجود؛ اژدهای تیره رنگ پلیدی قرار دارد که از خانواده خزندگان است
🔴 ابومسلم خراسانی که بود و چه هدفی داشت و چرا به جای تشکیل یک حکومت ایرانی ، حکومت عباسی را بر تخت نشاند؟
💥در هنگام حمله اعراب به ایران ، دوگروه نیرومند با اعراب همراهی کردند که شاید آنها بودند که اعراب را برای حمله به ایران تجهیز نمودند. دسته اول مسیحیان نسطوری و دسته دوم مزدکیان بودند
این دو گروه پس از چیرگی اعراب بر فلات ایران ، آیین اسلام را پذیرفتند اما نوع رفتار آنان با یکدیگر متفاوت بود و هر کدام ایدولوژی قبلی خود را زیر لوای اسلام مخفی نمودند؛برای مثال مزدکیان ،ساده زیستی و خوردن نان و خرما و پوشیدن لباس های ساده را تبلیغ می نمودند ولی مسیحیان خواهان روی کار آمدن خلیفه ای تجمل گرا از جنس قیصران روم بودند
✨پس از فتح تیسفون ، هر یک از دو گروه مسلمان شده مزدکی و مسیحی نسطوری در پی بر تخت نشاندن خلیفه مورد پسند خود بودند که ابوبکر و عمر و خلیفه مورد پسند مزدکیان نو مسلمان بودند که خلیفه دوم توسط نسطوریان نو مسلمان حذف شد یعنی با همدستی شام و کمک یک ایرانی مسیحی به نام ابولولو ، کشته شد
📌 در مورد شخصیت ابولولو و اینکه او ازطرف روم در حال تجهیز حاکم حیره برای سورش بر علیه خسروپرویز بود نیز در مطالب قبل توضیح دادیم
عمر بن خطاب کشته شد و خلیفه مورد پسند نسطوریان به نام عثمان بر تخت نشست اما خود عثمان نیز با شورش مزدکیان نو مسلمان به زیر کشیده شد و آنان نیز خلیفه ای ساده زیست را یه قدرت رساندند و طبیعی بود که نسطوریان تازه مسلمان نیز بیکار ننشینند و حاصل کشمکش بین مزدکیان و نسطوریان نو مسلمان ، خلافت معاویه بر مسلمین بود
💥از این تاریخ، نسطوریان نو مسلمان بر مزدکیان نو مسلمان چیرگی کامل یافتند تا اینکه مزدکیان با شعار های ضد تجمل گرایی بر علیه بنی امیه و برقراری یک حکومت ساده زیست از خویشان پیامبر توانستند لشکری از خراسان را به طرف شام به حرکت در آورند و نتیجه آن ، پیروزی مزدکیان نو مسلمان و بر تخت نشستن خلافت عباسی و در مقابل نیز، شکست نسطوریان و حکومت مورد پسندشان یعنی امویان بود
✨چرا ابد مسلم خراسانی یک حکومت ایرانی را ردی کار نیاورد؟ به این دلیل که ابومسلم خراسانی نه یک رهبر ملّی و آزادی خواه بلکه یک رهبر مزدکی با پوشش اسلام بود و هدف او چیزی جز بازگشت قدرت به خلیفه مورد پسند مزدکیان نو مسلمان نبود
💥نوع ساده زیستی خلیفه اول و دوم و چهارم کاملا گویای تمایل مزدکیان به آنان بود آنان و تجمل گرایی خلیفه سوم و سپس معاویه خلفای اموی پس از آن نیز گویای تفکر کلیسای نسطوری بود
گروه سوم از نو مسلمانان وجود داشتند که به صوفیان معروف بودند و آنان همان مانوی های مسلمان شده بودند که تاثیر چندانی بر قدرت و سیاست جهان اسلام نداشتند
✨همچنین مزدکیان برای مقابله با امویان ، سعی نمودند که خاندان زبیر و سپس مختار سقفی را نیز مورد حمایت قرار دهند که هیچکدام به اندازه ابومسلم خراسانی دارای پذیرش گسترده نشدند
💥مزدکیان نو مسلمان ، تا هنگام کشتار آنان در دوره هارون و الرشید ، در کنار خلفای عباسی حضور داشتند و حتی رد و پای برخی از آنان در در بار مامون و ظهور سلسله طاهریان نیز دیده میشود
ضد ملی بودن مزدکیان نو مسلمان با مردم ایران را میتوان در سیاست های نوکر صفت طاهریان احساس کرد پس ابو مسلم خراسانی شخصیتی شبیه بابک خرم دین ، مازیار پورکارن و مردادیچ ؛ نبود که یک رهبر ملی و نجات بخش مردم ایران باشد بلکه هدف او استقرار حکومتی مرد پسند مزدکیان نو مسلمان بود
🔴 چرا اشکانیان و ساسانیان پایتخت خود را در کنار رود دجله ساختند و چرا میانرودان برای این دو سلسله دارای اهمیت بود؟
💥قبل از گسترش حکومت روم در آسیای صغیر و شام ، یک سلسله یونانی دیگری به نام سلوکیان در این منطقه حضور داشت که رد پای این حکومت را تا رود دجله می توان مشاهده نمود
بخصوص اینکه در نزدیکی رود دجله شهردژی به نام سلوکیه را بنا نمودند
📌البته تاریخ نگاران غربی سعی نمودند که وسعت قلمرو سلوکیان را تا خراسان گسترش دهند که چندان منطقی به نظر نمیرسد اما مشخص است که این سلسله ، آسیای صغیر، شام و میان رودان را در اختیار داشته است
💥اشکانیان نیز برای کنترل بهتر سلوکیان ، شهردژی در سمت شرق دجله ساختند که این شهر به تیسفون معروف شد که به معنی محل محافظتی ویژه است و شاید نام تیسفون تلفظی از دژبون یا دژبان باشد.
✨پس از فتح سلوکیه توسط اشکانیان ، این دو دژ که در دو طرف دجله قرار داشتند هر دو با نام تیسفون شناخته میشدند و پس از ظهور ساسانیان ، اردشیر ساسانی در فاصله بین سلوکیه تا رود دجله یک شهر دایره ای جدید به نام ویه اردشیر ساخت و شاپور یکم نیز در جنوب تیسفون قدیم و در سمت شرقی ویه اردشیر ، شهری به نام اندیو شاپور و شاید گندی شاپور ساخت که بعد ها به اشانپور یا اسانبور و حتی اسانبر و اسبانبر معروف شد
💥سه شهر دیگر نیز به این چهار شهر اضافه شده که مجموعه این شهر ها با نام تیسفون شناخته و به هفت شهر عشق معروف بودند
✨پس یکی از دلایل اینکه تیسفون به پایتخت اصلی ساسانیان و اشکانیان تبدیل شد شرایط نظامی و نزدیکی به دشمن نیرومند در سمت غرب بوده است و دلیل دیگر آن ، پر آبی میانرودان برای پایتخت بود در حالی که در پایتخت قبلی ساسانیان یعنی ،استان فارس امکان تامین چنین حجم از آبی وجود نداشت
💥دلیل دیگر و شاید اصلی ترین دلیل اهمیت میانرودان برای شاهان باستانی ایران ، به اصطلاح امروزی ،با کلاس بودن سرزمین میانرودان بود ؛ اهمیت میانرودان باستان را در عصر حاضر را میتوان با کالیفرنیای امروزی مقایسه نمود که دارای زمین های حاصلخیز فراوان و مردمی ثروتمند و در نتیجه مالیات بیشتر بود ، حاصلخیزی این سرزمین و فراوانی محصولات کشاورزی در این سرزمین باعث شد تا ایرانیان این ناحیه را سوزستان (سوز=سبز) بنامند
✨ارتباط عاطفی ایرانیان با میانرودان از دوره اشکانیان آغاز نشده بود بلکه رد پای ایرانیان در میان رودان را از همان دوران بابلیان بخصوص آخرین سلسله بابل میتوان دید و شباهت نماد های این دو سرزمین هم گویای چیرگی فرهنگ ایرانی بر این سرزمین است
ایرانیان همواره نواحی شرقی دجله را پر نعمت ترین ، شیک ترین ، پر آب ترین و مهمترین سرزمین ایران میدانستند که با توجه به چسبیدگی در کنار میانرودان ، اهمیت آن دو چندان میشود و رفته رفته جایگزین بابلیان در این ناحیه میشوند
🔴 زبان دری از کجا پدید آمد و آیا با زبان فارسی متفاوت است؟
✨برای درک چگونگی به وجود آمدن زبان دری بهتر است که لهجه رسمی رسانه ای امروزی را مثال بزنیم
در اواسط دوران قاجار ، برای درک بهتر گفتگو ها سعی شد تا کلمات را به صورت آرام و کامل تلفظ کنند چون اکثر مردم ایران ، فارسی را با لهجه شهر خود صحبت می نمودند که کلمات به صورت تند و خلاصه استفاده میشد که این موضوع باعث شد تا فهم آن برای اقوام دیگر کمی سخت باشد پس نتیجه آن شد که لهجه ای ابداع گردد تا کلمات به صورت کامل و شمرده تلفظ شود
که ما امروزه این لهجه را در تلوزیون می شنویم
💥البته خود این لهجه ابداعی نیز در پایتخت ، به مسیری کشیده شده که در عین اینکه کلمات کوچه بازاری تهران (مثلا استفاده از سولاخ به جای سوراخ یا اسخون به جان استخوان)است در حال تقلید از تلفظ کلمات در زبان انگلیسی نیز می باشد که این لهجه زیبا را به مسیری نه چندان جالب کشیده است
به هر حال آنچه که لهجه تلوزیونی معروف شده است یک لهجه زیبای ابداعیست که برای زیبایی و فهم ارتباطی بهتر تمام مردم ایران ایجاد شده است
✨همین اتفاق در دوران ساسانیان نیز افتاد و دربار سعی نمود یک لهجه قابل فهم برای تمام اقوام ایرانشهر در نظر بگیرد و نام این لهجه را درباری نامید
💥پس زبان دری نیز همان زبان فارسی است که از دوره ساسانیان تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته است و تفاوت آن با زبان فارسی را می توان با تفاوت لهجه اصفهانی ، شیرازی ، مشهدی ، تهرانی یا حتی لهجه افغانها مقایسه نمود که مردم این مناطق با اینکه لهجه خاص خود را دارند اما یکسان بودن زبانشان کاملا مشخص است
🔴 چرا به نادر شاه آخرین فاتح مشرق زمین میگویند و چرا این نام را برای آقامحمد خان قاجار یا شاه عباس بکار نمی برند
✨به خاطر نبوغ جنگی عجیب و غریب نادر بود که شاید در جهان عصر خود یا کل دوره های تاریخی، بهترین و بی نظیر ترین فرمانده جنگی بود
💥آنچه که مورخان از سلطنت نادر شکایت دارند در شیوه حکومت داری و برخورد با مردم ایران و سرزمین های فتح شده است و هیچ مورخی به خود اجازه نمیدهد که نبوغ نادر را زیر سوال ببرد
✨در این کلیپ تاکتیک محشر نادر برای در هم کوبیدن ارتش عثمانی را می بینیم که چطور این لشکر نیرومند و مجهز را تنها در یک روز تار و مار کرد به طوری که اجازه نداد حتی یک تن از آنان فرار کند. پس از دیدن این کلیپ متوجه خواهید شد که چرا به نادر ،فاتح مشرق زمین گفته میشود
💥نادر در این نبرد، بدون اینکه نیاز باشد از نیروی ذخیر 40 هزار نفره خود استفاده کند تنها با 18 هزار نفر از نیروی ورزیده افغان های ابدالی موفق شد تا لشکر 80 هزار نفره عثمانی را در هم بکوبد
✨نادر مرد جنگ بود نه مرد سیاست، و ای به جای مسائل حکومت داری ، به عنوان فرمانده جنگی تا ابد باقی می ماند
🔴 آیا میتوان رد و پای قدرت های شیطانی در حمله مغولان و سرنگونی خوارزمشاهیان را دید؟
💥اینکه نیروی اهریمنی در حمله مغولان نقش داشتن یا نه تنها رد و پای اهریمنی که دیده میشود رد و پای خلیفه عباسیست که البته ایرانیانی چون خواجه نصیر الدین توسی موفق شدند پیکان تیز مغولان را به طرف خود خلیفه بگردانن و این نظام فاسد و کثیف اهریمنی را به از بین ببرند ولی هماهنگی حمله مغولان و حمله صلیبیان به خاور میانه کمی شک برانگیز است بخصوص اینکه مغولان اصرار زیادی بر سوزاندن کتاب ها و انتقال دانشمندان از ایران داشتن
یعنی نشانه های آشکار بر عمدی بودن نابودی یک تمدن
✨در دوره حمله مغولان شاید رد پای غرب ،نامرئی یا کمرنگ باشد اما در دوران تسلط تیمور لنگ بر خاور میانه ، به وضوح تاثیر آنها بر تیمور لنگ دیده میشود .برای مثال غرب موفق میشود تیمور لنگ را بر علیه حکومت نوظهور و قدرتمند عثمانی تحریک کند و نبرد بین این دو قدرت باعث راحتی خیال غرب از تهاجم بیشتر عثمانی به داخل خاک اروپا میشود
📌که البته قدرت های غربی خیلی زود متوجه شدن که برای جلوگیری دائم از تهاجمات عثمانی نیاز به ساختن یک رقیب ایدولوژیکی در شرق مرز های عثمانی هست
💥شاید رد و پای غرب در نابودی تمدن رقیب دیده شود اما علت اصلی از بین رفتن دانش اسلامی که بر روی شالوده های قدرتمند دانش ساسانی ساخته شده بود خود حکومت های دیوانه ای بودند که در سده ای خطرناک بر جهان اسلام ظاهر شدند و مدام در حال نبرد و دشمنی با یکدیگر بودند. سیاست مدارانی که حتی زمانی که مغولان در یک قدمی آنان بودند دست از لجبازی و دشمنی با یکدیگر بر نداشتند
✨حکومت های قبیله ای آلتایی که علارغم شعر دوستی و علاقه به ادبیات فارسی همچنان قبیله ای حکومت کرده و لشکر آنان نیز وابسته به قبیله های مزدور بود و می بینیم که به محض ظهور یک قدرت منسجم از مغولستان ، از هم فرو می پاشد و سرنوشت دردناک و غم انگیزی برای خود و جهان اسلام رقم میزنند
🔴 چرا شخصیتی چون جلال الدین خوارزمشاه تبدیل به قهرمان ملی شد ؟
💥پاسخ رو باید در منزلت خواهی انسانها بخصوص ایرانیان دونست ؛ چرا یک فرد تمایل داره که در بهترین و گران ترین نقطه شهر خونه داشته باشه و یا ماشین مدل بالا ؟ و به شدت هم دوست همه فامیل های خودش رو دعوت کنه تا ببینن چه خونه بزرگی گرونی داره ؟ چرا یک فرد بعد از خریدن یک گوشی گرون قیمت در جلوی آینه عکس میگیره تا همه بدونن که اونم چنین گوشی گرونی داره؟
چرا یک افسر نظامی تمایل نداره که حتی با حفظ با همون حقوق قبلی ، از درجه های روی دوشش کم بشه؟
پاسخ کاملا ساده هست چون میخواد منزلت خودش رو به رخ بکشه و ازش لذت ببره
✨ایرانیان در نگاه به تاریخ هم منزلت خودشون رو در نظر میگیرن و متوجه میشن که غرور ملی مردم ایران در دوران حمله اعراب ، حمله مغولها و ... شکسته شده پس به دنبال فرد یا جنبشی میگردن که حس کنن یا بیگانگان رو پس زده یا در مقابل اونا ایستادگی کرده و در نتیجه برای کسانی که تاریخ رو سرسری مطالعه میکنن شخصیت هایی چون ابومسلم خراسانی ، جلال الدین خوارزمشاه ، شاه عباس صفوی و نادر شاه افشار به قهرمانش تبدیل میشن
و چندان وارد جزئیات حکومتی و جنگ های این افراد نخواهد شد
🔴 تاکتیک گمشده بهرام چوبین در فکر چنگیز
✨بهرام چوبین برای در هم کوبین لشگر بزرگ و ویرانگر ترکان ، از 12 هزار مرد جنگی استفاده نمود که هرکدام با خود سه اسب را نیز به همراه داشتند
این اسب های اضافی به سایر اسب ها اجازه استراحت میداد که باعث سرعت برق آسای ارتش بهرام چوبین شد.این
همان تاکتیکیست که لشکر ویرانگر چنگیز نیز از آن بهره برد تا سرعت حرکت خود را افزایش دهد
💥عجیب ترین تاکتیکی که بهرام چوبین ابداع کرد استفاده از مواد شعله وری بود که توسط تیر و کمان های بزرگ به وسط لشکر ترکان پرتاب میشد و در صورت شعله ور نشدن ، سطع بزرگی از زمین را آغشته به مواد نفتی مینمود که با پرتاب یک تیر سوزان به دریایی از آتش برای دشمن مهاجم تبدیل میشد و اگر پس از شعله ور شدن با زمین برخورد مینمود همانند یک بمب کوچک دستی عمل میکرد که صدا و منظره وحشتناکی برای دشمن ایجاد می نمود
نتیجه استفاده از چنین تاکتیک ویرانگری ، پیروزی ارتش 12 هزار نفری ایران در مقابل لشکر 400 هزار نفری ترکان بود
✨پس از مرگ بهرام چوبین در مورد استفاده از این دو تاکتیک گزارشی در دست نیست و حتی ساسانیان نیز در هیچ جنگی ، این روش را مورد استفاده قرار ندادند تا اینکه حرامیان مغول آغاز به ولگردی در ورق های تاریخ نمودند و هر دو روش را برای شکست دادن خوارزم شاهیان مورد استفاده قرار دادند
💥حرامیان مغول چگونه و از کجا همان شیوه بهرام چوبین را آن هم پس از 500 سال مورد استفاده قرار دادند؟ استفاده از کوزه هایی که با نفت پر میشد و توسط منجنیق به سمت شهر پرتاب میشد
مغولها چگونه توانستند به مواد نفتی که تنها در ایران تهیه میشد دست یابند؟ آیا چنگیز با مطالعه منابع کهن ترکی ، از شکست سنگین آنان و تاکتیک ناب ایرانی باخبر شد و با کمک بازگانان خائن که با خود مقدار زیادی نفت ایران را به مغولستان بردند تکنیک بهرام چوبین را تقلید نمود؟
✨چرا خود ساسانیان دیگر از این روش استفاده ننمودند در حالی که با این روش تنها با 10 تا 15 هزار سرباز میشد لشکر بزرگ اعراب را درهم کوبید؟
🔴 درود دوستان عزیز
💥هدف از چیزی که در این چند ماه اخیر در مورد حمله مغولان و شرایط مردم اون زمان به اون پرداختم این بود که تاریک ترین لحظات عصر خاموشی ایران رو به شما بشناسونیم
دورانی که از حمله مغولان آغاز میشه و تا مرگ تیمور لنگ ادامه پیدا میکنه
✨همانطور که متوجه شدید پرداختن به این دوران از تاریخ ایران نه تنها جذاب نیست بلکه بسیار خسته کننده هم هست اما باید به چنین بخشی از تاریخ پرداخته بشه تا این دوران تاریک رو با روشنایی دوران ساسانیان مقایسه کنیم
💥فصر خاموشی از مرگ فردوسی آغاز شد و با اینکه حوزه ایران در زمین علم و دانش در صدر جهان قرار داشت اما ایرانیان از نظر اخلاقی به پایین ترین حد خودشون رسی ه بودن و پس از حمله مغولان به تاریک ترین حالت خودش در زمینه اخلاق و تولید دانش رسید
✨اولین پرسشی که برای مخاطب پیش میاد اینه که اگه سلطان محمد پیروز جنگ با چنگیز میشد چه. اتفاقی می افتاد؟
بغداد فتح میشد و یک خلیفه دست نشانده جایگزین میشد
چین فتح شده و مسلمان میشد
سلجوقیان روم گزینه بعدی بودند که سلطان محمد به آناتولی حمله میکرد
ایوبیان گزینه بعدی و پس از آن
هندوستان یک هدف آسان
سلطان با کمک مالیات های سنگینی که از مردم میگرفت یک جنگ جهادی بی پایان علیه کشورهای دور و نزدیک ایجاد میکرد
مردم مسلمان ایران هیچ گاه سلاطین غزنوی سلجوقی و خوارزمشاهی را نماینده خود نمیدانستند بلکه اونارو حاکمانی می دیدن که احکام اسلامی را وسیله ای برای رسیدند به مقاصد خود استفاده می نمودن
ایرانی ها هیچ وقت این سلسله های قبیله ای رو نماینده خودشون نمیدونستن
💥پس از برسی مرگ جلال الدین دوباره به بخش یزدگرد سوم و دوران پر تلاطم تلاش ایرانیان به پس زدن اعراب خواهیم پرداخت
💥 بخش سوم
✨نتیجه گیری در مورد خوارزمشاهیان و حمله مغولان
✨ارکان سلطنت خوارزمشاه از درون به دلیل اختلافات شدید با مادرش و بزرگان حکومت به شدت متزلزل بود به طوری که کل تصمیمات کشور با لجبازی های کودکانه سلطان و سران مملکتی همراه بود مهمتر از همه سلطنت خوارزمشاه با بحران مشروعیت روبرو بود تهاجم چنگیزخان ضعف و مشکلات سلطنت سلطان محمد خوارزمشاه را آشکار نمود سلطان محمد بدون وفاداری لشکر بزرگ و غارتگر خود نه توان ایستادگی در برابر مغولان را داشت و نه وسیله لازم برای مقابله با چنین حریف خستگی ناپذیری را
💥روابط مغولان و خوارزمشاهیان پس از مرگ سلطان محمد در تکاپوهای جلال الدین قابل پیگیری و بررسی است. روابط جلال الدین با مغولان تماماً به جنگ و دشمنی گذشت
✨ حکومت جلال الدین که بسیار خونخوارتر و بی رحم تر از پدرش بود در دو دوره قابل بررسی است مرحله اول از مرگ سلطان محمد تا رفتن جلال الدین به هند که از او در نظر مردم خراسان ، یک شخصیت شجاع دروغین و مدافع جان و ناموس مردم ساخته بود و مرحله دوم از برگشتن جلال الدین به ایران تا مرگ او که ذات و هویت واقعی او به مردم ایران نمایانده شد
✨ هدف اصلی جلال الدین پیش از رفتن به هند مبارزه با مغولان به منظور شکست دادن و از بین بردن آنها و در نتیجه حفظ قلمروی بود که از پدرش به ارث گرفته بود اما پس از برگشتن به ایران او تمام وقت خود را صرف تحکیم قدرتش در آذربایجان و نواحی مجاور آن نمود و به نظر میرسد او از پیروز شدن بر مغولان مأیوس شده بود و ترجیح میداد خودش در آذربایجان حکومتی هر چند کوچک تأسیس کند
💥درگیریهای جلال الدین با گرجی ها و ملوک مسلمان اطراف باعث شد که او فرصت تسلط یافتن بر مناطق داخلی ایران را از دست بدهد
🔴 نتیجه گیری در مورد خوارزمشاهیان و حمله مغولان
✨بخش نخست
💥هنگامی که سلطان محمد از ظهور چنگیزخان به عنوان کسی که بخشی از چین را فتح کرده است آگاه شد، این قدرت نوظهور را رقیب مزاحم و دشمن خود میدید چون اون نیز سودای حمله به چین را در سر داشت و احتمالا به راحتی این سرزمین را نیز فتح می نمود
سلطان می دانست یا او یا چنگیز سر انجام نفر مقابل را حذف خواهد کرد گر چه حوزه قدرت و فتوحات چنگیزخان از بخشهای اصلی قلمرو سلطان فاصله داشت پس چنگیزخان به عنوان یک قدرت دوست و همسایه مورد تأیید و پذیرش قرار نگرفت چون سلطان میدانست ارتباط تجاری مغولان با سرزمین های مسلمان ، قدرت چنگیز را چند برابر خواهد کرد پس روابط دوستی و تجارت در اندیشه سلطان جایی پیدا نکرد سلطان محمد از رویا های چنگیز در فتح جهان آگاهی داشت و خطر او را به درستی درک کرده بود
✨سلطان محمد از همان آغاز با شک ،بدبینی و نفرت به قدرت چنگیزخان می نگریست و متوجه شده بود که اگر ترس چنگیز از قدرت سلطان محمد از بین برود با تحریک خلیفه عباسی حتما به قلمرو خوارزمشاهیان حمله خواهد نمود برای همین قبل از نبرد با چنگیز سعی نمود که خلیفه عباسی را از میان بردارد
💥 بر خلاف گفته مورخانی که به روایت هایی که از طرف خلافت عباسی باور داشتند چنگیز حتی پس از حادثه اترار نیز جرأت حمله به ایران را نداشت اما به کمک خلیفه عباسی ، لشکر خوارزمشاهی نه تنها با مغولان به نبرد نپرداخت بلکه سعی داشت در اردوی بلخ ، سلطان محمد را دستگیر و تحویل چنگیز دهد. اگر نقشه ای که سلطان محمد در شکست چنگیز کشیده بود عملی میشد میتوانست چنگیز را در اطراف سمرقند به دام اندازد اما قبل از حرکت لشکر سطلان محمد از بلخ با خیانت سرباز ترک قپچاق در اردوی بلخ و سمرقند مواجه شد و چاره ای جز فرار نداشت
🔴 خوارزمشاهیان در حال خداحافظی با تاریخ
💥شنیده شدن حمله مغول ها به ناحیه ای برای مردم آن ناحیه کابوس بزرگی تلقی می شد اما سلطان جلال الدین و لشکر خونخوارش چنان مردم آذربایجان و آران را مورد ظلم و ستم قرار داده بودند که آمدن مغولان به مردم آذربایجان و اران فرصت داد تا مخالفت و نارضایتی خود از جلال الدین را نشان دهند.
✨نتایج خشونت ها، بد رفتاریها و بی درایتی های جلال الدین اینک آشکار می شد و مردم شهر گنجه اولین گروهی بودند که علیه خوارزمیان عصیان نموده و تمام سربازان ساکن این شهر را کشتند و سرهایشان را نیز برای مغولان فرستادند و جلال الدین دوباره به قفقاز لشکر کشی نمود و سرزمین گرجیان و اران را به باد غارت گرفت آنگاه سفرایی به منظور کمک گرفتن نزد ملک اشرف فرستاد. ملک اشرف که از نیت سفرا مطلع بود برای پاسخ ندادن به آنها به مصر رفت و هیچکدام از ملوک اطراف حاضر نشدند جلال الدین را یاری دهند. در واقع از بی مرامی و بی چشم و رویی جلال الدین آگاه بودند
💥جلال الدين بدون مقاومت در برابر مغولان، آذربایجان را ترک کرد و شهرهای آذربایجان به فرمان مغولان درآمد مردم شهر های آذربایجان بخصوص شهر تبریز ؛ لشکریان پراکنده و آسيب ديده جلال الدین را تارو مار نموده و سپس فرستادگانی هم از تبریز به دیوان خلافت و همچنین نزد گروهی از فرمانروایان فرستادند تا از ایشان بخواهند که جلال الدین را یاری نکنند
✨تهاجم مغولان جلال الدین را غافل گیر کرده بود او توان ایستادگی در برابر آنها را نداشت
در واقع او نه شخصیت کاریزماتیک یک حاکم را داشت و نه توان نظامی لازم را برای شکست مغولان را دارا بود.
به علت غارت مردم و استفاده از دختران آذربایجان برای خوشگذرانی ترکمن ها و ترکان قپچاق لشکر جلال الدین خوارزمشاه نه تنها مردم این مناطق او را مدافع خود نمی دانستند بلکه باعث شد او و لشکر غارتگرش را به مراتب نامردتر و خون ریز تر از مغولان بدانند
منش و رفتار جلال الدین و پدرش با مردم سرزمین های مغلوب دقیقا شبیه رفتار سلطان محمود غزنوی با مردم سرزمین های مغلوب بود
🔴 ارتباط جلال الدین با همسایگان خود
💥قبایل قبچاق ساکن نواحی شرقی دریای مازندران که خویشاوند ترکان خاتون بودند مورد هجوم مغولها قرار گرفتند اما قپچاق های غرب دریای مازندران هنوز تابع مغولان نشده بودند و جلال الدین تصمیم گرفت حمایت آنها علیه مغولان را به دست آورد. قپچاق های غربی پیشنهاد جلال برای اتحاد را پذیرفتند اما جلال الدین برای ایجاد ارتباط با قپچاق ها نیاز داشت تا حکومت شروانشاه را شکست داده و دژ دربند را فتح نماید اما چون جلال الدین نتوانست دربند را فتح کند موضوع اتحاد با قبچاقها نیز به مرحله اجرا در نیامد
✨وقتی خلیفه عباسی الظاهر بالله به خلافت نشست پیامهایی دوستانه برای جلال الدین فرستاد جلال الدین هم خلعت هایی برای خلیفه فرستاد هدایای او زمانی به بغداد رسید که الظاهر در گذشته بود
📌به نظر می رسد پس از مرگ خلیفه الناصر که عامل تحریک مغولان برای حمله به خوارزمشاهیان بود نگاه دستگاه خلافت نسبت به جلال الدین متعادل تر شده بود و خلیفه جدید قصد نداشت جلال الدین را دشمن همیشگی خود نگه دارد
💥در حدود سال 626 هجری قمری برابر با 1228 میلادی جلال الدین شهر اخلاط را که تحت سلطه سلجوقیان روم بود را محاصره کرده بود سفیری از جانب خلیفه المستنصر نزد جلال الدین آمد با درخواست هایی که اگر پذیرفته میشد روابط دوستانه بین خلیفه و جلال الدین برقرار میشد و احتمالا حمله مغولان نیز متوقف می شد
✨این خواسته ها از این قرار بود که جلال الدین از مناطقی چون موصل ،اربل ایوه عقب نشینی کند و این مناطق را به خلیفه تقدیم کند و دیگر این که نام خلیفه که از دوران سلطان تکش خوارزمشاهی نادیده گرفته می شد دوبار در خطبه های نماز ذکر گردد
جلال الدین خواسته های خلیفه را پذیرفت و سفیری نزد او فرستاد خلیفه فرستاده جلال الدین را احترام پذیرفت و به او گفت که میخواهد جلال الدین را بر سایر ملوک زمان مقدم گرداند
💥یکی از خطاهای سیاسی جلال الدین اختلافات و درگیریهای او با ملوک اطراف نظیر علاء الدین کیقیاد سلجوقی ، فرمانروای روم بود. این درگیری ها ملوک مسلمان و اتباع آنها را نسبت به جلال الدین بسیار بدبین نمود
✨سلجوقیان روم و حکومت ایوبی ،جلال الدین را یک دشمن خطرناک و متجاور می دیدند که از نظر غارتگری و تجاوز با مغولان تفاوتی نداشت دوستی و اتحاد با این فرمانروایان مسلمان می
توانست جلال الدین را برای مقابله با مغولان توانمند سازد اما غارت و تجاوز جلال الدین به سرزمین تحت سلطه سلجوقیان و بد رفتارای سربازان جلال الدین با مردم آذربایجان و گرجستان باعث شد که درگیری سنگینی بین جلال الدین و سلجوقیان روم صورت گیرد که جلال الدین از قوای مشترک ملک اشرف و کیقباد سلجوقی شکست خورد و شهر اخلاط را تخلیه کرد
💥ملک اشرف برای شرف الملک وزیر جلال الدین پیغام فرستاد و گفت ما جلال الدین را به مانند
سدی میان تاتارها و مسلمانان میدانیم و اعلام کرد او و ملک کامل و علاء الدین کی قباد تمایل دارند با جلال الدین صلح کنند و همه با هم متحد شوند
✨جلال الدین این پیشنهاد را پذیرفت بین طرفین صلح برقرار شد و جلال الدین سوگند خورد که دیگر متعرض اخلاط و نواحی مربوط به آن و بلاد مربوط به سلطان روم نشود
💥اما برای دوستی و اتحاد دیر شده بود پس از قوریلتای به امر اوکتای سپاهی به فرماندهی جرماغون عازم خراسان و عراق حجم شده مأموریت این سپاه علاوه بر فتح سرزمینهایی که مغولان آنها را کامل نگشوده بودند برانداختن جلال الدین بود
✨ابن اثیر مینویسد اسماعیلیان،مغولان را برای حمله به جلال الدین تشویق میکردند بدون اینکه فکر کنند مغولان رویای تسلط کامل بر جهان را دارند و به زود اسماعیلیان را نیز مورد هجوم قرار خواهند داد
🔴 خوارزمشاهیان از آغاز تا پایان
💥در این کلیپ قلمرو خوارزمشاهیان از دوران امیر آتسز خوارزمشاهی که یک امیر تابع سلوجوقیان بود را تا قلمرو سلطان جلال الدین نشان میدهد
✨خوارزمشاهیان حکومتی بوده که با کمک ترکان قپچاق ، از دوران سلطان تکش شروع به کشور گشایی نمود و قلمرو او در دوران سلطان محمد خوارزمشاه به اوج گسترش خود رسیده بود اما این کشور گشایی تداوم زیادی پیدا نکرد چون با یورش مغولان مواجه شد
💥سلطان محمد خوارزمشاه در سر خود سودای فتح کامل آسیا را داشت که البته توان نظامی این هدف را نیز داشت به طوری که حتی سعی نمود یک خلیفه دست نشانده را با خلافت عباسی جایگزین نماید
✨سربازان خوارزمشاهی که معمولا از ترکان قپچاق تشکیل شده می شدند بسیار ظالم و بی رحم بوده اند به طوری که مردم ایران تفاوت زیادی بین آنها و سربازان مغول نمیدیدند.
سرباران جلال الدین خوارزمشاه نیز در اواخر حکومت خوارزمشاهیان ، ظلم و ستم و کشتار مردم بیگناه آذربایجان به خصوص شهر تبریز را به اوج جنایت خود رسانیده بودند
🔴 فردوسی و تفاوت شاهنشاه و سلطان
💥حکیم توس در مورد تفاوت سلطان و شاهنشاه ، به زیبایی سلطان محمود غزنوی را با پادشاهان باستانی ایران مقایسه میکند و میگوید:
الا شاه محمودِ کشورگشای
زِ کس گر نترسی بترس از خدای
که پیش از تو شاهان فراوان بُدَند
همه تاجداران کیهان بدند
فزون از تو بودند یکسر به جاه
به گنج و کلاه و به تخت و سپاه
✨و در ادامه به دادگسترسی شاهان باستانی اشاره میکند
نکردند جز خوبی و راستی
نگشتند گِردِ کم وکاستی
همه داد کردند بر زیر دست
نبودند جز پاک یزدان پرست
✨فردوسی پس از دادگستری به باقی ماندن نام نیک شاهان باستانی اشاره میکند که برای ماندگار این نام نیکو از خود بسیار تلاش نمودند تا سرانجام با تام نیک در تارسخ جاودانه شدند
نجستند از دهر جز نام نیک
وزان نام جستن سرانجام نیک
💥حکیم توس در ادامه به زر پرستی و مال دوستی سلطان محمود اشاره میکند که البته این زر دوستی در باقی سلسله های آلتایی نیز دیده میشود
هر آن شَه که در بند دینار بود
به نزدیک اهل خرد خوار بود
✨شاهان ساسانی ترجیح میدادند که در جشن هایی چون نوروز و سده و مهرگان در کنار مردم باشند و از شادی مردم احساس لذت می نمودند و این مهر و محبت نیز توسط مردم پاسخ داده می شد. میزان خوشبختی مردم ایران در دوره شاهان مختلف را میتوان در ماندگاری نام پادشاهان خاص در منظومه های ادبی جستجو کرد که گویا در دوران پادشاهی بهرام گور و خسرو پرویز ، مردم ایران در خوشبخت ترین و شاد ترین حالت ممکن قرار داشتند
💥این در حالی بود که پس از تسلط سلسله های ترکتبار در ایران نوعی وحشت و غارت عمومی دیده میشود به طوری که ورود سربازان سلطان به معنی غارت جان و مال و ناموس مردم محسوب میشد
✨جارچیان سلطان در شهر فتح شده فریاد میزدند که هر کس ناموس و مال خود را مخفی نماید باید منتظر عواقب سنگین آن باشد. سلاطین حیوان صفت غزنوی ، سلجوقی و خوارزمشاهی با اینکه برای خود از لفظ پادشاه استفاده میکردند اما درواقع همان راهزنانی بودند که نه تنها همانند شاهنشاهان باستانی خود را حافظ جان و مال و رویای مردم ایران نمی دیدند بلکه تمام ایران و مردمش را غنیمت فتح شده خود میدانستند. پروین اعتصامی در شعر "اشک یتیم" بخوبی ظلم و جور سلاطین را به نظم در آورده است
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم
که این تابناک چیست که بر تاج پادشاست
نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت
این اشک دیدهٔ من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست
بر قطرهٔ سرشک یتیمان نظاره کن
تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست