oshaagh_sher | Unsorted

Telegram-канал oshaagh_sher - دلاویزترین شـ؏ـرجهان

1985

زیر امضای تمام شعرهایم مینویسم" دل❤ نوشت تابدانند "عشق را باید فقط با دل❤ نوشت" "رزگار_موکریان" کانال اصلی ما👈 @Delaviz_20

Subscribe to a channel

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

بیا تا در برت گیرم چو جان خوش
دهم در پای تو جانا روان خوش

به چوگان دو زلفم زن که چون گوی
دوم در پای اسبت سر دوان خوش

بیا در گلستان تا گوشه گیریم
که باشد موسم گل بوستان خوش


#جهان_ملک_خاتون

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

تا کی ز تو من عذاب بینم
گر صلح کنی صواب بینم

شبگیر ز خواب سست خیزم
آن شب که ترا به خواب بینم

امشب چه بود که حاضر آیی
تا من به شب آفتاب بینم


#سنایی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

غیر بوسیدن تو نداریم هوس
هوس ما به همه عمر، همین باشد و بس

دیگران را هوس حور و قصور است و مرا
نیست جز دیدن روی و سر کوی تو هوس

بی گل روی تو ای سرو قد و لاله عذار
هست بر دلشدگان، ساحت گلشن چو قفس


#محیط_قمی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

خورنده که خیرش برآید ز دست
به از  صائمُ الدّهـرِ دنیا پرست !

مسلّم کسی را بـوَد روزه داشت
که درمانده‌ای را دهد نانِ چاشت

وگرنه چه لازم که سعیی بری
ز خود بازگیری و هم خود خوری


#سعدی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

گر شبی وعدهٔ دیدار تو را خواهد داد
هر سری در قدم پیک صبا خواهد رفت

دل ز نوشین دهنت کامروا خواهد شد
تشنه کامی به لب آب بقا خواهد رفت

نوش‌داروی دهان تو حرامش بادا
دردمندی که به دنبال دوا خواهد رفت


#فروغی_بسطامی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

نخست موعظه پیر صحبت این حرف است
که از مصاحب ناجنس احتراز کنید

هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید


#حافظ

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

باز چون موسم زمستان شد
آتش از خرمی گلستان شد

همه کس رو به آفتاب نشست
همه عالم شد آفتاب‌پرست

بس که افسرده چون یخ افتادند
در تمنای دوزخ افتادند


#هلالی_جغتایی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

بی تو شبم با ستاره شام غریبانست
با تو شبم بی ستاره نیز چراغانست

خسته و دلچسب، مهربان و غم آلوده
آمدنت مثل آفتاب زمستانست

مثل گلی نوشکفته در وسط پاییز
آمدنت آخرین تلاش بهارانست


#حسین_منزوی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

دولتم نیست که باشم به سخن دمسازت
گو سخن با دگران تا شنوم آوازت

شاهباز حرم قدسی و در ملک وجود
نیست جز بهر شکار دل و جان پروازت

رفتی و رشته پیوند مرا با تو قوی
روزی آرم به همین رشته سوی خود بازت


#جامی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

نه شاعرم ،نه فنونی ز شعر میدانم
زبان حال دلم را به شعر میخوانم

فقط برای عبور از حوالی غمها
پناه میبرم به غزل یا که نثر میخوانم

وگرنه، که این بیت های ناقص را
مخاطب خاصی که نیست ،میدانم


#کریم‌_زاده

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

شبی چنین در هفت آسمان به رحمت باز
ز خویشتن نفسی ای پسر به حق پرداز

مگر ز مدت عمر آنچه مانده دریابی
که آنچه رفت به غفلت دگر نیاید باز

چنان مکن که به بیچارگی فرومانی
کنون که چاره به دست اندرست چاره بساز


#سعدی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

غافلند از زندگی مستان خواب
زندگانی چیست مستی از شراب

تا نپنداری شرابی گفتمت
خانه آبادان و عقل از وی خراب

از شراب شوق جانان مست شو
کانچه عقلت می‌برد شرست و آب


#سعدی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

یک عمر می‌شد آری، در ذرّه‌ای بگنجم
ازبس‌كه خویشتن را، در خود فشرده بودم

در آن هوای دلگیر، وقتی غروب می‌شد
گویی به جای خورشید، من زخم خورده بودم

وقتی غروب می‌شد، وقتی غروب می‌شد
كاش آن غروب‌ها را، از یاد برده بودم...


#محمدعلی_بهمنی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

شبی در کوی ما سر کُن که قصدی تازه در کار است
بنوشانم ز صهبایی که او را سالْ بسیار است

نمازِ صبحِ فردا را به گاهِ ظهر می خوانم
که فردا را سحرخیزی نه کارِِ مردِ هشیار است

سیه مویی و سیمین تن، بُتی غمّاز و تَر دامن
مرا آغازِ هر سال از شب یلدای دیدار است


#کاوه_سوخک_لاری

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

ای خوش آن دیوانگی و مستی و رسواییم
کز پی نظاره ای آن یار بر من بگذرد

هر سحرگاهی فرستم جان به استقبال او
تا مگر بویی ازان گلزار بر من بگذرد

رفت عمر و گفتگوی عشق از خسرو نرفت
عمر باقی هم درین گفتار بر من بگذرد


#امیرخسرو_دهلوی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

خلق می‌جنبند مانا روز شد
روز را جان بخش جانا روز شد

چند شب گشتیم ما و چند روز
در غم و شادی تو تا روز شد

هر که عاشق نیست او را روز نیست
هر که را عشقست و سودا روز شد


#مـولانـا

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

ستایش خداوند بخشنده را
فروزنده ی جان رخشنده را

پدید آور مهر و اردی بهشت
نگارنده ی چهر زیبا و زشت

جز او آفرین بر کسی کی نکوست
که هم آفرین آفریننده اوست


#نشاط_اصفهانی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

در سر همه سودای سر زلف تو دارم
دردل بجز از مهر رخت هیچ ندارم

از باده لعل لب تو مست مدامم
وز نرگس مخمور تو در عین خمارم

جانم نفسی از کمرت دست ندارد
تا موی میان تو نیارد بکنارم


#اسیری_لاهیجی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

سلام! آینه ی آفتاب زاده ی من!
صبیح جبهه فروز جبین گشاده ی من!

اتاق را همه خورشید میکنی هر صبح
سلام آینه ی روی رف نهاده ی من!

همه کدورت پیچیده در تو نقش من است
مگر نه آینه ای تو؟ زلال ساده ی من!


#حسین_منزوی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

امروز ناز را به نیازم نظر نبود
زان شیوه‌های خاص یکی جلوه‌گر نبود

چشم از غرور اگر چه نمی‌گشت ملتفت
عجز نگاه حسرت من بی اثر نبود

بس شیوه‌های ناز که در پرده داشت حسن
اما تبسمی که شود پرده در نبود


#وحشی_بافقی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

الله الله این چه نور است آفتاب روی دوست
این چنین رویی به وجه الله اگر آری نکوست

چشم من جز روی او، روی که آرد در نظر؟
کآنچه می آید به چشمم در حقیقت روی اوست

می دمد بوی خوش باد صبا جان در تنم
کس نمی داند که با باد سحرگاهی چه بوست


#نسیمی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

ساقی ز پی عشق روان است روانم
لیکن ز ملولی تو کند است زبانم

می پرم چون تیر سوی عشرت و نوشت
ای دوست بمشکن به جفاهات کمانم

چون خیمه به یک پای به پیش تو بپایم
در خرگهت ای دوست درآر و بنشانم


#مـولانـا

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

من خواستار جام می از دست دلبرم
این راز با که گویم و این غم کجا برم؟

جان باختم به حسرت دیدار روی دوست
پروانه دور شمعم و اسپند آذرم

پیرم؛ ولی به گوشه چشمی جوان شوم
لطفی که از سراچه آفاق بگذرم


#امام_خمینی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

صبحیم ولی ز سرد مهری
در سینه ما نفس به خواب است

حرفی سر کن که میهمان را
خاموشی میزبان جواب است

جایی که نه آسیا بگردد
اندیشه رزق، بی حساب است


#صائب_تبریزی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

امشب بیا و عشق را از ابتدا بنویس
زیباترین احساس خود را، بی‌ریا بنویس

بر سطرسطر زندگی در سبک اعجازت
شعری شبیه چشم‌هایت باصفابنویس

آتش گرفته سرنوشت من، قلم بردار
از ذهن دستانم بیا فال مرا بنویس


#شیوا_فرازمند

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

ساقیا! ساغر لبریز از آن باده بده
که ز خمخانۀ حق، هدیه به مستان آمد

مطرب! آغاز کن آن نغمۀ داوودی را
که ز الحان خوشش، جان به سلیمان آمد

مژده ای صدر نشینان صف میکده، باز
که صبوحی ز حرم مست و غزلخوان آمد


#شاطرعباس_صبوحی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

چو مرغ صبحگاهی زد پر وبال
پر و بالی بزن تا خوش شود حال

ز دور باده گر دلشاد گردی
دمی از جور چرخ آزاد گردی

چو می بر بایدت دور زمانه
دمی بنشین بعشرت شادمانه


#عطار

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

روی طمع ز دیده‌ی خواهش نهفته بِه
گَردِ اَمل ز ساحتِ ایام، رفته بِه

از طینت زمانه مجو بوی مردمی
کاین غنچه از نسیمِ هوس ناشکفته بِه

ناسُفته گوهری‌ست «پیامی»! دُرِ وجود
لیکن به سوزنِ عدم امروز سُفته بِه...


#پیامی_کرمانی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

شود آیا که پَر شعر مرا بگشایند ؟
بال زنجیری مرغان صدا بگشایند ؟

گره سرب به طومار نفس ها زده اند
کی شود کاین گره از کار هوا بگشایند ؟

به هوای خبری تنگ دلم چون غنچه
شود آیا که ره باد صبا بگشایند ؟


#حسین_منزوی

Читать полностью…

دلاویزترین شـ؏ـرجهان

ای که خورشید تو را سجده کند هر شامی
کی بود کز دل خورشید به بیرون آیی

آفتابی که ز هر ذره طلوعی داری
کوه‌ها را جهت ذره شدن می‌سایی

چه لطیفی و ز آغاز چنان جباری
چه نهانی و عجب این که در این غوغایی


#مـولانـا

Читать полностью…
Subscribe to a channel