تبلیغات در تلگرام و سفارش متن اختصاصی 👇: @behesht_golgolism 🌸💕با افکار زیبا زندگی کنیم چون زندگی به اندازه افکار ما زیباست💕 🌸
به این فکر میکنم که
«سبز» زندگیام کیست؟
یا بهتر بگویم«سبزتر» زندگیام کیست!
آدمهای اطرافم را الک میکنم و میبینم که
آنهایی که از فیلتر سرسخت افکارم رد میشوند، الماسهای سبز زندگیام هستند!
آنهایی که سلولهای حسادت توی وجودشان عقیم است
و پای ریا و دورویی در شخصیتشان
هرگز باز نمیشود!
به این فکر کردم که سبزترینهای من
چقدر حضور پررنگی توی بهترین احساسات من دارند
همان احساساتی که قشنگترین
خاطرات و تجربیات جهاناند برای من!
سبزهای دوست داشتنیام!
بمانید برای قلب کوچکم
که انگیزهی زیست و امید آیندهی من هستید
که اگر یک تار مو از سر شما کم شود،
جهانم با خاک یکسان است!
#نازیلا_زارع
ایده کلمه مفهومی برای تتو :
_ Audiophile(کسی که موسیقی دوست داره)
_ Selenophile (کسی که ماه رو دوست داره)
_ Bibliophile (کسی که کتاب خوندن رو دوست داره)
_ Heliophile( کسی که خورشید رو دوست داره)
_ Thalassophile ( کسی که اقیانوس رو دوست داره)
_ Autophile ( کسی که تنهایی رو دوست داره)
آدمیزاد سختشه که بگه "به من توجه کن".
برای همین قیل و قال راه میندازه، عصبی میشه، داد میزنه، قهر میکنه، فرار میکنه، با خودش و زمین و زمان لج میکنه، برای اینکه به چشم بیاد؛ برای اینکه دیده شه!
تو فقط میبینی که چشماشو میبنده و داد میزنه و هیچی نمیشنوه؛ اون داره میپره و دستاشو تکون میده و میگه "هی! من اینجام! ببین منو!"
داره میگه "به من توجه کن."
و میدونی چقدر درموندست این جمله؟
سراسر استیصاله و وقتی به زبون بیاد، اگه به زبون بیاد؛ دیگه گفتن و نگفتنش، فرقی نداره...
#نازنين_هاتفى
°
یه سطح از آرامش درونی هست که وقتی بهش
می رسی دیگه حاضر نیستی به هیچ قیمتی از
دستش بدی؛ این آرامش حاصل کلی جنگ روانی
داخلی با خودت و آدمایی اطراف بوده؛ وقتی بهش دست پیدا کنی ارزشش رو میدونی چون می دونی یه سری چیزارو از دست دادی؛ یه کسایی رو پشت سر گذاشتی که خیلی دوسشون داشتی تا بالاخره به این آرامشه برسی بخاطر همین تو موقعیتی قرار نمیگیری که آدما؛بحث ها یا معاشرت باهاشون این آرامشو ازت بگیرن...!
یه نقاش ایتالیایی هست اسمش کارلوتیه
اون زیبایی رو اینطور تعریف کرده...
میگه:«زیبایی مجموعهاى از اجزائیه که آنچنان باهم هماهنگ هستن که نیازی نیست چیزی دیگهای بهشون اضافه بشه، برداشته بشه و یا جایگزین بشه...
و این چیزیه که تو هستی...
تو زیبایی...»
یه قسمت خیلی خوبی تو کتابِ "بلندی های بادگیر" بود که میگفت:
«او هیچ وقت نمیفهمید که من چقدر دوستش داشتهام! نه به خاطر این که خوش قیافه هست یا نیست، موضوع اصلا این چیزها نیست، به این خاطر است که از خودم به خودم نزدیکتر است!»
و این قشنگترین تعریف از آدم های خوبِ زندگیمونه، اونایی که بیشتر از خودمون، مارو بلدن!
ما شمالیا یه قربونصدقه داریم که میگیم:
«چِشمِ بالاتِر که نِداریم... تی می چِش سویی!»
یعنی:از چشمهام که چیزی مهمتر ندارم؛ تو، نور چشمهای منی! همینقدر قشنگ(:
آدمی گاهی به بنبست احساس میرسد!
میدانید چه میخواهم بگویم ...؟!
آنقدر در دوستداشتن معلق میماند
که نه طاقت برگرداندن قدمهایش را دارد
و نه توان دست و پا زدن برای رسیدن !
در همان نقطهی بلاتکلیفی مینشیند و
تا چشم کار میکند به احساس خود سیلی میزند
خاطرات خاک خوردهی خود را مرور میکند
و روزی چندبار میمیرد !
#نازیلا_زارع
کلمه«دژاوو» یعنی«آشنا پنداری» به احساسی گفته میشه که یه لحظه، یه صحنه یا یه آدمی رو میبینی و حس میکنی قبلا اونجا بودی و دیدیش!یه افسانه قشنگ هست که میگه وقتی یه نفرو میبینی و حس میکنی چند ساله میشناسیش یا تو یه مدت زمان کم به یه نفر از ته قلبت علاقمند میشی، تو زندگی قبلیت هم اون آدمو دوسش داشتی! به نظرم آدمای که الان خیلی دوسشون داریمو باید «دژاوو» سیو کنیم^__^
Читать полностью…حسین جان نیستی
و خبر از دلهای پر از دردمان نداری.
خودت را، جانت را، همه دار و ندارت را
بر سر نیزه شهادت گذاشتی
تا شاید این دنیا جای بهتری باشد.
تا شايد رسمِ عدالت و مسلمانى را يادمان دهى!
اما دريغ...! این روزها سياهپوشيم
و درد و غصه به جان همه افتاده...
ما همه عزادار خوشبختی هستیم
وقتی نیستی! دستمان را خودت بگير
كه بدجور محتاجيم!
#نازیلا_زارع
#عزاداری_قبول🌱🖤
مامان قشنگم
من قربون اون خستگیهات برم!
قربون اون قلبت برم که
همیشه آرزوهای منو به آرزوهای خودت ترجیح دادی
میخوام بدونی که
همیشه شخص اول زندگیم میمونی و
هر چقدر هم که روی صورت ماهت چروک بیفته
زیباترین تصویر جهان توی ذهن من
خود خودتی ماه آسمونم!
#نازیلا_زارع
گاهی
صد بار در یکروز میمیرم؛
حتی یک شاخه از محبوبههای شب
یک غنچه مریم هم برای مُردنم کافیست
گاهی نگاهم در تمام روز
با عابرانِ ناشناس شهر
احساسِ گنگ آشنایی میکند
گاهی دلِ بیدست و پا و سربهزیرم را
آهنگ یک موسیقی غمگین
هوایی میکند ...!
#قیصر_امین_پور
🎉 کوتاه ترین راه رسیدن به درآمد با کمترین سرمایه بدون نیاز به دانش خاصی🎉
🤑 وقتشه توهم درآمد خودتو از بازار فیلترینگ داشته باشی !!
❗ همین حالا پنل خودتو بگیر و شروع به کسب درآمد کن😉
✅ پنل v2ray و outline
✴️خرید پنل همراه با پشتیبانی 24 ساعته و تخفیف 30% برای مدت محدود
🔆سرمایه گذاری بدون علم و بدون ریسک
♨️ امکانات پنل :
🔸 ساخت کانفیگ اختصاصی مناسب تمام اپراتور ها + بهترین سرعت
🔸 بدون نیاز به سیستم و فقط با یک گوشی
🔸 مدیریت کامل پنل از تعداد کاربران حجم هر کانفیگ مدت زمان و ....
↙️ کانال ما :
🔹@beSecureTeam_tech
↙️ مشاوره رایگان:
🔹@BesecureTeam
تا زمانیکه ذهن درگیر مقایسه است، عشق وجود ندارد.
میدانید علت مقایسه، سنجش و قضاوت چیست؟ این است که شخص میخواهد نقطه ضعفی پیدا کند؛ خواه در دیگران و یا در خویشتن خود. به هر حال، آنجا که سنجش و مقایسه است، عشق نیست.
- کریشنا مورتی
سرسخت باش تا در بلندترين طاقچه دلها جای بگيری ! وگرنه آسان كه باشی، فرشِ زير پای آدمهای نامهربان میشوی تا به راحتی از روی تمام خوبیهايت گذر كنند !
#نازیلا_زارع
«جمعه دو قسمت دارد: صبح تا ظهرش زنده و پر جنب و جوش است. مثل پدر، پر از کار و ورزش و پول و سلامتی. رو به غروب، سنگین و دلگیر میشود، پر از دلهرههای پراکنده و غصههای بیدلیل و یکجور احساس گناه و دل درد از پرخوری ظهر ...»
خاطرات پراكنده
گلی ترقى
یعنی واقعا دوست نداری انگشت کنی تو فِر موهای ما، آروم بزنیم روی دستت و بگی:
«شمایلِ موهایت چه نیکوست»
دوست نداری شبها موقع خواب جای دستای من، دستای تو گِره موهای فِر مارو باز کنه و بگی:
«این گره ها بهانه ان، میان که دستامو مبتلا کنن»
دوست نداری توی بازار ، از این مغازه به اون مغازه بری و دنبال کِشهای رنگی برای بافتن موهام بگردی و دست آخر بگی:
«آخیش...رنگی پَنگی ترینشو واست انتخاب کردم»
دوست نداری با ما بری جاده چالوس و همون دمِ جاده فرفریایی که راه به آسمون میرن و از نزدیک تماشا کنی و بخندی، رو هوا نگهشون داری و بگی:
«کجا؟! تا من هستم هیچجایی نمیرید»
اصلا موهای فِرفری دوست داری؟!
از اونایی که تا کمر بلنده ولی نهایتا تا شونه دیده میشه؟!
بخندی و بخندی و بخندی و بگی:
«میشه چشم بذاری و من تو فرفری هات قایم بشم؟؟!»
عصبانی بشم بخوای از دلم در بیاری و جمعش کنی بگی:
«اصلا خودِ خدا هم عاشق فرفری هاست
واسه همینم اسم بهشت رو گذاشته فِردوس»
یا جایی پنهونی برام بنویسی:
«قشنگی این نوشته ها به بودن تو و فرفری های توئه ، وگرنه که اینا چیزی جز یه مشت شعر ناتموم و کاغذ مچاله شده نبودن که»
نه؟؟
این حجم از دوست نداشتن خطرناکه ها،
واسه خودت میگم.
#فرگل_مشتاقی
#فرفری
بعضی چیزاست که تو هیچوقت نباید تحملشون کنی.
بعضی چیزاست که هرگز نباید تحملتو از دست بدی و اونا رو قبول کنی...
چیزایی مثل بی عدالتی، بی حرمتی، بی شرفی و ننگ. فرقی نمیکنه چقدر جوان یا پیر باشی
و این بهخاطر شهرت یا پول نیست.
بهخاطر چاپ عکست در روزنامه یا
موجودیت در بانک نیست.
فقط از تحمل این قبیل چیزا باید امتناع کنی...
#ویلیام_فاکنر
یه جا خدا در نهایت همدردی میگه :
" وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ "
و ما میدانیم سینهات تنگ میشود
از آنچه میگویند ...
یعنی فک کن اون لحظه هم که دلت از همهی
آدما میگیره خدا حسش میکنه .
کاش میشد ازت بخوام لطفا اینجای زندگیم،
که همه قطعات پازلِ جسم و روحم از هم پاشیده شدن و یکی یکی در حال گم شدن هستن،
پیدام کنی،
ازت بخوام دستامو محکمتر بگیری تا برگردم دوباره،
تا دونه دونه تیکههای پازلمو و پیدا کنم،
دوباره بچینم، دوباره از نو شروع کنم.
کاش میشد ازت بخوام نذاری بیش از این ازهم گسیخته و متلاشی بشم.
ازت بخوام به دادِ من برسی
و همین یکبار نجاتم بدی🌱
#فرگل_مشتاقی
یه افسانه ژاپنی هست که میگه :
“ گریه دقیقاً راهیه که چشمات حرف بزنن، موقعی که دهنت از توضیح دادن اینکه چقدر قلبت شکسته عاجزه.”
نمیدانم اولین بار چه کسی در گوش ما خواند که باید همیشه برنده باشیم، در واقع به ما آموختند که با برنده شدن چیزهای زیادی را به دست میآوریم، مثل محبت، تحسین، توجه، احترام.
همین شد که ما از باختن ترسیدیم و به گمانم بازنده شدن ترسناک نیست، آنجا ترسناک میشود که ارادهی دوباره بلند شدن را از دست میدهیم و خودمان را سرزنش میکنیم. دروغ چرا صادقانه میگویم که من بیشتر باختهام تا برنده شوم و با هربار باختن چیزهایی را از دست دادهام آدمهایی را... حالا که سی و یک ساله هستم اما دیگر پذیرفتهام که این باختن حقیقت زندگیست، مثل مرگ که تلخ است اما واقعیت جهان است.
دیگر برایم مهم نیست که وقتی برنده میشوم کسی باشد که حلقهی گُلی به گردنم بیندازد و یا اگر ببازم، طردم کند. حالا میدانم که تنهای تنها باید با حقیقتِ برد و باخت کنار بیایم و برآیندش میشود زندگی من!
#آلن_دو_باتن
میخواستم خودم را پرت کنم گوشه و کنارِ زندگی اش تا هرزگاهی خاکِ دلم را بتکاند.
خودم را بچسبانم گوشه ی پیراهنش تا همیشه همراهش بمانم.
چایِ عصرانه اش باشم ؛
خستگی هایش را روی شانه هایم بتکاند.
خیالِ شبهایش باشم به وقتِ دلتنگی هایِ گاه و بی گاه اش؛
کاغذِ کوچکی داخلِ جیب هایش باشم که هرکجا میرود من را یادش بماند.
چشم هایِ زیبایش باشم تا با من ببیند ؛
با من بخندد ؛
با من گریه کند.
یا که دست هایش ؛
با من بنشیند ؛
با من بلند شود ؛
عصایِ تنش باشم.
موهای پریشانش باشم
دست بکشد گاهی روی تنِ تنهایی ام.
هیچ نبودم جز دورترین غریبه ی موجودِ دنیایش!
#فرگل_مشتاقی
یکی از جالبترین تیپهای شخصیتی
"ایلانگا "هست
کلمهی "ilunga" به شخصی گفته میشه که همهچیز رو بار اول میبخشه،
بار دوم تحمل میکنه، ولی
هرگز نمیذاره بار سومی وجود داشته باشه
.
وقتی صداش میکنین و میگه "جانم"
شما هم مثل حضرت مولانا بگید:
هزاران جان ما و بهتر از ما
فدای تو که جانِ جانِ جانی!
به همین قشنگی
کاش یکی بود نمیرفت ،
هیچوقت نمیرفت،
ما رو توی دستای هیچ اتفاق بد و ناگواری تنها نمیذاشت و از هرچیزی بود دست نمیکشد.
کاش یکی بود اونموقعی که همه دنیا یه جفت پا میشدن که ازمون برن ،
انقدر شبیهِ حرفاش بود که کنار گوشِمون آروم میگفت:
من اومدم که بمونم🌱
#فرگل_مشتاقی
فرانسویا یه اصطلاحی دارن که معنیش میشه: «درد شدید».
یعنی رنجی که از عشق به کسی میکشی که میدونی هرگز بهش نمیرسی.
قشنگ نشون ميده چقدر اينكه بخوای و نشه سخته...
دعا میکنم هيچوقت گرفتار همچین درد بیدرمونی نشید🩵
و مرگ مُردن نیست:
و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست!
من مرده گان بی شماری را دیده ام
که راه می رفتند؛
حرف می زدند؛
سیگار می کشیدند؛
و خیس از باران
انتظار و تنهایی را درک می کردند..
#حسین_پناهی
آدم توی بدحالیهاش، درها رو میکوبه به هم، داد هم میزنه و آخرش هم گوله میشه حد فاصل دیوار و تخت و کمد، ولی بازم گوشش به دره که یکی بیاد در بزنه ببینه چی شده. میخوام بگم آدم همیشه نیاز داره یکی نگاهش کنه، وگرنه که در رو محکم نمیبست. میبست؟
Читать полностью…هرقدر توی بچگی بابت کارهامون تنبیه شدیم، هیچوقت تشویق نشدیم،
هربار بر حسبِ بچگی خطا و اشتباهی کردیم،
یا چیزهایی که دوست داشتیم رو ازمون گرفتن، یا جوری تنبیه مون کردن که یادمون بمونه هراشتباهی یک تاوانی داره.
بزرگتر که شدیم پذیرفتیم فقط برای تنبیه به دنیا اومدیم،
چون هیچوقت طعم تشویق رو نچشیده بودیم،
هروقت هر اتفاقی تو زندگیمون افتاد،
هر کم بودنی،
هر اشتباهی،
هر خطایی،
هرکوتاهی،
به پای خودمون نوشتیم و تمام حقی که برای ما بود رو از روی شونههامون برداشتیم و روی شونههای دیگران گذاشتیم
چون خودمون رو هیچوقت مستحق داشتنِ تمام و کمال حق نمیدونستیم و فکر میکردیم چون طعمِ تشویق رو نچشیده بودیم پس لایقِ تنبیه هستیم.
دائماً بابتش عذرخواهی کردیم چون ترس،
همون ذره آرامشی که داشتیم رو هم از بین میبرد.
وَ احساس عجیب ناکافی بودنی که تا روزها و ماهها دست از سرمون برنمیداشت و سایه سیاهش همیشه روی آسمونِ زندگیمون پهن بود.
تشویق....؟
کلمهای بیگانه،
غریب،
ناآشنایی که همیشه از دور برامون حس خوشایندی ایجاد میکرد و این احساس تمامِ عمر برامون دست نیافتنی بود.
وَ ما اینچنین بعدِ هر شکست و ناکامی،
با هزاران بار جنگیدن برای چیزی که میخواستیم،
گوشهای نشستیم و از درون خودمون رو هزارتکه کردیم و از بیرون منتظر تنبیه شدیم.
#فرگل_مشتاقی