کانال تخصصی "ناگفتههای تاریخ معاصر ایران" نام اختصاری: "ناتاما" کانالی کاملا مستند و بدون خط قرمز با ما به پشت پرده های تاریخ معاصر بیایید و پاسخ سوالات و ابهامات خود را بگیرید.
📚کتاب "دینسازان بیخدا" نوشته دکتر مسعود انصاری، به بررسی روابط بین دین و جامعه، نقش دین در شکلگیری اندیشهها و رفتارهای اجتماعی، و همچنین نقد و تحلیل دینداری و دینورزی در جوامع مختلف میپردازد.
دکتر انصاری در این کتاب به تحلیل شیوههای متنوعی که دین میتواند در دنیای مدرن و سکولار شکل بگیرد یا تغییر کند، میپردازد و به خوانندگان کمک میکند تا درکی عمیقتر از دین و تأثیر آن بر زندگی اجتماعی و فردی داشته باشند.
@na_ta_ma
زرتشت، پیامآور ایرانی، شخصیتی ملی و فرامذهبی برای ما ایرانیان است. نیکی و راستی، که بنیاد دین زرتشت را تشکیل میدهد، آن ارزشهای والایی است که هم در مبارزه امروز برای نجات میهن، و هم در بازسازی ایران فردا، بیش از همیشه به آن نیاز داریم. جمهوری اسلامی بر پلیدی و دروغ بنا شده، و ملت ایران با پندار نیک، گفتار نیک، و کردار نیک میتواند راه خود را به سوی آزادی و شکوفایی پیدا کند.
زادروز زرتشت (خردادسال) بر زرتشتیان و همه ایرانیان فرخنده باد.
@OfficialRezaPahlavi
.
📌ابتذال شر؛ اشغالگری، اصلاحات دروغین و نسخه ۵۷ی پوتینیسم .
✴️ در کشوری که حاکمان آن برای بقای خود، زندگی و آزادی را به ابزاری برای سرکوب و فریب بدل کردهاند، آزادی نمایشی چهرههایی چون توماج صالحی و نرگس محمدی نه نوید تغییری واقعی، بلکه بخشی از پروژهای هوشمندانه برای تحریف مبارزه و بازآفرینی نظم پوسیده است.
📍نظام جمهوری اسلامی، که بقای خود را در گرو ساختن قهرمانان جعلی و حذف بیصدای مخالفان حقیقی میبیند، اکنون بازی جدیدی را آغاز کرده است: بازطراحی فروپاشی به سبک شوروی، برای تولد دوباره از دل بحران.
🔺قتل کیانوش سنجری، نماد این استراتژی، نه صرفاً یک جنایت سیاسی، بلکه بخشی از یک طرح گسترده برای حذف چهرههای برانداز ملی و جایگزینی آنان با مهرههایی است که بازیگر سناریوی امنیتی رژیماند.
🔰نظام بهخوبی دریافته است که انقلاب ملی، که حامل ایده تغییر بنیادین است، تهدیدی وجودی برای آن محسوب میشود. بنابراین، با تکیه بر الگوی فروپاشی شوروی، میکوشد این سقوط اجتنابناپذیر را به فرصتی برای بازسازی خویش بدل کند.
⚠️همانطور که بلشویسم شوروی، با مدیریت مهندسیشده اولیگارشی روسیه، راه را برای ظهور پوتینیسم گشود و یک رژیم تمامیتخواه جدید را از دل فروپاشی خلق کرد، سران جمهوری اسلامی نیز بهدنبال خلق نسخهای شیعی-سوسیالیستی از پوتینیسماند. در این سناریو، نظام با کنار گذاشتن پوسته خمینیسم، اما با حفظ ساختار فاسد و تمامیتخواه، نسخهای دیگر از استبداد را در لباسی نو ارائه خواهد کرد.
♦️آزادی نرگس محمدی و پیامهای او درباره لزوم رفع تحریمها، همراه با نمایشهایی چون تحرکات رونقی و توماج صالحی، نهتنها بخشی از این سناریو است، بلکه تلاشی برای عادیسازی یک اصلاحطلبی نمایشی است.
⛔️این اصلاحطلبی، چیزی جز ابزار بقای رژیم نیست؛ ابزاری که نه برای مردم، بلکه برای قانعکردن غرب طراحی شده است. جمهوری اسلامی، همانند بلشویکها در دوران فروپاشی شوروی، بهدنبال انتقال قدرت از یک پوسته ایدئولوژیک به ساختاری بهظاهر مدرن است، اما جوهره سرکوبگر و ماهیت اشغالگر خود را حفظ خواهد کرد.
💢هانا آرنت، در تحلیل خود از «ابتذال شر»، بهخوبی نشان میدهد چگونه نظامهای توتالیتر میتوانند جنایت و سرکوب را در قالبی عادی و حتی مقبول بازنمایی کنند.
🔴🔄 جمهوری اسلامی، با استفاده از همین الگو، سرکوب داخلی و پروژههای امنیتی خود را در بستهای از اصلاحطلبی مجاز و قهرمانسازی مصنوعی عرضه میکند. این سیاست، که هدفش بازتولید چرخه استبداد است، بهجای پاسخ به مطالبات واقعی مردم، تلاش میکند مسیر انقلاب ملی را منحرف، و آن را به یک جابهجایی ساده قدرت، تقلیل دهد.
✅ اما این بار ملت ایران نمیتواند اجازه دهد که این نسخه شیعی از پوتینیسم از دل خمینیسم برخیزد؛ برخلاف آنچه نظام به دنبال القای آنست، پروژهی سرنگونی که بهخوبی مدیریت شود، میتواند پایانی بر اشغالگری جمهوری اسلامی باشد. این طرح اما بدون حضور رهبری آگاه و مشروع، نهتنها به بازتولید استبداد، بلکه به خطراتی همچون تجزیه یا تداوم فساد در لباسی جدید منجر خواهد شد.
✅ در این میان، نقش پادشاه در تبعید بهعنوان نماد مشروعیت تاریخی و حافظ هویت ملی، بیش از پیش برجسته است. پادشاهی که فراتر از جناحبازیهای معمول، تجسم وحدت و بدیلی واقعی در برابر این نظام پوسیده است. او، با پرچمداری انقلاب ملی و ارائه چشماندازی شفاف از آینده ایران، توانسته نقشه رژیم برای فروپاشی مهندسیشده را به چالش بکشد.
🔰ایران، که امروز در چنگال ابتذال شر گرفتار است، تنها با انقلابی ملی، به رهبری نماد مشروعیت تاریخی خود، میتواند از بازتولید این چرخه فساد و سرکوب رهایی یابد.
💠 مسیر پیروزی آینده، نه در اصلاحات جعلی یا نسخههای بازتولیدشده استبداد، بلکه در طغیان حقیقی علیه اشغالگران، و بازگشت به هویت راستین ملی است.
🔥ایران هرگز نخواهد مُرد.
✍ سیروس پارسا
@NA_TA_MA
●رضا شاه بزرگ، قبرستانها را تخریب کرده و به باغستانها و پارکها تبدیل میکرد.
از ۱۳۰۷، تا زمستان ۱۳۱۳ که بحبوحه اصلاحات بلدی دوره تصرف رضا شاه پهلوی است، من اكثر در ولایات مأمور ریاست دادگستری بودم، و هر وقت که موقتا به پایتخت میآمدم واقعا از پیشرفت هایی که در کار شهرداری تهران حاصل شده بود، حیرت میکردم. زیرا تفاوت بين سفر قبل با سفر بعد بقدری زیاد بود که میتوانم بگویم من شهر را نمیتوانستم بشناسم...
در سال ۱۳۱۰ که از کرمان آمده و برای رفتن به اصفهان چندی در تهران ماندم، فرزندانم روزنامه فکاهی ناهید هفتگی آن روز را میگرفتند. من هم گاهی بعضی از نکته های آن را می خواندم. روزی به عنوان اعلان چند شعر در توصیف باغ فردوس که دو سه سال اخیر در محل قبرستان کهنه پائین شهر احداث کرده بودند...
عامه مردم، به خصوص طبقه بیسواد، خیلی به قبرستان اهمیت میدهند، و تصرف قبرستان را هر قدر کهنه هم باشد، خلاف شرع میدانند".
📚 کتاب شرح زندگانی من نوشته عبدالله مستوفی، جلد ۳، صفحات ۳۴۹ و ۳۵۰
@na_ta_ma
●پارک شهر تهران دلیلی آشکار بر دور اندیشی و خردمندی رضا شاه بزرگ
رضا در محله سنگلج در نهایت فقر و تنگدستی بزرگ شد. سرباز شد، جنگ ها رفت، درجات گرفت، سردار سپه شد و به سلطنت رسید...یک روز شهردار تهران را احضار کرد و دستور داد تمام محله سنگلج و خانه های آن و قبرستان حسن آباد را خراب و آنجا را تبدیل به پارک شهر کند...مردم دست به دامان قائم مقام الملک رفيع شدند تا از رضاشاه تقاضا کند که حداقل از تخریب قبرستان صرف نظر نماید.
آن روزها قائم مقام الملک رفيع مورد توجه رضاشاه بود و تقریبا هر روز بعد از ظهر به حضور شاه می رسید. یک روز در موقع مناسب خواسته مردم را به اطلاع شاه رساند و درخواست کرد که اجازه دهد قبرستان حسن آباد به حال خود باقی بماند و یادآوری کرد که مادر اعلیحضرت هم در آنجا دفن است.
رضاشاه از شنیدن نام مادرش و تقاضای قائم مقام الملک شدیدأ متغير شد و گفت: «مرده پرستی را کنار بگذارید. به قبر مادر من چکار دارید؟ باید این قبرستان که مادر من در آن دفن است، تبدیل به پارک شود.»
📚کتاب رضا شاه از تولد تا سلطنت، نوشته دکتر "رضا نیازمند"، صفحات ۵۳-۵۲، انتشارات حکایت نوین، تک جلدی، چاپ ششم، ۱۳۸۷ خورشیدی
@na_ta_ma
#ایران_زیبا
پارک شهر، قدیمیترین پارک تهران
پرسشی برای تأمل: آیا میدانستید که رضا شاه بزرگ برخی از قبرستانهای ایران، از جمله قبرستانی که مادرش در آن دفن بود، به پارک تبدیل کرد؟
این اقدام نمادی از بینش و خردمندی رضا شاه بزرگ است، که درک کرد وجود قبرستانها تنها حس افسردگی و اندوه برای مردم به همراه دارد. به همین دلیل، وی تصمیم گرفت این مکانها را به پارکها و باغها تبدیل کند.
همین اقدامات است که رضا شاه بزرگ را از سایرین متمایز ساخته و به همین دلیل او را «پدر ایران» مینامیم و زادروزش را به عنوان روز پدر جشن میگیریم.
@na_ta_ma
●موزه تاریخ چای ایران در لاهیجان
کاشف السلطنه (زاده ۱ فروردین ۱۲۴۴ – درگذشت ۳۱ فروردین ۱۳۰۸) شخصیت برجستهای در دوران قاجار و پهلوی بود که به عنوان دیپلمات، نویسنده و مشروطهخواه شناخته میشود. او نخستین فردی بود که کشت چای را به طور جدی در ایران معرفی کرد و به همین دلیل به عنوان «پدر چای ایران» لقب گرفت.
در قرن نوزدهم میلادی، کاشف السلطنه به عنوان دیپلمات و تاجر برجسته شناخته میشد و به ویژه در معرفی و توسعه چای در ایران شهرت داشت.
او به عنوان نخستین فردی که گیاه چای را به صورت جدی به کشور معرفی کرد، زحمات فراوانی در زمینه کاشت و تولید چای در شمال ایران، به ویژه در منطقه لاهیجان، متحمل شد. در طی سفرهای خود به چین، با روشهای تولید چای آشنا شد و تجربیات ارزندهاش را به ایران منتقل کرد.
امروزه چای ایرانی به عنوان یکی از پرطرفدارترین نوشیدنیها در کشور شناخته میشود و نقشی اساسی در فرهنگ و زندگی روزمره مردم ایران ایفا میکند. تلاشهای کاشف السلطنه در این زمینه باعث شد که چای به یکی از مهمترین محصولات کشاورزی ایران تبدیل شود و همچنان جایگاه ویژهای در تاریخ و زندگی مردم این سرزمین داشته باشد.
@na_ta_ma
استخر لاهیجان
#ایران_زیبا
@na_ta_ma
کتاب «نقش روحانیت در تاریخ معاصر» تألیف دکتر مسعود انصاری، به تحلیل تأثیر و جایگاه روحانیت در تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی معاصر ایران میپردازد. این اثر به بررسی تاریخچه و نقش روحانیون در رویدادهای حائز اهمیت مانند انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی و دیگر حوادث معاصر کشور میپردازد.
دکتر انصاری، به عنوان یک محقق برجسته در زمینه علوم اجتماعی و تاریخ، تلاش میکند با بهرهگیری از منابع معتبر و تحلیلهای دقیق، زوایای گوناگون این موضوع را به خوانندگان معرفی کند. او همچنین به چگونگی تأثیرگذاری روحانیت بر سیاستمداران و توده مردم و ارتباط میان دین و سیاست در تاریخ ایران پرداخته است.
کتاب شامل هفت فصل است که محور آن، بررسی ابعاد تاریخی-سیاسی نقش روحانیون در تحولات ایران میباشد. عناوین فصول کتاب به شکلی منظم به موضوعات مرتبط با تاریخ ایران و تأثیر روحانیون در سیاست و جامعه میپردازد:
1. هدف کتاب: تبیین دلایل نگارش و مقدمهای بر انقلاب اسلامی سال 1357.
2. فصل اول: تحلیل تاریخی تأثیر مذهب، روحانیت و تفکر مذهبی در ساختارهای مختلف ایران.
3. فصل دوم: نقش روحانیون در مهمترین جنگهای ایران و روسیه.
4. فصل سوم: بررسی تصمیمگیری روحانیون در مسائل سرنوشتساز، از جمله واگذاری بخشی از ایران به عثمانی.
5. فصل چهارم: بررسی نقش روحانیون در انقلاب مشروطه.
6. فصل پنجم: تحلیل دقیقتری از نفوذ و عملکرد سیاسی روحانیون پس از انقلاب مشروطه.
7. فصل ششم: بررسی انقلاب سال 1357 و چالشهای منجر به بهقدرت رسیدن روحانیون.
8. فصل هفتم: نقدی بر رابطه بین سیاست و دین و تأثیر آن بر جامعه ایران.
این کتاب با نگاهی انتقادی، به تحلیل تأثیرات روحانیت و علمای دین در تحولات تاریخی ایران، بهویژه در ساحتهای سیاسی و اجتماعی میپردازد. نویسنده با بهرهگیری از شواهد و مستندات تاریخی، سعی در تحلیل نقش روحانیت در رویدادهای مهمی مانند انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی دارد.
هدف اصلی اثر، نمایان ساختن تأثیرات دخالت روحانیت در تاریخ ایران است. نویسنده به مسائل کلیدی مانند همکاری برخی روحانیون با دولتهای خارجی (همچون روسیه) و پیامدهای آن بر سرنوشت کشور و همچنین نقد نقش روحانیت در جنگها و قراردادها پرداخته است.
دکتر انصاری با استناد به منابع معتبر، تصویری واقعبینانه از تعامل روحانیت و قدرت در ایران ارائه میدهد و انتقادات صریحی نسبت به برخی از عملکردهای روحانیون را مطرح میکند. این کتاب بهویژه بر نقش روحانیت در تحولات مهم تاریخ معاصر ایران، از جمله انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، تمرکز دارد و مسیرهای تأثیر این گروه بر جامعه ایران را بررسی میکند.
این اثر، فضایی تاریخی-تحلیلی را برای درک بهتر تحولات پیچیده ایران در دوران معاصر فراهم میآورد و رویکردی نقادانه نسبت به موضوع دارد. همچنین، شایان ذکر است که این کتاب در سال 1360، در بحبوحه قدرتگیری جمهوری اسلامی و حمایتهای مردمی و جهانی از آن نوشته شده است.
/channel/na_ta_ma/9823
رضا شاه دوم : مجاهدین و تجزیه طلبان رو به رسمیت نمیشناسیم
#جاويدشاه
#KingRezaPahlavi
@C_B_SHAHZADEH
📚 نقد هشتم به کتاب «شاه» نوشته آقای عباس میلانی: مائوئیست و کمونیست سابق، شورشی در انقلاب 57 و مورخ امروزی
آقای عباس میلانی در سال 2013 کتابی درباره محمدرضا شاه پهلوی، با عنوانهای «The Shah» در نسخه انگلیسی و «نگاهی به شاه» در نسخه فارسی منتشر کرد.
در این دو کتاب، آقای میلانی رویکردی متفاوت اتخاذ کرده است. نسخه فارسی به وضوح تفاوتهای بسیاری با نسخه انگلیسی دارد و در بخشهای قبلی نیز به برخی از این تفاوتها اشاره کردیم. در نسخه فارسی، آقای میلانی به نوعی تسامح و تساهل نشان میدهد و محافظهکاری بیشتری از خود بروز میدهد؛ در حالی که این محافظهکاری در نسخه انگلیسی به وضوح کمتر است.
آقای میلانی در نسخه فارسی مینویسد:
«میتوان تصور کرد که این همه تغییر و تحول آن هم در فاصله یازده سال، شاه را قاعدتاً متقاعد کرده بود که پیوندش با مردم - آن چه همواره از آن به عنوان "پیوند شاه و مردم" یاد می کرد - از هر زمان مستحکم تر است و وقتی ناگهان با موج تظاهرات مردم روبرو شد نخستین واکنشش ناباوری و آنگاه دلزدگی و افسردگی و حتی حالت قهر کردگی بود. حال، چهار سال بعد از آن ولخرجیها - که پادشاه مراکش هم از جمله کسانی بود که از آن سهمی برده بود - شاه، غمگین و نگران زیر چلچراغ یکی از کاخهای همان پادشاه نشسته بود. قاعدتاً به این فکر بود که به کدام جا پناه میتواند جست.»
📚 «نگاهی به شاه»، نوشته عباس میلانی، صفحه ۲
اما در نسخه انگلیسی میگوید:
«this radical change of fortune in the back of his mind, it is not hard to understand why the Shah found it difficult to fathom the idea that Iranians—those he often called “my people”—were now in revolt. Less than five years after that lending binge, he had, in desperation, become a guest of the Moroccan king, unable to find a country willing to grant him asylum. And so there he sat on the great veranda, beneath the chandelier.»
📚 «The Shah»، by Abbas Milani, page 13 (According PDF)
ترجمه: «این تغییر بنیادی در سرنوشتِ در پس ذهن او، درکِ اینکه چرا شاه برای فهم ایدهِ اینکه ایرانیان - کسانی که او اغلب آنها را "مردم من" مینامید - اکنون در حالِ شورش هستند، دشوار نداشت. کمتر از پنج سال بعد از آن وامدهی افراطی، او در ناامیدی به مهمان پادشاه مراکش تبدیل شده بود و نمیتوانست کشوری پیدا کند که به او پناهندگی دهد. و بنابراین او آنجا نشسته بود بر روی ایوان بزرگ، زیر لوستر.»
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
از نکات قابل تأمل این است که آقای میلانی در نسخه انگلیسی به صراحت از آوارگی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی و مسائل مربوط به پناهندگی وی و عدم قبول کشورها در اعطای پناهندگی صحبت میکند. در حالی که در نسخه فارسی، تنها به این نکته بسنده میکند که شاه در فکر پناه بردن به کدام کشور است.
همچنین، در نسخه انگلیسی به اشاره شده که «پنج سال بعد از آن وامدهی افراطی....» مدنظر است، در حالی که در نسخه فارسی به «چهارسال بعد از آن ولخرجیها...» اشاره شده است. این در حالی است که تاریخ صحیح همان پنج سال، یعنی 1979 میلادی است.
@na_ta_ma
●نقد هفتم به کتاب شاه نوشته آقای عباس میلانی، مائوئیست و کمونیست سابق، شورشی ۵۷ و مورخ امروزی
ادامه قسمت قبل /channel/na_ta_ma/9803
در ابتدا، باید اشاره کرد که میان نسخه فارسی و انگلیسی کتاب تفاوتهای بنیادینی وجود دارد. به عنوان نمونه، آقای میلانی در نسخه انگلیسی به این نکته اشاره میکند که شاه با نوعی تکبر و خودبزرگبینی نسبت به رهبران غربی عمل میکرد، در حالی که نسخه فارسی به طور کلی شاه را فردی خودبزرگبین معرفی مینماید.
از سوی دیگر، رفتار شاه با غرور، تعصب و حتی خودبزرگبینی با رهبران غربی به نوعی مایه مباهات و افتخار تلقی میشود.
علاوه بر این، اگر بگوییم که شاه شخصیتی مغرور و خودبزرگبین داشت، باید تأکید کنیم که این غرور او ناشی از میهنپرستی و پیشرفتهایی بود که برای کشور انجام داد. شاه با عشق و علاقهای عمیق به ایران بیاندازه اعتقاد داشت و این عشق به حدی بود که ایران را از خود نیز بیشتر دوست میداشت. با این حال، او هرگز در برابر هموطنان خویش به خودبزرگبینی روی نیاورد.
در نهایت، آقای میلانی با استناد به جلد ششم کتاب "یادداشتهای علم" میگوید که علم به شاه اظهار داشته است: "این آمریکاییهای بدبخت محتاج تشویق و راهنمایی اعلیحضرت بودند." این ادعای آقای میلانی از دقت و مستندات لازم برخوردار نیست و در کتاب "یادداشتهای علم" چنین عبارتی وجود ندارد.
@na_ta_ma
هممیهنان عزیزم،
جشن نوروز و آغاز سال نو را به همه شما شادباش میگویم. نوروز باستانی، نماد همبستگی ملی، پایداری و ایستادگی فرهنگ ایرانی در برابر اشغالگران است؛ نویدبخش آغازی نوین برای ملت ایران، و دورانی طولانی از آزادی، شکوفایی و پیشرفت پس از جمهوری اسلامی.
امسال که تلاشهای رژیم اسلامی برای کمرنگ کردن نوروز بیشتر شده، برگزاری هرچه باشکوهترِ این جشن ملی، با وجود تمام سختیهایی که رژیم بر ملت ایران تحمیل کرده، اهمیتی دوچندان پیدا میکند. من در آغاز سال نو، از همه شما هممیهنان عزیزم میخواهم که نوروز امسال را فرصتی بیابید که با یکدیگر مهربانتر، و در برابر دشمن مشترک، یعنی جمهوری اسلامی، همبستهتر باشید.
ما در حالی سال نو را آغاز میکنیم که جمهوری اسلامی در ضعیفترین و ناکارآمدترین زمان خود قرار دارد: از یک سو نیروهای نیابتی و متحدان خود را یکی پس از دیگری از دست میدهد، و از سوی دیگر، از تأمین معیشت، آب و برق و گاز مردم ناتوان است. ثروت ملت را به یغما برده و اقتصاد کشور و پول ملی را به نابودی کشانده است. جمهوری اسلامی در معرض سقوط است و پنجره فرصتی بینظیر برای تغییرات بزرگ و رهایی ایران از استبداد دینی فراهم آمده است. اما باید بدانیم که نه این پنجره فرصت، همیشگی است و نه سقوط رژیم خودبهخود رخ خواهد داد. به جای انتظار برای ظهور منجی و یا فروپاشی خودبهخود رژیم، میبایست خود به حرکت در آییم و سرنوشتمان را در دست بگیریم.
من در سالی که گذشت، بنا به خواست شما رهبری انقلاب ملی و دوران گذار را پذیرفتم، و برای رسیدن به پیروزی، برنامهای مدون بر پایه پنج ستون اصلی را ارائه دادم. در این سال، با عملگرایی و کوشش دوچندان، از آنها که بخشی از مشکلند، عبور کردیم. آنهایی که میخواهند بخشی از راهحل باشند نیز به هم پیوستند و چارچوبی برای همکاری و همگرایی بنا گذاشتند.
سالِ پیش رو، سالِ سازماندهی برای اقدامِ نهایی است. در جایجای ایران، از کرانۀ خلیج فارس تا کنارۀ دریای مازندران، از طاقِ بُستان تا نقشِ جهان، از هفتتپه تا توس، از ایذه تا گنبدِکاووس، از هامون تا ارومیه، از کارون تا زایندهرود، از زَریبار تا دشت لوت، از زاگرس تا البرز، و از سهند و سبلان تا الوند و دماوند، سازمان بیابیم و برای اقدام نهایی آماده شویم.
در این لحظات آغازین سال، به یاد قهرمانان جاویدنام راه میهن و زندانیان سیاسی هستم؛ به یاد خانوادههایی که جای عزیزانشان در کنار سفرههای هفتسین خالی است. یادشان با ماست و نامشان الهامبخش ما در مسیر پیروزی.
من باور دارم که با همت، اراده و پشتکار شما ملتِ یکدل و یکپارچه، ایرانِ ما بر اهریمنِ جمهوری اسلامی پیروز میشود، و آزاد و آباد، بار دیگر سرزمینِ ثبات و شکوفایی خواهد شد.
هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز!
@OfficialRezaPahlavi
https://youtu.be/0Q-hhEy1ZqE
●عباس میلانی، که در گذشته مائوئیست و کمونیست بوده و در وقایع انقلاب ۵۷ مشارکت داشته، بهعنوان یک مورخ معاصر در اعترافی مینویسد:
«شاخصهای اقتصادی[در دوره پهلوی] همه مؤید این واقعیت بودند که ایران با سرعتی کمنظیر در جهت صنعتی شدن گام برمیدارد. بهتوازی این رشد اقتصادی، مداحان داخلی و خارجی انگار برای مدح بیشتر شاه رقابت داشتند. در ۱۹۷۵ (۱۳۵۴) اسدالله علم، که در آن زمان وزیر دربار بود، به شاه میگفت او خرد پیامبران را دارد و در سیاست تنها دوگل همتای اوست- و همه میدانستند که دوگل چهره سیاسی آرمانی شاه بود.»
📚 نگاهی به شاه، نوشته عباس میلانی، صفحه ۱
@na_ta_ma
ایران که #شاه_نداره
#حساب_کتاب_نداره
آرامگاه فردوسی
نوروز جمشیدی ۲۵۸۴ شاهنشاهی
@C_B_SHAHZADEH
ابوالفضل عابدینی، سرشار از عشق به ایران بود. او سالهای جوانی خود را در زندانهای رژیم گذراند و تا آخرین لحظات زندگی کوتاه اما با افتخار خود، با تمام وجود به رهایی ایران از اهریمن جمهوری اسلامی باور داشت. راه او تا تحقق خواست و باورش ادامه خواهد یافت و نام و یادش در تاریخ مبارزات ملی ما برای همیشه جاودانه خواهد ماند.
@OfficialRezaPahlavi
در گفتگو با مارک دوبویتز، مدیرعامل بنیاد دفاع از دموکراسیها، بر لزوم حمایت حداکثری از مردم ایران در مسیر انقلاب ملی، به جای مذاکرات بیحاصل، تاکید کردم.
لینک گفتگو در یوتیوب:
https://youtu.be/aisT86shO9k
با زیرنویس فارسی در کانال تلگرام یونیکا:
/channel/unikador/20024
@OfficialRezaPahlavi
.
♦️نباید بی انصاف بود ، همیشه که
دروغ نمی گویند . گاهی حرف حق بر زبان امثال این التقاطی های چپ و اسلامگرا برای معرفی " ذاتِ انقلابی شان" به عنوان "عنتر"جاری میشود .
⭕️ بنی صدر که با تئوری اقتصاد توحیدی
می خواست همانند چپ ها به
آرمان جامعه بی طبقه (توحیدی) دست یابد نقش زیادی در مصادره و غارت کارخانه ها و بانکهای خصوصی ، و اموال کارآفرینان و سرمایه گذاران داشت و اینگونه در یک حرکت ضد امپریالیستی به یکی از خواسته های اصلی انقلابیون چپ گرا جامه عمل پوشانید که نتیجه آن چیزی جز ورشکستگی ،
فروپاشیِ اقتصادی ، رشد بیکاری و
فقر گسترده نبوده است .
🔺مشت نمونه خروار است و میتوان فهمید دشمنان شاهنشاهی و پهلوی ، و در کل ایرانستیزان چنین عنترها و زامبی هایی بودند و تفاله های اینها امروز با نقاب دیگری این مسیر را ادامه می دهند .
#عنترهای_۵۷ی
@NA_TA_MA
●رضا شاه بزرگ، قبرستانها را تخریب کرده و به باغستانها و پارکها تبدیل میکرد. عبدالله مستوفی، از رجال دوره قاجاریه و پهلوی، در این باره مینویسد:
"از ۱۳۰۷، تا زمستان ۱۳۱۳ که بحبوحه اصلاحات بلدی دوره تصرف رضا شاه پهلوی است، من اكثر در ولایات مأمور ریاست دادگستری بودم، و هر وقت که موقتا به پایتخت میآمدم واقعا از پیشرفت هایی که در کار شهرداری تهران حاصل شده بود، حیرت میکردم. زیرا تفاوت بين سفر قبل با سفر بعد بقدری زیاد بود که میتوانم بگویم من شهر را نمیتوانستم بشناسم. از شما خواننده عزیز پنهان نمیکنم حالا هم که به محله دروازه قزوین سابق میروم، گیجی و نا بلدی آدمی را دارم که در شهر غریب باشد زیرا به قدری در این قسمت شهر خیابان ها و معابر جدید اسفالت کاری زیاد است که واقعا برای من سر در آوردن از روابط آنها با یکدیگر کار مشکلی است، و تصور میکنم اهل هر محلهای نسبت به سایر محلات شهر مثل من باشند.
در سال ۱۳۱۰ که از کرمان آمده و برای رفتن به اصفهان چندی در تهران ماندم، فرزندانم روزنامه فکاهی ناهید هفتگی آن روز را میگرفتند. من هم گاهی بعضی از نکته های آن را می خواندم. روزی به عنوان اعلان چند شعر در توصیف باغ فردوس که دو سه سال اخیر در محل قبرستان کهنه پائین شهر احداث کرده بودند...
عامه مردم، به خصوص طبقه بیسواد، خیلی به قبرستان اهمیت میدهند، و تصرف قبرستان را هر قدر کهنه هم باشد، خلاف شرع میدانند".
📚 کتاب شرح زندگانی من نوشته عبدالله مستوفی، جلد ۳، صفحات ۳۴۹ و ۳۵۰
این موضوع به خوبی نشاندهنده خردمندی رضا شاه بزرگ است، چرا که او دریافته بود که وجود قبرستانها بیشتر موجب غم و اندوه مردم میشود و به همین دلیل آنها را به پارکها و باغستانها تبدیل کرد. این اقدامات رضا شاه بزرگ او را از دیگران متمایز ساخت و به همین دلیل است که او را پدر ایران میدانیم و روز پدر را به مناسبت زادروز او جشن میگیریم.
@na_ta_ma
●پارک شهر تهران دلیلی آشکار بر دور اندیشی و خردمندی رضا شاه بزرگ
دکتر رضا نیازمند در کتاب خویش مینویسد:
نوش آفرین بیمار شد و به زودی جان به جان آفرین سپرد و از مصائب دنیا خلاص شد...جسد نوش آفرین را در نزدیکی خانه اش در قبرستان حسن آباد دفن کردند. قبرستان حسن آباد در شمال محله سنگلج بود؛ همان جا که امروزه قسمتی از آن چهار راه حسن آباد و قسمت دیگر اداره آتش نشانی است. این زمینها همه جزو املاک میرزاحسن خان مستوفی الممالک بود و به همین جهت آنجا را حسن آباد می خواندند...پنجاه سال از فوت نوش آفرین گذشت. رضا در محله سنگلج در نهایت فقر و تنگدستی بزرگ شد. سرباز شد، جنگ ها رفت، درجات گرفت، سردار سپه شد و به سلطنت رسید...یک روز شهردار تهران را احضار کرد و دستور داد تمام محله سنگلج و خانه های آن و قبرستان حسن آباد را خراب و آنجا را تبدیل به پارک شهر کند...مردم دست به دامان قائم مقام الملک رفيع شدند تا از رضاشاه تقاضا کند که حداقل از تخریب قبرستان صرف نظر نماید.
آن روزها قائم مقام الملک رفيع مورد توجه رضاشاه بود و تقریبا هر روز بعد از ظهر به حضور شاه می رسید. یک روز در موقع مناسب خواسته مردم را به اطلاع شاه رساند و درخواست کرد که اجازه دهد قبرستان حسن آباد به حال خود باقی بماند و یادآوری کرد که مادر اعلیحضرت هم در آنجا دفن است.
رضاشاه از شنیدن نام مادرش و تقاضای قائم مقام الملک شدیدأ متغير شد و گفت: «مرده پرستی را کنار بگذارید. به قبر مادر من چکار دارید؟ باید این قبرستان که مادر من در آن دفن است، تبدیل به پارک شود.»
📚کتاب "رضا شاه از تولد تا سلطنت"، نوشته دکتر "رضا نیازمند"، صفحات ۵۳-۵۲، انتشارات حکایت نوین، تک جلدی، چاپ ششم، ۱۳۸۷ خورشیدی
@na_ta_ma
کتاب "حاج محمدمیرزا کاشف السلطنه: چایکار، پدر چای ایران" نوشته ثریا کاظمی به بررسی زندگی و دستاوردهای حاج محمدمیرزا کاشفالسلطنه، یکی از شخصیتهای برجسته و کلیدی در تاریخ چایکاری ایران میپردازد. این کتاب با مقدمه و اضافات جعفر پژوم منتشر شده و در سال 1372 در تهران توسط انتشارات سایه به چاپ رسیده است.
حاج محمدمیرزا کاشفالسلطنه به عنوان شخصیتی کلیدی در توسعه کشت و تولید چای در ایران شناخته میشود و اثرات او بر این صنعت و اقتصاد کشور بسیار حائز اهمیت است. در این کتاب، علاوه بر بررسی زندگینامه و فعالیتهای او، به تاریخچه چای، روشهای کشت و تولید آن و چالشهایی که در این مسیر وجود داشته نیز پرداخته شده است.
این کتاب میتواند منبع مفیدی برای محققین و علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران و صنعت چای باشد.
@na_ta_ma
لاهیجان، پایتخت چای ایران
نام اثر تاریخی: موزه تاریخ چای ایران (آرامگاه کاشف السلطنه)
محمد میرزا قوانلوی قاجار، ملقب به کاشف السلطنه، در سال ۱۲۷۹ خورشیدی کشت چای را در لاهیجان آغاز کرد و این صنعت را در دیگر نقاط استان توسعه داد. آرامگاه کاشف السلطنه در سال ۱۳۳۵ به همت چایکاران شمال کشور، جهت پاسداشت زحمات او ساخته شد.
این موزه به عنوان تنها موزه چای کشور شناخته میشود.
@na_ta_ma
جمهوری اسلامی دشمن ملت ایران و وحدت ملی ایرانیان است. خمینی در ائتلاف با تجزیهطلبان و ایرانستیزان، دولت ملی در ایران را سرنگونکرد و اینک خامنهای، هراسان از سقوط حتمی و نزدیک جمهوری اسلامی، تخم تفرقه میپاشد تا ملت ایران را از آشوب و بحران بهراساند. ملت ایران اما به درستی آینده خود را در آینه همبستگی ملی میبیند که جلوههای آن در گردهماییهای شکوهمند چهارشنبهسوری و نوروز با همنوایی سرود میهنی «ای ایران» و طنینانداز شدن شعارهای ایرانگرایانه نمایان شد.
آنجا که جمهوری اسلامی علف هرز تفرقه میکارد ما بذر همبستگی ملی میافشانیم. آنگاه که ارتجاع سرخ و سیاه، نغمه شوم دشمنی سر میدهد ما سرود اتحاد ملی میخوانیم.
مناسبتها و آیینهای ملی ریسمان همبستگی و درهمتنیدگی ما هستند. همچون چهارشنبهسوری و نوروز، آیین ملی سیزدهبدر را به جلوه دیگری از همبستگی ملی بدل خواهیم کرد. ما مردم میهنپرست ایران از هر مذهب و باور و تبار، ایرانی هستیم. پدران و مادران و نیاکان ما ایرانی بودهاند و دختران و پسران و نوادگان ما ایرانی خواهند بود. مملکت ما ایران است و گوشه گوشه ایران از آنِ ماست؛ از آنِ همه ما. همراه یکدیگر ایران را پس خواهیم گرفت و دوباره خواهیم ساخت.
@OfficialRezaPahlavi
📚کتاب نقش روحانیت در تاریخ معاصر ایران
✍🏻نوشته دکتر مسعود انصاری
@na_ta_ma
●نقد هشتم به کتاب شاه نوشته آقای عباس میلانی، مائوئیست و کمونیست سابق، شورشی ۵۷ و مورخ امروزی
متن و ترجمه همراه با نقد را در اینجا بخوانید: /channel/na_ta_ma/9813
در این دو کتاب، آقای میلانی رویکردی متفاوت اتخاذ کرده است. نسخه فارسی به وضوح تفاوتهای بسیاری با نسخه انگلیسی دارد و در بخشهای قبلی نیز به برخی از این تفاوتها اشاره کردیم. در نسخه فارسی، آقای میلانی به نوعی تسامح و تساهل نشان میدهد و محافظهکاری بیشتری از خود بروز میدهد؛ در حالی که این محافظهکاری در نسخه انگلیسی به وضوح کمتر است.
از نکات قابل تأمل این است که آقای میلانی در نسخه انگلیسی به صراحت از آوارگی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی و مسائل مربوط به پناهندگی وی و عدم قبول کشورها در اعطای پناهندگی صحبت میکند. در حالی که در نسخه فارسی، تنها به این نکته بسنده میکند که شاه در فکر پناه بردن به کدام کشور است.
همچنین، در نسخه انگلیسی به اشاره شده که «پنج سال بعد از آن وامدهی افراطی....» مدنظر است، در حالی که در نسخه فارسی به «چهارسال بعد از آن ولخرجیها...» اشاره شده است. این در حالی است که تاریخ صحیح همان پنج سال، یعنی 1979 میلادی است.
●نقد هفتم به کتاب شاه نوشته آقای عباس میلانی، مائوئیست و کمونیست سابق، شورشی ۵۷ و مورخ امروزی
متن و ترجمه را در اینجا ببینید: /channel/na_ta_ma/9803
نقد را در اینجا بخوانید: /channel/na_ta_ma/9804
●نقد هفتم به کتاب شاه نوشته آقای عباس میلانی، مائوئیست و کمونیست سابق، شورشی ۵۷ و مورخ امروزی
آقای عباس میلانی در سال ۲۰۱۳ کتابی را در خصوص محمّدرضاشاه پهلوی آریامهر نوشت که نسخه انگلیسی را تحت عنوان The Shah و کتاب فارسی را تحت عنوان نگاهی به شاه چاپ کرد.
آقای میلانی در کتاب خود مینویسد:
«This praise gave the Shah a false sense of security,and he developed a haughty disposition toward many Western leaders. Onone occasion, Alam told the Shah, “these miserable Americans needed somewords of encouragement from Your Majesty, and Your Majesty surely gavethem what they needed.” The Shah, Alam wrote, was particularly pleased bythis comment.The ubiquity of the adulation, along with Iran’s impressive economicimprovements in the sixties and early seventies, had created in the Shah astrong sense of imperial grandiosity, even political imperviousness. As late as1964, his country had been in desperate need of a $5 million loan. Elevenyears later, the Shah went on what the CIA called his “lending binge,”Elevenyears later, the Shah went on what the CIA called his “lending binge,”6giving away, to a variety of countries, almost $2 billion. Even England, oncethe imperial overlord of Iran, was now the recipient of royal largesse».
📚The Shah, by Abbas Milani, page 13 According PDF
ترجمه: این تحسین به شاه حس کاذبی از امنیت بخشید و او رفتار متکبرانهای نسبت به بسیاری از رهبران غربی پیدا کرد. در یک مورد، علم به شاه گفت: "این آمریکاییهای بدبخت به برخی کلمات تشویقکننده از جانب اعلیحضرت نیاز داشتند و اعلیحضرت بهراستی آنچه را که آنها نیاز داشتند به آنها داد." شاه، همانطور که علم نوشت، از این نظر بهخصوص خوشنود بود. فراوانی ستایشها، همراه با بهبودهای چشمگیر اقتصادی ایران در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد[میلادی]، در شاه احساسی قوی از بزرگمنشی امپریالیستی و حتی نفوذناپذیری سیاسی ایجاد کرده بود. حتی در سال 1964، کشورش بهشدت به یک وام 5 میلیون دلاری نیاز داشت. یازده سال بعد، شاه به آنچه که سیا «موج بخشندگی» او نامید، روی آورد و تقریباً ۲ میلیارد دلار به کشورهای مختلف وام اهدا کرد. حتی انگلستان که زمانی قدرت استعماری ایران بود، اکنون به عنوان دریافتکننده این وام های سلطنتی شناخته میشد.
✍🏻آقای میلانی در نسخه فارسی کتاب می نویسد:
«علم هم، مبادا از این قافله عقب بماند، میگفت این آمریکاییهای بدبخت محتاج تشویق و راهنمایی اعلیحضرت بودند و شما هم از این کار دریغ نکردید. می گفت اعلیحضرت به ویژه از عبارات مربوط به آمریکاییها خوششان آمد.
ترکیبی از این رشد اقتصادی سریع و مداحیهای روزافزون در شاه احساس نه تنها غرور که اطمینان کاذب و حتی خود بزرگ بینی سیاسی پدید آورده بود. ابعاد تغییری که در وضع ایران پدید آمده بود به راستی شگفت بود برای مثال ایران در سال ۱۹۶۴ محتاج وامی پنج میلیون دلاری بوده و یازده سال بعد، شاه به گزارش سیا، نزدیک به ۲ میلیارد دلار به کشورهای گوناگون کمک و گاه وام داد. و حتى انگلستان هم در آن روزها از ایران وام دریافت کرده بود. میتوان تصور کرد که این همه تغییر و تحول آن هم در فاصله یازده سال، شاه را قاعدتاً متقاعد کرده بود که پیوندش با مردم - آن چه همواره از آن به عنوان پیوند شاه و مردم یاد می کرد ـ از هر زمان مستحکم تر است و وقتی ناگهان با موج تظاهرات مردم روبرو شد نخستین واکنشش ناباوری و آنگاه دلزدگی و افسردگی و حتی حالت قهرکردگی بود.»
📚نگاهی به شاه، نوشته عباس میلانی، صفحه ۲
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
نقد در ادامه....
@na_ta_ma
در دیده ما شاه بود سایه یزدان
تا کور شود دیده بیگانه پرستان
عکسهای خانوادگی نوروز ۲۵۸۴, شاهنشاه رضاشاه دوم همراه با علیاحضرت شهبانو فرح، والاحضرت یاسمین و والاحضرت فرحناز پهلوی
http://T.me/irdamavand
#ایران_شده_آماده
#فرمان_بده_شاهزاده
آرامگاه فردوسی
نوروز جمشیدی ۲۵۸۴ شاهنشاهی
@C_B_SHAHZADEH
فریاد رضا شاه روحت شاد در حافظیه شیراز، لحظاتی پس از تحویل سال ۱۴۰۴
Читать полностью…