📚 بهتر است سرمان به یک کتاب گرم باشد تا به کار دیگران. لینک گروه دروغها و خرافاتِ اسلام: https://t.me/Islie_Group لینک گروه سیاسی: t.me/joinchat/GKIeuzu7ZRbM56GRGidicg کانالهای ما: @ISLIE | @KHOD2 | @KTYAB | @Womens_Mag | @ARKIV
🔷 ملیت: داستانی که باورش کردیم
📌 ملیت چیست؟ یک برچسب روی پاسپورت؟ یک پرچم؟ یا چیزی عمیقتر، شبیه به یک افسون جمعی؟
✳️ تصور کن ملیت، نه یک واقعیت، بلکه یک «آیین» باشد؛ نمایشی تکرارشونده که توسط حافظه، افسانه و بدن اجرا میشود. چیزی که طبیعی و ذاتی به نظر میرسد، اما در واقع مهندسیشده و ساختگی است. ملیت، پاسخ دولتها به دو سوال بنیادین است:
«مردم من چه کسانیاند؟»
و شاید مهمتر: «چه کسانی نیستند؟»
🧩 از قبیله تا ملت: ریشههای باستانی حس تعلق
پیش از اختراع ملتها، انسانها با قبیله، رودخانه و آسمان خود شناخته میشدند. اما بذرهای نخستین «ملیت» خیلی زود کاشته شدند:
▪️ خدایان شهری در بینالنهرین، وفاداری را به قلمرو خاصی محدود کردند.
▪️ در مصر باستان، فرعون هم خدا بود و هم پادشاه – پیوندی مقدس بین سرزمین و هویت.
▪️ در روم، مفهوم civitas شهروند را از «بربر» جدا میکرد.
اینها ملت نبودند، اما نشانههایی از آنچه بعدها «ملیت» نام گرفت، در خود داشتند: هویتهایی متکی به اسطوره، سرزمین و قدرت.
📜 ملیت چگونه ساخته شد؟
📌 ملیت، برخلاف تصور رایج، پدیدهای مدرن است. تا پیش از قرن هفدهم، چنین مفهومی وجود نداشت.
🗓 نقاط عطف تاریخی:
▪️ 1648 - پیمان وستفالی: قدرت الهی پادشاهان جای خود را به دولت-ملتهای مستقل داد.
▪️ قرن ۱۸ و ۱۹: ملیگرایی به کورهای برای ریختهگری هویت جمعی تبدیل شد:
- مطبوعات، زبانها را استاندارد کردند.
- مدارس، تاریخ ملی را به منزله متون مقدس آموختند.
- خدمت سربازی، مرگ برای پرچم را به اوج وفاداری بدل کرد.
▪️ پس از جنگ جهانی دوم: ملیت به یک سپر قانونی تبدیل شد؛ تابعیت یک حق انسانی شد و در عین حال، بیتابعیتی به نوعی تبعید از شناسایی بدل گشت.
📌 ملیت از یک احساس، به یک وضعیت حقوقی، یک کلید، و گاهی یک قفس تبدیل شد.
👁 پشتپردهی قدرت: ملیت چگونه کنترل میکند؟
ملیت فقط در مورد تعلق نیست، بلکه دربارهی «کنترل» است.
🔹 گذرنامهها از اسناد تجاری به ابزارهای بیومتریک نظارت و کنترل بدل شدند.
🔹 امپراتوریهای استعماری، ملیت را برای «تفرقه بینداز و حکومت کن» به کار بردند (مثلاً هند تحت استعمار بریتانیا).
🔹 بیتابعیتی، فقدان هویت نیست؛ بلکه طرد شدن از سامانهی شناسایی است.
ملیت داستانی است دربارهی «ما» که تنها با گفتن «آنها ما نیستند» معنا پیدا میکند.
🧠 ملیت و مغز ما: چرا آن را «احساس» میکنیم؟
انسانها برای قبیله و نماد طراحی شدهاند. ملیت از همین مدارهای عصبی سوءاستفاده میکند:
▪️ مراسم ملی، هورمون اکسیتوسین را جاری میکنند.
▪️ پرچمها، میانبرهای عصبی برای عشق به گروه خودی و ترس از دیگری هستند.
▪️در جوامعی که هویتهای فردی نابود میشوند، خانواده و فرد به نابودی کشیده میشوند. هویت ملی به کمک میآید و به افراد حس کرامت و تعلق میدهد.
🌀 مثال: در کره شمالی با وجود فقر شدید، سیستم حاکم به شدت بر «افتخار ملی» و «برتری ملت» تأکید میکنه، تا مردم احساس کنند به چیزی بزرگتر از مشکلات روزمرهشون تعلق دارن.
💢 یعنی این معنا و مفهوم میتواند به ابزاری برای پوپولیسم، فاشیسم برای حکومتها بدل شود.
🌐 عصر پساملّی؟
ما در عصر شکستهشدن مرزها زندگی میکنیم:
▪️ مهاجران دیجیتال با «پاسپورت ابری» زندگی میکنند. (زندگی مجازی)
▪️ پناهندگان اقلیمی، بین خشکی و بیتابعیتی گرفتار شدهاند. (مهاجرت گسترده)
▪️ شهروندی مبتنی بر بلاکچین و جوامع DAO در حال ظهورند.
💢 آیا ملیت خواهد مرد؟ یا به چیزی نوظهور تبدیل خواهد شد؟ یک کد؟ یک قرارداد؟ یا شاید یک آیین دیجیتال؟
> «ملیت، یک افسانه است که مثل واقعیت میکشد.»
> «لباسی دوختهشده از اسطوره، خون و کاغذبازی.»
> «داستانی که اگر از آن بیدار شوی، مجازاتت میکنند.»
🔰 ملیت، نه یک حقیقت کشفشده، بلکه هویتی ساختگی است؛
نه یک پاسخ فردی، بلکه پاسخی تحمیلشده توسط سیستمها، تکرارها و نمادها.
📚 #ملیت #هویت #سیاست #تاریخ_اندیشه #نظام_اجتماعی
📚 @ktyab
🖍 نقدی بر اسلامیسازی و مدرنسازی تاریخ علوم قدیم
👤 دکتر امیرمحمد گمینی
- آیا علوم جهان اسلام ریشه در عقاید دینی اسلامی داشت؟
- به چه معنا میتوان علم آن روزگار را اسلامی دانست و به چه معنا نمیتوان؟
- نقدی بر آرای سیدحسین نصر درباره تاریخ علوم قدیم
🗓 آذرماه ۱۴۰۳
⭕ از صفحهٔ آپارات پژوهشکدهٔ تاریخ علم دانشگاه تهران
📖 معرفی کتاب «گزافنمایی در تاریخ علم ایران و اسلام ( نقدی بر مدرنسازی و اسلامیسازی علوم قدیم)»
✍️ نویسنده: امیرمحمد گمینی
🔴 تحریف و بزرگنمایی علم قدیم آن را بزرگ نمیکند، بلکه از ارزش آن میکاهد. علم دوران اسلامی جایگاهی مشخص و انکارناپذیر در تاریخ اندیشه دارد، ولی نباید جایگاه آن را در هماهنگیاش با یافتههای علم امروز تعریف کرد.
علم امروز حاصل قرنها فعالیت پژوهشی در سراسر دنیا است؛ و اگرچه ریشه در دستاوردهای علمی یونانی و قرون میانۀ اسلامی و مسیحی دارد، ولی همان دستاوردها نیست. بزرگنمایی دستاوردهای تاریخی دانشمندان ایران و جهان اسلام نهتنها به نفع تاریخ علم قدیم نیست، بلکه دستاوردهای حقیقی این دانشمندان را نیز تحتالشعاع قرار میدهد و شناخت جایگاه درست علم قدیم را دشوار میکند.
روی دیگر سکۀ بزرگنمایی، اسلامیسازی علوم قدیم است. باید توجه داشت که هرچند متون اسلامی در ایجاد انگیزۀ فعالیت علمی برای دانشمندان نقش مهمی داشتهاند، اما علوم قدیم و روش آنها را نباید برآمده از متون مقدس اسلامی دانست.
هدف نویسندۀ این کتاب این است که نشان دهد علم دوران اسلامی بخشی از تاریخ جهانی علم است و به دین و مذهب خاصی وابسته نیست، اگرچه این علم حاصل فضای فرهنگی و دینی جامعۀ اسلامی به حساب میآید.
#تاریخ_علم
#گمینی
#تصویری
❇️
🔮 t.me/nutqiyyat
🔮 t.me/nutqiyyat_classes
🔮 Instagram.com/nutqiyyat
🔮 nutqiyyat" rel="nofollow">https://youtube.com/@nutqiyyat
■ سخنرانی رونالد ریگان در مخالفت با اعمال تعرفهها و جنگ تجاری
📚 @ktyab
■ مقدمه
۱. لیبرالیسم
...در قرن نوزدهم مخالفان سرسخت و خشن لیبرالیسم پدید آمدند که توانستند بخش عمدهای از دستاوردهای لیبرالها را محو کنند. جهان امروز هیچ میلی به شنیدن درباره لیبرالیسم ندارد. خارج از انگلستان، اصطلاح «لیبرالیسم» بهصراحت طرد شده است. در انگلستان البته هنوز «لیبرالها» وجود دارند، اما اکثر آنها تنها نامی از لیبرالیسم را یدک میکشند. در واقع، آنها بیشتر سوسیالیستهای میانهرو هستند. امروزه در همه جا قدرت سیاسی در دست احزاب ضدلیبرال است. برنامه ضدلیبرالیسم نیروهایی را آزاد کرد که به جنگ جهانی بزرگ انجامید و با وضع سهمیههای واردات و صادرات، تعرفههای گمرکی، موانع مهاجرتی و اقدامات مشابه، ملتهای جهان را به نقطه انزوا و جدایی متقابل کشاند. در داخل هر کشور، این برنامه به آزمایشهای سوسیالیستی انجامید که نتیجه آن کاهش بهرهوری نیروی کار و افزایش فقر و فلاکت بوده است. هر کس که عامدانه چشمهای خود را بر واقعیتها نبندد، باید نشانههای فاجعهای قریبالوقوع در اقتصاد جهانی را در همه جا تشخیص دهد. ضدلیبرالیسم در حال پیشروی به سوی فروپاشی عمومی تمدن است.
اگر کسی میخواهد بداند لیبرالیسم چیست و چه اهدافی دارد، نمیتواند صرفاً به تاریخ مراجعه کند و بپرسد که سیاستمداران لیبرال چه مواضعی داشتند و به چه دستاوردهایی رسیدند. زیرا لیبرالیسم در هیچکجا موفق نشد برنامهاش را آنگونه که در نظر داشته است پیاده کند.
برنامهها و اقدامات احزابی که امروز خود را لیبرال میخوانند نیز نمیتوانند روشنگر ماهیت راستین لیبرالیسم باشند. پیشتر اشاره شد که حتی در انگلستان، آنچه امروزه بهعنوان لیبرالیسم فهمیده میشود، بیش از آنکه به برنامه قدیمی طرفداران تجارت آزاد شبیه باشد، به توریگرایی (محافظهکاری) و سوسیالیسم میماند. اگر لیبرالهایی وجود دارند که با لیبرالیسم خود، ملیسازی راهآهن، معادن و سایر بنگاهها را سازگار میبینند و حتی از تعرفههای حمایتی طرفداری میکنند، بهروشنی میتوان دید که امروزه از لیبرالیسم جز نامی باقی نمانده است.
فیل مگنس اقتصاددان و مورخ اقتصادی با حضور در یک پادکست به بررسی ابعاد مختلف تعرفههای مورد نظر دولت ترامپ پرداخت. این اقتصاددان علاوه بر بررسی خاستگاه تاریخی ایدههای ترامپ، سیاستهای مشابه در تاریخ این کشور را بررسی کرده و به این سوال پاسخ میدهد که میتوان از نتایج این سیاستها دفاع کرد؟ دو روز قبل ترامپ لیست بزرگی از تعرفههای جدید را به نمایش درآورد که به شکلی تلافیجویانه علیه سایر کشورهای جهان اعمال میشود. این اقدام ترامپ اگرچه دقیقا قابل پیشبینی نبود، اما از ماهها قبل درباره آن گمانهزنیهایی وجود داشت. بر همین اساس، هفته گذشته فیل مگنس، اقتصاددان و مورخ اقتصادی، با حضور در یک پادکست به سوالات مجری برنامه درباره اقتصاد ترامپی یا به اصطلاح «ترامپونومیکس» توضیحاتی را ارائه کرد. این پرسش و پاسخ زمانی اهمیت مییابد که بدانیم رساله دکترای مگنس درباره تاریخچه تعرفهها در ایالات متحده بوده است. بهطور دقیقتر این برنامه به دنبال این سوال است که اینگونه اقدامات بخشی از آنچه اسکات بسنت، وزیر خزانهداری آمریکا، «بازآرایی اقتصادی جهانی» مینامد است یا اقدامی مغشوش با اهداف سیاستی مبهم به حساب میآید.
📚 @ktyab
شیوهی اندیشیدن به اقتصاد: پیشدرآمد نوشتهی پر ال. بایلوند، یک راهنمای ساده و جذاب برای فهم اقتصاد از نگاه بازار آزاد. این ترجمهی فارسی با اجازهی رسمی موسسه میزس (Mises Institute) بهصورت رایگان، در دسترس شماست.
📚 @ktyab
● تعرفه چیست؟
تعرفه مالیاتی است که دولت بر کالاهای وارداتی اعمال میکند.
هدف اعلامشده این سیاست چیست؟ حمایت از تولیدکنندگان داخلی در برابر رقابت خارجی.
اما آیا این سیاست واقعاً به نفع اقتصاد است؟
● چه کسی بیشترین آسیب را میبیند؟
شما - مصرفکننده!
تعرفهها باعث افزایش قیمت کالاها شده و مازاد مصرفکننده را کاهش میدهند.
مازاد مصرفکننده یعنی ارزشی که شما از خرید یک کالا به دست میآورید، فراتر از قیمتی که برای آن پرداخت کردهاید.
هنگامی که تعرفهها قیمتها را بالا میبرند:
- شما باید هزینه بیشتری بپردازید.
- توان خرید شما کاهش مییابد.
- سطح رفاه عمومی افت میکند.
● تأثیر تعرفه بر قیمت و مقدار
قیمتها
- Pₜ (قیمت با تعرفه)
- Pᵥ (قیمت جهانی بدون تعرفه)
- Q₁ (مقدار مصرف قبل از تعرفه)
- Q₂ (مقدار مصرف پس از تعرفه)
- D (منحنی تقاضا)
مقدار تولید و مصرف
مازاد مصرفکنندهای که از دست میرود، یک زیان مستقیم برای جامعه است.
● آیا تولیدکنندگان برنده هستند؟
بله، اما فقط برخی از آنها و فقط در کوتاهمدت!
تعرفهها ممکن است به برخی تولیدکنندگان داخلی کمک کنند، اما این حمایت مصنوعی و موقتی است.
- با افزایش قیمت داخلی، تولیدکنندگان داخلی میتوانند محصولات خود را با قیمت بالاتر بفروشند.
- اما این مزیت ناشی از رقابت سالم نیست، بلکه نتیجه مداخله دولت در بازار است.
● اثر تعرفه بر تولیدکنندگان داخلی
- Pₜ (قیمت پس از اعمال تعرفه)
- Pᵥ (قیمت جهانی)
- Q₁
- Q₂
- S (منحنی عرضه)
- D (منحنی تقاضا)
مازاد تولیدکننده افزایش مییابد، اما به بهای کاهش رفاه مصرفکنندگان و بهرهوری کلی اقتصاد.
● هزینه واقعی تعرفه برای کشور چیست؟
تعرفهها دو نوع زیان اصلی برای اقتصاد ایجاد میکنند:
۱. زیان کارایی: تعرفهها موجب میشوند که تولید داخلی در صنایعی افزایش یابد که هزینه تولید در آنها بالاتر از سطح جهانی است. این یعنی اتلاف منابع اقتصادی.
۲. زیان مصرف: با افزایش قیمتها، مصرفکنندگان کالاهای کمتری خریداری میکنند و این باعث کاهش رفاه اجتماعی میشود.
مجموع این دو زیان را «زیان رفاهی خالص» مینامند، که یک هزینه واقعی برای کل اقتصاد محسوب میشود.
● هزینههای پنهان تعرفهها
تعرفهها علاوه بر افزایش قیمتها، آسیبهای غیرمستقیمی نیز دارند:
- اقدامات تلافیجویانه: کشورهای دیگر اغلب با وضع تعرفههای متقابل پاسخ میدهند، که به جنگهای تجاری منجر میشود.
- کاهش نوآوری: کاهش رقابت باعث میشود شرکتهای داخلی انگیزه کمتری برای بهبود محصولات و کاهش هزینههای خود داشته باشند.
- افت بهرهوری: منابع اقتصادی به سمت صنایعی سوق داده میشوند که بهصورت مصنوعی حمایت شدهاند، نه آنهایی که در آن مزیت رقابتی دارند.
- افزایش لابیگری: سیاستهای تعرفهای باعث تشویق گروههای خاص به فشار بر دولت برای دریافت امتیازات ویژه میشود، که منجر به رانتخواری و فساد اقتصادی میشود.
● در نگاه اول، تعرفهها ممکن است مفید به نظر برسند، اما در واقعیت:
- به نفع گروههای خاص و ذینفوذ تمام میشوند.
- بیشترین آسیب را به اقشار کمدرآمد میزنند.
- قیمتها را برای همه افزایش میدهند.
- نابرابری اقتصادی را تشدید میکنند.
نتیجهگیری: تعرفهها مزایای متمرکز برای عدهای خاص ایجاد میکنند، اما هزینههای آن را کل جامعه میپردازد.
● مطالعه موردی: تعرفههای فولاد و آلومینیوم آمریکا در سال ۲۰۱۸
- ✅ ۱,۰۰۰ شغل در صنعت فولاد ایجاد شد.
- ❌ ۷۵,۰۰۰ شغل در سایر بخشهای صنعتی از بین رفت.
دستاوردهای آشکار در مقابل زیانهای گسترده و پنهان!
● تعرفهها شاید برخی تولیدکنندگان را در کوتاهمدت محافظت کنند، اما در بلندمدت:
- قیمتها را افزایش میدهند.
- مصرفکنندگان را متضرر میکنند.
- رقابت را کاهش میدهند.
- رشد اقتصادی را کند میکنند.
● از خود بپرسید: چه کسی واقعاً از این سیاستها سود میبرد؟
● چپاول قانونی میتواند به روشهای بیشماری انجام شود: تعرفهها، حمایتگرایی، یارانهها...
فردریک باستیا
📚 برای یک آزادی جدید
🖋 موری روتبارد
📕 فصل 7: آموزش
📚 برای یک آزادی جدید
🖋 موری روتبارد
📕 فصل 1: میراث لیبرتاریان: انقلاب آمریکا و لیبرالیسم کلاسیک
📕 فصل 2: مالکیت و مبادله
📕 فصل 3: دولت
📕 فصل ۴: مسائل
📕 فصل ۵: کار اجباری
📙نام کتاب: مرگ ایوان ایلیچ | نویسنده: لئو تولستوی
📚 @ktyab
🔺 معرفی رمان «در جبههی غرب خبری نیست» (نام اصلی: «Im Westen nichts Neues»)
🖊 نویسنده: اریش ماریا رمارک (Erich Maria Remarque)
▫️ سال انتشار: ۱۹۲۹
▫️ ترجمهی فارسی: سیروس تاجبخش
📖 معرفی کوتاه:
این رمان کلاسیک آلمانی، یکی از تأثیرگذارترین آثار ادبیات ضدجنگ جهان است. داستان از زبان «پاول بویمر»، سرباز جوان آلمانی در جنگ جهانی اول روایت میشود و ویرانیهای فیزیکی و روانی جنگ را با بیپروایی به تصویر میکشد. رمارک با نثری ساده و عمیق، پوچی تبلیغات میهنپرستانه و فاجعهای را که جنگ بر زندگی نسل جوان تحمیل کرد، افشا میکند.
📄 موضوع رمان: جنگ چگونه انسانها را میبلعد؟
پاول و دوستانش — دانشآموزان دبیرستانی پر از آرزو — با تبلیغات ملیگرایانه به ارتش آلمان میپیوندند، اما به زودی با واقعیتِ خونین و غیرانسانی جنگ مواجه میشوند. گرسنگی، ترس، مرگ دوستان و بیمعناییِ کشتن برای "وطن"، ذهن آنها را متلاشی میکند. رمارک جزئیاتی هولناک از زندگی در سنگرها، گازهای سمی و رابطهی سربازان با غیرنظامیان را توصیف میکند.
📄 نکات برجسته:
- شکاف بین نسلها: پدران پاول که جنگ را قهرمانانه میبینند، هرگز درد فرزندانشان را درک نمیکنند.
- ازخودبیگانگی سربازان: بازگشت به زندگی عادی پس از جنگ، غیرممکن میشود.
- طنز سیاه: عنوان کتاب («در جبههی غرب خبری نیست») اشاره به گزارشهای نظامی بیمعنایی دارد که مرگ هزاران نفر را نادیده میگیرند.
🔰 «در جبههی غرب خبری نیست» نه تنها محکومیتنامهای علیه جنگ جهانی اول است، بلکه هشدار دائمی دربارهی هرگونه جنگِ آینده محسوب میشود. رمارک نشان میدهد که در جنگ، هیچ پیروز واقعی وجود ندارد — تنها بازندگان هستند. این رمان با وجود گذشت نزدیک به یک قرن، همچنان در لیست ضروریهای ادبیات جهان قرار دارد.
📚 #ادبیات_جهان #رمان_تاریخی #اریش_ماریا_رمارک
📚 @ktyab
✨️🎨تبادلِ فرهنگ و هنر
"برای تنها زیستن یا حیوان میباید بود یا خدا" این گفته ی ارسطو ست و
مورد سوم را از قلم انداخته است؛هر دو می باید بود، یعنی-فیلسوف...
✅غروب بت ها | فردریش نیچه ص۱۵
🔣تنها کافیست لینک را لمس کنید و دکمۀ Add را بزنید و این فولدر ارزشمند را در تلگرام خود ذخیره کنید:
🔗 t.me/addlist/8Hm_o1oHYStkOGQ0
بودیسم چینی: میراث مترجمان و راهبان اشکانی
بررسی این موضوع در پست بعدی...
در این باره به پستهای پیشین کانال مانند: (پست)، (پست)، (پست)، (پست)، (پست) و (پست)، هم نگاهی بیندازید.
📚| Sino-iranian and Sino-arabian Relations in Late Antiquity: China and the Parthians, Sasanians, and Arabs in the First Millennium (Crossroads - History of Interactions Across the Silk Routes, 8)
✍️| Jeffrey Kotyk
📖| 18-21, 27
معرفی مجموعه کتابهای «ما توقفناپذیرها»
🟣 ما توقفناپذیرها (جلد اول): چطور انسانها کرهی زمین رو تصرف کردن
🟣 ما توقفناپذیرها (جلد دوم): چرا جهان منصفانه نیست!؟
✍️ نویسنده: یووال نوح هراری
⚪️ ترجمه و ویرایش: ع.کاظمی
🔴 ناشر: ذهن پویا
📖 معرفی کوتاه:
مجموعه کتابهای «ما توقفناپذیرها» نوشتهی یووال نوح هراری، نویسندهی پرفروشترین کتابهای «انسان خردمند» و «انسان خداگونه»، به بررسی دو سوال اساسی دربارهی تاریخ و آیندهی بشریت میپردازد:
- جلد اول: چگونه انسانها توانستند در مدت زمان کوتاهی به سلطهگر اصلی کرهی زمین تبدیل شوند؟
- جلد دوم: چرا جهان به جای عدالت، پر از نابرابری و بیعدالتی است؟
هراری در این مجموعه با نگاهی علمی و جذاب، از اولین گامهای انسانهای اولیه تا انقلابهای کشاورزی و صنعتی، و از ریشههای نابرابری تا چالشهای امروزی بشریت، داستان انسان را روایت میکند.
📚 خلاصهای از جلد اول:
در جلد اول، هراری به این سوال پاسخ میدهد که چگونه انسانها، با وجود ضعفهای فیزیکی و رقابت با گونههای قویتر، توانستند به سلطهگران بلامنازع زمین تبدیل شوند. او با بررسی انقلابهای شناختی، کشاورزی و صنعتی، نشان میدهد که چه عواملی باعث شدند انسانها از دیگر گونهها پیشی بگیرند و چگونه همکاری و داستانسرایی نقش کلیدی در این موفقیت ایفا کردند.
📚 خلاصهای از جلد دوم:
جلد دوم به یکی از بزرگترین سوالات بشریت میپردازد: چرا جهان منصفانه نیست؟ هراری با نگاهی تاریخی و جامعهشناختی، ریشههای نابرابری را از دوران باستان تا عصر حاضر بررسی میکند. او نشان میدهد که چگونه ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به شکلگیری ناعدالتیها دامن زدهاند و چرا حتی پیشرفتهای تکنولوژیک نتوانستهاند این مشکل را به طور کامل حل کنند.
📚 چرا این مجموعه را بخوانیم؟
- اگر به تاریخ انسان و ریشههای موفقیتها و شکستهایش علاقه دارید، این مجموعه برای شماست.
- هراری با زبانی ساده و جذاب، مفاهیم پیچیدهی علمی و تاریخی را توضیح میدهد.
- این کتابها به شما کمک میکنند تا درک بهتری از جایگاه انسان در جهان و چالشهای پیشروی بشریت پیدا کنید.
کانال ناشر: ذهن پویا
کانال خوانش کتاب «انسان خردمند»: Homosapiensfa
📚 #یووال_نوح_هراری #تاریخ_بشر
📚 @ktyab
آیا تجربه یک امر مادی است؟
دیوید چالمرز
پیتر هکر
سوزانا مارتینز
✍ ترجمهٔ صدف میرجوادخانی، حانیه صابری، مبینا سامی و ریحانه عبدی
📚 @ktyab
💢هدف واقعی ترامپ درباره موضوع ایران چیست؟
ترامپ از زمانی که بر مسند ریاست جمهوری تکیه زد، مخالف برجام بود، نه به این خاطر که او خواهان نابودی ج آ بوده باشد، به دلیل اینکه از قبل بوش هم مخالف چنین قرارداد هایی با ج آ بود و موضوع عجیبی نبود مخالفت جمهوری خواهان.
یکی دیگر از دلایل مخالفت ترامپ و جمهوری خواهان در موضوع برجام این بود که ، طبق برجام، ایران متعهد شد تعداد سانتریفیوژهای خود را از حدود ۱۹,۰۰۰ به ۶,۱۰۴ دستگاه (فقط از نوع IR-1) کاهش دهد و غنیسازی اورانیوم را تا سطح ۳.۶۷ درصد محدود کند (مناسب برای رآکتورهای غیرنظامی، نه تسلیحاتی).
ایران همچنین موافقت کرد که ذخایر اورانیوم غنیشده خود را از حدود ۱۰,۰۰۰ کیلوگرم به ۳۰۰ کیلوگرم کاهش دهد.
این محدودیتها برای دورههای ۱۰ تا ۱۵ ساله اعمال شدند (بسته به نوع فعالیت).
انتقاد اصلی جمهوریخواهان و ترامپ:
موقتی بودن محدودیتها بود جمهوریخواهان این بندها را به دلیل داشتن تاریخ انقضا یا همان Sunset Clauses مورد انتقاد قرار دادند. آنها معتقد بودند که پس از ۱۰ تا ۱۵ سال، ایران میتواند فعالیتهای غنیسازی خود را بدون محدودیت از سر بگیرد و به سمت ساخت سلاح هستهای حرکت کند.
البته جز این بند ها، ترامپ و جمهوری خواهان خواستار این بودند که قرارداد جامعی وجود داشته باشد که مسائل موشکی و نیابتی ها را در بر بگیرد.
ولی اکنون ترامپ با ایران چه خواهد کرد؟
همه میدانیم که پس از ۷ اکتبر ، نیابتی های رژیم بسیار تضعیف شدند و اکنون هم حزب الله در حال خلع سلاح کامل است، و هم حشدالشعبی در حال ادغام در ارتش عراق ، و هم ج آ مقابل حملات به حوثی ها نه تنها هیچکاری نکرد، بلکه مانع شد حتی آنان کاری کنند!
قبلا اشاره کردیم که وقتی ج آ حتی در سوریه نیز به راحتی عقب نشینی کرد، همه اینها میتواند نشان از خود عقب نشینی ج آ در موضع ضعف باشد که طبق خواسته آمریکا پیش رفته.
خود رهایی سوریه و تقدیم به ترکیه و اسرائیل، شاید بخشی از قرارداد ترامپ و ج آ نیز بوده!
و در مراحل دیگر خلع سلاح حزب الله و ادغام حشدالشعبی و ضربات سنگین به حوثی ها .
ج آ خودش به راحتی نیابتی ها را تسلیم کرد.
اورانیوم های غنی سازی شده آن هم تحت کنترل روس هاست و آنها هم فقط برای امتیاز گیری از امریکا از آن استفاده میکنند.
برای همین در وضعیت کنونی ، احتمال توافقی در کوتاه مدت بسیار بیشتر است، و در این صورت چیزی که ج آ آن را با هسته ای و نیابتی ها معامله کرده، تنها بقای خودش بوده.
آمریکا هم که درگیر موضوع چین است، خدا خواسته از این استقبال میکند و مخالفت های اسرائیل و امارات هم چندان دیگر برایش مهم نیست( چرا که اکنون در حال جنگ تجاری با چین است)!
اینی که این قرارداد و توافق تنها امتیاز اصلی اش برای رژیم بقایش است در آن شکی نیست، ولی مشخص نیست در آینده به کجا برسد و همین عقب نشینی ها چه عواقبی برای حکومت در داخل و منطقه داشته باشد.
@khod2
📚 برای یک آزادی جدید
🖋 موری روتبارد
📕 فصل 8: رفاه و دولت رفاه
How Nations Grow Rich_ The Case for Free Trade, Melvyn Krauss
ملتها چگونه ثروتمند میشوند: استدلالی برای تجارت آزاد
زبان انگلیسی
✍ ملوین کراس
📚 @ktyab
● مداخلات تنظیمگرانه
تنظیمگری محدودیتهایی است که از سوی دولت بر اقتصاد تحمیل میشود: ممنوعیتها، شرایط اخذ مجوز، استانداردهای کیفی یا ایمنی، کنترل قیمت، سهمیهها و یارانهها و غیره؛ گرچه در جزئیات خاص و اهداف اعلامی تنظیمگریها تفاوتهایی دیده میشود، اما همهی آنها در پی ایجاد تغییری در ساختار اقتصاد به اجرا درمیآیند.
اگر تنظیمگریها هیچ چیز را تغییر ندهند، در نتیجه بیاثر خواهند بود؛ چرا که محدودیتهایی خاص یا غیرقابل اجرا هستند یا در عمل به شکلی جدی اعمال نمیشوند. نکتهی اصلی اینجاست که تمامی تنظیمگریها به این منظور به کار گرفته شدهاند که تغییری معین را تحمیل کنند و تنها به میزانی اهمیت دارند که چنین تغییری در عمل به وقوع بپیوندد. تنظیمگریهای مؤثر، خواه در دستیابی به نتیجهی مورد نظر موفق باشند و خواه نباشند، رفتارها را دگرگون میسازند و از این رو ساختار اقتصاد را متحول میکنند.
برخی از تنظیمگریها بر تولیدکنندگان تحمیل میشوند، در حالی که برخی دیگر رفتار مصرفکنندگان را هدف قرار میدهند؛ نخستین دسته ممکن است هزینههای اضافی یا ممنوعیتهایی بر بعضی تولیدکنندگان تحمیل کند یا به طور مستقیم هزینههای بعضی دیگر را کاهش دهد، تا بدین ترتیب نوع طرحهای تولیدی که به اجرا درمیآید و به تبع آن کالاهایی که متناسب با آنها در اختیار مصرفکنندگان قرار گیرد را تغییر دهد. دستهی دوم در پی تغییر رفتار مصرفکنندگان است، که در پی آن تولیدکنندگان نیز مجبور میشوند تا به ماهیت و ساختار تغییر یافتهی تقاضا پاسخ دهند. از این رو، در هر دو حالت نتیجه، تغییر در ساختار تولید اقتصاد خواهد بود.
ما آگاهیم که ساختار تولید به وسیلهی کارآفرینانی تعیین میشود که در پی کسب سود از تأمین خواستههای مصرفکنندگان هستند (آن طور که در فصل ۵ شرح دادیم). لذا برای اینکه تنظیمگریها بتوانند تأثیری ماندگار بگذارند، لازم است که بر رفتار کارآفرینان اثرگذار باشند و تعیین کنند که کدام طرحهای تولیدی اجرا شوند. نتایج قابل مشاهده (آنچه دیدنی است)، آنچه به واسطهی آن رخ نداده است (وضعیت فرضی خلاف آنچه که رخ داده یا آنچه نادیدنی است) و اثرات بلندمدت (آنچه ناشناخته باقی میمانند) از ارکان کلیدی در درک تأثیرات تنظیمگریها به شمار میآیند.
■ ایدهی تعرفه
✍ ویلیام کرتیس
مسئلهی تعرفهها و سایر محدودیتهای تجاری، در اصل مسئلهای اخلاقی است. البته این به معنای نادیده گرفتن جنبهی اقتصادی آن نیست، بلکه موضوع بر سر تأکید است. اصول اقتصادی اگر با اصول اخلاقی هماهنگ نباشند، اصول اقتصادی درستی نیستند. دولت با اعطای امتیازات ویژه قدرت میگیرد و اقتدارگراتر میشود. محدودیتهای تجاری نیز یکی از این امتیازاتاند که دولت با اعطای آنها، سلطهی خود را بر افراد افزایش میدهد، و این به زیان همگان است.
دیدگاه مطرحشده در این بحث نه طرفدار ملیگرایی (انزواطلبی) است و نه بینالمللگرایی. هر دو واژه نوعی مداخلهی دولتی را در بر دارند و در عمل، نتایج سنگینی به همراه دارند. بهجای این دو مسیر، تنها بر آزادی افراد در تجارت آزادانه، در هر زمان و مکانی که بخواهند، با کمترین دخالت دولت تأکید داریم.
پایهی اخلاقی تجارت آزاد بر این فرض استوار است که هر فرد حق دارد حاصل کار خود را داشته باشد، دزدی ناپسند است، چون مالکیت ارزشمند است. این به حقوق مالکیت مربوط میشود. حقوق مالکیت، همان حقوق انسانیاند و تفکیک آنها از هم صرفا بازی با کلمات و احساسات است.¹
«تعرفه تنها میتواند تولید را از جاهایی با بازدهی بالاتر به جاهایی با بازدهی پایینتر منحرف کند. تولید را افزایش نمیدهد، بلکه کاهش میدهد.
دولت تنها با محدود کردن بخشهایی از تولید میتواند بخشهای دیگر را تقویت کند. این کار را یا با پرداخت مستقیم یارانه یا با تعرفه انجام میدهد که مردم را وادار به پرداخت هزینه میکند. دولت نمیتواند با دخالت در تجارت مردم را ثروتمند کند، اما میتواند با محدود کردن تولید، نارضایتی ایجاد کند.»
■ تعرفهها چه هستند و چرا به شما آسیب میزنند؟
📚 @ktyab
📚 برای یک آزادی جدید
🖋 موری روتبارد
📕 فصل 6: آزادی شخصی
🔺 مرگ ایوان ایلیچ
🖊 نویسنده: لئو تولستوی
▫️ سال انتشار: ۱۸۸۶
🔹 داستان یک زندگی توخالی و پشیمانیهای پایانی
«مرگ ایوان ایلیچ» یکی از تأثیرگذارترین آثار تولستوی است که به شکلی عمیق و تکاندهنده، زندگی یک مرد متوسط را روایت میکند—کسی که تمام عمرش را صرف دنبال کردن ظواهر و تأیید دیگران کرد، اما در لحظات پایانی عمر، با حقیقت تلخ پوچیِ زندگیاش روبهرو شد.
📖 خلاصه داستان (کامل)
ایوان ایلیچ، قاضیِ موفق و صاحبمنصبی در روسیهی تزاری است که زندگیاش را بر اساس استانداردهای جامعه پیش میبرد: ازدواجی ظاهرا مناسب، شغلی محترم، خانهای پرزرقوبرق، و روابطی سطحی با اطرافیان. اما وقتی بیماری لاعلاج به سراغش میآید، تمام این ساختارهای توخالی فرو میریزند.
- ریاکاریِ زندگی: ایوان همیشه خود را فردی «موفق» میدانست، اما در واقع، هیچچیز را از صمیم قلب انتخاب نکرده بود—نه همسرش، نه شغلش، و نه حتی عقایدش. همهچیز برای نمایش به دیگران بود.
- تنهاییِ مطلق: در بستر مرگ، او میفهمد که هیچکس—حتی خانوادهاش—واقعاً به او اهمیت نمیدهد. همسر و فرزندانش فقط منتظرند تا بمیرد و زندگیِ «عادی» آنها ادامه یابد.
- پشیمانیِ دیررس: در آخرین لحظات، ایوان متوجه میشود که تمام عمرش را به اشتباه زیسته است. او به دنبال ثروت، مقام و تأیید اجتماعی بود، اما هرگز رابطهای اصیل با کسی نداشت. تنها کسی که در روزهای آخر به او محبت میکند، خدمتکاری فقیر به نام «گراسیم» است—کسی که هیچ نقابی ندارد.
✨ نکات کلیدی کتاب
۱. مرگ، آینهی زندگی است:
- ترس ایوان از مرگ، در واقع ترس از مواجهه با زندگیای است که هرگز واقعی نبوده. تولستوی نشان میدهد که چگونه انسانها خود را با مشغولیتهای پوچ گول میزنند تا از فکر کردن به معنای وجودیشان فرار کنند.
۲. ارتباطاتِ ساختگی:
- ایوان دهها «دوست» و آشنای مهم دارد، اما در سختترین روزهای زندگیاش، هیچکس جز یک خدمتکار ساده کنارش نیست. این نشاندهندهی پوچیِ روابطی است که فقط بر پایهی منافع مادی یا اجتماعی بنا شدهاند.
۳. پوچیِ موفقیتِ ظاهری:
- او تمام عمرش را صرف «پیشرفت» کرد—اما وقتی به گذشته نگاه میکند، تنها چیزی که میبیند، حس تهی بودن است. آیا واقعاً ارزش داشت؟
۴. رستگاری در آخرین لحظات:
- در صحنهی پایانی، ایوان برای اولین بار به فرزندش محبت میکند و درمییابد که عشق تنها چیزی است که اهمیت دارد. اما آیا این ادراک، دیر نرسیده است؟
🔺 تولستوی در این کتاب، مثل یک مشاورِ بیرحم، خواننده را وادار میکند تا از خود بپرسد:
«اگر امروز آخرین روز زندگیام بود، از نحوهی زندگیکردنم راضی بودم؟»
📚 #ادبیات_روسی #لئو_تولستوی #معنای_زندگی #مرگ #روانشناسی
📚 @ktyab
🏛🎨تبادلِ فرهنگ و هنر
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سِکندری داند
نه هر که طَرْفِ کُلَه کج نهاد و تُند نشست
کلاهداری و آیینِ سروری داند
📕حافظ | غزلِ ۱۷۷
🔹مجموعه ای از بهترین گروه ها و کانال های تلگرام(هنر/فلسفه/ساینس)
🔗 t.me/addlist/DhOHtu2Y1aZhNjdk
📙نام کتاب: در غرب خبری نیست | نویسنده: اریش ماریا رمارک
📚 @ktyab
🔻 پیوندهای اولیه اشکانیان با بودیسم و منابع چینی
علاوه بر روابط اقتصادی و دیپلماتیک، برخی پیوندهای دینی نیز میان اشکانیان (یا بهطور مشخص، سرزمینهای تحت کنترل اشکانیان) و چین وجود داشت. پیش از آن نیز ممکن است تأثیرات ایرانی بر بودیسم در هند وجود داشته باشد—موضوعی که اتوود (2012) آن را بررسی کرده است—و این تأثیرات به نوبهی خود به بودیسم چینی منتقل شده باشند، اما بوداییان از این تأثیر احتمالی که از قرنها پیش در شکلگیری دینشان نقش داشته، آگاهی نداشتند.
بر اساس منابع چینی، تنها تا حد محدودی میتوانیم دربارهی درک چینیها از دین در قلمرو اشکانیان سخن بگوییم و آنچه میتوان گفت عمدتاً مربوط به بوداییانی است که از سرزمینهای اشکانی آمده بودند. یک قرن پیش، هُری مجموعاً پنج مترجم ایرانی متون بودایی در چین را شناسایی کرد. در منابع چینی همزمان با دورهی اشکانی هیچ اشارهای به چیزی که بتوان با اطمینان آن را "مزدیَسنی" (زرتشتی) دانست وجود ندارد. این امر به دلیل نزدیکی نهادهای بودایی در مناطق شرقی امپراتوری اشکانی به چین، و همچنین تبلیغ بودایی توسط راهبان اشکانی در چین است.
اگرچه بودیسم در قلمرو اشکانیان دینی در اقلیت بود و عمدتاً در مناطق آسیای مرکزی گسترش یافت، همانطور که دافینا به آن پرداخته است، باید اهمیت "بودیسم اشکانی" را در شکلگیری بودیسم اولیهی چین به رسمیت بشناسیم. اخیراً، کولورو و همکاران نیز نکتهی مهمی را مطرح کردهاند: "جالب اینجاست که نخستین مترجمان متون بودایی به زبان چینی، راهبان هندی نبودند، بلکه اشکانیان بودند."
یکی از نخستین مترجمان مستند ادبیات بودایی به زبان چینی، آن شیگائو (安世高) از اشکانیان بود. زوشر استدلال میکند که ظهور "کلیسای بودایی" (یعنی رهبانیت سازمانیافته) از زمان ورود آن شیگائو به شهر لویانگ در سال ۱۴۸ میلادی آغاز شد. حضور او در چین نهتنها از سوی بوداییان، بلکه از سوی تاریخنگاران غیردینی امروزی نیز بهعنوان نقطهی آغاز بودیسم چینی یاد میشود—و این نکته از آن جهت اهمیت دارد که منبع اولیهی بودیسم در چین در واقع اشکانیان بودند، نه هندیان.
در هر صورت، "آن شیگائو" نامی بوده که در چین پذیرفته شده است. نام خانوادگی "آن" (安) در این زمینه ظاهراً از نام "ارشک" در زبان چینی (آنشی" 安息، معادل "پارت") گرفته شده است، همانطور که برخی شخصیتهای هندی نام خانوادگی "ژو" (竺) داشتند که از یکی از نامهای هند در چینی (تیانژو" 天竺) مشتق شده است.
با این حال، سِنگیُو نام کامل او را "آن چینگ شیگائو" (安清世高) ثبت کرده است. دو کاراکتر چینگ 清 (بهمعنی "پاکی") و شیگائو 世高 (بهمعنی "برجسته در جهان") احتمالاً ترجمهی معنایی از نام اصلی او بودهاند، اما نام واقعی او همچنان ناشناخته است. سِنگیُو بیان میکند که آن شیگائو شاهزادهای اشکانی بوده و پسر همسر اصلی پادشاه اشکانیان بوده است.
آن شیگائو قرار بود تاج و تخت را به ارث ببرد، اما پس از پایان دوران عزاداری، مسئولیت حکومت را به یکی از عموهایش سپرد و زندگی دنیوی را رها کرد تا راهب شود. پس از آن، برای گسترش آموزههای بودا رهسپار سرزمینهای گوناگون شد. او در نخستین سالهای فرمانروایی امپراتور هوان از دودمان هان (۱۴۶-۱۶۸ میلادی) به چین رسید. شیگائو فردی هوشمند و تیزبین بود. او میتوانست چیزی را تنها با یکبار شنیدن بیاموزد و پس از مدت کوتاهی، با زبان چینی آشنا شد. ازاینرو، به تدریس سوترهها پرداخت و از هُو (یک بیگانهی غربی) به چینی تبدیل شد.
■ فرگشت هوش
● یک داستان 600 میلیون ساله
● ترجمه و زیرنویس از نادیه افشاری
📚 @ktyab
📙 کتابهای «ما توقفناپذیرها» جلد اول و دوم
🟣 ما توقفناپذیرها (جلد اول): چطور انسانها کرهی زمین رو تصرف کردن
🟣 ما توقفناپذیرها (جلد دوم): چرا جهان منصفانه نیست!؟
✍️ نویسنده: یووال نوح هراری
📚 @ktyab