4447
ترشحاتی عاشقانه از بطن چپ قلب!♥️ . . [ فرهنگ فوروارد کردن داشته باشیم ]
بوسیدمش!
دیگر
هراس نداشتم
جهان پایان یابد
من از جهان سهمم را گرفته بودم..🦢
• احمدرضا احمدی
از تعابیر خواب‌ها پیداست...
خانه‌ام را خراب میخواهی!:)💘 ]
[لست لي ولكنّي أحبك
ما زلت أحبك وحنيني إليك يقتلني...]
مال من نیستی، اما دوستت دارم
هنوز دوستت دارم، و دلتنگی‌ات مرا می‌کشد؛)♥️
• محمود درويش
[در نهایتِ نا اُمیدی، او تمامِ اُمیدم بود..:)]
مرا به بوی خوشت،
جان ببخش و زنده بدار...
که از تو چیزی از این بیشتر نمی‌خواهم!🫂
• حسین منزوی
وقتی رگ گردنت را میبوسم
با یک تیر دو نشان زده‌ام!
"هم تو را بوسیده‌ام، هم خدا را.. :)♥️"
- کوروش نامی
به غم دچار چنانم که غم دچارِ من است..
خود این خلاصه غم‌های روزگارِ من است :)!
• فاضل نظرى
دست‌های تو حق من است،
حقم را کف دستم بگذار :)!
• احسان نصری
تنها یک چیز را از تو بیشتر دوست دارم:
_ این‌که تو را دوست دارم!♥️_
•برایم شعر بفرست،
حتی شعرهایی که عاشقان دیگرت برای تو می‌گویند
می خواهم بدانم دیگران که دچار تو می‌شوند
تا کجای شعر پیش می‌روند..
تا کجای عشق!
تا کجای جاده‌ای
که من در انتهای آن ایستاده‌ام... ؛)🤍•
- افشین یداللهی.
عمری به غزل طی شد و صد بار نوشتم
بین من و تو فاصله‌ای نیست جز این واو!♥️
• محمد سعیدی
به هر دلبستنم عمری پشیمانی بدهکارم
نباید دل به هر کس بست امّا دوستت دارم.✨
• فاضل نظری
[دلتنگ یعنی؛ من... یعنی کنارم باش!
هم بی‌قرارم کن، هم بی‌قرارم باش🫂]
از این وضعیت نجاتم بده، کمتر زیبا باش!
• نزارقبانی
من یه عمری خمار ِ چشماتم
شکل مورفین تو خون من جا شو...
رقص صوفی بکن تو آغوشم
نشئه کن بوته‌های خشخاشو.. ؛)✨
[ خواب دیدم که شعر و شاعر را
هردورا در عذاب میخواهی...
یک اتاق و لقمه‌ای نان و کمی آغوشِ تو!
من چه می‌خواهم مگر از این مکعب بیشتر؟..🤎🪔
دلم برای تو تنگ شده است،
اما نمی‌دانم چکار کنم.
"مثل پرنده‌ای لالم،
که می‌خواهد آواز بخواند...
ولی نمی‌تواند. ؛)🦢"
• رسول یونان
تولد من تویی
و پیش از تو به یاد نمی‌آورم، که وجود داشتم...✨
• نزار قبانی
برای شب‌هایی که باید تورا ببوسم و نیستی.. ؛)
- T.me/joupitar -
[دارم به این فکر می‌کنم که شاید پاییز،
برای قرارهای عاشقانه؛
فصلِ بهتری باشد. ؛)🤎🍁]
- ملیحه هاشمی.
• تن من
قایقِ لنگرزده در طوفان است..
خودم اینجا،
دل من پیش تو سرگردان است! ؛)🫀•
- فاضل نظری
[دو عالم را به یک‌بار از دل تنگ،
برون کردیم تا جای تو باشد!🫀]
محو چشمان تو بودم که به دام افتادم
صید را زنده گرفتی و به کشتن دادی!♥️
• مولانا | #عیونک