iranshahr1353 | Unsorted

Telegram-канал iranshahr1353 - ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

1483

در این‌جا می‌کوشیم خط و زبان فارسی میانه را به شیوه‌ای تازه و آرام‌آرام مرور کنیم.

Subscribe to a channel

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

«حتی یک فرد آشنا به تاریخ در دنیای عرب نیست که در درون خود باور داشته باشد که گذاردن نام «عربی» به جای «فارس»، مبنای منطقی و تاریخی دارد. زمانی که ایران، ایران شد تنها کشوری بود که بر این آب استیلا داشت. بابل و آشور به ضعف افتاده بودند. عراق بخشی از خاک شاهنشاهی هخامنشی بود. عربستان شبه‌جزیره گمنامی بیش نبود و شیخ‌نشین‌های کنونی می‌بایست دو هزار و ششصد سال انتظار بکشند تا شخصیت سیاسی رسمی بیابند...» (از سخنان استاد شادروان، محمدعلی اسلامی ندوشن).

گرامی باد دهم اردیبهشت‌ماه، روز عظیم آزادسازی هرمز از چنگال اشغالگران پرتغالی و روز ملی خلیج فارس.

#خلیج_فارس
#خلیج_پارس
#ایران
#هرمز
#روز_ملی_خلیج_فارس
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚 ملاحظاتی برای تدوین دستگاه عددنویسی فارسی میانه و انعکاس آن در فارسی نو

مقالهٔ منتشرشده در مجلهٔ زبان و ادبیات دانشگاه خوارزمی

چکیده
دستگاه عددنویسی یکی از اجزای مهم و بحث‌انگیز سامانه‌های خط است که دو بُعد دارد و به‌سادگی به صورت نوشتاری عدد محدود نمی‌شود. دشواری عددنویسی ازیک‌سو به ماهیت عدد و نحوۀ موجودیت آن در هر زبان بازمی‌گردد که خود نتیجۀ نوع نگرش متفاوت هر تبار به هستی است و بُعد دومِ به نحوۀ نگارش موجودیت‌های عددی در هر زبان مربوط است؛ بنابراین، با اینکه عددنویسی پدیده‌ای در حوزۀ خط است، نمی‌توان آن را پدیده‌ای صرفاً خطی دانست، بلکه برای توصیف دستگاه عددنویسی لازم است که به نوع نگرش و بینش اقوام و ملل به هستی و مخصوصاً بنیان‌های اساطیری بینش هر ملت توجه شود. فارسی میانه نیز از این ره‌یافت مستثنی نیست و یکی از لازمه‌های مغفول پاسخگویی به ابهامات دستگاه عددنویسی فارسی میانه، همین توجه به نوع نگرش به هستی و مخصوصاً باورهای اساطیری ایرانیان است. در این مقاله، در ادامۀ تلاش‌هایی که تاکنون برای تدوین و توصیف دستگاه عددنویسی فارسی میانه شده ‌است، ملاحظاتی دیگر دربارۀ این دستگاه پیشنهاد می‌شود و پاسخ برخی از ابهامات در دستگاه عددنویسی فارسی میانه در خلال این ملاحظات به بحث گذاشته می‌شود. نیز برخی از بقایا و انعکاس‌های این دستگاه در زبان و خط فارسی نو پیگیری می‌شود که ازیک‌سو به تدوین دستگاه عددنویسی فارسی میانه یاری می‌رساند و ازسوی دیگر، درک واژه‌ها و متون فارسی نو را تسهیل می‌کند. یافته‌های مقاله گویای ممکن‌بودن توصیف دستگاه‌وار عددنویسی فارسی میانه است و در این‌کار یاری‌گرفتن از بنیان‌های اساطیری اندیشۀ ایرانی راهگشا و دارای اهمیت است. این مقاله درنهایت مدعی تدوین دستگاه عددنویسی فارسی میانه نیست و ملاحظات و پیشنهادهایی برای تدوین این دستگاه ارائه داده است.

👈 دریافت متن کامل مقاله 👉

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚اَنَغران روز
اَنَغران روز، نام سی‌امین روز در ماه‌های ایرانی است. این روز به اَنَغران تعلق دارد که ایزد روشنایی بی‌کران است.
اَنَغران، به معنی فروغ بی‌پایان و روشنایی بی‌کرانۀ هُرمَزد است. او ایزدی است با خویش‌کاری‌های گوناگون. اَنَغران، روشنی‌بخش هستی است و آفرینش هرمزد را با فروغ بی‌پایان خویش، روشن و گرم و لبریز از آرامش می‌سازد. او همچنین همان گَرَزمان (گَروتَمان) دانسته می‌شود که کمابیش، معادل عرش اعلی است. هرمزد، آسمان را در پنج پایه آفرید: ستاره‌پایه، ماه‌پایه، خورشیدپایه، گروتمان و سپس سرای اَمشاسپندان. گروتمان، لایه‌ای از آسمان است که جنس آن، روشنایی بی‌کرانه است و آن، بالاترین طبقۀ بهشت و یک پایه پایین‌تر از سرای امشاسپندان است. روان مردمان، سه روز پس از مرگ و پس از گذر از پُل چینود و به ترازو نهاده شدن کارهایشان، به گروتمان راه می‌یابد.
در انغران روز، کشاورزی، بازرگانی، ویراستن موی و ناخن و زناشویی، نیک است و فرزند این روز، نامور می‌گردد.
#انغران
#گرزمان
#گروتمان
#امشاسپند
#چینود
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚زامیاد روز
زامیاد روز، نام روز بیست‌وهشتم در ماه‌های ایرانی است. این روز به ایزد زامیاد تعلق دارد که مینوی زمین و نگاهبان گیاه است.
زامیاد در زبان اوستایی و فارسی باستان زام‌داتَه zāmdāta، در پهلوی ساسانی زامیاد/ زام‌داد / زام‌یَزد (بسته به تفاوت املا و مکتب آوانویسی) و در فارسی نو، زامیاد است. جزء نخست واژۀ «زام‌داتَه»، زام zām، ایزدی است که مینوی زمین به شمار می‌رود. زام در زبان پهلوی به صورت زامیگ zāmīk صرف شده و در نهایت در فارسی نو به صورت زمی و زمین درآمده‌است. جزء دوم زام‌داتَه و زام‌داد/ زامیاد، بن فعل «داد» به معنی آفریدن است. زامیاد، مینوی زمین و ایزد مدبّر خرّمی و برکت زمین است و برای زندگان روی زمین، چونان مادری مهربان است که آغوش گرم خویش را که همان گسترۀ زمین است، به رویشان گشوده‌است و آنان را به خرّمی و برکت و مهربانی، می‌پرورد. زامیاد، فزایندۀ گیاهان است. او در این کار، با ایزدان اسپندارمذ و امرداد، همراه است. نیز او بر پل چینود با ایزد اَشتاد، روان مردمان را پذیره می‌شود و کارهایشان را به ترازو می‌نهد. در زامیاد روز، درخت کاشتن و بذر افشاندن و آباد کردن زمین، نیک است.
#زامیاد
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚 عطار نیشابوری و اساطیر ایرانی

بیست و پنجم فروردین‌ماه، روز بزرگداشت فریدالدین عطار نیشابوری است. دربارۀ بزرگی‌های عطار، سخن بسیار می‌توان گفت. یک بزرگی و بزرگواری وی، کوشیدنش برای زنده نگاه داشتن اساطیر ایرانی در قالب عرفان اسلامی است. نخستین فرمان‌روایی‌های ایرانی دورۀ اسلامی به ویژه سامانیان توانسته بودند از تلفیق و هم‌زیستی ایران و اسلام، کیمیایی تازه و روح‌بخش برای بشریت بسازند. با پایان یافتن روزگار کوتاه و خوش این فرمان‌روایی‌ها که شادروان امیرحسین خنجی، آن‌ روزگار را میان‌پردۀ ایرانی می‌نامد، فرمان‌روایی‌های غزنوی و سلجوقی به روی کار آمدند و کشتی‌بان را سیاستی دگر آمد‌. نتیجۀ سیاست تازه، ستیز با ایران‌ در ایران بود که یک نمونۀ آن، دشمنی با حماسه‌ها و اساطیر ایرانی بود. اما اندیشمندان ایرانی نیز بی‌کار ننشستند و هر یک به گونه‌ای چراغ ایران را روشن نگاه داشتند. در این میان عارفان، تعابیری تازه‌ از بن‌مایه‌های اساطیری و حماسی ایران پیش نهادند و سیمرغ، البرز، پیر مغان، جام جم، جام کیخسروی، بلبل زندخوان، آواز پهلوی و بسیاری از دیگر خاطرات تاریخ کهن ایران را در قالب عرفان اسلامی و فلسفۀ اشراقی، دوباره جان بخشیدند.
و عطار نیشابوری یکی از این بزرگان بزرگوار بود.

#عطار_نیشابوری
#اساطیر_ایرانی
#حماسه‌های_ایرانی
#عرفان_اسلامی
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

اَرد روز
اَرد روز، نام روز بیست‌وپنجم در ماه‌های ایرانی است. این روز به ایزد ارد تعلق دارد که نگاهبان نظم و راستی و فزایندۀ آسایش و دارایی و توانگری است.
اَرد در زبان اوستایی اَشَه aša، در فارسی باستان اَرتَه arta و در پهلوی ساسانی اَرد ard است. معنی این واژه در اوستا، خواسته و توانگری است و دست‌کم از روزگار هخامنشیان به سان ایزد راستی و درستی، ستایش می‌شده‌است. نام او در ریخت‌های گوناگون و با اشتقاق‌ها و ترکیب‌های فراوان، در همۀ تبارهای هندوایرانی حضور دارد و این نشانگر توجه ویژۀ آریاییان به نظم، راستی، درستی، توانگری و آسایش است. ارد روز، یادآور این آموزۀ ایرانی است که مردمان باید در گیتی برای تولید ثروت و کسب توانگری همراه با آسایش و آرامش درونی بکوشند. در این روز، شادی کردن و جامۀ نو بریدن و خریدن هرچه تازه باشد، نیک است و در این باره در اندرزنامه‌های ساسانی آمده‌است: «هرچیز نو بخر و اندر خانه بر». همچنین ارد روز، از روزهای فرخندۀ تاریخ مردمان ایرانی و بلکه مردمان جهان است و روزی بود که سرایش شاهنامه کامل شد «به ماه سفندارمذ، روز ارد».

#ارد
#ارته
#ارد_روز
#اشه
#ریتا
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚دین روز
دین روز، نام روز بیست‌وچهارم در ماه‌های ایرانی است. این روز به ایزد دین که راهنمای روان‌های مردمان است، تعلق دارد.
دین در زبان اوستایی، دَئِنَه daena، در پهلوی ساسانی دین dēn، در ارمنی den و در فارسی نو دین din است. دئنه از ریشۀ اوستایی dā و سنسکریت dhi به معنی دانستن، شناختن و اندیشیدن است. پس دین در نگاه هندوایرانیان، مجموعۀ دانش است. حکیم فردوسی نیز این دو را یکی می‌داند:
تو را دانش دین رهاند درست
در رستگاری ببایدت جست
ایزد دین در باور ایرانیان، راهنمای روان‌های مردمان است. او بر پل چینود به دیدار درگذشتگان می‌آید و نکوکاران را در جامه و چهره‌ای خوب، استقبال می‌کند و به سرای آواز و آرامش و زیبایی، به بهشت می‌برد و بدکاران را به دوزخ رهنمون می‌شود. به همین سبب، دین در پهنۀ گیتی نیز نام مجموعۀ دانش‌ها و آیین‌هایی است که مردمان را میان نیکی و بدی رهنمون می‌شود. با توجه به پیوند دین و دانش، دین را ایزد قلم نیز دانسته‌اند و در این روز، فرزند به آموزگار فرستادن، نیک است. واژۀ فارسی دین و واژۀ تازی دین، پیوند ریشه‌ای با هم ندارند و هیچ یک از دیگری گرفته‌نشده‌اند.
#دین
#دین‌روز
#ایزد_دین
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚باد روز
باد، نام روز بیست و دوم در ماه‌های ایرانی است. این روز به ایزد باد یا وای تعلق دارد.
باد در فارسی باستان، واتَ vāta و در فارسی میانه wāt / wād است. باد، همان ایزد وای در اوستا و متون سنسکریت انگاشته می‌شود. وای در دوران یگانه‌زیستی تبارهای هندوایرانی، خدایی توانمند با دو کنش نکوکاری و ویرانگری بوده و این به سبب کنش‌های دوگانۀ باد در گیتی است. این خدای خوف‌آور، در اوستا به ایزد باد تبدیل می‌شود که به‌سان ایزد مهر، جنگ‌آوری دلیر است و با گردونۀ زرّینش در آسمان‌ها می‌گردد و دشمنان را در هم می‌کوبد. او ابرهای باران‌زا را برای خرّمی گیتی به آسمان می‌آورد و ابرهای تیره را از روی خورشید پس می‌زند و گیتی را روشن می‌کند. او در فضای تهیِ میان فرمان‌روایی آسمانی هُرمَزد و جهان تاریک و زیرین اهریمن فرمان می‌راند. شاید دوگانگی کنش‌های ایزد باد، به سبب همین میانه ایستادن و تماسش با هر دو ساحت هرمزد و اهریمن باشد. صفت ایزد وای، «دیرندخدای» یا «دیرنگ‌خدای» است یعنی خدای با زندگی دراز. او زندگی‌بخش است و هم با مرگ همراه است و همان واپسین دمی است که مردمان می‌زنند و می‌میرند.
#باد
#ایزد_وای
#ایزد_باد
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚بهرام روز
بهرام، نام بیستمین روز در ماه‌های ایرانی و نام یکی از ایزدان نیرومند آریایی است که خویش‌کاری او پیروزگری و پاییدن پیمان و راستی است.
بهرام در زبان اوستایی، وِرِثرَغنَ (vərəthraγna)، در ارمنی باستان، وَهَگَن (vahagan)، در ارمنی نو، وَرام (varām)، در پهلوی ساسانی وَهرام (Wahrām) و در فارسی نو، بهرام است. صورت اوستایی و سنسکریت این نام، به معنی کُشندۀ وِریثرَه (vərəthra) / وریترَه (vritra) است و در هند، صفت ایزد ایندره بوده‌است. وریتره، اَژدهای سارق آب و عامل خشک‌سالی بوده و ایزدان هندوایرانی با کشتن او و سُنبیدن شکمش آب‌ها را آزاد می‌کردند. جزء دوم نام این ایزد یعنی γna در فارسی نو همان بن فعل «زن» است و معنی کلی نام این ایزد، زنندۀ وریتره و یا اَژدهازَن است.
بهرام، ایزد نیرومند همۀ آریاییان بوده‌است و در میان ارمنیان حتی خدای ملی بوده‌است. او ایزد پیکار و پیروزی است. یونانیان، بهرام را هرکول می‌دانستند و در نجوم، مریخ بدو منسوب است. بهرام، همکار ایزد مهر است و بر پیمان و راستی در زمین نظارت می‌کند و دشمنان را هرچه نیرومند هم باشند، درهم‌می‌شکند، اما در آشتی نیز کوشاست.
#بهرام
#ایندره
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚رشن‌روز
رشن‌روز، نام روز هجدهم در ما‌ه‌های ایرانی است. این روز به ایزد رشن تعلق دارد که ایزد دادگری است.
رشن در زبان اوستایی، «رشنو» است که ممکن است به معنی پرهیزگاری یا درخشش باشد. این نام در فارسی میانه و فارسی نو، «رشن» است، اما گاه در فارسی نو «رش» نیز خوانده می‌شود. ایزد رشن در اوستا صفات برازنده‌ای چون داناترین، مقدس‌ترین، به‌گزین‌ترین و نیک‌پرتاب‌ترین دارد. اسناد صفت «نیک‌پرتاب‌ترین» به رشن، با صفت درخشش او نسبت دارد، زیرا آریاییان، ایزدان روشنایی مانند میترا و آرش را به صورت کمانگیر و پرتابگر تصور می‌کردند. هچنین صفت «به‌گزین‌ترین» برای ایزد رشن، به سبب آن است که او همراه با میترا و سروش، داوری روز پسین می‌کنند. رشن بر پل چینود به دیدار روان تازه‌درگذشتگان می‌رود تا داوری‌شان کند و او را ترازویی است که هیچ‌گاه کژ نمی‌گراید. رشن در اوستا با آیین «وَر» نسبت دارد که آزمایش راست‌گویی بوده است. در رشن‌روز، جامه نو کردن توصیه شده‌است و در این روز، کشاورزی و مسافرت و بازرگانی، نیکوست.
#رشن
#رشن‌روز
#رشنو
#مهر
#میترا
#سروش
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚سروش روز
سروش، نام هفدهمین روز در ماه‌های ایرانی و نام ایزد فرمان‌بُرداری، نظم و نیایش است. روز سروش از ماه فروردین، جشن سروشگان است.
سُروش در زبان اوستایی Sraōša به معنی فرمان‌برداری، از ریشۀ sru به معنی شنیدن است. او در اوستا، نماد فرمان‌برداری خالصانه از هُرمَزد است. سروش، نخستین نیایشگر خداوند بود. او زمزمه و نیایش را به مردمان آموخت و هر بامداد بر کرانه‌های افق، ندا درمی‌دهد و مردمان را به نیایش می‌خواند. پس نماد گیتیک او را خروس انگاشته‌اند. پیوند سروش با زمزمه‌های درونی، او را در دورۀ اسلامی با جبرئیل یکسان ساخته‌است. او در ایران باستان متأخر، نقش پیک ایزدی را پذیرفته‌است و همین نقش در متون دورۀ اسلامی نیز آشکار است. سروش، نگاهبان نظم است و با چشمان همیشه بیدارش، میهن‌های آریایی را از آشفتگی دیوان، پاس می‌دارد و با گردونۀ درخشانش هر شب سه‌بار گرد زمین می‌گردد. او دشمن دیوان خشم، آز، خواب بی‌وقت و بیکارگی است. ارج او در ابتدا با ایزد مهر برابر بوده و گاه از زمرۀ امشاسپندان انگاشته می‌شده‌است. سروش همراه با مهر و رشن، داوری روز پسین را بر عهده دارد.
#سروش
#سروش‌روز
#امشاسپند
#مهر
#رشن
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚دَی به مهر روز
دَی به مهر روز، نام پانزدهمین روز در ماه‌های ایرانی و از روزهای ویژۀ خداوند است.
دی از معتبرترین ایزدان آریایی و معادل صفت آفریدگاری و روشنایی خداوند است. از آن‌جا که هندواروپاییان، خداوند را از جنس روشنایی می‌دانستند، دی از میان همۀ تجلیات هُرمَزد، نزدیک‌ترین نسبت را با ذات او دارد و به همین سبب در اوستا، دی به جای هرمزد به کار می‌رود. همچنین در گاه‌شماری ایرانی، ماه دهم و سه روز هشتم، پانزدهم و بیست و سوم هر ماه به نام دی است که برای هیچ ایزدی حتی برای خود هرمزد، مشابه ندارد و این، نشانۀ علاقۀ شگرف ایرانیان به ایزد دی است. سه روز دی، همراه با روز هُرمَزد (روز یکم هر ماه)، چهار روز ویژۀ خداوند است. برای بازشناسی سه روز دی از هم، هر یک را به روز پس از آن پیوند می‌زنند و بدین سان، روز پانزدهم هر ماه، «دی به مهر روز» می‌شود. همچنین تقارن نام روز و نام ماه ایرانی، موجب برگزاری جشن با همان نام می‌شود و بدین سان در ماه دی، سه بار جشن دیگان برگزار می‌شود.
همچنین دیده شود: دی به آذر روز.
#دی
#دیگان
#دی_به_مهر_روز
#دی_به_آذر_روز
#دی_به_دین_روز
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

در باب پیوند ادعایی پوریم یهودی و سیزده به ‌در ایرانی (بخش۳)

و امّا سیزده‌ به‌در. جشن‌های ایرانی بنا به دلالت واژۀ جشن/ یسن که به معنی نیایش و نماز است، آیین‌هایی مذهبی برای گرامی‌داشت خاطرۀ اعمال نیک نیاکان ما ایرانیان یا برای طلب چیزی از خداوند بوده‌است و اغلب هم به سبب معیشت کشاورزی و ستورپروری ایرانیان از زمان‌های بسیار دور، مصداق این طلب، آب و زمین و باروری و برکت بوده‌است. این جشن‌ها به سبب ماهیت مذهبی، اغلب به صورت جمعی برگزار می‌شدند و چون این جشن‌ها و گاه سوگ‌ها از قبیل تیرگان، تِشتَر روز (سیزدهم فروردین ماه) و سوگ سیاوش، برای طلب فزایش آب و باروری زمین و فزونی گیاه و برکت بوده، جایی جز طبیعت برای برگزاری‌شان متصوّر و ممکن نبوده و در خانه ماندن، نقض نیایش انگاشته‌می‌شده‌است. نبرد آسمانی ایزدان ایرانی با دیوان تاریکی و خشکسالی با حمایت‌های جمعی مردمان ایرانی در پهنۀ زمین همراه می‌شد و ایرانیان برای شرکت در این عمل ایزدی به پهنۀ سبزه‌زاران و کناره‌های جوی‌ها و چشمه‌ساران می‌رفتند و نرفتن را بدشگون می‌انگاشتند. سیزدهم فروردین‌ماه متعلّق به یکی از مشهورترین ایزدان آب‌فزا یعنی ایزد تیر/ تِشتَر بوده‌است و حضور شاد ایرانیان در سبزه‌زاران و کنار آب‌ها برای حمایت از او بوده که در آسمان برای ایرانیان، با دیوان سیاه آب‌اوبار نبرد می‌کرده. تکلّف کردن در غذا و شیرینی و شربت در این روز، یادگار آیین‌های کهن‌تر فدیه دادن برای خوش ساختن خاطر ایزدان بوده‌است. چنین ترکیب شاد و پر معنویتی، هیچ مناسبتی با گریز ایرانیان خوف‌زده به صحرا برای در امان ماندن از یک هولوکاست ادعایی در اساطیر قبایل چوپان شامات ندارد که دو سه نفر از سخنرانی‌پیشگان در آن می‌دمند، درحالی که رسم کهن ایرانیان برای در امان ماندن از کشتار، شهربندان و به طور ویژه در خانه ماندن بوده و برای همین بوده که کوچه‌ها را تنگ می‌ساختند و خانه‌ها را بلنددیوار و محفوظ می‌گرفتند.
و اگر آن سال برای در امان ماندن از کشتار به صحرا گریختند، چرا سال بعد هم در همان روز گریختند و صدها سال و چند هزار سال دیگر هم و چرا این قدر شاد؟! رخ‌دادن این جشن در سیزدهم فروردین ماه هم ارتباط ماهوی با عدد سیزده و نحوست آن که پدیده‌ای نوآمده از فرهنگ غربی است، ندارد و همین جشن حمایت از ایزد باران‌زای آب‌فزا در روزهای غیر سیزده و ماه‌های غیر فروردین نیز برگزار می‌شده‌است و آنچه بدشگون بوده، نه عدد سیزده، بلکه در خانه ماندن و مشارکت نکردن در نیایش طلب باران و گیاه و برکت بوده‌است.

بیاییم این بار که تیشه گرفتیم تا بنای بلند میراث نیاکانمان  را از بیخ بکنیم، لحظه‌ای به خود بگوییم که آری، صهیونیسم در همه جا برای ما دام نهاده و از جملۀ این دام‌ها، یکی همین نفی فرهنگ و تاریخ ما به همّت خود ماست.

صورت کامل این یادداشت:
http://anruzha.blogfa.com/post/227
#تیرروز
#تشتر
#تیشتر
#سیزده_به_در
#تیرگان
#پوریم
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

در باب پیوند ادعایی پوریم یهودی و سیزده به ‌در ایرانی (بخش۱)
.
بسیاری از میراث‌های انسانی، مادی و معنوی کشورمان را در این سال‌های نزدیک، کشورهای دیگر به نام خود کردند. از آنان نه شگفت است و نه حتی جای شکایت است. شگفتی و شکایت از خودمان است. انگار که سخن غریب باورناپذیر گفتن، مبدل به یک مد شده‌باشد، چند سخنرانی‌پیشه، هرچه ایرانی است، زاده‌ی توطئه‌ی بیگانه وانمود می‌کنند و سیزده به در هم از این لجاجت شگفت بی‌نصیب نمانده و آن را توطئه‌ای یهودی علیه موجودیت ایران و همان عید پوریم یهودی بازمی‌نمایند، درحالی که گاه «پوریم» را نمی‌توانند به‌درستی تلفظ کنند! در این تلاش لجاجت‌آلود دوستانمان، بیش از همه، دشمنانمان شادکام می‌شوند که بی‌مزد و بی‌منت، داشته‌هایمان را می‌برند. در این یادداشت نگاهی می‌کنیم به پوریم یهودی و پیوند ادعایی آن با سیزده‌ به در ایرانی.
تلاش قبایل موسوم به بنی‌اسرائیل برای تدوین مجموعه‌ای گسترده و دستگاه‌وار از اساطیر که بتواند همۀ هستی را توجیه کند، غالباً به مابعد عصر اسارت بابلی بازمی‌گردد و نتیجۀ آشنایی آنان با مجموعه‌های اساطیری ایرانیان و ملّت‌های میان‌رودان (بین‌النهرین) است. علمای یهود در تدوین اساطیر خویش از بسی اساطیر ایرانی و بابلی و سومری بهره‌بردند تا برای پرسش‌هایشان پاسخ‌هایی منسجم و مدوّن ارائه کنند. یکی از این پرسش‌ها می‌توانست چنین باشد: «جشن پوریم چگونه به وجود آمد؟» امّا تعجّب نکنید اگر بگوییم این پرسش در ابتدا هیچ پاسخی در تورات نداشته‌است و با تأخیری چشمگیر نسبت به دیگر اجزای تورات بوده که کتاب اِستِر در پاسخ به این پرسش پدید آمده‌است. کهن‌ترین فهرست از مندرجات تورات که به طومارهای بحرالمیت موسوم است و در نیمه‌های قرن بیستم میلادی کشف شده‌است، نام همۀ اجزای تورات را دارد بجز کتاب استر. امّا این تنها یک سوی ماجراست. تحلیل محتوایی و نقد اسطوره‌شناختی کتاب استر هم رازهایی جالب‌تر را بازمی‌گوید. این کتاب، ساختاری اساطیری دارد و داستانی توجیه‌گر برای پیدایش یک پدیده – در این مورد، عید پوریم- است. این اسطوره قطعاً پس از دوران اسارت بابلی و در عصر سلوکی یا حتی عصر رومی ساخته‌شده‌است و اجزای بابلی، ایرانی و رومی- یونانی در آن موج می‌زند. پی‌رنگ داستان استر به‌روشنی، یک اسطورۀ کهن‌ترِ مأخوذ از اقوام میان‌رودان و عیلام است. شخصیت‌های اصلی متنازع در این داستان، یعنی استر، مردخای و هامان، زادۀ خاطراتی اند که یهودیان در دورۀ اسارت بابلی از اساطیر میان‌رودان و عیلام کسب کرده‌اند و با اندک تفاوت‌هایی در تلفظ، در اساطیر این اقوام حضور دیرینه دارند. در حقیقت، این شخصیت‌های متنازع، خدایان میان‌رودان (عشتار و مردوخ) هستند که با خدای عیلامی (هومبای) نبرد می‌کنند و حاصل این نبرد، شکست خدای عیلام است. نبردهای خدایان در آسمان، در نبردهای مردمان و دولت‌های زمینی، تجلّی عینی می‌یابد و نبرد خدایان میان‌رودان و عیلام نیز در تجلّی زمینی، با قتل عام و تخریب تمام عیار عیلام و عیلامیان در عصر آشور بانیپال، خاتمۀ تاریخی و عینی می‌یابد و همین قتل عام و تخریب، در داستان استر نیز انعکاس می‌یابد. نویسندۀ داستان اساطیری کتاب استر، باید زمان و مکانی برای این داستان فرض می‌گرفت که با حیات یهود در پیوند باشد و روایت‌های کهن میان‌رودان و عیلام که به سبب اساطیری بودن، لازمان و لامکان بودند، زمان و مکانی آشنا برای یهود بیابد. این زمان و مکان، از ایران عصر هخامنشی وام گرفته‌شد. نویسنده، آگاهی‌هایی دور و کلّی از ایران داشته‌است، امّا از بسیاری از جزئیات آگاه نبوده به‌ویژه دربارۀ اعداد و رسوم، بنابراین او در ایران و در عصر هخامنشی نمی‌زیسته. ممکن‌ترین جا برای زیست او فلسطین و ممکن‌ترین زمان، عصر اشکانی بوده که بخشی معاصر سلوکیان یونانی و بخشی هم معاصر رومیان بوده‌است، زیرا این داستان، اجزای رومی و یونانی آشکار نیز دارد. این نویسنده می‌دانسته که ایران عصر هخامنشی، خیلی خیلی بزرگ بوده، امّا نمی‌دانسته چقدر. پس ایران را دارای 127 استان معرفی می‌کند، درحالی که ایران عصر هخامنشی تنها 20 استان داشته‌است. همچنین آگاهی‌های او دربارۀ رسوم ایرانی، به طرزی تأسف‌بار، یونانی و رومی است! برای نمونه، درخواست پادشاه پارس برای بدن‌نمایی ملکه و هنر دانستن آن، انگاره‌ای رومی و یونانی است و حتی مبلّغان اصلی واقعۀ پوریم در ایران که به طور مشخّص دو سه سخنرانی‌پیشه هستند، دربارۀ عفّت و حجاب باستانی ایرانیان، تردیدی ندارند و حتی از نقش‌های تخت جمشید هم برای اثبات این عفاف ذاتی ایرانیان – چه زن و چه مرد- شاهد می‌آورند. تناقضاتی از این دست در داستان پوریم بسیار است.

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚ماه‌روز
ماه‌روز، نام روز دوازدهم در ماه‌های ایرانی است. این روز به ایزد ماه تعلق دارد و روز شادی و حاجت‌خواهی از خداوند است.
ایزد ماه در فارسی باستان «ماهَه» (māha)، در فارسی میانه «ماه» (māh)، در سنسکریت به سبب هم‌ارزی h و s، «ماس» (mās)، در زبان اوستایی «ماونگه» (māwngh) و در زبان‌های اروپایی نیز از همین ریشه و به صورت‌هایی چون mensis، moon، month، mois و ... است و گاه بر جرم فلکی ماه و گاه بر دورۀ زمانی دلالت دارد و سبب این دلالت دوگانه ظاهراً آن است که ماه‌شماری پیش از آنکه بر مبنای حرکت ظاهری خورشید باشد، بر مبنای اَهِلّۀ جرم فلکی ماه بوده‌است.
ایزد ماه نیز مانند بیش‌تر ایزدان آریایی با آب سروکار دارد و با افزودن رطوبت زمین، موجب افزایش گیاهان و سرانجام افزایش رمه‌ها می‌شده‌است. به همین سبب ایزد ماه در باورهای ایرانی، ایزد نگاهبان سُتوران بوده‌است. در این روز، شادی کردن و حاجت‌خواهی از خداوند توصیه شده‌است.

#ماه
#ماه‌روز
#نوروز
#فروردین
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

@dr_majd_omid
# کوتاهدرس ۱۷۸
استاد زبانشناسی مرحوم محمدرضا باطنی نظری دارد که در ادامه همین مطلب آن را میگذارم و در آن عنوان میکند که زبان فارسی عقیم است( یعنی قادر به واژه‌سازی جدید نیست) و لذا نمیتواند زبان علمی باشد! وی برای این ادعای شگفت خود، یک دلیل می‌آورد و آن اینکه چون افعال بسیط در زبان فارسی کمند و جای آن را گروههای فعلی گرفته‌اند پس نمیتوان از آن افعال مشتق ساخت و زبان عقیم میماند.
برای خوانندگان محترمی که ممکن است آشنایی کمتری با این مبحث داشته باشند توضیحات زیر را مینویسم و سپس به ادامه ادعای باطنی باز خواهیم گشت :
افعال بسیط افعالی هستند  مانند دیدن رفتن خواندن، و گروههای فعلی مانند مشاهده کردن و مطالعه کردن. تعداد افعال بسیط در زبان فارسی کم است حدود ۲۵۰ فعل و بسیاری از آنها هم جای خود را به گروههای فعلی داده اند مانند پسودن که امروزه منسوخ شده و بجای آن از لمس کردن استفاده میکنیم یا نُمودن که نشان دادن، شده.
حال باطنی معتقد است که از این گروهها نمیشود لغت جدید ساخت ولی از فعلهای بسیط میشود لغت جدید ساخت . مثلا از فعل بسیط نمودن میتوانیم مشتقاتی چون نمایش و نمودار و نماینده بسازیم ولی از " نشان دادن " چیزی نمیشود ساخت پس زبان فارسی عقیم است!
ایشان راه حل نهایی را هم حذف گروههای فعلی و ساخت فعلهای بسیط میدانند یعنی مثلا بجای تلفن کردن بگوییم تلفنیدن!
جای شگفتی است که این عقاید طرفدارانی دارد و گویندگانش با القاب استاد پیشکسوت ستایش میشوند!
اولا از گروههای فعلی هم میشود لغت جدید مشتق کرد مثلا از نشان دادن، نشانه و نشانگر و بی‌نشان و ... را داریم یا از تلفن لغاتی چون تلفنچی و تلفنخانه و تلفنبانک و تلفن همراه و ... را داریم.
دوم بفرض اینکه از تلفن کردن نشود لغت جدید ساخت( که میشود) استفاده از تلفنیدن چه کمکی به این امر خواهد کرد؟
سوم: به همین راحتی میشود حکم به عقیم بودن یک زبان داد؟  آخر این چه سخنی است؟ زبان فارسی آنقدر زایا و شکوفا بوده و هست که هر زبان دیگری را در گذر تاریخ در خود حل کرده و هر روز هم شاخ و برگش بیشتر میشود. چطور ممکن است فکر کنیم وجود  گروههای فعلی در زبان یعنی عقیم شدن آن؟! اصلا خود همین گروه فعلی یک دلیل بر توانایی و پویایی زبان فارسی است که در کنار افعال بسیط و مرکب، خودنمایی میکند و بار حجم زیادی از افعال زبان را بر دوش میکشد.

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

سعدی شیرازی و اندرزنامه‌های پارسی

امروز، یکم اردیبهشت‌ماه، روز بزرگداشت استاد سخن، سعدی شیرازی است. سعدی را از سه پیامبر شعر پارسی دانسته‌اند. او نه‌تنها استاد بی‌نظیر عاشقانه‌هاست، بلکه چهرۀ برجستۀ ادبیات اندرزی نیز هست.

با برآمدن نوآمدگان غزنوی و سلجوقی و سرانجام، مغولان در خراسان، شعلۀ فرهنگ ایرانی که فرمان‌روایی‌های ایرانی خراسان، روشنش داشته بودند، خاموش نشد، بلکه خانه‌ای تازه جست. این شعله به دور از درازدستی‌های نوآمدگان، به جنوب ایران خرامید و به‌یک‌باره آثار شاعران پارس و کرمان لبریز شد از نمودها و نمادهای ایرانی. یادگارهایی که «آثار ملوک عجم» خوانده می‌شوند، بر اساس نگاره‌های جهانگردان اروپایی حتی تا روزگار صفویان نیز تا حد زیادی در جنوب ایران سرپا و زنده بودند و با آیندگان و روندگان سخن می‌گفتند. بنابراین ایران باستان برای مردمان جنوب، نه خاطره‌ای دورست بلکه واقعیتی زنده و جزئی از زندگانی روزمره بود. به سختی می‌توان باور کرد که سعدی، خواجو و حافظ در خانۀ اصلی پادشاهان پارس و در میان آثار زندۀ آن پادشاهان زیست کنند و از آثار آنان و از پیران مغان و بلبلان زندخوان و از گلبانگ پهلوی، بسیار و به نیکی یاد کنند و همه را در خیالات خود بافته باشند و هیچ کدام را درنیافته باشند، بلکه به عکس به نظر می‌رسد که آنان با وارثان و حاملان فرهنگ ایرانی و حتی بی‌واسطه یا به‌واسطه با آثار مکتوب ایرانی آشنا بوده‌اند. یکی از شواهد این آشنایی، یادکردهای سعدی از اندرزهای پادشاهان ایرانی است. «اندرز» نام مجموعه «آثار مکتوب»ی است که پادشاهان و دانایان ایرانی از خود به جای می‌نهادند. با نگاه به سنّت عمومی شاهان ایرانی در ایراد خطبۀ جلوس و وصیت و عهد پیش از درگذشت، می‌توان احتمال داد که همۀ آنان دارای اندرزنامه بودند. معروف‌ترین اندرزنامۀ پارسی، از خسرو یکم ساسانی، انوشیروان است. از این اندرزنامه، یک متن چکیدۀ پهلوی برجا مانده و فردوسی بزرگ نیز صورتی مفصل از آن را در شاهنامه نقل می‌کند. خاقانی نیز در قصیدۀ ایوان مداین به نحوی شاعرانه به اندرزهای خسرو انوشیروان اشاره می‌کند و می‌توان دریافت که آنچه «اندرز خسرو قَبادان» نامیده می‌شود، متنی بس مشهور در میان ایرانیان و البته اعراب بوده‌است. سعدی نیز در حکایتی از بوستان، اندرزهای خسرو انوشیروان را نقل می‌کند. هرچند که محتوای این اندرزها عیناً در «اندرز خسرو قبادان» پهلوی نیست، اما تنوع و تفاوت نقل‌های این اندرزنامه در متن مختصر پهلوی، شاهنامۀ فردوسی، بوستان سعدی و دیگر متون، گویای آن است که «اندرز خسرو قبادان» در اصل، متنی مفصل‌تر بوده‌است که هر کس به فراخور حال و نیاز خود، بهری از آن را نقل کرده‌است و حتی بهری نیز به آن افزوده‌است:
شنیدم که در وقت نزع روان
به هُرمَز چنین گفت نوشیروان
که خاطر نگهدارِ درویش باش
نه در بند آسایش خویش باش
نیاساید اندر دیار تو کس
چو آسایش خویش جویی و بس
نیاید به نزدیک دانا پسند
شُبان خفته و گرگ در گوسفند
برو پاس درویش محتاج دار
که شاه از رعیت بود تاجدار
رعیت چو بیخند و سلطان درخت
درخت ای پسر، باشد از بیخ سخت
مکن تا توانی دل خلق ریش
وگر می‌کُنی، می‌کَنی بیخ خویش
اگر جاده‌ای بایدت مستقیم
ره پارسایان امید است و بیم
طبیعت شود مرد را بخردی
به امید نیکی و بیم بدی
گر این هر دو در پادشه یافتی
در اقلیم و ملکش پنه یافتی
که بخشایش آرد بر امیدوار
به امید بخشایش کردگار ...
(بوستان سعدی، باب اول در عدل و تدبیر و رای)

#سعدی_شیرازی
#اندرز
#انذرزنامه
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚ماراَسپند (مارَسپند) روز
ماراَسپند روز، نام بیست‌ونهمین روز در ماه‌های ایرانی است. این روز به ایزد ماراَسپند تعلق دارد که تجلی سخن پاک هُرمَزد است.
ماراَسپند در زبان اوستایی، مَنثرَه سپَنتَه Manthra Spanta به معنی کلام مقدس است. صورت پهلوی ساسانی آن، ماراَسپند Māraspand و صورت فارسی نو، ماراَسپند و ماراَسفند است. مَنثرَه در زبان اوستایی، کلام مقدس است و سپَنتَه، صفت آن و به معنی پاک است. زرتشت، سروده‌های خویش را مَنثرَه نامیده‌است. ماراَسپند، تجلی کلام مقدس هُرمَزد است. ماراَسپند، خاصیت شفابخشی دارد و همۀ اوراد و ادعیۀ شفابخش را شامل می‌شود. همچنین ماراَسپند، ایزدی است که دل‌های خسته را آرام می‌بخشد. او نگاهبان آب‌هاست و به سبب پیوند با سخن پاک هرمزد، خرد و چشم و گوش را پاس می‌دارد. ماراَسپند، دین را در جهان پدید آورد و روایی داد. در ماراَسپند روز، جامۀ نو بریدن و خریدن و پوشیدن و با دوستان نشستن، نیک است و فرزندی که در این روز زاید، تیزویر (تیزهوش) می‌شود.
#ماراسپند
#مارسپند
#ماراسپند_روز
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚آسمان روز
آسمان روز، نام روز بیست‌وهفتم در ماه‌های ایرانی است. این روز به ایزد آسمان تعلق دارد که نگاهبان آسمان (سپهر) و در بند کنندۀ دیوان است.
آسمان در زبان اوستایی و فارسی باستان اَسمن asman، در پهلوی ساسانی آسمان āsmān و در فارسی نو نیز آسمان āsmān است که در هنگام گفتار ممکن است āsemān هم گفته‌شود. اَسمَن در فارسی باستان و زبان اوستایی، به معنی سنگ است و ظاهراً صلابت دیداری آسمان یا اینکه چون آسمان، نخستین آفرینش گیتیک (مادی) بود، موجب شده که این نام را بر آن بنهند. تفسیر آسمان به آس+ مان (مانند آسیا)، درست نیست.
آسمان، نخستین آفرینش هُرمَزد در پهنۀ گیتی بود. اهریمن در نخستین مواجهه با هُرمزد، سه هزار سال به مدهوشی افتاد. پس آن گاه، هرمزد، مینوی هستی را پیکر گیتیک داد و از قطرۀ آبی زلال چون اشک، آسمان را آفرید و از گوهر آسمان، آب را آفرید و از گوهر آب، زمین را آفرید و شادی را به میانجی آسمان در زمین آفرید. آسمان نه تنها از ایزدان کهن ایرانی، بلکه از ایزدان کهن همۀ تبارهای هندواروپایی است و باشد که در نخست، خدای یکتای همۀ هندواروپاییان، آسمان گرم و روشن آفتابی بوده‌است.

#آسمان
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚اَشتاد روز
اشتاد روز، نام روز بیست و ششم در ماه‌های ایرانی است. این روز به ایزد اشتاد تعلق دارد که ایزد راستی و درستی و راهنمای روان‌های مردمان است.
اَشتاد در زبان اوستایی اَرشتات arštāt ، در زبان پهلوی ساسانی اَشتاد aštād، در سُغدی اَستاذ astāz و در خوارزمی اشتاذ aštāz است. او ایزد راستی و درستی است. روز بیست‌وششم هر ماه ایرانی به او تعلق دارد. اشتاد روز، روزی بود که خداوند، زمین را آفرید. به همین سبب، ایزد اشتاد، با ایزد زامیاد که از ایزدان مدبّر زمین است، همکاری دارد و اشتاد روز به مناسبت این آفرینش، روزی نیکو و فرخنده است. اشتاد همچنین با ایزدان داوری روز پسین و نگاهبانان پل چینود، مانند ایزد رَشن، همکار است. به سبب همین همکاری، اشتاد را راهنمای روان‌های مردمان در مینو و گیتی دانسته‌اند. نیز اشتاد با ایزد اَمُرداد در گیاه‌فزایی همکار است. اشتاد روز از فرخنده‌ترین روزهای ایرانی است و سفر کردن و جامۀ نو پوشیدن و حاجت خواستن و صدقه دادن در این روز، شگون دارد.
#اشتاد
#اشتاد_روز
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

🏛📚30 کانال برتر تاریخی و فرهنگی و ادبی!

🎓👌اگه دنبال یادگیری مفید و محتواهای خاص هستی، حتماً یه نگاه بنداز!👇
📌 /channel/addlist/l-AZraNi7IZhZTlk

⤵️ این پایین دو کانال نمونه رو بدون جوین هم می‌تونی ببینی!👀

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚دَی به دین روز
دَی به دین روز، نام روز بیست و سوم در ماه‌های ایرانی است. این روز، واپسین روز از چهار روز ویژۀ خداوند است که نخستینشان هُرمَزد روز (روز یکم ماه) و سه تای دیگر، دَی روز است.
دَی، تجلی صفت آفریدگاری هُرمزد و از ایزدان روشنایی در تبارهای هندوایرانی است که ردّ پای حضورش در بسیاری از تبارهای هندواروپایی نیز دیده می‌شود. او احتمالاً صفتی برای هُرمَزدِ خدای است که کم‌ترین فاصله را با ذات او دارد و شاید نیز خود هرمزد باشد، زیرا نامش در اوستا به جای هرمزد به کار می‌رود. در گاه‌شماری ایرانی، چهار روز را ویژۀ خداوند ساخته‌اند که یکم ماه به نام هرمزد است و سه روز هشتم، پانزدهم‌ و‌ بیست‌وسوم به نام دَی است. به این روزها باید ماه دهم را نیز افزود که آن هم به نام دی است و باشد که مهم‌ترین ماه آریاییان بوده‌است. روز بیست‌و‌سوم هر ماه به سبب آمدن پیش از دین روز (روز بیست‌وچهارم)، دَی به دین روز نام دارد. دَی روز به شادی.
همچنین دیده شود: دی به مهر روز و دی به آذر روز

#دی
#دی_روز
#دیگان
#دی_به_دین_روز
#دی_به_مهر_روز
#دی_به_آذر_روز
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚رام روز
رام روز، نام روز بیست و یکم در ماه‌های ایرانی است. این روز به رام که ایزد شادی است، تعلق دارد.
رام، به معنی آرامش، سکون و شادی، در زبان اوستایی رامَن rāman ، در فارسی باستان رامنَه rāmna، در سنسکریت rāma و در پهلوی ساسانی rām است. رام، ایزدی پرکار با نقش‌های گوناگون است. او آرامش و شادی را به ارمغان می‌آورد و صاحب چراگاه‌های فراخ است. رام، همکار بهمن و ایزدان ماه و گوش در نگاهبانی از گاوان پنجگانه (جانوران سودمند) است. رام نیز چون بیش‌تر ایزدان هندوایرانی، ایزد آب و گیاه است. نیز نام رام در اوستا بیش‌تر پس از نام ایزد مهر (میترا) می‌آید و یادآور پیروزی فریدون بر ضحاک است. ابوریحان بیرونی بر آن است که رام به تن مردمان جان بخشید و در رام‌روز، فریدون بر ضحاک پیروز شد و ضحاک، دیو دروغ و پتیارۀ تاریکی و اژدهای خشکسالی بود. بلعمی بر آن است که فریدون در مهر روز از مهرماه بر ضحاک پیروز شد و آن روز، مهرگان بود. از آنجا که رام ‌روز، شش روز پس از مهر روز است و بر آیین تکرار جشن در روز ششم و با صفت بزرگ، می‌توان چنین انگاشت که رام روز، ارج مهرگان بزرگ داشته‌است.
#رام
#رام‌روز
#مهرگان
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚فروردین‌روز
فروردین، نام روز نوزدهم در ماه‌های ایرانی و نام ماه نخست در تقویم رسمی ایران است. تقارن فروردین‌روز و فروردین‌ماه، جشن فروردینگان است.
فروردین، مشتق از واژۀ فارسی باستان فرَوَرتی fravarti به معنی نیروی نگاهبان زندگانی است و با واژۀ اوستایی فرَوَشی fravaši و پهلوی ساسانی فرَوَهر fravahr و فارسی نو فَرَوَهر faravahr هم‌خانواده است. این نام بر محدوده‌ای از زمان نهاده شد که عرصۀ بازگشت فروهرهای درگذشتگان به زمین بوده‌است. فروردین‌ماه، نخستین ماه ایرانی و زمان برگزاری چندین جشن بزرگ مردمان ایرانی، مانند نوروز کوچک، نوروز بزرگ، تیر روز فروردین‌ماه (سیزده به در) و فروردینگان است. فروردینگان که جشن تقارن روز فروردین و ماه فروردین است، از جشن‌های معتبر ایرانیان بوده که مانند بیش‌تر جشن‌های ایرانی با آب و گیاه پیوند داشته‌است. نیز روز فروردین از ماه اسفند، موسوم به نوروز اَنهار یا نوروز آب‌هاست و از روزهای گرامی‌داشت آب بوده و ایرانیان در این روز، ضمن شادی و صرف غذا و شیرینی در پهنۀ دشت‌ها، به لایروبی نهرها و احیای کاریزها و قنات‌ها می‌پرداختند.
#فروردین
#فروردینگان
#فروردین‌روز
#نوروز_انهار
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

پس از برگزاری دو دورۀ «مقدماتی» آموزش خط و زبان فارسی میانه،
مرکز تحصیلات تکمیلی (دکتری) دانشگاه پیام نور کشور، برگزار می‌کند:

نخستین دورۀ متوسط آموزش خط و زبان فارسی میانه (پهلوی ساسانی)

دوره به صورت برخط (آنلاین) برگزار خواهد شد و ثبت نام و شرکت در آن، برای همگان، آزاد است.

نحوۀ ثبت نام در دوره‌ی آموزشی خط و زبان فارسی میانه:
۱. ثبت نام در سامانه‌ی http://otc.pnu.ac.ir
۲. ورود به سامانه
۳. جست‌وجوی دوره با یکی از کلیدواژه‌ها (برای نمونه: فارسی میانه)
۴. انتخاب واحد: تحصیلات تکمیلی دکتری
۵. افزودن دوره به سبد خرید.

همچنین برای ثبت نام می‌توانید از پیوند مستقیم دوره در سامانه‌ی otc استفاده نماید:
https://otc.pnu.ac.ir/Course/Detail/3695

شماره‌ی تماس مرکز تحصیلات تکمیلی برای هماهنگی:
تلفن: 02124508400
پیام‌رسان‌ها: 09194528952
لطفاً پس از تکمیل ثبت نام در سامانه‌ی otc، از طریق پیام رسان تلگرام اطلاع دهید تا در گروه دوره عضو شوید.

در انتهای دوره، گواهینامه‌ی معتبر و مورد تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به شرکت کنندگان اعطا می‌شود.

@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚مهر روز
مهر، نام روز شانزدهم در ماه‌های ایرانی و ماه هفتم در تقویم رسمی ایران است.
مهر در فارسی باستان و اوستا Mithra، در سنسکریت Mitra، در فارسی میانه Mihr / Mitr (بسته به مکتب آوانویسی) و در فارسی نو، «مِهر» و «میترا» است. مهر، از مهم‌ترین ایزدان همۀ تبارهای آریایی از آناتولی گرفته تا قفقاز و ایران و آسیای میانه و هند بوده‌است که اوصاف و آیینش در بسیاری از لایه‌های آشکار و پنهان فرهنگ و آیین‌ها و مذاهب بشر نفوذ کرده‌است. مهر، ایزد پیمان است و مهربانی، پاییدن پیمان است چه در محبت و چه در نبرد یا دستگیری از ضعفا و نگاه‌داری انصاف و جوانمردی. رومیان به میانجی مردمان آناتولی و نیز از شهسواران ایرانی، آیین مهر را آموختند و سپس آیین مهر، بر آیین عیسوی در روم اثر نهاد و مسیحیتی را که می‌شناسیم، پدید آورد. تندیس‌های ایزد مهر در عبادتگاه‌های کهن مسیحی از جمله در واتیکان برپاست. ایزد مهر را نباید با ایزد خور (خورشید) اشتباه گرفت. دو ایزد مهر و دَی، پیوندی شگرف با هم دارند و مهر در نخستین شب ماه دی در بُن غاری تاریک از دل صخره‌ای می‌زاید. نیز مهر روز، درست پس از دومین دی‌روز است.
#مهرروز
#مهرگان
#میترا
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚گوش روز
گوش روز، نام روز چهاردهم در ماه‌های ایرانی است. این روز به ایزد گوش (Gōš) تعلق دارد که ایزد نگاهبان ستوران و جانوران سودمند است.
گوش، به معنی جهان، گیتی، زمین و گاو است و گاو به معنی هرگونه جانور سودمند است. در نگاه آریاییان، گاو با زمین پیوند دارد و همه‌ی برکت و سودمندی زمین، در گاو گردآمده‌است. نیز گوشورون (Gōš-urwan)، روان جانوران است و او در اوستا، نزد هُرمَزد از بیدادی که از کشتن جانوران بر آنان می‌رود، شکوه می‌کند.
ایزد گوش در نگاهبانی از ستوران با ایزدان بهمن، ماه و رام همکار است. گوش، گوهر گاوان را از ماه می‌گیرد و به زمین می‌سپارد. چهار روز متعلق به این چهار ایزد، روزهایی بوده‌است که آریاییان از کشتن جانوران سودمند، می‌پرهیختند و هندیان هنوز هم از کشتن گاو، می‌پرهیزند. در گوش‌روز، خوردن گوشت، کراهت داشته و بلکه منع می‌شده‌است و این رسم را برجای‌مانده از روزگاری می‌دانستند که جمشید به سبب خوردن یک شرحه از گوشت گاو، بر دست دیوان کشته شد و دیوان بر زمین مستولی شدند.
ایرانیان در گوش‌روز، گاو وَرزا به دشت‌ها می‌بردند و زمین را شخم می‌زدند تا برای کشت آماده شود.
#گوش
#گوش‌روز

@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

در باب پیوند ادعایی پوریم یهودی و سیزده به ‌در ایرانی (بخش۲)

داستان پوریم تنها با تحلیل درون متن، مردود نمی‌شود و ضعف‌های آن را به یاری متن‌های موازی نیز می‌توان کشف کرد.
برای نمونه کشتاری که با عنوان هولوکاست (همه‌کُشیِ) ایرانیان از آن یاد می‌شود و در 127 ولایت! رخ می‌دهد و به زعم قصه‌گویی جاعل با نام مستعار ناصر پورپیرار، موجب شد که ایران برای 2500 سال و تا همین هشتاد یا نود سال پیش خالی از سکنه شود، با چنین عظمت مهیبی در هیچ متن تاریخی و دینی جز خود کتاب استر یاد نشده‌است. نام شاهان هخامنشی در بسی از کتاب‌های ایرانیان از قبیل آثارالباقیۀ ابوریحان بیرونی و مروج‌الذهب مسعودی آمده‌است، امّا در هیچ کدامشان ذکری از واقعۀ عظمای پوریم نیامده‌است. نه‌تنها در منابع ایرانی بلکه در منابع یونانی و رومی و دیگر ملّت‌های باستانی نیز این واقعۀ هایله، انعکاسی ندارد.
از سوی دیگر اساطیر و حماسه‌ها و روایت‌های عامه که اغلب انعکاس وقایع عظیمه از قبیل شکست‌ها و پیروزی‌ها و تهاجمات و کشتارها و بیماری‌های همه‌گیر و امثال آن‌ها هستند و به صورت شفاهی و بیرون از نظارت دولت‌ها پدید می‌آیند، مطلقاً در این باره خاموش اند و بنابراین سانسور ادعایی صهیونیسم جهانی آن هم از سه هزاره پیش تا اکنون در این مورد باطل است و اگر چنین سانسوری در این مورد وجود داشته، چرا صهیونیست‌ها خود کتاب استر را در بوق نهاده‌اند؟! بالاخره باید این واقعه را پنهان کرد یا آشکار؟!! آری، واقعۀ پوریم، داستانی اساطیری برای تفسیر و تعلیل جشنی از پیش موجود در میان شماری قبیلۀ کوچ‌رو در آسیای غربی بوده و بس و تنها در ذهن نویسندۀ این داستان رخ داده. این نویسنده آگاهی‌هایی دور از اساطیر بابلی، پادشاهی هخامنشی و کشتار و تخریب عیلام به دست آشور بانیپال داشته و در فضایی رومی و یونانی می‌زیسته و بسیار دوست داشته که وقتی از او می‌پرسند جشن پوریم چگونه پدید آمد، پاسخی برای این پرسش داشته باشد. داستانی که او در پاسخ به این پرسش بازمی‌گفته بر سبیل دیگر داستان‌های اساطیری، گفته و شنیده می‌شده تا اینکه اخیراً در حدّ و اندازه‌ای شگفت، مهم شد و عده‌ای در هر دو سوی موافقان و مخالفان، آغاز اصرار به تاریخی بودن این روایت اساطیری کردند. از دمیدن‌های نوظهور در داستانی که گویای حادثه‌ای تاریخی انگاشته نمی‌شده، دو گروه متضاد به صورتی علی‌السویه و یکسان، سود می‌برند: نخست، کوشندگان نبرد با صهیونیسم که با بازگویی داستان استر، یادآور می‌شوند که اگر مراقب نباشید، صهیونیست‌ها شما را قتل عام می‌کنند و دیگر، صهیونیست‌ها که با بازگویی این داستان، یادآور می‌شوند که اگر مراقب نباشید، دشمنان یهود شما را قتل عام می‌کنند!

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚تیر روز
تیر، نام روز سیزدهم در ماه‌های ایرانی و ماه چهارم در تقویم رسمی ایران است. تقارن تیرروز و تیرماه، جشن تیرگان است که از جشن‌های باران و باروری در ایران بوده‌است.
تیرروز و تیرماه تعلق به ایزد تیر یا تِشتَر/ تیشتر دارند. تیشتر از ایزدان روشنایی آب‌فزای مرزنمای ایرانی است و تجلّی آن در گیتی، ستارۀ شباهنگ (شعرای یمانی) است. سیزدهم فروردین‌ماه به سبب تعلق به تیشتر که ایزد آب و گیاه و مرز است، روز صحرا و سماع و لب جوی و تماشاست و روزی فرخنده است و بیرون رفتن ایرانیان در این روز با نحوست عدد سیزده که پدیده‌ای نوآمده است، پیوند ندارد. همچنین این روز با کشتار ادعایی ایرانیان به دست یهود، موسوم به واقعه‌ی پوریم که اخیراً عده‌ای با احساسات، از آن سخن می‌رانند و آن را واقعه‌ی تاریخی وامی‌نمایند، ارتباطی ندارد.
نیز تیرروزِ تیرماه که تیرگان است، روزی بود که آرش شیواتیر، بهترین تیرانداز آریایی، تیر انداخت و مرز و آب و گیاه را به ایران بازآورد. آن روز تیرگان کوچک بود و تیرگان بزرگ، شش روز پس‌تر بود که تیر آرش در کرانۀ جیحون فرود آمد و مرز ایران پیدا شد.

#تیرروز
#تشتر
#تیشتر
#سیزده_به_در
#تیرگان
#پوریم
@iranshahr1353

Читать полностью…

ایران‌شهر (درباره‌ی زبان و خط فارسی میانه/ پهلوی ساسانی)

📚چرخ خورشید
ایزد خورشید، ستایش‌شده در بسیاری از تبارهای باستانی است، اما ستودگی آن در تبارهای هندواروپایی به‌ویژه هندوایرانی، شدت بیش‌تر داشته‌است، زیرا هندواروپاییان، خداوند را از جنس نور می‌انگاشتند و خورشید از تجلی‌های مرئی خداوند در گیتی دانسته می‌شد. ایزد sol در روم باستانِ متأخر، مورد توجّه بسیار بود. برخی از امپراتوران به‌ویژه اورلیان بر آن بودند که آن ایزد را خدای یگانه اعلام کنند و آیینش را مانع گسترش مسیحیت قرار دهند. ایزد خورشید در قرون جدید نیز باز اهمیت یافت و اکبر، امپراتور تیموری هند بر آن بود که دین خورشید را راه‌حل تضادهای مذهبی شبه‌قارۀ هند سازد و رسمیت بخشد.
نیز چرخ خورشید از نقوش تزیینی پرکاربرد در هنر ایران دوره‌ی اسلامی بوده‌است. سُواستیکا یا چرخ خورشید که صلیب شکسته نیز خوانده می‌شود، نماد ایزد خورشید است. سواستیکا که تصوّری است از خورشید در مرکز هستی با چهار شعاع تابش آن به چهارسوی هستی، از نمادهای بسیار کهن هندواروپایی است که تا پیش از جنگ جهانی دوم به طرز بسیار گسترده در قلمروهای هندواروپایی به کار می‌رفت، اما به سبب گره خوردن با شمایل‌های نازیسم، از رواج آن کاسته شد.

@iranshahr1353

Читать полностью…
Subscribe to a channel