.
صبور...
مثل درختی که ...
در آتش می سوزد...
و توان گریختن ندارد...
حیرت زده چون گَوزنی...
که شاخ های بلندش، درشاخه ...
گرفتارش کرده اند.همه،این روزها این چنینیم...
➰شمس_لنگرودی
.
و چه...
زیباست ...
قلبی پیدا کنی ...
که عاشقت باشد ...
بی آنکه چیزی از تو ...
بخواهد مگر حال خوبت را ...
➰جبران_خلیل_جبران
.
جهل و ...
تعصب آنقدر قدرتمند است ...
که میتواند جنگ را عین صلح ...
و "بردگی" را عین "آزادی" جلوه دهد .... !
➰جورج اورول
.
كفش هايم كه هيچ...
تَمامِ بند هاى " تنم " را سفت كرده ام...
براى يك دويدنِ بى نفس؛ تا ايستگاه تُو ...
خداكند كه اين كفش ها
پاىِ دلت را نزند...
➰فاطمه_جعفرى
.
خواستنت ...
موسیقی شادی ست...
میان ازدحام نت هاے سنگین...
و من تڪ نوازنده خبره اے ڪه...
آهنگ ِ عشق را هر روز از نو ، میان نت هاے غم ...
ڪشف می ڪند.حڪم نور دارے ،براے آفتابگردان ...
حڪم دیوار ،براے پیچڪ. و حڪم باران ...
براے خاڪ ببار تا باشم بنشین تا باشم...
باش تا باشم...!
➰سارگل_حسینے
بهقول
عباس
کیارستمی:
بازنگشتند؛
رودهایی
که
به
دریا
رفتند،
سربازانی
که به
جنگ
و یارانی
که به
دیار
غریب.
ناگهان رسيدي...
و خوشبختي ...
شيشه ی عطري بود...
كه از دستم افتاد...
و در تمام زندگي ام پخش شد!
➰مهسا_چراغعلي
.
مهم تر از رنگ چایی . . .
اونیه که چایی رو واسهت میاره . . .
فقط اونی که دلت می خواد باشه . . .
اصلا کوفت بیاره . . . !
═══ ℒℴνℯ ═══
.
مَن در تو فاصله ها را ...
مَن در تو ناممکن ها را ...
دوست میدارَم ..!
➰ناظم_حکمت
.
دلم پوسید...
بس که چشم دوختم...
بر تلفن خاک خورده تا زنگی،
صدایی،تکانی بخورد! آخر بی معرفت جانم؛
دلت از آهن هم باشد،زنگ می زند!
نمی زند؟!
➰فاطمه_رضوانی
.
صبر داشته باش و ببین؛
همان کسی که می خواست ...
تو را زمین بزند، زمین خورده!
همان کسی که می خواست حرمتِ ...
تو را بشکند، تمامِ غرور و حرمتش شکسته!
همان کسی که قصدِ آزارِ تو را داشت ، بی دفاع شده
و آزار دیده ! کائنات، دست بردار نیست؛
انتقامِ ما را از همه می گیرد ! روزی ...
همه مان به هم، بی حساب ..
خواهیم شد....
➰نرگس_صرافیان_طوفان
.
گاهی دلم ...
هیچ چیز نمیخواهد ...
جز گپِ ریز ریز با مادرم ...
هِی من حرف بزنم هِی او چای ...
تازه دم بریزد هِی چایام سرد بشود ...
هِی دلم گرم؛ آنجا که چایات سرد میشود ...
و دلت گرم خانه مادر است"...!
➰نسرین_بهجتی
.
به سینه...
میفشارمت
چنان که گویی...
میخواهم تو را ...
در تنم بگنجانم و ...
تنپوش گرم روزهای
زمستانیات باشم.تنت را...
بوسه میزنم و پیراهنت را میبویم
همچون خاک وطنم.و قسم میخورم
تنها وطنم تویی و تنم در آستان حضور تو است..
➰محمدهادی_فرج_الهی
اکس اونیکس مرکز خرید و فروش تتر بر بستر شبکه BSC
حداقل خرید و برداشت : 2 USDT
کارمزد معامله : صفر
کارمزد شبکه : 0 (صفر)
اختلاف نرخ : فقط ۲۰۰ تومان
خرید و فروش بدون محدودیت و آنی
برای ثبت نام اینجا کلیک کنید
برنامه اکس اونیکس - دانلود | بازار
/channel/+TXl2c4MF8Ow5NTg1
مسجد آدم کش !!
در نقلی آمده است در شهر ری" مسجدی بود که معروف شده بود به مسجد آدم کش!هرکس چه غریب و چه اهل همان شهر شب را در مسجد سپری میکرد فردا جنازه او را از آن مسجدبیرون می آوردند! غریبه ها که از آنجا مطلع نبودند می رفتند و شب را آنجا می خوابیدند و صبح مردم جنازه آن را بیرون می آوردند. بالاخره صبر مردم لبریز شد و تصمیم به خراب کردن مسجد گرفتند ولی عده ای نگذاشتند و گفتند خانه خدا را نباید خراب کرد بلکه بهتر این است شب ها در مسجد را قفل کنیم و تابلویی نصب کنیم و توضیح دهیم تا کسی وارد آن نشود!
روزی دو مسافر غریبه گذرشان به شهر خورد و تابلوی مسجد را نیز دیدند ! یکی از آنها که بسیار شجاع بود تصمیم گرفت که شب را در آنجا بماند و بفهمد که ماجرای این مسجد چیست!! شب هنگام شد و هرچه دوستش التماس کرد که وارد مسجد نشو مرد به او اعتنایی نکرد وفقط گفت اگر کشته شدم خبر را به خانواده ام برسان و سپس تصمیم گرفت وارد مسجد شود...
ادامه ماجرا باز شود...
ادامه ماجرا باز شود...
برای قلبم ...
چه طرحی بریزم...
تا عاشقت نباشد؟!
لبانم را چه بیاموزم ...
که تو را نبوسد و طاقتم را ...
که دندان بر جگر بگذارد؟ به شعرم ...
چه بگویم که منتظرم باشد تا بعد؟!
و حال آنکه روزی که تو را نبینم بینهایت است ...!
➰نزارقبانی
.
و چه...
زیباست ...
قلبی پیدا کنی ...
که عاشقت باشد ...
بی آنکه چیزی از تو ...
بخواهد مگر حال خوبت را ...
➰جبران_خلیل_جبران
.
یک نفر ...
باید باشد ...
خیالت را از بودنِ...
روزهای بد راحت کند...
آنقدر که وقتی نگاهت میکند ...
و میگوید «بیخیال، همه چیز درست میشود!»
لبخند بزنی و مطمئن باشی وقتی او ...
میگوید «میشود»،
حتما میشود...
حتما!
➰نازنين عابدین پور
.
لطفاً ...
وقتی آدمها حرف دارند ...
پای حرفهایشان بنشینید....
حرفها حکم غذا را دارند ! از زمانشان ...
که بگذرد از دهان میافتد، سرد میشود...
حس کلماتش از بین میرود! مجبور میشوند...
بگویند: بگذریم، بیخیال و یا پیام هایشان را حذف میکنند...
➰ستایش قاسمی
.
سلام،
سهمِ کوچکِ من ...
از وسعت سادگی...!
سایهنشینِ آب و ...
همپیالهی تشنگی سلام...
سلام، اولادِ اولین بوسه ...
از شرمِ گُل و گونههای حلال...
سلام، ستارهی از شب گریختهی ...
همروزِ من، عزیزِ همیشه و هنوز من سلام!
➰سيد_علی_صالحی
.
زبانت میگوید ...
دوستم داری!اما حواست ...
اصلا پیش من نیست!نمیدانی،
اینکه به کسی بگویی دوستت دارم،
ولی به او توجهی نکنی،مثل این است ...
که او را به دریا بیاندازی،اما تشنه غرقش کنی....!
➰رضا_باقری
.
دورِ ...
نبودنت...
همه جا ...
خط کشیده ام ...
؛ای امتحانِ سختِ نفس گیرِ بی وفا..!
➰رسول_احدی
.
به هوا نیازمندم
به کمی هوای تازه،
به کمی درخت و قدری ...
گل و سبزه و تماشا، به پلی ...
که می رساند یخ و شعله را به مقصد،
به کمی قدم زدن کنار این دل و به قایقی...
که واکرده طناب و رفته رقصان...
به کرانه های آبی، به کمی ...
غزال وحشی؛
به شما ...
نیازمندم ...
➰عمران_صلاحی
°
روی موج دوست داشتنت بودم...
بی هوا صدایم زدی...
دست پاچه شدم...
همه ی تنهایی ام روی زمین ریخت...
و بغض هایم ترک برداشت...
تو آهسته گفتی...
فدای سرت عزیز دلم....
نبودنم قضا و بلایی بود...
که بخیر گذشت...
➰سوسن_درفش
________________________________ @hiis_channel
او
تند خو
نبود،
آنها
از سمت
شکسته اش
به او
نزدیک
میشدند.
.
دلتنگی ...
درد نیست...
جراحتی ست در سینه...
ریشه دوانده به روح و روان...
یک رعشه ی دائمی، سرگردان ...
در تک تک سلولهای بدن وهمی بی انتها ...
که روز و شب ندارد همیشه هست...
➰نيكى فيروزكوهى
.
من «زن» خلق شدم...
نه برای در حسرت یک بوسه ماندن...
بلکه برای خلق بوسه ای از جنس آرامش...
من زن نشدم که همخواب آدم های بیخواب شوم
زن شدم که برای خواب کسی رویا شوم... !
➰سیمین_بهبهانی
.
هر شب ...
در خواب راه میروم...
تا به آغوش تو برسم..
می بینی ! من مسیر دوست داشتنت را ...
حتی با چشم های بسته هم از برم...
➰حمیدرضا_عبداللهی
.
نیچه عقیده داشت....
افسردگی بهاییست که ...
آدمها برای شناخت خود میپردازند...
هرچه عمیقتر به زندگی بنگری، به همان مقدار هم عمیقتر رنج میبری.
➰وقتی_نیچه_گریست
➰ اروین یالوم