-
📝حریر🍀 در حریم نا امن زمانه زیباتر از مستی احساس و قلبی که سراسر معجزه است مرواریدی نمی‌یابی...✍️گلپر
در این جادو شبِ پوشیده از برگِ
گلِ کوکب
دلم دیوانه بودن
با تو را می خواست ...
✍️مهدی اخوان ثالث
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
خواهر🤍
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
نسیمی‌ست بی‌هیاهو
بی‌منت
لبریز از راز ثانیه‌هایی
سر به مُهر
لبخندش
روزنه‌ایست در دل روزهای ابری
زمینِ رازآلود
زیر گام‌های بازیگوشش
اندکی مهربان‌تر می‌شود
هرگاه
در هیاهویِ کارزار اعداد
گم شدم
او بود
همیشه امنیتِ یک خانه است
هرجا برود
خانه همان‌جاست
کاش همواره بخندد
مثل عروسک کودکی‌مان
که روی صورتش
لبخند نقاشی کرده بودیم
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
من هزاران زنم که قوی‌ترینشان تو را دوست دارد.
🥀
✍️#آنا_لمسو
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
فاصله از دیدگاه #مارتین_هایدگر
در کتاب #هستی_و_زمان
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
چشم‌ها
به تاریکی عادت کردند
مثل مغزها
عصر خاموشی برگشته است
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
📚#خوشه_خوشه
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
جهان بیهوده و بی‌معناست اگر دائم در حال تولید معنا نباشیم؛ نه معناهای نابخردانه!
یکی از بی‌بنیادترین معناهایی که به جهان می‌دهیم، مرهم شدن برای کسانی‌ست که سپاس نمی‌شناسند...
به‌قول شاعر:
«ز گیتی دو کس را سپاس
یکی حدشناس، یکی حق‌شناس»
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
به ساعت آمدنت
در جهان موازی
من ایستاده‌ام پای گاز ...
باز
ترمز گرفته برق
ترمز گرفته آب
بی صدا
ته گرفته هوا
در مای تابه
به نُت‌های ریز
نوک می‌زند غذا
در جهان موازی اما
من ایستاده‌ام
پای گاز ...
✍️#مهری_چراغی_موژان
📚#خوشہ_خوشہ
📌 چاپ قطعه ادبی در #روزنامه_مناقصه_مزایده
کادر ویژه #اهل_خلوت
در ۰۶/ مرداد/ ۱۴۰۴ روز دوشنبه
▪در طنین تیک‌تاک مبهم زمان
تنها معصومیت امن واژه‌ها
در جام جانم می‌نشینند
و مستانه
سمفونی تلخ دروغ را
سطر به سطر
هجی می‌کند
بی‌آنکه
راز دلی را رسوا کند
یا سایه‌ی تو را که نه
خود تو را
از کوچه‌ی بکر خاطراتی
حذف کنند
که دیوارهایش
از بس بوی آوار و دلهره می‌دهند
بغض‌هایم را از برند▪️
✍️ #مرضیه_بازرگانی_گلپر
🌍 از: تهران
🆔 @ahllekhalvat
رنج تنها یک واژه و مفهوم نیست. مصداقی‌ست که در نگاهت لانه می‌کند. در خنده‌ات چنگ می‌اندازد و درست همان جا که باید نفس بکشی، گلویت را می‌فشارد.
و تو یاد گرفته‌ای همان اندازه رنجی را که مصدر زیستن سر راهت قرار می‌دهد، به هستی و آدم‌ها پس ندهی... چرا که از روزگار، درس کیمیاگری آموختی... تبدیل زباله به طلا... غصه به لبخند... و رنج به قدرت!
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
امشب در بسامدِ ساعتِ ملال
و در ژرفای ِ شب
نوایِ قدم‌هایم
روی ترقوه‌ی خیابان
خموشیِ ثانیه‌ها را می‌بلعد
و خوابِ نیمه‌یِ روشنِ ماه را
تاریک می‌کند
بیچاره ماه!
نه به پنجره‌یِ باز عاشقانی
که بوسه‌هاشان در اتاق معلق است
خیره شده
نه رد پای کودکانِ بادبادک باز
تنها حبابی‌ست بی‌پناه
در چنگالِ غریوِ باد!
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
══ 💜 ══ ❥
🟪 در بــاب ِحــضــورِ دل
◉ Hozuredel963
◉ Hozuredel963
▪️▪️
❤️بہ زودے این پست حذف خواهد شد لطفاً
زودتر وارد شوید👉🎁
این بسته
آخرین تکه‌ی سالم من است
و آخرین فصل تاریخم
چگونگی‌اش را
تو تفسیر کن
وابستگی‌ست یا دلبستگی
چتری باش
با سرانگشتانی
که سبویِ احساس است
از آسمان رنج می‌بارد
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
و شب
چایِ سبزِ لب سوزی‌ست
که در دودو چشم‌هایت
دم کشیده
و من
جرعه
جرعه
به وسوسه‌ی بوسه‌ات
نزدیک‌تر می‌شوم
لب‌هایت خوب می‌دانند
چای تلخ
از گلویِ ذائقه‌ام
پایین نمی‌رود
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
✍️#جوابیه
با درود و عرض ادب خدمت ادیبان گرانقدر
بااحترام
طی پخش و نشر بیانیه‌ای مربوط به عملکرد " خانم فاطمه حسنی"
#انجمن_ادبی_خوشه_خوشه
با مدیریت بانو #مهری_چراغی_موژان
اعلام میدارد؛
خانم فاطمه حسنی به مدت کوتاهی هنرجوی انجمن ادبی #خوشه_خوشه بوده و با توجه به موشکافی و بررسی‌های دقیق در نویسه‌های نامبرده و احتمال خطا و بهره‌گیری و ترکیب واژه‌های شاعران دیگر ...
ایشان از عضویت در انجمن ادبی #خوشه_خوشه محروم شدند و افتخار شاگردی و هنرآموزی درانجمن ادبی خوشه، از ایشان سلب شد.
ولذا انجمن اعلام میدارد، هیچ گونه مسئولیتی نسبت به ایشان از کپی و نشر آثار گرفته تا هرگونه فعالیت درگروه‌ها و انجمن های ادبی دیگر، نداشته و ندارد.
همچنین نام بردن از انجمن ادبی
#خوشه_خوشه و استاد شعر سپید، بانو #مهری_چراغی_موژان جای انتقاد و پیگیری دارد.
لازم به ذکر است طی سالها تلاش بی‌دریغ بانو چراغی با لوای انجمن ادبی #خوشه_خوشه
شاگردان زیادی درعرصه‌ی شعر سپید کوتاه آمدند و رفتند. و چه بسا برخی شاعر نمایانی بودند که از افتخار همراهی با مجموعه‌ی ادبی خوشه،
محروم شدند.
فضای انجمن‌های ادبی "به ویژه #خوشه_خوشه" به روی شاعران، شعر دوستان و هنرجویان محترم باز است. و قطعا به دلیل آموزش و همراهی کوتاه مدت در انجمن‌های ادبی، قصور هنرجویان، هیچ گونه مسئولیت و تعهدی برای انجمن ها و اساتید آن‌ها به بار نمی‌آورد.
💥بنابراین مدیریت محترم انجمن بانو #مهری_چراغی_موژان واعضای انجمن اعلام می‌‌کنیم؛
خانم #فاطمه_حسنی از اعضا و شاعران این مجموعه نمی‌باشد.
و این نکته قابل توجه علاقمندان شعر سپیداست که در حال حاضر هم این انجمن آگهی پذیرش هنرجو دارد، و ورودِ هنرجو به کارگاه در مراحل ابتدایی به معنای پذیرفته شدن قطعی و عضویت دائم در انجمن نمی‌باشد.
ومن الله توفیق ...
#انجمن_ادبی_خوشه_خوشه
@Shahrekabod
۱۲ مرداد (برابر با ۱ اوت یا August 1st) به عنوان روز جهانی خواهر (International Sister’s Day) نامگذاری شده
تقدیم به خواهرم، و خاطره‌های‌مان🤍
جمعه
زمان لکنت واژه‌هاست
تو نیستی و
دلتنگی
ساز مخالف می‌زند
در سطرهایم
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
🎞️🎙️جناب حسام ✨
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
واژه‌هایم
با آرواره‌های خشم
عصر مخوف جاهلیت را
از ازلِ تاریخ
تا مدرنیته‌یِ مکارِ پیشِ رو
می‌درند
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
تنها برایم «شب بخیر»هایی مانده، که سمتِ تاریکِ ماه را تسخیر کرده‌اند!
و قابی تهی، که در پیِ تبِ لبخندی‌ست...
تنها برایم غروبِ هزار غبطه مانده، از آغوشِ نیمه کاره‌ات…
و خواب‌هایی که تعبیرشان تو نیستی…
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
گاهی یک لکه نور لرزان روی دیوار، کافی‌‌ست تا بفهمم نظم فقط یک قرارداد است و عقل؟ نوعی سپر دفاعی برای ذهن‌‌هایی که از پرواز می‌‌ترسند...
آندره ژید گفت شعر را جنون دیکته می‌کند.
فکر می‌کنم بی دیوانگی شاعر دروغ گوست.
و بی‌عقل؟ نمیدانم شاید صفحه‌ای خاموش و آوایی نابهنجار و نخواندنی...
و من دلم می‌‌خواهد منطق را ببندم به صندلی رو به رویم؛ می‌خواهم شعر را
با تب پیشانی‌ام بنویسم؛
با اضطرابی مهیج ،
با آن دست لرزانی که بلد نیست جمله‌‌ها را کامل کند
اما صدا دارد! صدا نه شاید فریاد، فریادی رساتر از سکوت!
دیوانگی همیشه فریاد نیست، گاهی فقط بوی خاک باران نخورده‌ست.
یا نگاهی به پنجره‌ای که دیگر رو به هیچ کجا باز نمی‌‌شود.
یا فنجانی چای که سرد شده، در دست زنی که هنوز
منتظر است کسی بیاید و بگوید می‌فهممت!
من
دیگر از عقل بدون قلب میترسم
از واژه هایی که شسته رفته‌اند اما هیچ زخمی را مرهم نمی‌‌شوند ، میترسم!
شعر باید مرز میان عقل سرگردان و جنونی رام شده باشد!
تو بگو کجای این مرز ایستاده ای؟
من کجای این مرز به انتظار شعرهایم مانده‌ام؟
شاید نجات ما در آن لحظه‌ای‌ست
که دیگر نخواهیم قلب را مدفون کنیم...
در آن لحظه‌ای که واژه‌ها پشت در ایستاده‌اند و در انتطارند! در انتظار فرمان قلب نه عقل ....
می‌خواهم گاهی دیوانه باشم آن‌قدر دیوانه که به جای تیک تاک ساعتم
نوای آرام نبضم را باور کنم
و به‌جای راه‌رفتن در واژه‌ها غرق شوم
تا شاید در عمق یک واژه خودم را پیدا کنم
نه آن خود سربه راه و آرام
که آن خود پنهان، آن خودِ بی‌نقاب
که بلد است بی‌دلیل بخندد
و بی‌دلیل گریه کند
و بنویسد
فقط بنویسد!
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
به هنگام بمیر!
تحلیلی بر نیچه و کامو!
امروز
حوض خانه
دهان خشک ماهی‌ها را
برای آینه
ترجمه کرد
برق که وداع گفت
چراغ‌ها
«نیمه‌ی تاریک ماه» گلشیری را
از کتابخانه به امانت بردند
نِت
از لبه‌ی گوشی پرید
و خیابان
پر از سایه‌هایی شد
که پروای سخن
از یادشان رفته بود
تکنولوژی
به ظرف‌های مسی برگشت
به چراغ‌های نفتی
به نامه‌هایی که هرگز نرسیدند
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
📚#خوشه_خوشه
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
شماره ۴۶۹👇
چاپ شعر از مرضیه بازرگانی‌گلپر
صفحه ۸ روزنامه
در ۰۶/ مرداد/ ۱۴۰۴
روز دوشنبه
تو رفتی و
دیوار
با هزار تَرَک متواری
به یک آه تکیه داده است
نشانی‌ات را
نه خواب می‌داند
نه کوچه
نه پستچی پیر
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
📚#خوشه_خوشه
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
زمان
با دندان زنگ زده
لبه‌ی کاغذ را می‌جود
و تن آتشین دخترک
تنها
پشت پلک نقاش عاشق
هنرمندانه می‌خرامد
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
📚#خوشه_خوشه
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
با چمدانی از اگر‌هایم
در ایستگاهِ متروکی که قطارش نمی‌آید
سوارِ قطاری که نیامد، می‌شوم
پشت پنجره‌ای بی‌تقویم
فنجانِ آخرم را
با هیچ می‌نوشم
نگاهم شبیهِ شی‌ای میانِ خواب و
درد و
تسلیم
در قابی بی‌نشان
در قطاری که نیست
رو به مقصدی که نیست
با تویی که نیستی
آوازی که نمیدانم را
زمزمه می‌کنم
و فکر می‌کنم رفتن
نامِ دیگر ِ نترسیدن است!
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰
💎💎💎
🟣 بـرتـرین ڪـانـالهاے تلگرام
♦️همہ ڪانالها داراے حق عضـویـتہ ڪہ فقط امشب رایگـان گذاشتم واستون🎁
💌 تـوجـه؛این پست تبلیغاتے نیست، براے پیشرفت و رشد شماست،مجـمـوعہ اے از بـهـتـریـن ها
𝙰𝙳𝙼𝙸𝙽↝@Yalda_983Читать полностью…
══ 💜 ══ ❥
🟪 هیپنوتیزم ڪوانتومے / ڪیمیا
◉ QuantumHy•pnosis
🟨 اســرار پــس از مــرگ
◉ PasaAzZ•Maarrg
▪️▪️
مرداد از لابلای جلگه‌ای آفتاب سوخته، نام تو را بر لب‌های تمام ساعت‌ها، هجی می‌کند.
دلم به دور صدایت می‌چرخد.
نمیدانم این آسیمه سریِ هُرمِ داغ، از آفتاب تند است یا از اشک‌هایی که بلد شده‌اند در هجران بسوزند.
مرداد ماه بی‌رحم خاطره‌هاست، نه مثل تیر، تیز و بی‌تأمل، نه مثل شهریور، آرام و غمگین و بی‌پناه.
ماه میانه‌هاست. مثل تو، که با تمام گرمایت، تمام عشقت، میان نبودن و بودن، هستی... خواهی بود!
✍️#مرضیه_بازرگانی_گلپر
╭─►@Golparrrrrrrr حریر
╰─────────────〰