ganjineh_88 | Unsorted

Telegram-канал ganjineh_88 - گنجینه نجات

3562

«اللَّهُمَّ اجعلْنَا مِنَ الْمُجَاهِدِينَ فِي سَبِيلِكَ، وَارزُقْنَا الشَّهَادَةَ فِي سَبِيلِكَ، وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا عَلَى دِينِكَ» ♻️نشر پست ها حلال ⚠️تبادله نیست https://youtube.com/@ganjineh_89

Subscribe to a channel

گنجینه نجات

‌❀ ابن مسعود رضی‌الله عنه می فرماید:

نزدیک‌ترین حالت زن به پروردگارش، زمانی است که در درون خانه‌اش باشد.

📚[فتح الباری، ابن رجب، ۵/۳۱۸]

Читать полностью…

گنجینه نجات

♡اللَّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ عَلَى نَبِيِّنَا مُحَمَّدٍ.♡

Читать полностью…

گنجینه نجات

💌ادامـه سـیرت پـیـامـبـر ﷺ↓
{340}

کمالات نفسانی و خوبی‌های
اخلاقی پیامبر ﷺ


اخلاق و خوشرویی‌ پیامبرﷺ،همه مردم را تحت پوشش قرار می‌داد؛ گویی برای همه پدری مهربان بود و همه مردم از نظر حقوق و وظایف نزد ایشان برابر بودند و تقوا و پرهیزکاری معیار برتری نزد او بود. محفل ایشان، محفل بردباری، حیا، صبر و امانتداری بود. صداها در محضرش بلند نمی‌شد و به آبروی کسی تعرض نمی‌شد. همه با هم براساس تقوا و پرهیزکاری، محبت و عطوفت داشتند؛ به کوچکان ترحم می‌کردند و نیاز نیازمندان را برآورده می‌ساختند. از غریبان پذیرایی می‌کردند و با آنان انس می‌گرفتند. همیشه چهره‌اش شاداب و اخلاقش نرم بود و حالت عادی داشت؛ سخت گیر وتند خو نبود. داد نمی‌زد و دشنام نمی‌داد و کسی را سرزنش نمی‌کرد. مداح هم نبود و اگر رفتار فردی را نمی‌پسندید، خودش را به بی خبری می‌زد و از او نا امید هم نمی‌شد. از سه چیز به شدت پرهیز می‌کرد: خودنمایی (ریا)؛ زیاده روی (پر خوری یا پر گویی) و گفتن و انجام دادن حرف‌ها و کارهای بی معنی و پوچ.از مردم می‌خواست که سه چیز را انجام ندهند: 1- از کسی بدگویی نکنند. 2- کسی را رسوا نکنند 3- در جستجوی عیب کسی نباشند.

📪ادامه دارد..ان شاءالله🗞️

Читать полностью…

گنجینه نجات

❖ آگاه باشید که...

●⁠ حرام، حرام است؛
حتی اگر آن را فرهنگ بنامند.

●⁠ حلال، حلال است؛
حتی اگر همه به تمسخر گیرند.

●⁠ اشتباه، اشتباه است؛
حتی اگر همه آن را انجام دهند
.

•┈┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈┈•

Читать полностью…

گنجینه نجات

داستان آموزنده 𑁍

روزی دختری چنین روایت می‌کند:
در کودکی، روزی دست در جیب پدرم بردم و اندکی پول از او ربودم. نخستین بار متوجه نشد، اما چون این کار تکرار شد، دریافت که کسی دست در جیب او می‌برد. پدرم کوشید تا بداند کدام‌یک از فرزندانش چنین کرده است. همهٔ ما را نزد خود فراخواند و گفت:
«می‌دانم کسی از شما دست در جیبم کرده و پول برداشته است. من شما را باور دارم، اما یقین دارم که این کار چند بار تکرار شده. با این همه، نمی‌خواهم بدانم چه کسی چنین کرده، زیرا نمی‌خواهم فرزندم را شرمنده و خجل ببینم. من همهٔ شما را دوست دارم و بیم دارم مبادا یکی از شما میان پدر و مادر و خواهر و برادرش احساس شرمندگی کند.»

پدرم نه خشمگین شد و نه خود را درگیر یافتن «سارق» کرد. تنها پیامی به دل ما فرستاد:
«من تو را دوست دارم، پس چگونه می‌دانی و باز از دوستت می‌دزدی؟ من از آبرویت پاسداری می‌کنم و احساساتت را حرمت می‌نهم، پس چرا تو به احساسات من بی‌اعتنا می‌شوی و از مال من و در حقیقت از مال خودت می‌کاهی؟»

چند روزی گذشت. پدر بار دیگر ما را گرد آورد. گمان بردم راز را دانسته است، اما او گفت:
«بسیار اندیشیده‌ام در حالِ آن‌که دست در جیب من می‌کند. به این نتیجه رسیده‌ام که او شاید نیازمند است. پس تصمیم گرفتم خرجی همه‌تان را بیشتر کنم تا او دیگر نیازی به گناه نداشته باشد. و چون نمی‌خواهم کسی را بشناسم و دلش بشکند، این افزایش خرجی شامل همهٔ شما خواهد بود.»

پدرم خرجی همهٔ ما را افزود، و من که گنهکار بودم نیز در میان آنان بودم.
چه احساس سنگینی بر دلم نشست! بارها در خلوت اشک ریختم و خود را سرزنش کردم. چگونه توانستم دست در جیب پدری ببرم که در برابر گناه من، با بخشش و کرامت پاسخ داد؟ چگونه از آن که پوشانندهٔ عیبم بود دزدی کردم و او در عوض، بر من افزوده و مرا ستود؟

از همان روز عهد بستم که هرگز به خیانت و دزدی بازنگردم. در اندیشهٔ جبران آنچه از او گرفته بودم فرو رفتم.
آری، این مهر، حکمت و مداراى پدرم بود که مرا از سقوط بازداشت. یقین دارم اگر او راه خشم می‌پیمود، می‌کوشید تا مرا رسوا سازد و به سختی مجازاتم کند، شاید بی‌آنکه بداند، از من دزدی حرفه‌ای می‌ساخت.

⸙ چنین است تربیت حکیمانه؛ مجازاتش مهر است، و درمانش بخشش.


منقول /دکتر نوراحمد امراء

Читать полностью…

گنجینه نجات

💢امکانات این اپلیکیشن

/channel/Ganjineh_88/3386

Читать полностью…

گنجینه نجات

♡⇜ رسول الله ﷺ فرمودند:

"وقتی انسان بمیرد، عملش قطع می‌شود، مگر از سه چیز: صدقه جاریه، علمی که از آن نفع برده شود، یا فرزند صالحی که برای او دعا کند."

📚صحیح مسلم (1631)

Читать полностью…

گنجینه نجات

🌒 یکی از اذکار قبل از خواب

﴿اللَّهُـمَّ قِنِـي عَذَابَـكَ يَـوْمَ تَبْـعَثُ عِبَـادَكَ.

«الهى! روزى که بندگانت را حشر مى کنى، مرا از عذابت نجات ده.»

•┈┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈┈•

Читать полностью…

گنجینه نجات

❄️ صدقه در زمستان ❄️

زمستان تنها فصلِ سرما نیست؛
فصلِ امتحانِ مهربانی است.
در روزهایی که باد سرد بر در و دیوار می‌کوبد، دل‌های بسیاری به یک جفت دستِ بخشنده محتاج‌اند.

رسول الله ﷺ فرمودند:
«كُلُّ امْرِئٍ فِي ظِلِّ صَدَقَتِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.»

یعنی: هر انسان در قیامت زیر سایهٔ صدقهٔ خویش قرار می‌گیرد.
و نیز فرمودند:
«الصَّدَقَةُ تُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ.»
صدقه خشم پروردگار را خاموش می‌کند.

زمستان، فصلِ لرزیدنِ دستان کودکان یتیم،
فصلِ گرسنگی درماندگان،
و فصلِ طلوعِ مردان و زنانی است که با یک پتوی گرم، یک کیسه هیزم، یک لقمه غذا، یا حتی یک کمک کوچک، بهشتی بزرگ می‌سازند.

اللّٰه‌تعالی دل‌های ما را چراغِ گرمابخشِ دیگران قرار دهد. آمین
.

•┈┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈┈•

Читать полностью…

گنجینه نجات

(جمع آوری کمک از افغانستان)



0794829499
مولانا کشکی

0748556403
مفتی صاحب امیر محمد خادم

0799589449
عبدالجبار غلامی

Читать полностью…

گنجینه نجات

✅کسانی که تمایل دارند به مردم غزه کمک مالی کنند
این لینک کانال رو داشته باشند
الان در دوره ۲۵ هستند

مستندات پرداخت مبالغ و تحویل غذا و پول در غزه رو در کانال میزارند
هر کس در حد توان کمک کند ان شاءالله
بارک الله احسن الجزاء

لینک کانال
👇🏻👇🏻
/channel/helpgaze1403
/channel/helpgaze1403

Читать полностью…

گنجینه نجات

╰━━━┅┄𖧷━━━┅┄➤

{{صَلُّوا عَلَى مَن يُنَادِي يَوْمَ القِيَامَةِ:
أُمَّتِي، أُمَّتِي.}}

﴿اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّد، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيْمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيد.﴾
⊱┈─────᯽────┈⊰

Читать полностью…

گنجینه نجات

99 روز تا رمضان

☽︎اللّٰهُمَّ بَلِغْنَا رَمَضَــ🌙ــان. ☾︎

♡(خدایا مارا به رمضان برسان)♡

•┈┈•✿🩷✿•┈•

Читать полностью…

گنجینه نجات

یاد آوری

همدیگر را دوست بدارید؛ زیرا جدایی هیچ هشدار نمی‌دهد!

• احوال یکدیگر را بپرسید؛ زیرا هیچ‌کس نمی‌داند که آخرین گفت‌وگو و ملاقات چه وقت خواهد بود!

• همدیگر را تحمل کنید؛ زیرا واژۀ «ای کاش» هیچ رفته‌ای را باز نمی‌گرداند!

• یکدیگر را یاد کنید؛ زیرا یک سخن خوب در زندگی، بهتر از بوسه‌زدن بر پیشانی یک مرده است
.

•┈┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈┈•

Читать полностью…

گنجینه نجات

ز خاک آفریدت خداوند پاک
پس ای بنده افتادگی کن چو خاک

حریص و جهان سوز و سرکش مباش
ز خاک آفریدندت آتش مباش
.
⊱┈────᯽───┈⊰

Читать полностью…

گنجینه نجات



‌‏.• °``°•.¸.•°``°•.
( ♥️ محمد ♥️ )
•. .ﷺ. .• جمعه مبارک
.♥️.•

ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻣُﺤَﻤﺪٍ ﻭَﻋَﻠَﻰﺁﻝِوَأصّحٰابِﻣُﺤَﻤَّد❤️
♥️🫠🍃

Читать полностью…

گنجینه نجات

داستان آموزنده 𑁍

یکی از صالحان دعا میکرد:
پروردگارا در روزی ام برکت ده !
کسی پرسید:چرا نمیگویی روزی ام ده ؟
ڱفت روزی را خدا برای همه ضمانت کرده است.
اما من بـرکت را در رزق طلب میکنم
بـرکت چیزی‌ست که خدا به هرکس بخواهد میدهد.

اگر در مال بیاید ، زیادش میکند.
اگر درفرزند بیاید ،صــالحش میکند.
اگر درجسم بیاید ، قوی و سالمش میکند.
و اگر درقلب بیاید ،خوشبختش می کند.


"اللَّهُمَّ بارِكْ لي في رِزقي"

•┈┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈┈•

Читать полностью…

گنجینه نجات

اَشْهَدُ اَنْ لَّآ اِلٰهَ اِلَّا اللّٰهُ وَحْدَهٗ لَا شَرِيْكَ لَهٗ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهٗ وَرَسُوْلُهٗ♡

Читать полностью…

گنجینه نجات

💌ادامـه سـیرت پـیـامـبـر ﷺ↓
{339}
کمالات نفسانی و خوبی‌های
اخلاقی پیامبر ﷺ


پیامبر ﷺ از یارانش دلجویی می‌نمود و در مورد آنچه بین مردم می‌گذشت، پرس و جو می‌کرد و کارهای پسندیده را ستایش و تصویب می‌نمود و کارهای نکوهیده را، نکوهیده می‌دانست و زشت می‌شمرد. در همه کارها، راه اعتدال را پیشه می‌کرد وافراط و تفریط نمی‌نمود تا مبادا یارانش غفلت کنند و یا سست شوند. در همه حال آماده بود. در رابطه با حق نه کوتاهی می‌کرد و نه از حق می‌گذشت. کسانی که با او همراه می‌شدند، نیکان و خوبان بودند. بهترین مردم، نزد پیامبر ﷺ کسی بود که خیرخواه‌تر از دیگران باشد و بالاترین مقام را در نزد ایشان کسی داشت که همدردی و همراهی بیشتری با وی داشت. هرگاه پیامبر ﷺ بلند می‌شد، با ذکر خدا بر می‌خاست و هرگاه می‌نشست با ذکر خدا می‌نشست، در مجالس جایی خاص برای نشستن نداشت؛ بلکه وقتی به جلسه‌ای می‌رفت، هرجا خالی بود، می‌نشست و به یارانش نیز همین عمل را توصیه می‌کرد.
حق تمام همنشینان را ادا می‌نمود؛ چنانکه هر یک از همنشینان تصور می‌کرد از همه در نزد محمد ﷺ محبوبتر است! هرکس، پیامبر را برای گفتگو نشسته یا ایستاده نگاه می‌داشت، با صبر و شکیبایی بیشتر از خود طرف، تحمل می‌کرد، تا زمانی که طرف مقابل منصرف می‌شد. هرکس از او چیزی می‌خواست، یا خواسته‌اش را برآورده می‌ساخت و یا سخنی پسندیده و خوشایند در پاسخ او می‌گفت.


📪ادامه دارد..ان شاءالله🗞️

Читать полностью…

گنجینه نجات

لَا إلَهَ إلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِین

Читать полностью…

گنجینه نجات

اپلیکیشن
اذکار صبح و شام و ذکر های مختلف
همراه با صوت و معنای فارسی
و بیان فضایل

لینک دانلود مستقیم 👇

http://play.google.com/store/apps/details?id=com.emadapp.dua

Читать полностью…

گنجینه نجات

•┈┈┈┈┈┈•
📌دعا همراه با صوت

فردا ان شاءالله اپلیکیشن این برنامه ( اذکار صبح و شما ) را برای شما می‌فرستم
•┈┈┈┈┈┈•

Читать полностью…

گنجینه نجات

💌ادامـه سـیرت پـیـامـبـر ﷺ↓
{338}
❀ کمالات نفسانی و خوبی‌های
اخلاقی پیامبر ﷺ

مساکین را دوست داشت و با آن‌ها همنشینی می‌کرد. در تشییع جنازه‌ها شرکت می‌کرد و هیچ گاه فقیری را به خاطر فقرش تحقیر نمی‌نمود. در یکی از سفرهایش قرار شد گوسفندی برای تهیه غذا آماده کنند؛ یکی گفت: من آن را ذبح می‌کنم! دیگری گفت: من آن را پوست می‌کنم! سومی گفت: مسئولیت پخت آن با من! پیامبر فرمود: من هم هیزم جمع آوری می‌کنم! گفتند: ای رسول خدا ﷺ ! ما از طرف شما هیزم جمع می‌کنیم. فرمود: من می‌دانستم که شما این کار را می‌کنید؛ اما ناپسند می‌دانم از شما متمایز و متفاوت باشم. زیرا در نظر خداوند ناپسند است که ببیند یکی از بندگان از دوستانش متمایز است و خودش را بالاتر می‌داند و آنگاه بلند شد و به جمع آوری هیزم پرداخت!
اینک پای سخن هند بن ابی هاله می‌نشینیم تا پیامبر ﷺ را برای ما توصیف کند. او ضمن روایت مفصلی درباره رفتار و کردار پیامبر ﷺ می‌گوید: «پیامبر ﷺ همیشه غمگین و پیوسته در فکر و اندیشه بود، هیچگاه آسایش و استراحت نداشت؛ بدون نیاز و بیهوده سخن نمی‌گفت. بیشتر اوقات ساکت بود. بی تکلف سخن می‌گفت و کلمات و سخنانش، جامع و پر محتوا بود. جملاتش قول فصل بود و در سخنانش فزونی و کاستی وجود نداشت. خوی و خصلتی معتدل داشت. نه درشتی می‌کرد و نه خود را سبک و بی ارزش می‌نمود. نعمت‌های خدا را بزرگ می‌شمرد؛ حتی اگر کوچک بود وهیچ چیز را نکوهش نمی‌کرد. خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها را نه نکوهش می‌کرد و نه تعریف. وقتی به حق و حقیقت تعرضی می‌شد، هیچ کس را توان مقاومت در برابر خشم و غضب ایشان نبود.به خاطر خودش بر کسی خشمیگن نمی‌شد و انتقام نمی‌گرفت. وقتی اشاره می‌کرد با تمام دستش اشاره می‌کرد و چون از چیزی شگفت زده می‌شد، دستش را پشت و روی می‌کرد وچون ناراحت می‌شد، روی بر می‌گرداند و می‌رفت. هرگاه شادمان می‌شد، چشمانش را می‌بست؛ خنده‌اش، تبسم بودو هنگام خنده دندان‌هایش مانند دانه‌های تگرگ ظاهر می‌شد. هیچگاه سخنی که به ایشان مربوط نمی‌شد، نمی‌گفت و یارانش را به الفت و دوستی تشویق می‌کرد. بزرگان هر قوم و قبیله‌ای را بزرگ می‌داشت و با آن‌ها دوستی می‌کرد و زمان امور مردم را به خودشان می‌سپرد. همچنین مردم را از درگیری با آنان برحذر می‌داشت و خود نیز از آنان پرهیز می‌کرد؛ بدون آنکه از بدی‌های آنان چشم پوشی نماید.

📪ادامه دارد..ان شاءالله🗞️

Читать полностью…

گنجینه نجات

جمع آوری کمک از ایران و افغانستان

Читать полностью…

گنجینه نجات

وضعیت مردم غزه‌ همچنان بحرانی است و در کنار گرسنگی، زمستان سرد و بی سرپناهی تهدیدی جدی برای آنان محسوب می شود.

Читать полностью…

گنجینه نجات

جاری شدن سیلاب به داخل چادرهای آوارگان در غزه

همزمان به آغاز فصل سردی در نوار غزه ویدیو های تازه در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شده و وضعیت دشوار آوارگان فلسطینی را نشان می‌دهد
.

حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيل

Читать полностью…

گنجینه نجات

⸙ سپاه مسلمانان: 3 هزار نفر
سپاه روم: 200 هزار نفر

تصویر تقریبی از نبرد مُؤتَه که نشان می‌دهد نسبتِ تعداد سپاه مسلمانان به سپاه روم چگونه بوده است.
اینجاست‌ که در برابر ایمان، عدد بی‌معنا می‌شود‌.
بلی! با این تفاوت عظیم در تعداد، پیروزی و عزت از آنِ الله، پیامبر او و مؤمنان است.

می‌خواستم یادآوری نمایم، وقتی هدف رضای حق باشد؛ پیروزی دیگر با شمشیر و سپاه سنجیده نمی‌شود، بلکه این عزت و ایمانِ دل‌هاست که رستگاری را به ارمغان می‌آورد.

دو صد مرد جنگی به‌ از صد هزار!

•┈┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈┈•

Читать полностью…

گنجینه نجات

𖧷
صبح دم شد زود برخیز ای جوان
رخت بربند و برس در کاروان

کاروان رفت و تو غافل خفته‌ای
در زیانی در زیانی در زیان

عمر را ضایع مکن در معصیت
تا تر و تازه بمانی جاودان

نفس شومت را بکش کان دیو توست
تا ز جیبت سر برآرد حوریان

چون بکشتی نفس شومت را یقین
پای نه بر بام هفتم آسمان

چون نماز و روزه‌ات مقبول شد
پهلوانی پهلوانی پهلوان.

⊱┈────᯽───┈⊰

Читать полностью…

گنجینه نجات

از فرازهای درخشان زنان: صفیّه دختر عبدالمطلب

صفیّه، دختر عبدالمطلب و عمه‌ی پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، زنی است که در دامان خود نخستین سوار دلاور اسلام را پرورد؛ همان زبیر بن عوام که شمشیرش را در راه خدا برکشید. همسرش از دنیا رفت و او را با کودکی خردسال تنها گذاشت. صفیّه اما آن کودک را نه به ناز و نرمی و رفاه، بلکه در دامان سختی و شجاعت پرورید. او را به مردی جنگاور و استوار بدل ساخت، نه به نوجوانی بازی‌گوش و سست‌اراده که سرگرمی‌اش توپ و اسب بخار و میدان تفریح باشد. بازی زبیر، تیر و کمان بود، نه مسابقه و هوسرانی.

صفیّه در دل هر خطر، پسرش را به پیش می‌راند؛ می‌خواست از او پیکره‌ای بسازد که ستون جامعه‌ی خویش گردد. و چون می‌دید که تردید در دلش جوانه می‌زند، با تازیانه‌ی تربیت، او را به صلابت بازمی‌گرداند. یکی از عموهای زبیر روزی به او گفت: «چرا چنین سخت می‌زنی؟! گویی از سر خشم است نه از مهر مادری!» صفیّه در پاسخ سرود:

«هر آن‌کس گفت من از او بیزارم، دروغ گفته است،
من او را می‌زنم تا دلاور شود،
تا سپاه را درنوردد و غنیمت بازآورد.»

سال‌ها گذشت. صفیّه در شصت‌سالگی، خانه و دیار جوانی را در مکه رها کرد و به مدینه هجرت نمود؛ هجرتی نه از سر ترس، بلکه به شوق لقای خداوند. در روز احد، چون دید مسلمانان گرفتار بلا شدند، مشک بر دوش گرفت و به مجاهدان آب رساند. ناگاه چون شیری خشمگین، نیزه‌ای از دست گریخته‌ی یکی از مسلمانان گرفت و فریاد زد:
«وای بر شما! آیا از یاری رسول خدا بازمی‌گردید؟!»

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم چون او را دید، بیم آن داشت که چشمش بر پیکر پاره‌پاره‌ی برادرش حمزه بیفتد، پس به زبیر اشاره کرد و فرمود: «مادرت را بازگردان.»
زبیر فریاد زد: «مادر! بازگرد، رسول خدا فرمان داده است.»
صفیّه گفت: «از من دور شو، ای پسر، من مادر تو نیستم در این میدان!»
زبیر گفت: «فرمان رسول خداست!»
و او پاسخ داد: «فرمان خدا و رسول، برتر از همه فرمان‌هاست.»

آنگاه ایستاد، آرام گرفت و گفت: «به من خبر رسیده که با پیکر برادرم حمزه چه کرده‌اند؛ صبر خواهم کرد، که این در راه خداست.»

چون جنگ پایان یافت، بر پیکر برادر حاضر شد؛ شکمش دریده و چهره‌اش دگرگون شده بود. صفیّه اشک نریخت، گونه نخراشید، جامه ندرید؛ تنها به آسمان نگریست و گفت:
«ای خدا، من به قضای تو راضی‌ام، به حکم تو خشنودم.»

و در روز خندق، هنگامی که پیامبر زنان را در حصن حَسّان بن ثابت گرد آورد و مردی همراه آنان نگذاشت، ناگاه دید که مردی یهودی در کمین است و قصد دارد از حصن بالا رود تا دریابد در درون آن مردی هست یا نه. صفیّه درنگ نکرد؛ ستونی از چوب برگرفت، بر او تاخت و او را از پای درآورد. سپس سر از تنش جدا کرد و از بام حصن بر یهودیان افکند. آنان گفتند: «محمد هرگز زنان را بی‌نگهبان رها نمی‌کند!»

چنین بود صفیّه، زنی از تبار شجاعت، که در ایمانش لرزشی نبود و در غیرتش تردیدی.

Читать полностью…

گنجینه نجات

اللَّهُ أَكْبَرُ كَبِيرًا،
وَالْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيرًا،
وَسُبْحَانَ اللَّهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا.

Читать полностью…
Subscribe to a channel