1048
آرمینا؛ نامی ایرانی به معنای: الهه زیبایی؛ دختر همیشه پیروز؛ بانوی مقتدر. نویسندتون: #فآنی می‌شنومت حتی اگه میون ابرا باشم | @Fwni_bot
براى عشق‌هاى تمام شده
تنها يک‌چيز مى‌توان گفت
و آن اين‌كه:
«به هر حال زيبا بود».
احمد تِللی / برگردانِ سیامک تقی‌زادهЧитать полностью…
«زیبایی از عشق می‌آید و عشق از توجه
توجه به چیزهای ساده و فروتنانه‌ای مثل گرفتن انگشتان یخ زده‌ی کسی که دوستش داری.»
حمیدرضا صدر / از قیطریه تا اورنج کانتیЧитать полностью…
«در گوشه‌ای از ذهنت
به انتظار خود نشستم،
نیامدم، نیامدم، نیامدم...»
جمال ثریا.Читать полностью…
«فرمود که نه آمدنِ من به قدر دوستی‌ست و نه گفتنِ من. آن‌چه می‌آید، می‌گویم.»
- فیه ما فیه؛ مولانا.Читать полностью…
«هر که می‌گرداند از ما روی، ممنونیم ما.🌱»
صائب تبریزی.Читать полностью…
گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
گفت آن که یافت می‌نشود، آنم آرزوست
مولوی.Читать полностью…
سلام، من فاطمه‌م، سه سال تو دبیرستان فرهنگ ١٣ درس خوندم و ممکنه اطلاعاتی داشته باشم که به تحصیلتون تو سال کنکور کمک می‌کنه. اگه نیاز دارید این پیام رو داخل چنلتون بفرستید و آیدی‌تون رو زیرش ریپلای کنید. من به اندازه‌ی پونزده دقیقه با هر کدومتون به صورت کاملاََ رایگان صحبت می‌کنم و پاسخگوی سوالات شما هستم (به میل شما تو میت یا به صورت ویس). 🌻
Читать полностью…
«و من مدام از خود می‌پرسم: چرا سرنوشت تو را به من رساند و به من فرصتی برای زندگی با تو نداد؟!»
Читать полностью…
وقتی خدا داشت تو را می‌ساخت چه حال خوشی داشت، چه حوصله‌ای؛
این موها، این چشم‌ها؛
خودت می‌فهمی؟
- عباس معروفی "سال بلوا"Читать полностью…
من گلدان‌های کوچک را
که عطرهای پهناور دارند
دوست دارم.
تو را چون چتری که از باران خیس شده
به خانه می‌آورم…»
• رضا بروسانЧитать полностью…
به خاکدانِ تنت جوهری‌ست نامش دل
نهان چو آتشِ روشن میانِ خاکستر...
حکیم صبوریЧитать полностью…
«چند هزار بار ببوسمت
تا جبران شود
آن تنها بوسه‌ای
که باید
امّا جرئت نکردم
از لبانت بگیرم؟»
مدیا کاشیگر.Читать полностью…
انگشت به انگشت
و رگ به رگِ دستانت را سپاس‌گزارم
که در روزگارِ آوارگی خانهٔ من بودند...
سعاد الصباحЧитать полностью…
«از خانه بیرون می‌زنم اما کجا امشب
شاید تو می‌خواهی مرا در کوچه‌ها امشب.»
/محمد علی بهمنی آسمانی شد...
از آن‌ها بود که به: «جزئیات» اهمیت می‌داد، از آن‌ها که وقتِ راه رفتن حواسش بود حتی مورچه‌ها را لگد نکند، از آن‌ها که با گُل و آسمان و ابر و ماه و ستاره حرف می‌زد و عاشقِ شعر بود.
Читать полностью…
آن نخل ناخلف که تبر شد ز ما نبود
ما را زمانه گر شکند، ساز می‌شویم؛
صائب تبریزیЧитать полностью…
آرزو می‌کنم عاشقِ کسی شوم
که هر چه بین‌مان اتفاق افتاد
هرگز غم و اندوهِ من را ناچیز نشمرد...
محمود درویشЧитать полностью…
«هر چه بیشتر عشق بورزی بیشتر رنج می‌کشی.»
رنج و عشق؛ خوان داوید نازیو.Читать полностью…
«نمانده جای مداوا به دل ز جورِ شما.»
- معصومه صابرЧитать полностью…
اگر نتوانم به تو کمک کنم نور را ببینی، در تاریکی تنهایت نخواهم گذاشت.
Читать полностью…