english_ar | Unsorted

Telegram-канал english_ar - انگلیسی با مجید اردکانی

-

Subscribe to a channel

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

💟 به راحتی صفت بساز😍


🔰🔰🔰

🪁 پسوند -y به اسم ها، به ویژه اسم هایی که به مواد اشاره می کنند، اضافه می شود تا صفاتی را تشکیل دهد که نشان می دهد یک چیز دارای کیفیت یا ظاهر یکسان با چیز دیگر است.

Sleaze ➡️ sleazy نامرغوب ، قراضه

Haste ➡️ hasty عجولانه ، شتابزده

Grease ➡️ greasy چرب، روغنی

Nerve ➡️ nervy عصبی

Smell ➡️ smelly بدبو، بودار

Wind ➡️ windy بادخیز، طوفانی

Health ➡️ healthy سالم ، تندرست

Stone ➡️ stony سنگی

Bone ➡️ bony استخوانی- لاغر

Fog ➡️ foggy مه آلود

Ease ➡️ easy  آسانی-راحتی

Stick ➡️ sticky چسبندگی

Greed ➡️ greedy طمعکار، حریص

Storm ➡️ stormy طوفانی

supervisor ➡️ supervisory سرپرستی

Cloud ➡️ cloudy ابری

Mist ➡️ misty مه آلود

Mud ➡️ muddy گل آلود

Thirst ➡️ thirsty تشنه

Wealth ➡️ wealthy ثروتمند

Rain ➡️ rainy بارانی

Ice ➡️ icy یخی

Sun ➡️ sunny  آفتابی

Fun ➡️ funny خنده دار

Shade ➡️ shady سایه دار

Touch ➡️ touchy لمسی

Goof ➡️ goofy احمق

Hand ➡️ handy در دسترس

Choose ➡️ choosy مشکل پسند

Nose بینی ➡️ nosyفضول

Pick ➡️ picky مشکل پسند، ایرادگیر

Fox ➡️ foxy حیله گر، جذاب و فریبا

Cat ➡️ cattyکینه توز، بدجنس

Fish ➡️ fishy مشکوک

Jump ➡️ jumpy بی قرار، مضطرب

Class ➡️ classy عالی، ممتاز


@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar


📚 لیستی از کلمات مشابه  و دردسر ساز در زبان انگلیسی 🔰🔰🔰

✅ 1) similar words = کلمات مشابه

🌻 Assist = همکاری کردن
🌻 Consist = شامل شدن
🌻 Insist = اصرار کردن
🌻 Resist = مقاومت کردن
🌻 Persist = پافشاری کردن

✅ 2) similar words = کلمات مشابه

💎 Host = میزبان
💎 Hostle = هتل رایگان
💎 Hostility = خصومت
💎 Hospitality = مهمان نوازی

✅ 3) similar words = کلمات مشابه

👒 Generous = سخاوتمند
👒 Genius = نابغه
👒 Genuin = اصلی_خالص
👒 Gorgeous = زیبا

✅ 4) similar words = کلمات مشابه

💛 Suppose = گمان کردن
💛 Oppose = مخالفت کردن
💛 Depose = خلع کردن
💛 Impose = تحمیل کردن
💛 Dispose = خلاص شدن
💛 Expose = نمایش دادن_در معرض قرار دادن
💛 Compose = نوشتن_سرودن

✅ 5) similar words = کلمات مشابه

🍊 Accept = پذیرفتن
🍊 Aspect = جنبه
🍊 Except = بجز
🍊 Expect = انتظار داشتن
🍊 Inspect = جست وجو کردن
🍊 Suspect = مظنون بودن
🍊 Respect = احترام گذاشتن

✅ 6) similar words = کلمات مشابه

⚛ Reject = رد کردن
⚛ Inject = ترزیق کردن
⚛ Deject = دل شکستن
⚛ Eject = پرتاب کردن_بیرون راندن
⚛ Object=اعتراض کردن


✅ 7) similar words = کلمات مشابه

💠 Supply = فراهم کردن
💠 Apply = درخواست کردن
💠 Imply = اشاره کردن_دلالت کردن
💠 Reply = پاسخ دادن
💠 Comply = اطاعت کردن

✅ 8) similar words = کلمات مشابه

🔲 Refer = اشاره کردن
🔲 Differ = تفاوت داشتن
🔲 Infer = نتیجه گیری کردن
🔲 Offer = پیشنهاد کردن
🔲 Confer = رایزنی کردن
🔲 Transfer = انتقال دادن
🔲 Prefer = توجیح دادن
🔲 Suffer = آزار رساندن

✅ 9( similar words = کلمات مشابه

✴️ Inverse = معکوس
✴️ Converse = گفتگو کردن
✴️ Reverse = معکوس
✴️ Diverse = گوناگون
✴️ Adverse = مغایر_ناسازگار

✅ 10) similar words = کلمات مشابه

💜 Beard = ریش
💜 Bread = نان
💜 Bored = خسته
💜 Board = تخته
💜 Broad = وسیع
💜 Abroad = خارج
💜 Breed = پرورش دادن


@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

💢Numb💢

definition :If a part of your body is numb, you are unable to feel it, usually for a short time.

یکی از کاربرد های کلمه numb به عنوان صفت:
کلمه "numb" چند کاربرد دارد؛ یکی از کاربردهای این کلمه مفهوم "بی حسی" را بیان می کند، بی حسی ای که در نقطه ای از بدن مثلا بی حسی پا ها یا دست ها مثلا به دلیل نشستن طولانی مدت در یک وضعیت ثابت بوجود می آید.

His legs went numb after hours of sitting on the floor.
بعد از ساعت ها نشستن روی زمین، پاهای او بی حس شدند.

My fingers were so numb that I couldn’t write.
انگشتان دستم اونقد بی حس بودند که نتونستم بنویسم.

نکته:  در کلمه numb حرف "b " تلفظ نمی شود.

@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar


🧨fall in love

عاشق شدن

Have you ever fallen in love at first sight ?
تا حالا در نگاه اول عاشق شدی؟ wink emoticon

**

🧨
to wear out
تا جایی که جا داره از چیزی استفاده کردن! تا کهنه بشن

What do you do with your clothes after you wear them out?
وقتی لباسهات کهنه میشن چی کارشون میکنی؟ 

****

🧨to throw away
دور انداختن

I generally throw away my clothes when I wear them out!!
عموما وقتی لباسهام کهنه میشن میندازمشون دور... !!

@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar


✅ عبارت Gotta مخفف have got to هست
که معنی "باید" میده. مثلا ...

- I gotta go  ➡️ I have got to go
باید برم
- You gotta be careful! ➡️You have got to be careful
باید مواظب باشی

عبارت have got to هم‌معنی have to
هست که برای بیان اجبار یا نیاز به انجام کاری
استفاده میشه. مثال:

- I have got to go now = I have to go now
دیگه باید برم
- You have got to see this movie! = You have to see this movie!
باید این فیلمو ببینی

✔️ تو محاوره، مخصوصاً تو انگلیسی آمریکایی،
مردم تو مکالمه سریع معمولاً have رو حـــــــذف
میکنن و فقط got to یا gotta میــــــــــــــــگن.
عبارت gotta دقیقاً همون نــقش have got to
رو داره، ولی خیلی غیررسمیه. مثال:

- I gotta go!
به جای:
I have got to go!
یا:
- You gotta be more careful!
به جای:
You have got to be careful!

✔️پس خلاصه‌ اینکه:
have got to = have to
حالت رسمی‌تر

و got to در مکالمه گاهی به جای have got to
استفاده میشه .... و Gotta مـــــــــــــــــــــخفف
محاوره‌ای got to و have got to هست 😊

بازم مثال!
I have got to finish my homework.
رسمی‌تر
I got to finish my homework.
محاوره‌ای، ولی کمتر رایجه
I gotta finish my homework.
کاملاً غیررسمی و رایج در گفتار

@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar


🟡 وقتی میخواهید بگویید
يکى به اخر مانده ،ماقبل اخر
از این عبارت استفاده میکنیم👇

✔️the last .but one

🟢 مثال

1- I'm almost finished - this is the last but one box to empty.
من تقریبا تمام کردم . این جعبه یکی مانده به اخر است که خالی شود.

2- It's the last but one day in the athletics programme.
 این یکی مانده به اخرین روز در برنامه دومیدانی است.

3- The British team finished last but one.
یکی مانده به آخرین بازی تیم انگلیس پایان یافت.

@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar


📚 کلمات مترادف:

📌 هنگام صحبت کردن یا نوشتن بهتره که از کلمات مشخص به صورت تکراری و پشت سر هم استفاده نشه و در صورت نیاز به استفاده‌ی مجدد از یک کلمه‌ از معادل‌های اون استفاده بشه. به این شکل، صحبت و نوشتار میتونه پویا و طبیعی‌تر باشه. در اینجا به چند تا از کلمات پر کاربرد و مترادف اونا اشاره می‌کنیم:

💢 Happy:
Joyful, content, pleased

💢 Sad:
Unhappy, sorrowful, downcast

💢 Angry:
Furious, irate, enraged

💢 Beautiful:
Attractive, lovely, stunning

💢 Smart:
Intelligent, clever, bright

💢 Funny:
Amusing, humorous, comical

💢 Tired:
Exhausted, fatigued, weary

💢 Excited:
Enthusiastic, thrilled, eager

💢 Scared:
Afraid, frightened, terrified

💢 Friend:
Companion, pal, buddy


@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

🅾 جملات کاربردی درمورد جشن عروسی
—---------------—
1- شنبه عروسی دعوت شده ام.
I have been invited to a wedding on Saturday.
...........................
2- چه زوج خوشگلی!
What a beautiful couple!
...........................
3- چه لباس عروس قشنگی !
What a beautiful wedding dress!
...........................
4- جشن عروسی در هتل برگزار خواهد شد.
The wedding reception is to be held in a hotel.
...........................
5- فقط اقوام درجه یک در عروسی شرکت داشتند.
The wedding was attended by close family only.
...........................
6- او حلقه را دست عروس کرد.
He put the wedding ring on the bride’s finger.
...........................
7- انشاء الله سالم و خوشبخت باشند!
May they find health and happiness!
...........................
8- ماه عسل قصد دارید کجا بروید؟
Where are you going to go for your honey moon?
...........................
9- همسرت کجاست؟
Where is your spouse?
...........................
10- آنها مشکلات زناشویی دارند.
They are having marital problems.
...........................
11- بارها به آنها گفته که در زندگی خصوصی او دخالت نکنند.
She has told them many times to stay out of her personal life.


@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

⭕️نکته گرامری ing بعد از مصدر با to :

🔰🔰🔰
🐬 بعد از to معمولا شکل ساده فعل می آید. دیگه برای فعل ing نمی نویسیم، اما بطور استثنا در برخی عبارتهای فعلی بعد از to فعل را بصورت ing می نویسیم :

🔹 Be addicted to
🔹 Be used to
🔹 Look forward to
🔹 Be committed
🔹 Be dedicated to
🔹 Be accustomed to
🔹 Get around to
🔹 Admit to
🔹 Object to


🔻 نکته : در این ترکیبات to نقش حرف اضافه رو دارد.

🔹 I 'm looking forward to hearing from you.

🔹 I 'm committed to answering your question.
من متعهد هستم که سوالات تون رو جواب بدم.

🔹 She dedicated her life to  raising her children.
او تمام زندگیش رو وقف بزرگ کردن بچه هایش کرد.

🔹 We 're accustomed to hearing bad news.
ما عادت داریم خبرهای بد بشنویم.

@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

بریم با هم چند اصطلاح کاربردی یاد بگیریم

✅ Come Again ?                                         
❇️ یه بار دیگه بگو چی گفتی ؟!
✅ I Told You So
❇️ دیدی بهت گفتم !
✅ I Didn't Mean It
❇️ منظوری نداشتم !
✅ Come Clean
❇️ راستشو بگو !
✅ Pardon My French !
❇️ بد دهنی منو ببخشید !
✅ Good  Riddance !
❇️ شرت کم !
✅ You Are So Full Of Yourself !
❇️ خیلی خودت را میگیری !
✅  Don't Push It
❇️ رو تو زیاد نکن !
✅ I'm Game !
❇️ پایه ام !


@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar


چانه زنی در انگلیسی


◀️ در انگلیسی محاوره‌ای از واژه Haggle به معنی "چونه زدن" استفاده میشه. طبق تعریف انگلیسی:
Haggle: to argue about the amount of money you will pay for something

ترکیبی که با این واژه استفاده میشه:
Haggle with someone (over the price of something)

I don't have time to haggle with you over the price of a toaster
من وقت ندارم سر قیمت یه تستر باهات چونه بزنم

نکته: خود Haggle به تنهایی به معنی چونه زدن بر سر قیمت هست و نیاز نیست حتما از عبارت The price استفاده کنید:
I don't have time to haggle with you over a toaster
من وقت ندارم سر (قیمت) یه تستر باهات چونه بزنم

◀️ طبیعتا قبل از چونه زدن، باید از قیمت جنس مورد نظرتون مطلع بشید. در مواقعی که قراره سر قیمت چونه بزنید، بهتره از عبارت How much برای پرسیدن قیمت استفاده نکنید. بهترین پیشنهاد، عبارت‌های زیره:
What are you asking? / How much are you asking?

What are you asking for this sweater?
How much are you asking for this sweater?
این پلیور رو چند میگی؟
وقتی میگید "این پلیور رو چند میگی؟" درواقع میپرسید قیمت پیشنهادیت چنده که اینطوری راه رو برای چونه زدنتون هموار می‌کنید!

Buyer: How much are you asking for this car?
Seller: I'm asking twenty grand
خریدار: این ماشینو چند میگی؟
فروشنده: من میگم 20 هزار دلار
نکته: Grand در محاوره به معنی "هزار دلار" است.

◀️ یکی دیگه از عبارت‌های رایج برای پرسیدن قیمت، خصوصا برای چونه زنی، عبارت زیر هست:
How much does something go for?

How much does this sweater go for?
این پلیور چند؟



@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

📚 کاربرد Most:

💢 اگه کلمه‌ی Most به معنی “اغلب” و یا “بسیار” در جمله استفاده بشه حرف تعریف “the” نمی‌گیره:

Example:

• Most people prefer to work a little and earn a lot.
اغلب مردم ترجیح میدن که کم کار کنن و درآمد زیاد داشته باشن.

💢 اگه کلمه‌ی Most صفت عالی باشه در این صورت حتما با حرف تعریف “the” به کار میره:

Example:

• The most expensive car in the town belongs to him.
گرون‌ترین ماشین شهر مال اونه.

💢 اگه بعد از کلمه‌ی Most در معنای “بیشتر” یا “بسیاری”، حرف اضافه‌ی of به کار بره، در این صورت قبل از اسمی که بعد از Most میاد، حرف تعریف the استفاده میشه:

Example:

• Most of the students didn’t want to take the exam.
بسیاری از دانش‌ آموزان نمی‌خواستن امتحان بدن.

@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

✅اصطلاحات و جملات کاربردی✅

💎Bring somebody back to knee's
🍓کسی را شکست دادن

💎Welcome back
🍓رسیدن بخیر

💎Cash down
🍓فقط نقد

💎I'm made that way
🍓همین جوری بار اومدم

💎Keep one's ear to the ground
🍓گوش به زنگ بودن

💎Jump the gun
🍓زودتر از وقت شروع کردن / قبل از موعد کاری را انجام دادن / عجله کردن

💎It’s rotten to the core
🍓آب از سرچشمه گل آلود است

💎Keep someone posted
🍓در جریان گذاشتن

💎It’s all down to luck
🍓آن همش به خاطر شانسه

💎He is wet behind the ears
🍓دهنش بوی شیر میده
.
💎The weather is awful/terrible/horrible today.
🍓هوای امروز افتضاح است.
.
💎They cannot handle it
🍓ظرفیتشو ندارن/ نمیتونند تحمل/هندل اش کنند

💎Don’t be funny
🍓مزه نریز/ بامزه نباش
.
💎This idiot didn't get what  I said
🍓این گاگول اصلا نفهمید من چی گفتم
.
💎I can do nothing
🍓دستم به جایی بند نیست/ کاری نمیتونم بکنم
.
💎It’s a Guy thing
🍓این یک موضوع  مردانه است
.
💎when I say no I mean it
🍓وقتی میگم نه منظورم همونه/وقتی میگم نه یعنی نه
.
💎That`s that
🍓همینی که هست
.
💎That's a good idea,Why didn't I think of that
🍓نظرخوبی است چرابه فکرمن نرسید
.
💎Live within your income
🍓مطابق درآمدت زندگی کن
.
💎How you've grown!!
🍓چه بزرگ شده ای
(برای مواقعی که بچه ایی رابرای مدت طولانی ندیده ایم و او بزرگ شده است)
.
💎I was worried society wouldn't accept him
🍓نگران بودم که جامعه او را نپذیرد
.
💎Don't be an idiot
🍓احمق نباش


@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

🇺🇸 کلماتی که همراه با Go می آیند 🇬🇧

#collocations

🌴Go abroad
🌴خارج رفتن

🌱Go astray
🌱گم شدن/راه اشتباه رفتن

🌿Go bad
🌿فاسد شدن/ خراب شدن

☘Go bald
☘کچل شدن

🍀Go bankrupt
🍀ورشکست شدن

🎍Go blind
🎍کور شدن

🎋Go crazy
🎋دیوانه شدن

🍃Go dark
🍃تاریک شدن

🍂Go deaf
🍂کر شدن

🍁Go fishing
🍁ماهیگیری کردن

🌾Go mad
🌾روانی شدن/ هیجان زده شدن

🌺Go missing
🌺گم شدن/ ناپدید شدن

🌻Go online
🌻آنلاین شدن

🌹Go out of business
🌹ورشکست شدن

🌷Go overseas
🌷خارج رفتن. آن ور آب رفتن

🌼Go quiet.
🌼ساکت شدن

🌸Go sailing.
🌸دریا نوردی رفتن.

💐Go to war.
💐جنگ کردن

🍄Go at someone
🍄به کسی حمله کردن.

@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar


let alone

✅ چه برسه به


👍نکته : بعد از این عبارت یا از فعل (verb) و یا اسم (noun) استفاده می کنیم.

⚠️ توجه کنید که بعد از این عبارت فعل به صورت ساده میاد.


💰I don't have enough money to go to a movie, let alone go on a holiday

من حتی پول ندارم برم یه فیلم ببینم، چه برسه به اینکه برم تعطیلات! 😔


😡you can barely imagine, let alone understand.

تو حتی نمیتونی تصور کنی چه برسه به اینکه درکش کنی! ☹️

🍼 The baby can’t even sit up yet, let alone walk!

بچه هنوز نمیتونه بشینه چه برسه به اینکه راه بره!



@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

✅کلمات مرتبط با موضوع سفر کردن travel


1⃣ trip: noun (اسم) سفر

🔺I had a short trip to Shiraz.

(یه سفر کوتاه به شیراز داشتم)

2⃣ airport: noun (اسم) فرودگاه

🔺 there were a lot of shops at the

airport.

(مغازه های زیادی در فرودگاه بود.)

3⃣ plane: noun (اسم) هواپیما

🔺I love trips by plane.

(عاشق سفر با هواپیما هستم.)

4⃣ flight: noun (اسم) پرواز

🔺their flight was delayed.

(پرواز آنها به تعویق افتاد)

5⃣ passenger: noun  (اسم)    مسافر

🔺passengers were waiting in long

lines.
(مسافران در صف های طولانی منتظر بودند)

6⃣ suitcase: noun (اسم)     چمدان

🔺the family had 3 suitcases.

(آن خانواده ۳ چمدان داشت)

7⃣ ticket: noun (اسم)     بلیط

🔺the ticket to Mashhad cost 1million  Toman.

(هزینه ی بلیط مشهد ۱میلیون تومن بود.)

8⃣ reserve/book: verb (فعل)

👈هر دو فعل بالا مترادف هستن، به معنی رزرو
کردن

🔺we always book our tickets online.

(ما همیشه بلیط هامون رو آنلاین رزرو میکنیم.)

9⃣ travel agency: noun  آژانس مسافرتی

🔺I called several travel agencies to

find a cheaper ticket.

(به چند آژانس مسافرتی زنگ زدم تا یه بلیط ارزان تر پیدا کنم)

🔟 sightseeing: noun (اسم)

بازدید از جاهای دیدنی

🔺They did some sightseeing in the

morning.

(صبح، کمی از جاهای دیدنی بازدید کردند.)


@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

افعال دو جزئي :
افعال دو جزئي يا Phrasal Verbs ، افعالي هستند که از دو کلمه شامل فعل اصلي و حرف اضافه، تشکيل شده و معني متفاوتي نسبت به فعل اصلي دارند. مانند turn on (روشن کردن)

برخي از افعال دو جزئي رايج عبارتند از:

turn on, turn off, fill up, try on, take off, put out, break up, take out, give up, pick up, look up, put on, put off, turn up, turn down
مثال :

I will turn on the car.
عبارت فوق بصورت زير نيز مي تواند نوشته شود:

I will turn the car on.
در اين جمله مفعول مابين دو قسمت افعال دو جزئي قرار مي گيرد.

توجه : اگر بجاي مفعول از ضماير مفعولي استفاده نماييم، ضمير مفعولي مي بايست مابين دو قسمت افعال دو جزئي نوشته شود. به عبارت ديگر جملات زير از نظر نگارش صحيح بوده و معني واحدي مي دهد:

I will turn off the light.
I will turn the light off.
I will turn it off.
من چراغ را خاموش خواهم کرد
ولي جمله زير نادرست است:

I will turn off it.
توجه : برخي از افعال دو جزئي قابليت جداشدن از هم را نداشته و همواره بصورت يک ترکيب مورد استفاده قرار مي گيرند. نمونه اي از اين افعال عبارتند از:

look for, search for, think of, look for, hold on, get on, catch on, get off, keep on, ask for, fall off,
مثال:

I am looking for my book.
به عبارت ديگر جمله زير نادرست مي باشد:

I am looking my book for.


@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

🍔 اصطلاحات خوراکی:

💢 the big cheese
(خیلی مهم)

Example:

She’s the big cheese.
=
She’s very important.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

💢 a smart cookie
(خیلی باهوش)

Example:

He’s a smart cookie.
=
He’s very intelligent.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

💢 as cool as a cucumber
(خیلی راحت)

Example:

I’m as cool as a cucumber.
=
I’m very relaxed.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

💢 to go bananas
(عصبانی شدن)

Example:

My boss went bananas.
=
My boss went mad.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

💢 like two peas in a pod
(خیلی شبیه بودن)

Example:

We’re like two peas in a pod.
=
We’re so similar.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

💢 a piece of cake
(خیلی آسان)

Example:

It’s a piece of cake.
=
It’s very easy.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

💢 to eat like a bird
(کم غذا خوردن)

Example:

I eat like a bird.
=
I don’t eat much.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

💢 a lot on my plate
(شلوغ بودن/ مشغله داشتن)

Example:

I’ve got a lot on my plate.
=
I’m very busy.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

💢 full of beans
(خیلی پر انرژی)

Example:

He’s full of beans.
=
He’s very energetic.


@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar


📌عبارت "had to" یکی از ساختارهای پرکاربرد در زبان انگلیسی است که معمولاً به جای "must" در زمان گذشته استفاده می‌شود.


در ادامه نکات گرامری مهم در مورد این عبارت را بررسی می‌کنیم:


بیان اجبار یا ضرورت در گذشته

"Had to"
برای نشان دادن اجبار یا الزام در زمان گذشته به کار می‌رود:

I had to study for the exam last night.
(دیشب مجبور بودم برای امتحان درس بخوانم.)

معادل گذشته‌ی "must"

"Must" زمان گذشته ندارد، بنابراین از "had to"
استفاده می‌کنیم:

I must leave now. (زمان حال)

I had to leave early
yesterday. (زمان گذشته)

فرم سوالی و منفی

در جملات سوالی و منفی، معمولاً از "did" کمک می‌گیریم:

سوالی:
Did you have to work late last night?
(آیا دیشب مجبور بودی تا دیر وقت کار کنی؟)

منفی:
I didn’t have to finish the project yesterday.
(دیروز لازم نبود پروژه را تمام کنم.)

تفاوت معنایی در حالت منفی

در حالت منفی، "didn't have to" به معنای "لزومی نداشت" است و الزام را نفی می‌کند:

I didn’t have to go to the meeting.
(نیازی نبود به جلسه بروم.)

اما "must not" در زمان حال یا گذشته معنای منع یا ممنوعیت می‌دهد:
You must not park here.
(نباید اینجا پارک کنی.)

استفاده برای موقعیت‌های رسمی یا نوشتاری

"Had to"
در مقایسه با
"needed to"
حالت رسمی‌تری دارد، اما هر دو می‌توانند جایگزین شوند:

I had to call him.
I needed to call him.


english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

🌟 توضیحات تشکر کردن در موقعیت‌های مختلف💫

🙏 تشکر کردن مهارتیه که توی هر زبان خیلی ارزشمنده.
تو انگلیسی فقط گفتن "Thank you" کافی نیست — اینکه بدونی کِی از چه جمله‌ای استفاده کنی، نشون می‌ده چقدر زبانتو قشنگ بلدی! 😇

👈 جمله‌های تشکر درجات مختلفی دارن — بعضیا رسمی‌ان، بعضیا خودمونی، بعضیا هم خیلی احساسی یا تأکیدی‌ان. 😍

🔘مثلاً برای یه تشکر ساده می‌تونی بگی:
➡️Thank you.
🔘 ولی اگه بخوای گرم‌تر یا محاوره‌ای‌تر باشی، می‌تونی بگی(همه به معنی خیلی ممنونم) :
➡️Thanks a lot.
➡️Thanks so much.
➡️Thanks a bunch!
➡️Thanks a ton!

🔘اگه بخوای احساسی‌تر و عمیق‌تر باشی:
➡️I can't thank you enough.
(یعنی: واقعاً نمی‌دونم چجوری ازت تشکر کنم)=هرچه قدر تشکر کنم کمه.


🔘 برای موقعیت‌های رسمی‌تر یا نوشتاری (مثل ایمیل، محل کار، صحبت با استاد یا رئیس):
می‌تونی به جای "thank you" از جمله‌های مودبانه‌تر استفاده کنی، مثلاً:

➡️I just wanted to express my gratitude.
فقط می‌خواستم قدردانی‌م رو ابراز کنم.

➡️I'm truly grateful for your help.
واقعاً بابت کمکتون ممنونم.

🔘یا از فعل خیلی کاربردی appreciate استفاده کنی که هم حرفه‌ایه و هم احساسی:

➡️I really appreciate your help.
واقعاً از کمکتون ممنونم.

➡️I truly appreciate your time and effort.
واقعاً بابت وقتی که گذاشتین و تلاشتون ممنونم.

✅دیالوگ مثال:

😎 دیالوگ رسمی:🤵
Manager: We really appreciate your support during the launch.
مدیر: واقعاً از حمایتتون در زمان راه‌اندازی ممنونیم.

You: Thank you. I just wanted to express my gratitude for the opportunity to be part of it.
شما: ممنونم. فقط می‌خواستم قدردانی‌م رو بابت این فرصت ابراز کنم.

🤗 دیالوگ خودمونی:
Friend: I brought you lunch. I thought you might be too busy to cook.
دوست: برات ناهار آوردم. فکر کردم شاید سرت خیلی شلوغ باشه.

You: Aww, thanks a ton! You're the best.
شما: وای، خیلی ممنون! تو بهترینى واقعاً.



@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

🌟🌟🌟 فعل‌های ترکیبی در زبان انگلیسی (Phrasal Verbs) ترکیب‌هایی هستند که از یک فعل اصلی همراه با یک یا چند حرف اضافه (Preposition) یا قید (Adverb) تشکیل می‌شوند. این ترکیب‌ها معانی متفاوتی نسبت به فعل اصلی به‌تنهایی پیدا می‌کنند و در بسیاری از موارد نمی‌توان معنی آنها را به‌صورت تحت‌اللفظی فهمید.

ساختار فعل‌های ترکیبی

فعل + قید (Adverb):
مثال:
Give up
(تسلیم شدن یا دست کشیدن)

She decided to give up smoking.
(او تصمیم گرفت سیگار کشیدن را ترک کند.)

فعل + حرف اضافه (Preposition):

مثال:
Look after (مراقبت کردن)

She looks after her younger brother.
(او از برادر کوچک‌ترش مراقبت می‌کند.)

فعل + قید + حرف اضافه (Adverb + Preposition):

مثال:
Put up with (تحمل کردن)

I can’t put up with this noise anymore!

(دیگر نمی‌توانم این سر و صدا را تحمل کنم!)

🤔🤔نکات مهم:

👈معنای خاص:

اغلب فعل‌های ترکیبی معنایی دارند که از معنای کلمات تشکیل‌دهنده آن نمی‌توان حدس زد.

مثال:
Break down (خراب شدن یا از کار افتادن)
My car broke down on the way to work.
(ماشینم در راه کار خراب شد.)

👈 جدایی‌پذیر و جدایی‌ناپذیر:

برخی فعل‌های ترکیبی جدایی‌پذیرند (Separable)، یعنی می‌توان قسمت دوم را از فعل جدا کرد.

مثال:

Turn off (خاموش کردن)
Turn off the lights.
یا
Turn the lights off.
(چراغ‌ها را خاموش کن.)

اما برخی دیگر جدایی‌ناپذیرند
(Inseparable):

Look for (دنبال گشتن)

I’m looking for my keys.
(دنبال کلیدهایم می‌گردم.)

❌ I’m looking my keys for.
(این اشتباه است.)

👈تغییر در زمان‌ها:

فعل اصلی در فعل ترکیبی تغییر می‌کند، اما قسمت دوم ثابت می‌ماند.

مثال:

Take off (بلند شدن هواپیما)

The plane takes off at 7 PM.
(هواپیما ساعت ۷ عصر بلند می‌شود.)

The plane took off late last night.
(هواپیما دیشب دیر بلند شد.)

👈مثال‌های رایج فعل‌های ترکیبی:

Get along with (با کسی کنار آمدن)
Do you get along with your coworkers?
(آیا با همکارانت کنار می‌آیی؟)

Run into (به طور اتفاقی برخورد کردن)
I ran into an old friend yesterday.
(دیروز به یک دوست قدیمی برخوردم.)

Call off (لغو کردن)
They called off the meeting due to bad weather.
(جلسه را به دلیل بدی هوا لغو کردند.)

Make up (آشتی کردن / جبران کردن)
They had a fight but soon made up.
(آنها دعوا کردند، اما زود آشتی کردند.)
I’ll make up the lost time.
(زمان از دست رفته را جبران خواهم کرد.)

Pass out (بیهوش شدن)
She passed out from the heat.
(او به دلیل گرما بیهوش شد.)


@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

✅عبارت های کاربردی در مکالمات تلفنی.👇

🔶✅☎️
آقای احمدی، تلفن با شما کار داره.
Mr. Ahmadi , you are wanted on the phone.
🔶✅☎️
الان دستم بنده. میتونم بعدا بهت زنگ بزنم.
I'm right in the middle of something. Can I call you back?
🔶✅☎️
من برمیدارم/ من جواب میدم.
I'll get it.
🔶✅☎️
نمیخوام پشت تلفن در مورد این موضوع حرف بزنم.
I don't want to talk about this over the phone.
🔶✅☎️
قطع کن و دوباره بگیر.
Hang up and try again.
🔶✅☎️
این تلفن خرابه.
This telephone is out of order.
🔶✅☎️
پیش شماره ش رو بلدی?
Do you know its area code?
🔶✅☎️
تلفن رو بردار و این شماره رو بگیر.
Pick up the phone and dial this number.
🔶✅☎️
با من در تماس باش.
Keep in touch with me.
🔶✅☎️
بوق آزاد نمی زنه. مشکل چیه?
I can't hear the dial tone. What's wrong?

@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

📚 “Remember” vs “Remind”

📌 استفاده از این دو کلمه معمولا برای زبان ‌آموزان به خصوص اگه در ابتدای مسیر یادگیری باشن میتونه گیج کننده باشه. در این پست به تفاوت معنایی این دو فعل اشاره می‌کنیم:

💢 فعل Remember به معنای به یاد آوردن خاطره‌ای از یک چیز، یک مکان و یا یک شخص هستش که اون رو فراموش نمی‌کنیم. همچنین میشه یادمون بیاد که کاریو انجام بدیم:

Example:

• I remember meeting her at a party once.
یادم میاد که یبار تو مهمونی دیدمش.

• I remembered to buy some milk on my way home.
یادم اومد که سر راهم به خونه کمی شیر بخرم.

💢 فعل Remind به معنای یادآوری کردن هستش. یعنی کسی یا چیزی بهتون کمک می‌کنه که چیزی یادتون بیاد (چیزی رو به یاد بیارید.).

Example:

• That song always reminds me of our first date.
اون آهنگ همیشه منو یاد اولین قرارمون میندازه. (اون آهنگ همیشه اولین قرارمون رو به یادم میاره.)

• My friend reminded me to buy some milk on my way home.
دوستم به من یادآوری کرد که سر راهم به خونه کمی شیر بخرم.


@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

✅اصطلاحات عامیانه پلیسی✅

🔫 hands up
👮دستا بالا

🔫 Don't move
👮تکون نخور

🔫 hand over your gun
👮اسلحه ات رو تحویل بده

🔫 hit the dirt
👮بخواب رو زمین

🔫 frisk him
👮جست و جوی بدنیش کنین/بگردینش

🔫 spread them
👮دست و پات رو باز کن

🔫 turn around
👮برگرد

🔫 cuff him
👮بهش دستبند بزنین

🔫 on your knees
👮 زانو بزن

🔫 freeze
👮ايست

🔫 you're under arrest
👮شما بازداشت هستيد

🔫 back up
👮 برو عقب/ نزدیکتر نیا

🔫 roger that
👮 مفهوم شد

🔫 make a hole!
👮 راهو باز کنید

🔫 where's the fire?
👮 کجا با این عجله؟

🔫 tail him!
👮 تعقیبش کنید

🔫 you are under siege
👮 شما تحت محاصره اید

🔫 hey you, make the way.
👮 هی تو، بزن کنار.


@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

✍کاربرد و تفاوت دو کلمه  until , by

1⃣کاربرد by

🔷حرف اضافه by همراه با زمان به یک نقطه شروع یا پایان اشاره داره و در واقع رویدادی هست که یکبار اتفاق میافته. به مثال های زیر توجه کنین:

✅Please send me the information by Friday.

🔺لطفاً اطلاعات رو تا جمعه برام بفرست.

✅Shima had promised to be back by five o’clock.

🔺شیما قول داده بود که تا ساعت 5 برگرده.


2⃣کاربرد until

🔷حرف اضافه until همراه با زمان، یک بازه زمانی رو نشون میده و در واقع به رویدادی اشاره داره که تو این مدت ادامه داره. مثال:

✅Navid is staying in Tehran until  Friday.
🔺نوید تا جمعه تهران میمونه.

✅Yesterday, I watched TV until ten.
🔺دیروز تا ساعت 10 تلویزیون دیدم.

⁉️نکته: کلمات until و till هیچ تفاوت معنایی با هم ندارن و حرف اضافه until کمی رسمی تر از till هست.


@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar


🏋🏼‍♂️ لغات باشگاه (Gym Vocabulary):

📚 لیستی از لغات مربوط به باشگاه در زبان انگلیسی به همراه فونتیک و معنی فارسی اون‌ها رو در زیر مشاهده می‌کنید:

💢 Treadmill /ˈtredˌmɪl/
تردمیل

💢 Yoga mat /ˈjoʊɡə mæt/
مت یوگا

💢 Jump rope /dʒʌmp roʊp/
طناب

💢 Yoga ball /ˈjoʊɡə bɒːl/
توپ یوگا

💢 Dumbbell /ˈdʌmbel/
دمبل‌

💢 Barbell /ˈbɑːrbel/
هالتر

💢 Plate /pleɪt/
صفحه هالتر

💢 Weight bench /weɪt bentʃ/
میز پرس

💢 Cable machine /ˈkeɪbəl məˈʃiːn/
دستگاه سیم‌کش

💢 Rope cable /roʊp ˈkeɪbəl/
طناب قابل اتصال به دستگاه سیم‌کش برای حرکاتی مثل پشت بازو یا جلو بازو

💢 Stationary bike /ˈsteɪʃəneri baɪk/
دوچرخه ثابت


@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

✅اصطلاحات و جملات کاربردی✅

💎Bring somebody back to knee's
🍓کسی را شکست دادن

💎Welcome back
🍓رسیدن بخیر

💎Cash down
🍓فقط نقد

💎I'm made that way
🍓همین جوری بار اومدم

💎Keep one's ear to the ground
🍓گوش به زنگ بودن

💎Jump the gun
🍓زودتر از وقت شروع کردن / قبل از موعد کاری را انجام دادن / عجله کردن

💎It’s rotten to the core
🍓آب از سرچشمه گل آلود است

💎Keep someone posted
🍓در جریان گذاشتن

💎It’s all down to luck
🍓آن همش به خاطر شانسه

💎He is wet behind the ears
🍓دهنش بوی شیر میده
.
💎The weather is awful/terrible/horrible today.
🍓هوای امروز افتضاح است.
.
💎They cannot handle it
🍓ظرفیتشو ندارن/ نمیتونند تحمل/هندل اش کنند

💎Don’t be funny
🍓مزه نریز/ بامزه نباش
.
💎This idiot didn't get what  I said
🍓این گاگول اصلا نفهمید من چی گفتم
.
💎I can do nothing
🍓دستم به جایی بند نیست/ کاری نمیتونم بکنم
.
💎It’s a Guy thing
🍓این یک موضوع  مردانه است
.
💎when I say no I mean it
🍓وقتی میگم نه منظورم همونه/وقتی میگم نه یعنی نه
.
💎That`s that
🍓همینی که هست
.
💎That's a good idea,Why didn't I think of that
🍓نظرخوبی است چرابه فکرمن نرسید
.
💎Live within your income
🍓مطابق درآمدت زندگی کن
.
💎How you've grown!!
🍓چه بزرگ شده ای
(برای مواقعی که بچه ایی رابرای مدت طولانی ندیده ایم و او بزرگ شده است)
.
💎I was worried society wouldn't accept him
🍓نگران بودم که جامعه او را نپذیرد
.
💎Don't be an idiot
🍓احمق نباش


@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

صفتهاى شخصيتى مهم

👱🏻 adventurous /ədven.tʃ ə r.əs/ ماجراجو , جسور
👱🏻 ambitious /æmbɪʃ.əs/       جاه طلب
👱🏻 boastful /bəʊs t  .f ə l/            لاف زن
👱🏻  coarse /kɔs/         زمخت
👱🏻 confident   /kɒn.fɪ.d ə nt/       مطمئن
👱🏻 courageous  /kəreɪ.dʒəs/       دلیر , شجاع
👱🏻 cruel   /kru.əl/               سنگدل
👱🏻 darling   /dɑ.lɪŋ/          عزیز
👱🏻 enterprising  /en.tə.praɪ.zɪŋ/      بلند همت
👱🏻 forceful  /fɔs.f ə l/               زورمند
👱🏻 logical  /lɒdʒ.ɪ.k ə l/          منطقی
👱🏻 independent  /ɪn.dɪpen.d ə nt/     مستقل
👱🏻 curious                كنجكاو
👱🏻 moody            دمدمى,عبوس
👱🏻 versatile /vɜ.sə.taɪl/      همه‌فن حریف
👱🏻 pioneering /paɪənɪə.rɪŋ/        پيشقدم

@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

✨Make a mountain out of a molehill
(از کاه کوه ساختن)

تعریف:

به‌طور اغراق‌آمیز واکنش نشان دادن به یک مشکل کوچک و بی‌اهمیت، بزرگ جلوه دادن یک مسئله کم‌اهمیت.



1⃣ She just forgot to call you back—you're making a mountain out of a molehill.

او فقط فراموش کرد که به تو زنگ بزند—تو داری از کاه کوه می‌سازی.


2⃣. Stop making a mountain out of a molehill; it was just a minor mistake.

از کاه کوه نساز، فقط یک اشتباه جزئی بود.


3⃣. He always makes a mountain out of a molehill whenever something goes wrong.

او همیشه وقتی چیزی اشتباه پیش می‌رود، از کاه کوه می‌سازد.

@english_ar

Читать полностью…

انگلیسی با مجید اردکانی

@english_ar

♨️ تفاوت who و whom

👈در جمله واره های وصفی چنانچه ضمیر موصولی به مفعول جمله واره وصفی اشاره داشته باشد، می توان از who و whom استفاده کرد.

🔻I know who/whom he called.

👈ولی اگر ضمیر موصولی به مفعول حرف اضافه اشاره داشته باشد، به دو صورت عمل می شود.

🔹I know who/whom they were talking about.
🔸I know about whom they were talking about.

✍ همانطور که می بینید اگر حرف اضافه بلافاصله قبل از ضمیر موصولی قرار بگیرد تنها می توان از whom استفاده کرد.

🔑 توجه داشته باشید که به همراه ضمیرهای موصولی where و when از حرف اضافه استفاده نمی شود.


@english_ar

Читать полностью…
Subscribe to a channel