delbarane_chnll | Unsorted

Telegram-канал delbarane_chnll - ‹ دلـبرانـہ ›

-

✨﷽✨ • •⠀⠀ 『جـآن بہ ڪف،خندہ بہ لب شعلہ بہ دل،شور بہ سر جآن فَدا در رہ جانانہ ے عشقیم ھنوز🌴💕』 ‌ جهت ارتباط @Delbaranehelp انتقاد همراه با پیشنهاد و حرفای‌شما با ما🎈 شروع کانال🌹 ۱۴مهرِ ۱۳۹۸🦋🧿 • •

Subscribe to a channel

‹ دلـبرانـہ ›

- صدایِ درون جآن . .
مرا به درمانگاه ببر و بر روی زخم هایم مرحم بگذار ، بر دلم باند بپیچان و برایش قصه های شاه پریان بخوان!
به مغز بگو ساکت باشد محض رضایِ خدا .
بگو که باشد ؛ تمام شد
جآن روح خسته اش را می‌برد تا خیالت راحت باشد به جایی خلوت تا کمی رستگار باشد
میخواهم موسیقی سکوت را پلی کنم و داروی ‹ کم شدنِ غم‌های سنگین › را برایش تزریق کنم .
درست ، همه تن را عاجز کرده قلب ولی به
قران ها خودش بیشتر عاجز مانده!
گناه دارد من میدانم این درد هایی نیست که خدا در تقدیرش نوشته . .
این ها تیر های اخر به جان یک خسته است
و کارِ یک بشر
انسانی که تیر را از زه کمان رها کرد همان کسی بود که جآن باورش داشت
الان اینجا همه چیز ویران است تا چیزی سامان بگیرد من قلب را میبرم
میدانم دوامش را نمیاورد حداقل کمی دیگر زنده بماند شاید معجزه شد!
عقلش سر جایش بیاید و کم به هر جمله ی زیبایی دل ببند .
مثل دوست دارم هایِ پوشالی .

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

عشق وجود دارد ؛ ‏فقط بعضي ها مثل آيدا ميمانند،
شاملو ميسازند.
‹ ‏بعضي ها هم مثل ثريا ميروند، شهريار را ميكُشند ›

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

یه جا دیدم نوشته بود!
میشه دستت و بذاری روی صورتت؟ میخوام ببینم ماه گرفتگی چه شکلیه' (:

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

مثلا از این لحظه ها . . . ``

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

یه دیالوگ تو یه فیلم ‹ ولنتاین غمگین › بود که میگفت :
◞میدونی اون با همه فرق داره! یه جوریه، یه احساس خاصی بهش دارم، شبیه هیچکدوم از حسای که تا حالا داشتم نیست
مثل وقتی‌که صدای آهنگی رو میشنوی و ناخودآگاه میره تو تمام وجودت و دوسش داری◟
به نظرم این قشنگ ترین توصیف برای دوست داشتنه . . .

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

شبی که گفت دوستم دارد، تا طلول آفتاب حرف به حرف جمله‌اش را بار‌ها و بارها مرور کردم. منتظر بودم صبح شود.
همین که خورشید در آسمان نمایان شد، گل از گلم شکفت، چون حالا دیگر من هم برای زیستن دلیلی داشتم. به سمت‌ گل‌های شمعدانی ایوان رفتم و فریاد زدم او دوستم دارد، خودش اعتراف کرد.
ناگهان همسایه‌ی رو‌به‌رویی مرا دید و گفت: «دیوانه شدی دختر؟ زهرترک شدم.»
قهقه‌ای سر دادم و گفتم: «بالاخره گفت که دوستم دارد.» او هم خندید و طعنه زد: پس حق داری که دیوانه شوی.
به سمت قفسه‌ی کتاب‌ها قدم برداشتم، دنبال قلم و کاغذی می‌گشتم تا این رویداد تاریخی را در دفتر قلبم ثبت کنم. تمام کاغذ‌هایم را برای وصف دلتنگیِ در فراقش به جوهر آغشته بودم، تا دلتان بخواهد کاغذ باطله بود. ناچار گوشه‌ی کاغذی را بریدم و رویش نوشتم: اعتراف به دوست داشتن از خود دوست داشتن زیبا‌تر است. اولین روز پاییز سال هشتاد و دو، روزی که لب به دوست داشتن گشود.
- به قلم : مریم عباسی : ) !

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

الإنسان يتألم بالوهم، أكثر مما يتألم بالحقيقة.»
انسان در خيال و وَهم خود بيشتر آسيب می‌بیند تا در واقعیت!

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

تو با من راه نیومدی، ولی با بقیه دویدی!

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

از یه سنى به بعد با دقت به حركاتِ پدر و مادرت نگاه میكنى، وقتی حرف میزنن با جون و دل میشينى پاىِ حرفشون و به صداشون گوش میكنى، غرغر كردناىِ از سرِ نگرانيشون رو با لبخند گوش ميكنى و فقط ميگى چشم.
اونجا لحظه‌ايه كه سن خودتم رفته بالا و تازه دارى قدرِ زندگیت رو ميفهمى :)

ـ پدرخوانده ``

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

آنکه را سیری ندارم از تماشایش تویی:)🦋💕*

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

دوستت دارم
چونان که شب ، ماه را . . . ( : ``°🌙🤍
#شبت_بخیر_ماهم |°°
• عین شین قاف ``•

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

وقتی دلبرت قهر کرده براش بفرست :
من فقط تشنه‌ی خندیدن لب‌های توام
جان من جان خودت جان خدا قهر نکن ' )) >>

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

صنما چگونہ گویم ڪہ تو نورِ جان مایے (: 🍃🪴🩶

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

- بس ك زیبایی زبانـم بند می‌آید ولی . . .

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

هر بار ك اسم سوریه را می‌آورد
دلم می‌لرزید و راضی نمی‌شدم
یك روز به من گفت :
ماندہ‌ام با این همه اعتقاداتی ك داری
چرا راضی نمیشـوۍ به سوریه بروم‌
جواب حضرټ زینب و رقیه را خودت بده .
در باورم نمی‌گنجید ك بخواهم
جلیل را به این زودۍ از دست بدهم
نگاهم در نگاهش قفل شد . .
با خود می‌گفتم مرا به ك واگذار کردی
راه برگشـتی براۍ من نگذاشـتی
شزمنده شدم : ))
و سرم را پایین انداختم
و همان لحظه از تمام وجودم
جلیل را به حضرت زینب(س) سپردم

- همسر شهید جلیل‌ خادمی 🦋'🫀.

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

| هیــچ نرفـت و نرَود . . . از دلِ مــن صورت او (: ``

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

خنده اش اثر شاه توت را دارد و یک پیراهن سفید است قلبم . . :) ›

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

پا روی رد پایت میگذارم که مبادا
مبادا تنها دارایی ام را طوفانِ باد بگیرد ؛
نکند به سر باران بزند و بشورد
یا کودکان قافل از عشق ان را پاک کنند
ای تیکه ای از جانم!
_ رد پایت سال هاست در این برهوت مانده
من ایستاده ام . .

خسته از  عالم و آدم ، زمین و زمان
کی قرار است بیایی؟
گفتمت که میبخشم به قران ها همه شکنجه
هایت را میبخشم ، من ابله ام
همه دروغ هایت را هم میپرستم ، من دیوانه
ام تو فقط انقلابی کن و بیا
بیا از ایستادن خسته شدم جانم به لب رسید
پا روی رد پایت گذاشته ام که
مبادا کسی جایت را بگیرد، بیا
نایِ ایستادن را ندارم : ) 🪽'♥️

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

‹ طوفان نباش قایق کاغذی‌ست قلبِ من‌! :) ›

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

◞نانوا هم جوشِ‌ شیرین می‌زند، بیچاره فرهاد  :)!◟

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

قصه این است که جان ، بی تو ندارد معنا ... (: ``

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

دلتنگم
نه برای تو...
دلم برای خودم تنگ شده
برای من کنار تو !

- احسان‌نجفی

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

یکی اینجا دلش تنگ است ! آنجا را نمیدانم :)

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

فَلَـــک ، جز عشــق محرابی ندارد (: 🪴``

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

‌من نگاه از مردم این شهـر می‌دزدم ولی . . .

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

- اگه حس میکنید آدم مناسبی ؛
واسه طرف مقابلتون نیستید
اونو رها کنید . .
اونو بین غما و بدبختیا و شادیای خودش رها کنید . .
باور کنید رها کردنتون دردش خیلی کمتر ؛
از موندنیه که طرف رو بلاتکلیف نگه داره . .
رها کنید چون اون آدم لیاقتش کسیه که ؛
بهش عشق بِوَرزه و دلی دوسش داشته باشه . .
رهاش کنید چون اون به دوست دارمای فیک شما ؛
احتیاجی نداره . .
رهاش کنید چون درست نیست آدمارو ؛
ذخیره رو نیمکت نگه دارید که هروقت ؛
بهشون نیاز داشتید برید سر وقتشون . .' )!🔐🌱•

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

نگام کرد و زیر گوشم گفت :
- عاشقت شدم : )) >>
چشام برق زد، سرمو انداختم پایین ‌و با آرومترین لحن ممکن گفتم :
- تو ك به عشق اعتقاد نداشتی، می‌گفتی دروغه . . .
اخم کرد و یه لبخند ملایم نشوند رو لباش :
- الانم ندارم . . .
دلم هری ریخت (( :
- شوخیت گرفته ؟!
اینبار از ته دل خندید ، چشماش برق می‌زد‌
خیره شد به آسمون شب و گفت :
- نه، جدیم. هنوزم به عشق اعتقادی ندارم، دروغه ها . .
ولی می‌دونی چیه؟! از وقتی اومدی، شدی حقیقی ترین دروغ زندگیم˒❤️‍🩹'🌘˓

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

± با زبان بی‌زبانی دوستـت دارم هنوز 💜'🌛: )

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

« و إن‌ عاد بي‌ الزمن‌ سأختارك‌ مرّة أخرى »
و اگر زمان‌ بر من‌ باز گردد، دوباره‌ تو را انتخاب‌ خواهم‌ کرد

Читать полностью…

‹ دلـبرانـہ ›

تنت لنگرگاه من است (((: `♥️^^

Читать полностью…
Subscribe to a channel