https://www.instagram.com/a_keshavarz_psy/profilecard/?igsh=ZTRodnVxMHNtZnNk
۲. تکنیک وقفه (Time-out)
در لحظهای که خشم ناگهان شعلهور میشود، احتمال بروز رفتارهای تکانشی، ناسزا، یا پرخاش زیاد است. تکنیک وقفه یعنی آگاهانه از موقعیت فاصله بگیرید تا ذهن فرصت آرامسازی و تحلیل پیدا کند.
چطور انجامش بدیم؟
از موقعیت فیزیکی فاصله بگیرید (مثلاً از اتاق خارج شوید)
چند نفس عمیق بکشید: ۴ ثانیه دم، ۴ ثانیه حبس، ۴ ثانیه بازدم
اگر امکانش هست، چند دقیقه در سکوت راه بروید یا آب بنوشید
زمانی که ذهنتان آرامتر شده به موقعیت برگردید
🧠 علم پشت این تکنیک: هنگام خشم، سیستم لیمبیک مغز (مرکز احساسات) فعال شده و قشر پیشپیشانی (مرکز منطق) موقتاً خاموش میشود. فاصله گرفتن فیزیکی و تنفس آگاهانه، ارتباط این دو بخش را بازسازی میکند.
@CloudlessDream
خشم سرکوب شده چه بلایی سرت میآورد؟
طبق تحقیقات منتشر شده در Journal of Behavioral Medicine، خشم سرکوبشده با افزایش خطر بیماریهای قلبی، فشار خون بالا، اضطراب و افسردگی در ارتباط است.
همچنین، تحقیقات نشان دادهاند که افرادی که خشم را در خود نگه میدارند، بیش از دیگران دچار انفجارهای ناگهانی میشوند؛ چون ذهن ما فقط تا حدی ظرفیت تحمل تنش دارد.
نشانههای خفهکردن خشم
همیشه میگویید «اشکال نداره» در حالی که از درون ناراحتید
از درگیری دوری میکنید حتی اگر حق با شما باشد
اغلب دلدرد یا فشار عصبی دارید
ناگهان در برابر موضوعی جزئی منفجر میشوید
@CloudlessDream
خشم، برخلاف باور عمومی، احساس بدی نیست. در واقع یک واکنش طبیعی به ناعدالتی، تحقیر، ترس یا تجاوز به حریم روانی ماست. از نظر زیستی، خشم بخشی از سیستم دفاعی بدن است که ما را برای «مقابله یا فرار» آماده میکند.
اما مشکل زمانی آغاز میشود که این احساس یا:
بهدرستی مدیریت نشود
یا بهکلی سرکوب شود
خشم را سرکوب میکنی یا مدیریت؟
@CloudlessDream
❣زندگی واقعا بسیار ساده است
از هر دست بدهیم، از همان دست میگیریم
هرطوری که دربارهی خود بیندیشیم، برایمان به
واقعیت مبدل میشود ...!
من معتقدم که هرکسی از جمله من،
مسئول همه اتفاقات
خوب و یا بد در زندگیش است🍃🍃🍃
👤 #لوییز_هی
📙 #شفای_زندگی
@CloudlessDream
یه نصیحت از این نویسنده :
زندگی پر از ناکامیهایی است که موقت هستند… بهتر است زمان زیادی را با سوگواری برای ناکامیهایمان هدر ندهیم...
کتاب تکه هایی از یک کل منسجم
پونه مقیمی
@CloudlessDream
"هدیه درد"
آیا افرادی هستند که درد هیجانی نداشته باشند؟
پل برند، پزشک معالج بیماران جذامی، در سال ۱۹۴۶ دریافت که تخریب عضوی افراد مبتلا به جذام بخشی از سیرِ طبیعی بیماری نیست. زخمها و عفونتهای بیماران جذامی ناشی از اخلال در حس درد است که باعث میشود این بیماران دردِ صدمات محیطی و زخمهای پوستی را تجربه نکنند.
او در سال ۱۹۷۲ نوشت:" اگر میتوانستم هدیهای به بیماران جذامی بدهم، حتماً درد را به آنان هدیه میدادم".
گاهی افرادی را میبینیم که از نوعی جذام روانشناختی رنج میبرند. از آنجا که نمیتوانند درد هیجانی را تجربه کنند، تا ابد محکوم به مصدوم کردن خود بوده، شاید حتی صدماتی مرگبار.
@CloudlessDream
چرا گاهی شوخیهای بیجا یا بحثهای الکی میکنیم؟
- در مسیر ارتباط با دیگران، گاه خشمی که از اعماق میاد، یا آزردگی قبلی از طرف مقابل یا فردی (شبیهش!)، یا نیاز به صمیمیتِ بیجا ما رو به سمت بحث و دعوا یا شوخیهای نامناسب میبره. اما تو دل این رفتارها، تقریبا همیشه هیجانهایی وجود دارند که اگر خوب درکشون کنیم، میتونیم به جای فاصله گرفتن از دیگران، بهشون نزدیک بشیم. و البته با این درک مراقب خودمون هم باشیم که احساس ناامنی یا بیارزشی نکنیم.
- شوخیهای نابجا و شوخیهای تلخ و تیکه انداختن (#sarcasm) گاهی از حس ناامنی ما یا نیاز دلبستگی تامین نشده نشات میگیرند، و در عین حال که چیزی جز یک تسکین موقت به ما نمیدن، ممکنه روی زخمهای نادیدهی دیگران هم نمک بپاشن.
- بحث و دعوا هم، اغلب صدای نشنیدهی دردی تو درون ماست، شاید احساس نادیده گرفته شدن، یا نیاز به اثبات ارزش.
- تو رویکرد هیجانمدار، بهجای واکنش یهویی و تکانشی، یاد میگیریم که پشت این رفتارها حتما هیجانی در درون خودمون هست و بهتره با مهر و محبت از خودمون بپرسیم:
@CloudlessDream
ادامه 👇
وقتی یه چیز زیبا توی کسی دیدی،
حتما بهش بگو؛ شاید واسه تو یه ثانیه طول بکشه،
اما برای اون میتونه یه عمر باقی بمونه ...
@CloudlessDream
از نگاه تئوری انتخاب
تمام رفتارهای ما برای برآورده کردن پنج نیاز اساسی شکل میگیرد:
۱_ نیاز به بقا:
این نیاز شامل مواردی مثل غذا، امنیت و سلامت جسمانی است.
پایهایترین نیاز ما که برای زنده ماندن ضروری است.
۲_ نیاز به عشق و تعلق:
ما انسانها نیاز داریم به دیگران وصل شویم، روابط عاطفی و دوستانه داشته باشیم و احساس کنیم عضوی از یک گروه یا خانواده هستیم.
۳_ نیاز به قدرت:
دستیابی به موفقیت، احترام به خود و دیگران و ایجاد احساس ارزشمندی در زندگی، بخشی از این نیاز است.
۴_ نیاز به آزادی:
همه ما دوست داریم انتخاب کنیم، حق تصمیمگیری داشته باشیم و زندگیمان را به شیوه دلخواه پیش ببریم.
۵_نیاز به تفریح:
بازی، خنده و لذت بردن از زندگی، به ما کمک میکند شادابتر و پرانرژیتر باشیم.
زندگی با شناخت این نیازها، ما را به تعادل و خوشبختی نزدیکتر میکند
📚
@CloudlessDream
بگذارید بچهها خودشان باشند:
صبر، وقتی که مادر میشوید یک ضرورت است اگر با یک کودک پنج ساله خونسردی خود را از دست بدهید، شما تنها یک فرد عصبانی هستید به جای آن، به خودتان یادآوری کنید که کودکان برخی اوقات آزار دهنده هستند، آنها به این شکل خواهند بود هرچه کمتر به یک نسخه ایده آل از روشی که آنها باید رفتار کنند برسید، شما و کودک راضیتر خواهید بود.
آنچه که کودکان هستند را قبول کنید و بیش از اندازه تلاش نکنید که آنها را تغییر دهید.
میتوانید با روشهایی و تاحدودی رفتار آنها را تحت تاثیر قرار دهید، اما نمی توانید آنها را به چیزی تبدیل کنید که نیستند!
بچهها را در آغوش بگیرید و ادامه دهید...❤️
@CloudlessDream
📒۵ رفتار که بچه ها از والدین کپی برداری می کنند..
۱- از رفتار شما بزرگترها با والدینتان الگو می گیرند و همان رفتار را با شما خواهند داشت.
۲- اگر قصد فریب آدم های اطراف را داشته باشید و حرف تان با عملتان یکی نباشد حتی اگر احساس نشود کودکان به شدت تاثیر میگیرند و مثل خود شما می شود.
۳- مسائل مربوط به پول و مدیریت مالی را از شما کپی می کنند و الگو می گیرند
۴- نظم و انضباط در کارها را از شما الگو می گیرند پس اگر پرخوری اگر می خوابید یا صورتحساب و بدیهای تان را به موقع پرداخت نمی کنید فرزندتان هم اینچنین می شود.
۵- کودکان از سخاوت و بخشندگی شما هم الگو می گیرند اینکه با رضایت قلبی به دیگران کمک کنید در فرزندتان نیز این چنین می شود و از این موهبت بهرهمند میشود.
@CloudlessDream
مبتلا بودن به تردید، رنج عمیقیست.
تردید در ماندن یا رفتن.
تمام کردن یا ادامه دادن.
تردید در دل دادن یا دل کندن.
همهی ما دو راهیهای سختی را در زندگی تجربه کرده ایم و گاهی برای اینکه تصمیم نگیریم صبر کردیم تا زمان گذر کند و فکر کردهایم اگر زمان بگذرد میتوانیم تصمیم بگیریم.
در ابتدای تصمیم گیریها و دیدنِ دوراهیها شاید گذر زمان کمکمان کند اما زیادی منتظر گذرِ زمان بودن میتواند ما را مبتلا کند. مبتلا به تردید. و این تردید آرام آرام بخشی از ما میشود. همراه تمام لحظات میشود و در کوچکترین تصمیمها هم وارد میشود.
تردید ممکن است مدتی رابطههایمان را کش بدهد اما اجازه نمیدهد یک رابطهی صمیمانه را تجربه کنیم. با تردید در رابطه بودن اجازه نمیدهد طرف مقابل به قلب شما وارد شود و شما هم وارد قلبش نخواهید شد. و این تردید و عدم تصمیم گیری شاید کمک کند به ظاهر در کنار شخصی باشیم و رابطهای داشته باشیم اما قطعا اجازه نمیدهد مهری عمیق و صمیمیتی آرام را تجربه کنیم. معمولا آدمهایی که با تردید در رابطهشان مانده اند نمیتوانند دل بدهند و مدام با خشم و یا افسردگی با فرد مقابل برخورد میکنند و یا در دام بازی عشق بازی و قهر گیر میکنند.
لذت عمیق حس کردن زندگی را با نشستن بر سر دوراهی از خودمان نگیریم.
زندگی هر چه که باشد خاموش خواهد شد اگر حسش نکنیم و تردید تمام حسهای ما را تحت تاثیر قرار میدهد. رابطههایی که سالهاست آسیبشان دیده میشود و شما میدانید و حتی با درمانگرتان و با نظر دیگران هم به نتیجه رسیدهاید که آسیبزاست را با تردید طولانی تر نکنید. تردید شما را در برزخی بی انتها قرار میدهد نه کاملا دل میدهید و نه دل میکَنید. شما هستید و آدمی که قلبتان در کنارش آرام نمیگیرد.
پونه مقیمی
@CloudlessDream
امید ، تنها کلمه ایست
در میان تمام سختی ها
و رنج ها
که هنوز می درخشد
با نیمه عاشقها ننشین.
به نیمه رفیقها اعتماد نکن.
نصفهنیمه زندگی نکن.
نصفهنیمه امیدوار نباش.
برای کسی که نصفهنیمه گوش میدهد نخوان.
نصف جواب را انتخاب نکن.
روی نیمهای از حقیقت پافشاری نکن.
رویای نصفه نیمه نخواه ...
تا انتهای سکوتت ساکت باش و به حرف که آمدی تمام حرفت را بزن.
سکوت نکن که حرف بزنی و حرف نزن که سکوت کنی.
نصف، در واقع همان چیزی است که تو را میان آشنایانت غریب جلوه میدهد.
اگر رضایت داری کاملا راضی باش و اگر نمیخواهی کلا بگو من نمیخواهم.
خندهی نیمهکاره، یعنی به تعویق انداختن خنده.
دوست داشتن نصفهنیمه یعنی هجران.
رفاقت نصفهنیمه یعنی بلد نبودن رفاقت.
نوشیدن نصفهنیمه عطشت را کم نمیکند و خوردن نصفهنیمه سیرت نمیکند.
راهِ ناتمام به جایی نمیرساندت.
زندگی نصفهنیمه یعنی تو ناتوانی در زندگی کردن و تو ناتوان نیستی؛
تو کاملی عزیز من تو کاملی و نه نصفی از هر چیزی.
تو به دنیا آمدی برای کامل زندگی کردن
و نه زندگی در نصفهنیمهها و ناتمامها.
چیزی را دوست داری با تمام وجودت به سمتش برو.
چیزی را نمیخواهی محکم بگو: "نه"
• جبران خلیل جبران
https://www.instagram.com/reel/DKafUKzMiHQ/?igsh=ajF2bGk0amQxcTB5
سلام به شما امیدوارم حالتون خوب باشه .
عنوان پست جدیددر اینستا :
والدین چگونه با انتظاراتشان کودکان رو مضطرب میکنند .
را میتوانید در صورت تمایل مطالعه فرمایید.
عالی و لبریز از شادی باشید .
راهکارهای علمی مدیریت خشم
۱. شناسایی ماشههای خشم
ماشههای خشم عواملی هستند که باعث برانگیختن ناگهانی و شدید احساس خشم میشوند. این عوامل ممکن است رفتاری از طرف دیگران باشد یا حتی افکار و خاطرات خود ما. شناخت این محرکها، اولین گام در مسیر کنترل خشم است.
چطور شناساییشان کنیم؟
به موقعیتهایی که شما را بهشدت ناراحت یا عصبانی میکنند دقت کنید. مثلاً:
وقتی کسی انتقادتان میکند، حس ناکافیبودن میگیرید
وقتی بیاحترامی میبینید، احساس تحقیر میکنید
وقتی عدالت رعایت نمیشود، احساس میکنید باید دفاع کنید
🔍 تمرین عملی: چند روز رفتار خود را در یک دفترچه ثبت کنید:
چه چیزی باعث شد عصبی شوید؟ چه واکنشی نشان دادید؟ احساستان چه بود؟
با مرور این نوشتهها، الگوها و ماشههای شخصیتان مشخص میشوند.
@CloudlessDream
۱. خفهکردن خشم (Suppressing Anger)
خفهکردن خشم یعنی تلاش برای نادیدهگرفتن یا فروخوردن آن. افرادی که خشمشان را قورت میدهند اغلب:
لبخند میزنند، درحالیکه درونشان در حال سوختن است
میگویند: “من ناراحت نیستم” ولی رفتارشان غیرعادی میشود
از ابراز ناراحتی اجتناب میکنند تا رابطه خراب نشود
اما واقعیت تلخ این است که خشم سرکوب شده بهمرور در بدن و ذهن ذخیره شده و به اشکال مختلفی مثل اضطراب، افسردگی، زخم معده یا حملههای عصبی بروز میکند.
۲. مدیریت خشم (Anger Management)
مدیریت خشم یعنی شناسایی، درک، و بیان سالم این احساس. فردی که مدیریت خشم را بلد است:
احساس خود را انکار نمیکند
آن را در زمان و مکان مناسب ابراز میکند
به جای خشونت، از گفتوگو استفاده میکند
بین احساس و رفتار، فاصلهای آگاهانه ایجاد میکند
@CloudlessDream
خشم یکی از احساسات طبیعی انسان است؛ احساسی که اگر درست درک و هدایت نشود، میتواند آسیبزننده باشد. در دنیای پرتنش امروزی، بسیاری از ما با چالشی به نام خشم سرکوب شده یا منفجرشده دستوپنجه نرم میکنیم. اما سوال اساسی اینجاست:فرق بین مدیریت خشم و خفه کردن خشم چیست؟در این مقاله جزیره ذهن به بررسی علمی این دو مفهوم میپردازیم و راهکارهایی برای تبدیل خشم به ابزاری برای رشد فردی ارائه خواهیم داد.
تعریف خشم: احساسی ضروری اما خطرناک
@CloudlessDream
مهم نیست هر روز چقدر کار میکنی، چه قدر پروداکتیوی و...
مهم اینه هر روز چقدر واقعاً با خودت و حسهات همراه میشی.
زندگی شاید چیزی جز تماما حس کردن و لذت بردن از روزها نباشه.
در لحظه حضور داشته باش.
زندگی مهمان خونه تنته، معلوم نیست کی بره دوست من...
@CloudlessDream
🔴محققان دانشگاه استنفورد: اگر دیرتر از ساعت 1 بامداد بخوابید در معرض اختلالات روانی قرار میگیرید
🔹دانشمندان دانشکده پزشکی استنفورد باور رایج درباره فواید زندگیکردن براساس ریتم طبیعی بدن را زیر سؤال بردند. به گفته آنها، بیدارماندن تا پاسی از شب، حتی برای افرادی که طبیعی تمایل به شببیداری دارند، برای سلامت روان مضر است.
🔹محققان دادههای حدود 74 هزار بزرگسال میانسال و مسن در بریتانیا را تجزیهوتحلیل کردند. آنها با استفاده از پرسشنامهها، کرونوتایپ شرکتکنندگان (تمایل طبیعی به سحرخیزی یا شببیداری) را مشخص و با استفاده از دستگاههای شتابسنج پوشیدنی الگوی خواب واقعی آنها را 7 روز ردیابی کردند. وضعیت سلامت روان این افراد نیز از طریق سوابق پزشکی آنها ارزیابی شد.
🔹بدترین وضعیت متعلق به افراد شببیداری بود که به تمایل طبیعی خود عمل میکردند و دیر میخوابیدند. احتمال تشخیص اختلال روانی در این گروه 20 تا 40 درصد بیشتر از شببیدارهایی بود که زودتر میخوابیدند. بهترین وضعیت نیز متعلق به افراد سحرخیزی بود که زود به رختخواب میرفتند و زود بیدار میشدند.
@CloudlessDream
الان واقعاً چه احساسی دارم؟ نیاز واقعی قلب من چیه؟»
و بعد هم به درون توجه کنیم بیشتر؛ تا به محرکهای بیرونی که فقط علت یا ماشهچکان (trigger) چیزی در درون ما بودند...
- خلاصه با توجه و درک بهتر معنای هیجانهامون، هم از واکنشهای آسیبزننده به خودمون و دیگران جدا میشیم، هم راه امنتری برای ارتباط واقعی و عمیق با دیگران میسازیم تا به خودمون و دیگران نزدیک و نزدیک و نزدیکتر بشیم.
💬 نظر شما چیه؟ چرا گاهی شوخیهای نابجا میکنیم؟
@CloudlessDream
• حدود ۹۰٪ از زمان، ما تحت تأثیر برنامهریزیهای ناخودآگاه ذهنمون عمل میکنیم.
مغز برای صرفهجویی در مصرف انرژی، ترجیح میده تجربهای آشنا و قابل پیشبینی بسازه؛حتی اگر اون تجربه همراه با نارضایتی یا فرسودگی روانی باشه!
در نتیجه، ممکنه کارهای روزمره رو انجام بدیم و ظاهراً زندگیمون خوب پیش بره،
اما در درون احساس میکنیم که کنترل اوضاع از دستمون خارج شده.
و این حس بیدلیل نیست؛ چون وقتی در لحظهی اکنون حضور نداریم، واکنشهامون بیشتر از روی الگوهای گذشتهست تا انتخابهای آگاهانه.
خیلی از مراجعین، این حالت رو با واژههایی مثل «احساس خستگی دائمی» یا «درگیر بودن ذهنی مداوم» توصیف میکنن.
اما خودآگاهی یعنی بیدار بودن نسبت به واقعیت خودت و تجربهی لحظهی اکنون؛
جایی که توان انتخاب، قدرت تحلیل و حس واقعی اعتمادبهنفس شکل میگیره.
@CloudlessDream
🔘🔘🔘
زنِ نادیده، مردِ ناتوان
🔸 برخی مردان، زنان را نمیبینند. نه چون نابینایند، بلکه چون دیدن زن، آنان را با حقیقتی روبهرو میکند که تابش را ندارند.
زن، به مثابهی سوژهای میلورز و اندیشنده، تهدیدی است برای ساختار مردانهای که با انکار و فرافکنی، خود را ایمن ساخته است.
🔸 مردی که زن را نمیبیند، اضطرابی را پس میزند: اضطراب از دست دادن مرکزیت، از مواجهه با دیگری، از فروپاشی توهمِ کنترل.
دیدن زن، یعنی دیدن نیازمندی، وابستگی و ناکامیهای خویش.
🔸 برای برخی مردان، زن نه سوژه که ابژهای است برای مصرف یا تصاحب. رابطهای که در آن، زن باید خاموش بماند تا صدای ناتمام مرد پژواک یابد.
🔸 در یکی از کلاسها، مردی پرسید: "مگر زن عقلش از مرد بیشتر است که تصمیمی بگیرد؟"
سکوتی افتاد؛ نه از بیپاسخی، که از زخم.
این پرسش پژواک ترسی بود کهن: ترس از زنی که میاندیشد، انتخاب میکند، و میگوید نه.
🔸 چنین پرسشی از دل روانی برمیخیزد که تاب میل، فقدان و برابری را ندارد.
نادیده گرفتن زن، یعنی نادیده گرفتن بخشی از انسانیت خود. مردی که نمیبیند، در توهم قدرت و ویرانههای رابطه تنها میماند.
🔸 شاید به جای پرسیدن "مگر زن عقل دارد؟"، باید پرسید: "مگر تو آنقدر با خودت صادقی که از عقلِ دیگری نترسی؟"
#علیرضا_اسدزاده
🔘🔘🔘
@CloudlessDream
•
زندگی یعنی اعتماد کردن به احساساتت،
استفاده از فرصتهات و درس گرفتن از
گذشتهت و درک اینکه همه چیز تغییر میکنه . .🌺🍒♥️
@CloudlessDream
زندگی فقط نفس کشیدن و گذراندن روزها نیست، زندگی یعنی ردپایی از خودت به جا بگذاری که سالها بعد، کسی با یادآوری آن ردپا، لبخند بزند.
همهمان آدمهایی را به خاطر داریم که انگار یک چراغ در تاریکیِ مسیرمان بودند، کسانی که با یک جمله یا حتی سکوتِ پر از محبتشان، جهنمِ تنهاییهایمان را تبدیل به بهشتی کوچک کردند. «آنها جادوگرانِ بیادعای زندگیاند…»
من میخواهم یکی از آن جادوگران باشم.
میخواهم وقتی از دنیا رفتم، نه با سنگ قبر،
بلکه با خاطرههایی در ذهن آدمها دفن شوم؛
خاطرههایی از لحظههایی که شانههای خمیدهای را راست کردم،
اشکِ چشمی را به لبخند تبدیل کردم،
یا حتی فقط شنوندهای بودم برای فریادهای خاموشِ کسی.
شاید امروز فرصتی باشد برای ساختن همین خاطرهها.
شاید همان «سلامِ» سادهات به همسایه،
یا همان پیامِ محبتآمیزی که برای کسی میفرستی،
آغازِ تغییرِ بزرگی باشد که دنیا را کمی زیباتر میکند.
امروز، نه برای «خودِ کوچکمان»
بلکه برای «جهانِ بزرگمان» زندگی کنیم.
همهمان میتوانیم یک قهرمانِ بیصدا باشیم؛
قهرمانی که تاریخ نامش را نمینویسد،
اما قلبها همیشه جایگاهش را نگه میدارد.♥️🌱
_سیاه و سپید
همه مردم آموزگاران شما هستند:
آدمهای خشمگین
به شما آرامش می آموزند؛
آدمهای ریاکار
به شما یکرنگی می آموزند؛
آدمهای سرسخت
به شما نرمش می آموزند؛
آدمها ی وحشت زده
به شما شهامت می آموزند؛
همیشه در رابطه با آدمهایی که وارد زندگیتان میشونداز خود بپرسید:
این شخص برای آموزش چه چیزی به من فرستاده شده؟؟!
@CloudlessDream
"احساسات سرکوب شده - بمبهای ساعتی روان"
📌توضیحات:
سرکوب هیجانی مانند نگه داشتن توپ زیر آب است - بالاخره با نیروی بیشتری بیرون میزند!
📌مکانیسمهای سرکوب:
1. انکار: "من اصلاً عصبانی نیستم" (درحالی که مشتها گره شده)
2. فرونشانی: عمداً احساسات را نادیده میگیریم
3. بازداری هیجانی: عدم بیان هیجانات
📌هزینههای سرکوب هیجانی:
1. جسمانی:
- سردردهای تنشی
- مشکلات گوارشی
- تضعیف سیستم ایمنی
2. روانی:
- اضطراب
- افسردگی
- حملات پانیک
📌علل سرکوب:
1. پیامهای کودکی: "پسرها گریه نمیکنند"
2. ترس از طرد: "اگر خشمم را نشان دهم، مرا ترک میکنند"
3. کمالگرایی: "همیشه باید خوشحال به نظر برسم"
📌تمرین رهاسازی:
1. شناسایی هیجانات:
- لیستی از احساسات اصلی را تهیه کنید
- هر روز سه بار از خود بپرسید: "الان چه احساسی دارم؟"
2. بیان امن:
- نامهنویسی درمانی (بدون ارسال نامه)
- صحبت با آینه
📌داستان درمانی:
مدیری که همیشه "آرام" بود، دچار زخم معده شد. در درمان متوجه شدیم سالها خشمش را سرکوب کرده بود.
📌تکنیک پیشرفته:
چرخ هیجانات:
1. هیجان را نام ببرید(مثلا من الان عصبانی هستم).
2. محل احساس آن در بدن را پیدا کنید.(مثلا الان عصبانیتم در معده ام هستش ).
3. شدت آن را از 1-10 ارزیابی کنید
4. منشأ آن را شناسایی کنید
5. راه سالم بیانش را انتخاب کنید
سوال از شما:
کدام هیجان را بیشتر سرکوب میکنید؟ چه پیامی در کودکی درباره این هیجان دریافت کردهاید؟
📌نکته روانشناختی:
سرکوب هیجانات مستلزم صرف انرژی روانی است - تحقیقات نشان میدهد این کار میتواند تا 30% از انرژی شناختی روزانه را مصرف کند!
🌸🌺🌹🌷💐🌼🌻🌸
@CloudlessDream
قهر کردن یا صحبت نکردن با کودک به هنگام بروز تعارض
یکی از چیزهایی است که زخمهای عمیقی به روان کودک میزند؛ زیرا این کار نه تنها نوعی«نادیده گرفتن عاطفی» حس میشود، بلکه این پیام را نیز به کودک منتقل میکند که اگر دیگران را ناراحت کند دیگر برای آنها وجود خارجی ندارد.
وقتی این کار به طور مکرر انجام شود یک روان زخم عمیق از نوع ترس از ترک شدن در کودک شکل میگیرد.
@CloudlessDream
فرسودگی روانی چیست ؟
واقعیت اینه خیلی وقت ها خستگی و فرسودگی روانی رو با تنبلی اشتباه گرفته میشه! در فرسودگی روانی شما انگیزه هیچ کاری رو ندارید و حالت های زیر رو تجربه می کنید :
🔹حتی انجام کوچیک ترین کارها هم برات سخت شده مثل یه حموم رفتن یا مرتب کردن اتاقت
🔸مدام دنبال یه تغییر بزرگی و در موردش خواب میبینی چون این روتین لعنتی دیگهداره حالت رو بهم میزنه
🔹 اخیرا خیلی راحت عصبانی میشی، سریع از کوره در میری و حتی کوچک ترینچیزا هم باعث آشفتگیت میشه
🔸حتی بعد خوابیدن و استراحتم بازم بی انرژی
🔹تمرکزت اومده پایین، حواس پرتی و هی وسایلتو جا میذاری
🔸دلت می خواد دراز بکشی و هیچکاری انجام ندی در حالی که کلی کار داری
خلاصه اینکه قبل مدام سرزنش کردن و برچسب منفی زدن بهخودت بابت تنبلی، اینو بدون روان ما هم به استراحت نیاز داره
اضطراب کودک را جدی بگیریم!
کودکان هم مانند بزرگسالان اضطراب را تجربه میکنند؛ اما نشانههای آن همیشه واضح نیست. گاهی به شکل دلدرد، ترس از جدایی، یا حتی بیقراری بروز میکند.
چه باید کرد؟
به احساساتش گوش دهید، نه اینکه نادیده بگیرید.
محیطی امن و قابل پیشبینی برایش فراهم کنید.
از تحقیر یا مقایسه با دیگران بپرهیزید.
اگر اضطراب ادامهدار یا شدید بود، از یک روانشناس کودک کمک بگیرید.
آرامش امروز کودک، آیندهای سالمتر برای او خواهد ساخت.
@CloudlessDream