-
شعر، داستان، متن های ادبی و نقیضه پردازی و......
مرا بیاد می آوری؟ من همانم که بادها را میفرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند و ابرهای پاره پاره را به هم فشرده میکنم تا قطره ای باران ازخلال آنها بیرون آید و بخواست من به تو اصابت کند تا تو
فقط لبخند بزنی، و این درحالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران،
ناامیدی تو را پوشانده بود.
(روم 48)
🔆آثار خواندنی استاد غلامحسین یوسفی
📚 چشمه روشن
📚تصحیح و توضیح گلستان سعدی
📚تصحیح فرخی سیستانی
📚 شیوه نقد ادبی
📚تصحیح و توضیح بوستان سعدی
📚صوفی نامه
📚دیداری با اهل قلم
📚دامنی از گل
📚 داستان من و شعر
📚روان های روشن
📚کاغذ زر
📚تصحیح قابوسنامه
📚در آرزوی خوبی و زیبایی
📚ادبیات و فرهنگ ایران و تاریخ تصوف اسلامی
📚گزیده ای از شعر ادبی معاصر
دلی که میبخشد، هرگز تهی نمیشود؛
او از جنس چشمه است،
نه کوزه.
؟؟؟
بار دیگر هم شبم، با نور چشمت صبح شد
ای یگانه آفتاب شهر دل، صبحت بخیر
- محمود احمدوند✨
آدینه تون گُل افشان
دعای خیر رو ازهم دریغ نکنیم🪴
میشناسمت . . .
چشمهای تو
میزبان آفتاب صبح سبز باغهاست
میشناسمت . . .
واژههای تو
کلید قفلهای ماست
میشناسمت . . .
آفریدگار و یار روشنی
دستهای تو ...
پلی به رویت خداست
شفیعی_کدکنی
غمی نو مرزهای شادیام را جابهجا کرده
ببین این عشق تاریخی چه با جغرافیا کرده
هنوز از فتح تهران برنگشته دستخط آمد:
کسی در بختیاری آتشی تازه بهپا کرده
برای ایلبانویی شبیه من همین بسکه
یکی از جارچیهایم علیهَم کودتا کرده
تفنگ دسته نقرهم... داد و بیداد... اسب سُرخم کو؟
مرا حتی رفیق روز تنگم هم رها کرده
صدا از خیمۀ سرکردۀ یاغیتباران است
اگر احیاناً این شبها کسی تیری هوا کرده
دلم از جنگهای دائمی با تو چه صلحی دید؟!
همان بهتر که دل راه مرا از تو جدا کرده
قشونت را ببر از سمت سرحدّات من بیرون
کسی پیش از تو خود را در دلم بیجنگ، جا کرده
قطارم خالی است و مادیانی میچرد در دشت
چه آرامم... خدا را شکر دنیا رو به ما کرده!
#کبری_موسوی_قهفرخی ✨
▨ شعر: هامون
▨ شاعر: محمد مختاری
▨ با صدای: #محمد_مختاری
♬ پالایش و تنظیم: شهروز
.
دلم، هوای باران به سرش زد...
آسمان نبارید، چشمانم تلافی کردند...!
#فاطمه_صباحی✨
الهی اشک شوق مهمان چشم هاتون
شب تون بی غم
ماه را گم نکنی بین چراغانی ها !!
محسن کاویانی
چشم تون به روز نو روشن ✨
نیک وی آچیچ (Nick Vujicic)
🎙️ سخنران انگیزشی، نویسنده و فعال اجتماعی است که در ۴ دسامبر ۱۹۸۲ در ملبورن استرالیا به دنیا آمد. او به بیماری نادر تترا-آملیا مبتلاست و بدون دست و پا متولد شد.
با وجود این شرایط، نیک مسیر الهامبخشی را انتخاب کرد و به یکی از تأثیرگذارترین صداهای امید در جهان تبدیل شد.
✨ او سازمان Life Without Limbs را تأسیس کرد تا به افراد دارای معلولیت کمک کند.
📚 از کتابهای پرفروش او:
Life Without Limits — پیام امید و ایمان
Unstoppable — عبور از ترسها و موانع
نیک در بیش از ۳۰۰۰ سخنرانی در مدارس، دانشگاهها و زندانها در سراسر جهان، داستان زندگیاش را برای تقویت روحیه دیگران روایت کرده است.
«اگر شکست بخورم، دوباره تلاش میکنم… آیا شما هم دوباره تلاش میکنید؟»
نیک نماد اراده و باور است؛ یادآور اینکه محدودیتهای فیزیکی، مرز تواناییهای انسان نیستند.
#روز_جهانی_معلولان
کمپ درنا
دامنه ی کوه سبلان، اردبیل، مشکین شهر
🌴یک روزهایی آرامتری. آرام مینشینی روی مبل و به صدای ملایم پیانو گوش میکنی، آرام پلک میزنی، آرام راه میروی، آرام با تمام قضایا برخورد میکنی و آرام به مشغلههای کوچک و معمولیات میرسی. یک روزهایی انگار سهمت را هرچند اندک، از جهان برداشتهباشی و نخواهی تلاش بیشتری کنی، نخواهی بیشتر به دست بیاوری و نخواهی به جایگاههای بلندتری برسی.
یک روزهایی انگار دست کشیدهای از بلندپرواز بودن و انصراف دادهای از کمالطلبی و توقع داشتن و فقط گوشهای از پهنهی زندگی ایستادهای به تماشای اتفاقات و آدمها، بدون هیچ واکنشی...
همیشه اینقدر صبور و بیتوقع و پذیرنده و آرام نیستی؛ اما درست در همین روزهاست که میفهمی؛ چقدر ساده میتوان از زندگی لذت برد و چیز بیشتری از جهان نخواست.
چه ساده میتوان در لحظه زیست و چه ساده میتوان آرام بود...
✍نرگس صرافیان طوفان✨
لا یقلقلني الثلج
ولا يزعجني حصار الصقيع
فأنا أقاومه حينا بالشعر
وحينا بالحب
فليس عندي وسيلة أخرى للتدفئة
سوى أن أحبك
أو أكتب لك قصيدة حب.
نه برف پریشانم میکند
نه از محاصرهی یخبندان میهراسم.
تاب میآورم
گاهی با شعر
گاهی با عشق.
من برای گرم شدن چارهی دیگری ندارم
جز آنکه دوستت بدارم
نزار_قبانی
📷📷📸
تعـــدادی از بـــرندگان جـــایزه بـــزرگ رقـــابت «Monochrome Photographer»
ایـــــن رقابت سالانه، ویژهی عکسهای سیاهوسفید است. زمانی که یک عکاس رنگ را از تصویر حذف میکند، بخش زیادی از جذابیت بصری و بار احساسی تصویر را دستخوس تغییر و کاستی میکند، پس باید بتواند از عناصر بصری دیگر حداکثر بهره را ببرد تا همچنان نگاهها را به سمت تصویر خود بکشاند.
بـــــه همین دلیل عکاسی مونوکروم شاید یکی از دشوارترین و در عین حال جذابترین شاخههای هنرهای بصری باشد، داشتن خلاقیت، دانش بصری و تجربهی فراوان لازمهی موفقیت در این رشته است،
هر صبح و شام قافلهای از دعای خیر،
در صحبت شمال و صبا میفرستمت...
- حافظ✨
روزتون بی ملال وفرحناک
سوگند به روز، وقتی که نور می گیرد و به شب، وقتی که آرام می گیرد، که من نه تو را رها کرده ام و نه با تو دشمنی کرده ام
(ضحی 1-2)✨
ای از بهارِ روی تو، سرسبز گشته عمرِ من
مولانا
یاد من باشد
تنها هستم!
ماه
بالای سر
تنهایی است...
سهراب_سپهری
معرفی شاعر✨
كبري موسوي قهفرخي متولد 15 شهریور 1359 در فرخشهر استان چهارمحال و بختياري می باشد.
موسوی قهفرخی کارشناسی علوم سیاسی خود را از دانشگاه تهران اخذ کرد و در حال حاضر دانشجوی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی است. از او کتابهایی به صورت مجموعه غزل و سه گانی به چاپ رسیده است. اشعار وی غالبا سرشار از مضامین عاشقانه و عناصر سنتی است. در اشعار کبری موسوی قهفرخی زندگی و زیبایی با زبانی ساده و محکم در هم آمیخته و از تکلفات زبانی پرهیز شده است .
📚بوسه مکتوب
شبدر چهار پر
عشق سالگی
کبود دار
🔅
درختان پر شکوفه بادام را دیگر فراموش کن
اهمیتی ندارد.
در این روزگار
آنچه را که نمیتوانی بازیابی به خاطر نیاور
موهایت را در آفتاب خشک کن
عطر دیرپای میوهها را بر آن بزن
عشق من؛ عشق من
فصل
پاییز است...
ناظم_حکمت
تصویری از جاده چالوس با نام رسمی «جاده ۵۹» در یک روز برفی
📸 VaheedAbbasi
برای به وجود آمدن رنگین کمان
هم باران لازم است
هم تابش نور خورشید.
هم لذت و خوشی لازم است
هم درد و اندوه
تا زندگی را
زیباتر کنند...
✏️ جی پی واسوانی
📚 هر روز با اندیشه ای نو
صبح تون عجین با شادی✨
همه ی شاعران زاده ی اضطراب جهانند، اما شاعران این کتاب در موقعیت تراژیک و ویژه ای نیز گرفتار بوده اند که دنیای معاصر و ارزش هایش را سخت در خود فروپیچیده است.
«مارینا تسوتایوا»، «ویژلاو نزوال»، «پیتر هوخل»، «ولادیمیر هولان»، «چزاره پاوزه»، «چسلاو میلوش»، «یوهانس بوبروفسکی»، «پل سلان»، «آنتونین بارتوشک»، «زبیگنیو هربرت»، «فرنک یوهاش»، و «جوزف برادسکی» در دوره ای صدای حیثیت آدمی و زبان آزادی و عشق و یگانگی شده اند که سیاست و جنگ و... به جنایت، مرگ، تنهایی، جدایی و تکه تکه شدن آدمی و زندگی می انجامیده است.
#معرفی_کتاب
#محمد_مختاری
#سالروز_درگذشت
که ز این هزار هزاران
یکی نگفت که بر شانهات چه میگذرد...
#محمد_مختاری
واعظی بر منبری دادی سخن
گرد بودی دور منبر مرد و زن
پندها می داد با صد آب و تاب
رهنمون می کرد بر راه ثواب
سخت گریان بود مردی زان میان
زار و نالان با دو صد آه و فغان
گفت واعظ گر یه ات ذکر خداست
گریه ی تو ارزشش بیش از دعاست
هست هر قطره ز اشکت دُرّ ناب
می نویسند از برایت صد ثواب
داد پاسخ مرد گریان شیخ را
من نمی فهمم سخنهای شما
داشتم من یک بز سرخ قشنگ
فرز و چابک چست و چالاک وزرنگ
بود ریشش مثل ریش تو بلند
مُرد و من را کرد زار و دردمند
دیدن ریش تو قلبم را فِسُرد
یاد آن بز اوفتادم من که مُرد
گریه ام بود علتش این ماجرا
نه سخن ها و بیانات شما!
عبید زاکانی
مدّتی باران و تاریکی را
گوش کردم.
چه لذّتی دارد از فردای نیامده نترسیدن،
گوش به باران دادن،
چای درست کردن،
پادشاه وقت خود بودن...
📚 روزها در راه
✍🏻 شاهرخ مسکوب
عصر بارانی پیش رو بخیر
حالم خوب است!
بخت یار من است و چشمانم
بار ِ دیگر سپیده دمان را به تماشا نشستند.
آه ای روشنایی محض
ای نور
ای نقطه ی نورانی چشمانم
چون پلک گشودم
دلم را روشن کن
چون سپیده دمانت...
#معصومه_صابر
کافه صبحانه ☕️
روزتون سرشار از شادی های سرزده✨
همونجایی که شمس لنگرودی می گه:
«روز با کلمات روشن،
حرف میزند
عصر با کلمات مبهم!
شب سخن نمیگوید
حکم میکند.»
.
مرا به یاد خواهی آورد
روزی که چشمانت خیس
و زیبایی ات تنها در شعرهایم باقی مانده باشد.
اورهان_ولی