💎گروه بحث تاریخ و فرهنگ بلوچستان💎 ⌲ https://t.me/joinchat/tHLNWwBQh1hiZGU0 منتظر انتقاد و پیشنهاد شما و پاسخگوی سوالاتتان هستیم🌻 🔖 پست اول کانال: https://t.me/balochs_history/3
🔹 دورهٔ دوم شعر و ادبیات بلوچی
━━━━━━━━≼🔸≽━━━━━━━━
🔹 ملک دینار میرواری
💠 ملک دینار میرواری، فرزند سردار میر عبدالحکیم میرواری و نوه میر فیروزخان بود. سال تولد او را میان سالهای ۱۸۴۵ تا ۱۸۵۵ میلادی برآورد کردهاند و در سال ۱۹۲۳ میلادی، برابر با ۱۳۴۱ هجری، چشم از جهان فرو بست.
💠 اثر ارزشمند او با نام «زِری نۆد» به دست خودش نگاشته شد. سالها بعد، شاعر پرآوازه و پژوهشگر ادبیات بلوچی، یوسف عزیز گچکی، با تلاشی ستودنی این نسخه خطی را واژه به واژه بازخوانی کرد و به همت آکادمی زبان بلوچی به چاپ رساند. این کار بهقدری بزرگ و دشوار بود که شاید برای خواننده امروز درک میزان تلاش و رنجی که در این مسیر صرف شد آسان نباشد. چرا که این اثر در اصل کتابی منظم نبود، بلکه مجموعهای از اشعار پراکنده بود که شاعر در لحظات الهام و شور سروده و خوانندگان آن را زمزمه کرده بودند. نکته مهم آن است که این نسخه خطی به خط فارسی نوشته شده، زیرا زبان بلوچی در آن روزگار دستور زبانی مدون برای کتابت نداشت.
💠 ملک دینار در اشعار خود به رخدادهای زمانهاش پرداخت. در میان سرودههای او، اشاره به جنگهای مهمی دیده میشود:
۱- جنگ میان سردار فقیرمحمد و میر بلوچخان در سال ۱۲۹۷ هجری،
۲- نبرد سردار گاجیان گچکی پنجگور با سردار نمروزخان نوشیروانی خاران در سال ۱۲۹۹ هجری،
۳- جنگ گاوشکن مکران نبردی میان میر بلوچخان نوشیروانی با سردار محرابخان گچکی کیچ در سال ۱۸۹۸ میلادی (۱۳۱۵ هجری)،
۴- و نیز نبرد سخت بلوچها با انگلیسیها در سال ۱۹۰۱ میلادی برای بازپسگیری کلات که به کشته و زخمی شدن بسیاری انجامید. در همین وقایع، شیرمرد دادکریم گوری با وجود زخمهای بسیار دستگیر شد و در کلات، سردار مهراللهخان رئیسانی، حاکم منطقه کیچ، به دست نیروهای انگلیسی بازداشت و سپس کشته شد. همه این روایتها در اشعار جنگی ملک دینار بازتاب یافتهاند.
💠 افق نگاه او در شعر بسیار گسترده بود. او برای حقیقت و دروغ، جنگ و صلح سرودههایی دارد و برای بیان مفاهیم از تصاویر و نمادهایی چون مهلنج، کمیت (اسب سرخرنگ با پیشانی سفید)، تفنگ و شمشیر، زن جوان و مرد پیر یا مرد جوان و زن پیر بهره میگرفت. این شیوه، ابزاری بود برای رساندن مقصودش از حقیقت یا دروغ، جنگ یا پیروزی.
💠 در اشعار او میتوان ردپای استادانی چون ملا فاضل و جام دُرَک را دید. با این حال، سرودههایش لطافت و زیبایی منحصربهفرد خود را دارند. کتاب «زِری نۆد» بخشی از آثار او را در بر دارد، اما بخش گستردهتری از اشعارش همچنان در صف انتشار است.
📃/۱۶
#ادبیات
💠 @balochs_history
🔹 @Balochiann
🔹 دورهٔ دوم شعر و ادبیات بلوچی
━━━━━━━━≼🔸≽━━━━━━━━
🔹 ملا قاسم
💠 ملا قاسم فرزند میر چاوش رند و برادر کوچکتر شاعر نامدار ادبیات بلوچی، ملا فاضل بود. او در سرزمین بلوچستان، در روستای دمگ سکونت داشت. در عصر شاعری خویش، از بزرگان شعر و ادب به شمار میرفت. از تاریخ تولد، سالهای جوانی و زمان درگذشت او آگاهی دقیقی در دست نیست؛ اما روشن است که همروزگار ملا فاضل بوده است، چرا که بسیاری از سرودههای این دو شاعر بهصورت گفتوگویی میان آنان سروده شدهاند.
💠 از خلال اشعار ملا قاسم برمیآید که او شاعری پندآموز و اندرزگو بوده است؛ زیرا در بسیاری از سرودههایش مفاهیم اخلاقی، معنوی و توصیههای حکیمانه دیده میشود. نگاه او به جهان گذرا، چالشهای انسانی و دگرگونیهای روزگار، مضمون اصلی اشعارش را شکل میداد.
💠 ملا قاسم بارها در شعرهایش به ناپایداری دنیا اشاره کرده و پایان زودرس و حیلهگری روزگار را با واژههایی پرمعنا بیان کرده است. او جلوههای زیبایی و رنگارنگی دنیا را فریبنده میدانست و از سویی شادی توانگران و غم بینوایان را با دلی اندوهگین و شکسته به درگاه خدا میبرد. این مضمون یادآور سرودههای سعدی است که در آثارش نیز عدالت و بیعدالتیهای روزگار بازتاب یافتهاند.
💠 گفتهاند شاعران بزرگ تنها برای زمانهی خود شعر نمیگویند؛ بلکه روشنبینی و اندیشهی ژرفشان آنان را از روزگار خویش فراتر میبرد. چنین شاعرانی نهتنها پیشرو و آیندهنگرند، بلکه نگاه ژرف و روشنیبخش آنان، کمال و جاودانگی را برایشان به ارمغان میآورد.
💠 وجود واژگان فارسی و عربی در اشعار او، نشانی از دورهی ملایی است؛ چرا که در آن روزگار، این دو زبان جایگاهی پرنفوذ در ادبیات داشتند. در آن زمان، شاعری شأن و منزلتی والا داشت، بر خلاف امروز که شعر چندان اعتباری نمییابد. ملا قاسم با سرودههایی سرشار از اخلاق و پند، کتاب خود را با نام «پهکین اشرفی» برجای گذاشت.
💠 میر بشیر احمد بلوچ، گردآورندهٔ آثار او، دربارهاش گفته است: «ملا قاسم، سعدیِ ادبیات بلوچی است.» او در روزگاری میزیست که شمار اندکی بر زبان فارسی و عربی تسلط داشتند؛ اما خود، استادی چیرهدست در این زبانها بود و شعرش را بدانها میسرود و میخواند.
📃/۱۶
#ادبیات
💠 @balochs_history
🔹 @Balochiann
🔹 دورهٔ دوم شعر و ادبیات بلوچی
━━━━━━━━≼🔸≽━━━━━━━━
🔹 ملا فاضل
💠 ملا فاضل، فرزند چاوش رند، ستارهٔ درخشان شعر و ادبیات بلوچی بود. زادگاه ملا فاضل روستای چاه قاسمی است. برادر کوچکترش، ملا قاسم نیز شاعری توانا بود.
💠 ملا فاضل نماد یک سبک و یک دوره در شعر بلوچی است. با استعداد، نبوغ و دانش خویش، گستره و غنای تازهای به این ادب بخشید. ملا فاضل با خلق تصاویر ناب، استفاده از واژگان پرمعنا و بهرهگیری از تشبیهات و استعارههای بیمانند، تحولی نو در شعر بلوچی بهوجود آورد. یکی دیگر از ویژگیهای ملافاضل بداههسرایی بود وی بارها در مجالس و دیوان از همین ویژگی برای شعر سرودن بهره میبرد.
💠 اگر بگوییم ملا فاضل در دورهٔ دوم شعر بلوچی سرآمد و برجستهترین شاعر زمانهٔ خویش بود، سخنی به گزاف نگفتهایم. در آن دوران بسیاری از شاعران قلم به دست داشتند، اما اغلب به زندگی و احوال شخصی خود میپرداختند. در حالی که ملا فاضل با هر بار ذکر نامش، انقلابی در شعر برمیانگیخت. اگر او و سبک نوآورانهاش نبود، بیگمان شعر بلوچی امروز چهرهای دیگر داشت.
💠 ویژگی برجستهٔ شعر او این بود که به جای پرداختن به روزگار پرشکوه گذشته و فخر بر نیاکان، نگاهش را به زمان حال دوخته بود. ضعفها و کاستیهای روزگار خویش را میدید و بیپروا بیان میکرد. او اخلاقمحور بود و در برابر بیاخلاقیها واکنش نشان میداد؛ مثلاً به جای مدح مهماننوازی و گشادهروییِ میرچاکر خان رند، عزم او برای جنگ و خونریزی را نقد میکرد. ملا فاضل همواره آرزوی اتحاد و همدلی در سر داشت و از نظامهای قبیلهایِ ناکارآمد و جنگهای طایفهای آزردهخاطر میشد.
💠 ملا فاضل سالها از سردردهای مداوم رنج میبرد تا سرانجام در سال ۱۲۷۰ هجری جان به جانآفرین سپرد. پس از مرگش، برادرش ملا قاسم، شعری بر سنگ مزار او نگاشت.
💠 از آثار ارزشمند او، کتاب «شپ چراگ» است که توسط بشیر احمد بلوچ گردآوری و به همت آکادمی زبان بلوچی به چاپ رسیده است.
📃/۱۵
#ادبیات
💠 @balochs_history
🔹 @Balochiann
🔹 دورهٔ دوم شعر و ادبیات بلوچی
━━━━━━━━≼🔸≽━━━━━━━━
🔹 مست توکلی
💠 توکلی در سالهای ۱۸۲۵-۲۶ یا به قولی دیگر سال ۱۸۳۱م. در منطقه کاهان مری، در روستای مانرکبند چشم به جهان گشود. دوران کودکی خود را بیشتر به چوپانی گذراند. او علاوه بر علاقه به شعر و ادبیات بلوچی، در بسیاری از زمینهها کمال و استعداد نشان داد.
💠 توکلی دلبستگی فراوانی به شعر، دانش، شکار، سفر و طبیعتگردی داشت. همین علاقهمندی به علم و شکار، سرانجام منجر به دیداری تصادفی شد که او را با دلبرش «سَمَّوْ»، آشنا ساخت. بخش بزرگی از اشعار او در مدح و وصف عشق و دلتنگی نسبت به سمو سروده شده است. نام اصلی او «توکلی» بود، اما چون بر اثر عشق سمو رفتاری غیرعادی و مستگونه -همچون مجنون در داستان لیلی و مجنون- داشت، به «مست» شهرت یافت.
💠 مست به گویش کوهسلیمانی شعر میسرود و در سرودههایش بهوفور از تشبیه و استعاره بهره میبرد. از تشبیه به برگ درختان تا جام بلورین شراب برای وصف سمی از زیباترین استعارهها سود میجست؛ از جمله «شکوفه انار سرخ» یا «روشنی شبهای تار».
او طبیعت را آینهٔ دل خود ساخته بود؛ از شکوفه درختان گرفته تا ابر و ماه و دیگر جلوههای هستی، همه را دستمایه ابراز عشق به سمو میکرد. ناگفته نماند که او از شعر و سبک «جام درک» نیز تأثیر پذیرفته بود؛ چنانکه درونمایه اشعارش سرشار از معنا، لطافت اندیشه و زیبایی است. شعر مست توکلی آمیزهای از تصوف، اندیشهٔ ژرف، حقیقتجویی و سادگی است.
💠 همین تصویرگریهای خیالانگیز، اشعار او را به لطافتی خاص و ظرافتی شاعرانه رسانده است. با این حال، عشق به سمو هرگز او را از عشق به وطن غافل نساخت. در اشعارش بارها از میهن و ارزشها و فرهنگ بلوچی سخن گفت و آرزوهای خود را برای اتحاد، همدلی و آزادی سرزمینش با زبانی شاعرانه بیان نمود.
🔵سَمَّو یَه شیشَه ئے شَراوانی
🔵سمّو یه سَروانی تَلارانی
🔵سمّو یه سُهرپُل ئے اَنارانی
🔵سمّو یه ڈیوا ئے تهارانی
🔵یا جُڑی بوٹی ئے رَغامانی
🔸سمو جامی پر از شراب است
🔸سمو آهویی است که بر صخرهها میگذرد
🔸سمو شکوفهٔ سرخرنگ انار است
🔸سمو چراغی در تاریکی است
🔸یا اینکه پارهای ابر از ابرهای بارانی است
📃/۱۴
#ادبیات
💠 @balochs_history
🔹 @Balochiann
🔹 عمارت شمس زاهدان
💠 عمارت شمس، از بناهای تاریخی استان سیستان و بلوچستان و شهر زاهدان میباشد که در خیابان شریعتی و روبهروی عمارت ابویی واقع شده است. این عمارت در سال ۱۳۱۵ خورشیدی ساخته شده است و متشکل از چند اتاق است که دورتادور حیاط را فراگرفته و تمام درب و پنجرههای آن چوبی هستند.
#معماری
#تاریخ
🌐 Ig: Iamircheraghi
💠 @balochs_history
🔹 عمارت شمس زاهدان
💠 عمارت شمس، از بناهای تاریخی استان سیستان و بلوچستان و شهر زاهدان میباشد که در خیابان شریعتی و روبهروی عمارت ابویی واقع شده است. این عمارت در سال ۱۳۱۵ خورشیدی ساخته شده است و متشکل از چند اتاق است که دورتادور حیاط را فراگرفته و تمام درب و پنجرههای آن چوبی هستند.
💠 خانه شمس زاهدان، سال ۱۳۸۰ با شماره ۳۸۲۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و در حال حاضر توسط بخش خصوصی بازسازی شده و به عنوان کافیشاپ در اختیار عموم گردشگران و بازدیدکنندگان قرار دارد.
#معماری
#تاریخ
🌐 Ig: mr_3ubhan
💠 @balochs_history
🔹 کاروانسرای مَلِک زاهدان بازسازی شد
💠 کاروانسرای ملک، که به دست ملک شفیع بنا شده، اولین کاروانسرای زاهدان و قدیمیترین بناهای تاریخی شهر با قدمت یک قرن و مربوط به دورهٔ رضا شاه پهلوی، در تقاطع کوچه حافظ و خیابان آیتالله کفعمی واقع شده است. وسعت این کاروانسرا ۳۲۰۰ متر مربع است که در یک پلان آن مستطیل شکل ساخته شده و دارای ۲۹ اتاق مهمانخانه و یک حیاط بزرگ است. این بنا در سال ۱۳۸۶ با شمارهٔ ۲۲۲۵۳ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.
💠 این بنای تاریخی پس از تجربه چند تغییر کاربری و در نهایت چند مرحله تخریب گسترده و عدم مرمت و نگهداری، در نهایت بهکوشش خانم ملاالهی و تعدادی از معماران دلسوز و تخصیص بودجهای درخور، پس از چندین سال بهزیبایی مرمت شد و به شکوه گذشتهاش بازگشت.
#معماری
#تاریخ
🌐 Ig: mr_3ubhan
💠 @balochs_history
🔹 روستای هبودان، لاشار
💠 #طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 آبشار گلیک، لاشار
💠 #طبیعت
💠 @balochs_history
نه میبخشیم نه فراموش میکنیم؛
امروز هشت مهر، سومین سالگرد #جمعه_خونین_زاهدان است🖤
💠 @balochs_history
🔹 دورهٔ دوم شعر و ادبیات بلوچی
━━━━━━━━≼🔸≽━━━━━━━━
🔹 عبدالرحمن شمیدی
💠 شمیدی نامزد عزیزی داشت که به اجبار از او جدایش کردند. روزی شمیدی، دلشکسته و سرشار از دلتنگی، کبوتری را به دست گرفت و در گوشش نجوا کرد: «ای کبوتر آرام! همه میگویند تو گوشبهفرمانی و پیغام هر دل را بیکموکاست به مقصد میبری؛ امروز تو را قاصد خود میکنم. برو... سلامم را به مهلنج (محبوبم) برسان، به او بگو دل من گرم یاد اوست و اندوه دوریاش آتشی بر جانم نهاده.»
💠 شمیدی ادامه داد: «اگر محبوبم را دیدی بگو من آرام و قرار ندارم. بزرگترین رنج من، جدایی از مهلنج است؛ عشقی که هرگز از یادم نخواهد رفت. نام او را زردو نهادم، تا همیشه در یاد بماند. من راهی لسبیله شدم، به امید آنکه شاید مهلنج را دوباره ملاقات کنم، اما بیگمان، سرنوشتم مرا به دربار سردار آواران رساند. وقتی به بارگاه سردار رسیدم، سردار من را گرامی داشت و با مهربانی از حال و روزم پرسید. بیپرده، راز دلم را آشکار کردم. از دوری مهلنج گفتم، از تمرد و غم جدایی.»
💠 سردار آواران با شنیدن سخنان شمیدی اندوهگین شد و در خشم فرورفت. او سربازانش را فراخواند و فرمان داد: «به یادشان بیاورید و بگویید ملک دینار سلامت باشد؛ نمیگذارد خیانتکاری، نامزد شمیدی را از چنگش برباید.»
💠 شمیدی، غمگین از برآمدن بوی جنگ، قاصدی دیگر به سوی مهلنج فرستاد و پیغام داد: «از من دلگیر مشو، من هرگز نمیخواستم آتش جنگ برافروزم. مراقب خودت باش؛ مبادا تیری سرگردان به سوی تو روانه شود. خدایا مبادا که چنین روزی فرا رسد.»
💠 و اینگونه، شمیدی آرزو و خواسته دلش را به زبان آورد؛ آرزویی که ریشه در عشقی جاودانه و پرشور داشت.
📃/۱۰
#ادبیات
💠 @balochs_history
🔹 @Balochiann
🔹 دورهٔ دوم شعر و ادبیات بلوچی
━━━━━━━━≼🔸≽━━━━━━━━
🔹 عبدالرحمن شمیدی
💠 عبدالرحمن شمیدی از منظر اندیشه و سبک، شاعری کلاسیک در سرزمین بلوچستان است که در شهر «آواران» چشم به جهان گشود. گسترهٔ شعر او پهناور و شکوهمند است و به همین دلیل در شمار شاعران برجسته و خوشکلام این دیار جای میگیرد.
💠 سرنوشت او اما رنگی تراژیک دارد. همانگونه که شرایط دشوار میتواند گاه عقل را برباید و انسان را به مرز جنون برساند، در زندگی شمیدی نیز چنین اتفاق تلخی رخ داد. همانطور که روایت شده «شےمُرید» نامزد خود را از دست داد (معشوق و نامزدش «هانی» از او گرفته شد و به ازدواج «میرچاکر» درآمد) و سپس آوارهٔ کوه و بیابان گشت؛ برای شمیدی نیز جدایی از نامزدش سرآغاز شاعری او بود؛ چراکه پس از گسستن پیوند عاشقانه و تجربهٔ رنج جدایی، اندوه خود را در قالب شعر به تصویر کشید و داستان عشق و شکست خویش را جاودانه ساخت. رنجهای روزگار، او به شاعری بدل ساخت که دیگر نظیر او پیدا نمیشود.
💠 بیشتر اشعار شمیدی وصفی عاشقانه از نامزد ازدسترفتهٔ اوست و این دلدادگی تلخ را در قالب روایتهای شاعرانه بازمینماید. او در سرودههایش از نمادها و استعارههایی بهره میبرد که نزد شاعران کلاسیک رایج بود؛ همچون کبوتر که در شعر او بهسان قاصدی میان عاشق و معشوق ظاهر میشود.
🔵او کپوت مرغانی غریب تهریں
🔵بال کن نیمروچی ئیں جل ءُ لهڑیں
🔵زور سلاماں نندے یک تهریں
🔵دیم پرا شاهی هلکه ءُ شهریں
🔹 ای کبوتر که میان مرغان غریبتری! ظهرهنگام پر گشا و پرواز کن و سلام و پیغامم را ببر به سوی آن شهر و دیار باشکوه...
📃/۹
#ادبیات
💠 @balochs_history
🔹 @Balochiann
🔹 دورهٔ دوم شعر و ادبیات بلوچی
━━━━━━━━≼🔸≽━━━━━━━━
🔹 شفیع خان خارانی
💠 برداشت آزاد از اشعار شفیع خان نشان میدهد که او در سرزمین پهناور بلوچستان ساکن و اهل خاران بوده است؛ هرچند پیش از آن، مدتی را در میان کوههای کچگ در نوشکی سپری کرده است. تنگدستی و نیازمندی هرگز نتوانست ذوق هنری و شادابی روح او را تحت تأثیر قرار دهد و این ویژگی در اشعارش کاملاً مشهود است. او به گویش رخشانی شعر میسرود.
💠 شفیع خان در طول زندگی خود اشعار بسیاری سروده است، اما متأسفانه تنها بخشی از آثارش در دسترس است. یکی از اشعار معروف او، «دروگ ءُ راست» است که در آن دروغ و راستی در مقابل هم قرار گرفتهاند. این آثار نشان میدهند که نگاه او به زندگی مثبت بوده و در اشعارش، نقد رفتارهای نادرست، ترویج ارزشهای اخلاقی، تأکید بر مشورت و اهمیت نیکی و احسان دیده میشود.
💠 در آثار شفیع خان، مقابلهی خوبی و بدی آشکار است و بسیاری از اشعار او رنگ مذهبی و اخلاقی دارند؛ ویژگیای که او را در میان شاعران معاصر مشهور کرده است.
🔵ھر کس کہ دروگ ءِ یار بیت
🔵من باطن ءَ آزار بیت
🔵نام ءُ نشان ئے گار بیت
🔹 هر که باشد یاور دروغ / آزار میبیند از درون /نام و نشانش گم میشود
📃/۸
#ادبیات
💠 @balochs_history
🔹 @Balochiann
✨📚 برگزیدۀ بهترین کانالهای تلگرام!
🎯 از دنیای کتاب و تاریخ تا شعر و آموزش، همه اینجاست:
🌟 کتابهای صوتی آرامش با داستان
@arameshbadastan
🌟 آرشیو بزرگ اینفوگرافیک
@Infographicer
🌟 دروازۀ دانایی
@Audio_Books_24
🌟 ترکی استانبولی، آموزش، تمرین
@Turkish_Nazli
🌟 حکومتهای اساطیری ایران
@iran_sarzamin_tamadon
🌟 کــتــاب صوتی & 𝐏𝐃𝐅
@darkhaste_ketab_parshangbook
🌟 آلبوم جنگاوران تاریخ
@Marzupan
🌟 تاریخ و فرهنگ بلوچستان
@Balochs_Bistory
🌟 یک بغل شـ؏ـر
@Bi_Molaahezeh
🌟 ده دقیقه رمان و روانشناسی🎙
@peyke_pouyesh
🌟 دلپتان (زرتشتیان صاحبدل)
@Delpatan_zarrin
🌟 زیباترین اشعار دوبیتی و متن کوتاه
@aftabmahtabi
🌟 مدیریت زندگی
@LifeManage
🌟 آوای شب_دانلود خاطره
@AVAYESHAB2024
🌟 آزمون روزانۀ تاریخ (تست و کوئیز)
@HistoQuiz
🌟 اشتادان
@eshtadan
🌟 سُنَّتها و دُروغها
@sonnatha_va_doroogh_ha
🌟 مرور گذشته
@ghadimm_nadim
➖➖➖
📣 شرکت در تبادلات یا ثبت تبلیغات:
👤 @FiruzMehr
🔹 روستای تمین
💠 شهرستان میرجاوه
#طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 قلعه خاران
💠 قلعه نوشیروانیها در شهر خاران که به فرمان آزاد خان نوشیروانی در اواخر قرن هجدهم میلادی ساخته شده است. این قلعه مرکزی برای حکومت طایفهٔ نوشیروانی در خاران بلوچستان بود. امروزه خاران در بلوچستان پاکستان قرار دارد. این قلعه با استفاده از آجرهای پخته و با الهام از #معماری ایرانی طراحی و بنا شده است.
🌐 Ig: safar_e_balochistan
💠 @balochs_history
🔹 ساحل دَرَک - زرآباد
💠 #طبیعت
🌐 Ig: abolfazl.dehghan98
💠 @balochs_history
🔹 دریای ابر در کوه بیرک - مهرستان
💠 #طبیعت
🌐 Ig: zahedanpic
💠 @balochs_history
🔹 آرامگاه پیرسهراب
💠 عکاس: عبدالرحمن عزیزی
🌐 ig: _a.azizi
💠 @balochs_history
🔹 دورهٔ دوم شعر و ادبیات بلوچی
━━━━━━━━≼🔸≽━━━━━━━━
🔹 فیضل فقیر
💠 وی پس از درگذشت مرشد و رهبرش، با دلی پر از غم، فتحپور را ترک کرد و در روستایی به نام فیضپورآباد سکونت گزید؛ این روستا را خود فیضل فقیر بنا کرد و در همانجا زندگی خود را سپری نمود.
💠 فیضل فقیر در پنجشنبه سیزدهم ربیعالثانی سال ۱۳۷۷ق. دار فانی را وداع گفت. او عالمی بزرگ و قدری در هر دو دنیای ظاهر و باطن بود و به شش زبان تسلط داشت: فارسی، بلوچی، براهویی، سندی، سرائیکی و اردو.
🔹شعر بلوچی
🔵کناں صفت ءُ ثنا ۓ پیداورا
🔵اشاں مطلوب بے مثلیں نگارا
🔵ولے وصفش کنم چوں آشکارا
🔵کہ آنهی ءِ ثنانیں ماں شمارا
🔵مثل چو موج دریا ۓ ذخارا
🔵سراسر بحر ءِ وحدت بے کنارا
🔵اگر کل پهٹ ثنا کن داں جمارا
🔵نہبی یک قطره شان بحر تارا
🔵سدا سرسبز باگچه ءُ گل بهارا
🔵همیشان فیض جاری چو دهارا
🔹ترجمه
🔸میکنم ستایش و تعریفِ آشکارا
🔸از نگارم، آن پسندیدهٔ بیمثال
🔸ستایش میکنم عیان و اشکارا
🔸چون او سزاوار مدح ماست
🔸میخروشم همچو موج از دلِ دریا
🔸دریاییست او، سراسر ناز و زیبایی
🔸اگر تمام هستی، تا ابد، ستایشش کنند
🔸قطرهای از خوبیِ او بر زبان نیاید
🔸صد گل و باغ و بوستانِ سبز و خُرم
🔸همه تاثیر توفیق روان اوست
📚 آثار فیضل فقیر:
۱- دیوان غزلیات (فارسی)
۲- عین العشق منظوم (فارسی)
۳- فیض حق (فارسی)
۴- فیض العشق (بلوچی)
۵- سرالعشق (سندی)
۶- فیض العشق (سندی و غیره)
۷- سهحرفی مداح
۸- سهحرفی و غیره
۹- گلشن اشعار
📃/۱۳
#ادبیات
💠 @balochs_history
🔹 @Balochiann
🔹 دورهٔ دوم شعر و ادبیات بلوچی
━━━━━━━━≼🔸≽━━━━━━━━
🔹 فیضل فقیر
💠 فیضل فقیر، فرزند خانمحمد لاشاری، در شهر علمپرور گاجان در ناحیهٔ گنداوه سرزمین کچهی به دنیا آمد. استعداد، نبوغ و علاقه او به علم از سن ۱۳ سالگی پدیدار شد، چنانکه وقوع این شور و ذوق علمی را در اشعار فارسی خود نیز بازتاب داده است:
🔵چو در سینزدهم سال عمرم رسید
🔵بخاطر نسیمی مبرّا وزید
🔵که ناگه دلم زین جهان دور خورد
🔵به ره خوانندگی علم پا در فشرد
🔵ولیکن نه مردم درآن حال بود
🔵نه هروقت در بند اموال بود
🔵گهی در شغل شوق خواندن بودم
🔵گهی در امورات و نیاز دم
🔵گهی صید گهی سوی بیشه شدم
🔵گهی سنجه در دست آلودم غم
💠 او با پشتکار فراوان به مطالعهٔ کتابهای آموزندهٔ فارسی همچون «سکندرنامه» و کتب عربیِ فقه و حدیث و تفسیر پرداخت و دانش و علم ذاتی خود را در مسیر جستجوی حقیقت به کار گرفت. بسیاری بر این باورند که دشواریها و مشقتهای راه کسب علم، اصلیترین دلیل ناتمام ماندن برخی تلاشهای او بوده است، موضوعی که خود در اشعارش به آن اشاره کرده است:
🔵در آن ورطه محو بودم مزید
🔵که ناگه ندایی به خاطر وزید
🔵همی گفت ای خفته قمقم ز خواب
🔵اِلَیهِ الوسیله روان شو شتاب
💠 گاهی دوستان و خانواده را رها کرده و از دنیا کناره میگرفت. در یکی از این دورانها، به حضور پیر روشندل حضرت سید رکل شاه رحمةالله شتافت و در پنجشنبه سوم ربیعالثانی سال ۱۳۲۲، از ایشان به درجهای از معرفت رسید. پس از آن، به طور کامل از تعلقات دنیوی روی گرداند و شش سال در سایه تعلیمات معنوی سید به کسب معرفت پرداخت. این دوره تأثیر عمیقی بر او گذاشت، چنانکه به کل از دنیا و امورش غریب شد و در خداشناسی و شناخت حق غرق گردید و او مرید درگاه حق شد.
📃/۱۲
#ادبیات
💠 @balochs_history
🔹 @Balochiann
🔹 دورهٔ دوم شعر و ادبیات بلوچی
━━━━━━━━≼🔸≽━━━━━━━━
🔹 فقیر شیر جان
💠 فقیر شیر جان، فرزند ملنگجان، اهل نوشکی بلوچستان، شاعری خوشذوق و شیرینسخن بود. پدر و پدربزرگ او درویش و صوفی بودند، و به همین سبب نام «فقیر» را همراه با نامش نهادند. بیگمان شیرجان طبع شاعری را از نیاکان خود به ارث برد، اما برخلاف آنان، از سبک شعر مذهبی فاصله گرفت و به سرودن اشعار گوناگون و متنوع روی آورد.
💠 خوشرویی، گشادهرویی و خوشاخلاقی او سبب محبوبیت فراگیرش شد؛ چنانکه همنشینی با او شیرین و دلنشین بود و به خوشمجلس بودن شهرت داشت. هنوز هم در نواحی نوشکی، چاغی و خاران، اشعارش بر زبان خوانندگان جاری است. او به گویش رخشانی شعر میسرود و در سرودههایش از اشکال گوناگون ادبی و استعارههای بدیع بهره میبرد و طبیعت را سرچشمه الهام خود میدانست.
💠 شیرجان مردی پهلوانمنش، طبیعتگرد و شیفتهٔ شکار بود. بیشتر عمر خویش را در کوههای کوچگان نوشکی به شکار و سیاحت گذراند و همین دلبستگی به طبیعت، الهامبخش بسیاری از استعارهها و تصویرهای شاعرانهاش شد. هرچند پدر و پدربزرگ او نیز شاعر بودهاند، اما متاسفانه از سرودههایشان اثری بهجا نمانده است. اشعار فقیر شیرجان نیز بعدها به همت جناب عبداللهجان جمالدینی گردآوری شد و در کتاب «مرگ ءِ مینا (مرغ مینا)» به چاپ رسید.
🔵اے گُل ءِ چهارچی ءَ منی جهان پیداور انت
🔵چَمّی دل ءِ تیرانت بروانک شِلّیں هَنجَر انت
🔵زلف شیرازی طلاکودیں زِره بر انت
🔵تئی دپ ءِ دنتان لعل ءُ یاقوت ءُ جوهر انت
🔵هر کجا لگ انت مثل ءِ چو الماس ءَ بر انت
🔹 در چهار برگِ این گل، جهان من پیداست، چشمانش، تیریست بر دل، و ابروانش خنجری نوکتیز
زلفهایش چون شمشیر زرین شیرازی، بر شانههایش فرو ریخته
دهان و دندانت، لعل و یاقوت و گوهر تابان
نگاه تو چون الماس، فروزنده است
📃/۱۱
#ادبیات
💠 @balochs_history
🔹 @Balochiann
🔹 روستای سیف آباد، لاشار
💠 #طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 غذاهای بومی و محلی بلوچستان
💠 بلوچستان سرزمینی پهناور و پر از فرهنگ و آداب و رسوم غنی است. یکی از جذابترین…
💠 برای مشاهده ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک کنید ↓
🌐 https://balochidivan.ir/غذاهای-بومی-محلی-بلوچستان/
🌻 @BalouchiDivan
💠 @Balochs_history
🔹 رودخانه هبودان، لاشار
💠 #طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 رودخانه هبودان، لاشار
💠 #طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 بیشهزار درنجن، دشتیاری
💠 #طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 چشمه زلال درنجن، دشتیاری
💠 #طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 دورهٔ دوم شعر و ادبیات بلوچی
━━━━━━━━≼🔸≽━━━━━━━━
🔹 زرگر حسن
💠 نام او «حسن» بود، اما به سبب فراگیری حرفهٔ زرگری، که شغل خانوادگی وی بود، این لقب با نامش درآمیخت و بعدها در اشعار و عنوان هنریاش نیز از همین نام بهره گرفت. پدر حسن، که محمدیوسف نام داشت، مردی عارف و زرگری ماهر بود. زرگر حسن در جوانی حرفهٔ زرگری را کنار گذاشت و باقی عمر را در دیوانها و مجالس بزرگان گذراند.
💠 سال تولد زرگر حسن را میان سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۳ حدس زدهاند. خانوادهٔ او اهل دزک بلوچستان ایران بودند. پدر و پدربزرگ زرگر برای کسب و کار، دزک را ترک کردند و راهی زنگبار شدند. زرگر نیز همانجا به دنیا آمد. سالها بعد پدرش زنگبار را رها کرد و به روستای پدری خود در دزک بازگشت، اما زرگر در جوانی دزک را ترک گفت و به کیچ رفت. چند سالی در کلاتی به نام «کلَگی» روزگار گذراند و سپس بنا به توصیهٔ سردار مهراب خان گچکی، از کلات کلگی به شهر کیچ کوچید و تا پایان عمر در همانجا ماندگار شد.
💠 سادگی زبان او در اشعارش بهروشنی پیداست؛ او چنان ساده و روان شعر میسرود که همگان بهآسانی میتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند. او با بهرهگیری از «لیکو» و دیگر شیوههای شعر بلوچی، به مدح بزرگان بلوچ و توصیف سرفرازیهای بلوچان میپرداخت. سادگی و زیبایی کلامش در کنار بهرهگیری از آرایههای بومی، سبک ویژهای به اشعارش بخشیده بود.
💠 زرگر حسن بیشتر عمر خود را در کیچ گذراند و سرانجام در سال ۱۹۵۸ میلادی چشم از جهان فرو بست. اشعار او بعدها به همت محمدیوسف گچکی در کتابی با نام «گوناپ» گردآوری شد.
🔵پر منی چمّاں مهلقا هورے جنتی
🔵بیرَگ ءَ الماسے تراشتگیں لالے مشکتی
🔹 مهلقا (محبوب)، در برابر چشمان من همچون حوریِ بهشتی مینماید؛ [و همچون] الماس تراشیده و لعل مسقطی [جلوهنمایی میکند].
📃/۷
#ادبیات
💠 @balochs_history
🔹 @Balochiann
🔹 دورهٔ دوم شعر و ادبیات بلوچی
━━━━━━━━≼🔸≽━━━━━━━━
🔹 رحمعلی مَری
💠 رحمعلی مری در سال ۱۸۷۶ میلادی در منطقهٔ شاهجو، چشم به جهان گشود. پدرش بجّار نام داشت. او تحصیلات ابتدایی خود را در ناحیهٔ کوهلو گذراند و در روزگار خویش بهعنوان شاعری نامدار و شناختهشده شهرت یافت. رحمعلی مری در دورهٔ دوم شعر بلوچی، از سرآمدان و پیشگامان به شمار میرفت.
💠 رحمعلی در کودکی، پدر و مادر خود را از دست داد و تحت سرپرستی عمویش پرورش یافت. میر مٹا خان مری، بعدها اشعار او را گردآوری و در قالب کتابی با عنوان اشعار رحمعلی در سال ۱۹۷۸ میلادی، توسط آکادمی زبان بلوچی به چاپ رساند. همچنین این کتاب با عنوان «جنگ گنبد» به همت غوثبخش صابر به زبان اردو ترجمه و منتشر گردید.
💠 رحمعلی شاعری میهنپرست و آزاده بود که در بیشتر سرودههایش، ستم و خشونت انگلیسیهای استعمارگر علیه بلوچها را به تصویر میکشید. در سالهای ۱۹۱۶–۱۸، هنگامی که رویدادها پیرامون سیاستها و سلطهٔ دولت بریتانیا شدت گرفت، رحمعلی سکوت را برنتابید و اعتراض به این ظلمها را در قالب شعر به یادگار گذاشت.
💠 اشعار او بهطور عمده در قالب شعر حماسی و با زبان ساده و قابلفهم برای عموم مردم و به گویش سلیمانی (بلوچی شرقی) سروده شدهاند. او با استفاده از اشعار خود، مفاهیم آزادی، شجاعت و هویت ملی را در میان مردم ترویج میکرد.
رحمعلی مری در نبردهای مختلف علیه استعمار بریتانیا مشارکت داشته و اشعار او در این دوران بهعنوان منبع الهام برای مبارزان مورد استفاده قرار میگرفت. اشعارش نهتنها روایتگر درد و رنج زمانه، بلکه الهامبخش امید و ایستادگی در دل جامعه بود. حضور گرم او در جمع یاران، بر محبوبیتاش میافزود.
📃/۶
#ادبیات
💠 @balochs_history
🔹 @Balochiann