استاد دانشگاه تهران، فعال سیاسی در حوزه تمدن ایرانشهری ارسال پیام و ارتباط مستقیم: @ContactAkhoundibot ℹسایت AbbasAkhoundi.ir ℹتوییتر twitter.com/AbbasAkhoundi ℹاینستاگرام instagram.com/dr.AbbasAkhoundi
🟦چرا نامه به آقایان خاتمی و نبوی؟
🔻پس از انتشار نامه اینجانب خطاب به آقایان خاتمی و نبوی، نخستین نقدی که وارد شد این بود چرا این دو بزرگوار مخاطب نامه قرار گرفتهاند؟ اینان که حضور فعالی در جریانهای اخیر سیاسی نداشتهاند و ندارند و تمایلی هم به حضور ندارند. گاهی هم که حضور پیدا میکنند، خلاف جهت اعتراضات حرکت میکنند. افزون بر این، دورهی اصلاحطلبان گذشتهاست و اصلاحطلبی به پایان خط سیدهاست. از این رو، صحنه سیاسی را خالی کرده و محلی از اعراب ندارد. و مسائلی از این دست.
🔻در پاسخ این نقد عرض میکنم که قدر سیاستمدارن ملیمان را بدانیم. سیاستمدارن کالا و یا ابزارهای یکبار مصرف نیستند. شخصیت اینان در یک چرخهی تاریخی و پس از طی فراز و فرودهای فراوان شکل میگیرد و بهواقع سرمایههای اجتماعی یک ملت هستند. بنابراین، بهراحتی نمیتوان آنها را کنار گذاشت. اکنون بسیاری از اندیشمندان از شخصیت مرحوم ذکاءالملک فروغی به نیکی یاد میکنند و او را ناجی ایران در جریان اشغال 1320 توسط متفقین میدانند. شاید روزی که او با زیرکی توانست محمدرضا شاه را به مجلس شورای ملی ببرد تا سوگند پادشاهی یاد کند، بسیاری او را خائن بهوطن نامیدند. لیکن، امروز که آبها از آسیاب افتادهاست قضاوت تاریخی آن است که فروپاشی نظام سلطنت در آن تاریخ، به مفهوم تقسیم ایران میان دو قدرت مسلط آن روزگاران انگلیس و روس بود. و همچنین به مثابهی سربرآوردن شورشهای طائفهای و قومی در گوشهگوشهی کشور بر مبنای منفعتطلبیها گروهی و یا به تحریک خارجی بود. از مرحوم مصدق نیز این روزها به نیکی یاد میگردد. لیکن، تاریخ گواهی میدهد که در جریان نهضت ملی، دشنامی نبود که به او داده نشدهباشد. انواع اتهامها از دزدی و خیانت گرفته تا خرفتی و امثال آن در برخی روزنامهها از جمله روزنامههای وابسته به حزب توده نثار او میشد. پس بهسادگی راجع به اشخاص قضاوت نکنیم. البته، این به این معنی نیست که ایشان منزه از هر نقدی هستند و یا اینجانب تمام رفتارها و مواضع ایشان را تایید میکنم. تنها میخواستم بگویم، که بیا تا قدر یکدیگر بدانیم.
🔻نکته دوم اینکه جناب خاتمی رهبر معنوی جریان متشکل اصلاحطلبی است و بنابراین، مخاطب قراردادن ایشان بهمعنی مخاطب قراردادن تمام جریانهای اصلاحطلب است و نه یک شخص خاص. در مورد جناب نبوی نیز ایشان رییس جبههی اصلاحات میباشند. بنابراین، افزون بر شرافت شخصی، سوابق سیاسی ایشان دارای سمت رسمی در این جریان سیاسی هستند. پس مخاطب قرادادن شخص ایشان نیز درست و موجه است.
🔻و نکته آخر اینکه زمانی که نامهای افشا میشود، به معنی این است که دیگر مخاطب آن تنها شخص و یا اشخاص مذکور در صدر نامه نیست. بلکه، تمام جامعه و تمام کسانی که به مضمون آن دسترسی پیدا میکنند، مخاطب هستند. بنابراین، همچنانکه در متن نامه آمدهاست، تمام ملت عزیز ایران و تمام اندیشمندان و تمام کسانی که دل در گرو ایران دارند و وطنخواه میباشند و دوست ندارند که جوانان این مرز و بوم به خاک و خون کشیده شوند و علاقمند به حفظ وحدت و یکپارچگی سرزمینی ایران و توسعه ایران مستقل هستند، مخاطب نامه میباشند. دیگر تنها آن دو عزیز مخاطب نیستند. تمام ملت عزیز مخاطب این شهروند میباشند.
♦️و اما در باره مرگ و زندگی اصلاحات و سنتگرایان و داستان وسطبازی در یادداشت بعدی پاسخ خواهم گفت.
نامه به آقایان خاتمی و نبوی: راهبردی برای صلح اجتماعی
جناب حجهالاسلام و المسلمین آقای سید محمد خاتمی
جناب آقای مهندس بهزاد نبوی رییس جبههی اصلاحات
با سلام و عرض ادب 24/آبان/1401
همچنانکه مستحضرید شرایط داخلی و بینالمللی کشور در وضعیت بحرانی قرار دارد. نحوهی حکمرانی بهگونهای است که نه تنها هیچ نور امیدی را در دلهاروشن نمیکند، بلکه با تنندادن به پذیرش واقعیت تحولات جامعه ایران، سوءتدبیر اقتصادی فاجعهآمیز و درک نادرست از شرایط منطقهای و جهانی هر روز بر میزان ناامیدی عموم مردم میافزاید. نحوهی برگزاری دو انتخابات 1398 و 1400 که منجر به حذف نیروهای ملی و کاهش مشارکت شهروندان گشت و نحوهی مواجهه با موضوع برجام که تاثیر مستقیم و حیاتی بر امنیت ملی ایران گذاشته و میگذارد و همچنین، عدم حلوفصل مسائل باقیمانده با گروه اقدام ویژه مالی (FATF) و ممانعت از تصویب و ابلاغ قانون الحاق ایران به دو کنواسیون پالرمو و سی اف تی که مبادلات مالی ایران را معلق معلق و پرهزینه نموده و موجب افزایش هزینهی مبادلات تجاری ایران گشتهاست. اینها و مسائلی از این دست زندگی مردم ایران را در یک وضعیت نااطمینانی و تزلزل دائمی قرار دادهاست. افزون بر اینها، اخیرا سردرگمی در نحوهی موضعگیری در برابر تجاوز روسیه به اوکراین و فروش پهباد به آن، ایران را به صورت عملی تبدیل به هدف سیاسی و نظامی از سوی قدرتهای غربی در شورای امنیت سازمان ملل کرده و دیگر قدرتهای بزرگ را به انفعال کشاندهاست.
در شرایط تشدید وضعیت فرسایشی و نااطمینانی موجود، در درون، شاهد شکلگیری تعادل ناپایدار بوده و در بیرون، با توجه به نارضایتیهای داخلی و ضعف موضع بینالمللی ایران، عملا جنگ نرمی علیه کشور رسما آغاز شده و بیش از هر زمان دیگر افکار عمومی جهان علیه ایران تحریک شدهاست. این وضعیت در مورد ایران دستِکم پس از جنگ جهانی دوم بیسابقه است و تا حدودی حتی شدیدتر و یکدستتر از شرایط بینالمللی علیه افغانستان و عراق پیش از مداخله امریکا در آن دو کشور است. این وضعیت تمام خواستههای قدرتهای متخاصم و رقیب منطقهای ایران بهویژه اسرائیل و عربستان نو را تامین میکند و البته که مطلوب سایر قدرتهای بزرگ چون امریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و چین هر یک به دلیل خاص خود میباشد.
هنر سیاست مدیریت تعارض و دستیابی به صلح بینالمللی در سطح جهانی و صلح اجتماعی در درون است. و گرنه آشوب و شورش مسیر خود را طی میکند و تجربه تاریخی نیز حکایت از بدفرجامی این مسیر دارد. شوربختانه، نظام حکمرانی در این شرایط بهجای گشودن درهای سیاستورزی به روی سیاستمدارن ملی، آنان را یکی پس از دیگری از صحنهی سیاست خارج ساختهاست و خود مانده و انبوهی از مسالههای حل نشده و خیل کثیری از مردمان معترض. با این وجود، غرض از نوشتن این نامه این است که سیاستمدار ملی، حتی در شرایط سخت امتناع سیاستورزی باید با ابتکار و تدبیر خود پنجرهای به سوی سیاست بگشاید و بهنحوی بر این امتناع غلبه کند.
جنابانعالی، جبهه اصلاحات و سایر سیاستمدارن و نیروهای وطنخواه که از سرمایههای ملی این سرزمین هستید، قاعدتا بیش از این قلم به این حقیقت آگاهید و به شرایط میاندیشید. بههرروی، پیرو اظهار نظر شما، صدور بیانیه مجمع اصلاحطلبان و اظهار نظر برخی اندیشمندان و شخصیتها در باره اعتراضات جاری، به عنوان یک شهروند به پیوست، ارزیابی خود را از شرایط ایران به همراه بازخوانی فرصتهای قانونی موجود، منضم به یک «راهبرد خشونت پرهیز» برای خروج از بحران موجود ارسال میکنم. نکته کانونی راهبرد سه بخشی پیشنهادی این است که
1. در ادامهی تحلیل وضعیت و اعلام نقطهنظرها، شرایط و خواستههای کلی و مهم، تمام نیروهای ملی، تنها بر حاکمیت قانون و ضرورت انتزاع ماموریت اجرای احکام شرعی از وظایف حکومت بر اساس قانون اساسی متمرکز شوند،
2. لغو کلیه دستورها، رویهها، نهادها، سازمانها و نهادهایی که خارج از قانون و قانون اساسی ابلاغ و تاسیس شدهاند و در عمل حاکمیت قانون را مختل ساختهاند را خواسته محوری عملیاتی خود قرار دهند و
3. -در نهایت، حفظ منافع ملی در حوزهی روابط بینالملل را هدفگذاری کنند.
و در کاربست این راهبرد به سه اصل
1. «اصالت مواضع» به مفهوم پرهیز از اتخاذ مواضع بینابین، متناقض، متعارض و بیتوجه به الزامات هر موضع،
2. «صداقت در ارتباط با مردم» به معنی باور قلبی به آنچه که گفته میشود پرهیز از هدفهای تاکتیکی و ابزاری ند و
3. نسبت به «پذیرش مسئولیت» مواضع و اقدامهای پیشین و آینده پایبند باشند.
متن کامل در لینک روبهرو: https://vrgl.ir/9b2Es
توصیه من به حاکمیت سیاسی این است که مشورت کنند، از ظرفیتهای کشور استفاده کنند چون کشور متعلق به آنان نیست، این کشور ظرفیت و تجربه دارد، باید از همه تجربهها استفاده کنند، با مردم ملایمت کنند، در سال ۸۸ پذیرفته بودند که مردم به خیابان بیایند اما چه اتفاقی افتاد؟ باید سعه صبر داشته باشند و زود خلقشان تنگ نشود، چرا بعد از دو ماه هنوز هیچ هیئتی به کردستان نرفته است؟ چرا هیئت مناسبی به سیستان و بلوچستان نرفته است؟ ما تا کی می خواهیم به روشهای بسیار منسوخ چنگ بزنیم؟ مثلا شما می خواهید در سیستان و بلوچستان، سیستانیها را مقابل بلوچها بگذارید؟ اگر خدایی نکرده چنین آتشی در آنجا روشن شد چه کسی مسئولیت جانهای بی گناهی که کشته می شوند، خواهد پذیرفت؟ چه کسی آنجا را آرام خواهد کرد؟
زمان لازم است من شخصا فکر می کنم مادامی که تصور جمعی از مردم در بلوچستان این باشد که کار جمهوری اسلامی تمام است این موضوع جمع نمی شود، من شخصا به بحث سیاست خارجی بیشتر از هر برگ دیگری فکر می کنم. یعنی اگر من امروز تصمیم گیر بودم قبل از هر چیزی به مسئله سیاست خارجی ایران می پرداختم و باید این پیام به مردم و معارضین منتقل شود که جمهوری اسلامی پایدار است چون پایداری قدرت می آورد.
در واقع خارجی ها تصمیم گرفته بودند اسد هم برود اما آیا رفت؟ غرب تعیین کننده نیست البته بخشی از موضع غرب تحت تاثیر جنبش ایرانیهای خارج از کشور است و جنبش ایرانیهای خارج از کشور بی سابقهترین خیزش مهاجران در دنیا است. یعنی سابقه نداشته که مهاجران یک کشور در این سطح افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهند و خیلی از سیاستهای مقامات غربی به ملاحظه این فضا است، الان سیاستمداران غربی حاضر نیستند راجع به ایران مثبت حرف بزنند چون افکار عمومی کشور خودشان را از دست می دهند زیرا در کشورهای آن ها دموکراسی وجود دارد، یکی از ابعاد مهم سیاست خارجی باید این می بود که نباید اجازه می دادیم چنین انسجامی بین مهاجران ایرانی خارج از کشور علیه جمهوری اسلامی شکل بگیرد.
من فکر می کنم این بحران با خسارت کم یا خسارت زیاد تمام می شود، یک حرفی آقای قالیباف مطرح کرده و گفتند می خواهیم اصلاحات مشروعی را داشته باشیم و آقای رئیسی هم گفته است اصلاحات به معنی عقب نشینی نیست در واقع جمهوری اسلامی فرصت خواهد داشت که با اصلاحاتی مشکلات مردم را حل کند و دوباره مردم را در آغوش گیرد.
می تواند اینکار را بکند، بن مایه جمهوری اسلامی آن چیزی است که حسین شریعتمداری، سعید جلیلی و آقای وحید می گویند؛ آنها می گویند باید محکمتر می زدیم و من حتی به آقای اژهای هشدار دادم و گفتم بدترین کار می تواند این باشد که جمهوری اسلامی به سمت یک فضای بستهتر برود در این صورت هم اقتصاد ضعیفتر می شود، هم ناکارآمدی تشدید می شود، هم مهاجرات افزایش پیدا می کند و هم بحرانهای آینده شدیدتر از این می شود. که از نظر اوضاع من بستهتر خواهد شد.
آقای مکرون و خانم مرکل هم در سازمان ملل دنبال آن بودند بین آقای روحانی و آقای ترامپ سلام علیکی صورت بگیرد، حال یا تحریمها برداشته می شد یا نمی شد، اما آقای مکرون یک ربع پشت در اتاق آقای روحانی در هتل، در را می کوبید و آقای روحانی شیر اتاق را باز گذاشته بود تا بگوید یعنی در حال حمام است؛ به عبارتی این تصمیم غلط به جایی رسیده که رئیس جمهور شما اختیار عرفی ندارد.
البته من کار این دو عزیز را تایید نمی کنم، اگر من جای اینها بودم دست می دادم ولو اینکه در ایران من را محاکمه یا برکنار کنند. بالاخره من آدم و رئیس جمهور یک مملکت هستم. این سه مسئله ما را به جایی رساند که حتی رئیس جمهوری که اختیار دست دادن با یک رئیس جمهور دیگر را نداشته باشد به درد ما نمی خورد و این تیر خلاص بدی به سیاست ورزی در ایران بود، اینها چیزهایی است که مردم می فهمند و معترض هستند، الان هم هیچ افق روشنی نیست یعنی کسی نمی گوید ما این مطالب را فهمیدیم و آنها را اصلاح می کنیم.
مشکلاتی بسیار مهم وجود دارد که یکی مربوط به ساختار است. در ساختار، تمام مسئولیتها به رئیس جمهور داده شده، اما تمام اختیارات در حوزه رهبری است و رئیس جمهور در چارچوب سیاستهای کلی رهبری باید کارش را انجام دهد که اینها قابل جمع نیست!
نزدیکی مرحوم هاشمی رفسنجانی با آیت الله خامنهای روزی مثال زدنی بود و آقای هاشمی هر دفعه سخنرانی می کرد می گفت در زیر این گنبد کبود هیچکس صالحتر از آقای خامنهای برای رهبری ایران نیست و من خودم از آقای خامنهای شنیدم که فرمودند من وقتی شبها از خوف مشکلات کشور بیدار می شوم وقتی یادم می آید که هاشمی رئیس جمهور است خیالم راحت می شود و دوباره به خواب می روم. حتی یکبار وقتی به کرمان رفته بودند فرمودند من دعا کردم و دعا می کنم خدا از عمر من بردارد به عمر آقای هاشمی اضافه کند. این گونه به هم نزدیک بودند، اما با ورود به ساختار، دچار چالش شدند. آقای احمدی نژاد در مراسم تنفیذ، دست آقای خامنهای را بوسید، اما دیدید کار او به کجا رسید؟
بنابراین ساختاری را که درست کردیم دارای مشکل جدی است. اما فراموش نکنیم ملت ما هم این را می پسندیده، من به جوانهای حزب توضیح دادم که این مردم در سال ۶۰ امام را می پرستیدند. اگر امام می گفت الان شب است می گفتند امام درست می گوید. این مردم در کنار لانه جاسوسی خودشان را به آب و آتش می زدند، تا به دانشجوی خط امام برسند و بگویند دانشجوی خط امام بر تو درود، بر تو سلام.
ولی الان می توانیم به آن کارها نگاه کنیم و بگوییم، اگر تقدس رهبری، شوکت دولت، و کارآمدی را می خواهیم، باید در ساختار، سیاستها، شیوه مدیریت تجدید نظر کنیم، اگر کسی رئیس جمهور ایران شد چه آقای رئیسی ، چه آقای روحانی، چه آقای احمدی نژاد یا آقای خاتمی ، نمی شود عده ای بگویند ما هرکاری دلمان خواست می کنیم؛ و در قالب انصار حزب الله به خیابان بیایند و علیه سیاستهای خارجی دولت شعار بدهند، و در نهایت ادعا کنند آقای خاتمی می خواهد لیبرال بازی در بیاورد و در زمان دولت او فروهر را تکه تکه کنند.
اولا بزرگترین اشتباه معترضان این است که با علم به اینکه می دانند پول تلویزیون ایران اینترنشنال را عربستان سعودی می دهد و سیاستش را عربستان دیکته می کند، ولی در برخی موارد از آن تبعیت می کنند. عصبانیت از آقای رئیسی و سیاستمداران نظام حاکم، به این معنا نیست که در دام عربستان بیفتیم؛ جوانهای تحصیل کرده و دانشجوی ما از این موضوع غافل هستند و از آن فاصله نمی گیرند.
ثانیا مسئله بعدی برخورد با یکدیگر است؛ آقای زیدآبادی زندان رفته جمهوری اسلامی است و متفاوت فکر می کند، اما آن قدر به او فحش دادند که گفت من فکر می کردم اینجا کشور خیام و حافظ و مولوی است، فکر نمی کردم یک روزی حرفهایی را از هموطنانم بشنوم که آرزوی مرگ کنم. به آقای خاتمی، جبهه اصلاحات ، مهندس موسوی توهین می کنند.
اگر شما مدعی یک جنبش انقلابی هستید، باید به جمعیت خود اضافه کنید نباید کم کنید! برنامه و ایده شما چیست؟ مگر مردم می توانند به جمعی اعتماد کنند که برنامه و رهبری روشن ندارد، و ارتباطاتش را با خارج روشن نمی کند. مگر مردم می گذارند پهلوی یا منافقین برگردند؟ مگر مردم می پذیرند عدهای علیه دین و امام حسین حرف بزنند؟ اینها اشتباهات است.
از نظر من اعتراضات دو ماه اخیر آن روند را مخدوش کرد، یعنی آن روند قابل ادامه نیست، علاقه دوستان بوده ولی از نظر من این اعتراضات عمومی آن روندی که آنها راجع به آن فکر می کردند،مخدوش کرده است.
من معتقد هستم به جهات مختلف مدیریتی و هم به لحاظ استفاده از همه ابزارها و همه ظرفیتهای سیاسی و اجتماعی، جمهوری اسلامی باید تفاوت بین اعتراض و اغتشاش را جدی بگیرد و باید صدای اعتراضی مردم را بشنویم، همچنین به مردم اطمینان دهیم اعتراضات شنیده می شود و با کمترین خسارت از این مرحله عبور کنیم.
این اشتباهات باعث شده از آن طرف تمام ظرفیت رسانهای را داوطلبانه به عربستان سعودی و انگلیسها واگذار کردیم. چرا رسانههای داخلی خودمان از صدا و سیما گرفته تا روزنامهها و سایتها، نمی توانند درست اطلاع رسانی کنند؟ چرا محدودشان کردید؟ تمام سرمایه رسانه را بدست دشمن دادید اینها اشتباه روی اشتباه است! راه حل این است که از ابزارهای جامع استفاده شود. اگر امروز مسئولیت داشتم اولین کارم برکناری آقای باقری و انتصاب آقای عراقچی به جای ایشان بود تا با هر قیمتی برجام را تمام کند. امروز روز نجات جمهوری اسلامی است و مهم نیست ما در برجام چه هزینهای کنیم، اگر امروز برجام را تمام کنید این به جامعه پیام می دهد که نظام پایدار است.
اگر بروید با اروپا قرارداد دراز مدت انرژی ببندید این یک پیام است، اگر با عربستان مسائلتان را حل کنید یک رسانه معاند را خاموش می کنید. اینها ابزارهایی است که حکومت دارد اما نمی دانم چرا حکومت از این ابزارها استفاده نمی کند.
«تا نگرید طفل کی نوشد لبن»، در واقع خواستهای نبوده، همین دیدارها، خواسته ما بوده است. می گویند این مشکلات دهه ۶۰ هم بوده است. اما سال ۶۰ دو تفاوت اساسی با الان دارد؛ ابتدا اکثریت قاطع مردم با امام و جمهوری اسلامی بودند، یک جماعتی بی عقلی و خیانت کردند و جنگ خیابانی راه انداختند. دوم اینکه در سال دهه ۶۰ تهران درگیر بود، اما امروز هرچند مردم کف خیابان اندک هستند، ولی، چند ده میلیون نفر از مردم پشتیبان آنان هستند.
نظر سنجی بگذارید! شما اجازه دهید یک مؤسسهای اینکار را کند حتی نتایج آن را منتشر هم نکنید ولی حداقل نتایج را خودتان بدانید و ببینید مردم در چه وضعی هستند و از چه ناراضیاند، آیا از این جنبش ناراضی هستند؟ محبوبیت آقای رئیسی، محبوبیت آقای اژهای، و ... را بسنجید و به همه مقامات واقعیت ها را گزارش کنید.
در ارتباط با سوال شما، دولت آقای رئیسی از امکانات دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بهره نمی گیرد بعد شما می گویید از احزاب ، روزنامهها و خبرنگارها استفاده کند؟ اینها یا نمی دانند چه خبر است یا به خودشان دروغ می گویند، و حتی برای مقامات هم گزارش دروغ ارسال می کنند. در جهت این گونه اوضاع خوب است، گزارش ها را تنظیم می کنند. ان شاالله که خوب باشد، ولی در این باره ما نگاه متفاوتی داریم.
البته از نظر من جمهوری اسلامی هنوز یک شانس بزرگ دارد در واقع بین نارضایتی و کسانی که حاضر هستند در خیابان علیه نظام شعار دهند یک شکاف بزرگ وجود دارد یعنی نارضایتی بالای ۷۵درصد است ولی ممکن است در خیابان ۵ درصد مردم درگیر باشند. تا این شکاف و فرصت وجود دارد، جمهوری اسلامی باید از این فرصت استفاده کند که نمی کند! همه کارشناسان کشور در خدمت جمهوری اسلامی هستند، اگر آقایان جهانگیری و علی لاریجانی را صدا کنند، آیا آنها کمک نمی کنند؟ همه کمک می کنند. ضمن این که جمهوری
اسلامی تا کی قرار است پای آقای رئیسی بایستد؟ من اگر تصمیم گیر باشم به آقای رئیسی می گویم چقدر وقت می خواهید؟ بروید و حل کنید اگر حل کردند که هیچی اما اگر حل نکردند ... مگر قرار است که ما جمهوری اسلامی را فدای آقای رئیسی کنیم؟ جمهوری اسلامی نباید فدای هیچکس شود، جمهوری اسلامی با یک هزینه بسیار سنگین ملی در یک بستر تاریخی به وجود آمده و با همه اشکالاتی که دارد چتر امنیتی ایران ، و حافظ تمامیت ارضی ایران است و ما نباید چنین چیزی را فدای یک فرد و یک مجموعه کنیم. بلکه باید مشکلات و مسائل مردم را یکی یکی حل کنیم، اعتراض را به رسمیت بشناسیم، با معترضین گفت وگو کنیم، هیئتهای متعدد را به نقاط مختلف کشور بفرستیم، دلجویی کنیم، گوش کنیم و مردم را آرام کنیم.
آیا شما یک رئیس جمهور قبلی سراغ دارید که بتواند به کمک رئیس جمهور فعلی بیاید؟ یعنی آیا الان آقای روحانی می تواند وارد میدان شود؟ آیا آقای احمدی نژاد می تواند وارد میدان شود؟ آیا آقای خاتمی می تواند وارد میدان شود؟ به نظر من این همان اشتباهی است که نظام گذشته هم کرد؛ نظام گذشته هرکس که متفاوت فکر می کرد، خانه نشین کرد و یک روز دچار بحران شد اما هرچه نگاه می کرد اطرافش کسی نبود.
در بحران کنونی عوامل مختلفی دخیل است و معتقد هستند پدیده موجود حاصل یک نوع اراده گرایی در وضعیت کنونی است که آن ارادهها ابعاد مختلفی را شامل می شود مثل مهندسی انتخابات در سال ۱۳۹۸ یا در سال ۱۴۰۰ بنابراین طبیعی است که کسی مثل آقای لاریجانی را هم بزنند تا بتوانند فعال مایشاء باشند و فضا را در اختیار بگیرند. و شاید دلایل مختلف داشته باشند برای مثال قبل از انتخابات یکی از خودشان مطرح کرد و طرح را افشا کرد مبنی بر این که می خواهند در ۱۰ سال آینده کشور کاملا ساکت باشد، تا توسعه و پیشرفت داشته باشیم و کاملا روشن بود وقتی کسی این حرف را مطرح می کند افق آینده قرار است چگونه رقم بخورد.
💢تقلیل عدالت به احسان | تحول ۱۴۰۰
🔸فروکاستن عدالت به احسان بزرگترین بیعدالتی است
عدالت محوريترین ارزش در فعاليت هاي سياسي و اجتماعي است. نگاهي به كنشهاي سياسي-اجتماعي جامعه ايران در دههی اخير به مانند سابق بر آن، به خوبي اهميت ارزش عدالت را در كنش هاي اجتماعي-سياسي اخير نشان مي دهد. پرسش کانونی این است كه با وجود چنين حساسيت جمعي جامعه، جایگاه عدالت در حوزهی سياستگذاری و سیاستورزی کجاست؟ در اين ويدئو بحث خواهم كرد كه وقتی مفهوم عدالت که افزون بر ارزش فردی، برترین ارزش جمعی است به نیکوکاری فردی تقلیل دادهمیشود، در واقع، عدالت به محاق رفتهاست. احسان و نیکوکاری در جامعه عادل توسعه مییابد ونه بر عکس. آنچه که رسانهی رسمی ترویج میکند، یک تعریف وارونه از اخلاق و در نتیجه انحراف در بحث عدالت است. عدالت را باید در بستر يك سازوكار اجتماعي در يابيم كه با حکمروایی عدالتمحور بتواند فرصتهاي برابر براي بهره مندي را در دسترس همگان قرار دهد. مهرورزی در غیاب عدالت عین ظلم است.
@AbbasAkhoundi
AbbasAkhoundi.ir
💢بدعت ساترا، نشانه ای از انحطاط قانون گذاری در ایران | تحول ۱۴۰۰
🔸نمونه قانون گذاري ماليات بر اينترنت به نفع شركت خصوصي نشان از سقوط وضعيت قانون گذاري در ايران دارد. وضع ماليات از مردم براي يك شركت خصوصي، تعارض منافع،اشكالات حقوقي در حد قانون اساسي و در نهايت عدم كارآمدي آن از جمله دلايلي اند بر اين سقوط.
@AbbasAkhoundi
AbbasAkhoundi.ir
💢جهان در ۲۰۲۱ و اقتصاد ایران در ۱۴۰۰ | تجارت و فناوری | تحول ۱۴۰۰
🔸پیشبینی تحولات جهانی در سال 2021، امکان مدیریت و رویارویی با مساله کرونا و خروج اقتصاد جهانی از رکود و رشد 5درصدی
🔸آرام گرفتن جنگ تجاری در جهان و از سرگرفتهشدن رفتارهای رقابتی سخت و کاهش درجه عدم قطعیت در اقتصاد جهان
🔸کاهش توان بازیگری روسیه
🔸فناوریهای نوین از جمله 5G,، IOT رایانش ابری، اینترنت اشیا، رنجیره بلوکی روش کسبوکار را در جهان متحول خواهند کرد
🔸رمز ارزها در اکثر کشورهای جهان به رسمیت شناخته خواهند شد. اثر این بر اقتصاد ایران به صورت تقاضا مازاد برای ارز خواهد بود.
🔸عدم امکان درک تحولات جهانی توسط سیاستمداران در ایران بزرگترین تهدیدی است که هم امنیت و هم اقتصاد ایران با آن روبهرو است.
🔸تنها راهکار پیش رو انتخابات 1400 و انتخاب سیاستمدارانی است که تحولات جهاتنی را بفهمند و بتوانند مساله ایران را حل کنند.
@AbbasAkhoundi
💢امروز موضوع FATF در دستور کار مجمع تشخیص مصلحت است. از آقای روحانی درخواست میکنم که شخصا در این جلسه حضور، ضرورت رفع موانع تجارت و مبادلههای مالی ایران را بیان و به وظیفه قانونی، ملی و تاریخی خود عمل کنند. در غیر این صورت و در صورت عدم تصویب ایشان هم مسئول پیامدهای سخت آن برای ملت ایران خواهندبود
📎https://www.aparat.com/v/M5TkV
@AbbasAkhoundi
AbbasAkhoundi.ir
💢بازنشستگان و بازنشستگی این نسل
🖌عباس آخوندی
علیرضا خوشبخت عزیز
🔸وقتی میانگین تورم کشوری برای 52 سال کمی بیش از 18درصد است یعنی که تورم 52 ساله آن 546845% است. وقتی که رشد سرمایهگذاری ملی کشور برای 9سال منفی 6.8درصد است یعنی سرمایه گذاری امسال نسبت به ده سال پیش، به پنجاه و دو صدم کاهش یافتهاست. بنابراین، با این ساختار اقتصاد، هیچ سازمان جتماعیای؛ حتی با بهترین مدیریت نیز نمیتواند این حجم بیثباتی اقتصادی و مالی را برای دورههای دراز مدت سیساله و بیشتر مدیریت کند. چه به رسد مدیریت موجود که با هزاران گرفتاری روبهرو است.
🔸تنها راهکار این وضعیت، تغییر این ساختار اقتصادی و الحاق به بازار جهانی است. این هم تنها با اتکا به اصل تجارت آزاد و اصل رقابت منصفانه قابل انجام است. باید این بساط بازار مکاره تولید بدون تجارت و این رقابت بین فیل و فنجان بخش عمومی و بخش خصوصی برچیده شود. بدون حل و فصل مساله برجام، اف ای تی اف و الحاق به سازمان تجارت جهانی در بر همین پاشنه و شاید بدتر بچرخد. این کار هم تنها با انتخابات میسور و ممکن است و لا غیر. البته انتخاباتی مبتنی بر گفتمان محوری و نه شخصیت محوری. انتخابات مبتنی بر شخصیت محوری باز به دنبال مماشات با وضع موجود میرود. تنها یک گفتمان متکی بر تئوری موفق و با اعتماد به نفس خوب و با سرمایه اجتماعی و سرمایه نهادهای مدنی میتواند این روند را تغییر دهد. و گرنه، با این ساختار و این روندی مخرب اقتصادی که مجلس در پیش گرفته است، تورم سال آتی اقتصاد ایران بسیار بالاتر از حدود 40درصد 1399 خواهد بود. و این یعنی فقر مطلق. هنوز حضرات در محافل مختلف حنجرههای خود را برای بستن درهای اقتصاد ایران و توقف تولید پاره میکنند.
🔸چندی پیش در این باره در اتاق بازرگانی ایران صحبت کردم که لینک آن را برایت ارسال میکنم. فرصت کردی به آن گوش کن. تصویری از وضعیت ساختار اقتصاد ایران و چشمانداز1400 ارائه میکند.
📎https://www.instagram.com/tv/CMbu0YqJUy_/?igshid=eqy049mbn55w
@AbbasAkhoundi
AbbasAkhoundi.ir
🔻آقای علی عسگری | قدری از این دروغپردازی خجالت بکشید
🖌عباس آخوندی
🔸دیروز ۱۴۰۰/۱/۱۴ مجری شما خبر دروغی را از قول من خواند که من گفتهام اگر ما نبودیم قحطی کل ایران را فراگرفته بود و نتیجهگیری کرد که من باید خجالتزده باشم. متن گفته من که در خبرگزاری خبرآنلاین آمده و در همین تاریخ انتشار یافته این است که: "حواسمان باشد ما ذیل فصل ۷ منشور سازمان ملل بودیم. سایه جنگ روی سر این مملکت بود. یعنی ما سال ۹۲ را یادمان نرود. اگر روند سال ۹۲ ادامه پیدا کرده بود، الان قحطی تمام ایران را گرفته بود". کجای این جمله آمده است که اگر ما نبودیم قحطی تمام ایران را گرفته بود؟ آیا بررسی صحت این خبر برای شما کار سختی بود؟
🔸اقای مجریتان در برنامه تهران 20 میفرماید که این مطلب بیانصافی و بیاحترامی به مردم است و ادامه میدهد که "اگر این صف مرغ، اگر این صف روغن، اگر این فیلمهایی که منتشر میشود از مردم که دارند هجوم میآورند برای گرفتن یک مرغ، اینها همه شما را خجالت زده نمیکند ما را خیلی خجالتزده میکند. حد اقلش اینه که به قول مادربزرگ من اگر حرف زدن بلد نیستی، حرف نزدن که بلدی".
بله آقای عسگری!
🔸تورم بسیار استخوانسوز است. تورم نقطه به نقطه در پایان سال ۱۳۹۹ به حدود ۵۰درصد و تورم برخی اقلام خوراکی به حدود۱۰۰% رسیده است. آن هم در شرایط کرونایی که بیش از ۳ میلیون نفر بیکار شدهاند و همان درآمد حداقلیشان را هم از دست دادهاند و دولت هم هیچ چارهي موثری برای آنان نکرده و شما هم در برنامه هايتان به این موضوع نپرداختهاید. چون درد مردم مساله شما نیست. در این شرایط، شما بهجای آنکه به فکر بررسی علل این وضعیت باشید، در پی ساختن سریال گاندو و این قبیل داستانسراییها هستید که آقای ظریف گفت از سر تا پا دروغ است. شما باید خجالت زده باشید. شما به چه رویی به مردم نگاه میکنید؟
آقای صداوسیما!
🔸همین مرغی که شما فکر میکنید تولید آن کاری ندارد، به گفته وزیر صمت وقت در دولت، ۶۵% قیمت تمامشدهاش، خوراک دام و سایر اقلام است که از خارج وارد میشود. و اگر قرار بود ایران همچنان زیر فصل هفت منشور باشد، رکود تورمی سال ۱۳۹۱ و روند افزایشی نرخ تسعیر ارز مردم را به خاک سیاه نشانده بود و کشور را با قحطی روبهرو ساختهبود. آلان هم وقتی نرخ تسعیر ارز ۷۰۰% در ظرف کمتر از سه سال افزایش مییابد، شما باز به مردم آدرس دروغ میدهید و میروید سراغ مغازههای مرغفروشی، که برای گرانفروشی مقصر بیابيد. چگونه با این وضعیت افزایش سطح عمومی قیمتها میتوان با فلک کردن دو مغازهدار بینوا قیمت مرغ و یا هر قلم خوراکی دیگر را کنترل کرد؟ البته شما تا حدی حق دارید. چون دولت هم با همین منطق با تورم برخورد میکند.
🔸شما هم میخواهید با مخالفتتان با برجام امنیت محیط تجارت ایران را فراهم نکنید و هم میخواهید با تبلیغتان علیه اف ای تی اف مانع داد و ستد مالی تولیدگران و تاجران ایران با سایر کشورها را بر طرف نکنید و هم همچنانکه در مناظره با آقای مصباحی مقدم گفتم ظرفیت دلالی سالانه بیش از ۲۰میلیارد دلار شبکههای بینالمللی دلالی و مافیایی بر روی تجارت خارجی ایران را نادیده بگیرید، آن وقت با ظاهری مردمدوست از درد و رنج مردم بگویید. نتیجه سیاست تبلیغی شما و فضای ناامنی که برای سرمایهگذاری ایجاد کردهاید فرار سرمایهگذاران و کاهش مداوم نرخ سرمایهگذاری در ایران برای مدت ۹ سال با میانگین منفی ۶.۸% است. این آن تورمی است که مغز استخوان مردم را میسوزاند و نتیجه این سیاستها و فضاسازیهای سرتاپا اشتباه و اقتصاد برانداز شماست. حال چگونه میخواهید با تظاهر و سرک کشیدن به چند مغازه در سمت مردم بایستید؟ کاهش ۶.۸درصدی سرمایه گذاری برای مدتی بیش از ۹ سال به مفهوم این است سرمایهگذاری در سال دهم معادل حدودا ۵۰% سرمایه گذاری در ۹ سال پیش است. آن هم در کشوری که جمعیت آن جوان است و بیشترین نیاز را به سرمایهگذاری، تولید و اشتغال دارد. آیا اینگونه میخواهید از تولید پشتیبانی و رفع منع کنید؟
💢حال آیا من باید خجالت بکشم و یا شما و آیا من نباید به شما بگویم که اقای صدا و سیما! اگر حرف زدن بلد نیستی، حرف نزدن که بلدی؟
@AbbasAkhoundi
Abbasakhoundi.ir
💢دولت احمدی نژاد ۱۰۰ درصد نظامی بود /چیزی برای پنهان کردن ندارم
➖در گفتگو با خبرآنلاین
🔸ایران چهارراه جهان است و در چهارراه جهان باید تجارت صورت گیرد، هرکسی که میگوید من می خواهم چهار طرف ایران را ببندم و یک سیستم فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی داشته باشیم که ۴ طرف آن را ببندم والله که دروغ میگوید و ایران را نشناخته است.
🔸فاطمه استیری- فائزه عباسی: می گوید مساله ام «ایران» است، ایرانی که بیمار است و همبستگی و انسجام آن در معرض خطر قرار گرفته است، تاکید جدی بر گفتمان نرم دارد و معتقد است با رئیس جمهور نظامی اگر به دنبال قدرت سخت باشد صددرصد مخالف است. او دولت احمدی نژاد را مصداق یک دولت نظامی می داند هرچند رئیس جمهور آن نظامی نبود.
🔸عباس آخوندی، وزیر پیشین راه و شهرسازی که در لیست کاندیداهای احتمالی انتخابات ۱۴۰۰ است، در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم را انتخاباتی مهم و سرنوشت ساز می داند و می گوید همانطور که سال ۹۲ ایران از یک مهلکه نجات پیدا کرد، در ۱۴۰۰ هم شرایط سخت تر است و باید ایران را از یک مهلکه دیگر نجات داد.
🔸قطعی و صریح کاندیداتوری اش را تایید نمی کند اما این را هم می گوید که اگر تصمیمش بر آمدن باشد در جامعه روشنفکری و روحانیت و عالم اجرا آدم شناخته شده ای است. گلایه شدید از سالوس گری و ریاکاری دارد و می گوید یک زندگی متوسط دارد، دنبال لاکچری بودن نیست و ریگی به کفشش نیست که نگران باشد.
🔻بخش دوم از گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با عباس آخوندی را بخوانید:
📄https://vrgl.ir/hPgWb
@AbbasAkhoundi
AbbasAkhoundi.ir
💢نبرد گفتمان قدرت نرم و سخت | تحول ۱۴۰۰
🔸سال ۱۴۰۰ سال اوج نبرد گفتمان قدرتهای نرم و سخت خواهد بود.اگر با حفظ اختلافات، شاهد همگرایی و همکاری بین آقایان خاتمی و ناطق در برخی حوزههای هستیم این به دلیل اشتراک آنها در ضرورت تاکید بر قدرت نرم است. خروج ایران از تنگنا بستگی به پیروزی گفتمان نرم در ۱۴۰۰ دارد
@AbbasAkhoundi
💢ملتگرایی و ملیگرایی در ایران
➖انتشار یافته در شماره ۶۰ نشریه صدا مورخ ۲۳/۱۲/۱۳۹۹
۱. ملی شدن صنعت نفت در ۲۹اسفند۱۳۲۹ مهمترین نمود و نماد ملیگرایی در سده چهاردهم هجری شناخته میشود. اما به نظر میرسد ملی شدن مهمترین منبع درآمدی کشور، عملا بعنوان یکی از موانع شکلگیری دولت ملی در ایران ظاهر شد. آیا با این گزاره موافقاید؟ آیا ملیگرایی مصدق و نهضت تحت رهبری او، در تحلیل نهایی ضد خود عمل نکرد؟
عباس آخوندی: امروز که هفتاد سال از ملی شدن صنعت نفت میگذرد، این اتفاق تاریخی قابل نقد است. عدهای موافق هستند و آن را یک پیروزی ملی بسیار بزرگ میدانند و در مقابل، عدهای نسبت به برخی فرآیندهای آن انتقادهایی دارند. از جمله اینکه چرا مصدق پیشنهاد کنسرسیوم را نپذیرفت و آنچه بعدها نصیب ایران شد، از آنچه که در کنسرسیوم پیشنهاد شده بود، کمتر بود. من البته وارد این بحث نمیشوم، چراکه جزئیات زیادی دارد و باید به طور دقیق شرایط آن روز را مورد بررسی قرار داد و گفت که اگر هریک از ما در آن موقعیت تاریخی قرار داشتیم، چه تصمیمی میگرفتیم. اما بهطورکلی، پدیدههای تاریخی بعد از یک دوره طولانی قابل نقد میشوند تا با نقد زوایای مختلف موضوع، آموزههای تاریخی آن حاصل شود. نکته دوم پرسش شما این است که آیا ملی شدن صنعت نفت نماد ملیگرایی در سده اخیر ایران بود یا نماد دولت ملی بود؟ ملیگرایی به مفهوم رومانتیک آن، در واقع مدلی بود که رضاخان در ابتدای این قرن مطرح کرد که طی آن، با منکر شدن دوره اسلامی، برگشتی به ایران باستان و قبل از اسلام را صورت داد. طبعا، این مفهوم از ملیگرایی بههیچوجه مورد پذیرش نیست. چراکه تمام بحث ما در «ایده ایران» این است که ایران طی چندهزار سال گذشته، یک ملت بوده و این ملت، تحولات مختلفی را از سر گذرانده است. تمدن ایران هم، همچون هر تمدن دیگر نسبت به ورود و خروج برخی عناصر باز بوده و دائم در حال تغییر بوده و خود را بازتعریف مینموده است. انکار یک دوره تاریخی در ملیگرایی رضاخانی، خود نشان از «پروژهمحور» بودن آن دارد و اینکه میخواهد پروژه خاصی را تعقیب کند. بنابراین، چنین نگاهی به ملیگرایی بههیچوجه نمیتواند مورد ستایش قرار بگیرد...
🔻برای مطالعه ادامه گفتگو روی لینک زیر کلیک کنید:
📄https://vrgl.ir/OFP35
@AbbasAkhoundi
AbbasAkhoundi.ir
💢هنوز هم یک دانشجو هستم | درباره من
🔸برای مشاهده نسخه کامل گفتگو با عبدی مدیا به آدرس زیر مراجعه کنید
http://youtu.be/ViCrfMUVFHE
زمان ضبط برنامه مربوط به سال ۹۶ می باشد
@AbbasAkhoundi
🟦برای علیرضا خوشبخت و دیگر خبرنگاران در بند
♦️علیرضا را چندسالی است که میشناسم. خبرنگاری حرفهای، کاردان و متعهد به اخلاق خبرنگاری. فزونتر آنکه خبرنگاری که شرایط ایران و جهان را میفهمد و عمیقا دلبستهی ایران و وطنخواه است. علیرضایی که من میشناسم، بیگمان در هیچ حرکتی که منجر به تجزیهی ایران و یا اثری از وابستگی به خارج داشته باشد و یا موجب بیثباتی و تضعیف ایران شود شرکت نکرده و نمیکند. زمانی که او و همسرش سرکار خانم زهرا توحیدی و دیگر خبرنگاران که پارهای از آنان را از نزدیک دیدهبودم، دستگیر کردند، بسیار با خود اندیشیدم که با چه تحلیل و مستندی این دستگیری میتواند اتفاق رخ داده باشد. و به هیچ نتیجهای نرسیدم جز جوزدگی، شتاب و بهقولی اقدام پیشگیرانه که البته اثری معکوس گذاشت. اکنون که بیش از دو ماه از دستگیر این خبرنگاران حرفهای میگذرد، و ناکارآمدی سیاست رسانهای حاکمیت به اثبات رسیده و مرجعیت رسانهای شوربختانه از ایران به بیرون مرزها با اهدافی بسیار شوم و شیطانی انتقال یافته، قاعدتا همهی کسانی که چنین راهکارهای تندی را فراروی تصمیمگیران گذاشتهاند باید از این اقدام خود پشیمان باشند. و به عنوان عذر تقصیر به پیشگاه ملت در گام نخست، اسباب آزادی آنان را فراهم آورند.
♦️علیرضا که دارای دانشنامه مهندسی عمران است، دغدعهای فراتر از کار مهندسی داشت. از این رو، از اشتغال در این حرفه که احیانا میتوانست رفاه و اسایش بیشتری برای او فراهم آورد خودداری کرد و به دنیای رسانه قدم گذاشت. آنهم نه تنها به بهطور تجربی که تا حد مدرک دکتری در علوم سیاسی به تحصیل ادامه داد و سال گذشته فارغالتحصیل شد. هرگاه با او صحبت میکردم از عمق دید تاریخی او از ایران لذت میبردم. او ایران را خوب میفهمید و به آن عشق میورزید. از اینرو نسبت به حرکتهای تجزیهطلبانه و پرشرارت جریانهای وابسته بسیار آگاه بود. به یاد دارم که او به دقت حرکتهای پیرامون ایران را رصد میکرد. و نسبت به آنها واکنش نشان میداد. افزون بر این، او دارای فهم درستی از تحولات بینالمللی و موقعیت ایران بود. دریافت درستی از قدرت ایران در صحنهی جهانی و رقبا و مخالفان آن داشت.
♦️البته او بیش از یک خبرنگار فعال سیاسی بود. هرچند از چند و چون فعالیتهای سیاسی او به تفصیل آگاه نیستم. لیکن، این را میتوانم شهادت دهم که جریانهای سیاسی ایران را خوب میشناخت. نگاه انتقادی او به همهی جریانها از جمله جریان اصلاحطلبی که او به آن منسوب بود برایم بسیار جالب بود. و این نشانهی اصالت مواضع و صداقت او در رویارویی با واقعیت خارجی بود. جای او بیگمان زندان نیست. در این شرایط که مادر میهن در تبوتاب و تلاطم بهسر میبرد، کشور بیش از هر زمان نیازمند خبرنگارانی صادق، آگاه، شجاع و با شناخت خوب از ایران است. امیدوارم که دستگاه قضا بدون پیشداوری و بر اساس اصل برائت و با نگاه مثبت و مهر به پرونده او و سایر خبرنگاران عزیز بنگرد و سبب رهایی آنان را فراهم آورد. باشد که بتوانند وظیفهی ملی خبرنگاری خود را ادا نمایند.
🟦در حاشیه سفر آقای شی جین پینگ به عربستان
🔷بحث موضعگیری چین برای من هیچ تازگی نداشت. چین این رویه را سالهاست که اتخاذ کردهاست. لیکن، گروهی در تهران به هر دلیلی نمیخواستند که نشانههای آن را ببینند. شاید هم به دلیل حجم فساد فوق العادهای که پیرامون قراردادهای چینی وجود داشت و دارد.
تنها دو نمونه را برایتان ذکر کنم. یکی کلی و دیگری جزیی.
1. چین سرمایهگذاری بسیار بزرگی در توسعه کریدور دریای عمان-بندر گوادر تا چین انجام دادهاست. پروژهای که به گفتهای بیش از ۴۲میلیارد دلار ارزش آن است. عبور از کوههای هندوکش با تمام ناامنیهای آن و کشور پاکستان از حیث مهندسی در مقایسه با عبور از یک مسیر موازی نسبتا مسطح از چهابهار تا چین، و تا حد زیادی آماده بهرهبردای و نیازمند سرمایهگذاری یک دهم آن پروژه به هیچ وجه قابل توجیه نیست. بخش جادهای آن تا حد زیادی موجود است و تنها نیاز به ارتقای سطح سرویس داد و بخش ریلی آن نیز تا حد زیادی اجرا شده است. تنها چیزی که این پروژه را با معنی می کند، دور زدن ایران است. در همان موقع من به چینیها پیشنهاد کردم که شما بیایید روی این پروژه سرمایه گذاری کنید و اگر میخواهید وارد خاک افغانستان شوید، از طریق خواف-هرات و سپس تاجیکستان و قرقیزستان اقدام نمایید که کمترین هزینه را دارد. به قرقیزستان رفتم و با رییس جمهور آنجا صحبت کردم. ایشان گفت من نیز موضوع را با چینیها طرح خواهم کرد. قرقیزها بهشدت نیازمند این کریدور بودند. همین پیشنهاد را با تاجیکها نیز در میان گذاشتم. چندین مکاتبه انجام دادم. لیکن، دریغ از کوچکترین پاسخ. معلوم بود که آنها تصمیم گرفتهاند ایران را دور بزنند، تا از حیث استراتژیک هیچ گونه وابستگی به ایران برای اتصال به دریای عمان و خلیج فارس نداشته باشند.
2. پروژه برقی کردن راه آهن نهران-مشهد را با هدف سرعت 200کیلومتر در ساعت و با ظرفیت حدود 40مییون مسافر در سال با مبلغی در حدود 2میلیارد دلار قطعی کردم. در سفری که آقای شی چین پینگ به تهران داشت، تنها قراردادی که امضا شد، همین یک قرارداد بود که خود او هم قبل از سفرش به تهران بر آن تاکید کرده بود که میخواهم این قرارداد در حضورمن امضا شود. دقت کنید، قرار داد. نه یادداشت تفاهم. قرارداد یعنی همه مذاکرات در باره مسیر، مشخصات فنی، قیمت و جزئیات به نتجه رسیده و همه چیز قطعی شده و دو طرف متعهد به اجرای پروژه شدهبودند. پس از آن ما می بایست 15% مبلغ پروژه را به صندوق پروژه تودیع کنیم. علیرغم تنگنای ارزی دولت، با هماهنگی مجلس شورای اسلامی، بلا فاصله این کار انجام شد و امروز که این مطلب را مینویسم، این مبلغ در صندوق پروژه موجود است. یعنی چیزی در حدود 300میلیون دلار. برای شروع فعالیت، طرف چینی میبایست یک ضمانتنامه پیشپرداخت به طرف ایرانی میداد تا قرارداد فعال گردد. ضمانتنامه پیشپرداخت کمترین ریسک را دارد. چون در برابر آن، طرف قرارداد کل مبلغ را برداشت میکند. از آن تاریخ تا کنون، هنوز چینیها این ضمانتنامه را در اختیار طرف ایرانی قرار ندادهاند و قراداد امضا شده متوقف است.
وقتی که حضرات سیاست نگاه به شرق را مطرح کردند، من در موقع مسئولیت نبودم. لیکن، به دلیل وظیفه ملی از تعدادی از دوستان که فکر میکردم در تصمیمگیریها و یا دستِ کم در توجیه قضایا موثرند از جمله آقایان مصباحی مقدم، احمد توکلی و مرتضی نبوی وقت گرفتم و خدمتشان رسیم و گفتم، داستان از این قرار است. این اتکا به چین، امری موهوم است. لیکن، گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من/آنچه البته به جایی نرسد فریاد است.
و امروز باید شاهد پرده افتادن از چنین سیاستی باشیم.
چه کسی باور میکند که سیاستمداران ایران تا این حد در امور اهبردی واقعیتگریز باشند. البته من همچنان معتقد به همکاری با چین هستم. لیکن از روی هوشیاری و با حفظ منافع ملی.
در میان مدت من فکر می کنم دو موضوع اهمیت دارد؛
یکی همین سیاستی است که شما فرمودید در واقع جمهوری اسلامی باید از راهبرد تکیه بر اقلیت، مجددا به راهبرد تکیه بر اکثریت برگردد؛ یعنی باید با صدای بلند اعلام شود که از این به بعد، سیاست جمهوری اسلامی، برگشت به انتخابات حداکثری است و باید زمینههای آن فراهم شود، با یک تغییر سیاست فضا می تواند تغییر کند
و دوم جمهوری اسلامی باید از این به بعد، اولویت را به اقتصاد بدهد و سیاستهای بین المللی، خاورمیانهای، فرهنگی، داخلی و اجتماعی را طوری تنظیم کند که رشد اقتصادی ۸ درصد به بالا رخ بدهد. اما در دراز مدت بحثهای کارشناسی درمورد ساختارهای حکومت و تغییرات در قانون اساسی و نوسازی جمهوری اسلامی صورت بگیرد. به عبارت دیگر با ادبیات و گفتمان دهه ۶۰ نمی شود جامعهای را قانع کرد که ۷۰ درصد آن نه امام و نه جنگ را دیده است. باید بتوانیم ضمن حفظ اصالتهایمان، جمهوری اسلامی را با گفتمان جدیدتطبیق دهیم، در این باره علما و شخصیتها باید صحبت کنند خلاصه این موضوع نیاز به بحث آکادمیک دارد و ممکن است چند سالی طول بکشد.
قانع کردن مردم بسیار سخت است، علاقه اکثریت مردم عبور از جمهوری اسلامی است، منتهی کارشناسان باید از طریق صدا و سیما، خطراتی که در کمین ایران و در کمین مردم ایران هست، گوشزد کنند، باید یک بار دیگر مردم را قانع کنیم تا به راههای کم هزینه مراجعه کنند.
نظامیها نقش مهمی دارند ولی سوالی است که هیچکس نتوانسته به آن جواب دهد که آیا نظامیها می توانند به اندازه ارتش پاکستان کشور را کنترل کنند؟ وقتی ارتش پاکستان روی صحنه می آید نخست وزیر عوض می شود یا استعفا می دهد یا برکنار یا کودتا می شود، چون در شکل گیری پاکستان این ارتش بود که پاکستان را شکل داد در واقع پاکستان با جنگ مذهبی به وجود آمده و یک ارتش مذهبی در آنجا روی کار آمده و دایر مدار پاکستان شده، هیچ پاکستانی خودش را جدای از ارتش تصور نمی کند، ولی در ایران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مولود انقلاب است، امروز در ایران از سپاه به دلیل دفع داعش ممنون سردار شهید سلیمانی هستند، ولی ایرانیها خودشان را به نظامیان نمی سپارند چون اینجا پاکستان نیست، و هنوز از نظر من اصالت را باید به مردم دهیم، لذا من می گویم نوسازی جمهوری اسلامی و هماهنگ کردن نظام جمهوری اسلامی با گفتمان امروز مهم است.
من می توانم به جوانان بگویم خواستههایشان را مرحله بندی کنند، عدم اولویت بندی یک اشکال است و حرکت به نتیجه نمی رسد، اگر جوانهای ما روی انتخابات آزاد یا انتخابات زود هنگام متمرکز می شدند، ممکن بود به موفقیت نزدیکتر باشند تا اینکه بگویند کل جمهوری اسلامی باید برود.
تنها زمانی این اتفاق می افتد که ۵۰ تا ۸۰ درصد مردم به خیابان بیایند. در ایران هیچ کس بر کسی ترجیح ندارد؛ نه آنهایی که طرفدار براندازی هستند بر ما ترجیح دارند و نه ما که می خواهیم جمهوری اسلامی را اصلاح کنیم بر آنها ترجیح داریم. همانطور که ما احترام آنها را نگه می داریم آنها هم باید احترام ما را نگه دارند. جوانها باید بدانند که اگر ما چیزی می گوییم برای مصلحت کشور است. من یک سال در جمهوری اسلامی زندان بودم و دنبال پست و مقام نیستم، اما می گویم مسیری که شما می خواهید بروید، شدنی نیست و هزینه دارد. نخبگان باید متوجه مسئولیتهایشان باشند، باید دست به قلم ببرند، نامه بنویسند.
ترک صحنه سیاسی و در خانه نشستن اصلا شایسته نخبگان ایران نیست. خدا رحمت کند آقای هاشمی را، در آخرین سفری که به کرمان تشریف آوردند، من، ایشان و استاندار کرمان سوار ماشین بودیم و جایی می رفتیم، استاندار کرمان همیشه به من می گفت آقای مرعشی شما به درد کارهای اقتصادی و توسعه می خورید از سیاست کنار بروید، آن روز هم این حرف را زد که آقای هاشمی گفت چی؟ مرعشی از سیاست کنار برود؟ مگر امری مهمتر از امر سیاست است؟
نخبگان باید متوجه باشند سکوت و در خانه نشستن آنها ممکن است خطرات بزرگی را متوجه ایران کند. من دارم هشدار می دهم، بدترین اتفاقی که ممکن است برای کل مذهبیهای ایران بیفتد، از روحانیت معظم گرفته تا هر کسی که سرش را بر مهر می گذارد و خدا را پرستش می کند، بزرگترین اتفاقی که می تواند برای همیشه این مجموعه را بدنام تاریخ کند این است که در نبودن جمهوری اسلامی، ایران تجزیه شود، تجزیه ایران مهر ذلت بر پیشانی تمام اسلام خواهان خواهد زد و من به عنوان کسی که مطلقا این کارکردها، سیاستها، برنامهها و روشها را قبول ندارم و دل خودم پر از خون است که چرا ما باید در چنین شرایطی باشیم فکر می کنم که نخبگان ایران باید جلوی چنین فاجعهای را بگیرند.
تصورم بر این است که نیروهای سیاسی برای چنین وضعیتی اساسا برنامهای نداشتند. ما در بخشهای مختلف حوزه نخبگان اعم از دانشگاه، اصناف و احزاب نظریهای نمی بینیم برای حل این مسایل نمی بینیم. به عبارت دیگر ما داریم به سمت یک منازعه بسیار کلان و انقلاب می رویم در صورتی که به عقیده اساتید، حاکمیت سیاسی می تواند وارد گفت وگو و مصالحه شود ولی شاهد گفتمانی نیستیم که بخواهد طیف سی تا هفتاد سالهها را و از آنطرف سی تا شانزده سالهها را به گونهای با هم متصل کند، تا چسب امنیت ملی از طریق اقدام فرهنگی و اجتماعی فراهم شود. به نظر می رسد این مرزبندیها در ابعاد مختلف نیست.
انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ از نظر من تیر خلاص بود. ما در سه سطح مشکل داشتیم که در ۱۴۰۰ به پایان سیاست ورزی در ایران رسیدیم، یک سطح از مشکلات ما، مشکلات ساختاری است یعنی در تنظیم قانون اساسی و در ساختاری که در قانون اساسی ایجاد شده، طراحان قانون اساسی اشتباهات راهبردی مهمی کردند.
هم در بازنگری و هم در اصل آن. من اخیرا در شورای مرکزی حزب گفتم یک اتفاقی در انگلستان و اروپا افتاد و آن فوت ملکه انگلیس بعد از هفتاد و چند سال بود. طراحان نظام سیاسی در انگلستان، به گونهای طراحی کردند که یک نفر در کشور و در بالای حکومت موجه بماند و با همه اشکالاتی و شاید مخالفینی که ملکه داشته، اما اکثریت قاطعی از مردم در ملکه، وحدت کشور، ملت و انگلستان را می دیدند.
محبوبیت امام خمینی و آیت الله خامنهای نزد مردم ایران خیلی بالاتر از هرکس دیگری در انگلستان یا در هر جای دیگری بوده، ولی امروز متوجه می شویم در تنظیم ساختار قانون اساسی، ما از ولایت حفاظت نکردیم.
امروز یک شعار علیه رئیسی ، قالیباف یا آقای اژهای نیست. چرا در چنین سطحی چنین اشتباه راهبردی داشتیم؟ و از A تا Z مسئولیت مسائل کشور را بر گردن کسی انداخیتم که قرار است در بحرانهایی مثل این بحران، بیاید جملهای بگوید تا کشور آرام شود.
مشکل دیگر ما در ساخت قانون اساسی مسئله تفکیک قوا است که اگر مونتسکیو در غرب بلند شود به ما می خندد و می گوید من کی گفتم چنین وضعیتی تفکیک قوا نام دارد؟ تا جایی که شما سه دولت داشته باشید؛ دولت قوه مجریه، دولت قوه قضاییه و ... یعنی چی؟ قاضی مستقل است اما قوه قضاییه نباید از دولت جدا باشد، نمایندگان پارلمان از طرف ملت رای می دهند و این یک سمت است در واقع شغل نیست، در پارلمان انگلستان آقای نخست وزیر عضو پارلمان است و پارلمان از دولت جدا نیست.
دادگستری از دولت جدا نیست، اما در این جا بر اساس یک امر من درآوردی، قوای کشور را تجزیه کردید و می خواهیم کارآمد هم باشد. اما از این کارآمدی در نمی آید. پس ما مشکلات ساختاری داریم و از آن طرف مشکلات سیاستی هم داریم. شما هدف برنامه را رشد اقتصاد ۸ درصدی گذاشتید، اما این هدف هیچوقت محقق نشد! چون باید بدانید که بدون داشتن سیاست خارجی مناسب، نمی توانیم به رشد اقتصادی ۸ درصد برسیم.
اگر چین امروز نسبت به چین ۴۷ سال پیش متفاوت شده و ۲۰۰ میلیارد دلار اقتصاد خودش را به ۱۲ هزار میلیارد دلار رسانده، به این خاطر است که سیاست خارجی آن رشد اقتصادیاش را پشتیبانی کرده است. ما می خواهیم در منطقه خاورمیانه هم نوک انقلابی گری و محور مقاومت و هم دارای رشد اقتصادی ۸ درصدی باشیم! و چنین امری امکان ندارد.
یکی از موضوعاتی که ایرانیها از آن رنج می برند و زمینه تحقیر ایرانیها را فراهم کرده این است که ما به اندازه قطر هم نمی توانیم برای این مملکت رفاه درست کنیم. قطر دارد بازیهای بین المللی را برگزار می کند و ما در این جا بخاطر روسری خانمها داریم دعوا می کنیم.
سومین مسئله، مسئله مدیریتی است در بحث مدیریت از سال ۱۳۷۶ که انتخابات را آقای خاتمی برنده شدند و با آن شکوه برگزار شد که آقای خامنهای فرمودند این همان چیزی است که من می خواستم در واقع ۳۰ میلیون شرکت کردند و ۲۰ میلیون رای برای رئیس جمهور بود، آقای ناطق هم به عنوان یک رقیب بسیار باشخصیت پیروزی آقای خاتمی را تبریک گفت و در مجلسی که رئیسش آقای ناطق نوری بود تمام وزرای آقای خاتمی رای آوردند.
ولی از همانجا عده ای تصمیم گرفتند در مدیریت نشان دهند نمی گذارند اقدامات لازم به سود منافع مردم و منافع ملی انجام شود. خدا رحمت کند آقای خزعلی را، ایشان در رفسنجان اعلام کرد و گفت ۲۷۰ نفر نماینده مردم می نشینند قانونی را بررسی می کنند آن را بالا و پایین می کنند اما در شورای نگهبان ۶ فقیه می نشینند و می گویند نه!
ببینید رئیس جمهور شما آقای خاتمی به سازمان ملل می رود و تحت تاثیر تصمیمی که گرفته شده تا او اختیاراتی نداشته باشد، آقای خاتمی مجبور می شود به مدت ۱۵ دقیقه وارد مسیری نشود که کلینتون از آن عبور می کند تا با هم برخورد نکنند و دست ندهند.
💢سفر به مشهد، ۱۳۹۴
#یاد_ایام
@AbbasAkhoundi
AbbasAkhoundi.ir
💢وضع موجود تصادفی نیست، برایند نیروهای ذینفعان است
➖عباس آخوندی در گفتگو با ایسنا
🔸ذینفعانی در ایجاد شرایط امروز کشور از جمله فسادهای مالی، بدهی بانکی، کیفیت پایین تولیدات داخلی و عدم روابط بینالمللی در تولید و تجارت وجود دارند؛ که تنها راه مقابله با آنها از طریق انتخابات 1400 تحقق پیدا میکند.
🔸وی در گفتوگو با ایسنا، در ارتباط با ضرورت رفع موانع تولید که شعار ابلاغی از طرف مقام معظم رهبری برای سال 1400 نیز هست؛ اظهار کرد: برای ورود به بحث موانع تولید ابتدا باید دید تولید در چه محیطی صورت میگیرد؟ آیا تولید در محیط بینالمللی صورت میگیرد و یا در محیطی صد در صد داخلی؟ مجموعه اتفاقهایی که در جهان تحت عنوان فنآوریهای نو صورت میگیرد امری داخلی است یا بینالمللی؟
🔻برای مطالعه ادامه گفتگو روی لینک زیر کلیک کنید:
📄https://vrgl.ir/STmKZ
@AbbasAkhoundi
AbbasAkhoundi.ir
🔻
💢عدالت به چه معناست؟ | تحول 1400
🔸عدالت را به درستي ستاره آسمان ارزش ها دانسته اند. در سپهر سياسي نيز ارزش عدالت حضور پررنگي دارد و سبب مي شود كه فعاليت سياسي بدون چشم اندازي از مفهوم عدالت بي معني شود. در این گفتار به:
🔸زیرساختهایی که بیعدالتی را ایجاد میکنند.
🔸در موضع سیاستگذاری عدالت به مفهوم دسترسی برابر به اطلاعات، عدالت آموزشی و منابع دانشی هم هست.
🔸بنا به تعریف مولی امیرالمومنین عدالت به مفهوم وضع هر چیزی در جای خودش است. پایداری نظم کیهانی به همین دلیل است.
🔸در ایده ایران، نظم کیهانی الهام بخش نخستین عدالت است. از این رو، نظم طبیعی بنیان عدالت است و خروج از آن و از جمله بهرهکشی از طبیعت بیش از ظرفیت بازتولید طبیعی عین ظلم است.
🔸عدالت توزیعی در متن ساختارهای غیرعادلانه توجیه کنندهی بیعدالتی است.
@AbbasAkhoundi
AbbasAkhoundi.ir
💢دوراهی سیاست منطقه ای ما و تاثیر آن بر تجارت | تحول 1400
🔸سال 1384 سال تغییر جهت رسمی سیاست دولت از قدرت نرم به سمت قدرت سخت است.
🔸منطق قدرت در منطقه غرب آسیا در کشورهایی چون عربستان و امارات متحده و برخی دیگر کشورهای نیز قدرت سخت است. نتیجه این چرخش افزایش چالشهای درونی و بیرونی ایران و منطقه است.
🔸سال 1400 اوج رویارویی ساختار قدرت نرم در سطح بینالمللی با قدرت سخت است. برای حفظ استقلال و یکپارچگی ملی و توسعه اقتصادی چارهای جز تجدید نظر در سیاستورزی نداریم.
🔸تنها چیزی که میتواند بر منطق اعمال قدرت در ایران تاثیر بگذارد و جهت آن را تغییر دهد، انتخابات 1400 است.
@AbbasAkhoundi
💢موانع اصلی تولید و تجارت در ایران
🔸در این سخنرانی بحث میکنم که چنانچه تجارت آزاد سیاست محوری سیاستمدار در ایران بوده و با این مفهوم آشنا باشد در بحث الحاق به کنوانسیونهای بینالمللی مورد نظر اف ای تی اف و یا سازمان تجارت جهانی تعلل نمیکند. چنانچه این سیاست محور قرار گیرد، بناچار مساله مالی، بانکی، ارزی، مالیاتی و... بهعنوان مقدمات لازم برای تحقق تجارت آزاد در دستور کار قرار میگیرد.
🔸در این چارچوب، مهمترین ماموریت دولت پایش میزان موفقیت سیاستهای اتخادذی در جهت تحقق تجارت آزاد و رفع موانع در هر شرایط است. همچنین در باره فضای اقتصاد سیاسی ۱۴۰۰ شامل ۱-روندهای سیاسی جهانی، ۲- روندهای اقتصادی جهانی و ۳- روندهای اقتصادی ایران بحث کردهام. در این ارتباط بحث رویارویی قدرت نرم و قدرت سخت در جهان و منطقه و اثرش بر اقتصاد ایران مورد توجه قرار گرفتهاست.
@AbbasAkhoundi
AbbasAkhoundi.ir
💢تجارت آزاد، راهکار توسعه
🔸تولید بدون تجارت امکان پذیر نیست.
🔸تجارت آزاد راهبرد بنیادین خروج ایران از تنگناهای اقتصادی موجود است.
🔸این تنها راهبردی است که با موقعیت چهارراه جهان بودن ایران سازگار است.
🔸تجارت آزاد دریا محور است و به توسعههای مرزی و حسن ارتباط با همسایگان و تعامل سازنده با دنیا توجه دارد و برترین سیاست برای تمرکززدایی است.
🔸همهی راهکارهایی که برای خروج از بحرانهای اقتصادی ارائه میشوند شرط لازم برای توسعه هستند. شرط کافی برای توسعه ایران راهبرد تجارت آزاد است که سایر اقدامات را همراستا میسازد.
🔸روند کاهنده سرمایهگذاری، تورم بالا، نرخ فزاینده ارز، بیکاری، فساد گسترده، کمبود ارزاق و کالا، سختی دسترسی به کالا و خدمات خوب و غیر رقابتی بودن قیمتها تنها و تنها نتیجه سیاست محدودسازی تجارت آزاد است. سوداگران ذینفعان سیاست محدودسازی تجارت هستند تا جنسهای بیکیفیت خود را با قیمت بالا به مردم تحمیل کنند. این همه گرفتاری اقتصادی مردم نتیجهی محدود کردن تجارت بوده و هست.
🔻ایدهی ایران در بحث اقتصادی یعنی تجارت آزاد.
@AbbasAkhoundi
💢قدرت نرم یا قدرت سخت؟ باید انتخاب کرد
🔸بزرگترین انحراف در سیاست ایران در دوران پس از انقلاب اسلامی، عبور از گفتمان قدرت نرم و توسل به قدرت سخت بود. سال ۱۳۸۴ مبداء این انحراف بزرگ است. بههم خوردن تعاملهای بینالمللی، سقوط تولید و تجارت و تورمهای بالا ۳۵٪ و دوبرابر شدن برخی قیمت کالاهای خوراکی که تا مغز استخوان ملت ایران بهویژه اقشار کمدرآمد را میسوزاند همه ثمره تلخ این انحراف است.
🔻امید که مردم ایران در انتخابات ۱۴۰۰ آب را به مجرای خود بازگردانند.
@AbbasAkhoundi
Abbasakhoundi.ir
💢توافق رسمی برای آغاز گفتوگوها درچارچوب برجام و لغو تحریمها
🔸هیاهوها به یک سو میروند و آنچه به سود مردم است باقی میماند. چه حنجرههایی که مرگ برجام را فریاد میکشیدند و اکنون خواستهشان بازگشت بیقیدوشرط به برجام است. به هوش باشیم که برای حفظ منافع ملی ایران هیچگاه تسلیم غوغاسالاران نشویم و از مذاکرهکنندگان پشتیبانی کنیم.
🔸خوب است همینجا تذکر دهم که این مذاکرات در صورت موفقیت تنها یک سنگ را از پیش پای اقتصاد ایران بر میدارد و هنوز سنگ بزرگ FATF تا فعال شدن تولید و تجارت پابرجاست. پس از آن نیز، کارکرد اقتصاد تابعی از سیاستگذاریهای درست اقتصادی درونزا و برونگرا جهت رشد سرمایهگذاری، دسترسی به منابع فناوریهای نوین، منابع مالی، ماشینالات سرمایهای، نیروی انسانی کارآمد، بازارهای بینالمللی مناسب و تجارت آزاد و سایر شرایط است.
🔸به برادر خوبم آقای ظریف توجه میدهم که اقتصاد ایران سال گذشته را با تورم نقطهبهنقطه حدود 50درصدی بهسر کرد. سطح قیمتهای برخی خوراکیها در سالی که گذشت صددرصد افزایش یافت. آنهم در شرایط سخت اقتصادی ناشی از بیکاری گسترده شاغلان بر اثر کرونا. این شرایط سخت اقتصادی تا مغز استخوان مردم بهویژه اقشار کمدرآمد را سوزاند و همچنان میسوزاند. خواهشمندم همچون گذشته گوشتان به این غوغاها بدهکار نباشد. تنها استقلال و منافع ملت ایران را باید منظور داشت.
🖌عباس آخوندی
@AbbasAkhoundi
💢ملتگرایی و جمهوری اسلامی ایران | تحول ۱۴۰۰
🔸روز جمهوری اسلامی روز پذیرش ارادهی ملت به عنوان مبنای حاکمیت ملی است. جمهوریت و اسلامیت تنها انتخابات نیست، بلکه به مفهوم مبنا قرار گرفتن هویت ملی و پذیرش واقعیت ملت ایران و تندادن به ارادهی آن در تمام شئون زندگی و احترام به حقوق شهروندی است.
@AbbasAkhoundi
AbbasAkhoundi.ir
💢🔻تنها راه خروج از تنگناها انتخاب گفتمان قدرت نرم است. با قدرت سخت نمیتوان هیچ مسالهای را حل کرد.
🔻تورم تا مغز استخوان گروههای کمدرآمد را میسوزاند ولی با بگیروببند و اسلحه حل نمیشود. عقل را باید حاکم کرد.
@AbbasAkhoundi
💢تخریب منابع زیستی ایران به نام توسعه کشاورزی و یا مسکن فقیران
🖌عباس آخوندی | فروردین ۱۴۰۰
🔸اخیرا فردی در توییتر اعلام کرد که در انقلاب اقتصادی ۱۴۰۰ تغییر کاربری زمینهای کشاورزی آزاد خواهد بود. البته، این تنها ایده این شخص جویای نام نیست. سوداگران همواره با قیافه جانبداری از مستضعفان در پی غارت منابع طبیعی و اراضی کشاورزی بودهاند. تنها بین سالهای ۱۳۵۲-۱۳۹۲ بیش از ۸۸۰۰۰هکتار از این اراضی را تبدیل کردهاند. البته، از ۱۳۸۲ که در شهرداری تهران چنبره زدند و سپس با تصاحب ریاست جمهوری این روند سرعت گرفت. اوج اندیشهی بر باد دادن منابع طبیعی ایران را در طرح باغشهرها که رییس جمهور دوره دهم که در پایان دورهاش ارائه کرد میتوان دید. اگر رهبری شخصا ورود نکرده بودند و مانع اجرای آن نشده بودند، امروز آثار ویرانگرش کمتر از اصلاحات ارضی به اصطلاح انقلاب سفید و شاه و مردم کمتر نبود. طرحی هم که هماکنون بهنام طرح اقدام ملی مسکن در حال پیگیری ادامهی همین خط است و برخی حضرات بهنام انقلابیگری از آن طرفداری میکنند.
🔻برای مطالعه ادامه یادداشت روی لینک زیر کلیک کنید
📄https://vrgl.ir/BB3Te
@AbbasAkhoundi