کتابخانه اینترنتی آوای بوف مجموعه کامل،بینظیر ورایگان از کتب نایاب وممنوعه، ادمین همکاری: @Buf_0 AVAYeBUF.com آرشیو کتب تلگرام 👇 @AVAYEBUF :سایر صفحات 👇 https://linktr.ee/avayebuf قوانین ؛ 👇 telegra.ph/Avayebuf-Community-05-02
خرابکاری در مذاکرات بین دولت ترامپ و رژیم شیعی
بعد از هفته ای سر درگمی در مورد بودن یا نبودن مذاکرات دور چهارم هسته ای بین دولت ترامپ و رژیم شیعی، سرانجام بطور رسمی اعلام شد که این دور از مذاکرات، در عمّان انجام خواهد گرفت.
هر چند نتیجه بخشی این مذاکرات چندان روشن نیست و دلیل آنهم ادعاهای ضد و نقیض و غیر منطقی دولت ترامپ در مورد برچیدن چرخه کامل غنی سازی است. اما حتی نفس انجام مذاکرات، خوشایند بسیاری نیست. در آمریکا، لابی نیرومند اسرائیل، تلاش می کند با ترتیب دادن نامه ای از سوی سناتور های جمهوریخواه به ترامپ برای پافشاری بر برچیدن کامل چرخه غنی سازی، عملا این مذاکرات را عقیم سازند. این برچیدن کامل چررخ غنی سازی، خواست اسرائیل و به ویژه دولت ماوراء راست نتنیاهو می باشد.
توماس فریدمن، روزنامه نگار معروف امریکایی که خود یهودی است، امروز، در نوشتاری در نیویورک تایمز، به تلاش های اسرائیل در این خرابکاری اشاره کرد و ترامپ را تشویق به بی اعتنایی به نتنیاهو نمود. از ترامپ خواست مسیر جنگی که نتنیاهو در نظر دارد را پیش نگیرد و به مسیر دیپلماسی و مذاکره ادامه دهد.
اما در بین نیروهای ایرانی، نیز کم نیستند که امیدوارند این مذاکرات با شکست روبرو گردد تا امکان جنگ بین آمریکا و ایران، فراهم شود. این نیرو ها امیدوارند که با آغاز درگیری نظامی، آنها بتوانند مردم را به شورش خیابانی بکشانند و رژیم شیعی را سرنگون سازند تا خود قدرت را بدست گیرند.
یکی از این نیروها، که عملا، در این مسیر قدم برداشته است سازمان مجاهدین خلق به رهبری مریم رجوی است. شورای مقاومت، بازوی دیگر سیاسی این سازمان است. فاکس نیوز، در گزارشی، از تاسیسات هسته ای مخفی در سمنان خبر داد. بر اساس این خبرگزاری، منابع اطلاعاتی، شورای ملی مقاومت بوده است.
این عملا، بار دیگر پای سازمان مجاهدین خلق را در این زمینه به میان می کشد. اولین سازمانی که برنامه هسته ای رژیم را فاش نمود، اعضای نفوذی این سازمان در مراکز هسته ای بودند.
ظاهرا، این سازمان، فکر می کند با این خرابکاری ها، بر روند مذاکرات، تاثیر می گذارد و آن را ناکام می سازد.
آنچه همه این نیروها ، درک نمی کنند این است که اگر جنگی درگیرد، منطقه دچار آشوب خواهد شد و ایران با تخریب بیسابقه ای روبرو خواهد گردید. جنگی که خروجی آن، ویرانی کامل همه زیر ساخت های هسته ای، نظامی و اقتصادی کشور خواهد بود و همچنین امکان فروپاشی و تجزیه خاک.
امروزه، کارشکنی در زمینه مذاکرات، عملا در میدان دشمنان خاک بازی کردن است. مخالفت با رژیم و تلاش بر ای سرنگونی آن، به معنی همکاری با جنایتکاران و تلاش برای ویران کردن کشور و تخریب زیر ساخت های کشوری نیست. این خیانت به خاک و ایرانیت است. ( ن. ه)
9 مه 2025
نوشته های این نگارنده را می توان در کانال " دیدگاه" دنبال کرد
/channel/Nader_Hozhabri
از شما دعوت می شود به گروه گفتمان و همچنین کتابخانه خیزش بپیوندید
/channel/Avayebuf_chat
/channel/Iran_Discourse_Library
زمانی که منافع طرف های متضاد، همسو می گردد
این نوشته کوتاه، نگاهی اجمالی به منافع چند کشور با منافع متضاد در رابطه با حفظ و تداوم آرامش در خاورمیانه است.
کشور های که به آن اشاره می شود، آمریکا، چین، روسیه، ایران و سایر کشور های حوزه خلیج فارس از جمله عربستان، امارات، قطر و غیره می باشند.
آمریکا: این کشور، در میانه دوره دوم ریاست جمهوری اوباما، اهداف بلند مدت و مرکز ثقل سیاست خارجی خود را از منطقه خاور میانه، به خاور دور، منتقل نمود. این در رابطه با رشد سریع چین در موضع یک ابر قدرت اقتصادی و نظامی بود که چالش اصلی سرمایه داری آمریکا و هژمونی آن بر جهان گشت. به تبع، خاور میانه، لازم بود آرامش پیدا کند و تشنّجات منطقه ای آن کاهش چشمگیری پیدا نماید. در دوره ترامپ بین سال های 2012 تا 2016، این سیاست دنبال گشت و صلح ابراهیمی ترامپ در همین رابطه بود. در این میان، سیاست منطقه ای رژیم شیعی، چالشی برای این اهداف بود.
چین: جاده ابریشم جدید چین، که نفوذ اقتصادی و بدست گرفتن بازار های جهانی در بخش هایی از آسیا، از جمله خاور میانه، آفریقا و بخش هایی از بازار اروپا و آمریکا شمالی و همه آمریکای جنوبی را در نظر دارد، برای تامین انرژی خود، به آرامش در خاور میانه محتاج است. از سویی، منطقه خاورمیانه، بازار بزرگی برای کالاهای چینی است. این منطقه، برای دهه ها، حیاط خلوت آمریکا و غرب بوده و نفوذ در این منطقه برای چین، اهمیت بالایی دارد. اعمال نفوذ این کشور بر رژیم شیعی جهت ترمیم روابط تشنّج آلود خود به عربستان سعودی، در همین راستا بود.
روسیه: روسیه همیشه یکی از بازیگران در منطقه خاور میانه بوده است. این کشور، روابط خوبی با رژیم شیعی دارد. همچنین، نزدیک به دو میلیون یهودی ساکن اسرائیل، روسی زبانند و داشتن روابط خوب با اسرائیل، برای روسیه اهمیت دارد . همچنین اسرائیل، به حمایت روسیه احتیاج دارد. به تبع، سیاست خارجی رژیم شیعی در منطقه و در تقابل با اسرائیل، به سود روسیه نیست. روسیه برای دهه ها، در مصر و سوریه و عراق، نقش مهمی بازی می کرد. گذشته از این مقولات، روسیه چ در شکل اقتصادی و چه در شکل نظامی، خواستار داشتن رابطه خوبی با کشور های حوزه خلیج فارس است. سمت و سو گیری به بخشی بر علیه بخشی دیگر، در جهت منافع روسیه نیست. آرامش منطقه ای، تامین کننده منافع روسیه در خاور میانه است. همکاری روسیه با ترکیه، آمریکا و اسرائیل در اخراج رژیم شیعی از سوریه، در همین راستا بود.
کشور های عربی: این کشور ها در دو دهه اخیر، دست به بسیاری از اصلاحات اقتصادی و حتی سیاسی زده اند. منافع اقتصادی و تامین امنیت منطقه برای ارسال سوخت های فسیلی که این کشور ها، دارا می باشند و همچین جذب سرمایه های خارجی در حوزه های مختلف انرژی و فناوری، اهمیت زیادی دارد و ادامه تشنّج در منطقه به زیان این کشور ها می باشد.
ایران: رژیم شیعی، زیر نام دفاع از مردم فلسطین ( هر چند خود مردم و نیروهای مترقی فلسطین، دل خوشی از سیاست های رژیم شیعی ندارند)، با ایجاد گروه هایی در کشور های مستقل منطقه بنام گروه های مقاومت در برابر رژیم اسرائیل و آمریکا، عملا زمینه ایجاد تشنّج در منطقه گشته است. سیاست های کلی رژیم شیعی، در ذات مداخله گرانه بوده. این سیاست های تشنج آمیز، همراه با مقوله تکنولوژی هسته ای، زمینه اعمال تحریم بر ایران گشته است. این تحریم ها، اثرات خود را طی دهه ها بر اقتصاد ایران گذاشته و عملا باعث عقب ماندگی صنایع ایران شده است. این عقب ماندگی تکنولوژیکی و اقتصادی، و ادامه تحریم ها، نه تنها باعث رشد فساد مستمر و نهادینه شده در کشور گشته، بلکه با رشد بیکاری، افت شدید ارزش ارز کشوری، خط فقر را در ایران، طی دهه ها، افزایش داده و اقشار بیشتری از جامعه را به زیر خط فقر، رانده است .اما این تشنج، زمینه ثروت اندوزی اقلیتی در رژیم شیعی و سران سپاه است. ادامه تشنج، در جهت تعمیق منافع اقلیتی در ایران، در تضاد با منافع عمومی کشور و مردم ایران است. به تبع، رفع تشنج یا کاهش آن، می تواند به رفع یا کاهش تحریم ها بینجامد، و این امر در جهت منافع مردم، باید ارزیابی شود.
دعوتنامه به کارگاه کتابخوانی
دوستان گرامی،
از شما اعضای فرهیخته کانال کتاب و کتابخوانی آوای بوف دعوت میشود تا در نشست ویژه این هفته کتابخوانی شرکت کنید.
در این جلسه، بخشهایی از کتاب واحد ۴۰۰: ترورهای برونمرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد.
نشست این هفته به
قاچاق مواد منفجره کشتار حجاج در مکه
اختصاص دارد.
⏰ زمان: در حال اجرا....
(جمعهها، ساعت ۱۸ به وقت اروپای مرکزی
ساعت ۱۹:۳۰ به وقت ایران)
📍 محل:
بصورت همزمان در کلابهاوس و یوتیوب آوای بوف
لینک یوتیوب:
https://youtube.com/live/qcFPsrivW6c
آدرس کلابهاوس:
https://www.clubhouse.com/invite/nQgUGEOYw4d889n227KA733E4g40cGQorYv:iazapIyyrhHcbWpMpAth6T5-doBNvxA9tqA5w80wD1M
حضور شما، حمایت از آزادی بیان و مبارزه با سانسور است. لطفاً این پیام را با دیگران به اشتراک بگذارید!
منتظر دیدار شما هستیم.
#گفتگوی_زنده
از دیکتاتوری تا بزک تاریخی؛
نگاهی انتقادی به سخنان میلانی
📍 محل:
بصورت همزمان در کلابهاوس و یوتیوب آوای بوف
آدرس یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=-fmR0YJmzdM
آدرس کلابهاوس:
https://www.clubhouse.com/invite/VGWIQald32o1WW4Ve7nyjYqEb6ZYHeaobzp:14vPGsjgWgbcAcq9pKics-2J02rOXYeHGfSUVF0Cn8M
حضور شما، حمایت از آزادی بیان و مبارزه با سانسور است. لطفاً این پیام را با دیگران به اشتراک بگذارید!
منتظر دیدار شما هستیم.
#فصلنامه آوای بوف
شماره پنجم – زمستان 1403- 2025
مدیر مسئول:
#قاسم_قره_داغی
سردبیر:
#نادر_هژبری
تولید و نشر:
کتابخانه اینترنتی #آوای_بوف
با آثاری از:
نادر هژبری ، قاسم قره داغی ، علی زند ، علی پاشا زین الدین، مرتضی تقی لو ، مهران قشقایی ، محمود سنجری(سمک) ، ف. الف ، داود شریفی پور ، مانی حبیب پور ، محمدرضا زادهوش ، الف. میم. آرشا ، آشور ابراهیمی ، داود شریفی ، ( آرتین) ، سمائیل ، مریم کوثری
فصلنامه آوای بوف، همچنان تعهد خود را به روشنگری، آگاهیبخشی و ثبت حقیقت حفظ میکند. در این صفحات، صدای کسانی را خواهید شنید که در حصار سانسور و ظلم، همچنان مینویسند و سخن میگویند.
این شماره از فصلنامه، نهتنها بازتابی از اندیشههای ممنوعه و آرمانهای سرکوبشده است، بلکه گواهی است بر این حقیقت که تا زمانی که کلمات زندهاند، امید نیز باقی خواهد ماند.
*** لطفا برای ارسال آثار جهت نشر در شماره بعدی از طریق اکانت های:
ادمین آوای بوف
@Buf_0
و یا جناب هژبری:
@nhozhabri817
اقدام بفرمایید .
━⊰✹🦉✹⊱━
آرشیو کتاب:
@AVAYEBUF
سایت:
avayebuf.com
انجمن گفتگو
@AVAYE_BUF
کانال یوتیوب:
youtube.com/@avayebuf
با درود به همه: نوشته برای نشر در فصلنامه برای ما فرستاده شده بود با نام نویسنده " آرمین". شروع آن این چنین است "شروعا همیشه سختن
مخصوصا در کشورهایی مانند برزیل که کمرت دائم از شدت اختلاف طبقاتی بین قشرهای جامعه میشکند و باز مجبور به جوشش میشوی
یادم میاید
وقتی میخواستم از خانه خارج شوم تا به مدرسه بروم
مادرم اصرار کرد که با من بیاد
". متاسفانه، اصل نوشته در اختیار من نیست و فکر کنم در حین تغییر فرمت، ممکن است، داستان، دچار جابجایی واژه ها شده باشد. امیدوارم ، کاربر گرامی " آرمین" با من تماس بگیرد تا شک بر طرف شود. در حال چیدن مطالب در فصلنامه شماره پنج هستم و لازم است این موضوع برطرف شود تا نوشته، در نظر گرفته شود.
با درود. اگر داستانی کوتاه، شعر یا مقالات تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و غیره دارید و دوست دارید نشر دهید، می توانید آنرا به آدرس بالا یا خصوصی من بفرستید تا برای فصلنامه شماره پنج ( شماره زمستانه) آوای بوف، بررسی و در نظر گرفته شود. لازم است نوشته، در مایکروسافت وردز تایپ شده باشد و به شکل پیوند ارسال گردد.
Читать полностью…نوشته ای در مورد
جنایات جنگی و نسل کشی اسرائیل در غزه
✍️ نویسنده: اُمِر بارتوف
فرمت: PDF
آوای بوف
━⊰✹🦉✹⊱━
آرشیو کتاب:
@AVAYEBUF
سایت:
avayebuf.com
یوتیوب
youtube.com/@AVAYEBUF
#فصلنامه آوای بوف
شماره چهارم – پاییز 1403- 2024
مدیر مسئول:
قاسم قره داغی
سردبیر:
نادر هژبری
تولید و نشر:
کتابخانه اینترنتی آوای بوف
با آثاری از:
نادر هژبری، ، قاسم قره داغی، محمود سنجری (سمک)، امیر مدیر، علی پاشا زین الدین، حمیدرضا خاتمی، مهران قشقایی، امین احمدی افزادی، نفس رحیمی، هدیه فروزان، نیاکان، جویان
در این روزگار تاریک که کتاب و اندیشه آزاد در سایه حکومت استبداد ایران از انتشار محروم شدهاند، فصلنامه آوای بوف مأمنی برای صداهایی است که خاموشی را بر نمیتابند. این فصلنامه نه تنها مجموعهای از آثار نویسندگانی است که تریبونی در ایران ندارند، بلکه سنگری برای حفظ و پاسداری از آزادی اندیشه، آگاهیبخشی و حقیقتجویی است.
ما، در آوای بوف، بر این باوریم که قدرت قلم، شکوه تفکر و آزادی بیان سلاحی ماندگار در برابر ظلم و استبداد است. این صفحات حاصل تلاشی مشترک از سوی انسانهایی است که حقیقت را فریاد میزنند، هرچند تریبونی برای بیان آن نداشته باشند. هدف ما، در مقام مبارزان علیه سانسور و تحریف، روشنکردن مسیر آگاهی برای جامعهای است که در بند است.
در این فصلنامه، داستانها و مقالاتی منتشر میشوند که از دل مبارزات روزانه، از اعماق رنجهای اجتماعی و از اوج آرزوهای انسانی برخاستهاند. آوای بوف برای هر خوانندهای، نه فقط مجموعهای از متنها، بلکه دعوتی است برای همدلی، مقاومت، و ساختن آیندهای بهتر برای ایران و جهان.
ما دست در دست نویسندگان و اندیشمندان آزاده، این پرچم را برافراشتهایم تا صدای آنان که در سکوت فرورفتهاند، پژواک یابد. این راه، گرچه دشوار و پر پیچوخم است، اما با حمایت شما خوانندگان و همراهان فرهیخته، روشن و استوار خواهد بود.
بیایید با هم، بار دیگر قدرت قلم را فریاد بزنیم و این پیام را به جهانیان برسانیم که آزادی بیان، حقی نیست که از انسان سلب شود، بلکه جوهری است که هیچ مستبدی نمیتواند آن را به خاموشی کشاند.
*** لطفا برای ارسال آثار جهت نشر در شماره بعدی از طریق اکانت های:
ادمین آوای بوف
@Buf_0
و یا جناب هژبری:
اقدام بفرمایید .
━⊰✹🦉✹⊱━
آرشیو کتاب:
@AVAYEBUF
سایت:
avayebuf.com
انجمن گفتگو
@AVAYE_BUF
کانال یوتیوب:
youtube.com/@avayebuf
📰 قانون حجاب؛
سلاح وحشتزدهها
✍️ نویسنده: قاسم قره داغی
قانون حجاب اجباری در ایران یکی از غیرانسانیترین ابزارهای سرکوب است که رژیم برای کنترل بدن، ذهن و حتی تنفس شهروندان، بهویژه زنان، به کار گرفته است. رژیمی که خود را نماینده «اسلام ناب محمدی» میداند، با ادعای دفاع از اخلاق، بزرگترین بیاخلاقیها را مرتکب میشود. چراکه حجاب اجباری نه نماد ایمان است و نه نشان عفت؛ بلکه پرچمی خونین است که بر فراز سلطهای غیرانسانی و غیردینی افراشته شده است.
این قانون که اکنون به نمادی از شکاف اجتماعی تبدیل شده، تنها یک پیام دارد: حاکمیت بر بدن، زندگی و انتخاب انسانها.
رژیم تلاش میکند این سرکوب را به هویتی اجباری تبدیل کند و در این مسیر هیچ جایگاهی برای آزادی فردی و شأن انسانی قائل نیست.
پایتخت رژیم سرکوبگر اسلامی جولانگاه گشتهای ارشاد و دوربینهای کنترل ناظر کبیر است، که از آن نه برای حفاظت از امنیت، بلکه برای شکار زنانی که جرات کردهاند موهای خود را به باد بسپارند، بهره میبرد.
در این خفقان نفسگیر، نسیمی که سالهاست در انتظار وزیدن است، با هر حرکت سرکوبگرانه به طوفانی عظیم تبدیل میشود.
جنبشی فراتر از حجاب اجباری
جنبشی که پس از قتل مهسا امینی آغاز شد، نشان داد مردم از مسئله حجاب اجباری فراتر رفتهاند. این خیزش، نبردی علیه هویتی تحمیلی است که سالهاست بر جامعه ایران سایه انداخته. شعار «زن، زندگی، آزادی» نمایانگر آرزوی عمیقی است که با خون، رنج و عشق به آزادی در هم تنیده شده است.
رژیم، هراسان از این جنبش، با ابزارهایی چون خشونت، سانسور و اتهامزنی تلاش میکند آن را به حاشیه براند. از تریبونهای رسمی گرفته تا فضای مجازی، همه بسیج شدهاند تا این خیزش را به «پورنوگرافی» یا «ضداخلاقی بودن» تقلیل دهند. اما این حجم از واکنش، گواه ترس عمیق رژیم از جنبشی است که پایههای آن را لرزانده است.
ضرورت اتحاد
آنچه امروز ضروری است، اتحاد نیروهای مخالف است. رژیم تلاش میکند از طریق تفرقه، مانع وحدت و همدلی مردم شود. اما این اتحاد باید نه فقط در خیابانها، بلکه در دلها و ذهنها شکل بگیرد. هر فرد و هر جمع کوچک میتواند به مرکز مقاومت تبدیل شود. ابزارهای دیجیتال، شبکههای اجتماعی و آگاهیبخشی مداوم، مؤثرترین سلاحها در این نبرد هستند.
انقلاب فرهنگی بهجای انفعال اجباری
تاریخ نشان داده است که هیچ ظلمی ابدی نیست. آتش عدالت حتی زیر خاکستر سرکوب نیز خاموش نمیشود و اراده مردم، همچون ققنوسی، از خاکستر بیرون خواهد آمد.
هرچند رژیم اسلامی با قوانین غیرانسانی خود تلاش میکند زمان را در قرن تفکرات غارنشینی حرا متوقف کند، اما جریان زندگی راه خود را خواهد یافت. زنان و مردان ایران ثابت کردهاند که برای آیندهای آزاد و برابر آمادهاند هزینه دهند. آینده ایران نه با حجاب اجباری و سرکوب، بلکه با آگاهی، آزادی و عشق به زندگی ساخته خواهد شد.
#قاسم_قره_داغی
03/December
@Avayebuf
📰 میراث توهم؛
بازخوانی فاجعه سیاسی ایران در عصر تقابلهای بیثمر
✍ نویسنده: قاسم قره داغی
ایران امروز، صحنه جدالهای تلخ و بیفرجام میان دو نیروی متضادی است که هر دو در تناقضهای عمیق خود اسیرند. از یک سو، جمهوری اسلامی با قبضه قدرت و سلاح، همچون کاخی پوشالی بر پایههای لرزان استبداد ایستاده؛ کاخی که حتی صاحبان آن نیز به "در اقلیت بودن" خود اعتراف میکنند.
از سوی دیگر، گروههایی چون سلطنتطلبان با شعارهایی بهظاهر پرطنین اما پوچ و تهی از استدلال، توهم اکثریت را به رخ میکشند و با زبانی آلوده به نفرت و توهین، زخمهای جامعه را عمیقتر میکنند.
جمهوری اسلامی، با ابزار سرکوب و سلاح، همچنان خود را بر اریکه قدرت نگاه داشته است. اما پایههای این اقتدار، نه از مشروعیت مردمی، بلکه از ساختارهای امنیتی و نظامی و درآمدهای بی حساب و کتاب فروش ثروتهای ملی بنا شده است. اعتراف رهبران نظام به اقلیت بودنشان، خود سندی است بر بیپایگی ادعای نمایندگی ملت. اما تناقض در اینجا پایان نمییابد: نظامی که خود را الهی میخواند، برای حفظ قدرت به ابزارهایی متوسل میشود که حتی در قاموس زمینیترین نظامهای تاریخ نیز غیرقابل قبول است.
در این شرایط، سلطنتطلبان نیر با وجود برخورداری از پتانسیل قوی برای مبارزه در مقابل جمهوری اسلامی، بیش از آنکه آلترناتیوی جدی باشند، درگیر نوستالژی و توهم اکثریتاند. آنها به جای تحلیل چرایی سقوط پهلوی، با فرافکنی و نفرتپراکنی، خود را ناجی ملت معرفی میکنند. این رویکرد، نهتنها جذابیتی برای نسل جوان و فعالان سیاسی ندارد، بلکه شکافهای اجتماعی را نیز تعمیق میبخشد.
این در حالیست که سلطنتطلبان فاقد برنامهای عملیاتی و چشماندازی روشن برای آینده هستند. آنها گفتمانشان را بر پایه احساسات و فحاشی بنا کردهاند و در میانِ طرفداران این تفکر، منطق و آگاهی چندان جایگاهی ندارد. این در حالی است که جامعه ایران، بیش از هر زمان دیگری به گفتمان مدرن، علمی و چندصدایی نیاز دارد.
آنچه میان جمهوری اسلامی و سلطنتطلبان مشترک است، زبان خشونت است؛ یکی با سلاح و دیگری با توهین. این خشونت، هرچند در ظاهر متفاوت است، اما نتیجهای مشابه دارد: تخریب سرمایه اجتماعی.
جامعهای که در آن گفتمان مسلط، بر حذف دیگری استوار باشد، هرگز روی ثبات و پیشرفت نخواهد دید.
راهحل چیست؟
۱. بازگشت به گفتمان عقلانی و چندصدایی: ایران آینده به گفتمانی نیاز دارد که به جای حذف دیگری، بر گفتوگو و تفاهم تأکید کند. این گفتمان، باید پذیرای نظرات مختلف باشد و به جای گذشتهگرایی، بر ساختن آینده متمرکز شود.
۲. تعمیق آگاهی عمومی: حرکتهای سیاسی، بدون آگاهی اجتماعی محکوم به شکستاند. جریانهای مخالف باید به جای شعارهای سطحی، بر آموزش و افزایش سواد سیاسی مردم تمرکز کنند.
۳. رهایی از توهمات تاریخی: هم جمهوری اسلامی و هم سلطنتطلبان، باید از اسارت در توهمات تاریخی رها شوند. یکی باید بفهمد که دوران حکومت دینی به پایان رسیده است و دیگری بپذیرد که نوستالژی پهلوی، پاسخگوی نیازهای جامعه امروز نیست.
۴. اتحاد در عین تنوع: مخالفان جمهوری اسلامی باید به جای تخریب یکدیگر، به فکر ائتلافی گسترده و متنوع باشند. این اتحاد، نه بر پایه ایدئولوژی مشترک، بلکه باید بر اساس هدفی مشترک، یعنی آزادی و دموکراسی، شکل بگیرد.
ایران امروز در برزخ تاریخی خود گرفتار است؛ برزخی که تنها راه خروج از آن، پذیرش تنوع، گفتمان سازنده و کنار گذاشتن نفرت و خشونت در بین مخالفان است. اگرچه جمهوری اسلامی، با قدرت اسلحه و سرکوب، مانع اصلی پیشرفت است، اما جایگزینی آن با نیرویی که به نفرت و توهین متوسل شود، تنها چرخهای جدید از استبداد را رقم خواهد زد. آیندهی ایران، در گرو بازاندیشی عمیق و انقلاب فرهنگی-سیاسی است که پیش از هر چیز، زبان و منطق ما را دگرگون کند.
#قاسم_قره_داغی
27/November
@Avayebuf
با درود به همه همراهان گرامی. اگر داستان کوتاه، مقاله یا سروده ای دارید که علاقمند به انتشار آن هستید، می توانید آن را برای ما ارسال کنید تا برای نشر در فصلنامه پائیزه در نظر گرفته شود. متون لازم است با مایکروسافت وردز تایپ شوند تا ادغام آنها در فصلنامه راحتر باشد.
آثار خود را می توانید به طور مستقیم برای من یا جناب قره داغی بفرستید یا به آدرس زیر ارسال کنید. BUF_O@
در این روزگار تیره، هر بار که نام "رژیم اسلامی" به گوش میرسد، با اخبار غمانگیزی از استبداد، تحمیل و سرکوب بر پیکر مردم ایران همراه است. در سرزمین مادری از فرهنگ و مدنیتی که سینه به سینه منتقل شده بود، فقط ردپای خاطراتی محو و افسرده باقی مانده است. زیر آسمان ایران، دیگر نه صدای آزادی به گوش میرسد و نه بوی خاک وطن بویی از عزت دارد؛ حالا این خاک به زندانی سنگین و خفهکننده برای مردم تبدیل شده که هر روز قربانگاهی جدید در آن بنا میشود.
پوشش، که در حقیقت نماد ارادهی آزاد انسان است، امروز در ایران همچون زنجیری بر گردنها انداخته شده. حتی اگر روزی پوشش و لباس قرار بود انتخابی مقدس باشد، امروز در قالب ابزاری تحمیلی به دیواری برای محدود کردن حقوق زنان و مردان این سرزمین بدل شده است. به دانشجویان، این جویندگان حقیقت و تغییر، در محیط دانشگاهها نیز رحم نمیشود و دانشگاه دیگر مأمن فکر آزاد و اندیشه مستقل نیست؛ بلکه میدان نبردی است میان استبداد و آزادی.
ویدیویی که از آن دختر دانشجو در دانشگاه علوم و تحقیقات منتشر شد، نشانهای است از نوری در دل تاریکی که به سرکوب و تحقیر تن نداده.
این دانشجو که مقابل تعرض و تحقیر حراست ایستاد، از حقوق اساسی خود دفاع کرد و نه تنها برای خود، بلکه برای تمامی زنان و مردان ایران، نمایانگر شجاعت و استقامت گردید. اما حکومت و دستگاههای وابسته بلافاصله اتهام "عملیات تروریستی" به او نسبت دادند؛
این چه نظامی است که حتی کوچکترین اکت و حق آزادی بیان و اعتراض را "تروریسم" میخواند؟
جمهوری اسلامی در این سالها با تحمیل ایدئولوژی خود، فرهنگی مصنوعی را بر مردم تحمیل کرده که از سوی هیچ تفکری مورد پذیرش قرار نمیگیرد. حجاب اجباری نماد زنجیری است که نهتنها آزادی زنان، بلکه آزادی همه را تهدید میکند.
اما هرچقدر هم که زنجیر محکم شود، بالاخره روزی خواهد رسید که این زنجیرها شکسته شوند؛ چرا که صدای آزادی بلندتر و ریشهدارتر از آن است که به این سادگیها خاموش شود.
در این مبارزهی نابرابر، دانشجویان، زنان، مردان، معلمان و کارگران همه و همه با هم ایستادهاند. این صدای اعتراض همان نوری است که زالوصفتان و نئاندرتالهای فکری غارهای تاریکی را به چالش میکشد.
ایران به نسلی از بیداران نیاز دارد، نسلی که بدانند راه آزادی نه با سکوت بلکه با ایستادگی و اتحاد هموار میشود.
#دختر_علوم_تحقیقات.
باشد که این خاک روزی آزاد شود.
✍ : قاسم قره داغی
در نظم نوینی که قدرت های برتر جهان برای منطقه خاورمیانه در سر دارند، جایی برای سیاست های کنونی رژیم شیعی در آن نیست. رژیم شیعی یا باید بپذیرد که توانایی نظامی برای ادامه فعالیت های گذشته خود را ندارد و عملیات اسرائیل بر علیه آن، دیگر به شکل مخفیانه نخواهد بود و حملات نظامی مستقیم انجام خواهد گرفت و در این رابطه، لازم می گردد نقش خود را به شکل یک کشور متعارف بازی کند و دست از حمایت و بازسازی نیروهای نیابتی بردارد که آنرا باید چرخش هنگفتی در سیاست خارجی رژیم شیعی دانست یا اینکه بخواهد به وضعیت موجود ادامه دهد که زیر شدیدترین فشار های اقتصادی و نظامی قرار خواهد گرفت. رخداد های اخیر، تهی بودن مناسبات به ظاهر راهبردی ادعایی رژیم شیعی با روسیه و چین را آشکار ساخت. این دو کشور، تا کنون نشان داده اند که منافع خود را فدای سیاست های خارجی رژیم شیعی در منطقه و جهان نخواهند کرد و رژیم شیعی را در بزنگاه های حساس خود، در برابر رژیم صهیونیستی و غربی، تنها خواهند گذاشت. خیانت روس ها، برای رژیم شیعی در غیر فعال کردن سیستم های راداری خود در حملات اسرائیل به نیروهای نظامی ایران در سوریه، بیش از یک دهه است که برای سران رژیم شیعی، آشکار بوده است. سکوت چین و روسیه، معنا دار است. رژیم شیعی، باید دست از سیاست های کنونی خود بردارد.
ادراک تنها بودن و نبود همکاری های لازم توسط روسیه و چین، شاید سران رژیم شیعی را به بازنگری های سیاست خارجی خود وادارد هر چند که درهم تنیدگی قدرت و ده ها ساختار موازی قدرت در رژیم شیعی، انجام اینکار را بسیار مشکل می سازد.
( ن . ه )
27 اکتبر 2024
نوشته های این نگارنده را می توان در کانال " دیدگاه" دنبال کرد
/channel/Nader_Hozhabri
از شما دعوت می شود به گروه گفتمان و همچنین کتابخانه خیزش بپیوندید.
/channel/Avayebuf_chat
/channel/Iran_Discourse_Library
با در نظر گرفتن این منافع، می توان دید که هر چند در کلیت خود، بسیاری از کشور های درگیر، دارای منافع کاملا متضادی در عرصه های دیگری هستند اما در مورد منطقه خاور میانه، بخاطر شرایط کنونی جهان، همسو می باشند. این همسویی، می تواند به نفع مردم ایران تمام شود. چرا که هر چه دستان رژیم شیعی از مداخله در امور کشور های دیگر کوتاه تر شود، باعث تجدید نظر رژیم در سیاست خارجی و منطقه ای اش خواهد شد. این عقب نشینی، رژیم را مجبور به نوعی سازش در زمینه هسته ای، و سیاست های منطقه ای اش می کند که می تواند به کاهش تحریم ها و زمینه سرمایه گذاری خارجی در اقتصاد بیمار کشور گردد. امری که نهایتا می تواند بهبود شرایط سیاسی داخلی و اقتصادی کشور کمک کند.
( ن. ه )
8 مه 2025
نوشته های این نگارنده را می توان در کانال " دیدگاه" دنبال کرد
/channel/Nader_Hozhabri
از شما دعوت می شود به گروه گفتمان و همچنین کتابخانه خیزش بپیوندید
/channel/Avayebuf_chat
/channel/Iran_Discourse_Library
بن بست مذاکرات هسته ای
بعد از سه دور مذاکرات که انتظارات را در جهت توافقی بین آمریکا و رژیم، بالا برده بود، با اظهارات ضد و نقیض طرف آمریکایی، بعد از مذاکرات دور دوم و تشدید آنها بعد از دور سوم، این انتظارات، از مثبت به منفی تبدیل گشت. پیشتر نوشته شد که دو دیدگاه در حلقه اطرافیان ترامپ در این زمینه وجود دارد. یکی رویکردی مشابه دیدگاه دولت اسرائیل و دیگری، رویکردی ملایم تر با قبول چرخه خالص سازی در ایران اما در سطح لازم برای تولید انرژی یا 3.67 در صدی که می توانست مورد قبول رژیم شیعی قرار گیرد. رویکرد ترامپ به برچیدن کل سیستم خالص سازی، نه عملی است و نه منطقی. این رویکرد، عملا به نیّت به شکست سوق دادن مذاکرات است و زمینه آغاز جنگی که اسرائیل همیشه در سر داشته است. نه تنها موضوع برچیدن همه چرخه خالص سازی، مطرح گشته بلکه سیستم موشکی نیز هدف قرار گرفته. پیش از شروع مذاکرات، مطرح گشت که هدف آمریکا و غرب، تغییر رفتار رژیم است و با تضعیف گروه های نیابتی ی رژیم در منطقه، زمینه تغییر رفتار، آماده گشته است. تغییر رفتار رژیم، می توانست شروع تحولی در ایران گردد. اما رویکرد جدید آمریکا و غرب، قیچی کردن سیستم دفاعی کشور است که نمی توان با ان موافقت کرد. برچیدن سیستم موشکی، و محدود کردن شدید آن، قابل قبول نیست. جلوگیری از پژوهش های هسته ای، قابل قبول نیست. تعداد سانتریفیوژ ها، قابل مذاکره است، سطح خالص سازی، قابل مذاکره است، تغییر رفتار، قابل مذاکره است و در جهت منافع مردم ایرن می باشد اما برچیدن کل چرخه، محدودیت موشکی شدید و فلج کردن قدرت دفاعی، نمی تواند مورد پذیرش باشد.
دو ر چهارم مذاکرات، به تعویق افتاد و ظاهرا، زمان و مکانی برای از سر گیری دور چهارم، در زمان کنونی، مطرح نیست.
چند روز پیش، وزیر امور خارجه آمریکا، هگست، در اخطاری تند، رژیم شیعی را تهدید نظامی نمود. این تهدید در رابطه با حملات حوثی ها به کشتی ها و اسرائیل بود اما حملات حوثی ها، امر جدیدی نیست. لذا، اخطار را باید در رابطه به بن بست رسیدن مذاکرات، دانست. اسرائیل، هر چند با حزب الله لبنان، توافق آتش بس را امضا نمود اما در این اواخر، مرتب آنرا نقض نموده و با حملاتی به جنوب لبنان، قصد شروع درگیری دیگری را دارد. از سویی، حملات گسترده ای را در نوار غزه آغاز نموده و زیر پوشش شکست کامل حماس، با محاصره کامل غزه، اجازه ورود هر گونه مواد غذایی را مسدود نموده است و جمعیتی چند میلیونی را به گرسنگی و مرگ، ناشی از آن، سوق داده است. آمریکا، غرب و همه جهان، بر این جنایت، چشم بسته اند. همه این رفتار ها، بیانگر حرکت در سوی حمله گسترده به ایران است.
رژیم شیعی، هر چند تضعیف گشته اما دست خالی نیست. حزب الله لبنان، هنوز زرادخانه موشکی قابل توجهی در اختیار دارد که می توان در صورت حمله اسرائیل به ایران، آنرا بکار انداخت. حملات اسرائیل، حتی با توافق آتس بس را، در همین رابطه باید دید. اسرائیل می داند که در صورت آغاز حمله به ایران، از سوی حزب الله، مورد حمله قرار می گیرد. امروز، حوثی ها، با شلیک موشکی نقطه زن، فرودگاه بن گوریون را در اسرائیل، را هدف قرار دادند. چند ماه پیش، آمریکا پیشرفته ترین سیستم پدافند هوایی خود، یعنی سیستم " تاد" را در اختیار اسرائیل قرار داد که توسط چند صد تن سرباز آمریکایی، اداره می شوند. سیستم گنبد آهنین، ارو ( پیکان) و بقیه سیستم های پدافندی اسرائیل و همچنین سیستم تاد، نتوانست این موشک جدید حوثی ها را رهگیری کند. موشک به نزدیکی یکی از ترمینال های فرودگاه برخورد نمود که چهار نفر را زخمی نمود و به بسته شدن فرودگاه انجامید.
این حمله، را باید اخطار رژیم شیعی، به اسرائیل و آمریکا دانست که توانایی ضربه زدن به شما، علیرغم تضعیف نظامی، هنوز وجود دارد. در صورت حمله نظامی به ایران، باید انتظار داشت که حزب الله که امروزه، مستقیما توسط سپاه قدس، اداره می شود، حملات موشکی شدید خود را همزمان با آغاز جنگ، شروع کند و این حملات، با تشدید حملات حوثی ها همراه خواهد بود. جنگی، که عاقبت خوشی برای ایران، و منطقه نخواهد داشت. بخش دیگری از تشدید فعالیت های آمریکا بر علیه رژیم شیعی را باید در رابطه با شرایط جنگ در اوکراین دانست. موضوعی که در نوشته ای دیگر، بررسی خواهد شد.
( ن. ه )
4 مه 2025
نوشته های این نگارنده را می توان در کانال " دیدگاه" دنبال کرد
/channel/Nader_Hozhabri
از شما دعوت می شود به گروه گفتمان و همچنین کتابخانه خیزش بپیوندید
/channel/Avayebuf_chat
/channel/Iran_Discourse_Library
با درود. اگر داستانی کوتاه، شعر یا مقالات تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و غیره دارید و دوست دارید نشر دهید، می توانید آنرا به آدرس بالا یا خصوصی من بفرستید تا برای فصلنامه شماره پنج ( شماره زمستانه) آوای بوف، بررسی و در نظر گرفته شود. لازم است نوشته، در مایکروسافت وردز تایپ شده باشد و به شکل پیوند ارسال گردد.
Читать полностью…#فصلنامه آوای بوف
شماره پنجم – زمستان 1403- 2025
مدیر مسئول:
#قاسم_قره_داغی
سردبیر:
#نادر_هژبری
تولید و نشر:
کتابخانه اینترنتی #آوای_بوف
با آثاری از:
نادر هژبری ، قاسم قره داغی ، علی زند ، علی پاشا زین الدین، مرتضی تقی لو ، مهران قشقایی ، محمود سنجری(سمک) ، ف. الف ، داود شریفی پور ، مانی حبیب پور ، محمدرضا زادهوش ، الف. میم. آرشا ، آشور ابراهیمی ، داود شریفی ، ( آرتین) ، سمائیل ، مریم کوثری
تاریخ، چرخهای بیپایان از ویرانی و بازسازی است. در هر برههای، نسلی از میان آتش و خاکستر برمیخیزد تا سرنوشت خویش را بازنویسی کند. امروز، ما در یکی از این نقاط عطف ایستادهایم؛ جایی که دیوارهای کهنه فرو میریزند، اما زمین هنوز برای ساختن آماده نیست.
ایران، زخمی است که هنوز التیام نیافته، شهری است که در میان ویرانههای خویش، بهدنبال هویت خود میگردد. خیابانها، کوچهها و خانهها، خاطراتی را در خود دارند که از تکرار فریاد آزادی لبریزند. از نوجوانانی که با چشمهایی درخشان از امید، به آیندهای روشن نگاه میکردند، تا مادرانی که فرزندانشان را به آغوش خیابانها سپردند و تنها سکوت و عکسهایی قابشده نصیبشان شد.
اما آیا ما محکوم به زیستن در این دور باطل هستیم؟ یا شاید، این خاک، هنوز ظرفیت رویش دوباره را دارد؟
فصلنامه آوای بوف، همچنان تعهد خود را به روشنگری، آگاهیبخشی و ثبت حقیقت حفظ میکند. در این صفحات، صدای کسانی را خواهید شنید که در حصار سانسور و ظلم، همچنان مینویسند و سخن میگویند.
این شماره از فصلنامه، نهتنها بازتابی از اندیشههای ممنوعه و آرمانهای سرکوبشده است، بلکه گواهی است بر این حقیقت که تا زمانی که کلمات زندهاند، امید نیز باقی خواهد ماند.
*** لطفا برای ارسال آثار جهت نشر در شماره بعدی از طریق اکانت های:
ادمین آوای بوف
@Buf_0
و یا جناب هژبری:
@nhozhabri817
اقدام بفرمایید .
━⊰✹🦉✹⊱━
آرشیو کتاب:
@AVAYEBUF
سایت:
avayebuf.com
انجمن گفتگو
@AVAYE_BUF
کانال یوتیوب:
youtube.com/@avayebuf
📚 نوشته ای در مورد
جنایات جنگی و نسل کشی اسرائیل در غزه
✍️ نویسنده: اُمِر بارتوف
مترجم: نادر هژبری
گویش: نسیم
نشر آوای بوف
فرمت: صوتی
آوای بوف
━⊰✹🦉✹⊱━
آرشیو کتاب:
@AVAYEBUF
سایت:
avayebuf.com
یوتیوب
youtube.com/@AVAYEBUF
#فصلنامه آوای بوف
شماره چهارم – پاییز 1403- 2024
مدیر مسئول:
قاسم قره داغی
سردبیر:
نادر هژبری
تولید و نشر:
کتابخانه اینترنتی آوای بوف
با آثاری از:
نادر هژبری، ، قاسم قره داغی، محمود سنجری (سمک)، امیر مدیر، علی پاشا زین الدین، حمیدرضا خاتمی، مهران قشقایی، امین احمدی افزادی، نفس رحیمی، هدیه فروزان، نیاکان، جویان
*** لطفا برای ارسال آثار جهت نشر در شماره بعدی از طریق اکانت های:
ادمین آوای بوف
@Buf_0
و یا جناب هژبری:
اقدام بفرمایید .
━⊰✹🦉✹⊱━
آرشیو کتاب:
@AVAYEBUF
سایت:
avayebuf.com
انجمن گفتگو
@AVAYE_BUF
کانال یوتیوب:
youtube.com/@avayebuf
سقوط بشار اسد: دریچهای به آیندهی نامعلوم سوریه، ایران و جهان
✍ نویسنده: قاسم قره داغی
سقوط بشار اسد، مردی که بیش از یک دهه بر ویرانههای جنگ و خون حکمرانی کرد، نقطه عطفی در تاریخ خاورمیانه است. این تحول، نه تنها سوریه را به ورطهای جدید از چالشها و فرصتها میکشاند، بلکه توازن قدرت در منطقه را به شکلی بنیادین تغییر خواهد داد.
ویرانیهای داخلی: آیا سوریه راهی برای بازگشت دارد؟
سوریه امروز بیش از آنکه کشوری مستقل و واحد باشد، به پازلی از مناطق نفوذ قدرتهای داخلی و خارجی بدل شده است. سقوط رژیم اسد، با وجود خوشبینی برخی، نمیتواند بهطور خودکار به آرامش منجر شود. گروههای متنوع مخالف، از اسلامگرایان رادیکال تا ملیگرایان سکولار، برای تصاحب قدرت وارد رقابتی سخت خواهند شد. تاریخ نشان داده که خلأ قدرت اغلب به جنگهای داخلی تازهای منجر میشود.
در عین حال، جامعه سوریه با بحران انسانی بیسابقهای روبرو است: میلیونها آواره، زیرساختهای نابود شده، و اقتصادی که تقریباً از هم فروپاشیده است. در چنین فضایی، امید به بازسازی کشور، اگرچه دشوار، ولی ضروری است. اما آیا مخالفانی که امروز قدرت را در دست گرفتهاند، توان ایجاد وحدت ملی و بازسازی کشور را دارند؟
تأثیر بر سیاست منطقهای: نبرد نیابتی ادامه خواهد داشت؟
سقوط اسد به معنای شکست کامل سیاستهای ایران در سوریه است. ایران، که میلیاردها دلار در حمایت از رژیم اسد هزینه کرده و از حزبالله لبنان به عنوان نیروی زمینی خود بهره برده بود، اکنون با تهدید از دست دادن مسیر حیاتی خود به دریای مدیترانه مواجه است.
اما این تنها ایران نیست که از سقوط اسد تأثیر میپذیرد. ترکیه، که در سالهای اخیر به دنبال گسترش نفوذ خود در شمال سوریه بود، احتمالاً با تحولات جدید تلاش خواهد کرد موقعیت خود را تثبیت کند. در عین حال، کشورهای عربی خلیج فارس نیز که سالها از مخالفان اسد حمایت میکردند، اکنون فرصتی برای بازگشت به بازی سوریه خواهند یافت.
روسیه و غرب: بازتعریف نقشها
روسیه، به عنوان مهمترین متحد بشار اسد، در سقوط او متحمل شکستی راهبردی شده است. اما مسکو، که هنوز پایگاههای نظامی خود را در سوریه حفظ کرده، تلاش خواهد کرد تا منافعش را از طریق مذاکرات با مخالفان یا حتی حمایت از گروههای خاص تأمین کند. از سوی دیگر، کشورهای غربی، بهویژه آمریکا و اروپا، احتمالاً تلاش خواهند کرد با ارائه کمکهای مالی و سیاسی، نفوذ خود را در دولت جدید تثبیت کنند.
سایه طالبان بر سوریه: آیا تاریخ تکرار خواهد شد؟
یکی از بزرگترین نگرانیها پس از سقوط اسد، ظهور گروههای افراطگرایی شبیه طالبان در افغانستان است. سوریه امروز هنوز زخمی از حضور داعش است و شرایط اجتماعی و اقتصادی آن بستری مناسب برای رشد مجدد افراطگرایی فراهم نموده و چنانچه جامعه جهانی نتواند از طریق همکاریهای سازنده از این روند جلوگیری کند، آینده سوریه میتواند به کابوسی برای منطقه و جهان تبدیل شود.
چشمانداز آینده: فرصتها و تهدیدها
سقوط بشار اسد اگرچه پایانی بر یکی از طولانیترین دیکتاتوریهای مدرن خاورمیانه است، اما به معنای آغاز دورهای از پیچیدگیها و چالشهای جدید خواهد بود. دولت جدید سوریه باید بین منافع متضاد گروههای داخلی و فشارهای خارجی تعادل ایجاد کند. جامعه جهانی نیز مسئولیت بزرگی در قبال این کشور ویرانشده دارد.
اگر امروز تاریخ خاورمیانه را همچون کتابی تصور کنیم، سقوط بشار اسد تنها یک فصل از این کتاب است؛ فصلی که هنوز پایانی روشن و قاطع ندارد. آینده سوریه، همچون شمعی در باد، میان امید و هراس در نوسان است. اما آنچه مسلم است، این است که این کشور برای بازگشت به مسیر زندگی به تلاش، صبر و حمایت بیدریغ نیاز دارد.
درسهایی برای رژیم ایران و قدرتهای جهان
سوریه امروز آینهای است که جهان باید در آن خود را ببیند. بازی قدرت، مداخلات خارجی، و بیتوجهی به نیازهای انسانی، همگی عواملی بودند که این کشور را به این نقطه رساندند. سقوط اسد فرصتی است برای بازنگری در سیاستها، همکاری برای بازسازی، و جلوگیری از تکرار چنین تراژدیهایی در آینده. آیا جهان از این فرصت استفاده خواهد کرد، یا همچنان به اشتباهات گذشته ادامه خواهد داد؟ این پرسشی است که پاسخ آن، سرنوشت سوریه و منطقه را رقم خواهد زد.
#قاسم_قره_داغی
08/December/24
@Avayebuf
با درود به همه همراهان گرامی. اگر داستان کوتاه، مقاله یا سروده ای دارید که علاقمند به انتشار آن هستید، می توانید آن را برای ما ارسال کنید تا برای نشر در فصلنامه پائیزه ( فصلنامه شماره 4) در نظر گرفته شود. ما در روند آماده کردن این فصلنامه هستیم. متون لازم است با مایکروسافت وردز تایپ شوند تا ادغام آنها در فصلنامه راحتر باشد.
آثار خود را می توانید به طور مستقیم برای من یا جناب قره داغی بفرستید یا به آدرس زیر ارسال کنید. BUF_O@
وعده های توخالی پزشکیان:
رژیم شیعی و دم و دستگاه خامنه برای فریب مردمی که اکثریت واجدین رای دهنده آن، به ویژه در کلان شهر ها از آنها گریزان شده بودند، در انتخابات ریاست جمهوری چند ماه پیش، مسعود پزشکیان ، از بخش به اصطلاح اصلاح طلبان، را علم کردند. اجازه نامزدی به پزشکیان کاملا آگاهانه و مهندسی شده بود. شخصی از جبهه اصلاحات و در عین حال، از قومیت ترک می توانست بخشی از مردم را به پای صندوق های رای بکشاند. به این می گویند با یک تیر ، دو نشان زدن. پزشکیان، ادعا ها و خواست های انتخاباتی خود را مطرح نمود و بیش از 40 در صد واجدین رای و منتظرِ اینکه سوراخی به آنها نشان دهند تا از آن، وارد بازی خامنه ئی شوند نیز مشتاقانه در انتخابات شرکت کردند، هر چند سالهاست این نکته دانسته شده که سرچشمه سیاست داخلی و خارجی رژیم، در پاستور نیست. از میان همه وعده های توخالی، دو وعده توخالی مورد نظر در این نوشته، یکی موضوع حجاب بود و دیگری فیلترینگ. هر چند برخی از ناظرین مطرح می کنند که در مورد حجاب اجباری، طناب حجاب، از طرف ضابطین وزارت کشور، کمی شل گشته (هر چند آن نیز قابل شک است) ، اما در برابر آن، رژیم شیعی خامنه ئی، کلینیک درمان بی حجابی بپا کرده و یک امر اجتماعی را به آشفتگی روانی در زنان تعبیر کرده تا با این ویروس، مانند بیماری کرونا، در بیمارستان، دست و پنجه نرم کند. پس در این مورد، کوه پزشکیان، موش زایید. موضوع دوم، رفع فیلترینگ بود. دولت پزشکیان، ناتوان از رفع فیلترینگ، می گوید فیلتر فروشان، ممانعت ایجاد می کنند و اجازه نمی دهند رفع فیلترینگ شود. در این موضوع، خود دو نکنه نهفته است. یکی همان موش زاییدن کوه بود که باز هم در این مورد مصداق پیدا می کند و دوم اینکه گویا، خود دستگاه عریض و طویل حاکمیت و وابستگان به آن، بخاطر درآمد بالا از فروش فیلتر شکن، نمی خواهند این کسب و سود هنگفت ناشی از آنرا براحتی از دست بدهند. بقیه وعده ها، نیز که وعده سر خرمن بود. با تهدید حملات مجدد به اسرائیل، هر چند ناتوان از ضربه زدن، سران فاسد سپاه، شخص خامنه ای و نهاد های دیگر رژیم شیعی، سطح تشنج را در کشور بالا برده و به تبع، هم قیمت دلار افزایش بی سابقه ای یافته، هم به تبغ افزایش برابری دلار به ریال، تورم، باز هم سیر صعودی در پیش گرفته است. سیاست خارجی نیز که هیچوقت در دست دولت نبود که کسی بخواهد از دولت پزشکیان، انتظاری داشته باشد. از آنجایی که گره مشکل اقتصاد کشور، سیاسی است و به ویژه در ارتباط با سیاست های خارجی است، و تمایلی به بهبود شرایط سیاست خارجی رژیم از سوی خامنه ئی با آمریکا و غرب دیده نمی شود، باید انتظار فشار های شدید تری از سوی دولت ترامپ بر رژیم شیعی بود که اوضاع اقتصاد آشفته و مختل شده کشور را باز هم ویرانتر و آشفته تر خواهد کرد.
( ن.ه)
13 نوامبر 2024
نوشته های این نگارنده را می توان در کانال " دیدگاه" دنبال کرد
/channel/Nader_Hozhabri
از شما دعوت می شود به گروه گفتمان و همچنین کتابخانه خیزش بپیوندید
/channel/Avayebuf_chat
/channel/Iran_Discourse_Library
با درود به همه همراهان گرامی. گروه گفتمان آوای بوف، محلی است برای تبادل اندیشه با گفتمان هایی آموزنده در مورد همه مقولات تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و غیره. از همه کسانی که علاقمند به تبادل اندیشه هستند، دعوت می شود به گروه گفتمان بپیوندند. گروه، بر روی همه عقاید باز است. تنها شرط، بکارگیری ادبیات پاک و متین است. /channel/Avayebuf_chat
Читать полностью…اتهامزنی، ابزار نفوذ و حذف؛
راهبردی زیرکانه برای سرکوب چهرههای مستقل
یکی از ابزارهای پنهان و ترفندهای پیچیده جمهوری اسلامی برای حذف و تخریب چهرههای مستقل و تأثیرگذار، اتهامزنی هدفمند به افراد و شخصیتهای شناختهشده است. این اتهامزنیها، که اغلب بدون مدرک و بر پایه گمانهزنیهای بیپایه مطرح میشوند، به گونهای طراحی شده که فرد متهم به همدستی با رژیم یا همکاری با نهادهای وابسته به آن، به طور کامل از اعتبار افتاده و از صحنه فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی یا سیاسی حذف شود. این روش مخرب نهتنها از سوی گروههای وابسته به رژیم، بلکه از طریق عوامل نفوذی و عناصر ناشناس در میان مخالفان و گاهی هم توسط برخی از مبارزنماهای بداندیش نیز به کار گرفته میشود.
با ورود عوامل نفوذی در بین اپوزیسیون، رژیم میتواند بدون دخالت مستقیم، با استفاده از روشهای زیرکانه، مخالفان واقعی خود را دچار تفرقه کرده و میان آنان بیاعتمادی به وجود آورد.
از این منظر، عوامل نفوذی به عنوان ابزار تخریبی درونی عمل میکنند و با راهاندازی موج اتهامات و شایعات، به همدستی یا همکاری شخصیتهای مستقل و تأثیرگذار با رژیم اشاره میکنند. این تهمتها، که اغلب بدون هیچگونه سند و مدرکی مطرح میشود، فضای بیاعتمادی میان مخالفان را تشدید میکند.
اتهام همدستی با رژیم، به ویژه در مورد شخصیتهای شناختهشده و اثرگذار، نهتنها اعتبار آنان را در افکار عمومی خدشهدار میکند، بلکه باعث میشود تا فعالیتهای آنان در حمایت از آزادی و حقوق بشر تحت تأثیر این اتهامات نادرست قرار گیرد. این رفتار، با وارد کردن شک و شبهه به سابقه و اهداف فرد متهم، سبب میشود که حتی نزدیکترین دوستان و همراهان او نیز دچار تردید شوند و از وی فاصله بگیرند.
این نوع حملات شخصیتی به نحوی طراحی شدهاند که فرد یا گروه متهم را وادار به صرف زمان و انرژی زیادی در دفاع از خود کنند و در نهایت او را از ادامه فعالیت اصلیاش بازدارند.
این، دقیقاً همان چیزی است که رژیم به دنبالش است؛ یعنی جلوگیری از تأثیرگذاری چهرههای مستقل و در عین حال تخریب اعتبار آنها به گونهای که دیگر نتوانند اعتماد افکار عمومی را بازگردانند.
یکی از عوارض جانبی، و البته اهداف اصلی این شیوه تخریبی، ایجاد فضای مسموم بیاعتمادی در میان مخالفان است. این اتهامات و تهمتها، به گونهای است که باعث میشود افراد و گروههای مختلف در اپوزیسیون، به جای تمرکز بر مبارزه و اتحاد، زمان و انرژی خود را صرف بررسی و قضاوت در مورد یکدیگر کنند. این پدیده که میتواند به صورت زنجیرهای در میان مخالفان گسترش یابد، مانعی جدی برای ایجاد همبستگی و اتحاد در برابر سرکوبگریهای رژیم محسوب میشود.
در چنین فضایی، هر کسی میتواند با کمی بیدقتی یا تفاوت نظر، به سرعت مورد اتهام همدستی با رژیم قرار گیرد و بهجای آنکه صدایش برای اعتراض شنیده شود، مجبور به دفاع از خود و مقابله با این اتهامات بیپایه میگردد. این روند، مخالفان واقعی رژیم را به مرور زمان منزوی و خسته میکند و اجازه نمیدهد که آنان به صورت یکپارچه، متحد و مؤثر علیه سرکوبها ایستادگی کنند.
در بسیاری از موارد، عوامل نفوذی رژیم از رسانههای وابسته یا رسانههای ظاهراً بیطرف استفاده میکنند تا اتهامات خود را به طور گسترده پخش کرده و چهره فرد یا گروه مورد نظر را بهطور کامل تخریب کنند. این رسانهها، با انتشار مطالب جانبدارانه و حتی اطلاعات نادرست، به ایجاد بدبینی عمومی نسبت به چهرههای مستقل و مخالف کمک میکنند. به این ترتیب، افکار عمومی به تدریج نسبت به صداقت و شرافت این افراد یا گروهها مشکوک شده و از آنها فاصله میگیرند.
از سوی دیگر، این فضا، فرصت مناسبی را برای رژیم فراهم میآورد تا در سایه بیاعتمادی و تفرقه، به کنترل و سرکوب بیشتر بپردازد و مخالفان را به راحتی خنثی کند. رژیم با ترویج این بیاعتمادی، از اتحاد و انسجام مخالفان جلوگیری میکند و مانع از آن میشود که آنان بتوانند در برابر نظام سرکوبگر ایستادگی کنند.
مقابله با این شیوه تخریبی، نیازمند آگاهی و هوشیاری مخالفان است. لازم است که چهرههای مستقل و تأثیرگذار، با شفافیت و ارائه مدارک کافی در خصوص فعالیتها و مواضع خود، به شایعات و اتهامات پاسخ دهند و به افکار عمومی اطمینان بدهند.
همچنین، فضای اعتماد و اتحاد در میان مخالفان باید تقویت شود و به جای توجه به اتهامات بیاساس، بر اهداف اصلی و راهبردهای مبارزه با رژیم تمرکز کنند.
آگاهیبخشی به افکار عمومی و شفافسازی در مورد ترفندهای رژیم برای حذف مخالفان، میتواند به تضعیف اثرات این شیوه کمک کند و اجازه ندهد که افراد مستقل و منتقد به راحتی از صحنه حذف شوند.
در این مسیر، جامعهی مخالفان میتواند با پرهیز از گرفتار شدن در دام اتهامات بیپایه، همچنان به مبارزه برای آزادی و حقوق بشر ادامه دهد.
✍ : قاسم قره داغی
رژیم شیعی بر سر دوراهی
حملات متقابل رژیم شیعی و رژیم صهیونیستی بر خاک یکدیگر، به نقطه ای رسیده است که ادامه آن، می تواند به نابودی بخش وسیعی از زیر ساخت های کشوری بینجامد. در دو حمله اخیر اسرائیل به ایران، بطور روشن مشخص شد که نیروی پدافندی کشوری، فاقد توانایی های لازم برای دفاع از حریم هوایی و به تبع خاک کشور است. در مقابل، حمله ایران به اسرائیل، نیز نشان از ضعف سیستم دفاعی گنبد آهنین اسرائیل دارد. اما چند تفاوت فاحش در بین دو سیستم دفاعی دو کشور ایران و اسرائیل وجود دارد. نیروی هوایی اسرائیل از نیرومند ترین نیروهای هوایی منطقه می باشد و مجهز به اخرین دستاورد های نیروی هوایی آمریکاست . در برابر، ایران، فاقد نیروی هوایی مناسبی است و چند جنگنده قدیمی آمریکایی و تعدادی سوخوی عقب مانده از قافله تکنولوژی های جدید بکار برده شده در جنگنده های هوایی، تنها جنبه نمایشی دارند و فاقد قدرت بازدارندگی و رزمی می باشند.
رژیم شیعی، دارای قدرت موشکی مناسبی در منطقه است و دستاورد های قابل توجهی در این زمینه داشته است اما نه نیروی هوایی قابل توجهی دارد و نه دارای سیستم پدافندی نیرومندی در برابر جنگنده های رادار گریز اسرائیلی هستند.
در حمله اول اسرائیل، سیستم پدافندی پادگان شکاری رژیم در اصفهان نابود گردید لیک، رژیم شیعی، درس های لازم را نگرفت. حمله پیشین براحتی نشان داد که سامانه اس-300 روسی، فاقد توانایی های لازم برای رد گیری موشک ها و هواپیماهای رادار گریز اف-16 و اف-35 آمریکایی می باشند.
رژیم صهیونیستی، چندین سال است که به سامانه اس-300 در قبرس دسترسی داشته و بار ها با این سیستم، کار کرده و راه های دور زدن از آنرا آموخته است. در زمان خرید این سیستم از روسیه، این نقاط ضعف، امر پوشیده ای نبود و سران رژیم شیعی، به ویژه فرماندهان نظامی رژیم، از آن آگاهی داشتند. علیرغم این آگاهی، همچنان بر خرید این سامانه، پافشاری می کردند. در آن زمان، سامانه پیشرفته تر اس-400، در دسترس بود و شنیده ها حاکی از پیشنهاد دولت روسیه برای فروش این سامانه بود که با امتناع رژیم شیعی و اصرار بر سامانه اس-300، روبرو گردید.
در حمله دوم دو روز پیش اسرائیل به کشور، چهار سامانه اس-300 رژیم، بنا بر گزارش روزنامه وال-استیریت ژورنال، در موج اول حمله، نابود گشت و متعاقب آن، در سه موج دیگر حمله، بیست پایگاه نظامی و مراکز تولید موشک و سوخت موشک ها، نابود گشت. بنا بر اخبار رسانه های معتبر، این حملات نزدیک به چهار ساعت طول کشید که در آن نزدیک به صد جنگنده و سیستم های سوخت رسانی در حریم فضایی ایران مشارکت داشته اند. در این حمله، همانطور که گفته شد، بیست مرکز نظامی مورد حمله قرار گرفت و برخی از آنها آسیب های جدی دید. در چهار ساعتی که جنگنده ها و بمب افکنهای اسرائیلی بر فراز خاک ایران در پرواز بودند، همه ساختار های ایران، در تیر رس موشک ها و بمب های اسرائیلی قرار داشت بدون اینکه حتی آژیری در ایران به صدا درآید و یا اصلا نیروهای پدافندی رژیم، از وجود و چند و چون حمله، به طور روشن، آگاهی داشته باشند.
ادعاهای رژیم در مورد سیستم پدافندی هوایی کشوری در عقب زدن نیروهای مهاجم، دروغ محض است. هیچگونه خسارتی به هواپیماهای ارتش اسرائیل وارد نشد و هیچگونه موشکی رهگیری و نابود نگردید. اگر غیر از این بود، لاشه های موشک و هواپیماهای ساقط شده، به نمایش گذاشته می شود همانطور که اسرائیل چنین کرد.
رژیم صهیونیستی، در همکاری نزدیک با دولت بایدن و همراهی کشور های سرمایه داری غربی، نیروهای نیابتی ایران را در منطقه زیر شدید ترین ضربات نظامی قرار داده و پرهای آنها را قیچی کرده و می کند.
در همین رابطه، حملات اسرائیل به ایران، بجز محکومیت از سوی کشور های منطقه که بیشتر ملاحظات سیاسی است تا واقعی، و برخی از کشور های اسلامی دیگر که بازیگران جهانی نیستند، توسط قدرت های جهانی، محکوم نگردید و بیشتر آنها، آنرا بخشی از حق دفاعی اسرائیل دانسته اند از جمله آمریکا، آلمان، بریتانیا و غیره. تا زمان نگارش این مطلب، چین و روسیه نیز آنرا بطور علنی، محکوم نکرده و تنها روسیه، خواستار خویشتنداری از دو طرف گشته که همان سیاست در پیش گرفته شده کشور های اروپایی است. با نابودی و تضعیف بسیار شدید نیروهای نیابتی و آشکار شدن ناتوانی نظامی رژیم شیعی در برابر توانمندی های نظامی اسرائیل، رژیم شیعی بر سر دو راهی قرار گرفته است. حملات اخیر دو طرف، نقطه عطفی در اوضاع خاور میانه به حساب می آید.